فهرست مطالب

مرتع - پیاپی 2 (تابستان 1386)

مجله مرتع
پیاپی 2 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/04/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • غلامعلی حشمتی، معصومه امیرخانی قدرت الله حیدری، سیدعلی حسینی صفحه 103
    شناخت کارکرد یک اکوسیستم طبیعی نیاز به آگاهی از مشخصه ها و معرف های خاکی و گیاهی دارد که بتوان به توانمندی و پتانسیل آن اکوسیستم پی برد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین بعضی از معرفهای گیاهی و خاکی اراضی دشتی شور و قلیایی مراتع گمیشان واقع در استان گلستان است. در این بررسی، با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کارکرد اکوسیستم طبیعی (LFA) پتانسیل و توانمندی بالقوه اراضی مرتعی چشم انداز های داخل و خارج قرق گمیشان که معرف اراضی شور دشت آق قلا است، مورد ارزیابی قرار گرفت. اندازه طول و عرض قطعات اکولوژیک با فرم های رویشی علف گندمی، بوته ای ها، بوته-علف گندمی، لاشبرگ و قطعه های خاک لخت بین این نواحی اکولوژیک و همچنین تعداد آنها و پارامترهای یازده گانه سطح خاک بر روی سه ترانسکت 50 متری در جهت باد غالب منطقه ثبت گردید. با استفاده از روش نقطه مرکز یک چهارم(PCQ) تراکم، سطح و حجم پوشش گیاهی دو فرم رویشی علف گندمی و بوته در دو محدوده مذکور اندازه گیری شد. دو منطقه از نظر شاخص پایداری قطعه اکولوژیک لاشبرگ و نفوذپذیری بوته علف گندمی و لاشبرگ از تفاوت معنی داری برخوردارند. همچنین پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی خاک لخت منطقه قرق در مقایسه با خارج قرق از وضعیت بهتری برخوردار بوده و تفاوت معنی دار نشان می دهد. سایر مشخصه ها (پایداری) در قطعات اکولوژیک علف گندمی و بوته علف گندمی، (نفوذ پذیری) در قطعات علف گندمی و (چرخه عناصر غذایی) در قطعات علف گندمی، بوته علف گندمی و لاشبرگ در دو چشم انداز تفاوت معنی داری را نشان ندادند. مهمترین معرف اکولوژیکی چشم انداز های داخل قرق را می توان فرم رویشی علف گندمی و بوته علف گندمی و در مورد چشم انداز های خارج قرق، فرم رویشی بوته دانست.
    کلیدواژگان: کارکرد چشم انداز، معرفهای گیاهی و خاکی، بوته زار، علفزار
  • ابوالفضل مختاری اصل، منصور مصداقی، محمدرضا صادقی منش صفحه 116
    جوامع گیاهی نیز همانند اعضای تشکیل شده خود مستقل از شرایط خاکی، خرد اقلیم و زیستی نیستند. از طرفی یکی از عوامل مهم و مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی بخصوص در مناطق شور خصوصیات خاک می باشد. بدین منظور مطالعه ای در مراتع شور قرخلار مرند در استان آذربایجان شرقی انجام گردید. جهت انجام این مطالعه جوامع گیاهی شاخص در منطقه مذکور انتخاب شد. سپس در مناطق معرف هر جامعه به نمونه برداری از پوشش گیاهی و خاک اقدام گردید. روش نمونه برداری تصادفی- سیستماتیک انتخاب شد، تعداد 10 عدد ترانسکت 50 متری به فواصل 100 متر از یکدیگر در هریک از جوامع گیاهی انداخته شد. در هر ترانسکت لیست گونه ها، درصد پوشش و تراکم گونه ها ثبت شد. همچنین در هرجامعه گیاهی پروفیلی به عمق 60 سانتی متر در طول هر ترانسکت حفر و از اعماق 20-0، 40-20 و 60-40 از خاک نمونه برداری شد. از خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک بافت، رطوبت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، یون سدیم،، نسبت سدیم قابل تبادل، مجموع یونهای منیزیم و کلسیم و درصد املاح محلول اندازه گیری و محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیونهای چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که آنالیز رگرسیون به خوبی ویژگی کلی رویشگاه هر گونه را از لحاظ عوامل خاکی مورد بررسی، تفکیک و ارتباط آنها را مشخص می کند. همچنین نتایج نشان دهنده وجود همبستگی معنی دار بین تغییر تراکم و درصد پوشش گونه ها با شیب تغییرات پارامترها است. به طور کلی، واکنش گونه ها به عوامل خاکی در این تحقیق، می تواند به عنوان مولفه مهم در گسترش واستقرار این گونه ها برای مناطق شور مشابه مورد توجه قرار گیرد. مهمترین خصوصیات خاکی مؤثر در پراکنش و تفکیک جوامع گیاهی منطقه مورد مطالعه میزان یون سدیم، درصد املاح محلول، هدایت الکتریکی و نسبت سدیم جذبی می باشد.
