فهرست مطالب

نشریه عرفان اسلامی
پیاپی 58 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/26
  • تعداد عناوین: 17
|
  • عباس علی وفایی *، فرشته میلادی صفحات 13-38
    «رساله لوایح» یکی از آثار برگزیده در بستر مکتب عرفانی «کشف و شهود» است که در تبیین «مراتب مکاشفه» نگاشته شده است. در غلبه نظام گفتمانی مسلط بر اثر یعنی «گفتمان عشق شهودی و مکاشفه عیانی»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوه حضور مشارکین محوری گفتمان در قالب اضلاع سه گانه مثلث عشق جستجو کرد. عین القضات همدانی با ارائه گفتمانی چندبعدی با محوریت «عاشق»، ارتباط متقابل وی با «معشوق» و واسطه گری «عشق»، سعی در بیان «عشق شهودی» با دیدگاه منحصر به فرد و شاعرانه خود دارد. با توجه به هدف غایی مولف از عشق شهودی، یعنی «مکاشفه عیانی»، «یکی شدن با معشوق» و در نهایت «فنای افعالی و صفاتی»، آنچه که در مورد عاشق اهمیت دارد «محو، فنا و اتحاد» است. از این رو این مشارک به اقتضای استعداد روحی خود در هر یک از مراتب مکاشفه، حالات عاطفی خاصی را تجربه می کند.
    در این پژوهش «توصیفی تحلیلی» سعی شده است با تاکید بر دستور نقشگرای هلیدی، بارزترین حالات عاطفی موجود در متن نسبت به مشارک مرکزی گفتمان، در هر یک از مراتب مکاشفه براساس «التباس» و «تجلی ذات بلاکیف» بررسی شود.
    کلیدواژگان: رساله لوایح، گفتمان مکاشفه، دستور نقشگرای هالیدی، تربیت غیرمستقیم مرید، حالات عاطفی، فنای افعالی و صفاتی
  • علی محمد موذنی *، زهیر طیب صفحات 39-58
    بلاغه المراد فی طریق الاوراد متنی کهن و ناشناخته با موضوع تعلیم آداب سلوک عرفانی به مریدان است. این کتاب توسط شخصیتی ارجمند اما بی نام و نشان از رجال صوفیه قرون هفتم و هشتم هجری قمری خراسان به نام «عیدعاشق خبوشانی» با تخلص شعری «جشنی» نوشته شده است. کتاب حاوی ویژگی های دستوری و واژگان و ترکیباتی بدیع از نظم و نثر خراسان است که برخی از آن در سایر آثار ادبی این دوره، تکرار نشده است. از ویژگی های شاخص این اثر، مدت تالیف آن است که تماما در طی سه روز به رشته تحریر درآمده که در متون ادبی از استثنائات است. نویسنده خود از مشایخ صوفی و از شاگردان شیخ حسن شمشیری صوفی شهیر قرن هفتم است. بلندای عرفانی نگاه نویسنده از خلال متن هویداست چنان که گاه نویسنده با پرهیز از افشای اسرار الهی دم فرو می بندد. در این نوشتار تلاش می شود تا ضمن آشنایی با مولف و اثر او، شمه ای کوتاه درباره سرشت ادبی و مفاهیم فرهنگی این کتاب در کنار مباحث نسخه شناسی و کتابشناسی آن، بیان شود.
