فهرست مطالب

نشریه مطالعات اقتصاد اسلامی
سال ششم شماره 1 (پیاپی 11، پاییز و زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/12/23
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عاطفه تکلیف صفحات 7-34
    این مقاله، نخستین کوشش در مطالعات اقتصادی به زبان فارسی در تحلیل نظریه بازتاب پذیری سوروس از منظر روش شناسی اقتصادی است. در این مقاله، تفاوت های اساسی بین علوم اقتصادی و تجربی از منظر مقایسه تطبیقی این نظریه با رویکردهای اقتصاد متعارف بررسی شده است. نظریه بازتاب پذیری ریشه در مدل ابطال پذیری پوپر دارد اما در عین حال کاربرد ابطال پذیری را در تحلیل های اقتصادی به شدت نقد می کند. بازتاب پذیری در تحلیل های اقتصادی منجر به الگویی یکتا و غیرقابل بازگشت می شود و لذا رفتار اقتصادی را تحت شمول قواعد ثابت و تغییرناپذیر قرار نمی دهد. این امر با رفتار فعالان اقتصادی در اقتصاد متعارف تفاوت اساسی دارد زیرا که فعالان در اقتصاد متعارف به مشاهده کنندگانی تقلیل یافته اند که صرفا به بررسی هزینه- فایده تصمیمات خویش بر اساس ارزیابی های عقلایی از بازار می پردازند. علی رغم کم توجهی اقتصاددانان به نظریه بازتاب پذیری، بر این نکته تاکید شده است که تلاش های سوروس به عنوان بزرگترین سفته باز تاریخ و ثروتمندترین معامله گر بازارهای مالی در نگارش چندین مجلد کتاب در تحلیل و نقد نظام اقتصاد سرمایه داری به ویژه از منظر کاستی های موجود در روش شناسی، می تواند جهت گیری های جدیدی را در نقد نظام اقتصاد سرمایه داری موجب شود.
    کلیدواژگان: جورج سوروس، نظریه بازتاب پذیری، روش شناسی اقتصادی، ابطال پذیری پوپر، اقتصاد متعارف
  • احمد شعبانی، عبدالمحمد کاشیان صفحات 35-60
    در حالی که نص صریح روایات دلالت بر آن دارد که زکات برای رفع فقر وضع گردیده و نصاب آن به گونه ای است که برای رفع فقر کفایت می کند، تحقیقات تجربی نشان می دهد که درآمد بالقوه زکات (بر اساس نظر مشهور فقهای شیعه) بسیار کمتر از آن است که بخواهد برای رفع فقر کفایت کند. برای پاسخ به این نوع تشکیک در کارایی زکات، فرضیه های متعددی مطرح گردیده است که این مقاله فرضیه ای جدید به آن ها می افزاید. فرضیه جدید دلالت بر آن دارد که «بر مبنای نظر برخی از فقها (و برخلاف قول مشهور)، مراد از نقدین در زکات موارد نه گانه، پولی است که مردم با آن مبادله انجام می دهند و لذا پول های امروزی مشمول زکات هستند؛ از این رو درآمد زکات به اندازه کافی بالا خواهد بود و برای رفع فقر کفایت می کند». این مقاله ضمن بیان آراء فقهای فریقین درباره زکات پول و نیز مبنا قرار دادن نظریه وجوب زکات پول، با استفاده از یک روش ابتکاری در تعیین مصداق نصاب و با استفاده از آمار سپرده های بانکی و میزان پول نقد، به برآورد ظرفیت بالقوه زکات پول در اقتصاد ایران می پردازد و میزان کارایی آن در رفع فقر را مورد آزمون قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر مبنای مانده سپرده های بانکی بخش خصوصی، میزان زکات بالقوه پول توانایی قابل توجهی در رفع فقر دارد و می تواند سطح مخارج دهک اول و دوم در نیازهای اساسی را به ترتیب به سطح زندگی دهک های دوم و سوم ارتقا دهد. ضمن اینکه نشان می دهد که زکات پول بر مبنای اسکناس و سکه در دست مردم توانایی چندانی ندارد. این تحقیق برای سال های 1387 تا 1389 صورت پذیرفته است.
