فهرست مطالب

مطالعات اوراسیای مرکزی - پیاپی 21 (پاییز و زمستان 1396)

نشریه مطالعات اوراسیای مرکزی
پیاپی 21 (پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1397/02/05
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سید هاشم آقاجری، سید علی مزینانی صفحات 239-254
    در طول قرن های 3 تا 15، ارمنستان قفقاز مدام تحت هجوم ملت ها و اقوام مختلف قرار داشت؛ از قرن چهارم تا هفتم عرصه رقابت ساسانیان و رومی ها/بیزانسی ها بود. سپس در طول قرن های 7 تا 11 محل منازعه خلافت اسلامی و امپراتوری بیزانس قرار گرفت. بعد برای دو قرن جولانگاه ترکان و بیزانسی ها شد و سرانجام در طول قرن های 13 تا 15 نیز به میدان تاخت و تاز مغولان و ترکمانان تبدیل شد. پرسش اصلی اینجا است که سیاست ورزی این قومیت کوچک، که در مقایسه با تمام ملت های مهاجم منابع تخصیصی و اقتداری محدودی داشته است را در آن موقعیت جغرافیایی و برهه زمانی چگونه باید فهم کرد. اتکا بر نظریه ساخت یابی و جامعه شناسی تاریخی مکمل آن نشان می دهد که باید پاسخ را در انتشار هرچه بیشتر سیاست ورزی در زمان- مکان دید. سیر تاریخی سیاست ورزی ارامنه، نشانگر حرکتی تاریخی و غیرتکاملی از سوی اتکا بر منابع تخصیصی محدود در زمان- مکان (دژنشینی، مالکیت ارضی، نیروی مسلح) به سمت منابع اقتداری (قانونگذاری، امر قدسی، میانجیگری، ترجمه، تفسیر و بایگانی، بیعت و بیعت نکردن، بیگانگان) و گونه نوینی از منابع تخصیصی (وقف، پول، تجارت) است که ویژگی هر دو گستردگی بی پایانی در زمان- مکان است. این نوشتار، تحول مورد نظر را در قالب سه مقطع تاریخی به تصویر می کشد؛ سال های 330 تا 420، سال های سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی، سال های 420 تا 1220 دوران تکوین سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی کناررفتن گونه کهن سیاست، 1220 تا 1501 دوران تثبیت سیاست ورزی مبتنی بر منابع تخصیصی.
    کلیدواژگان: ارمنستان، ساخت یابی، سیاست، قفقاز، منابع اقتداری، منابع تخصیصی
  • داوود آقایی، ابراهیم طاهری صفحات 255-270
    نظم منطقه ای را می توان سازماندهی الگوهای رفتاری میان واحدها و کنشگران موجود در یک منطقه تعریف کرد که در نتیجه آن هدف های سامانه منطقه ای محقق شود. برخلاف نظم قدیمی که در آن ویژگی های ژئوپلیتیک نقش اصلی را دارد؛ نظم جدید حالت چندبعدی دارد. در واقع با افزایش سطح ارتباطات میان کنشگران در سیستم بین الملل نوع جدیدی از نظم بر مبنای اشتراک های فرهنگی، سیاسی- امنیتی و اقتصادی شکل گرفته است که برخلاف نوع قدیمی نظم در سیستم بین الملل حالت جغرافیایی صرف نداشته و ارتباطات و اشتراک ها در آن نقش اصلی را ایفا می کنند. در نظم جدید، مناطق به عنوان حلقه هایی در نظر گرفته می شوند که گره هایی آن ها را به یکدیگر وصل می کند. پرسش نوشتار این است که با تمرکز بر منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی این نوع از نظم چه ویژگی هایی دارد؟ نتایج نشان می دهد که در قالب برداشت جدید از نظم، منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی دیگر مناطقی جدا از هم نیستند؛ بلکه در قالب یک منطقه تصور می شوند که ویژگی های مشترک اقتصادی دارند همچون تولیدکننده مواد خام در نظام بین الملل، حاشیه ای شدن در نظم اقتصادی بین المللی، شکننده و آسیب پذیربودن در پیوندهای راهبردی خود با مناطق مرکزی، وابستگی سیاسی - نظامی به مناطق مرکزی و قرارگیری تحت سیاست های کنترلی نظام مرکزی. هدف این نوشتار تبیین ویژگی های ژئواکونومیک نظم پیوندی خاورمیانه و آسیای مرکزی است. روش نوشتار نیز روش توصیفی- تحلیلی خواهد بود.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، ایران، پیوند شبکه ای، ترکیه، خاورمیانه، ژئواکونومیک، سیاست کنترلی، نظم پیوندی
  • محمدجعفر جوادی ارجمند، صالح سلاورزی زاده صفحات 271-288
    مقاله پیش رو به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که سیاست و راهبرد کلان و هدف های آمریکا از حضور نظامی در منطقه آسیای مرکزی پس از 11 سپتامبر چیست و این راهبرد و هدف ها در منطقه با چه موانع و چالش هایی رو به رو است؟ در پاسخ می توان گفت که منطقه آسیای مرکزی برای آمریکا اهمیت بالای ژئوپلیتیکی دارد؛ به این شکل که استقرار آمریکا در آسیای مرکزی می تواند ضمن مبارزه مستقیم با تروریسم و استفاده از منابع انرژی منطقه، از یک سو به گسترش نفوذ این کشور و از سوی دیگر به کنترل و مقابله با نفوذ رقبای سنتی اش همچون روسیه و چین منجر شود. البته میزان موفقیت این راهبردها و هدف ها به چگونگی مواجهه آمریکا با چالش هایی همچون وضعیت جغرافیایی منطقه، افراطی گری اسلامی و تروریسم و رقبای منطقه ای همچون روسیه و چین بستگی دارد. راهبرد اصلی و همیشگی آمریکا حضور در مناطق راهبردی جهان و جلوگیری از سلطه قدرت های رقیب این کشور چون روسیه و چین بوده است. در ارتباط با منطقه آسیای مرکزی حضور آمریکا در دوره بوش و اوباما بررسی شده است. راهبرد کلان هر دو رئیس جمهور در راستای همان هدف همیشگی ایالات متحده یعنی حضور در مناطق با اهمیت بوده است؛ اما تاکتیک ها با توجه به مقتضیات زمانی تفاوت داشته است. در دوره بوش و بعد از رخداد یازده سپتامبر به علت وجود تهدیدهای مستقیم علیه آمریکا، ابزار و تاکتیک از نوع سخت و حضور نظامی بوده است؛ اما در دوره اوباما به دلیل برطرف شدن نسبی تهدیدها، تاکتیک ها به حضور نرم و استفاده از قدرت هوشمند تغییر یافته اند.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، افراطی گری، آمریکا، پایگاه نظامی، تروریسم
  • فتح الله رحیمی، راضیه رسکتی صفحات 289-306
    دهه 1990 آغاز صادرات نفت برای توسعه اقتصادی کشورهای نواستقلال در آسیای مرکزی است که به علت دسترسی نداشتن به آبراه های آزاد بین المللی و صرفه اقتصادی نداشتن صادرات نفت خام با هواپیما و یا حمل ونقل آن از راه های زمینی از نظر به صرفه بودن مسیر انتقال نفت از ایران به جهت ارتباط دریایی از راه دریای عمان و خلیج فارس با اقیانوس ها، به معاوضه نفت متوسل شده اند. شروع آزمایشی این عملیات نفتی در ایران، از سال 1996 بوده است و با استمرار به عنوان یک قرارداد نفتی، نقش موثری در روابط اقتصادی بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی ایفا کرده است؛ ولی توقف معاوضه در سال 2010 از سوی ایران و همچنین تناسب نداشتن سطح تولید نفت خام کشورهای آسیای مرکزی به نسبت ظرفیت بالای انتقال آن به بازارهای مصرف و کاهش قیمت جهانی آن و در مقابل افزایش ظرفیت تولید گاز، بر روند رو به رشد روابط اقتصادی از معاوضه، تاثیر منفی گذاشته است. به هرحال معاوضه یک ابزار تجارت متقابل برای تعویض کالا است و در عملیات نفتی نیز مورد استفاده قرار گرفته است و موجب صرفه جویی در هزینه انتقال نفت و فرآورده در داخل کشور و کاهش هزینه های حمل ونقل و رفت و آمد جاده ای و ریلی می شود. با واردات نفت یا فرآورده نفتی تولیدی کشورهای حاشیه دریای خزر در یکی از نقاط مرزی ایران و مصرف آن در داخل و در قبال آن صدور نفت یا فرآورده با همان مشخصات از مرز خروجی دیگر در شرایط غیر تحریمی تجارت نفت ایران، سبب گسترش روابط تجاری و تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی و ارتقاء امنیت ملی این کشورها می شود.
    کلیدواژگان: پالایشگاه، پایانه نفتی، تجارت، حمل ونقل، خط لوله، درآمد، معاوضه
  • احمد رشیدی صفحات 307-324
    این نوشتار به دنبال تحلیل و شناخت جایگاه «دیگری» در اندیشه های متفکران روس است. برای قرن ها روسیه با اروپا، آسیا و خاورمیانه در تعامل شدید بودند و در ارتباط با این غیریت های گوناگون متفکران روس نظریه ها و گفتمان های مختلفی را توسعه بخشیده اند. مطالعه این مباحث، ما را در شناخت مشکلات معرفت شناختی نظریه های مسلط، به ویژه مکتب نوسازی، در مطالعات علوم سیاسی و ناکارآمدی آن ها در تبیین مسئله تفاوت یا دیالکتیک خود و دیگری کمک می کند. برای تبیین تداوم و تغییر در عرصه اندیشه های روسی، نمونه های تجربی از جریان های فکری روس در دوره های مختلف امپراتوری و پس از فروپاشی اتحاد شوروی شامل جریان های غرب گرایی، اسلاوگرایی، شرق گرایی، اوراسیاگرایی و یورو- شرق گرایی به عنوان موارد مطالعاتی انتخاب شده و در این فرایند نوع نگاه آن ها به دیگری مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. اگرچه موجودیت های تمدنی شرق و غرب همواره چالش مهمی برای متفکران روس بوده است؛ اما بعضی از آن ها در این میان از چشم اندازی متفاوت راه هایی را برای مفهوم بندی و نظریه پردازی در مورد این دو موجودیت فرهنگی در کالبد منحصربه فرد اندیشه روسی پیدا کرده اند. یافته های نوشتار نشان می دهد جریان اندیشه های روس به تدریج از ذات گرایی فاصله گرفته اند و در این فرایند به سمت شناسایی و پذیرش دیگری به عنوان طرف گفت وگو حرکت کرده اند. شرق کمابیش به این آمادگی پاسخ مثبت داده و بر این اساس گفت وگوها و همکاری های سازنده ای در قالب اتحادیه ها و توافق نامه های دو یا چندجانبه شکل گرفته است. از سوی دیگر، غرب آمادگی متقابلی برای گفت وگو با روسیه نشان نداده است. از آنجا که براساس چارچوب نظری نوشتار هویت تحت تاثیر دیگران همواره بازتعریف می شود؛ بنابراین نگرش منفی غرب به روسیه می تواند تلقی روسیه از دیگری غربی را دگرگون کند و در فرایند گفت وگوهای آن ها اخلال ایجاد کند.