    کلیدواژگان: عرفان، تصوف، بلاغه المراد، جشنی، خبوشانی، عاشیق، آداب مریدی
  • خیرالله محمودی *، مرجان صادق زاده، سمیرا قزل بیگ لو صفحات 59-85
    داستان عزیمت مرغان به سوی سیمرغ در منطق الطیر را می توان به دو بخش اصلی تقسیم نمود که از این دو، بخش نخست گفتگوهای پی در پی مرغان را در برمی گیرد و هرچند رویداد خاصی را بازگو نمی کند اما قسمت بزرگی از داستان را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تکیه بر روانشناسی تحلیلی یونگ و مفهوم تفرد، به این بخش از داستان پرداخته و نه گام روان شناختی را در آن شناسایی نموده است. این نه بخش با عناوین ضرورت سفر، برگشادن نقاب ها، گسترده شده فضای روانی، آزمایش جرات- آمادگی درونی، حلقه زدن بر گرد رهبر درونی تفرد، روبرو شدن با سایه، رهایی انرژی روانی حبس شده، نفخ روانی، رفع نفخ روانی و ظهور نشانه های طلب نامگذاری می گردد. در واقع، گذر از گام های روانشناختی فوق که در آینه گفتگوهای مابین مرغان در بخش اول داستان منطق الطیر پدیدار گردیده، برای ورود به بخش دوم داستان که رویدادهای سفر پر رنج مرغان را شرح می دهد و در نهایت برخی از آنها را به آستانه سیمرغ می رساند، کاملا ضروری است.
    کلیدواژگان: یونگ، منطق الطیر، عطار، روانشناسی تحلیلی
  • سمیه ابراهیمی، اصغر دادبه * صفحات 87-109
    کشف الراز فی حل اشعار مشکله حافظ شیراز، تالیف مشفق کرمانشاهی، پیرمرادبیگ (زنده تا سال 1237ق) مشتمل بر شرح ابیاتی از حافظ است که خود از دیوان خواجه برگزیده است. شارح در این شرح با به کارگیری روشی بالنسبه علمی به شرح ابیات دشوار خواجه پرداخته، از یکسونگری ها پرهیز کرده، از افسانه پردازی های معمول شارحان و به تعبیر خود او از «تکلفات رکیکه» فاصله گرفته، تا حدی به شمول معنایی شعر حافظ نزدیک شده و در نهایت شرحی به دور از اطناب از ابیات دشوار به دست داده است که در مقایسه با شروح معمول آن روزگار و احیانا برخی شروح این روزگار می توان آن را شرحی بالنسبه علمی و واقع گرا خواند.
    کلیدواژگان: کشف الراز، شرح ابیات دشوار، شمول معنایی، روش علمی، واقع گرایی
  • وحید واحدجوان *، سجاد نیک خو صفحات 111-125
    مساله عینیت و غیریت حق با خلق از مهم ترین مسائل علم عرفان اسلامی است. عباراتی در آثار عرفا وجود دارد که ظاهرش این است که خداوند عین اشیاء است. این مساله از سوی منتقدان مورد اشکال جدی قرار گرفته است. این پژوهش، کوشش کرده مساله عینیت و غیریت حق با خلق از منظر عرفان اسلامی را در چهار تحلیل تبیین کند.
    مقاله حاضر بیان می کند که مقصود عرفا از عینیت حق با خلق، عینیت مطلق و اتحاد ذات اقدس خداوند با خلق و مخلوقات نیست و مراد عرفا از عینیت این نیست که هویت حق، تنها همین ممکنات است و چیزی در ورای آنها نیست. همچنین این مقاله، روشن کرده که عرفا نمی خواهند ممکنات را به مقام ذات واجب الوجود ارتقا دهند بلکه مراد عرفا از عینیت، عینیت اصطلاحی عرفانی است نه عینیت عرفی و عینیت فلسفی.
    پژوهش حاضر، معنای عینیت حق و خلق را در مرتبه ظهور و نه در ذات دانسته و بر اساس آن، اشکالات منتقدان را تحلیل و نقد کرده است.