    کلیدواژگان: زکات، ظرفیت بالقوه، رفع فقر، پول، جمهوری اسلامی ایران
  • غلامرضا مصباحی مقدم، مهدی رعایایی، مهدی همتیان صفحات 61-90
    در اقتصاد سکولار از عوامل رشد اقتصادی مانند آموزش نیروی انسانی و انباشت مهارت ها، ایجاد و توسعه سرمایه فیزیکی، استفاده از فناوری های پیشرفته و نرخ بالای بهره وری و نیز سرمایه اجتماعی یاد شده است. اما هنوز کشورهای زیادی هستند که با داشتن همین عوامل در دست یافتن به رشد همه جانبه با مشکلات اساسی دست به گریبان هستند و در تاریخ نیز ملت هایی بوده اند که با در اختیار داشتن همه عوامل مادی رشد و پیشرفت، دچار عقب گرد و شکست شده اند.
    از منظر قرآن کریم خداوند برای اداره جهان دو سازوکار در اختیار دارد، سازوکار جهان مادی و مشهود و سازوکار جهان غیب و غیر مادی و این دو سازوکار روی هم تاثیر می گذارند. آنچه بشر از راه کشف علمی بدان دست می یابد سازوکار جهان مادی و محسوس است، اما سازوکار جهان غیب از طریق وحی به انسان می رسد. مولفه های غیر مادی رشد اقتصادی از گروه دوم هستند که باید با استفاده از وحی الهی بدان دست یافت. در این مقاله در صدد طرح آثار مولفه هایی از قبیل ایمان و تقوا، شکر، اقامه حدود و احکام الهی، استغفار و توبه و استقامت در راه حق بر روی رشد اقتصادی هستیم.
    کلیدواژگان: رشد، پیشرفت، سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، قرآن کریم
  • حمید تابلی، اسما کوچک زاده صفحات 91-106
    اسلام معتقد است آنچه دوام و بقای هر حکومتی وابسته به آن است، ایجاد زمینه های بسط عدالت در جامعه است؛ و از لوازم اصلی حرکت به سوی رشد و کمال، از بین بردن فقر و تبعیض در جامعه و ایجاد وسعت در معیشت برای زندگی مردم است و برای برقراری عدالت در جامعه، رشد و توزیع باید در کنار هم حرکت کنند. از این رو هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر توزیع درآمد در 8 کشور اسلامی عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی دوره 1990-2010 می باشد. از این رو از متغیرهای ضریب جینی، سهم درآمد مالیاتی از تولید ناخالص داخلی، سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی، درآمد سرآنه و تورم استفاده گردید و مدل نهایی با استفاده از روش داده های ترکیبی برآورد شد. طبق نتایج به دست آمده فرضیه کوزنتس در میان کشورهای اسلامی قابل رد نیست.
    کلیدواژگان: توزیع درآمد، کشورهای اسلامی، روش داده های ترکیبی، سازمان کنفرانس اسلامی
  • حسن کیایی، حمید ابریشمی، حسن سبحانی صفحات 107-131
    رشد قابل ملاحظه صنعت بانکداری اسلامی درسال های اخیر موجب شده است تا مطالعات زیادی در مقایسه عملکرد نسبی بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف صورت پذیرد. این مقاله با استفاده از روش بهینه سازی پویای تصادفی، به عنوان یک رویکرد جدید، سعی دارد عملکرد بهینه بانکداری اسلامی را با بانکداری متعارف مورد مقایسه قرار دهد. بدین منظور، تغییرات اعطای تسهیلات، هم در بانکداری اسلامی و هم در بانکداری متعارف، به عنوان یک قید تصادفی که از فرایند پرش- انتشار تبعیت می کند در نظر گرفته شده است. همچنین، در طراحی تابع هدف برای بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف سعی شده است تا تفاوت این دو سیستم لحاظ شود. حل مساله بهینه سازی، یک معادله دیفرانسیل تصادفی برای هرکدام از مدل های بانکداری اسلامی و متعارف به دست می دهد که شبیه سازی آن ها امکان مقایسه عملکرد بهینه این دو نظام را فراهم می کند. به منظور ایجاد شرایط برابر در شبیه سازی، پارامترهای معادلات دیفرانسیل تصادفی برای هر دو مدل یکسان در نظر گرفته شده است. براساس نتایج به دست آمده، عملکرد بهینه بانکداری اسلامی در اعطای تسهیلات و جذب سپرده در سطوح بالاتری نسبت به عملکرد بهینه بانکداری متعارف قرار می گیرد. تحلیل حساسیت نتایج نسبت به پارامترهای مدل نشان می دهد از میان پارامترهای مختلف بیشترین تاثیر به پارامتر نرخ سود تسهیلات مربوط می شود به نحوی که کاهش نرخ ارائه تسهیلات در هر کدام از سیستم های بانکداری، موجب برتری عملکرد بهینه آن سیستم در اعطای تسهیلات خواهد شد.
