فهرست مطالب

پیام باستان شناس - پیاپی 24 (پاییز و زمستان 1394)

نشریه پیام باستان شناس
پیاپی 24 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/21
  • تعداد عناوین: 8
|
  • میثم نیک زاده *، حسین صدیقیان صفحه 1

    استان خراسان جنوبی از منظر  مطالعات باستان شناسی پارینه سنگی منطقه ناشناخته است. شهرستان خوسف به عنوان یکی از شهرستان های این استان که در بخش های غرب تا جنوب غربی آن در حاشیه شمال شرقی کویر لوت واقع شده، در بهار سال 1393 با هدف شناسایی تمامی آثار فعالیت های گذشته انسان در منطقه، مورد بررسی باستان شناختی قرار گرفت. بررسی به صورت غیر پیمایشی صورت گرفت و منتج به شناسایی 238 اثر و محوطه باستان شناختی از دوران پیش از تاریخ تا دوره اسلامی متاخر گردید. گرچه عمده آثار شناسایی شده شامل محوطه ها و بناهای مذهبی، نظامی، مسکونی و عام المنفعه دوران اسلامی (عمدتا متاخر) بود و شواهد دوره پیش از تاریخ در میان یافته ها بسیار اندک و ضعیف، اما در شش محل بقایایی سطحی که احتمالا به دوره پارینه سنگی میانی تعلق دارند، مورد شناسایی قرار گرفت. محوطه های مزبور در بخش های تپه ماهوری شرق شهرستان خوسف قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این یافته ها، مقاله حاضر به معرفی و مطالعه مقدماتی دست افزارهای سنگی گردآوری شده از این محوطه ها پرداخته است.

    کلیدواژگان: خراسان جنوبی، شهرستان خوسف، بررسی باستان شناختی، دوره پارینه سنگی میانی، حاشیه شمال شرقی کویر لوت
  • عباس یلوه ای* صفحه 11

    پس از وقوع اولین تحول فرهنگی انسان در حدود 40 هزار سال قبل در اروپا، دومین تحول در حدود 10-12 هزار سال قبل، در نقاطی از آسیای جنوب غربی آغاز شد. این دگرگونی اغلب با عناوین نه چندان بامسمایی مانند «نوسنگی»، «انقلاب نوسنگی»، «فرآیند نوسنگی شدن»، «انقلاب کشاورزی»، «انقلاب نمادها» و امثال آن شناخته شده، اما مضامین تحول مذکور و متغیرهای دخیل در آن در متنوع تر از آن بوده اند که آن را محدود به یک قلمروی خاص فنی، معیشتی یا رفتاری نماییم. تفکر سنتی در باستان شناسی پیش از تاریخ، عوامل اقلیمی و زیست محیطی را علت اصلی این رویداد معرفی می کند، اما بن بست های ایجاد شده در برابر این تبیین ها و در برابر دیگر دیدگاه های نوینی که تحلیل های یک جانبه ارایه می کنند، ضرورت یک بازنگری در دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ را مطرح می سازد. از «دیدگاه انرژیک»، متغیرهایی از قبیل حدود ژنتیک فردی، انرژی آموزشی-انگیزشی افزایش یافته، شبکه های آموزشی-انگیزشی، موضوعیت های متنوع، شخصیت های عامل، به اضافه اسباب مادی، در وقوع دومین تحول فرهنگی دخالت داشته اند. محتویات این تحول نیز شامل یکجانشینی، اهلی شدن حیوان و گیاه، تولید خوراک از طریق کشاورزی و دامپروری منظم و برنامه ریزی شده، روستاهای دایمی، آغاز سفالگری، کاربرد گسترده و پیچیده زبان و نماد، توسعه فعالیت های فرامعیشتی و مانند آن بوده است.

