فهرست مطالب

مرتع - سال چهارم شماره 3 (پیاپی 15، پاییز 1389)

مجله مرتع
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 15، پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/09/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • بوم شناسی و مدیریت مرتع
  • امیر احمدپور، مریم شکری، کریم سلیمانی، جمشید قربانی صفحه 348
    چگونگی ماهیت جوامع گیاهی از جمله مسائلی است که همواره مورد بحث و جدل بوم شناسان و دانشمندان علوم گیاهی بوده است. در هر حال نظریه هایی همچون فردگرایی و واحد جامعه که دو قطب اصلی این مباحث را تشکیل می دهند، کمابیش دچار مشکلاتی از قبیل نمونه برداری، محاسبه، تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری اند. چنین به نظر می رسد که استفاده از فنون جدید سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تا حدود زیادی بتواند به حل مشکلات فوق کمک کند. در هر صورت مشاهده یک منطقه از بالا و بررسی چگونگی پراکنش گیاهان در سطح آن به کمک ابزار پیشرفته تری مانند ماهواره و رایانه، در کنار مشاهده های میدانی مؤثرتر از روش های سنتی جلوه می کند. در این مطالعه به منظور بررسی ماهیت جوامع گیاهی در منطقه حفاظت شده گلول و سرانی از داده های ماهواره ای IRS LISS III و Landsat ETM+ استفاده شد. داده های صحرایی شامل 143 نمونه تعلیمی بود که از مناطق همگن هر تیپ گیاهی برداشت شد. سپس این نقاط بر روی تصاویر ماهواره ای با استفاده از شاخص تفکیک پذیری و بررسی ماتریس خطا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین تفکیک پذیری مربوط به کشتزارهای خالص یونجه است. بررسی میزان تفکیک پذیری نمونه های تعلیمی سایر طبقات گیاهی نیز نتایج مطلوبی را ارائه کرد، این در حالی است که نقشه های جوامع گیاهی تهیه شده به وسیله طبقه بندی هر یک از تصاویر ماهواره ای، تفاوت های مشخصی را با یکدیگر نشان می داد. این تفاوت ها به احتمال زیاد به اختلاف تصاویر ماهواره ای در تشخیص مناطق گذر (اکوتون) مربوط است. به هر حال در این مطالعه وجود مناطق همگن پوشش گیاهی که در بین آنها مناطق مبهمی از آمیزش این جوامع وجود دارد، تایید شد.
    کلیدواژگان: بوم شناسی گیاهی، ماهیت جوامع گیاهی، داده های ماهواره ای
  • حسین ارزانی، جواد معتمدی، سیده خدیجه مهدوی، علی نیکخواه، حسین آذرنیوند، مهدی قربانی، محمدعلی زارع چاهوکی صفحه 360

    بیش از 27 نژاد گوسفندی در ایران وجود دارد که برای تعیین ظرفیت چرا در هر منطقه ضرورت دارد؛ جثه، وزن، معادل واحد دامی (AUE) و نیاز روزانه هر نژاد مشخص شود. در این تحقیق معادل واحد دامی نژاد کردی خراسان و انرژی مورد نیاز روزانه آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 2 گله از این نژاد انتخاب شد. از میان گله های منتخب در چهار رده سنی؛ بره سه ماهه، بره شش ماهه، قوچ و میش سه ساله و قوچ و میش چهارساله و از هر مقطع سنی؛ 10 راس بره سه ماهه، 10راس بره شش ماهه، 5 راس قوچ سه ساله، 5 راس قوچ چهارساله، 15 راس میش سه ساله و 15 راس میش چهارساله به صورت تصادفی انتخاب و برای توزین بعدی علامت گذاری شدند. عمل توزین در سه مرحله (قشلاق، تغذیه دستی و پس چر) انجام شد. وزن دام بالغ این نژاد 76/0± 9/45 کیلوگرم تعیین شد که به عنوان وزن واحد دامی نژاد کردی خراسان در نظر گرفته می شود. معادل واحد دامی میش، قوچ و بره این نژاد نسبت به واحد دامی کشور به ترتیب برابر؛ 89/0، 42/1 و 53/0 است. نتایج تجزیه واریانس میانگین وزن دام های بالغ نشان داد که اثرات اصلی؛ فصل چرا، گله، سن، جنس و اثرات متقابل؛ گله× فصل چرا، گله×جنس، فصل چرا×جنس و سن×جنس بر میانگین وزن دام تفاوت معنی دار دارد. انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه واحد دامی نژاد مورد مطالعه بر اساس وزن زنده در حالت نگهداری و در شرایط چرا در مراتع قشلاقی منطقه بر اساس معادله پیشنهادی ماف (MAFF، 1984)؛ 95/8 مگاژول برآورد شد. مقدار علوفه لازم برای تامین نیاز روزانه واحد دامی گوسفند نژاد کردی خراسان با توجه به کیفیت علوفه مراتع قشلاقی مورد مطالعه در مرحله رشد کامل برابر؛ 47/1 کیلوگرم علوفه خشک برآورد شد. این مقدار؛ بر اساس روش پیشنهادی هولچک و همکاران (2005) و بر مبنای 2 درصد وزن بدن دام، 92/0 کیلوگرم محاسبه می شود که تفاوت مقادیر مذکور، لزوم توجه به کیفیت علوفه مرتع در تعیین نیاز روزانه دام های چرا کننده در مرتع را بیان می کند.