    کلیدواژگان: خصوصیات خاک، رگرسیون گام به گام، مراتع شور قرخلار
  • روجا صفاییان، حسین ارزانی، حسین آذرنیوند، نصرت الله صفاییان صفحه 129
    از پیامدهای تخریب مراتع ایران که احیاء و اصلاح آن را با مشکل مواجه می نماید، کاهش و حذف فیزیکی گونه های گیاهی مورد توجه دام است. زیرا جمعیت و حضور زیاد دام مجال رویش و بذردهی را از این گونه ها سلب می نماید. در این شرایط نیز در مناطقی از مرتع که بهر دلیلی از چرای دام در امان مانده اند (مناطق امن)، حضور تعدادی از گیاهان بومی ناپدید شده وکاهش یافته را می توان انتظار داشت. این آشیان های بوم شناختی، روزنه امیدی برای مرتعداران در جهت شناسایی گونه های سازگار با شرایط منطقه، بذرگیری و اتخاذ سیستم چرایی متناسب، برای اعاده پوشش گیاهی است. با این نگرش، فراوانی نسبی و تنوع گیاهان مراتع طالقان، به منظور یافتن مکانهای دربردارنده این گیاهان مورد مطالعه قرار گرفت. برنامه ریزی جهت تعیین الویت (شایستگی) مکان ها، براساس معیار برخورداری از گیاهان مورد توجه دام (گونه های مرغوب)، به روش فائو با بکارگیری سیستم های اطلاعات جغرافیایی در مقیاس 50000/1 به عمل آمد. با این دستاورد مکان های در بردارنده گیاهان حذف و یا کاهش یافته مرتع، به کمک GIS، تعیین و مدل ذخیره گاه های گیاهان مرغوب طراحی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که 17 گونه از گیاهان سازگار با شرایط اقلیمی- بوم شناختی که به شدت کاهش یافته و یا در شرف حذف فیزیکی هستند، فقط در مناطق امن یا پناهگاه ها یافت می شوند. وسعت این مناطق، براساس نقشه مکان یابی ذخیره گاه ها، حدود 88/3185 هکتار (4/8) درصد از سطح کل منطقه بدست آمد که اصطلاحا طبقه با شایستگی بالا (S1) (برای حفاظت، بذرگیری و بذرافشانی) نامیده شد. همچنین نتایج بررسی نشان داد 8/7527 هکتار (8/19درصد) با شایستگی متوسط (S2) و 92/13472 هکتار (5/35 درصد) در طبقه با شایستگی پایین (S3) و 52/13790 هکتار (3/36 درصد) فاقد شایستگی (N) از نظر دارا بودن گیاهان مورد توجه دام قرار دارند. 8/71 درصد (44/27263 هکتار) از مراتع قادر به خودسازی نبوده شدیدا وابسته به بذر گیاهان مناطق S1 و S2 تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: مکان یابی، اصلاح و احیاء، گونه های کاهش یافته، مدل ذخیره گاه ها، GIS، طالقان
  • سعید محتشم نیا، قوام الدین زاهدی، حسین ارزانی صفحه 142
    این تحقیق به مطالعه پوشش گیاهی مراتع منطقه استپی استان فارس با توجه به خصوصیات خاکی و پستی و بلندی با بهره گیری از روش های رسته بندی و طبقه بندی می پردازد. در این راستا یک سایت مرتعی در دشت آباده فارس به وسعت4/27295 هکتار انتخاب و برای تعیین گروه های اکولوژیک گیاهی، در شیب ارتفاعی1900 تا 2400 متری اندازه گیری تراکم و وفور در 268 پلات 1متر مربعی در امتداد 4 ترانسکت 300 متر طولی و 8 ترانسکت 100 متر عرضی در طبقات ارتفاعی 100 متری انجام شد. با استفاده از شاخص تشابه سورن سون و نقشه شکل زمین تهیه شده در محیط ILWIS، تعداد 106 پروفیل جهت نمونه برداری خاک انتخاب و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک نظیرساختمان، بافت، کربن آلی، N،P،K، EC،pH، آهک، گچ ودرصد رطوبت وزنی وعوامل فیزیوگرافی شامل ارتفاع، شیب و جهت اندازه گیری شد. نتایج حاصل از کاربرد دو روش رسته بندی DCAوCCA و طبقه بندی TWINSPAN منجر به معرفی 22 گروه اکولوژیک گیاهی شد. مهمترین عوامل محیطی موثر در استقرار و پراکنش گروه های اکولوژیک گیاهی بافت خاک، اسیدیته، رطوبت وزنی، فسفر، گچ، پتاسیم، آهک، دراراضی دشتی و در دامنه ها و ارتفاعات شیب، جهت و میزان بارش می باشند.
