فهرست مطالب

فصلنامه دامپزشکی ایران
سال چهارم شماره 20 (پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/08/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • رضا آویزه، مسعود قربانپور، سپیده بهبهانی صفحه 5
    درماتوفیتوز از جمله بیماری های مشترک است که کنترل عوامل حیوان دوست آن در انسان وابسته به کنترل آن در دام ها می باشد. لذا مطالعه حاضر به منظور شناخت عوامل دخیل در کچلی سگ و گربه در منطقه اهواز صورت پذیرفت. به این منظور 150 حیوان فاقد علائم کلینیکی (یک صد قلاده سگ و پنجاه قلاده گربه) شهر اهواز و روستاهای اطراف آن در فصول مختلف سال و توسط روش مک کنزی مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایشات قارچ شناختی شامل کشت در محیط سابورو دکستروز آگار محتوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید و نیز مشاهده میکروسکوپی بود. سگ ها و گربه های تحت مطالعه بر اساس سن، جنس و محل زندگی گروه بندی شدند و ارتباط عوامل مزبور با میزان آلودگی به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون دقیق فیشر ارزیابی گردیدند. در مجموع نتیجه کشت 11 مورد (33/7 درصد) از 150 حیوان مورد مطالعه و به طور اختصاصی 5 درصد سگ ها و 12 درصد گربه ها مثبت بود. آلودگی با درماتوفیت ها در گربه ها به طور غیرمعنی داری بیشتر از سگ ها بود (05/0 P>). تریکوفیتون منتاگروفایتیس تنها درماتوفیت جدا شده از سگ ها بود در صورتی که معمول ترین عوامل گربه ها به ترتیب میکروسپوروم کانیس و تریکوفیتون منتاگروفایتیس بودند. میزان شیوع آلودگی به میکروسپوروم کانیس در گربه های جوان زیر یک سال به شکل معنی داری بالاتر از مسن ترها بود (05/0P<). برعکس، در سگ های بالغ بالای یک سال آلودگی به تریکوفیتون منتاگروفایتیس به صورت معنی داری بالاتر از جوان ترها بود (05/0P<). هیچ گونه ارتباط آماری معنی داری بین آلودگی به درماتوفیت ها و جنس یا محل زندگی آنها مشاهده نشد (05/0P>). اگرچه اختلاف معنی داری از نظر انتشار فصلی درماتوفیتوز سگ ها و گربه ها پیدا نشد ولی میزان جدا سازی درماتوفیت ها در فصول تابستان و زمستان بیشتر بود. نتایج مطالعه حاضر بیانگر نفش بالقوه سگ ها و گربه های فاقد نشانی بالینی در انتشار درماتوفیت ها در محیط است. لذا درمان هر دو، حیوانات و محیط از اهمیت یکسانی برخوردار است. اگر چه ممکن است بسیاری از سگ ها و گربه ها طی چند ماه و به شکل خود به خودی بهبود حاصل نمایند ولی درمان مبتلایان روند بهبودی را تسریع بخشیده و به کاهش آلودگی محیط کمک می نماید.
