فهرست مطالب

مرتع - سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 45، بهار 1397)

مجله مرتع
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 45، بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/02/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • ابوالفضل شریفیان بهرمان، حسین بارانی، احمد عابدی سروستانی، ابوالفضل حاجی ملاحسینی صفحات 1-13
    مرتع و بهره برداری از آن به عنوان یک منبع درآمدی مهم برای بهره برداران از آن شناخته می شود. در نیم قرن اخیر، به دلیل شرایط شکننده اجتماعی و اقتصادی بهره برداران، بهره برداری و مدیریت مراتع کشور ایران دستخوش دگرگونی و تغییرات زیادی شده است. این مطالعه در نظر دارد با بررسی عوامل درون و برون محیطی موثر بر بهره برداری مراتع، تصویری شفاف از بهره برداری مراتع شهرستان آق قلا نمایش دهد. بدین منظور از آنالیز SWOT که یک روش مناسب برای شناخت و ارزیابی فاکتورهای مثبت و منفی در محیط های داخلی و خارجی است، استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه به روش های آزاد و طوفان ذهنی با تکیه بر دانش و تجربه بهره برداران استفاده شد. جهت گردآوری و تفکیک نتایج مصاحبه از روش تحلیل محتوا استفاده شد. پرسشنامه های طیفی و AHP به ترتیب برای بهره برداران و کارشناسان با تجربه منابع طبیعی برای کمی کردن اطلاعات کیفی گردآوری شده، مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS Ver 21 و EXPERT CHOICE صورت پذیرفت. نتایج 32 عامل را در بخش های درونی و بیرونی آنالیز SWOT نشان داد. 24 عامل در بخش قوت ها و ضعف ها و 8 عامل در بخش فرصت ها و تهدیدها مشخص گردید. علاوه بر شناسایی مهم ترین عوامل در هر یک از معیارهای قوت، ضعف، فرصت و تهدید، موقعیت استراتژیک بهره برداری از مراتع در شهرستان آق قلا از طریق آنالیز SWOT، موقعیت رقابتی شناسایی شد. نتایج حاصل از مطالعه «عدم دسترسی و پراکنش مناسب منابع آب» را به عنوان قوت، «اهمیت مرتع و بهره برداری از آن در معیشت و اقتصاد کشوری از دیدگاه بهره برداران» را به عنوان ضعف، «فرصت گسترش درآمد از تولیدات دامی (مانند پرواربندی، گسترش نقش کشاورزی بهره برداران در دامداری مرتع)» را به عنوان فرصت و « خشکسالی و پیامدهای ناشی از آن در بهره برداری مراتع» را به عنوان تهدید نشان داد.
    کلیدواژگان: آق قلا، بهره برداری مراتع، SWOT، دامداران، AHP
  • محمد فیاض، حسن یگانه، هادی افراه، اسماعیل علیاکبرزاده آلنی، الله وردی نوری، مینا بیات، محمد جواد مهدوی صفحات 14-23
    بررسی ارزش رجحانی گیاهان می تواند مرتعدار را در ارائه راهکارهای مدیریتی جهت مکان یابی علوفه برای دام ها، انتخاب مناسب دام، متناسب با نوع علوفه موجود در مرتع و تعیین شایستگی مرتع یاری دهد. هدف این تحقیق بررسی و تعیین ارزش رجحانی گونه های مرتعی برای گوسفند نژاد مغانی در مراتع کوهستانی سبلان اردبیل است. به همین منظور برای تعیین ارزش رجحانی گونه های مرتعی از فرمول شاخص انتخاب گونه ها استفاده شد. شاخص انتخاب هر گونه نسبتی است که در آن با توجه به میزان مصرف هر گونه و میزان علوفه موجود در مرتع برآورد می شود. اطلاعات مورد نیاز در 3 ماه فصل چرا و به مدت 4 سال (86-89) جمع آوری شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب ارزش رجحانی گونه ها نشان داد که اثر مربوط به عوامل سال و اثرات متقابل سال، ماه، گونه در سطح 1 درصد معنی دار است. اثر گونه بر ارزش رجحانی و انتخاب گونه توسط دام معنی دار نشد. ولی با توجه به متوسط شاخص رجحان گونه ها، گونه Alopecurus textilis و Poa trivialis به ترتیب با 05/1 و 79/0، بیشترین و کمترین شاخص رجحان را در بین گونه های مورد مطالعه داشتند. مقایسه میانگین ارزش رجحانی گونه ها به روش دانکن نیز حاکی از اختلاف معنی دار بین سال 86 و 3 سال دیگر دارد به طوریکه سال 86 با شاخص 73/0، کمترین و سال 88 با شاخص 06/1، بیشترین ارزش رجحان را دارا بودند. به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه می توان بیان کرد که عوامل گیاهی به طور مستقیم و زمان چرای دام به طور غیرمستقیم از طریق تاثیر بر خصوصیات گیاه و همچنین تاثیر بر رفتار چرایی دام ها در ارزش رجحانی گونه های مختلف نقش دارند.
