فهرست مطالب

مرتع - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1388)

مجله مرتع
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/03/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • بوم شناسی و مدیریت
  • غلامعباس قنبریان، منصور مصداقی، حسین بارانی صفحه 1
    تهیه داده های به هنگام از طریق نمونه گیری، گام نخست در مدیریت پایدار مراتع است. به دلیل گستردگی سطح مراتع و گوناگونی جوامع گیاهی موجود در آنها و عدم امکان شمارش یا انتخاب تمامی پایه های گیاهی، استفاده از نمونه گیری، اجتناب ناپذیر است. در مطالعات و تحقیقات انجام شده در ایران به مسائل مربوط به نمونه گیری و استراتژی های مناسب و قابل استفاده در ارزیابی پوشش گیاهی مراتع پرداخته نشده است. در این پژوهش موردی، کارآیی چهار استراتژی تصادفی، سیستماتیک، سیستماتیک- تصادفی و توده معرف از نقطه نظر دقت، صحت و زمان صرف شده در مراتع نیمه استپی زاگرس جنوبی در استان فارس مورد بررسی قرار گرفت. پس از مکان یابی نحوه استقرار واحدهای نمونه گیری در قالبهای چهارگانه تصادفی، سیستماتیک، سیستماتیک- تصادفی و انتخاب توده معرف، داده های پوشش تاجی گونه ها و زمان جابجایی و استقرار بین واحدهای نمونه گیری ثبت گردیده، دقت، صحت و زمان صرف شده و در نهایت، کارآیی هر استراتژی نمونه گیری با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که استراتژی های مختلف نمونه گیری از نظر برآورد میانگین پوشش تاجی با هم اختلاف معنی داری دارند. همچنین زمان صرف شده در استراتژی های مختلف دارای اختلاف معنی دار است. وزن دهی و رتبه بندی استراتژی های چهارگانه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که استرات‍ژی سیستماتیک- تصادفی از نقطه نظر دقت، صحت و صرف زمان جهت اخذ داده ها ازکارآیی بالاتری نسبت به سایر استراتژی ها برخوردار بوده و استرات‍ژی توده معرف نیز می تواند به عنوان رویکرد جایگزین در ارزیابی پوشش تاجی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: استراتژی نمونه گیری، پوشش تاجی، دقت، صحت، مرتع نیمه استپی، زاگرس
  • موسی اکبرلو، عادل سپهری، حمید اجتهادی، منصور مصداقی صفحه 17
    چمنزارهای جهان از لحاظ تولید علوفه برای دامهای اهلی و وحشی یکی از پرمحصولترین نوع مراتع محسوب می شوند که توسعه کشت محصولات زراعی و فشار شدید چرای دام منجر به کاهش تنوع زیستی و محدود شدن آنها شده است. چمنزارهای کوهستانی عمدتا در شمال غربی ایران بویژه در منطقه چالدران قرار گرفته اند. مردم منطقه چالدران از چمنزارهای کوهستانی به شیوه های متفاوتی استفاده می کنند که مستقیما بر روی تولید آنها مؤثر است. هدف این تحقیق بررسی اثرات شیوه های بهره برداری بر روی تولید علوفه چمنزارهای فوق است. چمنزارهای منطقه چالدران با توجه به نحوه بهره برداری و سطح رطوبتی به 9 واحد مطالعاتی تقسیم گردیدند و در هر واحد مطالعاتی 10 پلات 25×60 سانتیمتر بطور تصادفی در واحدهای معرف مستقر گردیدند. در هر پلات میزان تولید به تفکیک گونه از طریق قطع و توزین برآورد گردید. ویژگی های خاک از طریق حفر سه پروفیل خاک بطور تصادفی در هر واحد مطالعاتی تعیین گردیدند. تاثیر فاکتورهای شیوه های بهره برداری و رژیم های رطوبت خاک بر روی تولید با استفاده از طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. اثرات عوامل خاکی و شیوه های بهره برداری برروی نحوه توزیع گونه ها با استفاده از تکنیک رج بندی CCA تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تولید علوفه تحت شیوه های مختلف بهره برداری در سطوح متفاوت رطوبتی اختلاف معنی داری دارند، بنابراین با افزایش رطوبت، تولید علوفه نیز افزایش می یابد. همچنین با کاربرد شیوه دروی علوفه، تولید گیاهان چمنزارها به طور چشم گیری افزایش می یابد. در چمنزارهای تحت چرای مستقیم دام مقدار تولید علوفه نسبت به سایر شیوه های رایج کمتر است. نتایج تحلیل CCAنشان داد که شیوه دروی علوفه با رطوبت، عمق و C/N خاک همبستگی مثبت و قوی دارد.