    کلیدواژگان: واحد دامی (AU)، معادل واحد دامی (AUE)، انرژی متابولیسمی، نیاز روزانه، گوسفند نژاد کردی خراسان
  • اعظم خسروی مشیزی، غلامعلی حشمتی صفحه 370
    مفهوم آستانه در بوم شناسی گیاهی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، اما اطلاعات کمی در مورد شکل آستانه عکس العمل گیاهان به چرا در اکوسیستم های مرتعی وجود دارد. هدف از نگارش این مقاله معرفی آستانه با توجه به تغییرات ساختار گیاهان در طول گرادیان چراست. به منظور معرفی آستانه در قیچ زارهای مناطق ییلاقی استان کرمان، بر روی داده های پوشش گیاهی، دو مدل خطی و سه مدل غیرخطی (نمایی، رگرسیون تکه ای و سیگموئید لجستیک) برازش داده شده است. دو مدل غیرخطی نمایی و رگرسیون تکه ای بهترین مدل-های به دست آمده برای درصد پوشش گیاهان این اکوسیستم هستند. تیپ های عملکردی گیاهان نیز نسبت به فاصله از آبشخور به صورت غیرخطی تغییر می کنند. روند تغییرات تیپ های عملکردی بوته ای، درختچه ای و گراس دائمی منطقه که از گونه های نسبتا خوشخوراک هستند، نسبت به آبشخور به صورت افزایشی و روند گیاهان با فرم رویشی علفی یکساله و چندساله به صورت کاهشی بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که متغیر های بوم شناسی نسبت به فاصله از آبشخور از منحنی سیگموئید لجستیک تبعیت نکرده و مدل های نمایی و رگرسیون تکه ای بیشتر منطبق اند. به نحوی که در نزدیک آبشخور، سرعت تغییرات ترکیبات گیاهی بسیار شدید، اما سرعت تغییرات در زمانی-که فشار چرا متوسط و سبک است، تقریبا ثابت می باشد. با توجه به نتایج این تحقیق می توان استنباط کرد که منحنی سیگموئید لجستیک با مناطقی که گیاهان تحت تاثیر فشار شدید چرا قرار دارند، کمتر منطبق است.
    کلیدواژگان: آستانه، گرادیان چرا، آبشخور، مدل های سیگموئید لجستیک، نمایی و رگرسیون تکه ای
  • سیدجمال الدین خواجه الدین، حسن یگانه * صفحه 380

    منطقه شکار ممنوع کرکس با مساحت 92100 هکتار در قسمت مرکزی استان اصفهان قرار دارد و جزء اکوسیستم های خشک و نیمه خشک ایران محسوب می شود. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه گونه های گیاهی منطقه با عوامل پستی و بلندی و اقلیمی است. تفکیک تیپ های گیاهی در صحرا با روش فیزیونومیک- فلوریستیک- اکولوژیک و نمونه برداری از گیاهان با روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده انجام شد. با استفاده از کوادرات های مربعی شکل در ابعاد 10×10 متر (100 متر مربع) پوشش تاجی گونه ها اندازه گیری شد. عامل های فیزیوگرافیک شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب و پارامترهای اقلیمی شامل دما و بارندگی در این پژوهش بررسی شد. رسته بندی ویژگی های گونه ها با عوامل محیطی با روش تجزیه تطبیقی متعارف (CCA) انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد در منطقه کرکس عوامل فیزیوگرافی و اقلیمی تاثیر بسیار زیادی در استقرار گونه های گیاهی دارند و این عوامل با تاثیر بر یگدیگر عامل عمده پراکنش گونه های گیاهی هستند. نتایج تجزیه مولفه های اصلی نشان داد که مهم ترین ویژگی های اقلیمی موثر در پراکنش و استقرار گونه های غالب، بارندگی و دما و از بین عامل های پستی و بلندی، عامل ارتفاع از سطح دریا تاثیر به سزایی دارد. بررسی نشان داد که با افزایش ارتفاع، گونه های بالشتکی پراکنش بیشتری دارند. این طور استنباط می شود که عامل های محیطی مهم دیگری نیز تاثیر گذار بر پوشش گیاهی منطقه اند.

