فهرست مطالب

تحقیقات فرهنگی ایران - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1389)

فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/01/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سعید رضا عاملی صفحات 1-37
    فرایند جهانی شدن یا جهانی سازی های ایدئولوژیک جدید که معلول ظهور «صنعت ارتباطات جهانی» است، منشا سرعت بخشیدن به «فراملی شدن» فرهنگ ها و تمدن ها شده است. در واقع جهانی شدن، منشا ظهور دو گفتگوی جهانی متضاد یعنی «گفتگوی جهانی ارادی» و «گفتگوی جهانی غیرارادی» همزمان در جامعه بشری شده است. پیش از ظهور صنعت ارتباطات جهانی یا به تعبیر مکتب فرانکفورد «صنعت جهانی فرهنگ» اعضای تمدن های جهان امکان دسترسی همزمان و تنفس فرهنگی در فضای واحد را نداشتند، به عبارتی «فضا های تمدنی»، متفاوت و دورافتاده از یکدیگر بودند و در عین حال بر همدیگر اثر می گذاشتند و از یکدیگر تاثیر می گرفتند اما این فرایند طی یک روند طولانی تاریخی صورت می گرفت. با ورود به عصر ارتباطات و «یکی شدن فضای ارتباطی»، فصل جدید و گریزناپذیری در مواجهه تمدن ها با یگدیگر تحقق پیدا کرده که نیازمند بازنگری جدی در فرایند گفتگوی تمدن هاست و لزوما تحلیل های برخاسته از دوره مدرنیته پاسخگوی تحلیل ها و گفتگو های دوره جدید نیست. با سرعت گرفتن صنعت حمل ونقل و ظهور جهانی مجازی، جهان هم در فضای فیزیکی و هم در فضای مجازی کوچک شد و در این دو جهان کوچک شده فیزیکی و مجازی، گفتگوی بین فرهنگی و بین تمدنی، بازتعریف معنایی متفاوتی پیدا می کند.
    در این مقاله تلاش می شود ابتدا تحلیل دقیقی از مفهوم تعمیم یافته گفتگو که متکی بر تفسیر هرمنوتیک «متن» می باشد، ارائه شود و سپس تعامل «متن» گفتگوی بین تمدنی را در ارتباط با «زمینه»های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ناظر بر جهان مورد بحث قرار گیرد. با تحلیل ارتباط بین «متن» و «زمینه» است که به تاثیر فرایند جهانی شدن بر فرایند گفتگو منتقل خواهیم شد. با چنین تفسیری، چهار نگاه کلان تاریخی را به تمدن ها می توان ارائه نمود که نقطه پایانی این مقاله خواهد بود. این چهار نگاه بر منطق ریاضی نگاه به آغاز و استمرار روند تمدن ها تکیه زده است که عبارتند از: نگاه اروپامحوری نسبی، اروپامحوری مطلق، امریکامحوری، و نگاه چندمحوری به تمدن ها. در جمع بندی، نگاه جدیدی که منتزع از فضای عمومی جهان به تمدن ها یعنی نگاه جهان گرایی به تمدن هاست، مورد بحث و مداقه قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: ارتباطات بین تمدنی، ارتباطات فرهنگی، اروپا محوری مطلق، آمریکا محوری، اروپا محوری نسبی، دوجهانی شدن
  • محمدباقر بابایی طلاتپه صفحات 39-77
    هدف این مقاله مطالعه تعامل فرهنگ با سایر مؤلفه های قدرت ملی است. در واقع این مقاله در پی پاسخ به این سئوال است که فرهنگ در تعامل با سایر مؤلفه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی قدرت ملی از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام در چه جایگاهی قرار گرفته و چه تعامل منطقی با سایر مؤلفه ها دارد؟ با تکیه بر روش تحلیل محتوای خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار باقی مانده از امیرالمؤمنین علیه السلام، چنین به نظر می رسد که حضرت در مدت زمامداری (الگوی حکومت جمهوری اسلامی ایران) به مؤلفه فرهنگ اولویت بیشتری می دادند و اولویت دهی ایشان به معنای توسعه و تعمیق مبانی نظری و ارزشی در مؤلفه های دیگر قدرت و اقتدار ملی بود؛ به طوری که رفتارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی امیرالمؤمنین در دوره زمامداری بر پایه عناصر خدامحوری، واقع بینی، حق مداری، کمال جویی و انسان محوری شکل، هویت و جهت می گرفت.