    کلیدواژگان: چمنزارهای کوهستانی، بهره برداری، تولید علوفه، درو، رطوبت خاک
  • محمد جعفری، سیداکبر جوادی، محمدعلی باقرپور زارچی، محمد طهمورث صفحه 29
    به منظور بررسی روابط پوشش گیاهی با بعضی از خصوصیات خاک در مراتع ندوشن استان یزد، بعد از شناسایی منطقه، سه تیپ رویشی که نمایانگر پوشش گیاهی کل منطقه می باشد انتخاب و در هر یک منطقه معرف تعیین گردید. در منطقه معرف هر تیپ، نمونه برداری پوشش گیاهی به روش تصادفی - سیستماتیک انجام پذیرفت. اندازه پلات های نمونه برداری با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و نوع گونه های گیاهی به روش سطح حداقل تعیین شد. سپس در هر پلات با توجه به مرز تفکیک افق ها و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-5 و 5-60 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. خصوصیات خاک شامل بافت، درصد آهک، گچ، اسیدیته، هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم و یون های محلول سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در آزمایشگاه اندازه گیری گردید. به منظور تجزیه وتحلیل خصوصیات خاک در ارتباط با تغییرات پوشش گیاهی از روش های تجزیه و تحلیل چند متغییره (تجزیه مولفه های اصلی) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد ارتباط ویژه ای بین پراکنش تیپ های رویشی و خصوصیات خاک وجود دارد به طوری که مهمترین خصوصیات خاکی موثر در تفکیک سه تیپ رویشی منطقه مورد مطالعه بافت خاک، گچ، املاح پتاسیم، آهک و هدایت الکتریکی می باشد.
    کلیدواژگان: سازندهای: مراتع ندوشن، تیپ های رویشی، منطقه معرف، خصوصیات خاک، تجزیه مولفه های اصلی
  • الهام فخیمی ابرقویی، قاسمعلی دیانتی تیلکی، منصور مصداقی، حسین نادری نصرآباد صفحه 41
    به دلیل تردد روزانه دام در اطراف آبشخورها، این مناطق معمولا بیش از سایر قسمت های مرتع تخریب می شوند. لذا بررسی تغییرات کمی و کیفی پوشش گیاهی در این مناطق ضروری است. تا در صورت مشاهده هر گونه تغییر پس رونده در وضعیت پوشش گیاهی و خاک نسبت به اصلاح شیوه مدیریت مرتع مبادرت نمود. در این تحقیق تغییرات تنوع، یکنواختی غنا و ترکیب گونه ای در فواصل مختلف از آبشخور و در راستای گرادیان شدت چرا در مراتع استپی ندوشن (قطب دامداری استان یزد) مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام پژوهش از روش طبقه بندی - سیستماتیک - تصادفی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی استفاده شد. در هر پلات2m2، درصد تاج پوشش و تراکم هرگونه تخمین زده شد. جهت بررسی اثر شدت چرا بر ترکیب گونه ای، درصد تاج پوشش فرم های مختلف رویشی و همچنین درصد تاج پوشش کل، درصد تاج پوشش گونه های خوشخوراک، غیر خوشخوراک تخمین زده شد. تنوع با استفاده از دو شاخص شانون و سیمپسون، یکنواختی با استفاده از شاخص پیلو و غنای گونه ای با شمارش تعداد گونه در هر سایت مورد بررسی قرار گرفت. تمام تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار11.5 SPSS انجام شد نتایج کلی نشان داد که بررسی تنوع در شدت چرایی های مختلف همواره نمی تواند گویای تغییرات ایجاد شده به وسیله فشار چرای دام باشد چرا که در مناطق خشک گیاهان استرس های محیطی را تحمل کرده، چرای دام در این مناطق نمی تواند در حذف کامل یک گونه نقش موثری داشته باشد. و ازآن جایی که چرای دام بیشترین اثر خود را روی درصد تاج پوشش گونه غالب و به دنبال آن ترکیب گیاهی یک منطقه اعمال می کند، لذا به نظر می رسد شاخص سیمپسون با تاثیر گرفتن بیشتر از درصد تاج پوشش گونه غالب در مقایسه با شاخص شانون که حساسیت زیادی به گونه های نادر دارد شاخص مناسبتری جهت پایش (بررسی تغییرات ناشی از چرای دام) در مراتع خشک می باشد.
