فهرست مطالب

تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک - سال سی‌ام شماره 3 (پیاپی 116، پاییز 1396)

نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک
سال سی‌ام شماره 3 (پیاپی 116، پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/28
  • تعداد عناوین: 30
|
  • مقاله مروری
  • وحید نعمان* صفحات 2-15
    آناپلاسموزیس بیماری است که از طریق کنه منتقل می شود و عامل مسبب آن گونه های مختلف آناپلاسما می باشند. آناپلاسما مارجیناله با اهمیت ترین گونه از نظر دامپزشکی در خانواده آناپلاسماتاسه آمی باشد. بیماری از شایع ترین انگل های خونی گاو است و در مناطق گرمسیری، نیمه گرمسیری و اغلب مناطق معتدل جهان همه گیر می باشد. تهاجم و تکثیر آناپلاسما مارجیناله در گلبول های قرمز گاو باعث کم خونی، از دست دادن وزن و سقط و در فرم حاد در برخی موارد باعث مرگ حیوان می شود. آناپلاسما مارجیناله بصورت بیولوژیکی از طریق کنه و با انتقال خون آلوده توسط گزش مگس های خونخوار یا وسایل آلوده بصورت مکانیکی منتقل می شود. در برخی از مناطق انتقال آناپلاسما مارجیناله از طریق جفت نیز به اپیدمیولوژی آناپلاسموزیس گاوی کمک می کند. بر اساس مطالعات اخیر انجام شده در ایران در حدود یک چهارم گاوهای مورد مطالعه از نظر آناپلاسما مارجیناله مثبت ارزیابی شده اند. علی رغم اهمیت جهانی، در ایران هنوز در تشخیص و درمان، این بیماری نادیده گرفته می شود. بعلت ضعف در تشخیص و گزارش بیماری، اطلاعات پایشی در خصوص این بیماری در ایران محدود می باشد. این مقاله با توجه خاص به شیوع بیماری در ایران و جهان، مطالب علمی در خصوص آناپلاسموزیس را مرور کرده است تا به دامپزشکان در تفریق، تشخیص و درمان بیماری کمک نماید.
    کلیدواژگان: آناپلاسموزیس، آناپلاسما مارجیناله، گاو، کنه
  • مقاله کامل
  • نوش آفرین ترابی، نادر مصوری*، راضیه نظری صفحات 16-25
    بیماری سل، بیماری زئونوزی است که به عنوان یکی از مهم ترین بیماری های تهدید کننده انسان و دومین عامل عفونی در انسان می باشد. تمایز گونه های مختلف کمپلکس مایکوباکتریوم توبرکلوزیس به روش های معمول زمان برو از طرفی، تشخیص دقیق جهت درمان به موقع بیماران، نقش حیاتی را ایفا می نماید. لذا هدف از این مطالعه، شناسایی جنس مایکوباکتریوم و تعیین هویت مولکولی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس در بیماران استان فارس به وسیله تکنیک های RD typing و PCR-RFLP بود. ژنوم 50 جدایه با استفاده از روش جوشاندن استخراج گردید. برای تعیین جنس این جدایه ها از تکنیک PCR بر اساس قطعه 16S rRNA استفاده گردید. تکنیک PCR IS6110 و تکنیکRD typing نیز به ترتیب برای شناسایی و تعیین هویت باکتری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، با استفاده از تکنیک های RD typing و PCR-RFLP بر روی ژن oxyR جهت تعیین هویت مایکوباکتریوم /تعیین گونه مایکوباکتریوم انجام شد. تمامی جدایه ها با استفاده از تکنیک PCR برای16S rRNA باند 543 جفت باز را نمایش دادند و با استفاده ازPCR برایIS6110، باند 245 جفت باز را نمایش دادند که مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس را اثبات کردند. در تعیین هویتRD typing،RD1، RD4، RD9 و RD12 به ترتیب باندهای 146،172،235و 365 شناسایی شدندکه مشخص شد تمامی جدایه های مورد مطالعه گونه توبرکلوزیس می باشند. با استفاده از تکنیک PCR-RFLP روی ژن کاذب oxyR هویت مولکولی RD typing تایید شد. نتایج در این مطالعه نیز نشان دهنده قدرت تکنیک RD typing درتمایز بین مایکوباکتریوم ها می باشد و مشخص گردید تمام جدایه های ارسالی از شیراز، مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند و مایکوباکتریوم بویس مشاهده نشد. عدم وجود گونه بویس در جدایه های ارسالی از شهر شیراز، نشان دهنده بهداشت مناسب شیر پاستوریزه در این شهر می باشد.
    کلیدواژگان: کمپلکس مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، RD typing، PCR16S rRNA، S6110
  • سجاد دوستداری*، سید ابراهیم حسن نیا، ابوالفضل خفری، آناهیتا عمادی، رامین باقرنژاد، سعید عالمیان، شیرین دخت باقری صفحات 26-33
    مطالعات پایداری فرآورده های بیولوژیک نقش مهمی در تعیین تغییرات فرآورده در طول مدت زمان نگهداری و همچنین اطمینان از بی ضرری و اثر بخشی واکسن ها دارد. در این پژوهش پایداری طولانی مدت واکسن بروسلوز سویه Rev.1 با دز کاهیده تولید شده در موسسه رازی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری طبق رفرانس 2015 OIE بصورت تصادفی انجام شد، نمونه ها پس از نگهداری در دمای 8-2 درجه سانتی گراد و شرایط بسته بندی طبق بروشور واکسن به مدت 11 ماه، به فاصله زمانی یک ماه برای پایداری Real time مورد آزمایش قرار گرفت. در این مطالعه تمامی آزمایش های کنترل کیفی و آزمایش های فیزیکوشیمیایی برای بررسی پایداری Real time این واکسن برای هر 3 بچ متوالی تا 11 ماه پس از تولید انجام شد، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از میانه، میانگین، واریانس، همبستگی و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که کلیه بچ های مورد مطالعه، پایداری را به مدت10 ماه منطبق با الزامات (OIE2015) دارا می باشند. اگر در شرایطی که تمامی الزامات مربوط به نگهداری واکسن از جمله شرایط زنجیره سرد رعایت شود این واکسن می تواند تا مدت 10 ماه پایداری داشته باشد. لذا طبق الزامات 2015، OIE 2015 BP تاریخ انقضاء این واکسن را از4 ماه به 7 ماه می توان افزایش داد.
    کلیدواژگان: پایداری، بروسلوز، واکسن Rev، 1
  • محمد مهدی رنجبر، سعید عطایی کچویی*، محمدحسن متدین صفحات 34-42
    پروتئین BoLA-DQA، ناحیه ای با چندشکلی بسیار بالا در کلاس MHC-II است که نقش مهمی در پاسخ های ایمنی، حساسیت و مقاومت به بیماری ها، واکسیناسیون و فاکتورهای تولیدی ایفا می کند. در این مقاله جنبه های تغییرپذیری ساختاری و فیلوژنتیک لوکوسBoLA-DQA شناسایی شد. توالی پروتئینی آلل های BoLA-DQA از پایگاه داده ها استخراج گردید. پلات تغییرپذیری برای 60 آلل با استفاده از روش آنتروپی پلات شانون از روی همردیفی توالی با الگوریتم ClustalW2 ترسیم و نواحی بسیار متغیر (HVRs) بررسی شد. سپس با همولوژی مدلینگ تحت تدابیر ویژه ساختارسوم پروتئین به دست آمده، بهینه سازی انرژی و اعتبار سنجی مدل انجام شد. نهایتا فیلوژنی، گروه بندی آللی و تخمین واگرایی تکاملی با استفاده از روش حداکثر درست نمائی انجام گرفت.جهت جستجوی مکاشفه ای درخت اولیه، الگوریتم های Neighbor-Joining و BioNJ برای ماتریکس فاصله جفتی با مدل JTT به کار برده شد. هفت ناحیهHVR و تعدادی نواحی نیمه متغیر در آنالیز تغییر پذیری به دست آمد که متغیرترین، ناحیه آمینواسیدی 93-90 بود. این HVR ها در همه تحت ساختارها پس از همولوژی مدلینگ پروتئین BoLA-DQA (با اعتبار5/97) قابل مشاهده بود. همچنین در آنالیز فیلوژنی، آلل ها در پنج خوشه گروه بندی گردید. ارزیابی تکاملی درخت نشان داد که رده های آللی قدیمی تر2103* و 2602* و جدیدتر احتمالا آلل 1204*، 0302* و 2207* می باشند. دستاوردهای مطالعه حاضر می تواند امر طراحی واکسن علیه بیماری های عفونی را تسهیل و از طریق پیش بینی فاکتورهای تولید بالا در گاو باعث تسهیل انتخاب شود.