    کلیدواژگان: عینیت حق با خلق، بینونت حق با خلق، عرفان اسلامی، نقد و بررسی، عینیت و غیریت عرفانی
  • فائزه رحمان، محمودرضا اسفندیار * صفحات 127-147
    این پژوهش به بررسی نقش تصوف و عرفان اسلامی در گسترش اسلام در جهان مالایی پرداخته است. تصوف و عرفان اسلامی را نمی توان از حیات دینی مسلمانان مالایی جدا کرد. مناطق مالایی که امروزه شامل کشورهای برونئی، اندونزی، مالزی، سنگاپور، بخش های جنوبی تایلند و فیلیپین می شود، پیش از ورود اسلام، این منطقه در سیطره ادیان بومی (آیین شمنی و انیمیسم) و هندی (بودایی و هندویی) بود. اسلام در حدود سده هفتم / سیزدهم در این منطقه ظهور و گسترش یافت و صوفیان در اسلامی شدن این منطقه نقش مهمی ایفا کردند. آنچه مهم است نحوه تبلیغ اسلام در این مناطق از سوی صوفیان است که اسلام را در این مناطق به گونه ای تبلیغ کردند که با ارزش ها و فرهنگ بومی کمتر تعارض داشته باشد. در واقع اسلام عرفانی با انعطاف و روح تساهل و مدارا، این ظرفیت را پدید آورد که مفاهیم و ارزش های مشترک فرهنگی برجسته شود و امکانات و ظرفیت های فرهنگ بومی در خدمت گسترش اسلام قرار گیرد.
    کلیدواژگان: عرفان اسلامی، جهان مالایی، طریقه های تصوف، ادیان بومی و هندی، گسترش اسلام
  • مهدی شفایی *، محمدصالح شریف عسکری، محمد علی ربی پور صفحات 149-173
    بحث و تحقیق درباره محتوا و ساختارهای لفظی و معنوی قرآن کریم از نخستین رویکردهای علما و اندیشمندان مسلمان در تاریخ اسلام محسوب می شود؛ اهمیت این رویکردها تا بحدی است که درک زمینه ها و ویژگی های لفظی و بلاغی قرآن کریم را بستری برای فهم درست و صحیح اندیشه های وحیانی می دانند. محور همنشینی واژه «حب» در هنجارهای ادبی- اجتماعی جامعه جاهلی، منحصر به عرائس شعری، محبوبه های شاعران و ابطال، و آثار مسکن و کاشانه و دیار آنها محدود می شد و مفاهیم والا و چالش برانگیز اعتقادی، مدنظر نبود اما در رهیافت های معناشناختی قرآن کریم، حوزه معنایی «حب» رنگ اعتقادی- اسلامی به خود گرفت و نظام دلالی آن، از حب و عشق زمینی، به حب الهی و محبت چندسویه و متعالی خدا- انسان تغییر جهت داد.
    نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تغییر گفتمان جاهلی به اسلام و عرفان اسلامی، سبب شد بساطت و مادی گری عرب جاهلی، جای خود را به تامل در حیات و هستی بدهد و انسان مسلمان، با تکیه بر تعلیمات اسلامی و تاکید بر اصالت تعابیر و معانی قرآنی، نگاه فرامادی خود را به موضوع حب و محبت نیز منعطف سازد چنانکه التذاذ صرف مادی در عصر جاهلی، در پرتو آموزه های قرآنی، به تعابیری همچون «ایثار»، «ود»، «صفای مودت»، «ترجیح دادن» و... تحول پیدا کرد.
