فهرست مطالب

فصلنامه روابط خارجی
پیاپی 11 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/07/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرهاد قاسمی صفحه 7
    اصولا کنترل تسلیحات و طراحی رژیم های امنیتی جهانی و منطقه ای، به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات استراتژیک مطرح است. در این راستا در سیاست بین الملل و مطالعات خاورمیانه، پرسش های متعددی ازجمله موانع شکل گیری چنین رژیم هایی مطرح است. این پژوهش، ثبات استراتژیک و تعادل سیستمی را به عنوان متغیرهای علی شکل گیری رژیم های امنیتی فرض می کند و بر این باور است که تعادل سیستمی و ثبات استراتژیک، ازجمله شرایط ضروری شکل گیری رژیم های کنترل تسلیحات بوده و بر این نکته تاکید دارد که عدم تعادل ساختاری، ناموزون بودن قدرت، مداخله قدرت های مداخله گر، چرخه جهانی قدرت و پیوند آن با منطقه و درنتیجه بی ثباتی استراتژیک ناشی از آنها، ازجمله موانع شکل گیری و پایداری رژیم کنترل تسلیحات منطقه ای خاورمیانه است.
  • ناصر هادیان، شانی هرمزی صفحه 49
    سیاست کاهش تسلیحات هسته ای امریکا و تاکید بر سلاح های متعارف ازجمله سیستم دفاع موشکی و نقش آن در بازدارندگی هسته ای، پرسش های بسیاری را در مورد اهداف و پیامدهای استقرار این سیستم به وجود می آورد. ازجمله این پرسش ها آن است که آیا اساسا این سیستم قادر به ایجاد بازدارندگی هسته ای می باشد و همچنین استقرار آن، چه تاثیری می تواند بر رفتار امنیتی نظامی سایر کشورها و به طور مشخص جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. بر این مبنا پرسش اصلی مطرح در این نوشتار آن است که آیا سیستم دفاع موشکی، قادر به ایجاد بازدارندگی هسته ای است؟ فرضیه ای که آزمون می شود این است که سیستم دفاع موشکی نه تنها نمی تواند نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد بازدارندگی هسته ای ایفا کند بلکه در بعد پیامدها، می تواند به مسابقه تسلیحاتی دامن زند و سطح ناامنی و بی ثباتی را افزایش دهد. تحریک دشمنان و رقبای اصلی، تحریک حلقه های پیرامونی دشمنان و رقبای اصلی، بازگشت جریان تحریک به نقطه آغازین و احتمال برداشت تهاجمی به جای برداشت تدافعی ازجمله مسائلی است که در بخش پیامدها به آن پرداخته می شود. ازآنجا که امریکا یکی از اهداف تقویت سپر دفاع موشکی خود در اروپا را مقابله با حمله احتمالی ایران مطرح می کند، در پرسش فرعی چنین عنوان می شود که استقرار سیستم دفاع موشکی از سوی ایالات متحده چه تاثیری می تواند بر رفتار امنیتی نظامی ایران بگذارد؟ در این مقاله چنین ادعا می شود که استقرار این سیستم به دریافت ناامنی از سوی ایران دامن می زند و ایران را به سمت اتخاذ «استراتژی متقابل دفاعی» و یا «استراتژی متقابل تهاجمی» سوق می دهد. به عبارت دیگر چه استراتژی امریکا در این اقدام تدافعی باشد چنان که خود مدعی آن است و چه تهاجمی آنچه ایران و برخی از کشورها از آن برداشت می کنند تهدید علیه امنیت کشور است و راهکاری که در قبال آن اتخاذ می شود «استراتژی متقابل» است.