    کلیدواژگان: BoLA-DQA، گاو، MHC، تغییرات، فیلوژنی
  • سمیرا تاج دولتی، محمد ارجمندزادگان* صفحات 43-52
    گیاهان دارویی و مشتقات حاصل از آن ها جهت مقابله با مقاومت دارویی به خوبی مورد استفاده قرار گرفته اند. در این تحقیق خواص بیوشیمیایی و ساختار سلولی اشرشیا کلی مقاوم به دارو (ESBL) پس از تاثیر عصاره آلوئه ورا روی آن به کمک میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرارگرفت. عصاره آبی آلوئه ورا با کمک روش تقطیر تهیه و با روش میکروپلیت دایلوشن، کمترین غلظت بازدارنده از رشد (MIC) روی اشرشیا کلی مقاوم به دارو تعیین گردید. اثر عصاره روی خواص بیوشیمیایی باکتری با استفاده از محیط کشت های مختلف و تست های بیوشیمیایی انجام شد. ارزیابی تغییرات ساختاری اشرشیا کلی مقاوم به دارو در قیاس با شاهد، درغلظت های متوالی عصاره با استفاده از میکروسکوپ نوری، غربال گری شد و اولین غلظت تغییر دهنده ساختار تعیین گردید. سپس در این غلظت، ساختار دقیق اشرشیا کلی مقاوم به دارو و سویه حساس در معرض عصاره در مقایسه با شاهد، با کمک میکروسکوپ الکترونی گذاره با روش های مقطع گیری و رنگ آمیزی منفی بررسی شد. MIC معادل 004/0 میکروگرم بر لیترعصاره آبی برای اشرشیا کلی مقاوم به دارو تعیین گردید. درغلظت کمتراز MIC، تا 30 دقیقه پس ازترکیب عصاره با باکتری نتایج کلیه تست های بیوشیمیایی بدون تغییربود. پس از این زمان، واکنش باکتری درمعرض عصاره به آزمایشات بیوشیمیایی، تغییر یافته و تست های سیترات، اندول، حرکت و OF، منفی و محیط TSI بدون تولید گاز و قلیایی/قلیایی گردید. نتایج میکروسکوپ نوری نشان داد که عصاره باعث کاهش اندازه، کوکوباسیل شدن باکتری، تغییر در رنگ پذیری ونیز انهدام باکتری شده است. مقایسه سلول های مقاوم و حساس در معرض عصاره در رنگ آمیزی منفی میکروسکوپ الکترونی، تغییر در ابعاد، تجمعات وتقسیمات نامتقارن به فرم جوانه زنی را نشان داد. تصاویر حاصل از مقطع گیری، بیانگر تاثیر عصاره در ابعاد باکتری مقاوم به میزان حدود دو برابر حساس، ضخامت بیشتر دیواره باکتری مقاوم نسبت به حساس، اضمحلال دیواره و تغییر فرم سلول بود که در باکتری مقاوم شاهد (عدم مواجهه با عصاره) مشاهده نگردید. در این تحقیق نحوه تاثیرگذاری یک عصاره گیاهی روی باکتری های مقاوم به دارو درقیاس با شاهد تعیین گردید. عصاره آبی آلوئه ورا لیتورالیس باعث تغییرخواص بیوشیمیایی و ساختارسلولی اشرشیا کلی مقاوم به دارو درمقایسه با شاهد می گردد.
    کلیدواژگان: عصاره آلوئه ورا، اشرشیا کلی، خواص بیوشیمیایی، ساختار سلولی، میکروسکوپ الکترونی
  • سعید عطایی کچویی*، محمد مهدی رنجبر، صبا عطایی کچویی صفحات 53-62
    سپتی سمی هموراژیک، بیماری حاد گاو و گاومیش در کشورهای گرمسیری است که به وسیله کوکوباسیل گرم منفی به نام پاستورلا مولتی سیدا سروتایپ B:2 ایجاد می شود. شواهد آزمایش پیشین بر روی گاو، دال بر سرکوب پاسخ ایمنی پس از چالش بوده و در مطالعه حاضر جهت بررسی مقدماتی یافته مذکور، آزمایش های in-vitro با استفاده از عصاره پاستورلا و سلول ها ی تک هسته ای خون محیطی (PBMC) گاوی طراحی گردید تا آثار احتمالی سرکوب گری جزء یا اجزائی از باکتری بر لنفوسیت های گاوی بررسی شود. از آزمایش سنجش تحریک تکثیر لنفوسیتی به منظور ارزیابی آثار عصاره عاری از سلول (CFE) پاستورلا بر روی PBMC استفاده شد. سپس ماده ConA به کشت سلول های مورد نظر اضافه و پاسخ تکثیری آن ها با استفاده از روش شمارش آشکارسازی به وسیله ارزیابی فعالیت تایمیدین رادیواکتیو استفاده گردید. به علاوه جهت شناسایی اولیه عامل سرکوب گر موجود در عصاره از روش های حرارت دادن، دیالیز، و تهیه پروتئین غشای خارجی (OMP) استفاده گردید. نتایج نشان داد افزودن عصاره CFE با غلظت 50 میکروگرم در میلی لیتر باعث کاهش پنج برابری پاسخ تکثیری سلول های PBMC به ConA می شود. حرارت دادن عصاره CFE در دمای 80 درجه سانتی گراد به مدت پنج دقیقه فعالیت سرکوب گری آن را به طور کامل از بین برد. OMP فعالیت سرکوب گری مشابه با عصاره نشان داد. این مطالعه حاکی از وجود اثر سرکوب گری جزء یا اجزائی از باکتری پاستورلا مولتی سیدا بر پاسخ تکثیری PBMC به ConA بود. این جزء از باکتری دست کم در بخشی از ساختمان پروتئینی است و جزو پروتئین های غشای خارجی است.
    کلیدواژگان: پاستورلا مولتی سیدا، سپتی سمی هموراژیک، سرکوب، PBMC، گاو
  • یدالله اسدپور*، ابراهیم رحیم آبادی، عبدلحمید شوشتری صفحات 63-70
    بیماری بورس عفونی یا گامبورو یک بیماری حاد و فوق العاده مسری است و ویروس آن پاتوژن مهم تضعیف کننده سیستم ایمنی جوجه های گوشتی و تخم گذار در سراسر دنیا است. هدف از این مطالعه بررسی مولکولی سویه های درگیر در موارد کلینیکی بیماری گامبورو در طیور گوشتی استان گیلان بوده است. بر اساس علائم کلینیکی و یافته های کالبدگشائی تعداد چهار گله (10 درصد) از 40 گله ی تحت بررسی مشکوک به بیماری تشخیص داده شد. در نمونه های بورس فابریسیوس هر چهار گله پس از استخراج RNA و انجام آزمایش RT-PCR، یک باند 643 جفت باز در ناحیه بسیار متغیر ژن VP2 تکثیر شد. برای تایید بیشتر RT-PCR هر چهار گله، آزمایشPCR آشیانه ای انجام شد که با استفاده از پرایمر اختصاصی یک باند 552 جفت باز تکثیر و مشاهده شد. برای شناخت حدت ویروس، آزمایش هضم آنزیمی با دو آنزیم SacI و BspMI صورت گرفت و نتایج هضم ثبت گردید. بر اساس نتایج به دست آمده هر چهار گله مبتلا به ویروس فوق حاد بیماری گامبورو vvIBD تشخیص داده شد. نتیجه اینکه در چندسال اخیر علی رغم کاهش موارد حاد کلینیکی بیماری گامبورو، سویه فوق حاد در گله های گوشتی استان گیلان در حال چرخش بوده و مطالعه بعدی شناسائی تحت کلینیکی بیماری گامبورو در سنین پائین توصیه می شود.