    کلیدواژگان: تنوع گونه ای، ترکیب گونه ای، آبشخور، ندوشن
  • ایمان حقیان، جمشید قربانی، مریم شکری، زینب جعفریان صفحه 53
    در مدیریت مرتع شناخت عوامل محیطی و میزان اثر آنها بر پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت است. این مطالعه به بررسی اثر دو عامل مهم محیطی یعنی خصوصیات خاک و توپوگرافی بر پوشش گیاهی بخشی از مراتع ییلاقی البرز مرکزی و تعیین سهم هر یک در تغییرات پوشش گیاهی منطقه با بهره گیری از روش های آنالیز چند متغیره پرداخته است. پس از تعیین 30 واحد کاری همگن از نظر توپوگرافی و شناسایی اولیه فلور منطقه، نمونه برداری پوشش گیاهی در 320 پلات 1 متر مربعی و در امتداد ترانسکت با ثبت درصد پوشش تاجی گیاهان انجام گردید. بر اساس وسعت واحد های کاری همگن و تیپ های گیاهی موجود در آن تا 3 نمونه خاک نیز برداشت شد. نتایج حاصل از آنالیز خوشه ای12 زیر اجتماع گیاهی را در منطقه نشان داد. این زیر اجتماعات سپس به طور کامل از نظر ترکیب گیاهی تشریح شدند. کاربرد روش های رسته بندی نشان داد که در منطقه مورد مطالعه عوامل توپوگرافی و خاک بر پراکنش جوامع گیاهی اثر معنی داری داشته که منجر به تفکیک پنج گروه گیاهی گردید. علاوه بر این 12 زیر اجتماع گیاهی منطقه نیز با عوامل محیطی همبستگی نشان دادند. آنالیز تقسیم بندی واریانس نشان داد که 4/57 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه به وسیله خصوصیات خاک و 4/39 درصد توسط ویژگی های توپوگرافی منطقه قابل تشریح است. حدود 2/3 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه تحت اثر مشترک دو عامل محیطی ذکر شده بوده است.
    کلیدواژگان: آنالیز چند متغیره، تغییرات پوشش گیاهی، پویایی پوشش گیاهی، آنالیز خوشه ای
  • اکوفیزیولوژی
  • رحمن ابن عباسی، کاظم ساعدی صفحه 69
    مراتع استان کردستان با وسعت 1400000 هکتار سالیانه 520 هزار تن علوفه خشک تولید می نماید که از کمیت و کیفیت مواد معدنی موجود درآنها اطلاعاتی در دست نیست. این مطالعه به منظور تعیین میزان عناصر کم مصرف مس، منگنز، روی و آهن و نیز تغییرات آنها در مراحل مختلف فنولوژی در طی فصل رویش برای سه گونه غالب و خوشخوراک Prangos ferulacea، Ferula haussknechtii و Cherophyllum macrospermum در مراتع سارال صورت گرفت. با توجه به وسعت بالای مراتع سارال، تعداد10 نمونه (10 پاکت) و حداقل 5 پایه برای هر نمونه در هر مرحله فنولوژیکی به صورت مخلوط از نقاط مختلف به لحاظ توپوگرافی جمع آوری گردید؛ بنابراین برای هر گونه تعداد30 نمونه و در مجموع 90 نمونه تهیه گردید. پس از خشک کردن نمونه ها در آزمایشگاه، با استفاده از روش متداول A.O.A.C عناصر مذکور اندازه گیری شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین میزان عناصر موجود در گونه ها (بدون در نظر گرفتن مراحل فنولوژی) نشان داد که میزان عناصر منگنز، روی و آهن در سه گونه مورد مطالعه به طور معنی داری با هم اختلاف داشتند. مقایسه عناصر مد نظر در مراحل یکسان در گونه های مختلف حاکی از عدم اختلاف معنی دار از لحاظ میزان مس در مرحله رویشی و آهن در مرحله بذردهی بود.