    کلیدواژگان: ارزش رجحانی، شاخص انتخاب گونه، اردبیل
  • زهرا خراسانی نژاد، مجید آجورلو، احمد پهلوانروی، مصطفی یوسف الهی صفحات 24-34
    گونه های گیاهی مراتع در مکان ها و زمان های مختلف، ارزش غذایی متفاوتی دارند. دانستن چگونگی تغییرات ارزش غذایی گیاهان مرتعی با مرحله فنولوژیکی در هر منطقه مشخص، می تواند مرتعداران را در انتخاب زمان مناسب برای چرا و تنظیم تعداد دام در مرتع کمک نماید. هدف این مطالعه، بررسی کیفیت علوفه سه گونه از گندمیان یعنی Agropyron elongatum، Hordeum glaucum و Avena fatua در سه مرحله فنولوژیکی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در مراتع آسلمه کلاته چنار، شهرستان درگز، استان خراسان رضوی بود. نمونه برداری برای هر گونه در هر مرحله فنولوژیکی به تعداد 30 عدد انجام شد که هر نمونه متشکل از 5 پایه گیاهی بود. نمونه ها طبق روش استاندارد برای ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، خاکستر، دیواره عاری از همی سلولز، ماده خشک قابل هضم، انرژی قابل هضم و انرژی متابولیسمی تجزیه شیمیایی شدند. جهت بررسی اثر گونه بر کیفیت علوفه، از آنالیز واریانس یک طرفه و برای بررسی اثر مرحله فنولوژی و اثر متقابل گونه و مرحله فنولوژی بر کیفیت علوفه از آزمون اندازه گیری مکرر (Repeated measures) استفاده شد. اثر مرحله فنولوژی بر کیفیت علوفه هر سه گونه معنی دار بود (05/0 کلیدواژگان: کیفیت علوفه، فنولوژی، Agropyron elongatum، Hordeum glaucum، Avena fatua، مرتع ییلاقی
  • محمدعلی زارع چاهوکی، محبوبه عباسی، حسین آذرنیوند صفحات 35-47
    این مطالعه با هدف تهیه مدل پیش بینی رویشگاه بالقوه گونه Stipa barbata با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش حداکثر آنتروپی و یافتن گرایش ترجیحی گونه مورد نظر نسبت به عوامل محیطی انجام شده است. با توجه به هدف، اطلاعات حضور گونه به عنوان مکان های مناسب بالفعل برای رویش آن و لایه های اطلاعاتی متغیرهای خاکی از جمله درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، مادهآلی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، عمق خاک، درصد شن، رس و سیلت و نقشه متغیرهای توپوگرافی منطقه (شیب، جهت و ارتفاع) به عنوان متغیرهای موثر بر حضور گونه استفاده شد. برای تهیه نقشه عوامل توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع منطقه، جهت تهیه نقشه عوامل خاکی از تکنیک های زمین آمار در نرم افزارهای +GS و GIS و برای مدلسازی پیش بینی رویشگاه گونه S. barbata از روش حداکثر آنتروپی (Maxent) استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی تطابق مدل پیش بینی با واقعیت زمینی ضریب کاپای 8/0را نشان داد که در سطح بسیار خوب قرار دارد. با توجه به نتایج مدل، مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار در ترجیح رویشگاه گونه مورد بررسی به ترتیب متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، فسفر، سیلت، پتاسیم، ماده آلی و شیب می باشند. مدلسازی پراکنش بالقوه گونه S. barbata می تواند در مکان یابی مناطق مستعد جهت احیای رویشگاه های بالقوه این گونه کمک زیادی نماید.