    کلیدواژگان: گامبورو، RT-PCR، Nested-PCR، هضم آنزیمی، طیورگوشتی
  • محمد خسروی*، منصور میاحی، نغمه موری بختیاری، فرنوش کاویانی صفحات 71-77
    در این مطالعه جداسازی، خالص سازی و غیرفعال نمودن پلی ساکارید باکتری اشرشیا کولی با هدف بررسی اثر لیپوپلی ساکارید (LPS) فعال و غیرفعال در تحریک پاسخ هومورال ماکیان انجام شده است. همچنین امکان استفاده از این قسمت دیواره خارجی در تحریک اختصاصی سیستم ایمنی هومورال نسبت به باکتری منبع آن ارزیابی شده است. جداسازی لیپوپلی ساکارید با استفاده از اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) انجام شد. چهار دوز از LPS فعال و غیر فعال شامل 10، 25، 50 و 100 میکروگرم به همراه 100 میکرولیتر از گلبول قرمز گوسفند (SRBC) 20 درصد به هشت گروه شامل چهار قطعه مرغ تزریق شد. پاسخ ایمنی هومورال در روزهای 5 و 10 پس از تیمار، با روش معمول هماگلوتیناسیون بررسی شد. اثر LPS در ایجاد پاسخ ایمنی هومورال نسبت به باکتری منبع با روش الیزای خانگی ارزیابی شد. تزریق دوزهای 10 و 25 میکروگرم از لیپوپلی ساکارید باکتری اشرشیا کولی به صورت معناداری (05/0 > p) سبب تحریک پاسخ ایمنی هومورال شد. لیپوپلی ساکارید غیر فعال 10 روز پس از تزریق میزان 100 میکروگرم، سبب افزایش غیر معنادار عیار آنتی بادی شد. همچنین تفاوت معناداری (05/0 > p) در تغییر عیار آنتی بادی نسبت به باکتری اشرشیا کولی در گروه های مختلف وجود نداشت. امکان بهره مندی از لیپوپلی ساکارید باکتری اشرشیا کولی در ایمن سازی ماکیان وجود دارد؛ همچنین بررسی اثرات جانبی و تغییر روش های غیرفعال سازی می تواند زمینه استفاده از LPS را در ایمن سازی حیوانات فراهم کند. علاوه بر این استفاده از LPS اشریشیا کولی قادر به تحریک سیستم ایمنی علیه این باکتری نبود.
    کلیدواژگان: لیپوپلی ساکارید، اشرشیا کولی، ماکیان، ایمنی هومورال
  • عزیزاله ابراهیمی کهریزسنگی، سعید حبیبیان دهکردی، رضا حکیمی آلنی*، مهدی دخت فرج، مجید همتی صفحات 78-84
    ورم پستان یکی از بیماری های مهم گاوهای شیری در سراسر دنیا قلمداد می شود و با کاهش تولید شیر موجب ضرر و زیان اقتصادی زیادی می شود. تولید متابولیت های ثانویه مضر، ایجاد مقاومت ضد میکروبی و بقایای دارو در محصولات دامی در پی درمان ورم پستان با آنتی بیوتیک ها سبب شده تا استفاده از داروهای گیاهی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه ارزیابی برون تنی فعالیت ضدباکتریایی روغن فرار گل و برگ گیاه بومادران بر برخی پاتوژن های عامل ورم پستان گاو در منطقه شهرکرد می باشد. برای این کار روغن فرار بومادران با استفاده از دستگاه کلونجر مطابق با دارونامه بریتانیا تهیه، و ترکیبات تشکیل دهنده آن توسط دستگاه GC/MS اندازه گیری شد. برای ارزیابی اثر ضدمیکروبی آن برروی باکتری های جدا شده از ورم پستان از دو روش انتشار در آگار و رقت سازی سریال استفاده شد. نتایج حاصل از انتشار دیسک نشان داد که روغن فرار بومادران در مقدار mg/mL 5 اثر مهاری بر روی همه باکتری های مورد مطالعه دارد. در روش رقت سازی سریال، میزان MIC روغن فرار بومادران علیه استرپتوکوکوس آگالاکتیه، استرپتوکوکوس دیس گالاکتیه و انتروکوکوس فکالیس 73mg/mL/4 و میزان MBC برابر mg/mL 46/9 بود. برای استافیلوکوکوس اورئوس MIC و MBC به ترتیب mg/mL 365/2 وmg/mL 73/4 بود. بر اساس یافته ها نتیجه گیری می شود که از روغن فرار بومادران می توان به عنوان عاملی برای از بین بردن باکتری های عامل ورم پستان در محیط آزمایشگاهی(In vitro) استفاده کرد.
    کلیدواژگان: روغن فرار بومادران، استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس آگالاکتیه، استرپتوکوکوس دیس گالاکتیه، انتروکوکوس فکالیس
  • علی سلیمان زاده*، قادر جلیل زاده امین، علی وقار صفحات 85-91
    بروسلوزیس یک بیماری مشترک با گسترش جهانی است که سبب سقط جنین و کاهش باروری در گاو می شود. بروسلوزیس همواره در ایران بروز بالایی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع آلودگی به بروسلا آبورتوس در گاو های هلشتاین شمال غرب ایران با استفاده از روش های سرولوژی و PCR بود. در این مطالعه نمونه خون از 1692 راس از گاوهای شیری استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل (شمال غرب ایران) جمع آوری و سرم آن ها توسط سانتریفیوژ جدا گردید. نمونه های سرمی برای انجام آزمایش رزبنگال (RBT)، آزمایش 2-ME و روش PCR مورد استفاده قرار گرفت. از تعداد 1692 نمونه جمع آوری شده، 65/14 درصد آزمایش رزبنگال، 23/13 درصد آزمایش 2-ME و 98/21 درصد در آزمایش PCR مثبت بودند. این طور می توان نتیجه گرفت که شیوع بیماری بروسلوز در گاو های شیری این منطقه پایین بوده و از بین تمام تست های کمک تشخیصی، روش های مولکولی نظیر PCR برای تشخیص سویه های بروسلا در گاوهایی که در معرض سقط جنین هستند استفاده شود.