    کلیدواژگان: اردیناسیون، مراتع استپی، عوامل ادافیکی و فیزیوگرافی، آباده فارس
  • حسین آذرنیوند، رضا نامجویان، حسین ارزانی، محمد جعفری، محمد علی زارع چاهوکی صفحه 159
    هدف از تحقیق حاضر مکان یابی طرح های مرتعداری با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی است تا به عنوان الگویی برای تهیه طرح های مرتعداری مورد استفاده قرار گیرد. کاربرد این روش سرعت تهیه و دقت طرح ها را افزایش داده و همچنین عاملی در تسریع انتقال از روش های سنتی (دستی) به راهکارهای نوین با بکارگیری تکنولوژی جدید سامانه های اطلاعات جغرافیایی است. چهارچوب کلی این تحقیق براساس تهیه نقشه های شیب، ارتفاع، پوشش گیاهی، خاک شناسی، وضعیت و گرایش مرتع بوده است. سپس با تلفیق اطلاعات فوق و اعمال قواعد اساسی طرح های مرتعداری، مدل مدیریتی برای بهبود وضعیت مراتع و یا تثبیت وضعیت مطلوب موجود ارائه شد. در نهایت مدل ابداعی با طرح های مرتعداری موجود در منطقه لار مقایسه گردید. برطبق نتایج حاصل مساحت اراضی که می بایست در آنها مرتعداری به روش تعادل صورت گیرد، 7805 هکتار، مرتعداری به روش طبیعی 4998 هکتار، روش قرق 2916 هکتار، بذرکاری 6579 هکتار، میان کاری 6269 هکتار، کپه کاری 2925 هکتار و بقیه اراضی سنگلاخی، رودخانه و اراضی کشاورزی تعیین گردید. مقایسه برنامه های پیشنهادی در طرح های مرتعداری با برنامه های پیشنهادی با در نظر گرفتن عوامل محیطی (تلفیق اطلاعات با استفاده از GIS) نشان می دهد که بعضی از برنامه های پیشنهادی در طرح های مرتعداری مطابق شرایط اکولوژیک منطقه نیست و باید بازنگری شود.
    کلیدواژگان: اصلاح مرتع، طرح مرتعداری، سیستم اطلاعات جغرافیایی، منطقه لار، عوامل محیطی
  • حمیدرضا مرادی، علی محمد اسعدی، حسین ارزانی، سیدمحسن حسینی صفحه 170
    بهره وری مطلوب و مدیریت مناسب منابع تجدید شونده که ماهیتی دینامیک دارد، نیازمند ارزیابی و طبقه بندی توان اکولوژیک محیط و شرایط اقتصادی- اجتماعی جامعه وابسته به آنهاست. به منظور تعیین کاربری بهینه و مدیریت صحیح محیط زیست، فرایند تعیین توان اکولوژیکی در حوزه اسدلی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شد. در قالب این فرایند با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی ابتدا منابع اکولوژیکی و اقتصادی واجتماعی منطقه شناسایی و نقشه سازی شدند. این نقشه ها در محیط نرم افزار Arc/Info رقومی شده و سپس به همراه دیگر داده های توصیفی برای ایجاد پایگاه داده ها در محیط نرم افزار Arc view وارد شد. مدل رقومی ارتفاع با استفاده از نقشه توپوگرافی در محیط Arc view تهیه شد. بر اساس این مدل نقشه های شیب، ارتفاع و جهت در طبقات مورد نظر ایجاد شدند. با همپوشانی و تلفیق نقشه های ارتفاع، شیب، جهت، خاکشناسی و پوشش گیاهی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار Arc view، نقشه واحدهای زیست محیطی بوجود آمد. با استفاده از مدل های اکولوژیک ایران در نرم افزار Arc view با استفاده از زبان پرس جوی ساختاربندی شده، قابلیت اراضی هر یک از واحدهای زیست محیطی برای کاربری های مختلف تعیین و نقشه آنها تهیه شد. نتایج کلی بیانگر آن است که در این ناحیه توان درجه یک و دو برای کشت فاریاب وجود ندارد. در کل 78/53% ازمساحت حوزه برای مرتعداری و 75/28% برای کشت دیم مناسب است. از کل سطح حوزه، 25/5% برای کشت آبی و 79/11% برای حفاظت تعیین کاربری گردید.