    کلیدواژگان: آنتروپی حداکثر (Maxent)، Stipa barbata، زمین آمار، مراتع طالقان میانی
  • مهتاب گرگین کرجی_محمدرضا وهابی_عادل سی و سه مرده_فرزاد حسین پناهی_حمیدرضا عشقی زاده_مهدی بصیری اصفهانی صفحات 48-61
    این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های جوانه زنی بذر ماشک گل متنوع (Vicia variabilis Grossh.) در پاسخ به سطوح مختلف خشکی و دما در دو فاز آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام گرفت. در آزمایشگاه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل 7 سطح دمایی، 5 سطح خشکی و تیمار بدون تنش (شاهد) انجام شد. در گلخانه در قالب طرح کاملا تصادفی چهار تیمار شامل شاهد (بدون آبیاری)، آبیاری از کاشت تا 15 اردیبهشت، آبیاری از کاشت تا 30 اردیبهشت، آبیاری از کاشت تا پایان دوره رشد اجرا شد. نتایج نشان داد بیشترین درصد جوانه زنی در تیمار شاهد رخ داد. در دمای ̊C35 هیچ بذری جوانه نزد. بالاترین سرعت جوانه زنی در دمای ̊C20 مشاهده شد (71/12 بذر در روز) و با کاهش پتانسیل آب، سرعت جوانه زنی کاهش یافت و به 19/0 بذر در روز رسید. کمترین زمان جوانه زنی متعلق به تیمار شاهد در دمای ̊C20 بود (81/3 روز) که با مقدار آن در تیمارهای پتانسیل آب سطوح اول و دوم همین دما و همچنین شاهد دمای ̊C15 (71/4 روز) اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین مقدار طول ریشه چه (52/15 میلی متر)، طول ساقه چه (37/31 میلی متر) و شاخص بنیه بذر (3288/0) در دمای ̊C15 مشاهده گردید. بر اساس نتایج کشت گلدانی در ابتدای کشت، آبیاری باعث افزایش چشمگیر درصد جوانه زنی شد و همچنین آبیاری تا 15 اردیبهشت برای زنده مانی بذرهای جوانه زده و رشد گیاه تا پایان دوره رویشی کافی است. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه های اصلاح مراتع، مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خانواده پروانه آسا، گیاهچه، تنش دما و خشکی، مرتع کاری
  • حسین صائمی پور، مهدی قربانی، آرش ملکیان، مهدی رمضان زاده لسبویی صفحات 62-72
    کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، به شدت در معرض خسارات و آسیبهای وارده از مخاطره خشکسالی می باشد و میزان آسیبهای وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی به طرق گوناگون نمایان میشود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعهای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. در این راستا هدف از مقاله حاضر سنجش تاب آوری ذینفعان محلی (بهره برداران منابع آب) در مواجه با خشکسالی در سطح روستای نردین شهرستان میامی استان سمنان می باشد که با استفاده از معیارها و شاخص ها در ابعاد مختلف اجتماعی- فرهنگی، انسانی، اقتصادی، نهادی، فیزیکی و طبیعی، میزان تاب آوری بهره برداران در مواجه با خشکسالی از طریق پرسشنامه تاب آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS سنجش شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و حجم نمونه در تحقیق، طبق جدول مورگان، 28 نفر از بهره برداران محلی برآورد شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که میانگین تاب آوری ذینفعان محلی روستای نردین 95/2 است که نشان می دهد تاب آوری بهره برداران این روستا از میانه مطلوب پایین تر بوده و در وضعیت نامساعدی هستند. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که این افراد از لحاظ مولفه اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و طبیعی بیشترین میزان تاب آوری را داشته ولی از لحاظ مولفه نهادی دارای سطح پایینی از تاب آوری می باشند. با توجه به نتایج می توان پیشنهاد کرد که توجه به شاخص ها و معیارهایی که منجر به افزایش سطح تاب آوری ذینفعان روستایی می گردد، یکی از ضروری ترین فعالیت ها جهت مقابله با خشکسالی می باشد.
