فهرست مطالب

نقد ادبی - پیاپی 30 (تابستان 1394)

فصلنامه نقد ادبی
پیاپی 30 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/05/06
  • تعداد عناوین: 5
|
  • نقد عملی
  • معین کاظمی فر، غلامحسین غلامحسین زاده صفحات 5-25
    در مواجهه با مسئله نسبت «ذهن» عارف و «تجربه های عرفانی» او، دو دیدگاه عمده وجود دارد. دیدگاهی که با نام «ذاتگرایی» شناخته می شود بر این باور است که تجربه های عرفانی، دارای ذات مستقل از ذهن عارف تجربه گر هستند و در مقابل دیدگاهی که به «ساختگرایی» معروف است می پندارد که تجربه های عرفانی مانند دیگر وجوه شخصیت عارف از جهان ذهنی او متاثر است.
    این تحقیق در پی آن است که با ارائه نشانه های فراوان از تجربه های عرفانی روزبهان -که وی آنها را در کتاب کشف الاسرار خود گزارش کرده است- صحت دیدگاه ساختگرایان را در مورد متاثر بودن تجربه های عرفانی عارف از جهان ذهنی را نشان دهد. برای این منظور کارکرد «گرایش به امر محسوس و انسانی» بعنوان یکی از بنیادی ترین مولفه های سازنده جهان ذهنی روزبهان در صورت بندی تجربه های عرفانی و کیفیت رویت های وی مورد تحلیل قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: روزبهان، تجربه عرفانی، کشف الاسرار، ساختگرایی، ذهن
  • سعید شفیعیون صفحات 26-45
    کارنامه،شهرآشوب، اشعار صنفی و شهرانگیز عناوینی هستند که در منابع بنا به بعضی هم ریشگی ها و همانندی هایشان، به جای هم یا در کنار هم مورد اشاره قرار گرفته اند. با این همه، این آثار آن قدر تفاوت های ظریف و متنوع دارند که می توان آن ها را چهار گونه جداگانه به شمار آورد. البته از کارنامه با توجه به نمونه های بسیار اندک و گاه ناقص، کمتر می توان یک گونه کامل را انتظار کشید؛چنان که در عمل هم کارنامه سرانجام عرصه را به شهرآشوب سپرده است. هم چنین است اشعار صنفی که در آن حرفه ها با نگاه شاعرانه و پیشه ور در مقام معشوق توصیف شده؛ ولی بعدها در گونه شهرانگیز وارد شده و از صورت اشعار پراکنده، بعضا به آثاری مبسوط و منسجم تبدیل شده است. شناخت ویژگی های ظریف این انواع مستلزم دقت بسیار است و بواقع همین بی مبالاتی نسبت بدانهاست که باعث شده که از آغاز تا به امروز حتی از سوی اهل فن با یکدگر تخلیط شوند. با این همه باید گفت که در همان زمان شیوعشان هم، از سوی عموم ادبا و شعرا چندان معیارمند نبوده؛ خاصه آن که در این میان، گرفتار بعضی از اشتباهات و یا ابداعات فردی هم شده، تفنناتی که در پی خود جعل اصطلاح نیز به همراه داشته، و عناوینی چون عالم آشوب،جهان آشوب،دهرآشوب، عالم کوب و امثال آن ها گواه این ادعایند.تحقیق حاضر برای نخستین بار با اتکا به برخی معاییر گونه شناسی و نیز توسل به منابع اصلی، سعی در شناخت و بازنمود این گونه های ادبی هم سنگ و نزدیک به یکدیگر دارد.
    کلیدواژگان: گونi ادبی، شهرآشوب، شهرانگیز، کارنامه، شعر صنفی
  • نظری
  • علیرضا محمدی کله سر صفحات 46-65
    در این مقاله تلاش شده است تا با تاکید بر تاویل به عنوان ویژگی ای بنیادین در زبان عرفان، یکی از پرکاربردترین الگوهای روایی در حکایات عرفانی معرفی شود. این الگو نیز، همسو با بسیاری از حکایات تعلیمی حاصل خطا و مجازات است، با این تفاوت که خطای آشکار رخ داده از سوی یک کنشگر، با تبدیل شدن به کنشی قانونی، به مجازات مورد انتظار نمی رسد بلکه در لایه ای دیگر با تعریف خطایی نو مجازاتی نو نیز رخ می دهد. در این الگوی روایی، تاکید بر خطای دوم، محصول حرکتی تاویلی و باطن گرایانه است به همین دلیل خطای نخست نیز دیگر خطا محسوب نمی شود. از این رو می توان گفت این الگو توصیفی روایی از کارکرد تاویل در متون عرفانی ارائه می دهد. با این نگاه، برجسته شدن برخی خطاها در حکایات عرفانی و چشم پوشی از برخی دیگر، می تواند نقش قوانین حاکم بر سنت عرفانی در شکل گیری این حکایات را نیز آشکار کند. این روش و الگوی برآمده از آن اگرچه بر ویژگی های ساختاری و روایی متون عرفانی مبتنی است، پیوندی آشکار با عناصر زبانی و فکری سنت عرفانی دارد. این مقاله تلاشی است محدود در جهت سبک شناسی روایت در حکایات کهن.