    کلیدواژگان: توان اکولوژیکی، کاربری اراضی، قابلیت اراضی، حوزه آبخیز اسدلی، سامانه اطلاعات جغرافیایی
  • عزت الله مرادی، مهدی بصیری صفحه 182
    یکی از مشکلات مراتع ایران عدم رعایت زمان مناسب ورود وخروج دام می باشد. این موضوع صدمات زیادی را به مراتع وارد نموده است به گونه ای که زادآوری و بقاء تعداد زیادی از گونه های مهم وخوشخوراک مرتعی با تهدید روبرو شده است. مجموع کربوهیدراتهای غیر ساختاری (TNC)به عنوان منبع اصلی ذخایر غذایی گیاهان محسوب می شود. از این ذخایر برای تنفس، رشد اولیه، رشد مجدد پس از برداشت یا چرا و نیازهای دیگر استفاده میشود. بروموس تومنتلوس یکی از گونه های مهم مرتعی است که در اکثر مراتع کوهستانی ایران یافت می شود و معمولا بدون توجه به تحمل و آمادگی مورد بهره برداری قرار می گیرد. این تحقیق در ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی شهید حمزوی حناء واقع در شهرستان سمیرم به منظور تعیین تغییرات ذخایر کربوهیدرات های غیر ساختاری گونه مورد مطالعه در مراحل فنولوژیک و نیز تعیین بهترین زمان آمادگی گیاه جهت انجام چرا صورت پذیرفت. تغییرات ذخایر کربوهیدرات های غیر ساختاری در دو مکان با سابقه چرای سنگین و چرای سبک در سه مرحله فنولوژیکی سه برگی و چهار برگی شدن، ظهور خوشه های گل آذین و رسیدن بذر در دو محل ذخیره یعنی ریشه و ساقه مطالعه شد. در این مطالعه از یک طرح آماری کاملا تصادفی با 6 تکرار استفاده شد در هر یک از مکان ها 18 پایه گیاهی همسان با عمر حدودا دو سال با تاج پوشش مساوی انتخاب شد و در هر مرحله فنولوژیکی 6 پایه به صورت کاملا تصادفی انتخاب و به طور کامل از خاک خارج شدند و از ساقه و ریشه هر گیاه نمونه برداری شد. برای اندازه گیری میزان کربوهیدراتهای غیر ساختاری ابتدا عصاره قندی با استفاده از اسید سولفوریک 2/0 نرمال استخراج شد. سپس با روش انجمن شیمیدانان تجزیه آمریکا (Association of Official Analytical Chemists) و روش شفر- سوموگی میزان TNC تعیین گردید. نتایج نشان داد در مرحله رسیدن بذر گیاهان مکان چرای سبک (mg/g 23/2) بطور معنی داری (P<0/01) بیشتر از گیاهان مکان چرای سنگین (mg/g 25/1) دارای ذخایر کربوهیدراتهای غیر ساختاری در ریشه و ساقه بودند. بین دو محل ذخیره مورد مطالعه یعنی ساقه و ریشه در مکانهای مورد مطالعه با ضریب احتمال یک درصد تفاوت معنی داری وجود دارد(P<0/01) به گونه ای که میزان ذخایر TNC در ریشه به طور معنی داری بیش از ساقه می باشد. بهترین زمان چرا در منطقه مورد مطالعه مرحله ظهور خوشه های گل آذین می باشد(هفته اول خرداد ماه) زیرا در این موقع ذخایر TNC در حداکثر خود می باشند و در صورت انجام چرای صحیح و اصولی گیاه قادر به بازسازی خود خواهد بود. بنابراین پیشنهاد می شود چرای گیاهان تا این زمان به تعویق افتد. بحرانی ترین زمان چرا مرحله اول فنولوژیکی(سه – چهار برگی شدن) می باشد. زیرا گیاه در این زمان کمترین مقدار TNC را داراست و چرای گیاه باعث کاهش شدید میزان ذخایر آن و در صورت تکرار نابودی گیاه را موجب خواهد شد.