    کلیدواژگان: گونه های غالب، تجزیه تطبیقی متعارف، رسته بندی، منطقه شکار ممنوع کرکس، پستی و بلندی، اقلیم، شهرستان نطنز
  • علیرضا ذبیحی، کریم سلیمانی صفحه 392
    وسعت بیابان های ایران تحت تاثیر عوامل اقلیمی و بوم شناختی در حال افزایش است. شناسایی این عوامل به منظور چاره جویی ضروری است. در این تحقیق که در بخشی از حوزه آبخیز قم انجام شده است، ضمن تهیه نقشه های مورد نظر و تعیین میزان رسوب به روش MPSIAC عوامل اصلی و فرعی محیطی مؤثر در بیابان زایی بررسی شد. نتایج بررسی ژئومرفولوژی بیانگر وجود هفت رخساره به نام های بدلند، دشت ریگی، دشت ریگی دانه ریز، کلوتک، نبکاء به عنوان منشاء برداشت، اراضی پف کرده و منطقه مرطوب است. خاک منطقه شور، سدیک و به دلیل فراوانی پهنه رسی به صورت کفه های رسی سبب سنگین شدن بافت خاک و در نهایت غیرقابل نفوذ شدن آن می شود. تخمین رسوب حوزه آبخیز با استفاده از روش پسیاک اصلاح شده در سال 60944 تن است. بررسی متوسط وزنی ارزش کمی عوامل بیابان زایی نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، عوامل بیابان زایی به ترتیب سه عامل تخریب منابع گیاهی، منابع آب و خاک و اقلیم با خطر بیابان زایی خیلی شدید بیشترین تاثیر روی شدت بیابان زایی دارند و در درجه اول اهمیت قرار دارند. عوامل فرسایش و رسوب، ژئومرفولوژی با کلاس بیابان زایی شدید و امکان بیابان زایی، تخریب منابع آب با کلاس بیابان زایی متوسط و در نهایت تخریب منابع اراضی و خاک با کلاس بیابان زایی کم در مراحل بعدی قرار دارند.
    کلیدواژگان: بیابان، بیابان زایی، مرتع، قم، فرسایش و رسوب
  • مجید زابلی، احمد قنبری، جواد زابلی، سهیلا نوری صفحه 404
    تعیین کیفیت علوفه یکی از مهم ترین عواملی است که برای مدیریت صحیح مراتع لازم است. گونه های مرتعی در مکان ها و زمان های مختلف، کیفیت علوفه متفاوتی دارند. در این تحقیق کیفیت علوفه دو گونه علف گندمی مهم مراتع اطراف دریاچه هامون (Aeluropus littoralis و Aeluropus lagopoides) در دو مرحله فنولوژی رشد رویشی و بذردهی بررسی شد. برای تجزیه این گیاهان ابتدا نمونه های گیاهی در دو مرحله شامل رشد رویشی و بذر دهی جمع آوری و سپس نمونه ها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل و در آزمایشگاه با روش های معمول و استاندارد به اندازه گیری عوامل دیواره سلولی عاری از همی سلولز، فیبرخام، پروتئین خام، انرژی متابولیسمی و ماده خشک قابل هضم اقدام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تجزیه واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت علوفه در هر دو گونه در مرحله رویشی بیشتر از مراحل دیگر است. همچنین دو گونه از نظر پروتئین خام، ADF، قابلیت هضم پذیری، انرژی متابولیسمی و فیبرخام در هر دو مرحله رشد رویشی و بذر دهی تفاوت معنی داری دارند (در سطح احتمال 5 درصد). به طورکلی کیفیت علوفه گونه A. lagopoides بهتر از گونه A. littoralis بود.
    کلیدواژگان: کیفیت علوفه، مراحل فنولوژی، پروتئین خام، الیاف خام، Aeluropus lagopoides، Aeluropus littoralis
  • آذین زارعی، محمدعلی زارع چاهوکی، محمد جعفری، حسین باقری، اسماعیل علیزاده صفحه 412
    این پژوهش به منظور ارزیابی و تعیین مهمترین ویژگی های خاکی مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی مراتع کوه نمک استان قم انجام شد. نمونه برداری به روش تصادفی-سیستماتیک در 90 پلات در طول 6 ترانسکت صورت گرفت. اندازه پلات های نمونه برداری متناسب با سطح تاج پوشش و تغییرات پوشش گیاهی به روش سطح حداقل، 4 متر مربع تعیین شد. همچنین ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر شد و از خاک در عمق 80-0 سانتی متر نمونه برداری انجام شد. در آزمایشگاه خصوصیات خاک از قبیل درصد ماسه، سیلت، رس، رطوبت اشباع، میزان آهک، ماده آلی، گچ، هدایت الکتریکی، اسیدیته، کلر، کربنات، پتاسیم، کلسیم و منیزیم تعیین شد. پس از جمع آوری داده ها برای تجزیه و تحلیل از روش تجزیه مؤلفه های اصلی (PCA) و تجزیه تطابق کانونیک (CCA) استفاده شد. در نهایت نتایج حاصل از تحلیل ارتباط عوامل خاکی با پوشش گیاهی نشان داد که از بین خصوصیات خاک بافت، هدایت الکتریکی، منیزیم، کلر و سدیم مهمترین عوامل مؤثر در تفکیک پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه هستند.
    کلیدواژگان: کوه نمک، ویژگی های خاک، تجزیه مؤلفه های اصلی، پراکنش پوشش گیاهی
  • علی طویلی، اردشیر شفیعی، حسین پوزش، اصغر فرج الهی، مرتضی صابری، امرعلی شاهمرادی صفحه 422

    مطالعه بوم شناسی فردی گونه Vicia villosa از سال 1381 در استان کهگیلویه و بویراحمد آغاز شد و در سال 1383 به اتمام رسید. ابتدا نقشه رویشگاهی مناطق تحت پوشش در استان با استفاده از نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:50000 تهیه شد و سه سایت تحقیقاتی برای انجام مطالعه گیاه مذکورانتخاب شد که شامل سایت های فیروزآباد، مله شوره (جاده شیراز- یاسوج) و بهرام بیگی (منطقه مارگون) بود. تمام مشخصات رویشگاهی یادداشت برداری شد. ویژگی های اقلیمی، توپوگرافی و خاکی مناطق مورد مطالعه بررسی شد. وزن هزار دانه، درصد جوانه زنی، فراوانی، سیستم ریشه ای و درصد بهره برداری توسط دام های مختلف بررسی شد. فنولوژی گیاه به مدت دو سال متوالی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی های انجام شده نشان داد که گونه V. villosa از ارتفاع 900 تا 2500 متر از سطح دریا و در اقلیم های نیمه خشک و مدیترانه ای معتدل تا سرد رویش دارد. متوسط بارندگی سالانه رویشگاه آن 870 میلی متر و دمای متوسط سالانه آن در حدود 8/14 درجه سانتی گراد است. این گونه در شیب های 50-15 درصد و کلیه جهت های جغرافیایی رویش دارد. قوه نامیه بذر آن 11 درصد، وزن هزار دانه 5 گرم، عمق ریشه دوانی عمودی 150 و جانبی 75 سانتی متر است. بز در مقایسه با گوسفند و گاو تمایل بیشتری به استفاده از این گونه گیاهی نشان داد. رشد رویشی این گونه در اسفندماه آغاز می شود و در تیرماه ریزش بذر صورت می گیرد.