  • حسین سلیمی صفحه 75
    اکثر نظریه های موجود در حوزه روابط بین الملل مبتنی بر انسان شناسی معینی است. از این رو برای فهم روابط بین الملل از دیدگاه اسلامی در گام نخست باید به درک انسان شناسی مندرج در منابع اسلامی پرداخت. معمولا در بسیاری از نظریه های روابط بین الملل برای مبانی انسان شناختی استدلال و یا شواهد تجربی معینی ارائه نمی شود و این نگرش ها بر برداشت ها و فهم عمومی نظریه پردازان بنا می شود. اما در نگرش اسلامی به نظر می رسد شواهد مشخص و روشنی برای انسان شناسی وجود دارد که با اتکا به آنها می توان به درک معینی از بنیاد جامعه و سیاست رسید. در این مقاله کوشش شده است با اتکا به آیات قرآن که مهم ترین منبع شناختی اسلام است، نگرش انسان شناختی اسلامی و نیز ماهیت جامعه و ارتباطات بین جوامع استخراج شود. این بررسی نشان می دهد که براساس آنچه در قرآن کریم آمده است، انسان موجود شرور و تعارض طلب نیست و با سرشتی مشترک و ریشه هایی یکسان، جانشین و حامل روح الهی در این جهان است. به تعبیر قرآن کریم جوامع انسانی برای معارضه و ستیز با یکدیگر خلق نشده اند و تفاوت در جوامع برای شناخت بیشتر و تعامل مثبت میان آنها بوده است. از این نظر با اتکا به انسان شناسی و دیگر مفاهیم قرآنی نمی توان به مانند واقع گرایی که هنوز جریان غالب در فهم روابط بین الملل است، محیط زندگی بین المللی را محیطی تعارض آمیز دانست.
  • سید محمدکاظم سجادپور، زینب رفعتی آلاشتی صفحه 113
    رابطه بین بهداشت، سیاست خارجی و امنیت بین المللی چگونه قابل تجزیه وتحلیل است؟ در دو دهه گذشته در مباحث سیاست خارجی، موضوعات بهداشتی از توجهی روزافزون برخوردار شده اند. رابطه سیاست خارجی و بهداشت از لحاظ امنیتی از سه منظر قابل بررسی است: نخست، گسترش مفهوم امنیت بین المللی و قرار گرفتن موضوعات بهداشتی در حوزه امنیتی است؛ پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 گستره موضوعات امنیتی شامل مسائل زیست محیطی، اقتصادی و بهداشتی نیز شده است. مسئله دوم اثرات غیرمستقیم بهداشت بر امنیت جوامع است. از آنجا که بیماری ها بر ساختار جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی جامعه تاثیری شگرف دارند، موجب بروز بحران می شوند و این بحران ها تهدیداتی امنیتی در داخل کشورها ایجاد می کند که این به نوبه خود در عرصه مناسبات خارجی انعکاس می یابد و سوم آنکه با توجه به عصر جهانی شدن و وابستگی متقابل کشورها، تهدید امنیت و صلح در یک منطقه یا کشور تهدیدی برای تمامی کشورها محسوب می شود و مقابله با تهدیدات امنیتی برای تمامی کشورها در حوزه منافع حیاتی قرار می گیرد، درنتیجه دولت ها ناچار به همکاری در این زمینه شدند. ازاین رو، ارتقای بهداشت جهانی که هدفی بلندمدت است باید در سطوح بین المللی، منطقه ای و ملی به صورت مداوم پیگیری شود. بدین ترتیب مسائل بهداشتی که امری داخلی محسوب می شد، در دستورکار سیاست خارجی کشورها قرار گرفت.
  • حسین دهشیار صفحه 143
    در طول تاریخ مدرن افغانستان که مبدا تشکیل آن به شکل گیری امپراتوری دورانی در 1747 برمی گردد، اکثر رهبران این کشور تلاش فراوانی برای استقرار یک حکومت مرکزی مقتدر و قدرتمند را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده اند. این کوشش ها را در قالب سه الگوی متفاوت می توان دسته بندی کرد. این سه الگو سیاست یکپارچگی کم عمق، سیاست یکپارچگی ژرف و سیاست یکپارچگی ژرف مدنی است. هریک از این سه الگو در عملکرد رهبر یا رهبران خاصی متجلی شده اند. احمدشاه، سمبل سیاست یکپارچگی کم عمق، امان الله خان، هویت بخش سیاست یکپارچگی ژرف مدنی و دوست محمد خان و امیر آهنین، نماد سیاست یکپارچگی ژرف هستند. هریک از این رهبران، شیوه ها و رهیافت های خاصی را پیشه ساختند تا سیاست درنظرگرفته شده را پیاده سازند؛ اما تمام تلاش ها در راستای حیات دادن به یک حکومت مرکزی مقتدر و نافذ که تمام کشور را در اختیار داشته و نظم و سامان دهی روابط اجتماعی را در کنترل خود داشته باشد به درجات متفاوت با ناکامی روبه رو شده است. بحران افغانستان که ماهیتی مزمن دارد باید در بستر تاریخی حیات بخش این سیاست ها درنظر گرفته شود.