    کلیدواژگان: ذخیره هیدراتهای کربن غیر ساختاری، مراحل فنولوژیکی، Bromus tomentellus، چرای مناسب، چرای سنگین
  • علی طویلی، محمد جعفری صفحه 199
    یکی از ویژگی های مشترک محیط های خشک و نیمه خشک، وجود پوشش گیاهی پراکنده است. در این مناطق، زیر گیاهان آوندی پراکنده و فضای خالی بین آنها محیط مناسبی برای ظهور گیاهان غیرآوندی همچون خزه و گلسنگ که اصطلاحا به آنها پوسته های بیولوژیک خاک یا کریپتوگام اطلاق می شود، می باشد. کریپتوگامها گونه های پیشقراول در روند توالی یا تجدید پوشش خاک های تخریب شده هستند و در یک اکوسیستم نقش های بسیاری ایفا نموده و تاثیرات متعددی بر خصوصیات خاک و گیاهان آوندی موجود دارند. در تحقیق حاضر تاثیرگذاری این دسته از گیاهان بر خصوصیات شیمیایی خاک در مراتع قره قیر در استان گلستان مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی تاثیر کریپتوگامها بر خصوصیات شیمیایی خاک از دو عمق 5-0 و 20-5 سانتی متر در قسمتهای دارای کریپتوگام و بدون آن نمونه برداری خاک انجام شد. با استفاده از آزمون t مستقل ویژگی های اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، نیتروژن کل، کربن آلی، فسفر قابل جذب، پتاسیم، سدیم، کلسیم، منیزیم و کلر محلول در دو دسته خاک دارای کریپتوگام و بدون آن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که در عمق 5-0 سانتی متر ویژگی های اسیدیته، کربن آلی، نیتروژن (در سطح 1٪) و فسفر قابل جذب (در سطح 5٪) و در عمق 20-5 سانتی متر ویژگی های کربن آلی و نیتروژن دو دسته خاک دارای کریپتوگام و بدون آن از تفاوت معنی داری (در سطح 1٪) برخوردارند. خاکهای دارای کریپتوگام مقادیر بالاتر کربن آلی، نیتروژن و فسفر قابل جذب را بخود اختصاص داده بودند.
    کلیدواژگان: کریپتوگام، گلسنگ، خزه، ویژگیهای خاک، مرتع، قره قیر، استان گلستان
  • محمود رایینی سرجاز، ویدا چالوی صفحه 210
    گرمایش کره زمین به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای، کم آبی و بیابانی شدن بوم سامانه های مرتعی را در پی خواهد داشت. در این راستا آگاهی از توانایی گیاهان در رویارویی با شرایط تنش زا، به عنوان راهکاری جهت انتخاب گیاهان برای بیابان زدایی است. شناخت فرآیند های سازگاری بوم شناختی چون جابجایی خورشیدگرایی می تواند در این زمینه سودمند باشد. گیاهان خانواده پروانه آسا با دارا بودن ویژگی خورشیدگرایی می توانند شدت تنش خشکی و گرمایی را کاهش داده و طی فرایند جابجای برگ، مقدار تابش برخوردی را تغییر و رابطه آبی برگ را تنظیم نمایند. با این نگرش اثر جابجایی برگ در شرایط تنش گرمایی بر تغییرات کارایی لحظه ای مصرف آب، رسانایی روزنه ای و دمای برگ در گیاه Phaseolus vuglaris L. var. Provider. به عنوان اندازه نمایی از تیره پروانه آسا مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش با کاشت گیاه مورد نظر در گلدانی با خاک شنی لومی در شرایط خوش آبی، هنگامی که دومین برگ سه برگچه ای کاملا گسترش یافته بود صورت پذیرفت. وضعیت آبی پولوینوس و خمیدگی آن، با کاربرد یک منبع نقطه ای پرتو ß از تالیوم 204 (204Tl) سنجیده شد. از سامانه فتوسنتزی (LI-COR) که مجهز به اطاقک دوگانه برگ و ردیاب کوانتمی چگالی شار فوتون فوتوسنتزی (PAR) بود برای اندازه گیری تبادلات گازی استفاده شد. تبادلات گازی در نیمروز و در بازه دمای 33 تا 42 درجه سانتی-گراد انجام گردید. از دماسنج دوفلزی مس – کانستانتن برای سنجش پیوسته دمای پولوینوس استفاده گردید. تغییرات خمیدگی پولوینوس از ریتم شبانه روزی شبخوابی پیروی کرد. میان زاویه برگ-تابش برخوردی و رسانایی روزنه (01/0; p < 54/0 = R2)، و بهره لحظه ای فتوسنتز (01/0; p < 84/0 = R2) همبستگی درجه دوم معنی داری دیده شد. کارایی لحظه ای مصرف آب (WUEi) با کاهش این زاویه و افزایش دمای برگ کاهش یافت. دمای برگ همواره پائین تر از دمای هوا، و تابعی از آن (01/0; p < 92/0 = r) بود. نتیجه گیری می شود که تنش گرمایی سبب خورشیدگریزی برگ، کاهش دمای برگ و تنظیم تلفات آبی برگ می شود.