    کلیدواژگان: قرآن کریم، معناشناسی، حب، ادب جاهلی، عرفان اسلامی
  • فاطمه بیان فر *، یوسف عالی عباس آباد صفحات 175-195
    مقدمه و هدف
    تعامل انسان با طبیعت بخش عمده زیست انسانی است که به دلیل آسیب های جدی در این حوزه نیازمند تجدیدنظر و ارائه رویکردهای موثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادارتر ترسیم کند. یکی از این رویکردهای موثر، نگرش عرفانی مولانا در دیوان کبیر است که بر جایگاه ویژه انسان در عالم و پیوند با آن تاکید دارد. رویکرد موثر دیگر، رویکرد روان شناختی به طبیعت است. هدف این مطالعه بررسی طبیعت از دیدگاه روان شناختی و نگاه عرفانی مولوی در دیوان کبیر بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، ادارات دولتی و بخش های خصوصی به عنوان راهکاری موثر جهت کاهش تنش های شغلی و محیطی و ارتقاء و رضایت شغلی قلمداد می شود. طبیعت درمانی نیز به عنوان یکی از درمان های موثر در اختلالات مهارت های ارتباطی مانند اتیسم، اختلالات اضطرابی، استرس، کاهش توجه و تمرکز مانند اختلال بیش فعالی، کم توجهی، تکانش گری می باشد. همچنین در جهان بینی عرفانی مولانا، انسان باید طبیعت را در باطن، همانند خود تجلی اسماء و صفات گوناگون الهی دانسته و در مقام خلیفه الهی، نگهبان آن باشد. درنتیجه با درک درست جایگاه ویژه انسان و شناخت ویژگی های انسان و طبیعت، چگونگی ارتباط همدلانه وی با طبیعت از دیدگاه مولانا در دیوان کبیر آشکار شد.
    کلیدواژگان: طبیعت، طبیعت درمانی، دیدگاه روان شناختی، نگاه عرفانی مولوی، دیوان کبیر
  • فاطمه فتحی مقدم، مهدی که نوجی*، محمد جواد رودگر صفحات 197-214
    شناخت انسان و توجه به ابعاد وجودی او، همواره مورد توجه همه علما و عرفا بوده است. یکی از عرفایی که به بررسی عرفانی انسان کامل پرداخته است قونوی است. از خصایص قونوی آن است که علاوه بر فهم عمیق مقاصد ابن عربی، به جهت دارا بودن از قدرت فلسفی و عقلانی بالا، توانسته عرفان نظری را به لحاظ مقام اثبات به طور منسجم و در ساختاری علمی و فنی ارائه کند و با ناظر بودن به فلسفه و همانند آن، موضوع و مبادی و مسائل عرفان نظری را تبیین نماید و سعی کرده دغدغه های یک فیلسوف را در عرفان پاسخ دهد. او همانند ابن عربی هرگز از شهودات خود دست نکشیده است لکن با قدرت علمی و فلسفی خود توانست، تبیین علمی و فلسفی از مشاهدات خود ارائه و آنها را با نظر فلاسفه تطبیق و سپس داوری نماید. او نیز به سان دیگر عرفا به این نتیجه دست یافت که انسان تنها مظهر از مظاهر حق است که انگونه که حق می خواهد او را مظهریت می کند. در اندیشه او انسان تلفیقی از نفس و بدن است،نفس انسانی جوهری بسیط و مجرد است که اصالت با اوست. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی است به بررسی عرفان فلسفی قونوی می پردازیم و به دنبال تببین این مسئله هستیم که انسان کامل از دیدگاه قونوی کیست و چه ویژگی هایی دارد.
    کلیدواژگان: انسان، انسان کامل، عرفان اسلامی، خاتم ولایت، قونوی
  • یدالله بهمنی مطلق *، ملاحت نجفی عرب صفحات 215-230
    حزین لاهیجی به قولی آخرین چهره پرفروغ سبک هندی است که بین عصر صفوی و افشاری می زیسته و نماینده شاخص ادبیات فارسی و جهان بینی عرفانی در روزگار پر آشوب قرن دوازدهم هجری قمری است. با این که در علوم مختلف درخشیده، اما در شاعری، عارفی از مکتب عشق و پیرو مولانا جلال الدین بلخی است. موضوع عشق به عنوان جوهره اصلی ادبیات عرفانی و غنایی نوعی از انواع ادبی را در بر دارد که حزین یکی از حلقه های آن در عصر حساسی از تاریخ ایران و حتی هند به شمار می آید. او درباره عشق غزلیاتی خواندنی دارد که در مواردی به طور ابتکاری چهره ها و جلوه هایی از عشق را تفسیر می کند و در آن ها به بیان ویژگی های عشق و دیدگاه های خود در باب آن و ارتباط عشق با دیگر پدیده های معنوی می پردازد. از مهمترین ویژگی هایی که برای عشق بر می شمارد دردآفرینی، ازلی بودن، آمدنی بودن و مشکل گشایی آن است. حزین علاوه بر بیان دیدگاه خود در باب عشق حقیقی و مجازی به بیان ارتباط عشق با بسیاری از امور معنوی چون اخلاق، غیرت، تغافل، تجلی، جذبه و... می پردازد که از طریق مطالعه آن ها می توان به جهان بینی خاص وی دست یافت.
