فهرست مطالب

اثر - پیاپی 73 (تابستان 1395)

فصلنامه اثر
پیاپی 73 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/26
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عباس خاکسار صفحات 3-20
    شمس العماره که به درخواست ناصرالدین شاه، مشابه بناهای اروپایی در ضلع شرقی ارگ سلطنتی ساخته شده، ساختارش تلفیقی از معماری سنتی و مدرن است که در زمان احداث، بلندترین بنای تهران و نماد پایتخت محسوب میشد. اعتمادالسلطنه و به دنبال او دیگر محققان تاریخ قاجار، تاریخ 1284 ق را سال ساخت بنا عنوان کرده اند، ولی وجود کتیبه ای در یکی از مخازن کاخ گلستان سبب شد تا بار دیگر این بنا از نظر تاریخی و معماری بررسی و تجزیه و تحلیل شود. این کتیبه کاغذی شامل ابیاتی است که توضیحاتی در مورد بنایی خاص و سازنده آن میدهد. در این پژوهش با روش کتابخانه ای و مطالعه اسناد آن دوره، مانند کتب مرجع قاجاری و اسناد تصویری و خطی و همچنین نقشه ها و نقاشی های مرتبط با آن، تعلق کتیبه به شمس العماره محرز شد و بر اساس آن تاریخ احداث 1283 ق است. در ادامه نوشته به علل حذف کتیبه از پیکره بنا پرداخته شده و هم چنین با توجه به مطالعات میدانی و مقایسه بناهای مشابه در کاخ گلستان (تالار آینه)، محل کتیبه مذکور در تالار اصلی و شاه نشین شمس العماره معین شد. نگارنده در این بررسی به روند تغییرات بی شمار به وجودآمده در بنا که به سبب کاربری های مختلف صورت پذیرفته، اشاره کرده است؛ بنایی که در واقع برای نظاره کردن اطرف شهر بنیاد شده بود، به محلی برای برگزاری مراسم سلام های خاص و ملاقات های درباری و همچنین تلگرافخانه شخصی شاه در اتاق گوشواره شمالی تبدیل می شود. هم چنین شناسایی میرزا غلامرضا خوشنویس به عنوان خطاط کتیبه از دستاوردهای این تحقیق است.
    کلیدواژگان: کتیبه، شمس العماره، معیرالممالک، اعتمادالسلطنه، میرزا غلامرضا خوشنویس
  • بهمن سلطان احمدی، مریم سیدحمزه صفحات 21-42
    همواره پایداری سیاسی، زمینه های فرهنگی، و بستر جغرافیایی و اجتماعی موجب افزایش تجارت و رونق اقتصادی می شود که این امر ساخت راه ها و بناهای وابسته به آن را به همراه دارد. سلجوقیان در سایه پادشاهانی همچون ملکشاه، سلطان سنجر، آلب ارسلان و صدارت خواجه نظام الملک طوسی توانستند اولین حکومت مقتدر مرکزی در ایران و ثبات را در قلمرو حکومت خود ایجاد کنند. در دوره سلجوقی رونق و توسعه اقتصادی موجب شد برای اولین بار پس از اسلام، موج گسترده ای از ساخت کاروانسرا پدید آید. برخی از این کاروانسراها تخریب و تعدادی نیز در دوره های بعد بازسازی شده اند و فقط تعداد معدودی از کاروانسراهای این دوره باقی مانده است. محدوده بررسی این پژوهش جاده ای ست که از سوی شرقی ایران، یعنی سرخس، شروع شده و پس از گذر از نیشابور، ری، قم، و... در ادامه بغداد می رسد. کاروانسراهای سلجوقی همانند سایر بناهای این دوره دارای شاخ ص ها و الگوهای فضایی ای هستند که میتوان آن را سبک نامید. با مقایسه این کاروانسراها در ایران ویژگی هایی همچون الگوی دو و چهار ایوانی، راهروهای سراسری در پیرامون سرا به جای تقسیم فضا توسط ایوانچه که در دوره صفوی به خوبی نمایان است نبود اصطبل یا شترخانه، الگوی فضای ورودی، و همچنین فضاهای اقامتی با الگوی چهارصفه، که می توان آن را در بناهای مذهبی همچون مساجد و مدارس مشاهده کرد. سهم چشم گیر سلجوقیان در معماری ایران، بیشتر در نهادینه شدن شماری از قالب های کهن معماری ایران و نیز توانایی هنرمندان دوره سلجوقی برای خلق تنوع و زیبایی در این معماری مشهود است. با مطالعه ، بررسی و مقایسه شماری از این آثار می توان وحدت و انسجام بسیاری از خصوصیات و ویژگی های معماری ایران در ادوار مختلف تاریخی را بازشناخت. این مقاله بر اساس روش توصیفی تحلیلی نوشته شده است که در آن برای تحلیل از روش مشاهده میدانی و برداشت های گوناگون و همچنین مطالعه منابع نوشتاری محققان و مقایسه آثار این دوره با دیگر آثار بهره گرفته شده است.