    کلیدواژگان: درماتوفیتوز، تریکوفیتون منتاگروفایتیس، روش مک کنزی، سگ، گربه، اهواز، ایران
  • جعفرآی، سیدهادی منصوری، سید رضاقاضی صفحه 12
    بررسی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می تواند راهگشای پیشرفت در علم نورولوژی باشد، لذا مطالعه بنیادی حاضر بر روی 15 قلاده سگ نر بومی در پنج گروه سنی جنین 42 روزه، 52 روزه، نوزاد، سگ شش ماهه (بلوغ جنسی) و سگ بالغ (بلوغ جسمی) و در هر گروه 3 قلاده سگ صورت پذیرفت. در این بررسی، برش های بافتی به ضخامت 5 میکرون از قطعات نخاعی اول، چهارم و هشتم ناحیه گردنی، چهارم، هفتم و سیزدهم ناحیه سینه ای، چهارم و هفتم ناحیه کمری، دوم ناحیه خاجی و اول ناحیه دمی تهیه شد و به وسیله رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین جهت شمارش تعداد آستروسیت ها و رنگ آمیزی هلزر جهت بررسی تراکم زوائد آستروسیت ها رنگ آمیزی شدند. همچنین قطعات هشتم ناحیه گردنی و چهارم ناحیه سینه ای با استفاده از روش ایمنوسیتوشیمی و به وسیله آنتی بادی ضدGFAP1 جهت بررسی تراکم فیلامانت های بینابینی در اسکلت سلولی آستروسیت ها رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج بدست آمده در تمام گروه های سنی مورد مطالعه حاکی از افزایش معنی دار تعداد آستروسیت ها (p<0.05) در قطعات نخاعی هشتم گردنی، هفتم کمری و دوم خاجی و تراکم زیاد فیلامانت های بینابینی در قطعه نخاعی هشتم ناحیه گردنی در حیوانات شش ماهه و بالغ بود. همچنین بیشترین آستروسیت ها در تمام گروه های سنی مورد مطالعه به ترتیب مربوط به قطعات شرکت کننده در شبکه گردنی و کمری خاجی می باشد و همچنین تکامل فیلامانت های بینابینی در سگ مربوط به دوران بعد از دوره جنینی می باشد.
    کلیدواژگان: نخاع شوکی، GFAP، زوائد آستروسیت ها، قطعه نخاعی، ایمنوسیتوشیمی، سگ نر بومی
  • جواد چراغی، علی باغبان زاده صفحه 23
    جهت تعیین نقش گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات گروه II و آگونیست (APDC) و آنتاگونیست (LY341495)های آن در کنترل عصبی اشتها، 36 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه پس از رسیدن به وزن 700 تا 750 گرم توسط پنتوباربیتال سدیم بیهوش و با کمک دستگاه استریوتاکس کانول شماره 23 از جنس استیل زنگ نزن به بطن جانبی راست هدایت گردید. سپس 5 تا 7 روز قبل از شروع تزریقات، به پرندگان استراحت داده شد. در هر تجربه، 12 قطعه جوجه گوشتی مطابق با روش مربع لاتین تکراری استفاده شد که پرندگان و روزهای تزریق بعنوان عوامل محدود کننده محسوب شدند. APDC به مقدار μM50 و LY341495 به مقدارnM 300 در بطن جانبی راست تزریق شد. با استفاده از کامپیوتر میزان برداشت غذا توسط هر پرنده پس از تزریق، محاسبه و ثبت گردید. تزریق داخل بطن مغزی APDC از نظر آماری، موجب کاهش معنی داری در اخذ تجمعی غذا گردید (05/0P<)، در حالی که تزریق LY341495، اخذ تجمعی غذا را نسبت به گروه کنترل افزایش داد (05/0P<). نتایج بدست آمده نشان دهنده نقش احتمالی گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات در کنترل مرکزی اشتها در پرندگان می باشد.