    کلیدواژگان: بوم شناسی فردی، ماشک گل خوشه ای(Vicia villosa)، فنولوژی، رویشگاه، کهگیلویه و بویراحمد
  • مجید محمداسمعیلی، عباس بیابانی، موسی اکبرلو، رضا قضاوی، حسین صبوری صفحه 434

    بذرکاری یکی از روش های ارزان و سریع اصلاح و توسعه مراتع است که به طور وسیعی در ایران و جهان مورد استفاده قرار گرفته است. شناخت میزان بذر مصرفی بهینه در پروژه های بذرکاری جهت حصول عملکرد مناسب بذر و علوفه یکی از موارد پژوهش های کاربردی است و نیاز امروزی تحقیقات در بخش های اجرایی کشور است. هدف این تحقیق بررسی تعیین میزان بذر مصرفی مناسب جهت حصول بهترین راندمان علوفه و بذر تولیدی دو گونه مهم مرتعی A. elongatum وA. desertorum است. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. دو گونه فوق و 3 مقادیر متفاوت میزان بذر (5/2، 3 و 5/3 کیلوگرم در هکتار) تیمارها را تشکیل می-دادند که در دو سال به طور جداگانه مورد مقایسه قرار گرفتند. ابعاد کرت ها 3×5 متر و فاصله کرت ها از همدیگر یک متر در نظر گرفته شد. کاشت بذرها به صورت ردیفی و فاصله ردیف ها از همدیگر 50 سانتی متر و در هر کرت 5 ردیف 5 متری در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که گونه A. elongatum با افزایش تراکم بذرکاری از 5/2 به 3 و از 3 به 5/3 کیلوگرم در هکتار، عملکرد بذر و تولید علوفه به طور معنی داری افزایش پیدا کرده است. اما گونه desertorum. Aمقادیر 3 و 5/3 کیلوگرم بذرکاری در هکتار اختلاف معنی داری از نظر آماری در عملکرد بذر و تولید علوفه را نشان نداد، اما اختلاف معنی داری از نظر آماری بین مقادیر 5/2 و 3 کیلوگرم بذرکاری در هکتار در عملکرد بذر و تولید علوفه وجود داشت. بنابراین تراکم 3 کیلوگرم بذر در هکتار با این گونه می تواند عملکرد مناسب را از نظر تولید بذر و علوفه داشته باشد.

    کلیدواژگان: بذرکاری، تولید علوفه، عملکرد بذر، Agropyron elongatum، Agropyron desertorum
  • علی اکبر نظری سامانی، مهدی قربانی، حمیدرضا کوهبنانی صفحه 442
    از آنجاکه زمین به عنوان یکی از نهاده های بخش تولید می باشد، نه تنها در اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی بلکه در اقتصاد کل کشور نقش به-سزایی دارد و توجه به زمین و تغییرات به وجود آمده در آن، امری ضروری است. در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. بنابراین داشتن اطلاع از نوع استفاده از اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور است. تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حوزه آبخیز طالقان با استفاده از سنجش از دور و GISانجام شده است. بر این اساس از تصاویر چند زمان سنجده TM سال1987 و ETM + سال2000 نقشه های کاربری اراضی بر اساس پردازش رقومی حداکثر احتمال تهیه شد. سپس نقشه های کاربری اراضی به همراه اطلاعات زمینی وارد محیط GIS شدند و توسط برنامه تعیین تغییرات میزان و نوع تغییرات در کاربری اراضی در منطقه به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده روند تغییرات کاربری در برخی کاربری ها مانند اراضی رها شده و مراتع است. اراضی رها شده از 8 درصد به 16 درصد افزایش داشته و اراضی مرتعی با کاهش 11 درصدی بیشترین تغییرات را داشته اند. در باغات، اراضی کشاورزی آبی و دیم زار تغییرات کاربری اندک می باشد. نتایج حاکی آن است که در درجه اول استفاده از فناوری سنجش از دور به-همراه GIS می تواند قابلیت دستیابی به اطلاعات کاربری ارضی را ارتقاء دهد. البته به دلیل شباهت های موجود طیفی بین کاربری مرتع و اراضی رها شده لزوم اجرای روش های دقیق تر وجود دارد. از طرف دیگر با توجه به ارتباط تنگاتنگ بین وضعیت جمعیتی و تغییرات کاربری اراضی می توان استنتاج نمود که روند تغییرات یافت شده می تواند معلولی از تغییرات جمعیتی باشد که نیاز به انجام تحقیقات بیشتر دارد. در نهایت با توجه به اینکه بیشتر تغییرات مربوط در تغییر مرتع به اراضی رها شده بوده است، بنابراین لزوم تمرکز فعالیت های مدیریت و اصلاح اراضی بر روی این نوع کاربری افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: کاربری اراضی، تغییرات، سنجش از دور، GIS، اراضی رها شده، طالقان
  • اکوفیزیولوژی
  • بهزاد بهتری، قاسمعلی دیانتی تیلکی صفحه 452
    تنش شوری و خشکی از عوامل مؤثر در جلوگیری از جوانه زنی و استقرار گیاهچه هستند. تیمار بذر به طور موفقیت آمیزی سبب اصلاح جوانه زنی در بذرهای بسیاری از گیاهان زراعی و به ویژه در گیاهان ریز بذر و گندمیان می شود، اگرچه عکس العمل آنها بستگی به نوع گونه متفاوت است. گونه Agropyron cristatum (L.) Gaertn نهال های نازک و حساسی دارد. با توجه به اهمیت بذرکاری در مناطق خشک و نیمه خشک کشور و وجود خاک های شور، هدف اصلی، بررسی روش های تیمار بذر برای افزایش شاخص های جوانه زنی و رشد تحت تنش شوری و خشکی بود. برای این منظور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. عامل اول پیش تیمارهای بذر، عامل دوم محلول های ایزواسمز و عامل سوم سطوح تنش بود. نتایج نشان داد سرعت جوانه زنی در اثر تیمار های بذر و اثرات متقابل (تیمارهای بذر، سطوح تنش) در سطح 5 درصد معنی دار شد. در سطوح تنش تمامی صفات به جز درصد احیاء تغییرات معنی داری را نشان دادند، به طوری که با افزایش تنش به 4 بار درصد جوانه زنی 70 درصد کاهش یافت و در 8 بار هیچ گونه جوانه زنی مشاهده نشد. در اثرات متقابل (تیمارهای بذر، محلول های ایزو اسمزی، سطوح تنش) سرعت جوانه زنی و درصد جوانه زنی تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد نشان دادند. در مجموع تیمارهای بذر روش مفیدی در افزایش جوانه زنی و رشد در گونه A. cristatum تحت تنش شوری و خشکی نبود. ضمن اینکه افزایش سطح تنش به طور معنی داری سبب کاهش عملکرد این گونه گیاهی شد.
    کلیدواژگان: پرایمینگ اسمزی، تنش شوری و اسمزی، جوانه زنی، هیدرو پرایمینگ، Agropyron cristatum
  • علی مرادی، فرزاد شریف زاده، رضا توکل افشاری رضا معالی امیری صفحه 462