    کلیدواژگان: گونه های غالب، عناصر کم مصرف، مراتع سارال، کردستان
  • قاسم خداحامی، سید حمیدحبیبیان، سید محمدرضا حبیبیان صفحه 79
    کشت مخلوط، الگوی اقتباس شده از سیستم های پایدار طبیعی گیاهان از جمله مراتع و جنگل های بکر و دست نخورده می باشد که نشان می دهد طبیعت همواره ترکیب گونه ها را بر حالت تک گونه ای ترجیح می دهد. عملکرد بالا و دارای کیفیت عالی مخلوط لگوم گراس که نمودی از یک سیستم کشاورزی پایدار می باشد نقش مهمی در سیستم های تولید علوفه دام دارند. به کارگیری مدیریت پایدار در این گونه اراضی از جمله کشت مخلوط با گونه های گیاهی در تراکم های مناسب می تواند علاوه بر حفظ این منابع باعث افزایش عملکرد و حاصلخیزی خاک شود. به این منظور نسبتهای مختلف بذر به میزان (0:100 و 33:66 و 66:33 و 100:0) برای کشت مخلوط جو و 2 گونه ی ماشک علوفه ای در آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام گرفت. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که عملکرد هر دو تیمارها در سطح 1% معنی دار و از نظر میزان پروتئین نیز تیمار میزان تراکم در سطح 1% معنی دار بوده، مقایسه میانگین ها نیز نشان داد که تیمار (ترکیب Hordeum vulgar – Vicia villosa با تراکم 33:66) با تولید 266/5 تن در هکتار از بیشترین عملکرد و 14/17 بالاترین درصد پروتئین برخوردار می باشد. بر این اساس استفاده از گونه Vicia villosa در کشت مخلوط جو با نسبت تراکم 33:66 شرایط منطقه توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: تراکم، جو، ماش، کشت مخلوط
  • سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
  • معصومه فرجی، حسین ارزانی، علی طویلی، جهانگیر فقهی صفحه 90
    بررسی ها نشان می دهند از کل 6/12 میلیون هکتار دیمزارهای موجود، در حدود چهار تا پنج میلیون هکتار در زمره دیمزارهای کم بازده، پرشیب و رها شده قراردارند. این اراضی علاوه بر اینکه حداقل بهره دهی را دارند، در معرض فرسایش شدید و شستشوی دائم قرار گرفته و همه ساله قسمتی از لایه حاصلخیز و زنده خاک خود را ازدست می دهند. با توجه به اینکه فاکتورهای بارندگی، شیب و عمق خاک از جمله عوامل موثر در بررسی تناسب دیمزارها می باشد، لذا با استفاده از نقشه های کاربری اراضی سال 2001، همباران، شیب و عمق خاک، نقشه مناطق مناسب و نامناسب جهت کشت دیم در دیمزارهای طالقان استخراج و نسبت به کنترل صحرایی نتایج بدست آمده از نقشه ها اقدام گردید. بررسی اقلیمی منطقه و نقشه های همباران نشان داد محدودیتی از نظر بارندگی برای کشت دیم وجود ندارد. با توجه به نتایج حاصل از نقشه ها و بازدیدهای صحرایی ملاحظه شد دیمزارهایی که شرایط بسیار مناسب از لحاظ پارامترهای اقلیمی و فیزیکی دارند 5/28% از سطح حوزه آبخیز طالقان را به خود اختصاص داده اند و 5/71% از اراضی نیز نامناسب جهت کشت دیم تشخیص داده شد. بنابراین، برای مناسب بودن اراضی جهت کشت دیم داشتن سه شرط بارندگی بیش از 300 میلیمتر، عمق خاک مناسب و شیب کمتر از 12% الزامی است.
    کلیدواژگان: دیمزار رها شده، کشت دیم، عمق خاک، شیب، تناسب، حوزه آبخیزطالقان
  • زینب جعفریان جلودار، حسین بارانی، سیدمحمود عقیلی، جمشید قربان، محمدرضا محبوبی، غلامرضا خوش فر صفحه 107
    آنالیز تغییر پذیری مکانی خصوصیات خاک برای تفسیر اکوسیستم ها و برای پیشرفت مدلسازی اهمیت دارد. خاک محیط ناهمگنی به شمار می رود که ویژگی های آن در زمان و مکان تغییر می کند. خاک و پوشش گیاهی با هم ارتباط متقابل داشته و بر هم تاثیر می گذارند. لذا بررسی تغییرات مکانی ویژگی های خاک در کنار دیگر تغییرات محیطی امری ضروری است. به منظور بررسی تغییرپذیری ویژگی های خاک در مراتع رینه استان مازندران تعداد 300 نمونه خاک از عمق 30-0 سانتی متری جمع آوری و به آزمایشگاه انتقال یافت. در آزمایشگاه ویژگی های خاک شامل pH، آهک، وزن مخصوص ظاهری (Bd) و حقیقی (Pd)، فسفر کل، نیتروژن کل، پتاسیم قابل جذب، ماده آلی (OM)، رطوبت اشباع (SM)، بافت خاک (درصد سیلت، رس و شن)، ظرفیت زراعی (FC)، نقطه پژمردگی (PWP)، آب قابل دسترس خاک (AW) و قدرت نگهداری آب در خاک (WC) اندازه گیری شد. سپس داده ها نرمال گردیده و آنالیزهای مقدماتی آماری برای توصیف ویژگی های خاک و آنالیز زمین آماری برای نشان دادن وابستگی مکانی این ویژگی ها صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش درون یابی و نرم افزار ILWIS نقشه توزیع مکانی این ویژگی ها تهیه گردید. نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه، ویژگی های مورد بررسی وابستگی مکانی داشته و بالاترین وابستگی مکانی در pH و کمترین وابستگی مکانی در پتاسیم وجود داشت.