    کلیدواژگان: سازگاری بوم شناختی، جابجایی برگ، خورشیدگرایی، رسانایی روزنه، کارایی مصرف آب، پرتو بتا، پروانه آسا
|
  • Gh. A. Heshmati, M. Amirkhani, Q. Heydari, S.A. Hosseini Page 103
    Soil, plant and indicators are the main criteria to recognize the function of natural ecosystems and evaluate their potentials.The objective of this research was to determine some of the soil and plant indicators at the saline and alkaline terrain of Gomishan rangelands in Golestan province. Landscape Function Analysis method was used to evaluate the potential of inside and outside of enclosure. Width, length, and numbers of the patches (including grasses, shrubs, shrub-grass, and litter) and inter-patch and 11 soil parameters were measured on three transects of 50 meters length. The density and volume of grasses and shrubs under two different management were measured using point-center-quarter method. The index of landscape stability for patches of litter, and soil infiltration for patches of shrub-grass and litter were significantly higher within enclosure than outside area. Soil infiltration, stability and nutrient cycling of bear soil inside enclosure were significantly better than outside. Grass and shrub-grass were the most important ecological indicators of inside enclosure but shrubs for outside areas.
  • A. Mokhtari Asl, M. Mesdaghi, M. Sadeghimanesh Page 116
    Plant communities are not independent from edaphic, microclimatic and biotic factors. In saline area the soil properties are one of the important factors influencing distribution of vegetation. The aim of this research was to investigate the relationship between some halophytic species such as Halonemum strobilaceum, Salsola dendroides, Atriplex verrceferum and soil characteristics to determine the most important factors affecting their distribution and establishment. Vegetation sampling was done in each plant community on ten transects with 50 m length at 100 m intervals. Along each transect canopy cover of species was recorded, and density of species was measured using point-quadrate method. Also in each community, we described soil profiles with digging holes and then soil was sampled in depths of 0-20, 20-40, 40-60 cm for physical and chemical analyses such as soil texture, Ec, pH, Na, Mg+Ca, ESP and PSW. Multivariate regression was applied to analyze soil and vegetation data. Results showed that there is a significant correlation between species distribution (density and cover) and soil characteristics. The most important factors on distribution and establishment of species were Ec, Na, PSW. Overall, the vegetation response to soil factors for this saline area could be expanded to explain the growth and development patterns of these species in similar area.