    کلیدواژگان: باستان شناسی پیش از تاریخ، دومین تحول فرهنگی، نوسنگی، دیدگاه انرژیک، شبکه های آموزشی - انگیزشی
  • سلمان انجم روز *، علی دانشی صفحه 37

    در برخی از بررسی های باستان شناسی که در ار تفاعات و مناطق کوه پایه ای جیرفت و به طور کل حوضه هلیل رود انجام شده است، گونه ای فضای معماری سنگ چین با پلان های مدور، بیضی و چهارضلعی شناسایی شده که در خصوص آن هنوز مطالعه ای تخصصی صورت نگرفته است. تنها گونه مشابه آن که از جنوب شرق ایران گزارش شده یک نمونه فضای معماری است که از کاوش های نجات بخشی سد هنزاف در شهرستان بافت بدست آمده است. در مقاله حاضر، بر اساس مقایسه گونه شناختی سفال هایی که از محدوده این فضاهای معماری بدست آمده است و همچنین، تشخیص نحوه ارتباط آن ها با این فضاها، استفاده از چنین فضای معماری در هزاره چهارم پ.م تایید و احتمال تداوم آن در طول هزاره سوم پ.م نیز مطرح می شود. جهت تحلیل و تبیین ماهیت معماری یادشده تلاش می شود با استفاده از رویکرد باستان مردم شناختی انواع معماری سنگ چین کوچ نشینان امروزی جیرفت که دارای همانندی فراوانی با معماری پیش از تاریخی هستند گونه بندی شده و بر اساس این شباهت ها مورد مطالعه قرار گیرند. با وجود این که به علت کمبود مدارک باستان شناختی نمی توان به طور یقین کارکرد هر یک از انواع معماری پیش از تاریخی در محوطه های مختلف حوضه هلیل رود را مشخص نمود، اما الگوهای قوم نگاری تهیه شده از معماری امروزی کوچ نشینان جیرفت کمک فراوانی به بازسازی ساختاری برخی فضاهای معماری سنگ چین در محوطه های پیش از تاریخی می نماید. این بازسازی حاکی از تداوم معماری سنگ چین دوران پیش از تاریخی تا دوران اخیر در منطقه جیرفت است. نمونه بسیار شاخصی از این تداوم فضای معماری امروزی به نام گمه است.

    کلیدواژگان: جیرفت، معماری سنگ چین، هزاره چهارم پ م، باستان مردم شناسی، گمه
  • زهرا رجبیون، علی بهنیا، امیر ساعد موچشی* صفحه 55

    شرق استان کردستان، منطقه مورد مطالعه این مقاله، شامل سه شهرستان بیجار، قروه و دهگان است. این منطقه دشت مرتفعی است که از لحاظ ناهمواری متفاوت از غرب کردستان است. در نتیجه، بررسی های باستان شناختی که در سال های اخیر از سوی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کردستان در این منطقه صورت گرفته، محوطه هایی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی شناسایی شده که در این بررسی ها 21 محوطه مربوط به فرهنگ کورا-ارس بدست آمده است. هدف از این مقاله بازسازی الگوهای استقراری محوطه های مربوط به این فرهنگ در شرق کردستان و رابطه آن ها با محیط است. در این تحلیل شاخصه هایی چون میزان ارتفاع از سطح دریا، دوری و نزدیکی به منابع آب، مساحت محوطه ها، میزان شیب و جهت شیب محوطه ها در نظر گرفته شده و برای این منظور از نرم افزار GIS استفاده شده است. این مطالعه نشان می دهد که استقرارهای مربوط به فرهنگ کورا-ارس در بخش جنوبی منطقه مورد مطالعه تمرکز یافته اند و قسمت شمالی تقریبا فاقد محوطه های این فرهنگ است. نتیجه ای که از این مطالعات حاصل شده، شناسایی چندین الگوی استقراری مبتنی بر زیستگاه های دایمی و فصلی فرهنگ کورا-ارس در این منطقه است. در این مقاله به مطالعه و بازسازی این الگوها پرداخته می شود.