    کلیدواژگان: اسلاوگرایی، اوراسیاگرایی، شرق گرایی، کنش متقابل نمادین، هویت روس، ارو، شرق گرایی
  • حسین فخر، سالار صادقی صفحات 325-340
    رویدادهای قره باغ در سال 1988 همراه با تلاش های مستمر ارمنستان برای ساختن یک حکومت، به تخریب شهرها، روستاها و قتل و آوارگی صدها نفر از آذربایجانی ها از سرزمین مادری خود منجر شد. در 25 و 26 فوریه 1992 به دنبال بمباران توپخانه خوجالی، این شهر به دست نیروهای ارمنی تسخیر شد و ارمنستان در قره باغ یک عملیات جنگی آغاز کرد. پرسش اصلی این است که با توجه به حقایق ثبت شده، نابودی عمدی کسانی که در سال 1992 در شهر خوجالی زندگی می کنند، آیا به دلیل ملیت و قومیت شان انجام گرفت؟ و آیا می توان بنابر قوانین بین المللی، این رویداد را یک نسل کشی نامید؟ اگر چنین باشد، آیا دادگاهی برای محاکمه مرتکبان این جنایت صلاحیت دارد؟ و نیز مسئولیت دولت مهاجم در این مورد چگونه خواهد بود؟ این قتل عام از جمله جنایت های بین المللی است که تاکنون دادگاهی برای رسیدگی به آن تشکیل نشده است. در این نوشتار تلاش شده است که رویداد خوجالی از منظر حقوق بین المللی کیفری به عنوان یکی از جنایت های بین المللی که سازمان های مختلف بین المللی و کشورهای متعددی آن را محکوم کرده اند، بررسی شود تا ابعاد قانونی و حقوقی این رویداد روشن شود. بدین ترتیب، پس از شرح رویدادها و واکنش کشورها و سازمان ها به آن، توصیف حقوقی این رویداد به مثابه جرمی بین المللی با توجه به اسناد و قوانین بین المللی صورت می گیرد تا مجازات های قابل اجرا و مسئولیت بین المللی دولت ارمنستان مشخص شود.
    کلیدواژگان: جنایت بین المللی، حقوق بین المللی کیفری، خوجالی، قره باغ، مسئولیت بین المللی
  • داوود کیانی، زهره خان محمدی صفحات 341-358
    تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از سال 2011 (وقوع انقلاب های عربی) تا سال 2015 (اوج بحران در سوریه) فصل جدیدی از سیاست خاورمیانه ای بازیگران فرامنطقه ای از جمله روسیه را رقم زد. پیوندهای دیرینه مسکو با منطقه و تمایل آن به ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی سبب شد تا سیاست جدیدی در راستای تحقق منافع کرملین به کار گرفته شود. حضور غیرفعال در تونس و مصر به همراهی روسیه با غرب در صحنه لیبی منجر شد که هرچند غافل گیری مسکو را به دنبال داشت؛ اما ادامه این روندها به سمت خاورمیانه، موجب نگرانی این کشور از جهت گیری های آتی و تسری آن به محیط امنیتی روسیه در جمهوری های اتحاد شوروی شد. این مسئله زمینه ایفای نقش هرچه فعال تر مسکو در منطقه را ایجاد کرد. در حالی که پیش از وقوع انقلاب های عربی، کارگزاران روس با حفظ فاصله مناسب بر تامین و حفظ منافع خویش در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تلاش می کردند و علاقه ای برای مداخله در امور بازیگران منطقه از خود بروز نمی دادند. در این نوشتار تلاش بر این است تا با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای نظریه «واقع گرایی تهاجمی» به تبیین اهمیت حضور روسیه در صحنه خاورمیانه به ویژه پس از خیزش های مردمی پرداخته شود. شایان توجه اینکه در این راستا یافته ها حاکی از آن است که سیاست روسیه بر مبنای جلوگیری از تسری خیزش ها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلا ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه است.
    کلیدواژگان: انقلاب های عربی، اوکراین، سوریه، خاورمیانه، روسیه، واقع گرایی تهاجمی
  • محمدرضا مجیدی، محمد جواد فتحی، محمدتقی جهانبخش صفحات 359-376
    روسیه در دوره پساشوروی تلاش کرده است تا منطقه حائل خود با جهان بیرون را با عنوان خارج نزدیک مفهوم سازی کند. در میان کشورهای این منطقه اوکراین به دلیل نزدیکی های تاریخی و فرهنگی فراوان، جایگاه ویژه ای دارد. از این رو، مسائل امنیتی و سیاسی این حوزه برای فدراسیون روسیه اهمیت دارد. اوکراین از سال 2013 با بحرانی فرسایشی روبه رو شده و این مهم به صورت خودکار و بی درنگ واکنش سخت روسیه برای مدیریت بحران را در پی داشته است. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که روسیه چگونه و با استفاده از چه فنون و ابزارهایی به مدیریت بحران اوکراین اقدام کرده است؟ پاسخ این پرسش این است که منطق رهیافت روسی در مدیریت بحران های بین المللی حکایت از آن دارد که وقوع بحران در خارج نزدیک معمولا واکنش سخت و نظامی روسیه را در پی داشته است. یافته ها نشان می دهند که با توجه و اهمیت وضعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر اوکراین، روسیه با بهره گیری از مجموعه اهرم های سخت افزاری همچون تهاجم نظامی به شبه جزیره کریمه، فرستادن یگان های ارتش به شرق اوکراین، تحویل محموله های تسلیحاتی فوق سنگین نظامی به مخالفان اوکراینی و اهرم های تکمیلی نرم افزاری مانند برگزاری نشست های سیاسی دیپلماتیک ژنو و مینسک یک و دو، تحریم انرژی رقبای اروپایی و تلاش های تبلیغی و رسانه ها، بحران اوکراین را مدیریت کرده است.