    کلیدواژگان: اخذ غذا، گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات، APDC، LY341495، جوجه خروس گوشتی
  • غلامحسین خواجه، منصور میاحی، عبدالرحمن راسخ، مهدی مدرسی صفحه 31
    به منظور بررسی اثر کنجاله کلزا بر پروتئین تام، آلبومین، کلسترول، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، الکالین فسفاتاز (ALP) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) سرم خون جوجه های گوشتی، تعداد 160 قطعه جوجه گوشتی یک روزه تهیه و به چهار گروه مساوی 40تایی و هر گروه در 4 تکرار ده تایی تقسیم شدند و تا سن 42 روزگی بترتیب با جیره پایه فاقد کلزا، جیره حاوی 15، 25 و 100 درصد کلزا بجای کنجاله سویا تغذیه شدند. از هر گروه در سنین 14، 28 و 42 روزگی تعداد 5 قطعه جوجه به صورت تصادفی انتخاب و از ورید بال آن ها خونگیری بعمل آمد و پارامترهای فوق الذکر به روش های متداول آزمایشگاهی به وسیله دستگاه خودکار بیوشیمی آنالیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معنی-داری بین گروه های مصرف کننده کلزا و کنترل از نظر پارامترهای مورد مطالعه در 14 روزگی دیده نمی شود (05/0P>). همچنین در سن 28 روزگی میزان ALT در گروه دریافت کننده جیره حاوی 100 درصد کلزا در مقایسه با گروه کنترل و گروه دریافت کننده جیره حاوی 25 درصد کلزا و میزان AST در گروه دریافت کننده جیره حاوی 100 درصد کلزا در مقایسه با گروه های دیگر بطور معنی داری بالاتر می باشد (05/0P<). در سن 42 روزگی میزان کلسترول در گروه دریافت کننده جیره حاوی کلزا به میزان 25 درصد در مقایسه با گروه کنترل و میزان ALT در گروه های دریافت کننده جیره حاوی کلزا به میزان 15 درصد، بطور معنی داری نسبت به دیگر گروه ها بالاتر می باشد (05/0P<). در مجموع و با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه شاید بتوان گفت کلزا تاثیر پایداری بر روی پارامترهای اندازه گیری شده نداشته است.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، کلزا، سرم، پارامترهای بیوشیمیایی
  • فرهاد رحمانی فر، سید رضاقاضی، سیدهادی منصوری صفحه 39

    به منظور تعیین تغییرات ضریب رشد آلومتریک نخاع شوکی نسبت به ستون مهره ای در جوجه و شترمرغ بالغ تحقیق حاضر انجام شد. در این مطالعه 2 گروه شترمرغ نر شامل4 قطعه جوجه یک ماهه و 4 قطعه شترمرغ بالغ هیجده ماهه انتخاب شدند. پس از جدا کردن ستون مهره و نخاع و پایداری آنها در بافر فرمالین نمونه ها را لمینکتومی نموده و پس از تشریح دقیق نخاع شوکی محدوده هر یک از قطعه های نخاعی را مشخص نموده سپس ستون مهره ای و نخاع شوکی به صورت کلی و ناحیه ای اندازه گیری گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که فرمول مهره ای شترمرغ عبارتست از:. بیشترین طول ستون مهره ای و نخاع شوکی در هر دو گروه سنی به ترتیب به ناحیه گردنی، سینه ای و خاجی تعلق داشت. در شترمرغ بالغ ناحیه دمی و سپس ناحیه کمری در حالی که در جوجه شترمرغ ناحیه کمری و سپس ناحیه دمی در مرحله بعد قرار داشتند. بیشترین ضریب رشد آلومتریک نخاع شوکی نسبت به ستون مهره ای در هر دو گروه، به ناحیه خاجی اختصاص دارد و کمترین ضریب رشد بعد از پایگوستایل مربوط به ناحیه کمری می باشد.