    کلیدواژگان: شرق کردستان، فرهنگ کورا - ارس، الگوهای استقراری، نرم افزار GIS، زیستگاه های دائمی و فصلی
  • جمشید صمدی بگه جان، علی بهنیا * صفحه 71

    نقوش صخره ای را شاید بتوان به عنوان قدیمی ترین جلوه هنری جامعه انسانی در نظر گرفت. سابقه این هنر را بیش از سی هزار سال تخمین زده اند و در ایران نیز سابقه طولانی دارد. دشت میان کوهی دهگلان واقع در میان رشته کوه های زاگرس به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب در طول تاریخ اقوام مختلفی را به سوی خود جذب کرده و از کهن ترین ایام بستر مناسبی را برای زیستن و تداوم حیات انسان فراهم آورده است؛ وجود آثار باستانی بسیار ازجمله سنگ نگاره صخره ای ظفرآباد و تپه های باستانی مربوط به ادوار مختلف تاریخی و پیش ازتاریخ گواهی بر این مدعاست. هرچند به طور کلی تعیین قدمت نقوش صخره ای کاری دشوار به نظر می رسد، اما نحوه ترسیم نقوش صخره ای ظفرآباد و حیوانات منقوش در آن مجموعه این نقوش را به نقوش صخره ای پیش ازتاریخ شبیه می نماید؛ لیکن وجود آثار سفالی دوران تاریخی به خصوص دوره اشکانی در کنار این اثر نسبت دادن آن را به دوران پیش ازتاریخ دچار شک و تردید نموده است. این گزارش به شرح و بررسی نقوش مذکور بر مبنای بازدید میدانی می پردازد و هدف از آن معرفی اثری است که شاید به دلیل دور از دسترس بودن کمتر شناخته شده است. این نقوش صخره ای در روستای ظفرآباد در قسمت جنوب شرقی استان کردستان و شمال شرقی شهرستان دهگلان در دامنه جنوب غربی کوهی موسوم به کوه شیدا واقع شده است. در این صخره نگاره می توان صحنه شکار حیواناتی چون بز کوهی و گوزن را به وسیله افرادی سوار بر اسب مشاهده نمود.

    کلیدواژگان: ظفر آباد، نقوش صخره ای، صحنه شکار، نقوش انسانی، دوران تاریخی
  • مسعود صادقی راد *، زهرا جوادی نیا، سیامک شرفی، ایوب سلطانی صفحه 81

    دوران پرتلاطم حیات انسان در محیط جغرافیایی پیرامون همواره با چالش ها و تهدیدها و فرصت هایی همراه بوده که اساس زندگی او را بنیان نهاده است. در گذر از این دوران انسان مغلوب و مبهوت همیشگی نبوده است؛ چاره اندیشی و توان فکری انسان گاه به تسخیر طبیعت می انجامید و گاه به تعامل با آن. زاگرس مرکزی با فراز و نشیب های کوهستانی ازجمله مهم ترین کانون های تقابل و تعامل میان محیط و انسان بوده است. رخداد زمین لغزش کوه دلا و احداث کانال باستانی پل، نگین نمونه ای از این تقابل و تعامل است که در ارتفاعات شیمبار واقع در شمال خوزستان به وقوع پیوسته است. رخداد زمین لغزش دلا در مسیر شبکه زهکشی رودخانه شیمبار و پیامد آن تشکیل دریاچه سدی شیمبار، سبب تغییرات محیطی سه مرحله ای در منطقه شد. متعاقب این تغییرات، مشکلاتی برای جوامع انسانی این محدوده به وجود آمد که مهم ترین آنها مسدود شدن تنها راه ارتباطی منطقه بود. مسدود شدن راه ارتباطی باعث گردید تا جوامع انسانی برای خروج از این وضعیت، راه حلی بیندیشند. این راه حل منجر به حفر کانالی باستانی پل نگین گردید که سبب کاهش سطح آب دریاچه (مرحله سوم تغییرات) و باز شدن مسیر تردد شد. این وقایع که در یک سوی آن (رخداد زمین لغزش دلا و تشکیل دریاچه شیمبار) غلبه محیط بر انسان و در سوی دیگر (حفر کانال و بازنمودن مسیر تردد) غلبه انسان بر محیط نمایان است، نمونه بارزی از تاثیرات دوسویه میان محیط و انسان را در گستره کوهستانی زاگرس به اثبات رسانید.