    یکی از راه های بهبود جوانه زنی و استقرار گیاهچه در شرایط تنش رطوبتی پرایمینگ بذر است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذر بر خصوصیات جوانه زنی علف گندمی بلند (Agropyron elongatum) طراحی شد. دو آزمایش جداگانه در شرایط بهینه رطوبتی و تنش خشکی (پتانسیل 8- بار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در سال 1388 انجام شد. در شرایط بهینه رطوبتی بذرها تحت تیمارهای هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ با اوره و پلی اتیلن گلایکول (PEG) با پتانسیل های 4-، 8-، 12-،16-،20-،23-،25- و 27- بار به مدت زمان های 8، 12، 16، 20 و 24 ساعت در دمای 25 درجه سانتی گراد قرار داده شد و جوانه زنی آنها در همان دما بررسی شد. پرایمینگ بذر درصد جوانه-زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، نسبت طول ریشه چه به ساقه چه و وزن خشک گیاهچه را افزایش داد و منجر به کاهش میانگین زمان جوانه زنی شد. افزایش طول دوره پرایمینگ و افزایش پتانسیل پرایمینگ اثر منفی بر صفات مورد نظر داشت. بهترین تیمارهای پرایمینگ در شرایط مطلوب رطوبتی شامل اوره و PEGبا پتانسیل های 4- و 8- بار و هیدروپرایمینگ به مدت 12 و 24 ساعت برای شرایط تنش خشکی (8- بار) انتخاب شدند. در این آزمایش نیز بذور پرایم شده با اوره در مقایسه با PEG و هیدروپرایمینگ از لحاظ صفات جوانه زنی برتری داشتند. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پرایمینگ بذر با کودهای آلی مانند اوره می تواند به عنوان یک تیمار مناسب پرایمینگ بذر در شرایط رطوبتی بهینه و تنش خشکی به کار رود.

    کلیدواژگان: پرایمینگ بذر، جوانه زنی، تنش خشکی
  • اقتصادی و اجتماعی
  • فاطمه روحی، حمید امیرنژاد، قدرت الله حیدری، جمشید قربانی صفحه 474

    مراتع کشور با وسعت 86 میلیون هکتار بیش از 53 درصد از مساحت کشور را در بر می گیرد. اقتصاد بخش قابل توجهی از خانوارها، به مراتع وابسته است، از این رو مشارکت بهره برداران در طرح های اصلاحی و احیایی مرتع به عنوان رویکرد جدید در مدیریت منابع طبیعی امری ضروری است. هدف این مطالعه بررسی و تعیین عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری شهرستان قائمشهر با استفاده از آزمون همبستگی کای اسکویر و رهیافت مدل رگرسیونی لوجیت است. در این مطالعه عواملی مانند سن، شغل، تعداد افراد تحت تکفل، تحصیلات، مالکیت زمین، سابقه بهره برداری از مراتع و آگاهی از طرح های مرتعداری بررسی شد. نمونه آماری، بهره برداران طرح های مرتعداری در 29 سامان عرفی شهرستان قائمشهر بود که 50 بهره بردار از مراتع ییلاقی و قشلاقی این شهرستان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های این مطالعه نشان داد که بیشترین کشش در میان عوامل اجتماعی مربوط به میزان آگاهی بهره برداران از طرح های مرتعداری است، به طوری که با افزایش یک درصدی آگاهی از طرح های مرتعداری، احتمال افزایش مشارکت بهره برداران، 04/3 درصد افزایش می یابد. همچنین، با افزایش آگاهی از طرح های مرتعداری، احتمال مشارکت بهره برداران 58/0 واحد افزایش خواهد داشت. متغیر سن، اثر منفی و معنی داری را در مشارکت بهره برداران برای اجرای طرح های مرتعداری نشان داد که به نظر می رسد با وجود سابقه و تجربه بالای آنها عدم توانایی جسمی بر میزان مشارکت کمتر آنها موثر بوده است.