    کلیدواژگان: تاب آوری، ذینفعان محلی، خشکسالی، روستای نردین
  • اردوان قربانی، فرید دادجو، مهدی معمری، محمود بیدار لرد، کاظم هاشمی مجد صفحات 73-88
    هدف تحقیق بررسی ارتباط بین تولید اولیه فرم های رویشی و کل مرتع با عوامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت و شاخص توپوگرافی در مراتع هیر و نئور در استان اردبیل بوده است. نمونه برداری تولید اولیه در سه پروفیل ارتفاعی و با استفاده از روش قطع و توزین در سطح پلات های یک مترمربعی (جمعا 330 پلات) انجام شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه توام ارتباط بین عوامل پستی وبلندی و تولید اولیه مراتع بررسی شد. با استفاده از روابط رگرسیونی استخراج شده، نقشه های تولید اولیه در محیط GIS تهیه شد. نتایج نشان داد بین عوامل پستی وبلندی با تولید اولیه رابطه معنی داری (01/0>p) وجود دارد. تولید گندمیان و پهن برگان علفی با ارتفاع رابطه مستقیم دارد. تولید بوته ای ها و تولید کل با افزایش ارتفاع در طبقات میانی (2100-1850 متر) کاهش و در طبقات بالاتر (2600-2100 متر) افزایش می یابد. تولید اولیه گندمیان و پهن برگان علفی با شیب رابطه مستقیم دارند، اما تولید بوته ای ها با افزایش شیب کاهش پیدا می کند و بر روی تولید کل تاثیری ندارد. گندمیان، پهن برگان علفی و تولید کل در جهت غربی و بوته ای ها در جهت شمال غربی بیشترین مقدار تولید را دارند. با توجه به تاثیر طبقات شاخص توپوگرافی، بیشترین مقدار تولید بوته ای ها در طبقات میانی و بیشترین تولید پهن برگان علفی در طبقات اول مشاهده شد. نقشه های مدل سازی شده نیز از نظر صحت قابل قبول بوده اند. نتایج تحقیق به عنوان اطلاعات پایه برای مطالعات آینده و همچنین در مطالعاتی مانند ترسیب کربن در مقطع فعلی قابل استفاده است.
    کلیدواژگان: تولید اولیه، پستی وبلندی، فرم رویشی، مدل سازی، مراتع هیر و نئور، استان اردبیل
  • حمیدرضا سعیدی گراغانی، حسین آذرنیوند، حسین ارزانی، حامد رفیعی صفحات 89-100
    استفاده از رویکردهای نوین برای رفع مشکلات عشایر کشور دارای اهمیت فراوان بوده و بررسی اثر برخی عوامل که در اقتصاد و معیشت آنها موثر است ضرورت دارد. یکی از مباحث جدید می تواند عرضه محصولات دامی و غیردامی عشایر در بازارچه های محلی باشد. بنابراین ضرورت دارد که تاثیر این بازارچه ها بر معیشت پایدار عشایر ارزیابی شود. تحقیق حاضر با استفاده از روش تاکسونومی عددی و با در نظر گرفتن تجربیات و دیدگاه های بهره برداران مراتع و کارشناسان اداره های منابع طبیعی و عشایری استان کرمان به مقایسه و اولویت بندی شاخص های معیشت پایدار تحت تاثیر تشکیل و توسعه بازارهای محلی در مناطق عشایری پرداخته است. نتایج نشان داد که از دیدگاه عشایر سرمایه مالی و اقتصادی و از دیدگاه کارشناسان سرمایه انسانی بیشترین تاثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارهای محلی به خود اختصاص خواهند داد. همچنین نتایح رتبه بندی شاخص های معیشت پایدار از دیدگاه عشایر با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان می دهد که شاخص های سطح اشتغال، دسترسی به جاده، درآمد حاصل از تولید محصولات دامی، تنوع گونه های گیاهی، نیروی کار خانوادگی و تامین نیروی کار از خارج از خانواده بترتیب با DL 043/0، 066/0، 079/0، 105/0، 118/0 و 122/0 بیشترین تاثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارچه های محلی دارند. این در حالی است که کارشناسان عقیده دارند که شاخص های نیروی کار خانوادگی، اسکان مسافران در مناطق عشایری، دسترسی به جاده، کمیت علوفه، سطح اشتغال و دسترسی به آب آشامیدنی بهداشتی به ترتیب با DL 058/0، 171/0، 176/0، 185/0، 209/0 و 219/0 بیشترین تاثیرپذیری را از تشکیل و توسعه بازارچه های محلی به خود اختصاص می دهند. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان بیان داشت که تشکیل و توسعه بازارهای محلی بر معیشت پایدار بهره برداران مراتع تاثیر خواهد گذاشت و باعث افزایش منافع عشایر و بهبود مطلوبیت جامعه خواهد شد.