    کلیدواژگان: زمین لغزش دلا، دریاچه شسمبار، کانال پل نگین، تاثیر دوسویه، محیط و انسان
  • وحید شاهسوارانی، محمد مرتضایی * صفحه 95

    برای باستان شناسان متون تاریخی از چند لحاظ دارای اهمیت است. نخست متن های نگاشته شده و دیگری بررسی آن در بستری باستان شناختی در کنار دیگر مواد همان بستر در واقع اهمیت بستر از آن جهت است که در آن ماده فرهنگی (در اینجا متن) بر مبنای زمینه اجتماعی و تاریخی آن ارزیابی می شود متن تاریخی به منزله شکلی از شاهد مادی است که نزد باستان شناس و در کنار دیگر فکت ها دارای اهمیت است. هدف مقاله حاضر نیز بازشناسی رفتارهای فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه از همین طریق است. در این گفتار محوریت اصلی بر روی هفته نامه ملانصرالدین است که در کنار دیگر مادیت های بستر سیاسی- اجتماعی دوران مشروطه (عکس های به جامانده از این بستر تاریخی) مورد مطالعه قرار می گیرد. در میان سایر روزنامه ها، هفته نامه ها و نشریات گوناگون در عصر مشروطه، هفته نامه ملانصرالدین که انتشار آن در سال 1906 میلادی در تفلیس شروع شد به واسطه کاریکاتورهای چاپ شده در آن، با نگاهی طنز، به نقادی ویژگی های فرهنگی اجتماعی و مذهبی جامعه آن دوران پرداخته است. در این نوشتار از 100 شماره اول این هفته نامه، 50 شماره را به صورت یک در میان برگزیده و با رویکردی بستر محور و شناخت متن به مثابه ماده به کاوش در ویژگی های فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطه و در انتها نیز با تهیه یک جامعه آماری از مقولات استخراج شده بر اساس کاریکاتورهای هفته نامه و بررسی آنها به بازشناسی فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه پرداخته ایم

    کلیدواژگان: متن، ماده فرهنگی، هفته نامه ملانصرالدین، دوران مشروطه ویژگی های فرهنگی و اجتماعی
  • سیروان محمد قصریان * صفحه 115

    در کنار سنگ نگاره های باستانی در نقاط مختلف کشور یادگاری هایی دیده می شود که این فرض را در ذهن بوجود می آورد که سنگ نگاره های باستانی نیز می توانسته به نوعی به قصد یادگاری نوشتن حک شده و در واقع می توان ریشه این سنت امروزی را در دلیل حک شدن سنگ نگاره ها دنبال کرد. مصاحبه با افرادی که امروزه نیز نقوشی شبیه آنچه که در اکثر سنگ نگاره های باستانی دیده می شود را به قصد یادگاری حک کرده اند این فرضیه را تقویت می کند. آنچه که در این مقاله در مورد معنی و مفهوم سنگ نگاره ها به بحث گذاشته می شود با تفسیر شمنیسم ارایه شده در مورد صحنه های حک شده در سنگ نگاره های ارسباران در شمال غرب ایران کاملا متفاوت است. البته تفسیر ارایه شده در این مقاله بسیار کلی بیان شده و نمی توان گفت که تمامی این آثار در سراسر ایران از دوره پیش از تاریخ گرفته تا زمان حال تنها و تنها به یک نیت و آن هم به قصد یادگاری نوشتن خلق شده باشند ولی به نظر می رسد که ایده غالب در خلق سنگ نگاره های ایران باشد.