    کلیدواژگان: مشارکت، عوامل اجتماعی، طرح های مرتعداری، الگوی رگرسیونی لوجیت، قائم شهر
  • هیدرولوژی مرتع
  • سیدحمیدرضا صادقی، کبری محمدپور، قاسم علی دیانتی، تیلکی صفحه 484

    تخریب اراضی، فرسایش خاک و تولید رسوب مراتع از مشکلات جدی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در همین راستا تیمارهای مختلف مدیریتی برای کاهش پیامدهای ناشی از آنها صورت می گیرد. حال آن که ارزیابی نقش تیمارهای مورد بررسی در مهار پیامدهای مذکور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر مدیریت قرق کوتاه مدت و چرای آزاد بر میزان تولید رسوب بخشی از مراتع ییلاقی کدیر واقع در جنوب شرقی نوشهر در ارتفاعات البرز مرکزی به عنوان نماینده ای از شرایط عمومی حاکم بر مراتع ییلاقی شمال کشور مورد توجه قرار گرفت. میزان رسوب تولید شده در پلات های آزمایشی 25/0 متر مربع و با سه تکرار در هر ماه با استفاده از باران ساز با شدت 6/1 میلی متر در دقیقه اندازه گیری شد. سپس میزان رسوب تولید شده در هر بارش در هر کدام از تیمارها با استفاده از تجزیه واریانس و مقایسه عملکرد تیمارها با استفاده از آزمون دانکن انجام شد. تجزیه و تحلیل مقادیر رسوب خروجی از پلات های دو تیمار موید اختلاف معنی دار میانگین آنها در سطح اعتماد بیش از 95 درصد بود. همچنین نتایج نشان داد که میزان وزن و غلظت رسوب از تیمار چرای آزاد به-طور متوسط 62/1 برابر میزان وزن و غلظت رسوب در تیمار قرق کوتاه-مدت است.

    کلیدواژگان: ارزیابی برنامه های حفاظت خاک، تولید رسوب، چرای آزاد، قرق کوتاه مدت، مراتع ییلاقی کدیر
|
  • A. Ahmadpour, M. Shokri, K. Soleimani, J. Ghorbani Page 348
    The nature of plant communities is one of the issues that have been always debated by ecologists and plant scientists. In fact, theories such as individualism and community units that included two main poles of these discussions are partly developed by mentality or problems such as sampling, calculation, analysis and conclusions. It seems that the use of new techniques such as remote sensing (RS) and geographical information system (GIS) can largely help to solve the above problems. In any case, it seems that a regional view of the above and survey that how the plants have been distributed by more advanced tools such as satellites sensors and computer besides of field observations can be more effective in comparison with traditional methods. In this study we used Landsat ETM+ and IRS LISS III satellites data to verify that how plant groups distributed in Goloul va Sarani protected area. Field data included 143 training samples that were polled in homogeneous areas in each plant type. Then the samples were analyzed on the satellite images using the index of resolution and error matrix. The results showed that the highest resolution is related to the fields of pure alfalfa. Evaluation of training samples resolution about of the other vegetation classes also presented good results. Meanwhile, the plant communities maps that produced by classification of each satellite images showed clear differences with the other. These differences are likely related to differences of satellite sensors to detect of transition zones (ecoton). However, in this study it was confirmed homogeneous areas of vegetation that exist among of them the vague areas created by Tangled mixed communities.
  • H. Arzani, J. Motamedi (Torkan), S. Kh. Mahdavi, A. Nikkhah, H. Azarnivand, M. Ghorbani, M.A. Zare Chahouki Page 360

    More than 27 sheep breeds graze on Iran's rangelands. For estimation of grazing capacity in each region it is necessary to determine size and body weight, animal unit equivalent (AUE) and daily requirement for each breed. In this research, animal unit equivalent (AUE) and daily requirement energy for Kordi Khorasan breed was investigated. For this purpose, two herds of Kordi breed were selected. In each herd, 15 three years old ewes, 15 four years old ewes, 5 three years old rams, 5 four years old rams, 10 three month old lambs and 10 six month old lambs were selected. They were weighed three times including; in winter rangeland, when grazing from pasture and house keeping feeding period. According to the results; animal unit weight for herds (three and four years old ewe) was weight 45/9±0.76 kg. Therefore, animal unit equivalent (AUE) for rams, ewes and lambs were 1.42, 0.89 and 0.53 respectively. Two seasons grazing, two herds, two sexes two age and alternate affects herds*season grazing, herd*sex, season grazing* sex and sex*age were significant differed on average animal weight. According to MAFF equation, 1984; daily metabolizable energy requirement for maintenance condition by considering condition of rangelands and distances from watering points and plant density in lowland and highland rangelands was calculated 8.95 Mj (including that multiplied by 1.4). Dry matter requirement based on forage quality in lowland rangelands was calculated 1.47 kg. This amount based on 2 percentage of body weight (Holchek,s equation), is 0.92 kg that the different between amount, show that considering of forage quality for determinate of animal requirement is important.

  • A. Khosravi Mashizi, G.A. Heshmati Page 370
    The threshold concept of vegetation changes has an important role in natural plant ecology, but there is little information about the nature of threshold response of vegetation to grazing in rangeland ecosystems. The objective of this paper is to introduce thresholds based on vegetation changes of grazing gradient. In order to define the threshold concept at Zygophyllum eurypterum shrublands of cold season rangeland in Kerman province, two linear models and three nonlinear models (exponential curve, a piecewise regression and a sigmoid logistic) have been monitored on vegetation data of this area. The best models are two nonlinear models (piecewise and exponential) for plant vegetation of this ecosystem. The Plant Functional Types have been changed by nonlinear model. Based on water point distance, the changes in the trend of plant functional types of scrub forests, shrubs and perennial grasses that are palatable, have increased but the annual and perennial forbs were in decline. The results show that the sigmoid logistic model is not suitable for this area. On the other hand, two nonlinear models (piecewise and exponential) are better suited for these kinds of grazing management.
  • S.J. Khajeddin, H. Yeganeh Page 380