    کلیدواژگان: بروسلا آبورتوس، سرولوژی، PCR، گاو
  • مرتضی حسینی نژاد*، مصطفی شفاعتی فرد، یاسر پیرعلی، حمیدرضا عزیزی صفحات 92-96
    توکسوپلاسموز، عفونت تک یاخته ای است که منجر به ایجاد سقط جنین در حیوانات خون گرم و از جمله در گوسفند می شود. هدف از این مطالعه، بررسی میزان شیوع عفونت ناشی از توکسوپلاسما گوندئی در گوسفندان مناطقی از استان اصفهان بود. به این منظور؛ تعداد 320 نمونه سرمی از جمعیت مذکور تهیه و از نظر وجود پادتن های IGg مربوط به این تک یاخته با روش الایزای غیرمستقیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد 73 مورد از 320 سرم مورد بررسی (81/22 درصد) دارای تیتر سرمی قابل اندازه گیری ضد توکسوپلاسما گوندئی بودند. نمونه های مورد بررسی، بر حسب سن گوسفندان، به پنج گروه طبقه بندی شدند: یک تا 5/1 سال، از 5/1 تا 5/2 سال، از 5/2 تا 5/3 سال، از 5/3 تا 5/4 سال و پیرتر از 5/4 سال. شیوع سرمی ضد تک یاخته مذکور در این نمونه ها بررسی شد و نتایج بررسی به ترتیب نشان دهنده شیوع 66/16، 48/19، 07/22، 77/25 و 49/25 درصد در گروه های مذکور بود. بررسی آماری نشان دهنده ی وجود ارتباط آماری معنی داری بین افزایش سن و افزایش یا کاهش موارد مثبت عفونت نبود (05/0 کلیدواژگان: گوسفند، اصفهان، توکسوپلاسما گونده ای، پلاسما
  • جلیل پورحاجی موتاب*، عباس علایی نوین، سید رشید تونی صفحات 97-110
    شترمرغ به جهت دارا بودن گوشتی با کلسترول و چربی کم و آهن بیشتر نسبت به سایر پرندگان و دام های اهلی پرنده ای با ارزش به شمار می رود. ناحیه اتصالی رحم به واژن دارای لوله های ذخیره کننده اسپرم بوده و محل نگهداری اسپرماتوزوا می باشد. از آنجا که مطالعه همزمان این ناحیه در فصل تولیدمثلی و غیر تولیدمثلی در شترمرغ تاکنون انجام نشده بود، بنابراین آناتومی و بافت شناسی این ناحیه از اویدوکت شترمرغ ماده بالغ مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور در طول یکسال، هر ماه 4 اویدوکت شترمرغ بالغ (در مجموع 48 اویدوکت) تهیه و ناحیه اتصالی رحم به واژن آن مورد مطالعه آناتومی قرار گرفت. پس از نمونه برداری و تهیه لام، نمونه ها با روش هماتوکسیلین و ائوزین(H & E) رنگ آمیزی شدند. نتایج آناتومیکی نشان دادکه در ابتدای واژن یک خم سیگموئید قرار دارد. در مطالعه بافتی نیز اپیتلیوم این ناحیه بصورت استوانه ای شبه مطبق مژه دار بوده و در بعضی ماه ها به شکل استوانه ای ساده مژه دار دیده می شود. اپیتلیوم لوله ها نیز بصورت استوانه ای ساده فاقد مژه می باشد. نتایج آزمون آماری نشان داد که اندازه طول و عرض این ناحیه و همچنین تعداد و قطر لوله های ذخیره کننده اسپرم در 6 ماه نخست سال بصورت معنی دار بیشتر از 6 ماه دوم سال می باشد. بیشترین میانگین اندازه نیز مربوط به مرداد ماه و کمترین آن مربوط به دی ماه می باشد.
    کلیدواژگان: آناتومی، بافت شناسی، ناحیه اتصالی رحم به واژن، شتر مرغ
  • بهزاد مبینی * صفحات 111-121
    به منظور تعیین ساختار بافت شناسی و هیستوشیمی دستگاه ادراری این مطالعه بر روی 20 کبک نر و ماده بالغ سالم (10 ماده و 10 نر) در سن 20 هفتگی صورت گرفت. پرندگان با کلروفرم بیهوش و آسان کشی شدند. پس از تشریح، موقعیت کلیه و میزنای ها با ساختارهای مجاور، مشخص گردید. پس از تقسیم کلیه و میزنای هر سمت به سه قسمت قدامی، میانی و خلفی، نمونه های بافتی اخذ و در فرمالین بافر 15 درصد تثبیت شدند. برش های بافتی با هماتوکسیلین-ائوزین جهت بافت شناسی و رنگ آمیزی های اختصاصی ماسون تریکروم، ورهوف، پاس، آلسین بلو و گوموری جهت بررسی هیستوشیمی رنگ آمیزی شدند. در کلیه پرندگان، 2 نوع نفرون وجود دارد. کپسول کلیه از هر 3 رشته بافت همبند تشکیل شده بود. لوله های پیچیده فوقانی، لوله ها و مجاری جمع کننده در آلسین بلو و پاس واکنش مثبت نشان دادند. شاخه های اولیه میزنای از طبقات مخاطی، زیرمخاطی، ماهیچه ای و سروزی، درحالیکه شاخه های ثانویه صرفا از بافت پوششی و رشته های بافت همبند تشکیل شده بود. در پارین هیچیک از میزنای ها، بافت لنفاوی مشاهده نگردید. تفاوت مهمی در ساختار بافتی کلیه و میزنای بین جنس های نر و ماده مشاهده نگردید. همچنین تفاوتی بافتی قابل توجهی بین قسمت های مختلف کلیه های راست و چپ دیده نشد. میکروکرک ها و چین های مخاطی در قسمت قدامی میزنای بیشتر از سایر قسمت ها بود. ضخامت طبقه ماهیچه ای میزنای از قسمت قدامی به سمت قسمت خلفی افزایش یافته بود. از یافته های غیرمعمول میزنای در کبک های بومی، حضور چین های مخاطی طولی هم اندازه و ماهیچه مخاطی می باشد.
    کلیدواژگان: بافت شناسی، کبک های بومی، میزنای، نفرون، هیستوشیمی
  • رامین حبیبی*، قاسم جلیلوند، حسین جانمحمدی، کمال شجاعیان صفحات 122-130
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین خام (CP) و ترئونین (Thr) جیره بر پاسخ ایمنی و پارامتر های بیوشیمیایی خون در بوقلمون های بومی ایران انجام گردید. تعداد 160 بوقلمون بومی نر 4 هفته بطور تصادفی به آزمایش فاکتوریل 5×2 تخصیص یافتند. تیمارها شامل دو سطح جیره ای پروتئین خام (90 و 100 درصد توصیه NRC) و 5 سطح ترئونین (75/0 85/0، 95/0، 05/1 و 15/1 درصد جیره) بودند. نتایج نشان داد که کاهش سطح پروتئین خام جیره بر روی پاسخ ایمنی سلولی و هومورال و پارامتر های سرم خون اثر معنی داری نداشت (05/0>P). همچنین مقادیر مختلف ترئونین نتوانسته بود پاسخ ایمنی سلولی و پاسخ آنتی بادی در برابر SRBC در 7 روز پس از چالش اول را در بوقلمون های بومی تحت تاثیر قرار دهد(05/0>P). اگرچه در چالش ثانویه تیمارهای حاوی 85/0 و 15/1 درصد ترئونین، بالاترین سطح آنتی بادی در برابر SRBC را داشته و با گروه حاوی 95/0 ترئونین اختلاف معنی داری داشتند (05/0>P). سطوح مختلف پروتئین خام و اسید آمینه ترئونین اثر معنی داری بر مقادیر گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، آلبومین، HDL، LDL و VLDL نداشتند (05/0>P). اگرچه سطح 05/1 درصد ترئونین، سطح توتال پروتئین و اسید اوریک را در سرم بوقلمون های بومی بطور معنی داری افزایش داده بود (05/0>P). باستثنای اسید اوریک، هیچ اثر متقابلی بین پروتئین خام و ترئونین در پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده نگردید (05/0>P). نتایج مطالعه حاضر بطور کلی نشان داد که مکمل کردن اسید آمینه ترئونین در جیره می تواند باعث بهبود پاسخ ایمنی هومورال و افزایش سطح اسید اوریک سرم در بوقلمون های بومی گردد، اگرچه مقادیر مختلف پروتئین خام تاثیری بر این پارامترها نداشت.