    کلیدواژگان: ضریب رشد آلومتریک، نخاع شوکی، ستون مهره ای، شترمرغ
  • عباس غلامیان، علی اسلامی، لیلی نبوی، عبدالرحمن راسخ، حمید گله داری صفحه 48

    در این مطالعه وجود مقاومت در نماتودهای دستگاه گوارش گوسفند نسبت به لوامیزول و آلبندازول در 15 گله مورد بررسی قرار گرفت. در هر گله از تعداد 20 راس دام نمونه مدفوع تهیه و تخم نماتودهای موجود در این نمونه ها به روش شناورسازی جدا گردید و در میکروپلیت ریخته شد. پس از خروج نوزادها از تخم، به چاهک های دارای نوزادهای نماتود محیط مغذی، باکتری اشریشیا کولی و رقت های بین 008/0 تا 8 میکروگرم در میلی لیتر یکی از داروهای ضد کرمی لوامیزول یا آلبندازول اضافه شد. به منظور تعیین تلفات ناشی از سایر عوامل حفره های ردیف اول هر میکروپلیت به عنوان کنترل در نظر گرفته شد و به آنها دارو اضافه نگردید. سپس میکروپلیت به مدت 6 روز دیگر در انکوباتور c 25 قرار داده شد. نتایج این آزمایش در گله های مورد مطالعه نشان داد که LD50 لوامیزول بین 021/0 تا 270/0 میکروگرم در میلی لیتر وLD50 آلبندازول بین 018/0 تا 130/0 میکروگرم در میلی لیتر متغیر می باشد. هچنین پارامتر رشد نوزاد در نمونه های کنترل منفی که فاقد داروی ضد کرمی بودند 65% تعیین گردید و نوزادهای مرحله سه موجود در این نمونه ها عمدتا شامل استرتاژیا(59%)، تریکوسترونژیلوس (20%) و همونکوس (21%) بودند، در صورتی که در کنترل مثبت تنها جنس استرتاژیا مشاهده گردید. بنابرین می توان نتیجه گیری نمود که کاهش اثر این داروها احتمالا ناشی از ایجاد جدایه های مقاوم استرتاژیا می باشد.

    کلیدواژگان: مقاومت داروئی، نماتودهای دستگاه گوارش، گوسفند، آزمایش رشد نوزاد
  • محسن فرزام، عماد چنگیزی، مهدی محبعلی، بهناز آخوندی، محمدرضا سلیمی بجستانی صفحه 58
    لیشمانیا اینفانتوم عامل لیشمانیوز احشایی (کالا آزار) در نقاط مختلف ایران است. بیماری در استان های فارس، اردبیل، آذربایجان شرقی و بوشهر به صورت اندمیک و در بقیه نقاط ایران به شکل تک گیر (اسپورادیک) وجود دارد. مخزن اصلی بیماری کالا آزار سگ و سگ سانان وحشی می باشند. این مطالعه به منظور مشخص نمودن میزان عفونت احشایی لیشمانیائی در سگ های گله در شهرستان جهرم در تابستان 1383 انجام پذیرفت. مطالعه به شکل توصیفی واز نوع مقطعی بوده و نمونه های خون از 431 قلاده سگ گله به شکل تصادفی از 106 مکان مختلف به صورت تصادفی جمع آوری گردیدند. تمامی نمونه ها به روش آگلوتیناسیون مستقیم مورد آزمایش قرار گرفتند. از 431 نمونه خون جمع آوری شده، در 33 نمونه (6/7%) آنتی بادی بر علیه لیشمالنیا اینفانتوم با عیارهای1:40 و به بالا دیده شد (در 5 قلاده عیار 1:40 و در 20 قلاده عیار 1:80 و در 8 قلاده عیار 1:160 و به بالا). تنها در یک قلاده سگ با تیتر سرمی 1:20480 ضایعات پوستی به همراه لاغری و ضعف مفرط دیده شد. در 10 قلاده سگ تنها ضعف و لاغری مفرط و در مابقی سگ ها علامت خاصی دیده نشد. توزیع آلودگی در بخش های مختلف شهرستان جهرم به جز در منطقه غربی که در حدود 30% بود، از 5% تا 10% متغیر بود. ارتباط معنی داری میان سن و جنس با سگ های آلوده یافت نگردید. در مقایسه با مطالعات قبلی که در منطقه صورت گرفته بود مشخص گردید که میزان عفونت احشایی لیشمانیائی در سگ های منطقه نسبت به 10 سال گذشته کاهش پیدا کرده است.