  • مهدی سلطانی محمدی، محمد بلوری بناب صفحات 43-58
    همانگونه که آب انبار برای انباشت و ذخیره آب آشامیدنی مورد استفاده قرار می گرفته، یخدان یا یخچال نیز مخزنی جهت نگهداری و حفظ یخ بوده است. یخ در زمستان و در طی ماه های سرد سال تهیه شده و در طی فصول گرم تا شروع زمستان سال بعد استفاده می شد. در مناطقی که وضع اقلیم باعث می شده که برف و یخ زمستانی در ارتفاعات پایدار بماند، در فصول گرم از این ذخایر طبیعی استفاده می شد و بنای خاصی برای تولید و ذخیره یخ وجود نداشت. اما در مناطق گرم و خشک ایران که تابستان های نسبتا طولانی و درجه حرارت هوا در تابستان بالاست با استفاده از فنون معماری ایرانی، بنایی به نام یخدان (یخچال) برای تولید و ذخیره و نگهداری یخ تدبیر شده است. این بناها با توجه به ویژگی هایی کالبدی و معماریانه ای که داشتند، یخ را از فصل زمستان تا آخر فصل تابستان به خوبی نگه می داشتند. این نوع یخ سازی طبیعی و سنتی که برای قرن ها در ایران رایج بوده در حال حاضر به علت حساسیت در مسائل بهداشتی و دستیابی به روش های صنعتی و بهداشتی تولید یخ مانند پدیدار شدن یخچال های مکانیکی خانگی، کاملا منسوخ شده و بناهایی نیز که بدین منظور طراحی شده بودند به فضاهایی متروکه تبدیل شده اند. در شهرستان نایین واقع در اقلیم گرم و خشک منطقه مرکزی ایران، تعدادی از این بناهای فراموش شده دیده می شود. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که یخچال های شهرستان نایین شامل سه یخچال محمدآباد در محله کلوان نایین، یخچال روستای محمدیه، و یخچال بافران است. این یخچال ها در گروه یخچال های گنبدی قرار میگیرند و از سه قسمت دیوار سایه انداز و حوضچه های تولید یخ و مخزن ذخیره یخ تشکیل شده اند.
  • سلیم سلیمی موید صفحات 59-92
    با توجه به اقلیم و وضع جغرافیایی، هزینه های استحصال آب در مناطق مختلف ایران متفاوت است. بارندگی در مناطق شمالی هزینه ها را به میزان زیادی پایین آورده است. این هزینه ها در مناطق کوهستانی بیشتر است ولی میزان اندک بارش در نواحی خشک و نیمه خشک و کویری هزینه های آب را به طور محسوسی بالا برده و در مواردی فراهم کردن آب را با مشکلات فراوانی روبه رو ساخته است. کویرنشینان با استفاده از فن آوری حفر قنات یا بهره گیری از بستر رودخانه های فصلی توانسته اند تا حدودی زیادی بر مشکل کمبود آب فائق آمده و در مواردی هم اراضی خشک و بایر را آباد و باغ و زمین آماده کشت را به وجود بیاورند. در این نقاط توجه به قنات و دیگر شیوه های تامین آب باعث توسعه و پیشرفت ساکنان این مناطق در تمام شئون شده است. اگرچه قنات در بسیاری از کشورها شناخته شده است و دامنه نفوذ آن از شیلی تا ژاپن را در بر میگیرد، ولی حوزه کویری ایران و حواشی آن بیشترین تعداد قنات را در خود دارد و بیشترین پیشرفت های فنی و دانش هماهنگ با اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی را در این مناطق شاهد هستیم. در این پژوهش تلاش شده تا روندی از تکوین دانش یا دانشهای بومی انتقال و بهره برداری از آب در شهر شهداد و روستاهای تابعه آن را با استفاده از منابع مکتوب تاریخی و یافته های باستانی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد منطقه ترسیم شود. بر این اساس سعی شده نمونه هایی از آثار و اشیای مرتبط