فهرست مطالب

پژوهش های مدیریت انتظامی - سال دوازدهم شماره 3 (پاییز 1396)

نشریه پژوهش های مدیریت انتظامی
سال دوازدهم شماره 3 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جلال امینی، حسن رضا رفیعی، علی افشار صفحات 361-378
    هدف
    اثربخشی سازمانی موضوعی اصلی در نظریه های سازمان است ویکی ازملاک ها یارزیابی عملکرد سازمانی به شمارمی رود. باتوجه به اهمیت و نقش آفرینی عملکرد سازمان نیروی انتظامی در جامعه، پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی فرماندهان با اثربخشی سازمانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در فرماندهی انتظامی استان کردستان انجام شد.
    روش
    پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و از منظر شیوه اجرا از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل فرماندهان استان کردستان به تعداد 88 نفراست که به صورت تمام شمار موردپرسش قرارگرفتند. ابزارگردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن توسط خبرگان وپایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش موید این مطلب است که رهبری اخلاقی فرماندهان بااثربخشی سازمانی نیروی انتظامی در فرماندهی انتظامی استان کردستان رابطه معناداری دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان می دهدکه متغیرها یرهبری اخلاقی فرماندهان شامل«صداقت، جامعه محوری، تشویق برای توانمندسازی و مدیریت پاسخ گویی»بااثربخشی سازمانی رابطه معناداری دارد. همچنین متغیرتشویق برای توانمندسازی فرماندهان بالاترین تاثیر ورابطه را با اثربخشی سازمانی دارد.
    کلیدواژگان: رهبری اخلاقی، صداقت، جامعه محوری، تشویق برای توانمندسازی، مدیریت پاسخ گویی، اثربخشی
  • حسن ولیان، علیرضا کوشکی جهرمی، حسن بودلایی صفحات 379-404
    زمینه و هدف
    راهبردهای قابلیت محور در نیروی انتظامی، چنانچه مبتنی بر رویکرد موفقیت سازمانی باشد و براساس روش های پژوهشی کیفی و تولید دانش بنا شود، می تواند چارچوب اجرایی بیشتری برای ارتقای این سازمان باشد. این پژوهش طراحی مدل راهبردهای قابلیت محور بارویکردموفقیت سازمانی در فرماندهی انتظامی استان گلستان است.
    روش. پژوهش حاضر، از نظر نتیجه، جزء پژوهش های کاربردی، از نظر هدف جزء پژوهش های اکتشافی و از نظر روش اجرای کار، کیفی است. در این پژوهش ازطریق تحلیل نظریه زمینه ای و با انجام مصاحبه، داده های لازم جمع آوری شد و کدگذاری باز، انتخابی و محوری انجام و الگوی راهبردهای قابلیت محور طراحی شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش معاونان فرماندهی انتظامی استان گلستان و متخصصان مدیریت با گرایش های متفاوت بودند که تعداد 19 نفر ازطریق مصاحبه باز، مورد پرسش قرار گرفتند. دلیل استفاده از 19 نفر، رسیدن به نقطه اشباع نظری در مصاحبه شماره 15 بود، که مجددا 4 مصاحبه دیگر ترتیب داده شد، تا محقق از نظر تدوین کد های مفهومی، به درک مشخصی در راستای هدف تحقیق دست یابد.
    یافته ها
    پس از انجام کدگذاری باز، تعداد 113 کد ایجاد شد، در مرحله کدگذاری محوری سه تم اصلی راهبردهای پویا، راهبردهای توسعه فردی و راهبردهای توسعه دانش ایجاد شدند و درنهایت در مرحله کدگذاری انتخابی، تعداد 11 راهبرد در قالب 3 تم اصلی شناسایی شدند.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان داد که می توان راهبردهای قابلیت محور سازمانی را با رویکرد موفقیت در سه دسته مجزای راهبردهای پویا، راهبردهای توسعه فردی و راهبردهای توسعه دانشی دسته بندی کرد.
    کلیدواژگان: راهبردهای پویا، راهبردهای توسعه فردی، راهبردهای توسعه دانش، موفقیت سازمانی، نیروی انتظامی
  • کامران قدردان، حسن بختیاری، حبیب الله جان نثاری صفحات 405-426
    زمینه و هدف
    ازنظر صاحب نظران و مدیران عالی سازمان ها، سرمایه انسانی مستعد، مهم ترین دارایی سازمان ها و مزیت رقابتی آنهاست. استفاده هوشمندانه از این سرمایه، نه تنها موجب افزایش بهره وری در سازمان می شود بلکه شرایط بهبود عملکرد سایر کارکنان را هم فراهم می کند. راهبرد مدیریت استعدادها ابزاری است که زمینه های استفاده بهینه از این سرمایه ها در سازمان را فراهم می کند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه مدیریت استعدادها با بهبود عملکرد فرماندهان و مدیران یگان ویژه نیروی انتظامی است.