    کلیدواژگان: لیشمانیوزیس احشایی، سگ، سرواپیدمیولوژی، آگلوتیناسیون، جهرم، ایران
  • عبدالواحد معربی، بهمن مصلی نژاد صفحه 68
    هدف از انجام این مطالعه ارزیابی مقایسه ای اروگرافی ترشحی با استفاده از 2 ماده حاجب یددار غیریونی آیوهکسال (مونومر) و آیودیکسانول (دایمر) در خرگوش بود تا بتوان میزان رادیواپاسیته ایجاد شده به کمک آنها را بدست آورد. همچنین زمان مشاهده فازهای نفروگرام، پیلوگرام و میزنای در بکارگیری دو ماده یاد شده تعیین گردید و عوارض بالینی احتمالی آنها نیز بررسی شد. به همین منظور 10 سر خرگوش سفید آزمایشگاهی (6 سر نر، 4 سر ماده) و به وزن 1200 تا 1400 گرم سالم انتخاب گردیدند. پس از نگهداری آنها برای مدت 10 روز به منظور اطمینان از سلامت ظاهری آنها، به 5 سر خرگوش آیوهکسال mgI/ml 300 با دوز 400 میلی گرم ید برای هر کیلوگرم وزن بدن و به 5 سر دیگر آیودیکسانول mgI/ml 320 با همان دوز از طریق ورید مارژینال گوش تزریق گردید و در زمان های 0، 1، 5، 10، 20، 40 و 60 دقیقه رادیوگرافی جانبی و شکمی - پشتی تهیه شد. رادیوگراف ها با دقت بررسی و امتیازبندی شدند و فازهای مختلف آنها ثبت شد. نتایج بدست آمده با استفاده از روش ANOVA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. تصاویر ایجاد شده از نظر کیفیت کنتراست ایجاد شده با هر دو ماده رضایت بخش و دارای امتیاز خوب و عالی بودند اما در مقایسه 2 داروی فوق، آیودیکسانول نسبت به آیوهکسال اپاسیته بهتری داشته و تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05). فازهای نفروگرام و پیلوگرام در زمان های 5، 10 و 20 دقیقه به خوبی قابل مشاهده بودند و بهترین زمان جهت مشاهده فازهای اروگرافی ترشحی، زمان های صفر، 5، 10 و 20 دقیقه بدست آمد. مطالعه اخیر نشان داد که کاربرد آیودیکسانول در خرگوش از اپاسیته بهتری نسبت به آیوهکسال برخوردار بوده و هیچگونه عوارض بالینی نیز در آنها مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: اروگرافی، آیوهکسال، آیودیکسانول، خرگوش
  • داریوش مهاجری، علی رضایی صفحه 77
    برای بررسی ساختار سلولی ناحیه مرکزی غده فوق کلیه گوسفند نژاد قزل در استان آذربایجان شرقی، از غدد فوق کلیه 240 راس گوسفند با استفاده از روش های متداول تهیه مقاطع جهت بررسی در سطح میکروسکوپ نوری و الکترونی انتقالی، از منطقه ای که بزرگترین سطح مقطع را در غده ها داشت، برش هایی با ضخامت 6-5 میکرون تهیه گردید. ابتدا اندازه گیری منطقه مرکزی توسط میکروسکوپ نوری، با بزرگ نمایی کم (10×) و با استفاده از عدسی چشمی مشبک (مدل نیکون) انجام گردید. برای اینکار برش هایی که تمام مناطق غده را در بر داشتند، مورد استفاده قرار گرفتند. میانگین نسبت ناحیه مرکزی به کل غده در این منطقه، 02/0±08/17% بود. در مطالعه بافت شناسی در سطح میکروسکوپ نوری، ناحیه مرکزی غده فوق کلیه گوسفند همانند گاو، از دو نوع سلول تشکیل شده بود که در دو لایه محیطی و داخلی قرار داشتند. این در حالی است که در بررسی میکروسکوپ الکترونی، چهار نوع سلول در این منطقه از غده مشخص گردید، به طوری که دو نوع سلول تیره و روشن در لایه محیطی و دو نوع سلول در لایه داخلی منطقه مرکزی قرار دارد. سلول های روشن لایه محیطی دارای هسته ای روشن و کروی بوده و تراکم الکترونی کمتری نسبت به سلول های تیره با هسته نامنظم داشت. این سلول ها دو نوع گرانول در سیتوپلاسم خود داشتند که یک نوع آن از نظر الکترونی متراکم تر از دیگری بود. گرانول های با تراکم الکترونی بالا تعدادشان در سلول های تیره بسیار بیشتر بود. دو نوع سلول لایه داخلی منطقه مرکزی این غده از سلول های لایه بیرونی کاملا متمایز بودند و هر دو حاوی گرانول های ترشحی ریز و درشت با تراکم الکترونی متفاوت بودند، با این تفاوت که گرانول های بسیار ریز در یک نوع سلول و گرانول های خیلی بزرگ و نامنظم با تراکم الکترونی بسیار بالا، در نوع دیگر فراوان تر بودند.