  • Roja Safaian, H. Arzani, H. Azarnivand, N. Safaian Page 129
    One of the consequences of rangeland degradation, which makes its reclamation difficult, is the physical decrease and omission of plant species liked by animals. Because high population and presence of animals take away the opportunity of seeding and growth of these species. Also, in these conditions, in some regions of the rangeland, which were not grazed by animals (secure regions) some native plants are disappeared and a decrease can be observed. These ecological nests are the small hopes for rangeland managers to recognize species compatible with the region conditions, getting seeds, and making suitable grazing systems, for plant re-establishment. Based on this view, the relative frequency, and plant diversity of Taleghan rangelands, has been investigated for spotting the places containing these plants. Planning for determination of priority (suitability), based on the criterion of the plants liked by animals (suitable species) has been carried out by FAO method using Geographical Information Systems (GIS) with the scale of 1:50000. With this result, the places without or reduced plants rangelands, have been determined, with the help of GIS, and the model of suitable plant reserves were designed. The results showed that 17 suitable plant species with ecology and climatic conditions were reduced severely and or are under physical omission condition, and are found in secure regions or under shelters only. The area of these regions, based on spotting reserves maps, are about 3185.88ha (8.4% of the total area) which are called highly suitable classes (for protection, seed taking and seed broadcasting). Also the results showed that 7527.8 ha (19.8%) are moderate suitable (S2), 13472.92 ha (36.3 %) have low suitability (S3) and 13790.52 ha (36.3%) have no suitability from animal nutrition point of view (N). 27263.44 ha (71.8%) can not reproduce itself and are severely dependent on the seeds of S1 and S2 regions.
  • S. Mohtasham Nia, Gh. Zahedi, H.Arzani Page 142
    this research, we studied Fars steppic rangelands in relation to the edaphical and physiographical factors using ordination and classification techniques. A region with 27295.4 ha area and elevation ranging from 1900 to 2400 m above sea level has been chosen and then in each 100 m interval the density and abundance of species was recorded in 268 quadarats (1m2) along four transects (300m in length) and eight transects (100m in width). Using Sorenson similarity index and land shape map in ILWIS, 106 soil profiles were sampled for physical and chemical characteristics such as soil texture, structure, organic carbon, K, P, N, pH, EC,Caco3, Caso4, humidity and also for physiographical factors such as height, slope and aspect. Using DCA and CCA and classification in TWINSPAN we found 22 ecological groups. The most important factors were soil texture, pH, percentage of humidity, P, Caso4, K, Caco3 for plains and slope, aspect and precipitation for terraces and uplands.
  • H. Azarnivand, R. Namjoyan, H. Arzani, M. Jafari, M.A. Zare Chahouki Page 159
    This study was carried out to obtain an approach for designing range management plans through Geographic Information System (GIS), to make the planning process quickly with accuracy. In this research, some ground information including slope, elevation, vegetation, soil, range trend and condition were recorded. Then based on integration of these information with the basic consideration of resource management it is possible to improve the existing condition or stabilize the current optimum state. While the new model is ready, then the new and old model should be compared. Based on the results of this method, the GIS integrated model could help us to achieve the information more convenient and quickly. Clarification is an other attribute of this model. The management of rangeland would be better as well. Information of the basic studies would never been lost during integration. Correction of errors would be done quickly as well. Finally these aforementioned items, would lead to higher accuracy. Result of this study, which was performed in Lar rangelands, showed that the total area of rangeland which should be managed in balance method is 7805 ha. The area to be managed in natural method is 4998 ha, the area to be under enclosure is 2916 ha, the area to be seeded is 6579 ha, the area to be inter seeded is 6269 ha, the area to be hoe sowed is 2925 ha and the rest is rocky, river and farmland. Comparison of suggested plans for range management projects with results of this study (through integration of information using GIS) indicates that some suggested plans are not corresponded with Lar rangelands ecological condition and needs to be revised.
  • H.R. Moradi, A.M. Asaadi, H. Arzani, S.M. Hossini Page 170
    The optimum use and appropriate management of renewable resources, with dynamic characteristics, needs to evaluate and classify the ecological capability of environment and its socio-economic conditions. In order to determine the suitable land use and appropriate management, this research was performed in Asadly watershed using GIS. We first studied and mapped the ecological and socio-economic characteristics. These maps were digitized in Arc/Info software and then were entered to Arcview software with other data for creation database. Digital Elevation Model (DEM) was produced in Arcview using topographic map and used to made elevation, slope and aspect maps. Then, the environmental units map was prepared trough overlying the maps of elevation, slope, aspect, soil types and vegetation cover in Arcview. The land capability for different land use was obtained using Iranian ecological model using structured Query Language (SQL) in Arcview. The results showed that the area has not any units with first and second class of capability for irrigated agriculture. 53.78% of land is suitable for rangeland, 28.75% for dry farming, 5.25% for irrigated farming, and 11.79 for conservation.