    کلیدواژگان: اقتدار ملی، تعامل مؤلفه های اقتدار ملی، فرهنگ، مؤلفه های اقتدار ملی
  • حسین میرزایی، امین پروین صفحات 77-105
    در سال های اخیر مطالعه «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی به خصوص نزد محققان «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچه ای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده می شود. شرق شناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونه درخشان چنین مطالعه ای را نشان می دهند. صنایع فرهنگی و ارتباطات انسانی از مهم ترین مسائل ثر در شکل گیری نگاه به غرب در ایران بوده اند. به این ترتیب شاید بتوان نخستین نسل از ایرانیانی را که به غرب سفر کردند، نخستین نسل از نمایش دهندگان دیگری در ایران دانست. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نمایش غرب در سفرنامه های ایرانیانی است که در دوره مشروطه از اروپا دیدن کرده اند. در این راستا، سفرنامه های رضا قلی میرزا، حاج سیاح، عمادالسلطنه و میرزا صالح شیرازی، به عنوان نمونه های این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته اند. سؤال اصلی تحقیق بدین قرار است که «غرب چگونه در این سفرنامه ها به تصویر کشیده شده است»؟ پیش فرض اصلی نوشتار حاضر این است که غرب، پیش از هر چیز، یک برساخته فرهنگی تاریخی است.
    به منظور تبیین نظری مفاهیم «دگرسانی» و «تفاوت» نظریاتی همچون واسازی دریدا، نظریه متن بارت، بینامتنیت کریستوا، روانکاوی لکان، زبان شناسی سوسور و باختین، گفتمان فوکو، لاکلو و موفه، و بازنمایی هال، مورد استفاده قرار گرفته است. متون این سفرنامه ها به روش بازنمایی گفتمان تحلیل شده اند. سازوکارهای کلیشه سازی شامل دونیم سازی، طبیعی سازی، فتیش سازی، انکار و تقلیل تفاوت، از جمله سازوکارهایی بوده اند که از طریق آنها تحلیل سفرنامه ها مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: بازنمایی، تفاوت، دیگری، غرب، مشروطیت، گفتمان
  • محمد عارف، مریم رئوفی صفحات 107-124
    مقاله حاضر می کوشد بخشی از یافته های یک پیمایش انجام شده را که برگرفته از مطالعات اسنادی و میدانی نگارنده در دو شهر و 67 روستای منطقه کمیجان استان مرکزی ایران طی پنج سال است، از مناظری تازه مانند ریخت نگاری آیینی، خاستگاه شناسی نمایشی و بلاگردانی شرقی با رویکرد انسان شناسی آیین، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و مصاحبه با 119 نفر از سالمندترین افراد ساکن و آگاه محلی انجام شده و با تکیه بر سابقه زیست انسان در منطقه که از هزاره سوم قبل از میلاد مسیح تاکنون نشانه شناسی شده، به گردآوری، ثبت و ریخت نگاری چهل و هشت آیین نمایشی مردمی پرداخته است. در نهایت، از میان یافته های تحقیق به بررسی یکی از کهن الگوهای آیینی نمایشی تحت عنوان «قارا ایسکیورمه» می پردازد. نتایج حاصل از پژوهش تایید می کند قارا ایسکیورمه (سیاه سرفه) یکی از یافته های این پژوهش در زمینه بلاگردانی است و بیانگر هوش سرشار، اندیشه بکر و قریحه هنرمندانه مردم روستاه های کمیجان ایران اعم از آذری ها، فارس ها و تات ها است.
    کلیدواژگان: آیین بلاگردانی، آیین های نمایشی، تئاتر مردمی، قارا ایسکیورمه، کمیجان، کهن الگو
  • حمید عباداللهی صفحات 125-151
    این مقاله با رویکردی کلان نگر ناظر بر تحلیل شرایط ساختاری تاریخی «امکان و امتناع قانون و نظم در ایران» است. غالبا تبیین های ارائه شده از علل تاریخی غیبت قانون و نظم اجتماعی در تاریخ و جامعه ایران، با نگاهی غایت شناختی، به دنبال شرح موانع «کنونی» غیبت قانون در جامعه ایران هستند. در این انگاره، «تاریخ ایران» در خدمت فهم شرایط کنونی جامعه ایران و به شکل وارونه مفهوم یابی می شود. شناخت ناشی از این «تبیین های تاریخی»، به جای آنکه در راستای تفسیر ساختارهای حاکم بر جامعه ایران در گذر تاریخ باشد، دغدغه فهم «ایران معاصر» را دارند. به علاوه، تحلیل های مذکور علت های غیبت قانون و نظم مبتنی بر آن را با روشی مقایسه ای و با رویکردی بنیادگرا (با تاکید بر بنیان اقتصادی یا سیاسی) تبیین می کنند. مقاله حاضر مدعی است کاربست تئوری عام تغییر اجتماعی (چه نوع مارکسیستی و چه نوع وبری آن)، که با محوریت تاریخ غرب میانه تولید شده است، توان تحلیل غیبت تاریخی قانون و موانع استقرار آن در تاریخ ایران را ندارد و میان عناصر تشکیل دهنده تبیین های مذکور و واقعیت «عدم استقرار قانون در تاریخ ایران» ارتباطی وجود ندارد. در مقابل، این مقاله سعی دارد با الگویی ساختارگرایانه غیبت تاریخی قانون در جامعه ایران را با محوریت مفهوم «مفصل بندی» در تحلیل و در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران (و نه غرب میانه) جستجو کند. مقاله حاضر مدعی است علت بنیادین «عدم استقرار قانون در تاریخ ایران» نوع مدیریت سیاسی، نظامی و اقتصادی محدوده سرزمینی ایران است.