  • نوذر شفیعی، حسین درجانی صفحه 167
    هدف اصلی این مقاله ارائه برداشتی نوین از نظریه روابط بین الملل براساس ذخیره واژگانی و محتوایی این علم در میان دانش پژوهان ایرانی رشته روابط بین الملل با رویکردی جدید به نام کاربردگرایی است. تاکید بر معنای نظریه و فرانظریه در روابط بین الملل و تعیین شاخص های کاربردگرایی متاثر از آنچه در نوشته های اخیر نظریه پردازان روابط بین الملل رویکرد عمل گرایانه به نظریه خوانده می شود، بستری پژوهشی و تحقیقی است تا با اتکا به آن رهیافت کاربردگرایی در روابط بین الملل به صورتی روشن و هدفمند بررسی شود. نگارندگان مقاله حاضر بر این باور هستند که در پژوهش ها و نوشته های محققان ایرانی روابط بین الملل می توان نشانه هایی از مفاهیم نظری جدید روابط بین الملل را یافت. کاربردگرایی و مؤلفه های آن برآیند چنین دیدگاهی است که نگاه متدولوژیک رهیافت مطالعات ایرانی روابط بین الملل را نشان می دهد.
  • ابراهیم عباسی، مجید رنجبردار صفحه 195
    ایران ازجمله کشورهایی است که نقش عمده ای در نوسازی سیاسی و اقتصادی افغانستان داشته است. این نقش که در دهه چهل و پنجاه شمسی به صورت کمک های خارجی بود، در دهه 1380 با اعطای کمک بلاعوض و حضور مستقیم در صدور خدمات فنی و مهندسی همراه شد. کنفرانس توکیو در سال 2002 برنامه توسعه افغانستان را ارائه کرد و کشورهای مختلف متعهد به پرداخت بیش از پانزده میلیارد دلار به صورت وام و کمک های بلاعوض برای توسعه افغانستان شدند. ایران نیز 250 میلیون دلار کمک بلاعوض به آن کشور در چهارچوب تعریف پروژه های مختلف اختصاص داد. از آنجا که مبنای کنفرانس توکیو، بازسازی افغانستان از مسیر کمک های خارجی بود، مباحث نظری این مقاله به دیدگاه های اقتصاد توسعه در مورد اهمیت کمک های خارجی برای بازسازی و تشکیل سرمایه در کشورهای جهان سوم ازجمله افغانستان می پردازد. هدف این مقاله مستندسازی حضور ایران در افغانستان و تاثیر این حضور بر اقتصاد دو کشور است. فرض مهم مقاله حاضر تاثیر مثبت کمک های ایران در شکل دهی به بازسازی زیرساخت های افغانستان و افزایش حجم مبادلات و سرمایه گذاری ایران در آن کشور است. مقاله در دو بخش مباحث نظری، مشارکت کشورهای جهان در بازسازی افغانستان و نحوه، علل و آثار مشارکت ایران در بازسازی افغانستان و آثار اقتصادی آن ارائه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد استراتژی خاصی بر تخصیص این کمک های حاکم بوده و کمک های ایران نیز ضمن کمک به بازسازی افغانستان، باعث شکل دهی به زیرساخت های روابط دو کشور، افزایش حجم مبادلات و سرمایه گذاری های فیمابین، فراملی شدن شرکت های ایرانی و کسب تجربه ناشی از حضور در بازسازی یک کشور خارجی شده است.
