فهرست مطالب

جامعه شناسی کاربردی - سال بیست و دوم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1390)

فصلنامه جامعه شناسی کاربردی
سال بیست و دوم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/19
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اکبر علیوردی نیا، احمد رضایی، فریبرز پیرو صفحه 1
    در سال های اخیر شاهد روند روبه رشد میزان خودکشی نسبت به سال های گذشته در میان اقشار مختلف، بخصوص در میان قشر جوان و نوجوان هستیم. وجود چنین معضلی، زمینه را برای انجام پژوهش های علمی به منظور علت یابی و ارایه ی راهکار های بهینه فراهم می سازد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی جامعه شناختی میزان گرایش داتشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به خودکشی بوده است. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه داتشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل داد هاند، که در مجموع380 نفر از این دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه خودکشی دورکیم می باشد و متغیر های مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (میزان گرایش به خودکشی) بوده اند، شامل حمایت اجتماعی، نظارت خانواده، رفتار بزهکارانه، تقدیرگرایی و آنومی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهمترین پیش بینی کننده های تغییرات میزان گرایش به خودکشی پاسخگویان به طور کلی، به ترتیب متغیر های حمایت اجتماعی(45/0-)، رفتار بزهکارانه (32/ 0)، نظارت خانواده (31/ 0) و تقدیر گرایی (25/ 0) بوده است. به لحاظ تاثیر مستقیم، متغیر رفتار بزهکارانه (32/ 0) بیشترین تاثیر را داشته است.همچنین حمایت اجتماعی از طرق تاثیر بر روی رفتار بزهکارانه تاثیر غیر مستقیم بالایی بر روی گرایش به خودکشی داشته است (26/0-).
    کلیدواژگان: گرایش به خودکشی، دورکیم، انسجام اجتماعی، انتظام اجتماعی، آنومی
  • رحیم بدری گرگری، محمد عباس زاده، فاطمه نصیری، مریم حسینی اصل، فیروزه علیزاده اقدم صفحه 19

    پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی پرسشنامه ارتباط با طبیعت (NR- scale) نیسبت و همکاران (2009) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا درآمد. روش این پژوهش از نوع توصیفی – مقطعی است. نمونه تحقیق شامل300 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1390-1389بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس تعداد دانشجویان رشته های مختلف کشاورزی انتخاب شدند. برای ارزیابی کفایت مدل از شاخص ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب، شاخص برازش تطبیقی، ریشه دوم میانگین مجذورات پس مانده های استاندارد شده، شاخص تاکر- لویز، شاخص خوبی برازندگی و شاخص تعدیل یافته خوبی برازندگی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این است که الگوی سه عاملی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که NR- scale از پایایی قابل قبولی بر خوردار است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر منجر به تقویت این ایده گردید که مقیاس ارتباط با طبیعت نیسبت و همکاران به عنوان یک ابزار روا و پایا در پیش بینی رفتار های مراقبت از محیط زیست می باشد.

    کلیدواژگان: ارتباط با طبیعت، رفتار های مراقبت از محیط زیست، تحلیل عامل تاییدی، پایایی و ساختار عاملی
  • احمد یارمحمدیان، حیدر شرفی راد صفحه 35
    طی دهه گذشته، تعداد زیادی از متخصصین روانشناس تربیتی، بر اهمیت رشد مهارتهای هیجانی و اجتماعی کودک، در طول تحصیلات آموزشگاهی تاکید داشته اند و این به دلیل اثرپذیری مهارتهای سازگاری اجتماعی از قابلیت های هیجانی فرد است که می تواند درجریان رشد خود را نشان دهد. بنابراین، با توجه به اهمیت هوش هیجانی در تغییر استرس و سازگاری رفتارها، این مطالعه به منظور بررسی میزان رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر نوجوان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان فسا بودند که با توجه به میزان برآورد حجم آماری و روش پژوهش که توصیفی از نوع همبستگی بود از میان آنان، 150 نفر (50 نفر 10 تا 12 سال پایه اول راهنمایی، 50 نفر 13 تا 15 سال پایه سوم راهنمایی، 50 نفر 16 تا 18 سال پایه سوم دبیرستان) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای گزینش شدند. فرض اصلی این پژوهش این بود که هوش هیجانی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی نوجوانان رابطه معناداری دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین عوامل هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان گروه سنی 12-10 سال و گروه سنی 15-13 سال رابطه معناداری در سطح (01/0 < P) وجود دارد. اما این رابطه در گروه سنی 18-16 سال معنادار نبود (05/0 > P). نتایج همچنین نشان داد که بین هوش هیجانی کلی و سازگاری اجتماعی رابطه معنادار است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی و میانگین نمرات هوش هیجانی در سه گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 > P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که تربیت و تقویت هوش هیجانی می تواند در تربیت مهارتهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی نوجوانان موثر واقع شود.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، مهارتهای اجتماعی، درک و کنترل هیجانات، سازگاری اجتماعی، نوجوانان
  • علیرضا محسنی تبریزی، سهراب قهرمانی، سجاد یاهک صفحه 51
    عوامل متعددی در وقوع و گسترش خشونت موثر هستند. یکی از این عوامل فضاهای بی دفاع شهری یا جرم خیز است. فضاهای بی دفاع یا جرم خیز دارای ویژگی های بسیاری هستند که در دو دسته فیزیکی و اجتماعی قابل تفکیک است که سبب مستعد شدن فضاها برای وقوع خشونت می شوند. از دیدگاه طراحان شهری و معماران، ویژگی های فیزیکی و از دید نظریه پردازان جامعه شناسی و روانشناسی، ویژگی های اجتماعی بیشتر در مستعد کردن فضاها جهت وقوع خشونت نقش دارند.