    کلیدواژگان: ترئونین، پروتئین خام، پاسخ ایمنی، پارامترهای خونی
  • پریا اکبری *، سعیده بیابانی، خالد سلیمانی فر صفحات 131-138
    در صنعت آبزی پروری، توجه به کیفیت ماهیان پرورشی حائز اهمیت است و یکی از فاکتور های موثر بر تعیین کیفیت تولید، میزان تغذیه و گرسنگی می باشد. این تحقیق، به منظور تعیین اثر گرسنگی بر گلیکوژن، تری گلیسرید، کلسترول و فعالیت آنزیم های آمینوترانسفراز کبد بچه ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) انجام گردید. 180عدد بچه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزنی 10/1±62/21 گرم به صورت تصادفی به دو گروه تغذیه شده که دو بار در روز (8 صبح و 4 بعد ازظهر) غذادهی شدند و تغذیه نشده (گرسنه) با 3 تکرار تقسیم شدند (30 قطعه در هر تکرار). نمونه برداری از هر گروه به ترتیب در 0، 1، 2، 3 و 4 هفته پس از شروع آزمایش، با صید 5 قطعه ماهی از هر تکرار در هر نوبت انجام شد. تمام فاکتور های بیوشیمیایی از طریق دستگاه اتوآنالایزر اندازه گیری شدند. مقادیر کلسترول، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و تری گلیسرید در بین گروه تغذیه شده و تغذیه نشده در طول دوره آزمایش، اختلاف معنی داری را نشان ندادند. میزان گلیکوژن در گروه تغذیه نشده کاهش معنی داری در مقایسه با گروه تغذیه نشده نشان داد (05/0>P). نتایج به دست آمده نشان می دهد که گلیکوژن به عنوان اولین منبع انرژی در ماهی کفال خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: ماهی کفال خاکستری، گلیکوژن کبدی، محرومیت غذایی، آمینوترانسفراز کبد
  • الهام رضوان نژاد*، شهریار شاکری، احسان نصیری فر صفحات 139-146
    به دلیل مقاومت روزافزون باکتری های بیماری زا به آنتی بیوتیک های رایج، یافتن عوامل ضد میکروبی طبیعی به عنوان داروهای جایگزین حائز اهمیت است. بیماری لوک اروپایی یکی از بیماری های رایج در زنبورستان ها است و یکی از باکتری های ثانویه مولد این بیماری Penibacillus alvei می باشد. در این تحقیق، اثرات ضد باکتریایی بره موم و عسل زنبورعسل روی باکتری پنی باسیلوس الوئی مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق ابتدا از زنبورستان های مناطق مختلف استان کرمان محصولات کندوی موردنیاز جمع آوری شده و در آزمایشگاه از آن ها عصاره گیری به عمل آمد. سپس باکتری پنی باسیلوس الوئی در محیط اختصاصی کشت داده شده و تحت تاثیر رقت های مختلف عصاره ها قرار گرفت. در نهایت MIC و MBC نمونه ها توسط تست دیسک دیفوژن و چاهک پلیت تعیین گردید. اطلاعات به دست امده توسط نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اگرچه عصاره های آبی و الکلی بره موم و عسل در مقایسه با آنتی بیوتیک های استاندارد مورد استفاده در زنبورداری ها دارای خاصیت ضد باکتریایی کمتری بودند (01/0 > p)، اما تاثیر معنی داری بر میزان مهار و کشندگی باکتری پنی باسیلوس الوئی داشتند. به طوری که بره موم اتانولی و متانولی در غلظت 32/0 میلی گرم در میلی لیتر دارای خاصیت مهار و کشندگی بر روی باکتری مورد نظر بود، اما عسل در هیچ کدام از غلظت های مورد استفاده (تا غلظت 32/0 میلی گرم در میلی لیتر) دارای خاصیت مهار و کشندگی بر باکتری پنی باسیلوس الوئی نبود. نتایج نشان داد که بره موم زنبورعسل واجد اثر ضد باکتریایی بر عامل ثانویه بیماری لوک اروپایی زنبورعسل می باشد.
    کلیدواژگان: داروی کم خطر، اثرات مهارکنندگی، بیماری لوک اروپایی، زنبور عسل، باسیلوس آلوئی
  • فیروزه محسنی، بهرام شهره، عیسی دیرنده *، زربخت انصاری صفحات 147-153
    هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین برخی از فاکتورهای خونی، فاکتور نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و ناهنجاری های متابولیکی طی دوره انتقال در گاوهای هلشتاین بود. بدین منظور 50 راس گاو هلشتاین آبستن با نمره وضعیت بدنی 75/0±5/3 و نوبت زایش سوم انتخاب شدند. خون گیری از دو هفته قبل از زایش تا دو هفته پس از زایش به صورت هفتگی انجام شد و غلظت پلاسمایی اسیدهای چرب غیراستریفه (NEFA)، بتاهیدروکسی بوتیرات (BHBA) و مقدار فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینو تراسفراز (ALT) در نمونه ها اندازه گیری و دام ها بر مبنای نتایج حاصل به دو گروه سالم و دارای ناهنجاری متابولیک تقسیم شدند. نتایج نشان داد غلظت پلاسمایی TNF-αدر گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک بیشتر از گاوهای سالم بود ولی بالعکس غلظت پلاسمایی انسولین و گلوکز در گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک کمتر از گاوهای سالم بود. تاثیر زمان بر غلظت پلاسمایی گلوکز معنی دار بود به طوری که غلظت آن در هر دو گروه تا زمان زایش افزایش و سپس تا روز 14+ کاهش یافت. غلظت پلاسمایی گلوکز در روز 7+ و 14+ در گاوهای سالم بیشتر از گاوهای دارای ناهنجاری متابولیک بود. غلظت پلاسمایی فاکتور نکروزکننده تومور آلفا در کل دوره پژوهش در گاوهای بیمار بیشتر از گاوهای سالم بود. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد با توجه به غلظت بیشتر فاکتور نکروزکننده تومور آلفا قبل از زایش در گاوهای مستعد به ناهنجاری های متبولیک، اندازه گیری غلظت فاکتور نکروزکننده تومور آلفا قبل از زایش می تواند در شناخت گاوهای مستعد ابتلا به ناهنجاری های متابولیک و استفاده از راهکارهای مناسب برای کاهش شدت وقوع آن کمک کند.
    کلیدواژگان: فاکتور نکروزکننده تومور آلفا، کبد چرب، کتوز، گلوکز، گاو هلشتاین
  • نواب قبادی *، محمد امین شهبازی صفحات 154-159
    داروی سیزاپراید به عنوان یک داروی پیش رونده در دستگاه گوارش سبب افزایش فاصله ی QT با تغییرات الکتروفیزیولوژی در کانال پتاسیمی سریع قلبی می شود. این دارو توسط سیتوکروم II450 متابولیزه می شود و آریتمی های مهلک گزارش شده از آن باعث تاکی کادی و کاهش قدرت انقباضات قلب می گردد. هدف از این مطالعه بررسی سایز بطن با ارزیابی کسر تخلیه وکسر کوتاهی به دنبال مصرف خوراکی داروی سیزاپراید است. در این مطالعه (تجربی- مداخله ای) به طور تصادفی شش قلاده سگ بومی انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس از تمامی حیوانات بعد از تایید وضعیت عمومی اکوکاردیوگرافی در زمان صفر (قبل از تجویز داروها) و هفت روز پس از تجویز خوراکی روزانه سه مرتبه سیزاپراید با دوز یک میلی گرم درکیلوگرم صورت گرفت. در این مطالعه تصاویر دوبعدی B-mode و M-mode مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ی این بررسی نشان داد با مصرف خوراکی داروی سیزاپراید عملکرد بطن ها تغییر کرده و قانون فرانک استارلینگ در قلب ناقص گردید و عوارض جانبی مشاهده شده برای این دارو شامل - کاهش تعداد ضربان قلب، کاهش کسر تخلیه و کسر کوتاهی در سگ بود که همگی منجربه کاهش قدرت انقباضات قلب گردید.