    کلیدواژگان: بازار محلی، معیشت پایدار، عشایر، مرتع، تاکسونومی عددی، استان کرمان
  • مهدی معمری، الهام علی جعفری، معصومه عباسی خالکی، اردوان قربانی صفحات 101-111
    این تحقیق به منظور بررسی تاثیر نانوسیلیکات پتاسیم (در غلظت های 0، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر)، نانوتیتانیوم (در غلظت های 0، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر) و ریزموجودات مفید (EM[1]) (در غلظت یک و دو درصد) بر خصوصیات جوانه زنی و رشد اولیه گیاهچه گونه Onobrychis sativa Lam. بر پایه طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. در پایان دوره جوانه زنی؛ شاخص های ضریب آلومتری (CA)، سرعت جوانه زنی (VG)، درصد جوانه زنی (GP)، شاخص بنیه گیاهچه (VI) و محتوی آب بافتی گیاهچه (TWC) محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارها بر سرعت جوانه زنی، درصد جوانه زنی، شاخص بنیه گیاهچه، ضریب آلومتری، وزن تر گیاهچه، طول ساقه چه و محتوی آب بافتی معنی داری بود. در حالی که تاثیر تیمارها بر وزن خشک گیاهچه و طول ریشه چه معنی دار نبود. به طورکلی نتایج نشان داد که بیشترین مقدار طول ساقه چه (76/6 سانتی متر) و ضریب آلومتری (5/1) در تیمار نانوسیلیکات پتاسیم (mg/li) 1000، بیشترین مقدار درصد جوانه زنی (5/8 درصد) و سرعت جوانه زنی (46) تحت تیمار نانوتیتانیوم (mg/li) 1000 و بیشترین مقدار وزن تر گیاه چه (37/3 گرم)، شاخص بنیه بذر (45/0) و محتوای آب بافتی گیاهچه (6/91) در تیمار EM دو درصد مشاهده شد. نتایج این تحقیق می تواند در راستای بهبود جوانه زنی و مولفه های رویشی O. sativa در مراحل اولیه رشد، در عملیات مختلف مرتعکاری مانند بذرکاری و بذرپاشی، موفقیت این طرح های اصلاحی را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: پرایمینگ، خصوصیات رشد، ریزموجودات مفید، نانوذرات، جوانه زنی
  • سیده خدیجه مهدوی، احمد عابدی سروستانی، محمدرضا شهرکی، فرامرز غفوری رز صفحات 112-123
    تعاونی های مرتعداری به عنوان یک نظام هدفمند و راهبرد جدید در توسعه پایدار و مدیریت طرح های احیایی و اصلاحی مراتع، می توانند نقش مهمی در انسجام اجتماعی بهره برداران ایفا نمایند. تحقیق حاضر با هدف بررسی انسجام اجتماعی در بین بهره برداران مرتعی، به دنبال مقایسه نظرات دو گروه از بهره برداران عضو و غیرعضو تعاونی های مرتعداری در شهرستان گنبد از استان گلستان است. جامعه آماری در این تحقیق 461 نفر که 210 نفر از طریق جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. انسجام اجتماعی با 35 سوال در سه بعد شامل گرایش، تعامل و نزاع، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد انسجام اجتماعی در بین بهره برداران عضو تعاونی مرتعداری بیشتر است. همچنین از بین ابعاد مورد بررسی، بعد نزاع در بین بهره برداران غیرعضو تعاونی مرتعداری، و بعد تعامل در بین بهره برداران عضو تعاونی مرتعداری در رتبه اول قرار گرفته است. توسعه و ترویج تعاونی های مرتعداری به منظور افزایش انسجام اجتماعی مرتعداران و در نتیجه پیشبرد برنامه های مدیریت مشارکتی مراتع از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشد.
    کلیدواژگان: مرتع، بهره بردار، طرح مرتعداری، انسجام اجتماعی