    کلیدواژگان: حزین لاهیجی، ادبیات عرفانی، عشق حقیقی، عشق مجازی، ویژگی های عشق
  • سید حسن سید ترابی* صفحات 231-252
    رنگ ها شکلی از بیان احساسات، افکار و تجربیات آدمی هستند. توجه به آن ها در متون عرفانی به دلیل نقش تاویل پذیری در شناخت بینش شاعران صوفی مسلک اهمیت ویژه ای دارد. ضرورت پژوهش حاضر کشف رموز رنگ هایی بود که عطار از آن به زبان نمادین مفاهیم باطنی را تاویل کرده است. بازگشایی معنای رمزی رنگ های به کار رفته در چهار مثنوی عطار و رسیدن به معانی نهفته و عرفانی زمینه تازه ای برای درک معانی اشعار وی فراهم می کند. پرسش اساسی اینجاست کدام رنگ ها و با چه مفاهیم رمزی در اشعار شیخ عطار بازتاب داشته است؟ نگارنده در این جستار حین بررسی چهار منظومه عرفانی شاعر با رنگ های نمادین مواجه شد. این رنگ ها، سپید یا سفید، سیاه و کبود، نیلی یا فیروزه ای، زرد، سبز و سرخ بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عطار علاقه وافری به استفاده از زبان نمادین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی دارد. نمود حالات عرفانی از طریق زبان سمبلیک رنگ در مثنوی ها مخاطب را به عمیق ترین لایه های درونی عرفان کشانده است.رنگ ها در زبان شعری عطار با پیشینه اعتقادی، اساطیری، ادبی و عرفانی دارای تاویل های منفی و مثبت بودند.
    کلیدواژگان: مثنوی های عطار، نماد، رنگ، کارکرد عرفانی
  • راضیه یزدانی پور، ولی الله شجاع پوریان* صفحات 253-271
    تصویر همان تبلور معانی و اندیشه های بلند یک هنرمند ادبی است که در چارچوبی منسجم و نظامند، طراحی گشته و نمود عینی از تجربه شعری وی را به نمایش می گذارد. گرایش تاویلی عارفان و حکیمان ایرانی به هستی و پدیدارهای فراسوی آن و بهره گیری از زبانی تصویری برای گزارش «آنچه نادیدنی است» و خرد آدمی از دریافت معانی بیانی آن درمی ماند، بر همگان آشکار است. در همین راستا همواره اندیشمندان ایرانی در عرصه های گوناگون ادب عربی یکه تاز مفاهیم ناب عرفانی و حکمی بوده اند، تاجائیکه ادب عربی در زمینه عرفان خود را وام دار صاحب نظران ایرانی می داند؛ابوبکرارجانی ملقب به ناصح الدین، یکی از چهره های نامدار ادبی است که هم از نظر دانش عرفانی و فقهی و هم ادبی، جایگاه ویژه ای در دوره سلجوقیان و حکومت عباسی کسب نموده بود. وی در القای مضامین ناب عرفانی و حکمی خود با بهره مندی از عناصر تصویرپردازی همچون استعاره،آیرونی لفظی، پویایی تصویر شعری و مجاز در تلاش است تا مفاهیم عرفانی از قبیل: وحدت وجود، آفرینش هستی، تجرید و نفی و عشق الهی و خردوزی را به مخاطب خود انتقال دهد.در این پژوهش مفاهیم حکمی عرفانی همانند وحدت وجود، خلوص در عشق، آفرینش هستی و نفی و اثبات در دیوان ناصح الدین ارجانی به شکل هنرمندانه ای حضور یافته، و در مقاله حاضر با هدف شناخت بیشتر نسبت به این مفاهیم با تکنیک های بلاغی در تصویرپردازی، و معرفی شاعر ایرانی ناصح الدین ارجانی و تثبیت جایگاه وی به عنوان یکی از شاعران برجسته در عرصه مفاهیم حکمی و عرفانی که اشعارش محل استناد کتب بلاغی بوده، پرداخته شد. نگارندگان در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها می پردازند.