    کلیدواژگان: قلب، سیزاپراید، اکوکاردیوگرافی، کسر تخلیه، کسرکوتاهی
  • پریا اکبری *، سارا مکاری صفحات 160-169
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سطوح غذایی پیکولینات کروم بر شاخص های رشد (وزن نهایی و ضریب رشد ویژه، افزایش وزن به دست آمده و شاخص وضعیت)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی و نسبت بازدهی پروتئین)، هماتولوژی (هموگلوبین، تعداد گلبول های سفید و تعداد گلبول های قرمز) و سطوح لیپیدی کبد (کلسترول و تری گلیسرید) ماهی طلال (Rastrelliger kanagurta) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی طلال با میانگین وزنی 01/1±18/7 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و به ترتیب با رژیم های غذایی حاوی صفر، 600، 800 و 1000 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین وزن نهایی، ضریب رشد ویژه، شاخص وضعیت، نسبت بازدهی پروتئین، افزایش وزن به دست آمده و کمترین ضریب تبدیل غذا در تیمار حاوی 600 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مشاهده شدکه با تیمار شاهد دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>P). سطوح تری گلیسرید و کلسترول کبد در تیمار حاوی 600 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا کاهش معنی داری را در مقایسه با سایر تیمار ها نشان داد (05/0>P) و بیشترین تعداد گلبول های سفید، گلبول های قرمز خون و میزان هموگلوبین در تیمار های حاوی 600 و 800 میکروگرم پیکولینات کروم بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. تیمار حاوی 1000 میکروگرم پیکولینات کروم برکیلوگرم غذا بر کلیه شاخص های رشد و هماتولوژی تاثیر نداشت (05/0 کلیدواژگان: ماهی طلال، پیکولینات کروم، رشد، هماتولوژی، کلسترول، تری گلیسرید
  • بیتا سراج، مهرزاد مصباح، پریا اکبری * صفحات 170-180
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف نانوذرات نقره بر فاکتور های خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی شیربت (Barbus gyrpus) صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 150 قطعه ماهی شیربت با میانگین وزنی 01/9±12/40 گرم در یک طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) مورد استفاده قرار گرفتند که شامل تیمار آزمایشی شاهد (G1)، بدون استفاده از نانوذرات نقره) و تیمارهای آزمایشی G2، G3، G4 و G5 بود که میزان استفاده از نانوذرات نقره در آن ها به ترتیب LC50 10/1، غلظت LC50 20/1 و غلظت LC50 40/1 و غلظت LC50 80/1 بود و در روز های صفر، هفت، 14 و 21 فاکتورهای بیوشیمیایی و هماتولوژی اندازه گیری شد. تعداد گلبول های قرمز در تیمار های G3، G4 و G5 در روز های هفت، 14 و 21 افزایش معنی داری را نشان داد (05/0 > p). سطح گلوکز در تیمار های G3، G4 و G5 در روز های هفت، 14 و 21 و تیمار G2 در روز 14 و 21 افزایش معنی داری داشت (05/0 > p). سطح اوره و اسید اوریک تفاوت معنی داری را در روز ها و تیمار های مورد بررسی نشان نداد (05/0 > p). سطح کلسترول در تیمار G3 در روز 14 و 21 و در تیمار های G4، G5 در روز های هفت،14 و 21 کاهش معنی داری داشت (05/0 > p). سطح تری گلیسرید در تیمار G2 در روز 21، تیمار G3 در روز 14 و 21 و در تیمار های G4 و G5 در روزهای هفت، 14 و 21 کاهش معنی داری داشت (05/0 > p). از نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که غلظت های تحت کشنده نانوذرات نقره علاوه بر اثر بر پاسخ های استرسی، تاثیر نسبی بر فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم داشته و حتما باید در مصرف این مواد در آبزی پروری با احتیاط عمل کرد.
    کلیدواژگان: ماهی شیربت، نانوذرات نقره، فاکتورهای بیوشیمیایی خون، فاکتور های خونی
  • علی اسدزاده منجیلی * صفحات 181-193
    از فروردین سال 1393 به مدت 24 ماه، تعداد 172 قطعه از 29 گونه از ماهیان زینتی آب شور از مراکز عرضه در استان تهران که علائم بیماری را نشان می دادند از داخل آکواریوم صید و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل گردید. در آزمایشگاه بعد از زیست سنجی (اندازگیری طول کل) نمونه برداری و گسترش مرطوب از سطح پوست و آبشش های ماهیان تهیه و با میکروسکوپ نوری (Olympus Ch20bimf200) مورد بررسی انگلی قرار گرفتند. از نمونه های صید شده اندام های پوست و آبشش 7/76 درصد آلوده به انگل و در 3/23 درصد انگلی مشاهده نشد و در ماهیان آلوده، سطح پوست با 7/97 درصد بیشترین آلودگی را نشان دادند. انگل تک سلولی مژه دار کریپتوکاریون ایریتانس (Cryptocaryon irritans) بیشترین آلودگی و به ترتیب انگل های مونوژن بنه دنیا (Benedenia Sp)، انگل تک سلولی تاژکدار آمیلواودینیوم (Amyloodinium ocellatum)، کرم برگی شکل تک میزبانی مژه دار توربیلاریا (Turbellarian Sp)، انگل تک سلولی مژه دار اورینما مارینوم (Urinema marinum)، انگل سخت پوست ارگازیلوس (Ergasilus Sp)، انگل تک سلولی مژه دار یوپلوتیس (Euplotes Sp)، انگل تک سلولی مژه دار بروکلینلا (Brooklynella Sp)، انگل تک سلولی مژه دار تریکودینا (Trichodina Sp) و انگل مونوژن داکتیلوژیروس (Dactylogyrus sp)، کمترین آلودگی را نشان دادند. این اولین گزارش از 9 گونه آلودگی ماهیان زینتی آب شور به انگل های ذکر شده در ایران است. هدف از این بررسی شناخت انگل های خارجی در برخی از ماهیان زینتی آب شور در استان تهران می باشد.
    کلیدواژگان: ماهیان زینتی آب شور، انگل های خارجی، استان تهران
  • پریا اکبری *، آسیه یونسی صفحات 194-203
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر مکمل غذایی کیتوزان بر شاخص های رشد، خون شناسی و بیوشیمیایی سرم خون و ایمنی ذاتی ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزنی 04/1±01/12 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و به ترتیب با رژیم های غذایی حاوی صفر، پنج، 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که رژیم های حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا، تفاوت معنی داری در شاخص های رشد و تغذیه در مقایسه با تیمار شاهد و تیمار حاوی پنج گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا نشان دادند (05/0>P). بالاترین وزن نهایی، شاخص وضعیت، نسبت کارایی پروتئین، افزایش وزن به دست آمده و تعداد گلبول های قرمز در تیمار حاوی 10 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شدکه با بقیه تیمار ها دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>P). بیشترین هموگلوبین، تعداد گلبول های سفید، هموگلوبین متوسط گلبول های قرمز خون، حجم متوسط هموگلوبین گلبول های قرمز خون، پروتئین تام، گلوبین و فعالیت لیزوزیم در تیمار های حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد که با بقیه تیمار ها تفاوت معنی داری را نشان دادند (05/0>P). در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 10 و 15 گرم مکمل غذایی کیتوزان بر کیلوگرم جیره غذایی ماهی کفال خاکستری به منظور بهبود شاخص-های رشد، خون شناسی، پاسخ های بیوشیمیایی خون و ایمنی ذاتی در این ماهی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: ماهی کفال خاکستری، کیتوزان، شاخص های رشد، خون شناسی، پاسخ های بیوشیمیایی خون، ایمنی ذاتی
  • پریا اکبری*، پروین اولیایی صفحات 204-211