    کلیدواژگان: بانکداری اسلامی، بانکداری متعارف، عملکرد بهینه، بهینه سازی تصادفی، فرآیند پرش، انتشار
  • مهدی صادقی شاهدانی، حمیدرضا مقصودی، مصطفی رشیدی طغرالجردی صفحات 133-157
    حد مصرف بهینه از مسائلی است که سال هاست در مکاتب مختلف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. «رهبانیت در مصرف»، «مصرف حداکثری به منظور حداکثرسازی لذت و مطلوبیت افراد، سازمان ها و جوامع» و «مصرف حد میانه» و «حد مصرف عقلانی» از پیشنهاداتی است با توجه به انگیزه ها و اهداف مکاتب مختلف توسط نظریه پردازان مطرح شده است. از این رو شناسایی ابعاد مدل بهینه مصرف از دیدگاه اسلام، جایگاه ویژه ای دارد.
    این تحقیق در صدد آن است که با بررسی منابع اسلامی، گونه های مختلف شاخص های مصرفی تایید و یا رد شده از دیدگاه اسلام را بررسی کرده و محدوده مصرف عقلانی در این مکتب را معرفی کند. لذا سوالی که در این نوشتار به دنبال رسیدن به پاسخ آن هستیم این است که محدوده مصرف عقلانی در اسلام چگونه است.
    استراتژی این پژوهش کیفی و روش استفاده شده در آن تحلیل تماتیک است و متون و اسناد کتابخانه ای در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت مدل مفهومی استخراج شده، در سه محور مصرف افراطی، مصرف عقلانی و مصرف تفریطی به همراه مولفه های آن ها معرفی شده است. مولفه های مصرف افراطی عبارت از اسراف، تبذیر، اتراف، اضاعه و حرص، مولفه های مصرف متعادل عبارت از عدالت، انصاف، قوام، قناعت و شکر و مولفه های مصرف تفریطی عبارت از اقتار، بخل و امساک، لئامت و عسر و حرج می باشند. جهت دستیابی به این مولفه ها، شریعت اسلامی قواعدی را مورد استفاده قرار می دهد که این قواعد عبارتند از قاعده نفی عسر و حرج، قاعده لاضرر و قاعده عدم افراط و عدم تفریط.
    کلیدواژگان: مصرف، حد عقلانی، مدلسازی مفهومی، افراط، تفریط
|
  • Atefeh Taklif Pages 7-34
    This paper is the first attempt in economic literature in Iran toward the analysis of Soros Reflexivity theory from an economic methodological point of view. In this paper، the basic differences between economic and physical sciences are examined using a comparison between this theory and the prevailing approach in the mainstream economics. Reflexivity theory is based upon Popper’s falsification model، and at the same time criticizes strongly its application in economic analysis. Reflexivity in economic analysis leads to a unique and irreversible model، hence does not render economic behavior to fixed and rigid schemes. This is in sharp contrast to the behavior of economic agents in mainstream economics، which are reduced nearly to observers dealing with cost-benefit analysis of their decisions based on rational evaluations of markets. Despite the impassive attitude of economists in general to the reflexivity theory، this paper underlines the fact that Soros’s attempts، as the greatest speculator in the history and the most prosperous trader in financial markets، in writing a number of books in criticizing capitalism especially with regard to its methodological shortcomings، has produced new directions in the critical analysis of capitalism.
    Keywords: George Soros, reflexivity theory, economic methodology, Popper's falsification, mainstream economics
  • Ahmad Shabani, Abdolmohammad Kashian Pages 35-60
    While the Islamic texts imply that Zakat is sufficient for poverty alleviation، the empirical researches show that the amount of Zakat is insufficient to remove poverty. To answer to these debates، different hypotheses are suggested. One of them is that zakat has been imposed only on gold، silver، wheat، barley، dates، raisins، cow، sheep، camel (according to the idea of prominent Jurisprudents of Shia)، but the interpretation of gold and silver is different and can be generalized to the money. By this interpretation we can answer that doubt. This research evaluates the idea of Shia and Sunni Jurisprudents and calculates the potential capacity of Zakat on money and examines its sufficiency to eliminate poverty. The results show that Zakat on money calculated according to bank deposits of the private sector is considerable but that of coins and banknotes in not.