    کلیدواژگان: ناصح الدین ارجانی، عرفان، تصویر، حکمت
  • پروین رضایی* صفحات 273-285
    نور، یکی از موتیف های اصلی عرفان اسلامی را به خود اختصاص داده است. پیامبر(ص) بزرگ مردی است که به دل های مومنین اطمینان و آرامش ارزانی می دارد. او چنان شخصیتی است که حتی نویسندگان و فلاسفه غیرمسلمان را نیز تحت تاثیر تعالیم عالی خود قرار داده است. نوری عالمتاب است که فروغش همچنان پابرجاست. پیامبر(ص) نوری توام با سرور دین و انسان هاست. سیمای مبارکش، سرشار از عطوفت و محبت است. در این پژوهش، به روش تحقیق کتابخانه ای از سیمای حضرت محمد(ص)، در دیدگاه عرفانی با تاکید بر مولانا سخن می رود. مولانا با تشبیه نمودن سیمای معنوی نبی اکرم(ص) به آفتاب عالمتاب، نتیجه می گیرد که ختم رسل نور مطلق حق است که در کالبد بشری ظاهر شده است. به دیگر سخن، حقیقت نور محمدی است که واسطه فیض موجودات دیگر شده است.
    کلیدواژگان: نور، محمد(ص)، عرفان، مولوی
  • حمیده جمال زهی، بهروز رومیانی*، مصطفی سالاری صفحات 287-305
    ملک الشعرای بهار، از شاعران برجسته دوران مشروطیت و از نخستین شاعران اجتماعی سرا است که توانست نگرش اعتراضی را وارد شعر پارسی زمانه اش کند. در میان اشعار بیشمار بهار، بخش قابل توجهی به شعر عرفانی اختصاص داده شده که عمدتا با موضوع عشق و شهود و مکاشفه سروده شده است.
    ارزش اشعار عرفانی بهار به این خاطر است که آرایه های ادبی و رمزگرای عرفانی را در آن برهه از تاریخ ادبی که گرایش به سبک خراسانی تحت عنوان بازگشت ادبی به فراموشی سپرده شده بود، به ادب معاصر منتقل کرد و از طرفی محتوای عرفانی از جمله رویا و مکاشفه را به بستر شعر جدید معرفی کرد.
    در این پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به بررسی دو شاخصه تخیل و رویا در شعر بهار می پردازیم.