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سطوح غذایی کیتوزان بر شاخص های رشد، تغذیه و شاخص های خونی ماهی طلال (Rastrelliger kanagurta) به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی طلال با میانگین وزنی 01/1±16/7 گرم در یک طرح کاملا تصادفی به چهار تیمار آزمایشی و سه تکرار ( با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند و به ترتیب با رژیم های غذایی حاوی صفر، پنج، 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که رژیم های حاوی کیتوزان، افزایش معنی داری در وزن نهایی، افزایش وزن بدن، نسبت کارایی پروتئین و شاخص وضعیت و کاهش معنی داری در ضریب تبدیل غذایی در مقایسه با تیمار شاهد نشان دادند (05/0>P). بالاترین وزن نهایی، شاخص وضعیت، نسبت کارایی پروتئین و افزایش وزن به دست آمده در تیمار حاوی 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد که با بقیه تیمارها دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>P). حجم متوسط گلبول قرمز خون و هموگلوبین متوسط گلبول های قرمز خون در تیمار حاوی 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا کاهش معنی داری را در مقایسه با سایر تیمار ها نشان داد (05/0>P) و بیشترین هماتوکریت، تعداد گلبول های سفید، گلبول های قرمز خون و میزان هموگلوبین در تیمار های حاوی 10 و 15 گرم کیتوزان بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن 15 گرم مکمل غذایی کیتوزان بر کیلوگرم جیره غذایی ماهی طلال به منظور بهبود شاخص های رشد و هماتولوژی در این ماهی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: ماهی طلال، کیتوزان، شاخص های رشد، شاخص های تغذیه، فراسنجه های خونی
  • مسعود هدایتی فرد *، مریم خاورپور، ندا ارومی صفحات 212-224
    در این مطالعه حضور حاد فلزات سنگین کادمیوم، سرب، جیوه و مس در بافت های عضله، کبد و پوست ماهیان اوزون برون در سواحل جنوب شرقی و غربی دریای مازندران (استان های مازندران وگلستان) بررسی شد. در این پژوهش به بررسی ارتباط تجمع فلزات سنگین و چربی و اسیدهای چرب بافت های این گونه ی بسیار با ارزش و پرطرفدار از ماهیان خاویاری پرداخته شده است. نتایج نشان داد که در عضله ی ماهی، تمام این فلزات سنگین در محدوده ی مجاز مصرف قرار دارند و بین فیله ی دو ناحیه اختلافی وجود ندارد (05/0 > p)؛ لیکن غلظت عناصر سنگین در کبد بیشتر از پوست و عضله می باشد (05/0 > p). در هردو ساحل جنوب شرقی و غربی در بافت کبد ماهی اوزون برون مقادیر کادمیوم (22/0 و 26/0 میکروگرم بر گرم) بالاتر از محدوده ی مجاز ارزیابی شدند. مقادیر جیوه در پوست هردو ساحل جنوب شرقی و غربی بالاتر از سایر اندام ها بود، به طوری که در پوست ماهی اوزون برون به ترتیب 11/0 تا 42/0 میکروگرم بر گرم بود. همچنین تجمع فلزات سنگین در نمونه های صیدشده از سواحل جنوب غربی (مازندران) بیشتر از سواحل جنوب شرقی (گلستان) بوده است. الگوی تجمع فلزات سنگین در عضله ی ماهی با اندام های کبد و پوست متفاوت بود. از سوی دیگر، مجموع اسیدهای چرب غیراشباع (UFA) در بافت اوزون برون در سواحل جنوب غرب و شرق به ترتیب 12/89 و 84/80 گرم بر 100 گرم بود(05/0 > p). مجموع اسیدهای چرب سری امگا-3 در سواحل مذکور به ترتیب 45/18 و 42/13 گرم بر 100 گرم بود (05/0 > p). همچنین بین میزان عناصر سنگین و میزان اسیدهای چرب غیراشباع در اندام های مختلف ماهیان خاویاری همبستگی وجود داشت. این ارتباط در بافت های کبد (824/0 = R2)، پوست (818/0 = R2) و عضله (0.627 = R2) ماهیان خاویاری همبستگی مثبتی داشت؛ برعکس با افزایش اسیدهای چرب امگا-3 در فیله، تجمع فلزات سنگین کاهش یافت (0.021 = R2). نتایج به دست آمده همچنین بیان گر سالم بودن نسبی ماهیان اوزون برون و عدم آلودگی شدید این ماهیان به عناصر سنگین می باشد.
    کلیدواژگان: اوزون برون، اسیدهای چرب، دریای مازندران، فلزات سنگین
  • معصومه محمودی*، امین نعمت الهی، حمدالله مشتاقی، مجتبی بنیادیان صفحات 225-231
    دستیابی به روش های حفظ کیفیت ماهی در هنگام نگهداری و جلوگیری از بروز عوامل بیماری زا در محصول مورد مصرف بسیار ضروری است. با توجه به اثرات سوء نگه دارنده های شیمیایی بر سلامت انسان، جایگزینی مواد طبیعی با خاصیت ضد باکتریایی برای حفظ کیفیت ماهیان پس از برداشت بسیار مطلوب می باشد. مطالعه اخیر به منظور استفاده از آسکوربیک اسید و ارتقای خاصیت ضد باکتری آن تحت شرایط گوناگون pH محیطی بر روی استرپتوکوکوس اینیایی و لاکتوکوکوس گارویه جداشده از ماهیان قزل آلای رنگین کمان پرورشی انجام شد. فعالیت ضدباکتریایی غلظت های مختلف آسکوربیک اسید (0، 53/19، 06/39، 13/78، 25/156، 5/312، 625،1250، 2500 و 5000 میکروگرم بر میلی لیتر) تحت سه اسیدیته 5/5، 6 و 7 و در دمای 30 درجه سانتی گراد با استفاده از روش های میکرودایلوشن و قرائت جذب نوری انجام شد. آزمایش ها در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل و در سه تکرار انجام گرفت. میانگین آن ها به روش تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از نرم افزار Sigmastat انجام شد. بیشترین اثر مهاری رشد (MIC) در غلظت 2500 میکروگرم بر میلی لیتر در pH 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری به دست آمد. کمترین میزان جذب نوری نیز در غلظت 2500 میکروگرم بر میلی لیتر آسکوربیک اسید در اسیدیته های 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری در مقایسه با غلظت های کمتر آن بود. درحالی که در اسیدیته 7 با توجه با بالا بودن میزان MIC (5000میکروگرم بر میلی لیتر) کمتر تاثیر گذار بود. کمترین میزان جذب نوری نیز در غلظت 2500 آسکوربیک اسید در اسیدیته های 5/5 و 6 علیه هر دو باکتری در مقایسه با غلظت های کمتر آن بود. در اسیدیته معادل 7 نیز در غلظت 5000 میکروگرم بر میلی لیتر آسکوربیک اسید، جذب نوری در مقایسه با سایر غلظت های کمتر آن علیه هر دو باکتری به طور معنی داری کمتر بود (05/0 > p) که نشان از اثر مهار رشد داشت. نتایج نشان داد که کاهش اسیدیته از 7 به 6 و 5/5 سبب افزایش اثر مهاری آسکوربیک اسید در غلظت 2500 میکروگرم بر میلی لیتر علیه هر دو باکتری شد.
    کلیدواژگان: آسکوربیک اسید، استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه، قزل آلای رنگین کمان
  • جواد صادقی نژاد*، سید جواد ابولقاسمی، علیرضا شناور ماسوله، نرگس زادسر صفحات 232-245
    در دهه اخیر مطالعات زیادی در رابطه با ارزیابی اثرات پروبیوتیک ها در ماهیان صورت گرفته است و اثرات مثبت آن بر روی پارامترهای رشد و سلامت ماهیان گزارش شده است. قزل آلای رنگین کمان از گونه های پرورشی محسوب می شود که از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت می باشد. در این مطالعه بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان در یک گروه کنترل (بدون باکتری در غذا) و سه گروه تیمار با پودر باکتری پدیوکوکوس پنتوساسئوس با شمارش 108 باکتری (CFU) به میزان 200 ، 300 و 400 گرم باکتری به ازای هر تن غذا استفاده شد. پس از گذشت 8 هفته از دوره آزمایش، نمونه های بافتی روده از قسمت های مختلف برداشت و در فرمالین 10 درصد ثابت سازی شد. پس از آماده سازی بافتی، رنگ آمیزی مقاطع به کمک هماتوکسیلین-ائوزین و تری کروم ماسون صورت گرفت. نتایج نشان داد که پارامترهای هیستومتری نظیر ارتفاع و عرض پرز در روده قدامی و میانی گروه های تیمار خصوصا گروه 400 گرم باکتری به ازای هر تن غذا نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری (05/0>p) داشته است. لذا بنظر می رسد پروبیوتیک پدیوکوکوس پنتوساسئوس می تواند تاثیرات مثبت روی رشد و تکثیر بافت روده داشته و منجربه افزایش سطح جذب و رشد بچه ماهیان قزل آلا گردد.