    کلیدواژگان: تغییر پذیری مکانی، ویژگی های خاک، آنالیز زمین آماری، مرتع رینه
  • اقتصادی و اجتماعی
  • قدرت الله حیدری، حسین بارانی، سیدمحمود عقیلی، جمشید قربان، محمدرضا محبوبی، غلامرضا خوش فر صفحه 121
    سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم جدید در مباحث توسعه اقتصادی- اجتماعی جوامع است. با افزایش جمعیت، بهره-برداری صحیح، حفاظت و توسعه پایدار منابع طبیعی (جنگلها و مراتع) مستلزم مشارکت بهره برداران است. هدف این مطالعه، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در میزان مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتع داری براساس دیدگاه های مجریان این طرح ها است. نمونه آماری، مجریان طرح های مرتعداری در 72 سامان عرفی می باشند. ابزار تحقیق پرسش نامه بوده و نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انجام گرفت. اساس تفکیک طبقات زمان اجرای طرح مرتع داری در هر سامان عرفی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رابطه معنی داری بین سرمایه اجتماعی و مولفه های آن شامل، اعتماد در روابط فردی، اعتماد نهادی، امنیت اجتماعی و همکاری متقابل با میزان مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتعداری وجود دارد. همچنین نتایج آنالیز واریانس نشان می دهد بین نوع مدیریت در بهره برداری از مراتع منطقه با میزان شاخص سرمایه اجتماعی بهره برداران برحسب شیوه بهره برداری تفاوت معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین شاخص سرمایه اجتماعی نشان می دهد، شیوه بهره برداران افرازی بطور معنی داری حائز بیشترین سرمایه اجتماعی و شیوه بهره برداران شورایی واجد کمترین سرمایه اجتماعی برای اجرای طرح های مرتع داری می باشد.
    کلیدواژگان: اصلاح و احیا مراتع، اعتماد در روابط فردی، اعتماد نهادی، امنیت اجتماعی، همکاری متقابل، شیوه بهره برداری مرتع
  • هیدرولوژی مرتع
  • فاضل امیری، حسین ارزانی، مهدی فرح پور، محمدرضا چایی چی، سیدجمال الدین خواجه الدین صفحه 138
    ارزیابی فرسایش خاک یکی از موارد مهم در تعیین شایستگی مرتع است. این تحقیق به منظور مقایسه کارآیی مدل اصلاح شده پسیاک و EPM در طبقه بندی حساسیت خاک به فرسایش در حوزه آبخیز قره آقاچ با وسعت 25/8962 هکتار درسمیرم انجام گرفت. برای دستیابی به متغیرهای مدلهای مورد بررسی، از خطوط توپوگرافی رقومی شده 1:25000، مدل رقومی ارتفاعی، نقشه شیب، عکس های هوایی 1:40000، نقشه زمین شناسی، رخساره ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی، خاکشناسی و کاربری اراضی استفاده گردید. در عملیات صحرایی در تمامی واحد های هیدرولوژیکی (به عنوان واحدهای کاری)، فرم های مربوطه به دو مدل تکمیل گردید. پس از تعیین امتیاز و نهایی سازی لایه های اطلاعاتی، ترکیب و تلفیق لایه ها صورت گرفت که حاصل آن ایجاد نقشه نهایی شدت فرسایش برای هر واحد هیدرولوژیک و تیپ های پوشش گیاهی بود. برای تعیین کلاس حساسیت خاک به فرسایش در ارزیابی شایستگی مرتع از روش فائو استفاده شد. فائو برای تعیین طبقات شایستگی حساسیت خاک به فرسایش چهار طبقه شایستگی خوب، متوسط، کم و غیر شایسته را پیشنهاد کرد. نتایج شدت فرسایش خاک نشان داد که در مدل جدید پسیاک، 5/3%، 64% و 4/32% از منطقه به ترتیب در کلاس فرسایش کم، متوسط و شدید طبقه بندی گردید. حال آنکه درمدل EPM، 57%، 4/5% و 6/37% از منطقه به ترتیب در کلاس شایستگی متوسط، شدید و خیلی شدید قرار گرفت. نتایج مقایسه آماری برآورد فرسایش و رسوب دو مدل با مقادیر رسوب و فرسایش اندازه گیری شده نشان داد که فرسایش و رسوب برآورد شده توسط مدل اصلاح شده PSIAC نسبت به مدل EPM فاقد اختلاف معنی دار در سطح 1 و 5 درصد آماری است، که در مدل اصلاح شده PSIAC نه عامل مؤثر در تعیین حساسیت خاک از عوامل مؤثر در تعیین شایستگی مرتع می باشد، بنابراین فرسایش برآوردی توسط مدل اصلاح شده PSIAC واقعی تر است و نتیجه به دست آمده با مشاهدات صحرایی مطابقت داشت.