    روش
    اینپژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان و مدیران یگان ویژه نیروی انتظامی به تعداد 250 نفر بوده که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 152 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسش نامه محقق ساخته و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های مقایسه میانگین ها، همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون انجام شد.
    یافته ها
    با توجه به اینکه در آزمون همبستگی فرضیه اصلی، مقدار ضریب همبستگی پیرسون به دست آمده، 58/. و سطح معناداری 001/. بوده، می توان با اطمینان 95 درصد بیان کرد که بین مدیریت استعدادها با بهبود عملکرد فرماندهان و مدیران یگان ویژه نیروی انتظامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان داد بین مدیریت استعدادها با بهبود عملکرد فرماندهان و مدیران یگان ویژه نیروی انتظامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مدیریت استعدادها موجب بهبود عملکرد آنان می شود. همچنین در بین چهار بعد مدیریت استعدادها، بیشترین تاثیر به ترتیب مربوط به نگهداری استعدادها، پرورش استعدادها، به کارگیری استعدادها و شناسایی استعدادها است.
    کلیدواژگان: مدیریت استعداد، بهبود عملکرد، فرماندهان، مدیران، یگان ویژه نیروی انتظامی
  • حسین اصلی پور صفحات 427-450
    زمینه و هدف
    علوم مدیریتی را باید به لحاظ محتوا و ماهیت، علومی هنجاری دانست. نسبت الگوهای غربی مدیریت با ارزش های بومی کشورهای دیگر، از جمله موضوعاتی است که برای مدت زیادی ذهن اندیشمندان و مصلحان اجتماعی را به خود مشغول کرده است. در این میان کاربست برخی تجربیات مدیریتی همزمان با شکل گیری انقلاب اسلامی و مشاهده دستاوردهای ملموس و چشم گیر این تجربیات، موید وجود الگوهای بومی مدیریت در کشور بوده است. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که الگوی مدیریت جهادی دارای چه ابعاد و مولفه هایی است؟ انجام شد.
    روش
    این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع اکتشافی و مبتنی بر روش نظریه پردازی داده بنیاد (مدل اشتراوس و کوربین) صورت گرفت. در این پژوهش در مجموع 23 رویداد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه برداری نظری شامل 13 مصاحبه با صاحب نظران و مدیران اجرایی، 4 مورد سبک مدیریت فرماندهان دفاع مقدس، 3 مورد سبک مدیریت فرماندهان جهادی حزب الله لبنان و افغانستان و 3 مورد بررسی تجربه جهاد سازندگی و کمیته انقلاب اسلامی تا مرز کفایت نظری صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج پژوهش مبتنی بر داده های بدست آمده از خبرگان و برخی داده های مکتوب در قالب 856 نکته کلیدی، 77 «مفهوم» و 33 «مقوله» انتزاعی، دسته بندی شده و هرکدام از مقولات با استناد به اظهارات مصاحبه شوندگان تشریح شد.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاکی از شکل گیری الگوی مفهومی مدیریت جهادی تحت عنوان نظریه مدیریت اسلامی و برخوردار از شش بعد «شرایط علی» (3 مقوله نظیر عمل صالح مشارکتی)، «مقوله محوری» (7 مقوله نظیر ماهیت نهادی سازمان)، «راهبردهای کنش متقابل» (12 مقوله نظیر ایستادگی به پای رهبر)، «خروجی ها و پیامدها» (5 مقوله نظیر تعهد و پاسخگویی نهادی)، «شرایط زمینه ای» (4 مقوله نظیر حاکمیت قطعی سنن الهی)، «شرایط مداخله گر» (2 مقوله نظیر اعتماد به نفس نهادی) و 6 قضیه نظری بوده است.
    کلیدواژگان: مدیریت اسلامی، مدیریت جهادی، ابعاد مدیریت جهادی، مولفه های مدیریت جهادی
  • حامد گیوتاج، علیرضا موغلی صفحات 451-476
    زمینه وهدف
    مهارت های ارتباطی یکی از عناصر کلیدی درمدیریت ومبنای لازم وضروری برای مدیریت کارآمد است. یک وجه مهم ارتباط درسازمان ومدیریت ارتباط میان مدیر وکارکنان است.مدیران می توانند با درنظرگرفتن شبکه های ارتباطی،زمینه مدیریت موثر و بهبود عملکرد کارکنان را تسهل کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران و عملکرد کارکنان در فرماندهی انتظامی شهرستان بندرعباس انجام شده است.