    کلیدواژگان: اشکال مالکیت، عصر صفویه، قانون، مدیریت سرزمین، نظم اجتماعی
  • حسین هرسیج، مجتبی تویسرکانی صفحات 151-181
    قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازی مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با به کارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزش های انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر می‎گذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیده ای اجتماعی و مرتبط با مؤلفه های محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، بیشترین تاثیرپذیری را از مؤلفه های هویت ملی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان تاثیر مبانی و اجزای هویت ایرانی بر کارکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تعیین مؤثرترین آنهاست. در این راستا، نوشتار حاضر با بهره گیری از رهیافت «سازه‎گرایی» برای درک رابطه میان هویت ایرانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، روشی توصیفی داشته و مبتنی بر استدلال و تحلیل است. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد، در میان مؤلفه های هویت ملی، هویت جدید ایرانی که بر اساس شاخص‎ها و معیارهای حقوقی و انسانی و در عین حال اسلامی در قالب الگوی «مردم سالاری دینی» تعریف می شود، بیشترین تاثیر را بر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران دارد. بنابراین، تقویت این بخش از هویت ایرانی، اثربخشی بیشتر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در جهان و به ویژه در میان ملل مسلمان به دنبال خواهد داشت.
    کلیدواژگان: ایرانیت، حقوق بشر، اسلامیت، دادگری، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، مردم سالاری دینی، هویت ایرانی
  • محمدباقر علی زاده اقدم، محمد شیری، سجاد اجاقلو صفحات 181-207
    این مقاله به بررسی هویت اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه با تاکید بر بعد هویت ملی آنان می پردازد. در این مقاله سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توانیم میزان تعلق به هویت ملی دانش آموزان را افزایش دهیم؟ جامعه هدف دانش آموزان، دو دبیرستان از نواحی یک و دو شهر زنجان و به تعداد 700 نفر بوده که از آن تعداد، 30 نفر به منظور حضور در کارگاه انتخاب شدند. نوع پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و حل مسئله و بر اساس زمانی، طولی و پانلی بوده است. روش تحقیق از نوع کیفی و با تاکید بر تکنیک PCM (مدیریت سیکل پروژه) بوده است. در بحث مبانی نظری علاوه بر دیدگاه های خرد، کلان و تلفیقی راجع به هویت، از نظریات تاجفل، گیدنز، جنکینز و پیتربورک نیز استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات از طریق تشکیل کارگاه ها و پرسشنامه حاصل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد میزان تعلق به هویت ملی کل دانش آموزان در مقایسه با قبل از اجرای طرح، 10 درصد افزایش یافته است. میزان تعلق به هویت ملی در بین دانش آموزان پسر، 15 درصد و در بین دختران 5 درصد در مقایسه با قبل از اجرای طرح افزایش یافته است. میانگین نمره هویت تک تک دانش آموزان دختر و پسر در مقایسه با قبل از اجرای طرح، تقریبا دو برابر شده است. همچنین میزان آشنایی دانش آموزان با مشاهیر و مفاخر ایران زمین، عناصر فرهنگ ملی، آثار تاریخی و ملی ایران زمین، موسیقی ایرانی و برخی اسطوره های ملی که شاخص های هویت ملی هستند در مقایسه با قبل از اجرای طرح، دو برابر شده است.