    کلیدواژگان: شایستگی مرتع، ارزیابی فرسایش، مدل اصلاح شده پسیاک، مدل ای، پی، ام، حوزه آبخیز قره آقاچ، سیستم اطلاعات جغرافیایی
|
  • Gh. Ghanbarian, M. Mesdaghi, H. Barani Page 1
    Data sampling is the first step for sustainable rangeland management. This research was conducted to investigate the efficiency of four sampling strategies: random sampling (RND), systematic sampling (SYS), systematic-random sampling (SRS) and representative stand selection (RSS) in semi-steppe ranges of southern Zagros, near Shiraz. Each sampling unit was established based on four sampling strategy and plant cover and moving time was recorded. The precision, accuracy and time of different strategies were calculated. The result showed that sampling strategies were significantly different in terms of precision, accuracy (p<0.05), and time consumption (cost) (p<0.01). Weighting and ranking the sampling strategies by AHP method showed that SRS strategy had the highest rank and also RSS strategy was the alternative method for sampling the vegetation cover of rangelands. It should be noted that if the sampler has no enough experience to select the representative stands of vegetation, it is preferable to use SRS sampling strategy.
  • M. Akbarlou, A. Sepehri, H. Ejtehadi, M. Mesdaghi Page 17
    The world meadows are the most productive kind of rangelands. The development of croplands and overgrazing decline diversity and restrict meadows. Mountain meadows have mostly occurred in north western of Iran, especially in Chaldran areas. The people of Chaldran have different uses in mountain meadows which affects directly on their forage production. The objective of this research is investigation the effects of utilization methods on forage production of mountain meadows. To sample the study locations in Chaldran, based on the current utilization methods and the soil moisture percentages, 9 study units were selected and were randomly sampled by using 25×60 cm plots. In each location, production and soil characteristics were measured and analyzed by using completely randomized design with two factors of utilization methods and soil moisture regimes. The effects of edaphic factors on utilization methods were analyzed by using CCA ordination technique. Significant differences were observed among utilization methods in different soil moisture percentages. Therefore, the forage yield increases if soil moisture increases. There was also significant difference among application of harvesting method so the forage production highly increased. The production under direct grazing method was less than other utilization methods. The analysis of CCA showed that harvesting method had high correlation with soil moisture, soil depth, and C/N.
  • M. Jafari, S. A. Javadi, M. A. Bagherpoor, M. Tahmoures Page 29
    In order to investigation of the relationships between soil characteristics and vegetation in Nodoushan rangelands of Yazd province, three vegetation types which are represent of area vegetation, were selected and key area was determined in each type. After delimitation of the study area, sampling of soil and vegetation were performed using randomized- systematic method. The area of each plot was determined by minimal area method according to kind of plant species. The topographical conditions were recorded for plot locations. soil samples were taken at 0-5 cm and 5-60 cm depths in each plot. The measured soil variables included texture, lime, gypsum, acidity (pH), EC, SAR, and soluble ions (Na, K, Ca and Mg). Multivariate methods, including principal component analysis (PCA), were used to analyze the collected data. Results showed that the vegetation distribution pattern was mainly related to such soil characteristics as texture, gypsum, soluble potassium, lime and Salinity.