    این تحقیق در برهه زمانی 9 ماهه صورت گرفته است که مشاهده میدانی در آبان ماه 1387 صورت گرفته است. مکان تحقیق حاضر نیز شامل22 منطقه شهرداری شهر تهران می باشد. در این پژوهش فضاهای مورد مطالعه بر اساس نوع خشونت و با توجه به اهداف تحقیق و امکان دسترسی و محدودیت زمانی و مالی 12 فضای شهری عمومی از میان 108 فضای شهری عمومی آلوده یا جرم خیز تهران می باشد که شامل: سرقت (بلوار هجرت- خیابان اتابک- پارک ولیعصر)، مزاحمت (خیابان اسدآبادی- نبش خیابان بهار- چهار راه ولیعصر)، نزاع و درگیری (میدان مقدم- میدان ابوذر-پارک 22 بهمن)، کیف قاپی (زیر پل سیدخندان- پارک شریعتی- خیابان خواجه عبدالله انصاری).
    کل فضاهای آلوده یا جرم خیز، شامل108 نقطه خشونی یا آلوده مناطق 22 گانه شهر تهران در سال 1386 و نیمه 1387 می باشد که بر مبنای خشونتهای ثبت شده در کلانتری های شهر تهران در سال 1386 ونیمه اول سال1387 به عنوان نقاط خشونی یا (جرم خیز) آلوده شهر تهران از سوی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ معرفی شده اند.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که وجود روشنایی و نور مناسب و عدم تراکم ساختمانی از ویژگی هایی هستند که فضاهای دارای کیف قاپی را از دیگر فضاها تفکیک می کند. عدم پیوند ارتباطی با فضاهای نمایان، وجود نقاط فرو رفته و یا برآمده، داشتن مرز و محدود مشخص و کم بودن ساختمانها نیز از ویژگی های تفکیک کننده فضاهای دارای نزاع و درگیری از دیگر فضاها هستند. توالی و امتداد نیز از ویژگی متمایزکننده فضاهای دارای مزاحمت از دیگر فضاها است.
    کلیدواژگان: فضا، فضای بی دفاع، فضای شهری، فضای بی دفاع شهری، خشونت
  • قربانعلی ابراهیمی، نادر رازقی، رقیه مسلمی پطرودی صفحه 71
    اوقات فراغت فعالیتی است که اعضای جامعه فارغ از اجبارهای محیط کار و الزامات زندگی، از طریق آن استعدادهای خود را توسعه بخشیده و شخصیت خود را گسترش می دهند. چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است که استفاده مطلوب از این اوقات می تواند تاثیر قابل توجهی در بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه داشته باشد.
    پژوهش حاضر به قصد بررسی عوامل اجتماعی موثر بر اوقات فراغت افراد 64- 15 ساله شهرستان جویبار صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش بر روی 510 نفر از اعضای جامعه مورد نظر- که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده بودند- اطلاعات لازم جمع آوری گردید. متغیرهای مستقل که ارتباط آنها با میزان اوقات فراغت (فعال و غیرفعال) سنجیده شده است عبارتند از: پایگاه اجتماعی- اقتصادی (میزان درآمد، تحصیلات و شغل والدین)، وضعیت تاهل، محل زندگی، سن و جنسیت.