  • E. Moradi, M. Bassiri Page 182
    One of the problems of rangelands in Iran is the early grazing which threatens the regeneration and persistence of many palatable species. Non-structural carbohydrate reserves are considered to be very important for primary growth and also for regrowth of range plants after defoliation. Bromus tomentellus is one of the important and wide spread species in mountainous rangelands of Iran. This palatable species is intensively grazed by livestock. This study aimed to determine the variation of non-structural carbohydrate of this species in three phenological stages for estimating the best time of grazing in Shahid Hamzavi research station in Semirom, Isfahan province. Two rangeland sites with heavy and light grazing histories under three phonological stages (early growth stage (3-4 leaves), panicle emergence and seed ripening) were preferred. Six individual plant were selected randomly in each phonological stage and then the reserves of non-structural carbohydrate were measured in shoot (stem base) and root. According to AOAC, Sheffer-Somogy (1940) method, the total amounts of non-structural carbohydrates were determined. Results indicated that in seed ripening stage the TNC in both shoot and root under light grazing was 2.23 mg/g and significantly higher than that under heavy grazing (1.25 mg/g). Roots contained significantly higher levels of TNC than Stems. TNC levels were minimum in early growth stage but maximum in panicle emergence stage. These results emphasized the degrading effect of early grazing while panicle emergence stage found to be the proper time for the beginning of grazing.
  • A. Tavili, M.Jafari Page 199
    Arid environments often support a low cover of vascular plants, which provide a niche for non-vascular plants such as mosses and lichens. In these environments, bryophytes and lichens are the principal visual components of biological soil crusts. Available information indicates that biological soil crusts contribute to a variety of ecological functions. The present study was carried out in Qara Qir ranges of Golestan province in order to find the effects of non – vascular plants (mosses and lichens) on soil chemical characteristics. For this purpose, soil sampling was performed in crusted and non-crusted areas at depths of 0-5 and 5-20 cm. Properties of Ec, pH, OC, N, P, K, Na, Ca, Mg, and Cl related to crusted and non-crusted soils were compared using independent t test. Results indicated that in 0-5 cm layer pH, OC, N (P0.01) and P (P0.05) were significantly different in encrusted and uncrusted soils while in 5-20 cm layer only OC and N showed significant differences (P0.01). Crusted soils had higher levels of OC, N and P.
  • M. Raeini-Sarjaz, V. Chalavi Page 210
    Environmental stresses, especially in pastures, cause yield reduction. Therefore, growing species which endure stressful conditions is important. The leguminous species due to their heliotropic functionality could reduce these stresses. Solar tracking leaf movements in some plant families are one of the important ecological adaptations. The leguminous species during the leaf movements regulate the incident radiation and leaf water potential. In favourite environmental conditions leaves are diaheliotropic and intercept more radiation, while during the stress conditions they move away, paraheliotropic, from the sun incident radiation. Therefore, the aim of this research is to evaluate the effect of bean leaf movements at heat stress condition on instantaneous leaf water-use efficiency (WUEi), stomatal conductance and leaf temperature. Potted plants of bush bean (Phaseolus vulgaris L. var. Provider) at the stage of the second extended trifoliate leaf, which were grown in Chicot sandy loam soil under well-watered condition in greenhouse, were chosen for this research. One plant was used to measure the pulvinus water status and pulvinus bending by using a beta-ray gauging (BRG) meter using a point source of thallium-204 (204Tl). Leaf gas exchange measurements took place at air temperature interval of 33-42oC by a steady-state LI-6200 photosynthesis system. A Copper-constantan thermocouple was used to monitor pulvinus temperature. Pulvinus bending followed the daily circadian rhythm. Quadratic significant correlations were found between leaf-incident angle and stomatal conductance (R2 = 0.54; p < 0.01), and photosynthesis rate (R2 = 0.84; p < 0.01). By reduction of leaf-incident angle and increase of air temperature WUEi reduced. The leaf temperature remained bellow air temperature and was a significant function of it (r = 0.92; p < 0.01). In conclusion, air thermal stress causes leaf paraheliotropic movement, and regulate leaf temperature and leaf water loses.