    کلیدواژگان: غده فوق کلیه، ناحیه مرکزی، میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ الکترونی انتقالی، سنین و فصول مختلف، گوسفند
  • مقالات کوتاه
  • غلامرضا افشاری، علیرضا باهنر، محمد لطفی زاده، فرهاد موسی خانی صفحه 89
    برای تعیین میزان آلودگی به هرپس ویروس1 گاوی (BHV-1) در گاوهای شیری اطراف شهرستان کرج یک مطالعه مقطعی انجام شد. ضمن ثبت روش های مدیریتی و سابقه گاوها در 9 دامداری، از 270 راس گاو شیری نمونه شیر تهیه شد. نمونه ها با استفاده از آزمون الایزای غیر مستقیم برای جستجوی پادتن های ضد هرپس ویروس1 گاوی مورد آزمایش قرار گرفتند.
    نتایج نشان داد که تعداد 100 (37 درصد) نمونه شیر در آزمون الایزا واجد پادتن بودند که در مقایسه بین فصل ها، بیشترین موارد مثبت (45 نمونه) در فصل پاییز یافت شد. مقایسه میانگین تولید شیر در گاوهای مورد مطالعه نشان داد که تولید شیر در گاوهای واجد پادتن، به طور معنی داری بیشتر از دام های منفی (0005/0p=) بود. به علاوه در گروه آلوده، میزان باروری به طور معنی داری کاهش داشت (04/0p=). از 9 گاوداری تحت مطالعه فقط دو دامداری از نظر آلودگی منفی بودند که انجام مرتب ضد عفونی و شعله دادن در آنها قابل توجه بود.
    کلیدواژگان: هرپس ویروس، گاو، الایزا، پادتن، شیر، کرج
  • رضا رنجبر، نعیم آلبوغبیش، سیدهدایت الله رشیدی، سیدمهدی بانان خجسته صفحه 95
    شناخت روند تکاملی تخمدان به عنوان یکی از اعضاء مهم دستگاه تناسلی می تواند پاسخگوی برخی از ابهامات در زمینه ناهنجاری های مادرزادی و ناباروری باشد. نظر باینکه تا کنون مطالعه جامعی در خصوص رشد تکاملی ماکروسکوپی و مورفومتری تخمدان بز صورت نگرفته است، لذا اقدام به انجام این مطالعه شد. این پژوهش بر روی 80 راس جنین بز با اندازه CRL برابر 40 الی 470 میلی متر صورت گرفت. پس از اندازه گیری CRL و تعیین سن تقریبی جنین ها، تمام جنین ها بر اساس سن تخمینی محاسبه شده در چهار گروه 20 عددی به عنوان گروه یک (CRL=40-110 cm، دارای سن تقزیبی 2-1 ماه)، گروه 2 (CRL=111-220 cm، دارای سن تقریبی 3-2 ماه)، گروه 3 (CRL=221-330 cm، دارای سن تقریبی 4-3 ماه) و گروه 4 (CRL=331 و بیشتر، دارای سن تقریبی 5-4 ماه) تقسیم بندی شدند. سپس جنین ها توزین شدند و پس از باز کردن حفره شکمی، تخمدان های چپ و راست آنها جدا گردید و در محلول پایدار کننده فرمالین بافر 10% قرار داده شد. پس از تثبیت تخمدان ها در فرمالین، مطالعات ماکروسکوپی و مورفومتری شامل اندازه گیری طول، عرض، قطر، وزن و شکل تخمدان ها انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش مشخص گردید که تمام ابعاد تخمدان بز از ابتدای تشکیل تا زمان تولد دارای رشد تکاملی صعودی است. ضمنا بر اساس آزمون های آماری بین ابعاد مورفومتری تخمدان های راست و چپ اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (p<0.05). به علاوه شکل کلی تخمدان نیز به تدریج از حالت کروی و کروی- بیضوی به شکل بیضوی تغییر می یابد.