    کلیدواژگان: اوکراین، خارج نزدیک، رویکرد تهاجمی، فدراسیون روسیه، مدیریت بحران
  • علی محمدپور، محمد امین عطار صفحات 377-394
    سقوط اتحاد شوروی به عنوان یکی از دو ابرقدرت بزرگ جهان سبب شد تا با خروج رقیب اصلی ایالات متحده از صحنه رقابت، تعادل ژئوپلیتیکی جهان بهم بخورد و فرصتی برای ایالات متحده فراهم شود تا نظم نوین مورد نظر خود در جهان را شکل دهد. در نتیجه این وضعیت، بسیاری از نظریه پردازان، این مرحله را ورود به عصر شکل گیری نظام تک قطبی در نظام بین الملل نامیدند. مقامات کاخ سفید بر این باورند که ایالات متحده به دلیل داشتن ارزش ها و هنجارهای جهان شمول، تنها قدرتی است که شایستگی رهبری جهان را دارد و می بایست از عدالت و آزادی در جهان دفاع کند. تحقق رویای هژمونی آمریکا نیازمند تامین شرایط آن بود که بیش از هر منطقه ای از جهان در خاورمیانه متمرکز شده بود. از مجموع پایگاه های نظامی آمریکا، واشنگتن در منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه بیش از 50 پایگاه نظامی دارد. بنابراین شناخت پایگاه های نظامی آمریکا در این مناطق با توجه به تهدیدهای روزافزون این کشور اهمیت دارد و استفاده از آمار فضایی می تواند در شناخت بهتر این پایگاه ها به ما کمک کند. هدف این نوشتار، فهم الگوی توزیع فضایی پایگاه های نظامی آمریکا در مناطق ذکرشده با استفاده از ابزار تحلیل داده های مکانی مورد کاوش در نرم افزار آرک جی آی اس است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که پایگاه های دارای فاصله کمتر از 620 کیلومتر تا مرزهای ایران، بیشتر با هدف پوشش دهی و کنترل مستقیم بر قلمرو حاکمیت ایران ایجادشده اند و در مقابل پایگاه های دارای فاصله بیشتر از 620 کیلومتر از مرزهای ایران، بیشتر با هدف عملیات پشتیبانی و سایر هدف های آمریکا در منطقه ایجاد شده اند.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، پایگاه های نظامی آمریکا، تحلیل داده های مکانی مورد کاوش، جی آی اس، خاورمیانه
  • الهام ملک زاده، علی الله جانی صفحات 395-413
    در پاییز سال 1309 خورشیدی، پلیس ایران شبکه ای بزرگ از جاسوسان اتحاد شوروی را در ایران کشف کرد. این شبکه جاسوسی آن چنان گسترده بود که هیئت حاکمه ایران را حیرت زده کرد. بیشتر اعضای این شبکه کارمندان وزارتخانه های ایران، مانند وزارت پست، خارجه، جنگ و دیگر اداره های دولتی بودند. حتی افراد سرشناسی چون تیمورتاش در معرض اتهام عضویت در این شبکه قرار گرفتند. کشف این تشکیلات برای روابط دو کشور ضربه بزرگی بود. حکومت ایران این رفتار را خصمانه تلقی کرد و تا پایان دوره رضاشاه، همواره با سوءظن به همسایه شمالی خود می نگریست. بازیگردان اصلی این تشکیلات، «آقابکف» از اهالی ترکستان اتحاد شوروی بود که پیش از این در آسیای مرکزی، ماموریت مهم مبارزه با باسماچیان را بر عهده داشت و سرانجام توانست با ازمیان برداشتن انورپاشا به مبارزات آن ها خاتمه دهد. آقابکف در ازای این موفقیت، ترفیع درجه گرفت و به افغانستان فرستاده شد. نتیجه این نوشتار نشان می دهد که هدف اصلی اتحاد شوروی از جاسوسی در ایران، ضربه زدن به منافع بریتانیا در ایران، عراق و هندوستان بود. اما پیامدهای افشاگری اقدامات جاسوسی اتحاد شوروی برای دولت و دولت مردان ایران و حکومت اتحاد شوروی گران تمام شد. این نوشتار با استفاده از روش پژوهش های تاریخی و شیوه تبیینی- تحلیل اسنادی، برآن است تا به بررسی و تحلیل روند حضور آقابکف در ایران، عملیات جاسوسی وی، کشف شبکه جاسوسی اتحاد شوروی در ایران و تاثیر آن بر تاریخ روابط دو کشور بپردازد.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، افغانستان، آقابکف، انور پاشا، باسماچیان، تیمورتاش، جاسوسی، رضا شاه، اتحاد شوروی
  • مجیدرضا مومنی، امید رحیمی صفحات 415-431
    با وقوع انقلاب اسلامی شاهد تحولاتی شگرف در سیاست خارجی ایران و به ویژه در مورد اسرائیل بوده ایم؛ به گونه ای که روابط ایران با اسرائیل از یک اتحاد راهبردی به یک باره به تخاصم و ضدیت با موجودیت آن تبدیل شد. این تحول در چارچوب پارادایم های مادی قابل توضیح نبوده است. شاید سازه انگاری با تکیه بر مفهوم هویت، توانایی قابلیت توضیح و تبیین بیشتری در این مورد داشته باشد. با نگرشی سازه انگارانه در می یابیم که گسترش این تضاد هویتی پس از سه دهه سبب ورود بازیگران جدید در این تقابل شده که جمهوری آذربایجان یکی از مهم ترین این بازیگران است. این کشور به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه در نزدیکی به ایران، و ظرفیت های بالقوه ای همچون قوم گرایی و ساختار سیاسی غیردینی، مدنظر سیاستمداران اسرائیل قرار گرفته است. در مورد عوامل نزدیکی اسرائیل به جمهوری آذربایجان دیدگاه های گوناگونی وجود دارد؛ اما این نوشتار به این پرسش اساسی می پردازد که تضاد هویتی و منفعتی ایران و اسرائیل به چه شکل در گسترش روابط سیاسی- امنیتی اسرائیل و جمهوری آذربایجان تاثیر داشته است؟ در پاسخ به این پرسش بیان می شود که با وجود مولفه های هویتی مشترک بین ایران و جمهوری آذربایجان، برخی چالش های پیش رو از جمله بحران قره باغ، سیاست های قوم گرایانه باکو و سیاست های مذهبی ایران که به سردی روابط دو کشور منجر شده است، سبب شده تا تقابل ایران و اسرائیل به عنوان عاملی مهم و تاثیرگذار، گسترش روابط سیاسی- امنیتی جمهوری آذربایجان و اسرائیل را موجب شود که هدف اسرائیل از آن مقابله با ایران است.
    کلیدواژگان: اسرائیل، ایران، تقابل، جمهوری آذربایجان، هویت
  • سید حسن میرفخرایی، مجید فیروزمندی بندپی صفحات 433-448
    بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به عنوان همسایگان شمالی جمهوری اسلامی ایران، زمینه برای برقراری روابط ایران با این کشورهای تازه تاسیس فراهم شد. کشورهای این منطقه نسبت به سایر مناطق پیرامونی ایران از نظر تاریخی، تمدنی، قومیتی و فرهنگی با ایران نزدیکی بسیاری دارند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه ایران به مناطق هم جوار براساس مسائل فرهنگی است. ایران با استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی خود تلاش می کند تا نفوذ خود در کشورهای منطقه را افزایش دهد. جمهوری اسلامی ایران در برقراری تعادل بین عوامل سخت افزاری و نرم افزاری در سیاست خارجی خود هنوز نتوانسته است به سطح بالایی که بر اساس ظرفیت های موجود می تواند داشته باشد، دست یابد. دیپلماسی فرهنگی به دلیل ویژگی غیرمستقیم و پوشیده ای که در هدف های آن وجود دارد، نسبت به دیپلماسی رسمی و آشکار بر جامعه هدف تاثیرگذاری بیشتری دارد. در این نوشتار براساس مفهوم دیپلماسی فرهنگی به دنبال بررسی فرصت ها و چالش های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی هستیم. پرسش ما این است که چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی چیست؟ این فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح می شود: «دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در حوزه های مذهبی، زبانی و تمدنی دارای فرصت و در حوزه ایدئولوژیک و دخالت های خارجی با چالش روبه رو است.
    کلیدواژگان: ایدئولوژی، تمدن، دیپلماسی فرهنگی، سیاست خارجی، قدرت های مداخله گر، قومیت
  • شهریار نصرتی، محمد اخباری، رحیم سرور صفحات 449-466
    در قرن بیست ویکم، یکی از ملزومات ورود کشورها به جریان جهانی شدن و برقراری صلح پایدار منطقه ای و جهانی، همگرایی است. با توجه به برخی موانع موجود در رابطه با همگرایی ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان و ترکمنستان، لزوم امکان سنجی و طراحی راهبردهای مناسب برای ایجاد زمینه های همگرایی، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، این نوشتار، با روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی و پیمایشی) و روش حل مسائل از نوع تصمیم گیری چندمعیاره در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به شرایط منطقه ای و بین المللی در قرن بیست ویکم، مناسب ترین راهبردها بر حسب اولویت برای افزایش نقش ایران در ایجاد همگرایی با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان کدامند؟ در این راستا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش سوات، 4 نقطه قوت، 4 نقطه ضعف، 5 فرصت و 3 تهدید در مورد همگرایی ایران با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان شناسایی و 8 راهبرد کاربردی تدوین شده است و سرانجام، این راهبردها با استفاده از روش ام سی دی ام به وسیله پرسشنامه و مصاحبه، اولویت بندی شدند. نتایج به دست آمده از پرسشنامه مقایسه های زوجی نشان می دهد که راهبرد «ایجاد پیوندهای ژئواکونومیک» در رتبه اول و راهبردهای دیگر در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: راهبرد، ام سی دی ام، ایران، سوات، همگرایی
  • سعید وثوقی، عسگر صفری صفحات 467-484
    در یک دهه گذشته آسیای مرکزی بیشتر مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای بوده است. منافع و اقدامات این بازیگران بین المللی به شکل گیری فضای رقابتی در منطقه منجر شده است که از آن با عنوان بازی بزرگ جدید یاد می شود. این فضای رقابتی ناشی از عملکرد پویایی های درونی و بیرونی منطقه آسیای مرکزی است. قزاقستان از کشورهایی است که توانسته از راه به کارگیری نگرشی متعادل منافع زیادی را از این فضای رقابتی به دست آورد. با توجه به اهمیت قزاقستان در آسیای مرکزی، نقش آفرینی بیشتر سایر بازیگران مستلزم همکاری با این کشور است. هدف این نوشتار واکاوی مهم ترین ویژگی های سیاست خارجی قزاقستان و بسترهایی است که این سیاست خارجی می تواند برای همکاری بیشتر دو کشور ایران و چین در آسیای مرکزی فراهم کند. پرسش نوشتار این است که ویژگی های اصلی سیاست خارجی قزاقستان چیست؟ و این ویژگی ها در چه زمینه هایی می تواند بر گسترش روابط ایران و چین در آسیای مرکزی تاثیر داشته باشد؟ یافته های نوشتار نشان می دهد که سه ویژگی، واقع گرایی، غیر ایدئولوژیک بودن و اولویت فعالیت های اقتصادی مهم ترین شاخص سیاست خارجی این کشور از زمان استقلال در منطقه آسیای مرکزی بوده است. سه ویژگی که بنابر با اولویت های سیاست خارجی ایران و چین در آسیای مرکزی است. با توجه به این موضوع، امنیت، منابع انرژی و حمل ونقل سه مولفه ای است که قزاقستان می تواند بسترساز همکاری ایران با چین در آسیای مرکزی باشد. روش نوشتار توصیفی – تحلیلی است.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، ایران، چین، روابط اقتصادی، سیاست خارجی چندبرداری، قزاقستان
|
  • Seyyed Hashem Aghajari, Seyyed Ali Mazinani Pages 239-254