  • E. Fakhimi Abarghoee, Gh. A. Dianati Tilaki, M. Mesdaghi, H. Naderi Nasr Abad Page 41
    Because of daily animal traffic in around of the water point, these areas more than the other areas are generally destroyed by animal. Then it is necessary to investigate of quantitative and qualitative gradients of vegetation of these areas which if there is any regressive gradient of soil and vegetation conditions, management methods should change. In this study, diversity, richness and species composition in different distances of water point and grazing gradient on steppic rangeland of Nadoushan (Yazd) were investigated. For this research, completely Randomized Block Design was used. Sampling method was stratified-systematic-random scheme. In each plots (2m2), canopy cover percentage and plant density were estimated. In order to investigation of grazing intensity on species composition, the percentage of the canopy cover of perennial grass, perennial shrub, forbs and annual plants were estimated. Species diversity was measured by calculating of diversity (Shannon-Weaner and Simpson information index), evenness (Pielou index) and richness (species number in the each site). Analyses of data were carried out using SPSS 11.5 statistical packages. Results showed that different grazing intensity can not clarify changed gradient by animal grazing. Animal grazing can’t completely omit a species, Because plants tolerate environmental stress. Since animal grazing influences on vegetation covers and follow it on dominated plant composition, it seems that because of Simpson and Shannon-Wiener indices are influenced by dominated vegetation cove and rare species, respectively; Simpson index can better describe grazing gradient in dry rangeland.
  • I. Haghiyan, J. Ghorbani, M. Shokri, Z. Jafarian Page 53
    Knowledge of environmental factors and their effects on vegetation is necessary for sound rangeland management. In this study we applied multivariate analyses to determine the effects of soil and topography on upland rangeland vegetation and also the amount of variance explained by them. 30 homogenous units according to slope, aspect and elevation were determined and then vegetation was sampled in 320 plots (1x1 m). This was done along transects and cover percentage of each species present in each plot was recorded. Also, up to 3 soil samples were taken in each homogenous unit. Result of cluster analysis showed a total of 12 sub-association of vegetation and then we described them according their species composition. Thereafter, results of ordination methods showed that two measured environmental factors significantly influenced vegetation. Here we first found five groups of species in DCA analysis. Then using CCA we found how these groups were related to specific environmental factor. Also 12 sub-association of vegetation showed some correlation with environmental factors. Variance partitioning showed that 57.4% of vegetation changes in this mountain rangeland was explained by soil properties and this was only 39.4% for topographic factors. The combined effect of two factors was responsible only for 3.2% of vegetation changes.
  • R. Ebn-E-Abbasi, K. Saedi Page 69
    There are 1400000 ha rangelands in Kurdistan province which produces about 520000 tons dry forage, but there is no information of quantitative and qualitative of the mineral elements in species. This study conduct to determine micro elements Cu, Mn, Zn and Fe in different phenological stages for three dominant and palatable species (Prangos ferulacea, Ferula haussknechtii and Cherophyllum macrospermum) in Saral rangelands in Kurdistan province. Basis of the area extent of Saral region, 30 repetitions including 10 samples (at least 5 plants per sample, randomly) of three phenological stages from different topographical points were collected which per each species to determine the components, A.O.A.C method after drying in open air were used. Results indicated that the three elements (except Cu) were significantly different in different species per each phenological stage. Comparisons between elements have showed that there isn’t significantly different Zn element in growth stage and Fe in seed production stage.
  • Gh. Khodahami, S.H. Habibian, S.M.R. Habibian Page 79
    Mix-culture is a derived pattern of natural sustainable plant systems such as forests and rangelands which shows that the nature prefers the mixed-culture than monoculture. High yield and fodder quality of the mix-culture of Legume-Grass system which is a sustainable agricultural system has an important role on forage production for animals. Suitable management in the lands under the mix-culture such as sowing the adapted plants in good ratios will cause the conservation of resources. In this investigation, we applied different ratios of seed as 0.00:100, 33:66, 66:33 and 100:0.00 of barley (Hordeum vulgar) and two species of vetch (Vicia villosa, Vicia pregrina) in three replication. The statistical model was Randomize Complete Blook Design (RCBD). Results showed that the treatments yield and protein contents were significant at p<0.01. The comparisons of means by Duncan,s Test showed that the A2B3 (Hordeum vulgar – Vicia villosa, 33:66) with 5.267 t/ha have had the maximum yield and with 17.14% of maximum protein. Basis of this results, using of vicia villosa with Hordeum vulgar are recommended as mix-culture for these areas.