    کلیدواژگان: سنگ نگاره، شمنیسم، یادگاری، سنگ قبر، ارسباران
|
  • Meysam Nikzad *, Hossein Sedighian Page 1

    Located in the south half, Khosf is one of the counties of south Khorasan. As little archaeological research has been done in Khosf so far and there is no proper information about ancient sites of it, an archaeological survey of Khosf initiated in 2014. The survey resulted in identification of 238 sites including ancient monuments, historical sites and ancient mines and so on that were located mainly in eastern part of it. But among them we found six lithic scatters which may date back to middle Paleolithic Period. The present paper is involved with a techno-typological analysis of the lithic findings of this site.

    Keywords: Southern Khorasan, Khosf, Archaeological Survey, Middle Paleolithic, Northeastern Edge of Lut Desert
  • Abbas Yalvei * Page 11

    After the first cultural development which took place 40,000 years ago in Europe, the second one appeared across several regions of southwestern Asia about 12 to 10 thousand years ago. This stage is often named and recognized by titles such as the "Neolithic period", the "agricultural revolution", the "symbols revolution", etc., however, the contents of the development along with the causal factors have been much more diverse than such limited technical or behavioral areas. Traditionally, in the archaeology of the prehistoric periods, climatic-environmental factors are introduced as the main ones but the present challenges invoke a review on the subject. From the "Energetic Perspective", variables such as individual genetic limits, increased education motivation energy, education-motivation networks", a variety of influential trajectories, agent persons as well as physical conditions have played a role in the second cultural development. 

    Keywords: Archaeology of Prehistoric, Second Cultural Development, Neolithic, the Energetic Perspective, Educative- Motivated Networks
  • Salman Anjomrouz *, Ali Daneshi Page 37

    Some archaeological surveys were carried out in submontane areas and highlands of Jiroft; generally throughout Halilroud basin. At the surface of some sites in this area, a type of stony architecture with circular, oval and quadrilateral plans was observed. Materials used in the construction of these spaces include the bulk rock that is mortar or mud mortar; in some cases, remains of the entrance access to their internal environment can be also observed. The only similar type which has been reported from Southeast of Iran is an archaeological space found through rescue excavations in Hanzaf dam in Baft town. So far no other similar space has been reported from southeastern Iran. Based on typological comparisons of potteries discovered from the limited spaces of these architectures, the use of such architectural spaces in the fourth millennium BC is identified and probably is extended in third millennium BC. This paper attempts to precede using ethno archaeological approach to analyze and explain the quiddity of the mentioned architecture. Although scarcity of archaeological evidences can be seen as a considerable obstacle for recognizing function of mentioned architecture, provided ethnographical patterns that is provided from present nomad architectures of Jiroft structurally can help us to reconstruct some of prehistoric stony architectures. This reconstruction signifies on continuity of mentioned architecture from prehistoric period until now at Halilroud basin. Gommeh, a type of present architecture nomad in Jiroft can be seen as this continuity.

    Keywords: Jiroft, stone Architecture, Fourth Millennium BC, Ethnoarchaeology, Gommeh
  • Zahra Rajabioun, Ali Behnia, Amir Saed Moucheshi * Page 55

    The eastern part of Kurdistan Province, the region under Study, includes cities such as Bijar, Qorveh and Dehgolan. This region is a high plain which differs from western Kurdistan with respect to unevenness. Recently, this region has been archaeologically surveyed by the Cultural Heritage Organization successively. The research results cope with identifying the historical sites from the prehistoric to the Islamic periods. In this study, about 21 sites assigned to Kura-Araxes Culture have been identified. The main aim of the present study is to analyze the dispositional pattern in Kura-Araxes Culture of East Kurdistan and their relationship with natural environments. In this study, features such as altitude rate, farness from or nearness to the river, the extent of the, the slope rate, the direction, and so on have been taken into consideration. To this aim, GIS software has been used. The study shows settlements have been centered in southern part of the region under study and northern parts are almost barren of Kura-Araxes sites. The research results show the existence of several permanent and seasonal settlements patterns from the Kura-Araxes Culture in this region. A part of the paper has dealt with the analysis of these patterns.