    Caused by bad fate or anything else too few moments of independence and tranquility had been there to the Armenians. It is quite enigmatic, however, that, as a class-divided society with limited population and land resource to handle any political and economic affair, and of course a kinship and tradition under incessant attack, they maintained their political role. To look through the Structuration Theory and its complementary historical sociology indicates that dissemination along time-space is the sphere where one should look for answer. The outlook makes clear that a historical departure from an excessive reliance on time-space bounded allocative resources (such as landlord, armed force, and …) toward authorative resource (like legislation, divinity, and …) and those allocative ones which easily transcend time-space (endowment, money and …) secured the survival of the Armenian side of the politic.
    Keywords: the Caucasus, Armenian, the politic, the structuration, authorative resources, allocative resources
  • Davood Aghaee, Ebrahim Taheri Pages 255-270
    In results of Increase in the level of communication between actors in the international system, a new kind of order on the basis of common cultural, political, security and economic formed that Unlike the old order in the international system is not a mere geographical aspect and communications and subscriptions have principal role in this order. In new order regions has been seen as circles that Nodes connecting them with each other. For example, in the formwork of new perception from the order, Middle East and central Asia region are not separated from each other but conceive in formwork of one region that has common economic features such as producer of raw material in international system, marginalization in international economic order, Fragile and vulnerable in their strategic ties with the central regions, economic and military dependence to central regions and being in frame of control policy of central system. The purpose of this research is explanation of Middle East and central Asia hybrid order with the above features. Methods used will be the inductive –positive method.
    Keywords: Iran, Turkey, network link, geoeconomics, the Middle East, Central Asia, policy control
  • Mohammad Jafar Javadi Arjomand, Saleh Salavarzi Zadeh Pages 271-288
    American foreign policy was changed from Clinton peace paradigm to Strategy of pre-emptive war by American military invasion to Afghanistan and pursuing hard power approach. After that, American approach changed again by the arrival of Obama and different regional and trans-regional factors. Obama used smart power strategy in his foreign policy in region in this period. According to this strategy, American foreign policy is a combination of hard and soft power that not only support peace and stability but also protect of military actions in the region. This article examine security environment of Central Asia and America`s presence in the region and also wants to explain Bush hard power strategy and Obama smart power policy in Central Asia area. The main question of this research is; what were the key factors of shift of America from hard power policy to smart power strategy in Central Asia in Obama ages. Subsequently, the hypothesis here is that, United States policymakers in Obama period offered long-term infrastructure projects such as northern distribution network and the New Silk Road, fighting drug trafficking plan etc. In addition, United States politicians were sought to connect the national interest of Central Asian countries to American interest strongly. Research method is descriptive- analytical and have been collected data through library and documentary.
    Keywords: Central Asia, America, Obama, Military Base, Smart Power
  • Fathollah Rahimi, Razeyh Resketi Pages 289-306
    1990s started oil exports for the economic development of independent countries in Central Asia, Subject oil swap has been proposed because of its access to free international waterways and the cost of crude oil export by air or land transit ways, and mutually cost-effective transit route for oil from Iran, due to its maritime connection through the Sea of Oman and the Persian Gulf to the ocean.
    This experiment began oil operations in Iran was in 1375 and its continuation as an oil contract, has played an important role in economic relations between Iran and Central Asian countries. Swap is a bilateral trade tool for the exchanges of goods which is the oil operations, saves the cost of transporting petroleum products into the country and reduces the cost of transport and road and rail traffic in it. With imports of oil or petroleum products produced in countries around the Caspian Sea, one of the Iranian border and taking it in and mutually oil or products with the same specifications for another output, in the absence of border trade embargo of Iranian oil, The expansion of trade relations and strengthen economic and political relations and enhance the national security of these countries.