    Karkas hunting prohibited region has 92100 ha area and is located at the central part of Isfahan province. This area is a part of arid and semi-arid ecosystem of Iran. The aim of this study was to investigate the relationships of dominant species of Karkas region with environmental factors including physiographic and climatic factors. Primarily, the vegetation types were distinguished at the filed with physiognomic-floristic-ecologic methods. The species data were gathered with stratified random sampling method using 10m×10m quadrats with recording percentage of the species cover, litter, bare soil and gravel within each quadrat. The physiographic factors including elevation and slope in addition to climatic parameters such as temperature and amount of precipitation were studied. Using Canonical Correspondence Analysis (CCA) Species relations with the environmental factors was studied. The results of study confirmed the drastic effect of environmental factors on dominant species establishment in Karkas region. It was shown that environmental factors interactions was the main factor on species establishment. The results of PCA showed that the most important climatic characteristic on the distribution and establishment of dominant species are precipitation and temperature, while elevation was the most important characteristic of physiography. Results revealed that increase in elevation leads to occurrence of cushion species. In general it could be concluded that in addition to the studied parameters, some other environmental factors play role in plants distribution of Karkas region.

  • A.R. Zabihi, K. Soleimani Page 392
    Due to climatic and ecological factors impact, desertification is expanding in Iran. Therefore, identification of the effective factors on desertification is necessary. This study was conducted in a part of Qom catchment to find causes of desertification. Needed maps were prepared and using MPSIAC model, the rate of sediment was estimated. In addition, the environmental effective factors in desertification were determined. The results of geomorphological studies revealed the existence of seven dominant formations in the study area which are important in desertification. Formations included badland, Reg, Kalot, Sabkha as source area, rough land and the humid region. The soil is salty-sodic and due to clay abundance, the texture is heavy with low permeability. The annual sediment yield was estimated about 60944 tones. Analyzing different parameters through weighting method cleared that the arrangement of factors based on their priority in desertification is as follow; vegetation destruction, water resources and soil disturbance and climate. These factors lead to very severe desertification in the study area.
  • M. Zaboli, A. Ghanbari, J. Zaboli, S. Noori Page 404
    Determination of forage quality is one of the fundamental factors for sound management of rangeland. There are spatial and temporal variations in the nutritive quality of range species. In this study, forage quality of two salt tolerant grasses Aeluropus littoralis and A. lagopoides were measured at two phenological stages: vegetative and seed ripening. Study area was located close to Hamoon lake, Iran-Afghanistan border. Plant samples were collected at two growing stages and were chemically analyzed in laboratory. Data were analyzed by using ANOVA and Duncan’s test. The results showed that the forage quality of both species were higher in vegetative growth in comparison with the seed ripening stage. In both phenological stages, for all factors; A. lagopoides had higher forage quality than A. littoralis (p<0.05).
  • A. Zarei, M.A. Zare Chahouki, M. Jafari, H. Bagheri, E. Alizadeh Page 412
    In this research the most effective factors of soil on plants distribution was investigated in Kuh-e- Namak rangelands of Qom Province. For this purpose sampling was performed based on randomized-systematic method with 90 plots along six transects. 15 plots (4 m2), established along each transect and vegetation characteristics were recorded. At the initiating and at the end of each transect, a profile was dug. Soil samples were taken from 0-20, 20-40 and 40-80 cm. The properties of clay, silt, sand, organic mater, lime, gypsum, magnesium, calcium, sodium, chlorine, potassium, carbonate, pH and EC were measured. To determine the major factors affecting plants distribution, principle component analysis (PCA) was used. The results showed that among studied edaphic factors texture, EC, magnesium, chlorine and sodium had the most influence on plants distribution of the study area.
  • A. Tavili, A. Shafiei, H. Pouzesh, A. Farajollahi, M. Saberi, A.A. Shahmoradi Page 422

    Autecological study of Vicia villosa was performed in Kohgiluyeh and Boyerahmad province from 2002 to 2004. At first, geographical distribution of V. villosa was determined on province map. Then three habitats namely Firooz Abad, Maleh Shureh and Dali Beigi were selected as study areas. Climatic, topographic and edaphic properties of mentioned areas were studied. Seed properties, root structure and different animals preference for grazing from V. villosa was evaluated. Phenological studies were done for two years. Results showed that this species distributes in elevation ranging from 900-2500 m asl. Its habitat climate is semi arid and temperate to cold Mediterranean with annual mean precipitation and temperature of 870 mm and 14.8 Co, respectively. There is no limitation in view point of slope aspect while suitable slope for its occurrence ranges from 5-15%. Germination percentage was obtained 11%. Vertical and horizontal root depths were recorded 150 and 75 cm, respectively. Exploitation by goat was more than sheep and cow. Vegetative growth initiates in March and seed falling occurs in July.

  • M. Mohammad, Esmaeili, A. Biabani, M. Akbarlo, R. Ghazavi, H. Sabouri Page 434

    Seeding is an important methods of range improvement practice in the world. Optimum seed quantity is a challenging issue worthwhile to be studied. These studies are looking for a balance between the amount of seed and quantity of forge they can attain. The principle goal of this study is to searchfor appropriate amount of seed to produce satisfactory amount of forage and seed through cultivation of Agropyron elongatum and Agropyron desertorum. Factorial random design total black was used for the experiment with four frequencies. Two species: A. elongatum, A. desertorum and three level of seed amounts (2.5, 3, 3.5kg/ha) were used for the study for two years. Rows were 5×3m distanced 1 meter from each other. Seeds were cultivated on rows on every 50cm. Results showed that A. elongatum, seed and forage production were significantly in consistent with the increases seeding intensity from 2.5 to 3 and 3.5 kg/ha. This suggests that usage of more seeds, i.e. more than 3.5 kg/ha may increase the forage and seed production. In A. desertorum level of 3 and 3.5kg seeds per hectare doesn’t show a significant effect on seed and forage production. For levels of 2.5 and 3kg seeding per hectare the result showed significant effect on seed and forage production. Hence, 3kg seed per hectare for this species can be an optimum amount for an acceptable function in terms of seed and forage production.