    روش
    ازنظر هدف، پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی است. از بین کلیه مدیران و کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان بندرعباس، با استفاده از فرمول کوکران نمونه ایبه حجم 262 نفر به روش تصادفی انتخاب و از دو پرسش نامه استاندارد عملکرد شغلی پاترسون(1970)و مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های نهایی و آزمون فرضیه ها، ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان می دهد که بین ابعاد مهارت های ارتباطی مدیران و عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و بالاترین میزان همبستگی مربوط به رابطه بین درک پیام و عملکرد کارکنان (559/0r=) است.
    نتیجه گیری
    بین پنج مولفه مهارت های ارتباطی شامل: «درک پیام، قاطعیت، بینش، گوش دادن، کنترل عواطف» با عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و این معناداری مثبت و مستقیم است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت های ارتباطی مدیران، عملکرد کارکنان افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: ارتباط، مهارت های ارتباطی، عملکرد کارکنان، درک پیام، گوش دادن
  • علیرضا برزگر، علیرضا جزینی، وحید عضدی صفحات 477-500
    زمینه و هدف
    امروزه سازمانها باید به تقاضاهای روزافزون شهروندان پاسخگو باشند، ازاین رو پاسخگویی و تکریم ارباب رجوع در همه سازمانها نقش محوری دارد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در ارتباطات روسای کلانتری با ارباب رجوع است .
    روش
    این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و روش به کاررفته در آن توصیفی از نوع همبستگی است . روش جمع آوری داده ها میدانی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته با 61 پرسش بسته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه روسای کلانتری های استان کرمان بود و نمونه گیری انجام نشد و جامعه آماری به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و برای تایید مدل از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار «اسمارت پی.ال.اس» استفاده شد.
    یافته ها
    افراد مشارکت کننده در پژوهش از سن، تحصیلات، سابقه خدمت و درجه مورد قبولی برخوردار بوده و ارزیابی افراد از متغیرهای نگرش عوامل فردی با میانگین 091/3 و عوامل محیطی با میانگین 000/3 و عوامل سازمانی با میانگین 478/3 مطلوب و میزان رضایت مندی ارباب رجوع از منظر روسای کلانتری از میانگین بالایی (000/4) برخوردار و رضایت بخش بوده است.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل فردی، سازمانی و محیطی در ارتباطات روسای کلانتری های استان کرمان با ارباب رجوع به صورت مثبت و مستقیم موثر است که می تواند در رضایت مندی ارباب رجوع اثرگذار باشد.
    کلیدواژگان: ارباب رجوع، رضایت مندی، روسای کلانتری، عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل سازمانی
  • حسین اسکندری، راشن عبدالهی، عبدالله معتمدی، عباس عباسپور، علی محبی صفحات 501-521
    زمینه و هدف
    موضوع تناسب شغل و شخصیت افراد یکی از اصول مهم و ضروری است که قسمت اعظم موفقیت شاغلان در مسئولیت های مختلف ناشی از رعایت این اصل است. هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی افراد کارآمد و ناکارآمد پلیس در پنج رسته عملیاتی است.
    روش
    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان پلیس در سال های 95 و 96 تشکیل داده اند و حجم نمونه 793 نفر تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه «نئو»استفاده شد که روایی آن توسط گروسی فرشی به دست آمد. همچنین برای آزمون پرسش پژوهش از روش آمار استنباطی و آزمون تی استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهشحاکی از آن است که بین متغیرهای روان رنجوری، برون گرایی، موافق بودن و باوجدان بودن در دو گروه پلیس کارآمد و ناکارآمد به طور معناداری تفاوت وجود دارد؛ همچنین در رسته آگاهی، در متغیر موافق بودن و در رسته مرزبانی میان متغیر های گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن و در رسته انتظامی، در متغیرهای روان رنجوری و برون گرایی، موافق بودن و با وجدان بودن و در رسته راهور در متغیر وجدان میان دو گروه کارآمد و ناکارآمد تفاوت معنادار وجود دارد.
    نتایج
    با توجه به یافته ها و از آنجا که ویژگی های شخصیتی از عوامل موثر برای افزایش کارایی افراد است، بنابراین لازم است ویژگی های شخصیتی، در بدو استخدام و در زمان رسته بندی افراد به عنوان یکی از معیارهای اصلی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ویژگی های روان شناختی، شخصیت، پلیس کارآمد و ناکارآمد، رسته های عملیاتی