    کلیدواژگان: پدیوکوکوس پنتوساسئوس، پروبیوتیک، مورفولوژی، روده، قزل آلای رنگین کمان
  • فاطمه آزاد بخت*، سلماز شیرعلی، محمد تقی رونق، اسحاق زمانی صفحات 246-251
    هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بافتی سلول های رنگدانه ای ماهی شانک زرد باله، پس از مواجهه با باکتری آئروموناس هیدروفیلا بود. به این منظور 70 ماهی در قالب سه گروه تقسیم بندی شد. یک گروه به عنوان شاهد بدون مواجه شدن با باکتری و دو گروه به عنوان تیمار برای مواجه شدن با دو دوز 103 و 106 از باکتری به روش غوطه ورسازی تقسیم شدند. ماهیان مواجه شده با باکتری به مدت 21 روز در شرایط آزمایشگاه نگهداری شدند. نمونه برداری از بافت پوست در روزهای صفر، سه، هفت، چهارده و بیست و یک انجام گرفت. بلافاصله نمونه های بافتی اخذ شده برای تثبیت شدن در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. برش های بافتی با هماتوکسیلین- ائورین رنگ آمیزی شدند. بر طبق نتایج حاصل از مطالعات هیستومتریک، ضخامت سلول های کروماتوفور در هر دو گروه (103، 106) در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش می یابد (05/0 > p). نتایج حاضر نشان داد که ساختار بافتی و اندازه سلول های رنگدانه ای، که از مهم ترین سلول های موجود در پوست ماهی هستند، می توانند با عفونت ناشی از باکتری تغییر یابند.
    کلیدواژگان: بافت شناسی، کروماتوفور، شانک زردباله، آئروموناس هیدروفیلا
  • مژگان کریمی رضاآباد، آیناز خدانظری*، سیدمهدی حسینی صفحات 252-263
    با توجه به اهمیت مصرف ماهی در برنامه غذایی و مسئله فسادپذیری سریع آن، نیاز به استفاده از روش های بسته بندی نوین رو به افزایش است. استفاده از پوشش ها و فیلم های خوراکی زیست-کافت از روش هایی می باشد که طی سالیان اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته است. قابلیت تشکیل لفاف و خواص حفاظتی کیتوزان موجب شده که به عنوان پوشش ها و لفاف های ضدمیکروبی و آنتی اکسیدانی مورد استفاده قرار بگیرند.در این بررسی، تاثیر لفاف و پوشش تهیه شده از محلول کیتوزان بر ماندگاری فیله شهری معمولی نگهداری شده در یخچال به مدت 12 روز مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بار باکتریایی کل و سرمادوست با دو روش لفاف پیچی (به ترتیب cfu/g 7 log10 37/11 و cfu/g 7 log10 66/6 ) و پوشش دهی (به ترتیب cfu/g 7 log10 72/8 و cfu/g 7 log10 67/6) نسبت به نمونه شاهد(به ترتیب cfu/g 7 log10 24/13 و cfu/g 7 log10 70/8 ) بطور معنی دار در روز 12 کاهش یافتند (05/0 >p). میزان شاخص های تیوباربیتوریک اسید و اسیدهای چرب آزاد در نمونه های پوشش دهی شده و نمونه های دارای لفاف در انتهای دوره 12 روزه نگهداری بطور معنی دار کمتر از نمونه های شاهد شد.TVBN، pH و TMA نیز در این دوره اختلاف معنی دار بین نمونه های تیمار شده با شاهد مشاهده شد (05/0 >p). ارزیابی حسی نشان داد که فیله های لفاف پیچ و پوشش دار در یخچال در مقایسه با شاهد ماندگاری (3روز) بیشتر داشت. بطور کلی،اعمال کیتوزان به عنوان پوشش و فیلم خوراکی منجر به افزایش عمر ماندگاری فیله ماهی شهری معمولی در شرایط یخچال شد.
    کلیدواژگان: Lethrinus nebulosus، لفاف، پوشش، خواص کیفی
  • قاسم جلیلوند، اسماعیل آغیل، آیدین عزیزپور، رامین حبیبی * صفحات 264-273
    این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات شدت و زمان شروع اعمال محدودیت غذایی اولیه بر عملکرد و مورفولوژی روده ی باریک جوجه های گوشتی انجام گرفت. بدین منظور، 350 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه ی سویه راس 308 به 7 تیمار با 5 تکرار 10 قطعه ای تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون محدودیت غذایی) و تیمارهایی با 3 شدت محدودیت غذایی کمی (20، 40 و 60 درصد از خوراک مصرفی) و 2 سن شروع محدودیت غذایی (7 و 10 روزگی) به مدت 5 روز بود. افزایش وزن بدن جوجه های با تغذیه محدود در کل دوره آزمایشی (1 تا 49 روزگی) نسبت به تیمار شاهد معنی دار نبود. اگرچه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در جوجه های با تغذیه محدود نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود (01/0 > p). در سن 49 روزگی استفاده از محدودیت غذایی باعث کاهش معنی دار (01/0 > p) وزن نسبی چربی محوطه بطنی در جوجه های با تغذیه محدود نسبت به گروه شاهد شده بود، اگرچه وزن نسبی لاشه گرم، عضله سینه و ران تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفته بود. اعمال محدودیت غذایی بین تیمارها تاثیر معنی داری بر مورفولوژی روده باریک در سن 28 روزگی نداشت. نتایج این مطالعه بطور کلی نشان داد که اعمال محدودیت غذایی کمی در دوره آغازین می تواند عملکرد پرنده را بدون هیچ گونه اثر مضری، حفظ نماید.
    کلیدواژگان: محدودیت غذایی، عملکرد، مورفولوژی روده، جوجه ی گوشتی
  • مقاله کوتاه
  • نوید داداش پور دواچی*، روزبه فلاحی، علیرضا یوسفی، محمد علی منصوری صفحات 274-279
    در جوندگان چرخه تولید مثل با نام چرخه فحلی شناخته می شود. این چرخه برخلاف سایر پستانداران اهلی، در جوندگان بسیار کوتاه مدت است. طول کوتاه چرخه فحلی این حیوانات را به مدلی مناسب برای مطالعات دستگاه تولید مثل، ارزیابی تاثیر عوامل بیرونی از جمله داروها، و تنش های تغذیه ای تبدیل نموده است. باتوجه به اهمیت شناخت دقیق ویژگی های چرخه تولید مثل در موش ها به ویژه در سویه های همخون از جمله Balb/c که در قیاس با سویه های غیرهمخون نرخ تولید نتاج پایین تری را نشان می دهند، هدف از طراحی مطالعه پیش رو ارایه روشی ساده و قابل اطمینان به منظور ارزیابی وضعیت چرخه تولید مثل این حیوانات می باشد. در موش و رت شناسایی مراحل مختلف چرخه فحلی بر اساس نسبت انواع مختلف سلول های مشاهده شده در تراوشات واژن صورت می گیرد. به منظور اجرای آزمایش 5 سر موش Balb/c و 5 سر موش NMRI مورد ارزیابی روزانه قرار گرفتند. مدت نمونه گیری 20 روز در نظر گرفته شد. در طول دوره آزمایش موش ها به صورت نامحدود به آب و غذا دسترسی داشتند. چرخه نوری 12 ساعت روشنایی 12 ساعت تاریکی در طول دروه آزمایش رعایت می شد. نمونه ها در بین ساعت 9 الی 11 صبح با استفاده از سرم فیزیولوژی جمع آوری و پس از تثبیت شدن با استفاده از رنگ کریستال ویولت، رنگ آمیزی و با استفاده از میکروسکوپ مورد ارزیابی قرار می گرفتند. داده های حاصل از این مطالعه نشان داد که انواع سلول ها و نسبت آنها در طول 4 مرحله چرخه فحلی به ترتیب شامل: 1) مرحله پرواستروس با 2 نوع سلول شامل سلول شاخی و سلول اپیتلیال می شود، 2) مرحله استروس با یک نوع سلول که شامل سلول های شاخی می باشند قابل شناسایی است، 3) مرحله مت-استروس با 2 جمعیت سلولی شامل سلول شاخی و لوکوسیت قابل شناسایی است، 4) دی-استروس با یک جمعیت سلولی مشتمل از سلول های لوکوسیت قابل شناسایی می باشد.
    کلیدواژگان: استروس، جوندگان، چرخه فحلی، واژن