  • A. Nazari Samani, M.Ghorbani, H.R.Kohbanani Page 442
    Land as one of the integral parts of production inputs, not only, plays a critical role in agriculture and natural resource management but also is important part of national economy. Landuse changes as a function of environmental and human driving force has caused serious impacts on environment, economy and society over the past decades. Thus, having knowledge on the type of landuse and its changes over the time is one of the main issues for planning and policy making. Current research was conducted to investigate the trend of land use changes in Taleghan throughout remote sensing and GIS. For this purpose, based on multi-temporal data of TM (1987) and ETM+ (2000), land use maps were extracted by digital image classification and maximum likelihood procedure. The extracted maps with the field observation data were imported into GIS and the amount and type of changes were calculated using change detection extension. According to the results the trend of landuse changes in range and abandoned lands was considerable. Abandoned lands have been increased from 8% to 16%, while rangelands showed the major reduction of 11%. The amount of reduction is very low fpr orchards, agricultural lands and rain-fed lands. Due to spectral similarities between abandoned areas and rangelands the necessity of application of more accurate method for land use change detection is needed. On the other hand, because of close relationship between landuse changes and human driving force it can be concluded that such a landuse changes pattern are related to population status that calls for more researches.
  • B. Behtari, G. Dianati Tilaki, S. Mohammadi Soleimani, M. Zaboli Page 452
    Salt and drought stress are of high importance in seed germination and seedling establishment. Priming has been successfully demonstrated to improve germination and seedling emergence in seeds of many crops, particularly seeds of vegetables and small seeded grasses. Agropyron cristatum (L.) Gaertn provides thin and sensitive seedlings. This species could be considered as a suitable plant for seeding plans in arid and semi-arid regions as well as saline soils of Iran. The objective of current research was to evaluate priming methods for increase of germination properties and initial growth parameters under salinity and drought stress. For this purpose factorial experimental completely randomized design in three replications were performed. First factor was priming treatments; the second third factors were Iso-osmotic solution and the stress levels, respectively. The results showed that the effect of main treatments and their interactions (pre-treatment, levels of stress) was significant on germination speed (P≤ 0.05). Increase of stress levels resulted in decrease of germination so that in -8 bar germination stopped. Totally, it was found that applied treatments were not affective for improvement of germination and initial growth properties under stress conditions.
  • A. Moradi, F. Sharifzadeh, R. Tavakol Afshari, R. Maali Amiri Page 462

    Seed priming could be as a way to improve seed germination behavior under moisture stress conditions. This experiment was carried out to determine priming effects on seed germination of tall wheat grass (Agropyron elongatum) under control and drought stress (Ψ=-0/8 bar) conditions. Two 3-replicated factorial experiments based on CRD design were carried out in 2009. In control experiment, seeds were primed in -4, -8, -12, -16, -20, -23, and -25 bar polyethylene glycol (PEG) and urea as well as distilled water (hydropriming) for 8, 12, 16, 20 and 24 hours at 25°C. Seed priming increased germination percentage, germination speed, seedling length, seedling dry weight, root/shoot ratio while decreased mean germination time. In this study, increasing priming duration and osmotic potential of priming solution had negative effects on measured characteristics. The most promising control seed treatments including urea and PEG with -4 and -8 bar as well as hydropriming for 12 and 24 hours were advanced to drought stress experiment. Also, it was shown that priming with urea had better results compared toother treatments. It is concluded that seed priming treatments with fertilizers may serve as an appropriate treatment for advancing germination under optimum and drought stress conditions.

  • F. Rouhi, H. Irannejad, G.A. Heydari, J. Ghorbani Page 474

    More than 53 percent of Iran area is covered by rangelands. The economy of noticeable number of families depends on rangeland ecosystems. Therefore, the participation of ranchers in rangeland improvement and reclamation projects is needed. The purpose of this study was to analyze and determine the effective social factors on ranchers participation in range management plans in Ghaemshahr county using χ2 correlation test and Logit regression. In this study factors such as age, job, education, land ownership and knowledge about range management plans were used. Based on simple randomized sampling, 50 ranchers from 29 traditional (common) units were selected from summer and winter rangelands of Ghaemshahr county. The findings of this research showed that among understudy social factors degree of knowledge of ranchers about range management plans was the most graceful one to absorb their participation in mentioned plans. Results revealed that 1 percent increase in degree of knowledge leads to 3.04 percent increase in ranchers participation. In other words, ranchers participation would increase by 0.58 units if their knowledge about range management plans increases. It was cleared that age had a significant negative effect on ranchers participation. Despite their high experience in range management, this may be is due to their physical disability for participation

  • S.H.R. Sadeghi, K. Mohammadpour, G.A. Dianatitilaki Page 484

    Land degradation, soil erosion and sediment yield are important problems in developing countries. Towards this, different managerial treatments are being used to alleviate consequent impacts. How even, evaluated of effectiveness of study treatments in controlling after said resultants has been take in to account. The result study was therefore formulated to study the role of free grazing and short term exclosure treatments on sediment yield in a part of Kodir summer rangeland located in south eastern of Nowshahr, central Alborz highlands, as a representative for Iranian Northern summer rangelands. The sediment yield was measured in 0.25 m2- square plots by applying rainfall simulators with 1.6 mm.min-1 intensity. The results were them compared on storm basis with the help of ANOVA and Tukey test. The results of the study verified the significant difference (p< 0.005) in mean values of sediment yield and concentration. The results also revealed that the rate of sediment yield and concentration in free grazing was almost 1.62 times more than these reported for short term exclosure treatment.