    Keywords: swap, oil terminals, refineries, transit, switching, pipelines, trade, income
  • Ahmad Rashidi Pages 307-324
    This article seeks to recognize the "others" position in Russian civilizational thoughts. For centuries, Russia has participated in intense interactions among European, Asian and Middle Eastern regions, and it has developed a language and theories for relating to its various Others. Studying Russian debates can help us in the task of reflecting on problematic epistemological assumptions behind the western dominant theories in political science studies, as well as clarify their inefficiency in explaining the Self/Other dialectic. To understand both continuity and change in Russian civilizational debates, I draw some cases of Intellectual currents from imperial and post-soviet historical periods for analyzing their approaches toward Russian Other. The Russian Intellectual currents that have been studied in this framework include the following: Eurocentrism (both westernizers and Slavophilies), Easterners, EurasianIists and Euro-Easterners. Although moving beyond viewing East / West interaction as a challenge to Russian thinkers, some of them have found ways to conceptualize the two cultural entities as in dialogue with one another and to Redefine Russian identity. The research findings show that Russian civilizational thoughts is transforming to less-essentialism and to recognition of the Others.
    Keywords: Russian thinkers, Russian civilizational identity, Slavophilies, westernizers, Easterners, EurasianIists, Euro-Easterners, Constructivism, Symbolic Interaction Theory
  • Hossein Fakhr, Salar Sadeghi Pages 325-340
    Karabakh Events in 1988 led to the destruction of towns and villages and killing and displacing hundreds of Azerbaijanis from their native land. On 25 and 26 February 1992, following artillery bombardment of Khojaly, the town was captured by Armenian forces. The main question is that according to the records, the deliberate destruction of who living in Khojaly city, whether was because of their nationality and ethnicity? And according to international law, can we term this incident as a genocide? If so, whether a court has jurisdiction to prosecute the perpetrators of this crime? And also how will be the responsibility of the state of Armenia on this issue? This massacre is one the international crimes which no International Criminal Court has been formed to investigation about it until now. In this paper examines the Khojaly event from the perspective of international criminal law.
    Keywords: Karabakh, Khojaly, International crime, International Responsibility, International criminal law
  • Davood Kiani, Zohreh Khanmohammadi Pages 341-358
    Developments in North Africa and Middle East from 2011-2015 made new policy toward intra-regional actors such as Russia. Moscow’s long-standing links with this region and his tendency to plays more role in international equations cause to made new decision to achieve the goal. Inactive presence in Tunisia and Egypt lead to accompany with west in Libya, and although surprised Moscow but made to play active role in Syria till military levels.
    So we will use descriptive-analytical method on basis of “offensive realism” to express Russia’s importance presence in the Middle East especially after popular uprisings. Of course it is necessary to implement that Russia’s policy based on avoiding transmit of uprisings to Eurasian region and play more active role in international equations through tension with west actors.
    Keywords: Arab revolutions, Ukraine crisis, Syrian Developments, Russias Middle Eastern Policy, offensive realism
  • Mohammad Reza Majidi, Mohammad Javad Fathi, Mohammad Taghi Jahanbakhsh Pages 359-376
    Russia has tried to conceptualize its buffer zone as near abroad in post-Soviet era. Ukraine has am important position among the countries of this region because of numerous cultural and historical affinities. Therefore the security and political issues of this scope are important for Russian Federation. In 2013, Ukraine has faced to an erosive crisis and this issue has incited Russia to harsh reaction in order to manage the crisis automatically and immediately. The article intends to answer this question that how and by which tools and technics, Russia has managed the Ukraine crisis. The hypothesis is that based on Russia approach to international crisis management, crisis occurrence in near abroad usually followed by Russian military reaction. The results indicates that due to the geo-economics, geostrategic and geopolitical importance of Ukraine, Russia mange the Ukraine crisis by using hardware tools collection including military invasion of Crimea, dispatching army troops to the east of Ukraine, delivery loads of super heavy war equipment to oppositions and supplementary software tools such as holding political-diplomatic meetings, imposing energy sanction against European competitors and adopting advertising actions.
    Keywords: Ukraine, Near Abroad, Russian Federation, Crisis Management, óAgressive Approach
  • Ali Mohammadpour, Mohammad Amin Attar Pages 377-394
    The fall of the Soviet Union as one of the world's two superpowers, caused that By leaving the main competitor of the US in the global competition, the world's geopolitical balance has been broken And providing an opportunity for the United States to construct its favorite of new order of the world. From the total number of U.S military bases in the world, the Washington has more than 50 military bases in the Central Asia and the Middle East. Therefore, the Recognition of America's military bases in these areas due to the growing threat of this country is very important and using the tools of spatial statistical analysis can be useful to identify this bases. The aim of this study is the understanding of the pattern of spatial distribution of U.S military bases in the Central Asia and the Middle East. Some of the results show: the Bases that have the distance less than 620 km from the Iranian border, Mainly have been created to cover direct control over the territory of the Iran and And the bases that have the distance more than 620 kilometers from the border of Iran, mainly have been created to supported operations.