با این دانش معرفی شده و رابطه آنها و روش های امروزی استحصال و انتقال آب از رودخانه و منابع زیر زمینی تا حد امکان بررسی و مقایسه شود. بر اساس یافته ها و اسناد موجود به نظر می رسد ماهیت روش های موجود با اندک تغییر در شیوه و استفاده از مواد و مصالح جدید با گذشته فرق چندانی نکرده است. مثلا داس مکشوفه از محوطه باستانی تشابه زیادی به داسهایی دارد که امروزه در این منطقه استفاده می شود ولی تفاوت هایی از نظر جنس و فرم در آن ایجاد شده است. همچنین کرت بندی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد با اندکی تغییر در اندازه کرت ها، امروزه نیز در میان کشاورزان شهداد و روستاهای آن متداول است. یا تکنیک انتقال آب از بستر رودخانه به همان شیوه ای بوده که در ادوار قبل صورت گرفته و تنها جنس و اندازه کانال و جوی ها تغییر کرده است. بستن بند در مقابل آب رودخانه در گذشته با استفاده از خار و خاشاک و تنه درختان صورت می گرفته اما امروزه سیمان و مواد مقاوم جای آنها را گرفته اند. با این حال به نظر می رسد توجه به دانش های بومی که حاصل سال های دراز اندیشیدن گذشتگان بوده و برای به دست آوردن آن بارها آزمون و خطا را تجربه کرده اند برای ما مفید خواهد بود.
    کلیدواژگان: قنات، میله چاه، ترونگ، کرت بندی، انتقال آب، آبیاری، تقسیم آب، شهداد
  • علیرضا شاه محمدپور سلمانی، حسام اصلانی، حمیدرضا بخشنده فرد صفحات 93-112
    آثار تاریخی بیشاپور که در اوایل دوره ساسانی شکل گرفته و گسترش یافته، همواره در معرض تهدید و تخریب و فرسایش قرار داشته است. گروه های تحقیقاتی ای که اقدام به مطالعه و کاوش در این محوطه باستانی کرده اند، در حیطه بینش و توان خود دست به اقدامات حفاظتی و مرمتی زده اند. اولین دیدگاه در مورد نحوه محافظت از آثار، استخراج و انتقال قطعات یافته شده و اجزای تزیینات معماری به موزه ها بود که توسط فرانسویان صورت پذیرفت. این نوع برخورد باعث بی هویت شدن برخی فضاها مانند ایوان و تالار موزاییک شده است. با شروع فعالیت هیئت های ایرانی، اقدامات مسئولانه ای در خصوص حفاظت از آثار در بیشاپور شروع شد، برخی از این عملیات ها با تخریب و تجدید بنا همراه بوده و جنبه بازسازی به خود گرفته است. از سال 1359 با حضور مرمتگران اداره کل حفاظت آثار ملی در بیشاپور، اقدامات جدیدی شروع شد که خلاصه ای از نوع فعالیت و گزارش های آنها در این مقاله آورده شده است. با مرور تاریخچه حفاظت و مرمت در این شهر تاریخی، استنباط می شود راهبردی خاص در این زمینه وجود نداشته است. خروج قطعات و اجزای تزیینی هر چند که از تخریب آن قطعه جلوگیری کرده، ولی کالبد و هویت محوطه تاریخی را خدشه دار کرده است که نمونه آن ایوان و تالار موزاییک است که فاقد این تزیینات است. بازسازی های انجام گرفته نیز از فلسفه ای برخوردار نیست؛ نمونه آن پایه های بتنی مجسمه شاپور است. اقداماتی که برای تثبیت وضعیت فعلی آثار به کار گرفته شده نیز نه تنها اثر بسزایی نداشته، بلکه با منظر تاریخی مکان نیز همخوانی ندارد. در انتهای این مقاله ضمن مطالعه دقیق روند حفاظت و مرمت در بیشاپور به این نتیجه می رسیم که با گردآوری دقیق اطلاعات و مشخصات آثار، بازآفرینی بخش هایی از بنا به صورت کالبدی و بصری در دستیابی به راهکارهای حفاظتی و مرمتی شهر موثر خواهد بود.