    کلیدواژگان: تخمدان، ماکروسکوپی، رشد تکاملی، مورفومتری، جنین، بز
  • اردوان نوروزی اصل، سعید نظیفی، خلیل بدیعی صفحه 101
    در این تحقیق شیوع کتوز تحت بالینی در 200 راس گاو شیری در خلال آذر ماه 1384 تا تیر ماه 1385 در تعدادی از گاوداری های شیری اطراف شهرستان شیراز مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های سرم در هفته های 2، 4 و 6 پس از زایمان جهت اندازه گیری بتاهیدروکسی بوتیرات و گلوکز اخذ گردید و اختلاف شیوع بیماری در گروه های مختلف براساس تعداد زایمان، فاصله نمونه برداری تا آخرین زایمان و میزان تولید شیر مورد بررسی قرار گرفت. به منظور مقایسه درصد شیوع کتوز تحت بالینی در دوره های مختلف شیردهی و هفته های مختلف پس از زایمان از آزمون های آنالیز واریانس و توکی استفاده شد. به منظور مقایسه در صد شیوع، گاوهایی که غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید سرمشان بالای 1200 میکرومول در لیتر بود به عنوان گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی در نظر گرفته شدند. بر این اساس، 54 نمونه (27 درصد) مبتلا به کتوز تحت بالینی بودند. در 4/70 درصد از گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی و 26 درصد از گاوهای سالم، غلظت گلوکزسرم کمتر از 45 میلی گرم در دسی لیتر بود. نتایج نشان داد که غلظت گلوکز سرم نمی تواند معیار خوبی برای تشخیص کتوز تحت بالینی باشد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که با افزایش تعداد زایمان، شیوع کتوز تحت بالینی افزایش یافته است (05/0P<). بین بالا بودن میزان تولید شیر و افزایش شیوع کتوز تحت بالینی همبستگی معنی داری وجود داشت (44/0=; r05/0P<). شیوع کتوز تحت بالینی در هفته چهارم پس از زایمان بیشتر از هفته های دیگر بود (05/0P<).