  • M.Faraji, H.Arzani, A.Tavili, J.Feghhi Page 90
    From the total 12/6 million hectares of dryfarming through the country, approximately 4 to 5 million hectares classified as dryfarming which located in steepic lands and generally having low output or known as abandoned lands. These lands have special characteristic like minimum yield, and high erosion which loose a part of fertilize top soil yearly. Since factors like annual rainfall, slope, soil depth, and landuse are effective elements in considering the proportion of dryfarmings, therefore regarding maps of Taleghan land use (2001), isorain, slope and soil depth suitable and non suitable areas for dryfarming in Taleghan were distinguished. Then field control was performed. Based on climatic investigations, it was found that there is no limitation in view point of raining for rain feeding in Taleghan. Results obtained from maps and field controls demonstrated that 28.5% of Taleghan dryfarmings is covered by areas without rain limitation. 71.5% of dryfarmings were known as non-suitable areas for rain feeding. Based on the results of this research it is emphasized that 3 conditions are very important for rain feeding; mean annual rainfall more than 300 mm, enough soil depth, and slope lower than 12%.
  • Z. Jafarian Jeloudar, H. Arzani, M. Jafari, A. Kelarestaghi, Gh. Zahedi, H. Azarnivand Page 107
    Analysis of the spatial variability of soil properties is important to interpret ecosystems and to improve modeling. Soil is a heterogeneous environment that its properties have spatial and temporal changes. Soil and vegetation have reciprocal relationship and influence each other. Then investigation of spatial variability of soil properties with other environmental change is essential. In order to analysis of spatial variability of soil properties in Reineh rangelands in Mazandaran Province, 300 soil samples from 0-30 cm depth were gathered and transported to laboratory. Soil properties included: pH, CaCo3, Bulk density, Particle density, total Phosphorus, total Nitrogen, absorbed Potassium, Organic Matter, Saturation Moisture, Soil Texture, Field Capacity, permanent Wilting Point, available Water Capacity and Water Holding Capacity were measured in laboratory. Afterwards, data normalization was performed statistical analysis for description of soil properties and geostatistical analysis for indication spatial analysis correlation between these properties. Finally using Kriging methods and ELWIS Software were made maps of spatial distribution of soil properties. Results indicated that in the study area has had spatial correlation between researched factors and pH and potassium had highest and lowest spatial correlation respectively.
  • Q.A. Heydari, H. Barani, S. M. Aghili, J. Ghorbani, M.R. Mahboobi, Q.R. Khoshphar Page 121
    Social capital is a new concept in socio–economical development studies. As human population increased, it is necessary to have people participation for proper use and sustainable conservation and development of natural resources. This study aims to assess the relationship between participation of ranchers in range management plans and social capital. The study was performed in summer ranges of Ballade in the north of Iran on 72 ranches. Ranches were classified according to their history of accomplishing the range management plans. The sampling method was stratified sampling with filling questionnaire. The finding of this study shows that there is a significant relationship between ranchers` participation and social capital and its dimensions including inter-individual confidence, institutional confidence, social security, and interactions among ranchers. Also analysis of variance shows a significant effect of kind of management on social capital of ranchers. Here greater social capital was found in individual ranching and the least social capital was in Council centre.
  • F. Amiri, H. Arzani, M. Farahpour, M.R. Chaichi, S. J. Khajedin Page 138
    Soil erosion assessment is an important factor for determine range suitability. The objective of this research were to compare efficiency of MPSIAC and EPM models in classification soil erosion sensitivity in Ghareh Aghach watershed extends 8962.25 hectares in Semirom province. To achieve variables models, digitalize topographic map in 1:25000 scale, digital evaluation model, slope map, aerial photos of 1:40000 scale, geological, geomorphologic, vegetation cover, pedological and land use maps were used. In frequent field visits all the necessary data from MPSIAC and EPM models were collected, checked and improved in 5 Hydrological units (sampling units). Following of finalizing the information layers, all of them were integrated to create the final soil erosion sensitivity map for each Hydrologic unite and vegetation type. For levels of suitability suggested by FAO including highly suitable (S1), moderately suitable (S2), marginally suitable (S3) and not suitable (N) were applied to indicate degree of suitability. The result of MPSIAC model indicated that 3.5% of the area was classified at low soil erosion sensitivity and 64% was classified at medium soil erosion sensitivity and 32.4% was classified at high soil erosion sensitivity, respectively. According to the results of EPM model, 57% of area was classified at moderate level of sensitivity to erosion and 5.4% and 37.6% of the area were classified at high and very high level of sensitivity to erosion, respectively. The results of statistical compare of erosion of MPSIAC and EPM models in hydrologic unit (sampling unit) by real erosion measure show that, there is no significant different between erosion estimate by MPSIAC model and real erosion measure at level of 1% and 5%, but the erosion estimate by EPM model have a significant different at level of 5%. Thereafter, very high erosion class was found for EPM model under study. Due to not fully compatible tables for EPM model and its subjective nature, one can conclude that MPSIAC model may have better performance.