    Keywords: Eastern Kurdistan, Kura-Araxes Culture, Settlement Pattern, GIS Software, Permanent Settlement, Seasonal Settlement
  • Jamshid Samadi Bagejan *, Ali Behnia Page 71

    Rock motifs and engravings can be considered as the oldest artistic effects and manifestation of the human society. It is estimated that the history and background of the existence of this rock art refer to more than thirty thousand years ago in the Zagros Mountains and it has also a long history in Iran. The plain of Dehgolan located in among the Mountains has always attracted various ethnic groups because of enjoying the proper environmental conditions throughout history and has always provided a suitable environment and conditions from the earliest days for living and continuity of the human life. Existence of many archeological works including Zafar Abad petroglyphs carved into the rock surface and the ancient rocky hills related to the different historical periods including the prehistoric times are evidences of this claim. Although it generally seems too difficult to determine the date of these rock engravings and motifs, the quality and the method of these rock engravings and motifs in Zafar Abad Hills and also the animals carved on these rocks make them more probable to be related to the prehistoric rock engravings and motifs based on their similarities. However, finding the pottery works related to the Parthian Era along with these motifs and engravings has doubted the assumption of attributing them to the prehistoric times. This report is an attempt to have a survey on the description and illustration of these rock engravings and motifs based on some field studies done in this area. Its purpose is to introduce an ancient masterpiece which has received less attention because of being far away and not being accessible easily. These rock engravings and motifs have been located in the southwestern slopes of a cliff in Zafar Abad and in the southeastern part of Kurdistan Province and the northeast of Dehgolan in the slopes of a mountain known as Mount Sheida. These rock engravings and motifs are the scenes of hunting animals such as antelope and deer by some people riding horses.

    Keywords: Zafar Abad, Rock Motifs, Hunting Scenes, Human Paintings, Historical Period
  • Masoud Sadeghi Rad *, Zahra Javadinia, Siamak Sharafi, Ayyoub Soltani Page 81

    Hosteling and bustling of human life in its environment has always been coincided with many challenges and opportunities which acted like a basis for human life. Meanwhile, human has never been the looser; human’s intelligence and his ability to think sometimes coveted the nature and sometimes compromised with it. Central Zagros with high and low mountainous latitudes has always been a great example of the fight and the compromise between human and environment. The occurrence of Dela landslide and also creation of Negin ancient canal is an example of this infraction which has occurred in high latitudes of Shimbar located in north Khuzestan. The occurrence of Dela landslide in Shimbar river water networking system, and its consequence which is creation of Shimbar dam lake, has caused three staged environmental changes in that area. As a result of these changes, some problems for human living in the area have appeared which mostly include blocking the only communicative path in the area. Blocking this path has caused the people to think more to find a way to solve the problem. The solution led to creating the Negin archaeological canal which caused a reduction in the water level (the third stage of changes) as well as opening the communicative path. These events which in one hand represent the concurrence of human against the environment (occurrence of Dela landslide and creation of Shimbar lake); and on the other hand represent the concurrence of the environment against human (creation of the canal and reopening the communicative path) proves the bidirectional interaction between human and environment in Zagros area.

    Keywords: Dela Landslide, Shimbar Lake, Negin Bridge Channel, Bidirectional Effect, Human, Environment
  • Sirwan Mohammadi Ghasrian * Page 115

    Beside archaeological rock arts distributed in some parts of Iran, one can see recent engraved memories which motivate this assumption that these rock arts were carved as memories. Interview with some alive hunters who continue the tradition of rock art until today support this hypothesis. Our view about the meaning of Iranian rock art represented in this paper is totally different from Rafiffar’s point of view. He believes in finding the trace of Shamanism in Arasbaran rock art. It is impossible that all Iranian rock arts from prehistoric period to present time were depicted just as a memory. We only believe that this idea is a dominate one.

    Keywords: Rock Art, Shamanism, Memento, Grave Stone, Arasbaran