    کلیدواژگان: کتوز تحت بالینی، بتاهیدروکسی بوتیرات، گلوکز، گاو شیری، شهرستان شیراز
  • گزارشات موردی
  • تقی تقی پوربازرگانی، جواد اشرفی هلان، جمیله سالارآملی، علیرضا خسروی، جمال نجفی، رضا اسماعیل زاده، طاهره علی اصفهانی صفحه 108
    در مدت 5 ماه (دی ماه 1382 الی اردیبهشت 1383) تعداد 11 راس اسب در یکی از باشگاه های پرورش، نگهداری و سوارکاری اسب در اطراف تهران تلف گردید. در معاینه بالینی، خمودگی، بی اشتهایی، افزایش تعداد ضربان قلب و تنفس، لرزش های شدید، تعریق شدید و سرتاسری، عدم تعادل، دل درد و حملات تشنجی ملاحظه گردید. حیوانات مبتلا زمین گیر شده و در فاصله 2 تا 11 ساعت پس از شروع تشنج و بدون پاسخ به درمان های حمایتی تلف شدند. در کالبدگشایی اندام های احشایی بشدت پرخون و تیره بود. مطالعه هیستوپاتولوژیک نشان دهنده پر خونی و ادم شدید و خون ریزی های کانونی فراوان در اغلب بافت های بدن بخصوص مغز، ریه ها، کلیه ها، کبد، قلب و دستگاه گوارش بود. به طور اولیه علت تلفات مسمومیت با سموم شیمیایی تشخیص داده شد. کبد و محتویات معده و روده ها برای جستجوی سموم حشره کش، جونده کش و فلزات سنگین مورد آزمایش قرار گرفت. بررسی های بیشتر مسمومیت عمدی با اضافه کردن پودر سیاهرنگ به جیره اسب ها را آشکار ساخت. در جستجو به روش شیمیایی ماهیت پودر مسموم کننده فسفید روی تعیین گردید. انجام یک مطالعه تجربی مسمومیت زا بودن این پودر در اسب را به اثبات رساند. میزان روی در کبد اسب های تلف شده mg/kg 81/38 بود. این اولین گزارش از وقوع مسمومیت با فسفید روی در دام های بزرگ در ایران است.
    کلیدواژگان: فسفید روی، اسب، مسمومیت، تهران
  • بهادر شجاعی، اکبر اسدی صفحه 117
    دیسفالوس یا دوتایی شدن سر، یک ناهنجاری مادرزادی و نوعی از دوقلوهای به هم چسبیده است که در آن دو حیوان فقط در قسمت سری از یکدیگر جدا شده اند. این ناهنجاری به طور خیلی نادر در اسب، خیلی کم در سگ و گربه و به طور نسبتا شایع در گوسفند و گاو دیده شده است. در آذرماه 1383 یک راس گوساله دو سر از منطقه شهر بابک به دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان ارجاع داده شد. هیچ سابقه ای از زایمان مشابه در حیوانات منطقه در ده سال گذشته گزارش نشده بود. در این گوساله دوتایی شدن سر تا ناحیه جوشی پیش رفته بود و در هر دو سر عارضه های شکاف کام، کوتاهی فک پائین و کج شدن صورت به چشم می خورد. شکاف کام به ندرت به عنوان نقصی منفرد و در بیشتر موارد همراه با ناهنجاری های دیگر از جمله دوتایی شدن سر گزارش شده است در حالی که بر پایه اطلاعات ما این گزارش اولین موردی است که در آن همراه با دوتایی شدن سر، دو اختلال کوتاهی فک پائین و کج شدن صورت نیز دیده می شود.
    کلیدواژگان: دوتایی شدن سر، کوتاهی فک پائین، شکاف کام، کج شدن صورت، گوساله
  • قدرت الله محمدی، نغمه موری بختیاری، فرید براتی، سعد گورانی نژاد صفحه 123
    تورم پستان در مادیان نادر است، چون مادیان در معرض دستکاری های شیردوشی و ماشین های شیردوشی قرار ندارد، پستان مادیان نیز نسبت به گاو حالت نهفته تری دارد، سرپستان ها کوچک بوده و کمتر در معرض آسیب های محیطی و عفونت های احتمالی قرار می گیرند. تورم پستان فقط در مادیان هایی که بصورت انفرادی نگهداری می شوند گزارش شده است. یک راس مادیان نژاد عرب مبتلا به تورم پستان به درمانگاه دامپزشکی دانشگاه شهید چمران آورده شد. از پستان مبتلا نمونه شیر بصورت استریل تهیه و برای کشت و تشخیص باکتریایی به آزمایشگاه میکروب شناسی دانشکده دامپزشکی ارسال گردید. آزمایشات نشان داد که عامل بیماری باکتری استرپتوکوکوس زواپیدمیکوس می باشد. این دام بوسیله آنتی بیوتیک داخل پستانی و عمومی درمان گردید.
    کلیدواژگان: تورم پستان، مادیان، Streptococcus zooepidemicus