    Keywords: Zakat, potential capacity, poverty Elimination, money, Islamic Republic of Iran
  • Gholamreza Mesbahi Moghadam, Mahdi Roayaei, Mahdi Hematian Pages 61-90
    In the conventional secular economics the main factors of economic growth include: education، skills accumulation، creation and expansion of physical capital، using high-level technologies، achieving a great level of productivity and social capital. However، there are quite a few countries that are facing principle problems though they all have the above-mentioned factors. In addition، historically، there were nations that faced severe failure while having all of the required material elements of growth. From the perspective of holy Quran، the divine God do have two mechanisms to manage the world; one material and one non-material; these two do influence each other. What the human being achieve، using scientific approach، is just the material mechanism but the non-material mechanism can be fulfilled only thorough inspiration. The non-material components of economic growth are related to the second mechanism and should be found from the divine inspiration. In this paper، we try to discuss the effects of non-material components (like: Iman، Taqva، Shokr، Iqamah of Hudud، Istighfar، Tubah and Estiqamah) on the economic growth.
    Keywords: growth, progress, human capital, physical capital, holy Quran
  • Hamid Taboli, Asma Kouchakzadeh Pages 91-106
    Islam believes that it is related to the stability and survival of any government in the field of Justice and the main components toward the development and perfection of society and the eradication of poverty and discrimination in the area of livelihood for the people living for equity in the distribution of population growth should move in together. The purpose of this study is to investigate the factors affecting the distribution of income in 8 members of the OIC over the period 2010-1990. The Gini coefficients, the share of tax revenue in GDP, the share of government spending in GDP, per capita income and inflation rate were used as the independent variables and the final model was estimated using panel data. The results showed that the Kuznets hypothesis among Muslim countries can not be ruled out.
    Keywords: income distribution, Islamic countries, panel data, OIC
  • Hasan Kiaee, Hamid Abrishami, Hasan Sobhani Pages 107-131
    Considerable growth of Islamic banking industry during recent years makes it more interesting for researchers، to compare relative performance of Islamic banking system and its conventional counterpart. This paper، as a new approach، tries to compare optimal performance of these systems using stochastic optimal control. It is supposed that the loan mechanism، in both Islamic and conventional banking systems، follows the jump-diffusion stochastic process. Also، for the construction of the objective function in each model، the characteristics of Islamic and conventional banking systems are taken into account. Simulating stochastic differential equations، derived by solving the stochastic optimization problem in each system، enable us to compare the optimal performance of two banking systems. To create comparable situation، we assumed similar parameters for differential equations in both systems. According to the simulation results، the optimal performance of loans and deposits in Islamic banking are superior to ones in conventional banking system. Sensitivity analysis of the results to assumed parameter values show that the loan profit or interest rates are the most effective parameters، in such a way that، declining banking rates in each system could change the performance in favor of that system.
    Keywords: Islamic banking, conventional banking, optimal performance, stochastic optimization, jump, diffusion process
  • Mahdi Sadeghi Shahdani, Hamidreza Maghsudi, Mostafa Rashidi Toghrolgerdi Pages 133-157
    The optimal level of consumption is one of the issues that have been discussed for a long time in different school of thoughts. «Monkish consumption»، «maximum consumption to maximize pleasure and utility of people، organizations and societies»، «the average level of consumption» and «the rational level of consumption» are some of the suggestions that have been proposed by different theorists regarding diverse incentives and goals of school of thoughts. Therefore، it is of high importance to evaluate the dimensions of the optimal model of consumption considering the Islamic view. Focusing on the Islamic sources، this paper tries to evaluate different kinds of consumption indices from the Islamic point of view and shed lights on the limits of rational consumption in Islam. Considering this، the question that we try to answer in this research is that: “what is the area of rational consumption level in Islam?”. The strategy of this research is qualitative and the methodology used is of thematic nature. In addition، different sources and books are reviewed in this regards. Finally the extracted conceptual paper is presented in three areas which are: extremist consumption، rational consumption and non-extremist consumption. In each of these، their main components are introduced. The components of the extremist consumption include: Israf، Tabzir، Etraf، Izaee and Hers; The components of the rational consumption are: Justice، Fairness، Qavam، Qanaah and Shokr and finally the components of non-extremist consumption include: Iqtar، Bokhl، Imsak، Leamah، Osr and Haraj. To reach this end، the Islamic Shariah uses some rules including: no Osr and Haraj، no Dharar and no extreme behavior.
    Keywords: consumption, rational limit, conceptual modeling, extreme consumption, moderation