    کلیدواژگان: درخت مسائل، درخت وسیله، هدف، مدیریت سیکل پروژه، هویت، هویت اجتماعی، هویت ملی، پروژه
  • محسن گلپرور، محمدعلی نادی صفحات 207-227
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ارزش های فرهنگی و انصاف با عدالت سازمانی، رضایت شغلی و ترک خدمت در بین کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان تشکیل داده اند که از بین آنها 309 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انصاف کلی با 3 سؤال، پرسشنامه ارزش های فرهنگی (در دو حوزه مادی گرایی و فاصله قدرت) با 8 سؤال، پرسشنامه های عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی هریک با 3 سؤال، پرسشنامه رضایت شغلی با 3 سؤال و پرسشنامه ترک خدمت با 3 سؤال بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای و تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که انصاف کلی با عدالت توزیعی، رویه ای، تعاملی، ترک خدمت، رضایت شغلی و مادی گرایی رابطه معناداری (01/0P<) دارد اما با فاصله قدرت، دارای رابطه معنادار (05/0P>) نیست. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای نشان داد انصاف کلی به طور نسبی واسطه رابطه و عدالت رویه ای با ترک خدمت است، اما برای عدالت تعاملی و توزیعی چنین نقشی را ایفا نمی کند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی حاکی از آن بود که با احتمال زیاد، فاصله قدرت نقش تعدیل کننده را در رابطه بین انصاف کلی و ترک خدمت و رضایت شغلی ایفا می کند.
    کلیدواژگان: انصاف کلی، ترک خدمت، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فاصله قدرت، مادی گرایی
|
  • Saied Reza Ameli Pages 1-37
    The globalization or the new ideological globalizings resulted from Global Communication Industry; both have accelerated the trans-nationalization of cultures and civilizations. In another word, globalization simultaneously has created two voluntary and involuntary global dialogues in the world. Before the emergence of global communication industry or as the Frankfort School has called “global communication industry”, members of the world civilizations had no access to the simultaneous and shared cultural spheres. Although the civilizational spheres were far apart but at the same time they could impact each other in a very long historical process. Entering to the communications era or the single space of communications, an new and inevitable season of civilization`s confrontations emerged which need serious overview in dialogue among civilization. Necessarily the analyses derived from modernity are not sufficiently applicable to these days’ dialogues. With the rise of transportations industry and emergence of virtual space, the world in both virtual and real sphere is minimizing and in this minimized virtual and real world the inter- civilizational and inter- cultural dialogue both need new definitions. This article aims to offer the generalized definition of “Dialogue”, which is based on hermeneutics and later the relation of “Text” in inter-civilizational dialogue and the economic, political and cultural context will be discussed afterwards. We will reach to influence of globalization on dialogue process by analysis of Text and Context`s relations. Having this perspective, four grand historical approaches could be existed; These four approaches based on mathematical look to the beginning and continuation of civilizations, are: Euro-centrism, Americo- centrism, Poly- centrism to civilization. As a conclusion, a new approach derived from global sphere`s to civilization, universalism to civilizations will be discussed.
  • Mohammad Bagher Babaei Talatapeh Pages 39-77
    This article aims to study culture in relation to elements of national power and answer to this question that how Imam Ali sees situation of culture in relation with political, economic, social and military factors of national power. Based on content analysis method of sermons (khotba), poems and short words of Imam Ali, the findings reveal that he was more focused on culture during his statesmanship and gave more developmental, theoretical and valuable principles preference to other elements of power and national authority; in a way that Imam Ali`s political, social, economic and military behaviors, were more based on realism, truth-boundnes, god-centrality, perfectionism and human –revolveness
  • Hossein Mirzaei, Amin Parvin Pages 77-105
    Studying “Otherness” and “Representation of Other” in cultural studies especially in Birmingham Cultural Studies School, has been a significant subject of Study and has been used for understanding self, society and the self culture. The “Oriental Studies” of Edward Saied, “The West and the Rest” of “Stuart Hall”, are the two salient works of this subject. The culture industries and human communications are the most effective issues in approach formation toward west. In this sense, we could consider the first generation of Iranians who traveled to west, as the first generation who represented “the other” in Iran. The aim of this article is to study representation of west in itinerary of Iranians who traveled to west during constitution revolution era. Thus, Rezaqoli Mirza, Haj Sayyah, Emad Alsanltaneh, Mirza Saleh Shirazi`s itineraries are the cases of this study. The aim question of this article is that how west has been represented in these itineraries? The hypothesis is that west, more than anything else is a historical-cultural construct. In order to explain theoretically the idea of “Otherization”, Dreda`s Deconstruction, Barthes`s theory of text, inter-textuality of Cristova, Lakan`s Psychoanalysis, Saussure and Bakhtin`s Linguistics, discourse of Foucault, Lakla and Moufe and Representation of Hall will be used. The texts of these itineraries are analyzed by Representation-Discourse`s Method. The mechanisms of stereotyping like naturalization, fetishism, deny and diminishing the deference, are used for analysis in this article.