  • Elham Malekzadeh, Ali Allah Jani Pages 395-413
    In Fall 1930, the Iranian police detected a large espionage network of Soviet Union in Iran. The magnitude of this espionage network was so vast that puzzled the Iranian ruling government. Most members of this network were employees of Iranian ministries including Ministry of Post, Foreign Ministry, War Ministry and other governmental offices. There were even important and famous figures in the list of suspects such as Teymourtash, the Minister of Court, who was under suspicious as being a member of that network. Discovery of this organization had a great impact on the relationship of the two countries and the Iranian government considered that behavior hostile act, and viewed at its northern neighbor with suspicious. One of the main actors of that organization was Aghabekov from Soviet Turkestan who had already assigned with the importantmission of combatting Basmachi Movement in Central Asia and succeeded inending the movement by eliminating Anvar Pasha. He was promoted in his rank for his achievement and later, he was dispatched to Afghanistan. This paper has employed historical researches and by using analytical- defining methods through literature review studied and analyzed the process of Aghabekov’s presence in Iran, his espionage operations, discovering Soviet Espionage network in Iran and its effects in the history of the relationship between the two countries.
    Keywords: Espionage, Aghabekov, Central Asia, Basmachi Movement, Anvar Pasha, Afghanistan, Teymourtash, Reza Shah
  • Majid Reza Momeni, Omid Rahimi Pages 415-431
    We have witnessed serious developments in the Iranian foreign policy, particularly towards Israel after the victory of the Islamic Revolution, in a way that the Iranian relations with Israel from a strategic alliance suddenly turned into hostility and confrontation with Israel’s existence. However, this development could not be explained in the framework of materialistic paradigms and it could merely be analyzed through constructivist approach by emphasizing on the concept of identity. By applying a constructivist perspective, we may find out that identity clash after three decades has led to the entrance of new actors in this confrontational front, in which the state of Azerbaijan is one of the most important players. As long as the factors for the closeness of Israel to Azerbaijan are concerned, there are various views. However, the present research attempts to address this major question as to how the identity and interests differences between Iran and Israel have affected the expansion of Israel and Azerbaijan political-security relations? Answering this question one has to state that in spite of common identity elements between Iran and Azerbaijan, there are certain challenges which have caused aloofness in their relations and led the Iran-Israel confrontation as a significant and influential factor to be considered for the expansion of Israel and Azerbaijan political-security relations that Israel plan to use it against Iran.
    Keywords: Iran, Israel, Republic of Azerbaijan, Confrontation, identity
  • Seyed Hassan Mirfakhraei, Majid Firouzmandi Bandpey Pages 433-448
    After the collapse of the USSR and independence of South Caucasus and Central Asian republics, as Iran’s north neighbours, the necessary requirement for relations with these states was provided. These states have much similarities and proximities with Iran from civilizational, historical and cultural perspectives. Needless to say, Iran has always had a cultural view toward her northern neighbours, and because of this has tried to increase its influence upon the regional states using cultural diplomacy as a means in her foreign policy system. In this paper we have tried to explain the challenges and opportunities of Iran with South Caucasus and Central Asian states on the basis of cultural diplomacy conception. The main question in this paper is that what are the Iran’s challenges and cultural diplomacy opportunities in the region? And the hypothesis in response to this question is that Iran’s cultural diplomacy has been confronted with challenges in the field of foreign intervention and ideology, and at the same time in fields of religion, civilization and linguistics seems to have some fruitful opportunities.
    Keywords: Cultural diplomacy, foreign policy, Central Asia, South Caucasus, foreign intervention, ideology
  • Shahryar Nosrati, Mohammad Akhbari, Rahim Sarvar Pages 449-466
    In the 21st century, convergence is one of the requirements of the countrie's globalization and establishment of global and regional lasting peace. Due to some barriers related to the convergence of Iran with Central Asian Countries and the Caucasus, including Azerbaijan and Turkmenistan, it is necessary to study and design suitable strategies about the establishment of convergence. Therefore, using the mixed method (descriptive-analytical and survey methods) and multiple criteria decision making technique, the purpose of the present research is to answer the question that which strategies are the best strategies to improve Iran's role in its convergence with Azerbaijan and Turkmenistan according to the regional and international conditions in the 21st century. For this purpose and for presenting an applied strategic model using library and field studies and SWOT technique, 4 strengths, 4 weaknesses, 5 opportunities and 3 threats of Iran's convergence with Azerbaijan and Turkmenistan were identified and 8 applied strategies were formulated and the strategies finally were prioritized using MCDM technique through questionnaire and interviews. The results of the questionnaire of the pairwise comparisons show that the strategy "establishment of geo-economic links" has the first rank, followed by other strategies.
    Keywords: convergence, Strategy, Iran, SWOT, MCDM
  • Saeid Vosoughi, Asgar Safari Pages 467-484
    In the last decade, the world and regional great power has started taking more notice of Central Asia. Interests and actions of these international actors have led to the formation of a competitive environment that Referred to as the new great game. The competitive environment resulting from The performance of internal and external mechanisms in central Asia . In this competitive environment, Kazakhstan is among the countries that could by use of balanced approach gain Benefits from this competitive environment. Given the importance of Kazakhstan in Central Asia, Other countries to play a role in Central Asia should cooperate with Kazakhstan.
    The aim of this study is to analyze the characteristics of Kazakhstan's foreign policy and the platforms that this foreign policy can provide to further cooperation between Iran and China in Central Asia. The main question of study is: What are the main features of Kazakhstan's foreign policy and these features how can affect the expansion of relations between Iran and China in Central Asia?
    Findings of study show that, realism, non-ideological, and the priority of economy is main feature of Kazakhstan foreign policy since Independence in central Asia. Due to these factors, security, energy and transportation is a three context that Kazakhstan could improve further cooperation between Iran and china in central Asia.
    The research method is descriptive-analytic.
    Keywords: multi-vector foreign policy, Kazakhstan, Central Asia, Iran, China, economic relations