  • علی امیدی، فاطمه رضایی صفحه 231
    نگاهی کوتاه به اقدامات ترکیه در سال های اخیر و به ویژه از سال 2002 تا کنون (پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه)، به روشنی تغییرات در سیاست خارجی ترکیه را نشان می دهد. آنکارا بی وقفه در مسیر رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصه روابط بین الملل در حرکت است و نمود آن را در گسترش روابط این کشور با کشورهای اسلامی و خاورمیانه می توان مشاهده کرد. این سیاست آنکارا «نوعثمانی گرایی» نامیده شده است. ترکیه پس از چند دهه گرایش یک جانبه به غرب، اکنون راه میانه و سیاست متعادل تری را در قبال همسایگان و خاورمیانه در پیش گرفته و متناسب با منافع ملی خود، روابطش را با جهان اسلام و غرب گسترش می دهد. ترکیه خواستار قرار گرفتن در رده 10 قدرت نخست جهان تا سال 2023 است و تلاش های سال های اخیر این کشور برای برقراری رابطه متوازن با قدرت های جهانی، قطبیت در جهان اسلام و فیصله مسائل با همسایگان را می توان در این راستا تحلیل کرد. مقاله حاضر تلاش دارد تا مؤلفه های این تغییر سیاست آنکارا را با توجه به رهیافت سازه انگاری تحلیل کند و تاثیر آن را بر خاورمیانه، به ویژه ایران مورد واکاوی قرار دهد. نگارندگان مقاله حاضر بر این باورند که با توجه به پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن 2011، سیاست خارجی جدید ترکیه موسوم به نوعثمانی گرایی کماکان سرلوحه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های این کشور قرار خواهد داشت.
|
  • Farhad Ghasemi Page 7
    Arms control and designing of global and regional security regimes are the most important issues in the field of strategic studies. This article proposes that strategic stability and systemic equilibrium are causally related to the formation of security regimes. In international politics and Middle East studies, several questions about barriers to the formation of such regimes have been posed. In this respect and given his assumptions, the author argues that systemic equilibrium and strategic stability are necessary conditions for the establishment of an arms control regime in the Middle East. Then, the author emphasizes that the main obstacles to the formation and sustainability of an arm control regime in the region are structural disequilibrium, imbalance of power, intervention of intrusive powers, global cycles of power and their linkage to this region as well as the strategic instability caused by these variables.
  • Nasser Hadian, Shani Hormozi Page 49
    The possibility of a U.S. missile defense system deployment in Poland and the Czech Republic and its potential to enhance deterrence in general, and vis-à-vis Iran in particular, has generated important debates within the Iranian security and military establishment and elites. It is argued that even if U.S. officials announce that the measure is defensive in nature, the Iranian security and defense establishment as well as elites would perceive it as an offensive measure that can threaten Iran's national security environment. It can easily lead to a perception of insecurity in Iran that would pave the way for the embracing of a "Counter Offensive Strategy". This strategy, it is argued, has the potential to enhance Iran's deterrence capability and reduce the effectiveness of U.S. deterrence. Considering the already unreceptive context of Iran-U.S. relations and the predispositions of officials in Tehran and Washington for misperceiving the intentions of one another, this strategy creates an atmosphere that would be conducive for adopting counter measures which are not necessarily helpful for managing bilateral ties and may involve other regional actors as well.
  • Hossein Salimi Page 75
    Most existing theories in the field of international relations are based on a particular anthropology. Therefore, to understand international relations from an Islamic point of view, the author argues one should first understand the anthropology inscribed in Islamic sources. Usually, in many theories of international relations, no argument or empirical evidence are provided for anthropological foundations and these attitudes are constituted based on theorist's perceptions and general understanding. But in the Islamic attitude, it seems that there is clear evidence of anthropology on the basis of which we can reach a certain understanding of the foundation of society and politics. This article tries to find the Islamic anthropological attitude as well as the nature of society and communication between societies, relying on Qur’anic verses which are the most important sources to gain knowledge about Islam. This article shows that according to what is stipulated in the Qur’an, human beings are not evil and aggressive, but have a common origin and carry the spirit of God. According to the Qur’an, human societies are not created to fight each other and their differences contribute to positive integration among them. For this reason, based on anthropology and Qur’anic concepts, the author argues that one cannot consider the arena of international relations as an environment replete with conflict.