  • Mohammad Aref Maryam Raoofi Pages 107-124
    Soft power, is a product and result of positive portrait and credit achievement in the world public opinion, and indirectly affects other countries interests and behaviours, by utilization of such means as culture, brilliant backgrounds, and human ideals and values. Thus, soft power is a social phenomenon, related to environmental elements, that has been mostly influenced by elements of national identity, in contrast with other means of foreign policy. This study aimed at analyzing the impact degree of the foundations and elements of Iranian identity on the application of the soft power of the Islamic republic of Iran. In this direction, the current study, by making use of constructivist approach to comprehend national identity in Iran, has adopted descriptive method and based on analysis and argument.As the findings of this research indicate, among elements of national identity, a new Iranian identity, based on legal, human, as well as Islamic measures, in the framework of "religious democracy", has the main impact on the soft power of the Islamic Republic of Iran. Consequently, strengthening this element of Iranian identity leads to the utmost effectiveness of the soft power of the Islamic Republic of Iran in the world, and in the Muslim nations, in particular.
  • Hamid Ebadollahi Pages 151-181
    While focusing on the teleological matters, most of the studies about the roots of disorder and anarchy in Iran attempt to explain the “present” obstacles against order of law; the present study aims to analyze the structural-historical conditions affecting the “possibility and impossibility of the order of law in Iran”. In the former studies, “Iran’s history” is inversely applied in order to explain the present situation of society. Instead of interpreting the determining social structures in the history, such studies attempts to understand “contemporary Iran”. Furthermore, applying comparative-fundamentalist method, they base their analysis on the economic or political conditions of the matter. However, the present study claims that the general theory of social transformation –either the Marxian or Weberian- -that is produced approaching western medieval societies- could not explain roots of disorder and anarchy in Iran. Instead, applying a structuralist model, and focusing on “articulation” in analysis, the present study aims to explore the historical obstacles against the order of law in the history of Iran (rather than western medieval history). Thus, it claims that the main root of “disorder in the history of Iran” is the governing system of political, martial, and economic management in Iran.
  • Mohammad Baqer Alizadeh Aghdam, Mohammad Shiri, Sajjad Ojaghloo Pages 181-207
    This article reviews social identity among students of secondary school with emphasis on national identity. This paper is to answer how we can increase students` belonging to national identity. Two high school students in two areas of Zanjan city with 700 people are the sample of this study which 30 persons were selected to attend the workshop. This research, based on objective, is practical and problem solving and based on time is longitudinal and panel study. The Research method is qualitative and the technique is based on PCM (Project Cycle Management). Theoretically, Tajfle, Giddens, Jenkins and Pyter Burk`s approaches are used in addition to micro, macro and combinational perspectives. Data collection in this study is through workshop and questionnaire. Research findings showed that students` belonging to national Identity have 10 percent increases since the workshop performance. Belonging to the national identity in male students has increased to 15 percent and in female students 5 percent after the workshop. Both female and male students` belongings to national identity have doubled after the workshop. Moreover, students’ familiarity with Iranian national figures, elements of national culture, the historical and national monuments and some national myths, which are all elements of national identity, have doubled after the workshop.
  • Mohsen Golparvar, Mohammadali Nadi Pages 207-227
    This research conducted with the aim of investigating the relationships between overall fairness and cultural values with organizational justice, job satisfaction and turnover among the personnel of training and education administrations in Esfahan city. Statistical population were the personnel of education and training administrations regions, which 309 persons from them selected with using simple random sampling. Research instruments were overall fairness with 3 items, cultural values (in two fields including materialism and power distance with 8 items), distributive, procedural and interactional justice with 3,3,3 items respectively, job satisfaction with 3 items and turnover with 3 items. Data were analyzed with using Pearson’s correlation coefficient, structural equation modeling, moderated hierarchical regression and mediating regression analysis. Results showed that there are significant relations between overall fairness with distributive, procedural, interactional justice and turnover, job satisfaction and materialism (P<0.01) but there is not significant relation between power distance with overall fairness (P>0.05). The results of structural equation modeling and mediating regression analysis showed that overall fairness relatively mediate the relations between procedural justices with turnover. But there was not mediated role for overall fairness in relations between distributive and interactional fairness with turnover and job satisfaction. Moderated regression analysis showed that power distance likely have moderated role in relations between overall fairness with turnover likely.