    کلیدواژگان: عرفان اسلامی، شعر، ملک الشعرای بهار، رویا، تخیل، نقد ادبی، بلاغت
  • اسدالله شفیع زاده *، توکل کوهی گیگلو، فاضل عباس زاده صفحات 307-324
    هدف از این تحقیق، انطباق قاعده «حرکت جوهری» ملاصدرا بعنوان مهمترین دیدگاه نظام فکری حکمت متعالیه با قواعد گره سازی هندسی در هنر و معماری اسلامی بر مبنای رویکرد تطبیقی وجود هم ارزی، تمثال و همانند ساختی، میان نظام جزئی و نظام کلی عالم (سلسله مراتب عالم) می باشد. در نگرش حکمت متعالیه ملاصدرا، وجود مبارک حق تعالی، حقیقتی واحد و شخصی است و تمامی پدیدارهای عالم امکان و کثرات، از یک وجود دارای مراتب شدت و ضعف و بر مبنای قاعده «وحدت تشکیکی وجود» که به واسطه «عشق» از مظهر اول (وجود منبسط) -که در عین وحدت دارای تمام کثرات است- جاری می گردد. در این پژوهش که به روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و با تلفیقی از دو رویکرد کمی (از نظریه به مصداق) و کیفی (از مصداق به نظریه) انجام گرفته است، به این نتیجه دست یافت که خصوصیات به کار گرفته شده در گره سازی هندسی که دارای سه مشخصه «قابلیت تکرار به شرط تکامل»، «قابلیت تطور وتبدل بواسطه نقوش ثانوی» و «توانائی حفظ وحدت و بقاء موضوع در عین کثرت نقوش» می باشند، تمثال و به مثابه بیان هنری قاعده «خلق مداوم و تکاملی» آفرینش عالم در دیدگاه عرفانی صدرالمتالهین شیرازی بوده و هدف هنرمند عارف در خلق صور بینهایت کثرت پذیر نقوش هندسی در گره سازی، نشان دادن خلق پیوسته و استکمالی مخلوقات در تجلیات الهی به صورت «لبس بعد لبس» بوده که به طریق نقش های بافته، متکثر و تکرارپذیر اشکال هندسی در فضاسازی معماری اسلامی بازآفرینی و خلق مجدد می گردد.
    کلیدواژگان: تجلی، حرکت جوهری، گره سازی، معماری اسلامی
  • فرهاد کاکه رش *، بابک پورقهرمانی صفحات 325-336
    سعدی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده قرن هفتم در تاریخ زبان و ادب فارسی و دوران ساز و تاثیرگذار در تحولات ادبی و فرهنگی بوده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینش های ادبی و فکری آثار سعدی نگریسته و جلوه های از جرم، تقصیر و توبه در آن ها باز نموده شود. هدف اصلی نگاه عرفانی به این موضوع و بررسی میزان مصداق آن درنگاه عرفانی سعدی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها در آثارسعدی بوده است. نتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد جرم، تقصیروتوبه به پیشگاه الهی بانگاه عرفانی سعدی، نمود فراوان داشته و زیباترین و لطیف ترین جلوه های آن در بوستان دیده و به فراوانی مورد تاکید قرار گرفته است و در نتیجه، با توجه به اندیشه اصلاح گرایانه سعدی و آموزه های عملگرایانه وی، توبه، عاملی مهم در جلوگیری از جرم و تکرار آن و بازپروری مجرم می تواند باشد.
    کلیدواژگان: سعدی، عرفان، جرم، تقصیر، توبه
  • زهرا کاشانی ها* صفحات 337-347
    در بین حکمای الهی تقسم عوالم وجود به سه عالم ماده، مثال و عقل مطرح است و بعضی غیر از این سه عالم (ماده، مثال، عقل)، عالم لاهوت را نیز به عوالم مذکور افزوده اند. در معرفت دینی با عنوان ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت تعبیر شده است و در عرفان، مرتبه ای بر این عوالم افزوده شده که جامع همه عوالم است که به کون جامع یا «انسان کامل» معرفی شده است. در دیدگاه عرفانی به جای اصطلاح عالم، اکثرا اصطلاح حضرت به کار رفته چرا که جهان هستی از دیدگاه عرفان، محضر خداست لذا اهل عرفان، عوالم وجود را به طور کلی در پنج حضرت معرفی کرده اند که به حضرات خمس مشهور است و در این میان حضرت کون جامع که همان انسان کامل است از ویژگی خاصی برخوردار است. این مقاله بر آن است که واکاویی داشته باشد از مراتب وجود در عرفان تا نحوه ارتباط این عوالم با حضرت حق تبیین گردد.
    کلیدواژگان: انسان کامل، مراتب وجود، کون جامع، عرفان، حضرات خمس