    کلیدواژگان: بیشاپور، آثار ساسانی، حفاظت و مرمت
  • کاظم عرب صفحات 113-122
    روستای وشنوه veshnaveh از جمله روستاهای تاریخی و کوهستانی بخش کهک قم است که در 64 کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد. در این روستا علاوه بر آثار و محوطه هایی متعلق به دوره پارت و ساسانی، بناها و امامزاده هایی از اواسط و اواخر دوران اسلامی وجود دارد. از جمله این بناها مسجد پاچنار وشنوه با منبری چوبی بازمانده از عصر صفوی است. بخش عمده ای از منبر مذکور به دلیل گذشت زمان و نگهداری نامناسب از بین رفته بود، اما خوشبختانه در سال 1387 به همت اداره میراث فرهنگی استان قم مرمت و ترمیم شد. این نوشته با اشاره ای کوتاه به سوابق منابر چوبی در آثار تاریخی ایران، می کوشد با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تمرکز بر مشاهده و بررسی مستقیم اثر، ضمن شرح مختصر ساختار گره چینی و منبت کاری های منبر به قرائت کتیبه های متنوع و متعدد آن بپردازد؛ کتیبه هایی که به خط ثلث به دو زبان عربی و فارسی ضمن به دست دادن تصویری زیبا، بازتاب دهنده سلایق هنری و باورهای اعتقادی آن دوره و آگاهی هایی از هویت بانی و تاریخ ساخت آن است. مهم ترین کتیبه منبر که نام بانی و تاریخ ساخت منبر در آن آمده، بر کلاف عرضی سمت راست منبر از بالا به پایین نقر شده است. بر اساس این کتیبه، منبر به همت الخواجه زین الدوله و الدنیا و الدین علی بن سلطان علی در زمان السلطان ابوالمظفر شاه اسماعیل بهادرخان در سال سته عشرین و تسعمائه هجریه (926 ق) به انجام رسیده است.
    کلیدواژگان: هنر اسلامی، دوره صفوی، منبر، مسجد پاچنار وشنوه، کتیبه ثلث
  • کوروش مومنی، کوروش عطاریان، آذین میرزاوند صفحات 123-142
    معماری دوره قاجار را معماری خانه سازی و یا معماری خانه های مسکونی نامیده اند. در این دوره به علت افزایش جمعیت شهرنشینان، ساخت و ساز معطوف به ایجاد سرپناه و خانه برای مردم تازه وارد به شهر شد. در پی تحول سبک معماری در احداث خانه ها، کم کم اصلی ترین مفهوم فکری و کالبدی معماری ایرانی یعنی درون گرایی، جای خود را در شکل گیری خانه ها به برون گرایی میدهد. تزیینات معماری در این دوره وضع نازل تری را نسبت به دوره های گذشته، به خصوص دوره صفوی نشان میدهد. شهر خرم آباد در دوره قاجار به محله های اطراف قلعه فلک الافلاک محدود بوده است. خانه آخوند ابو از شاخص ترین خانه های شهر خرم آباد متعلق به اواسط دوره قاجار است. خانه سوزنگر نیز متعلق به اواسط قاجار و از بناهای زیبای شهر تاریخی دزفول است. با توجه به اهمیت این موضوع تا کنون دو تحقیق جامع در مورد تزیینات خانه های دزفول انجام پذیرفته است؛ کتاب دزفول شهر آجر به قلم غلامرضا نعیما و همچنین رساله نقوش سنتی و آجری دزفول نوشته سیدنظام الدین امامی فر. همچنین می توان گفت تاکنون تحقیق مشخص و هدفمندی درباره تزیینات آجری خانه های شهر خرم آباد صورت نگرفته است. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای در مورد معماری دوره قاجار و همچنین مطالعات میدانی به بررسی تزیینات آجرکاری خانه آخوند ابوی خرم آباد در قیاس با خانه سوزنگر دزفول پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که خانه آخوند ابو دارای تزیینات آجری خفته راسته، دندانه موشی، قطاربندی، و خوون چینی که همه ساده هستند است. اما در خانه سوزنگر تزیینات نفیس تر و بسیار پرکارتر از خانه آخوند ابو است و شامل گل اندازی و انواع طرح های خوون چینی و همچنین کتیبه های مزین به آجرکاری بی نظیر خوون چینی است و به خوبی هویت معماری دزفول را به نمایش گذاشته است.
    کلیدواژگان: معماری دوره قاجار، خانه آخوند ابوی خرم آباد، خانه سوزنگر دزفول، معماری خانه های قاجار