  • Seyyed Mohammad Kazem Sajjadpour, Zainab Rafati Alashti Page 113
    How can the relationship between health, foreign policy and health be analyzed? In response to this question, this article agrees that during the last two decades, health-related issues have entered the minds of international security and foreign policy analysts. In this sphere, three distinctive phenomena are noticeable: 1) the extension of the concept of international security to health along a set of other issues such as environment, 2) health has caused domestic instability in some developing countries with foreign and security ramifications at regional and global levels, and 3) states have expanded bilateral and multilateral health cooperation due to increased international interdependence, which is the reason behind the increasing impact of health on international security.
  • Hossein Daheshiar Page 143
    Throughout the modern history of Afghanistan, which dates back to the establishment of the Durrani Empire in 1747, most Afghan leaders have tried to form a strong central government. These efforts could be divided into three different models: shallow integration policy, deep integration policy and deep civil integration policy. Each of them has been crystallized by a particular leader or leaders. Ahmad Shah is the symbol of shallow integration policy. Dust Mohammad Khan and the Iron Amir are the symbol of deep integration policy, while Amanullah Khan is the man who introduced deep civil integration policy. All of them adopted their own particular approaches to implement the envisioned policy. Yet, all efforts to create a strong central government controlling social relations and establishing order, to different extents, have failed. The author argues that the Afghan crisis, along with its endemic nature, should be addressed in the historical context of these policies.
  • Nozar Shafiee, Hossein Darjani Page 167
    This article presents a new approach in the theory of international relations based on experiences of Iranian scholars in terms of terminology and content. It is called functionalism and has been influenced by a pragmatist approach to theory with emphasis on the meaning of theory and meta theory in the field of international relations. The authors believe that we can find some traces of new theoretical concepts in the field of international relations in the works of Iranian scholars. Functionalism and its components represent the methodological view of the Iranian approach to international relations.
  • Ebrahim Abbassi, Majid Ranjbardar Page 195
    Iran has played a great role in the political and economic modernization of Afghanistan. In the 1960s and 1970s, Iran gave foreign aid, and in the first decade of the 21 century, it gave grants and directly exported technical and engineering services to Afghanistan. In 2002, Tokyo Conference participants defined a plan for the development of Afghanistan. At the conference, various countries committed themselves to give more than £15 billion to Afghanistan in loans and grants. Iran also allocated £250 million in the framework of projects as grants for the reconstruction of Afghanistan. The article examines theories of economic development and the role of foreign aid in the reconstruction of developing countries, including Afghanistan. The main aim of the author is to document and analyze Iran’s role in this process. The author’s primary hypothesis is that the impact of foreign aid, including Iranian assistance with reconstruction, has increased the volume of trade and investment between Tehran and Kabul. The article has two sections: the first one features a discussion about theoretical issues while the second section studies economic reasons, processes and consequences of Iran's participation in the reconstruction of Afghanistan.
  • Ali Omidi, Fatimah Rezaei Page 231
    A brief look at Turkey's actions in recent years, especially since 2002 (after the coming to power of the Justice and Development Party), clearly shows changes in the country’s foreign policy. Ankara is moving towards an improved status in the Islamic World and international scene by expanding its relations with Islamic countries situated in the Middle East. This policy has been termed as “Neo-Ottomanism”. Turkey, after pursuing a West–oriented policy for several decades, has adopted a more moderate policy towards its neighbors and Middle East, aiming at expanding its relations with the Islamic world and the West in accordance with its national interests. Turkey is trying to become one of the top ten powers in the world by 2023. Hence, its recent efforts to establish balanced relations with great powers, obtain leadership in the Islamic world, and settle disputes with its neighbors could be analyzed along these lines. This article seeks to analyze the shift in Ankara's policy based on a constitutionalist approach as well as explore its impact on the Middle East and Iran in particular. The authors believe that given the victory of the Justice and Development party in the June 2011 elections, Neo-Ottomanism will continue to guide Turkey’s actions in the international arena.