    کلیدواژگان: حکایات عرفانی، روایت شناسی، تاویل، ساختار، سبک
  • ندیم اختر صفحات 150-155
    تاریخ ادبیات داستانی ایران نوشته حسن میرعابدینی در اصل حاصل پژوهش ایشان در چارچوب طرح تطور مضامین ادبیات داستانی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده و پیش تر انتشارات این نهاد، ویرایش دیگری از آن را در دو جلد، در سال های (1387 و 1391) منتشر کرده بود. پس از مدتی، انتشارات سخن ویرایش تازه این کتاب را با تغییراتی چشم گیر، در یک جلد و این بار با ویرایش احمد سمیعی(گیلانی) روانه بازار نشر کرده است.
    این کتاب شکل گیری و تکوین جریان های گوناگون داستان فارسی را از آغاز تا 1332ش بررسی کرده است. این بررسی به مباحث کمتر دیده شده همچون تاثیر سفرنامه ها و قصه های عامیانه در شکل گیری داستان فارسی، دیباچه نخستین رمان های فارسی، رمان های دینی، داستان های پلیسی و جنایی و... پرداخته و به تبع آن آثار و نویسندگان دیده نشده ای را معرفی کرده است.
    ما در این جا به اجمال ساختار، شیوه تحلیل، نوآوری ها، ارتباط این اثر با پژوهش های پیشین و پژوهش های آتی و... را بررسی می کنیم.
  • نقد مقاله
  • حسین بیات صفحات 165-180
    در چند سال اخیر، بیش از بیست مقاله علمی-پژوهشی درباره شیوه روایت جریان سیال ذهن در مجلات مختلف منتشر شده است. اما در برخی از این مقالات، اشراف و شناخت کافی نسبت به جنبه های نظری این شیوه از داستان نویسی حاصل نشده و نویسنده بدون تسلط کافی بر موضوع به نگارش مقاله پرداخته است. در این نوشتار با بررسی 18 مقاله علمی پژوهشی سعی شده است خطاهای موجود در آنها مرور و ریشه یابی شود. برداشت اشتباه از مفهوم ناخودآگاه و جایگاه آن در روایت تک گویی درونی، تلقی تک گویی نمایشی به عنوان یکی از شیوه های روایت جریان سیال ذهن، اشتباه گرفتن تک گویی درونی با انواع دیگر روایت اول شخص، و برداشت نادرست از مفهوم حدیث نفس از مهم ترین اشکالات این مقالات است. یکی از دلایل بروز این اشکالات، مراجعه نکردن نویسنده به منابع معتبر یا کم دقتی در مطالعه آنهاست. فرآیند داوری در برخی مجلات نیز به گونه ای است که گاهی چنین مقالاتی بدون رفع کاستی هایشان از مرحله ارزیابی عبور می کنند و منتشر می شوند و مجددا ارجاع دیگران به این مقالات، زمینه انتشار مطالب نادرست بعدی را فراهم می کند.
    کلیدواژگان: جریان سیال ذهن، تک گویی، نقد مقاله، داوری، مجلات علمی، پژوهشی
|
  • Saeid Shafieioun Pages 26-45
    Karnameh, Shahrashub, jargon poems and Shahrangiz are the names which are mentioned interchangeably or beside each other in the sources due to some similarities and having the same roots. However, these works have so many delicate and variegated differences that can be considered as four separate genres. Of course, Karnameh can be less expected as a genre regarding the few and sometimes incomplete examples of it so that, practically, Karnameh is transformed into Shahrashub at last. The same is true about jargon poems in which the professions are described poetically and the craftsman is portrayed as the beloved but, later, they were entered into Shahrangiz genre and sometimes became extended and coherent works instead of scattered poems. Identifying the delicate features of these genres requires a lot of precision and, indeed, the inaccuracies have caused even the experts and scholars to confuse these genres until now. However, it should be mentioned that, even at the time of their currency, poets and literary figures considered these genres as not following any norm and convention; especially they were involved in some mistakes and individual innovations which produced several word plays and coinages such as Alamashub, Jahanashub, Dahrashub, Alamkub and the like. Using some taxonomic criteria and original sources, this research aims to identify and represent these equal and approximate genres for the first time.
    Keywords: Shahrashub, Shahrangiz, Karnameh, jargon poems
  • Pages 46-65
    With emphasizing on exegesis as a fundamental specificity in the mystical language, in this paper we tried to introduce one of the narrative structures in the mystical anecdotes. As in most of the didactic stories, this structure is the result of a mistake and a punishment. But in this case, a new mistake and its punishment introduce in the new layer. Then the first and overt mistake doesn’t followed by expected punishment. This structure, the second mistake is result of an esoteric process. Therefore, this structure dedicates a narrative describe from the function of exegesis in the mystical texts. From this view, highlighting some mistakes and overlooking the others can show the function of mystical conventions in the mystical narration. Even though it’s narrative and structural basis, this method is relationship with linguistic and doctrinal elements of the mystical tradition. This paper is an effort to the narrative stylistic in the ancient anecdotes.
    Keywords: Mystical anecdotes, narratology, exegesis, Structure, Style
  • Hosein Bayat Pages 165-180
    In recent years, more than twenty scientific articles in Persian journals published on the stream of consciousness narrative mode. But some of these articles have little knowledge about the theoretical aspects of this mode of narrative, and the author has written article without an adequate command of the subject. This paper has been reviewed 18 scientific articles and studied their Errors. Some of these errors are: Misperception of the unconscious concept and its place in the internal monologue narrative, considering dramatic monologue as a stream of consciousness narrative style, confusing internal monologue with other first person narrative, and misunderstanding of the concept of Soliloquy. One of the causes of these problems is that the author does not refer to reliable sources. Referee process of some journals is such that these articles are evaluated and released without debugging and the referral of others to the papers, will publish the next false.
    Keywords: stream of consciousness, Monologue, review articles, referee, Scientific Journals