    نتایج حاکی از آن است که میانگین اوقات فراغت فعال (87/1 از 4) بیشتر از میانگین فراغت غیر فعال (4/1 از 4) است. بررسی الگوهای گذران اوقات فراغت نشان می دهد که فعالیت های فراغتی«بودن در کنار خانواده» و «تماشای تلویزیون» از مهمترین الگوهای فراغتی جامعه مورد نظر می باشند. همچنین؛ نتیجه رگرسیون خطی چند متغیره متغیرهای مستقل با اوقات فراغت نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، چهار متغیر (سن، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر و مادر) دارای تاثیر معنادار بر اوقالت فراغت می باشند. مقایسه بتاها نشان می دهد متغیر سن و تحصیلات پاسخگو با ضرایب بتای (32/0- و 117/0)، به ترتیب، قوی ترین و ضعیف ترین تاثیر را بر متغیر وابسته اوقات فراغت نشان می دهد.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی اوقات فراغت، اوقات فراغت فعال، اوقات فراغت غیر فعال، سبک زندگی، شهرستان جویبار
  • پیمان یارمحمدزاده سیدعلی سیادت، رضا هویدا، حسنعلی بختیار نصرآبادی، وحید قاسمی صفحه 99
    هدف از این پژوهش تعیین سهم نسبی تاثیر فرایند تبدیل دانش بر مولفه های سرمایه فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان با تاکید بر اجتماعی سازی دانش بوده است. سوالات پژوهش برمبنای تعیین سهم نسبی تاثیر فرایند تبدیل دانش(اجتماعی سازی، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی) بر مولفه های سرمایه فکری(سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری) با تاکید بر اجتماعی سازی دانش تدوین و مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه اعضاء هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(1472 نفر)- در سال تحصیلی 90-1389 بوده است که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات 2 پرسشنامه فرایند تبدیل دانش با (26 سئوال) و سرمایه فکری با (35 سئوال) بود. برای تعیین روایی صوری و محتوایی آنها از نظرات متخصصین بهره گرفته شده و ضریب پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ، فرایند تبدیل دانش 96/0 و سرمایه فکری 93/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روش های رگرسیون گام به گام، مانوا و مدل معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که تاثیر مرحله اجتماعی شدن دانش بر سرمایه انسانی و ساختاری معنادار، و بر روی سرمایه مشتری معنادار نبوده است. مراحل برونی سازی دانش، ترکیب و درونی سازی دانش، مولفه های سرمایه انسانی و ساختاری را به تنهایی تحت تاثیر قرار می دهند اما زمانیکه سه مولفه سرمایه فکری با همدیگر در معادله قرار می گیرند تاثیرگذاری مراحل فرایند برونی سازی، ترکیب و درونی سازی دانش بر آنها معنادار نبوده است. یافته های حاصل از مدل معادله ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مولفه های سرمایه فکری معنادار بوده است.
    کلیدواژگان: تبدیل دانش، سرمایه فکری، دانشگاه
  • منصور حقیقتیان، گلمراد مرادی صفحه 115
    هدف
    مطالعه اثار و تبعات سرمایه اجتماعی در سال های اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته ولی درباره تاثیر آن بر رضایت شغلی چندان کار نشده است. هدف اساسی این تحقیق بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی کارکنان اداره تعاون استان کرمانشاه می باشد.
    روش
    این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 878 نفر کارکنان اداره تعاون استان کرمانشاه می باشد. از این جامعه، 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت آزمون فرضیات از ضریب همبستگی و مقایسه میانگین ها و جهت آزمون مدل تحقیق از رگرسیون استفاده به عمل آمده است.
    نتایج
    یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی متشکل از شبکه های بین افراد، اعتماد، مشارکت و تعهد سازمانی، رابطه مثبت و معنادار؛ (R2=%12) داشت. از مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد بیشتری تاثیر را داشت. از متغیرهای فردی، جنسیت تاثیر معنادار (R2=0/32) بر رضایت شغلی داشته و حاکی از رضایت شغلی بیشتر زنان نسبت به مردان بود.
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی، اداره تعاون، رضایت مادی، عدالت سازمانی
  • محمد مظلوم خراسانی، محسن نوغانی، بی بی فاطمه کیش بافان صفحه 131
    مساله تحقیق حاضر در پی این است که مشارکت اعضاء تعاونی های مسکن مهر در سال 1388 در سطح شهر مشهد چقدر است و عوامل موثر بر آن کدامند. مباحث نظری در قالب چهار پارادایم جامعه شناختی واقعیت اجتماعی، تعریف اجتماعی، رفتار اجتماعی و پارادایم ترکیبی بیان گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت پیمایش با حجم نمونه 380 نفر با کمک فرمول کوکران از جامعه آماری 36330 نفر اعضاء تعاونی مسکن مهر در شهر مشهد می باشد. روش نمونه گیری و روش طبقه ای تصادفی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS در قالب بیان آماره های توصیفی و میانگین، میانه، انحراف معیار و ضرایب چولگی و کشیدگی و آزمون فرضیات با کمک آزمون های متناسب با هدف و سطح سنجش متغیرها و استفاده از تحلیل رگرسیون و بالاخره تحلیل مسیر انجام گرفته است و تاثیر متغیرهای مستقل:عدم دسترسی منابع و ناتوانی اقتصادی، ارزیابی از حمایت های مالی و سیاسی دولت، کمبود وقت اضافه اعضاء، اعتماد نسبت به مدیران، اطمینان به نتایج طرح، سنت گرایی، تقدیرگرایی، توجه به تبلیغات رسانه های جمعی، تحصیلات، آمادگی روانی، مسئولیت پذیری، آگاهی، رضایت از مدیران، پایگاه اجتماعی، واقعی فرض کردن، خانه دار شدن، استفاده از رسانه های جمعی، از خودبیگانگی بر میزان مشارکت اعضاء سنجیده شده و در نتیجه، آگاهی اعضاء، استفاده از رسانه های جمعی و توجه به تبلیغات رسانه ها و اعتماد به مدیران بیشترین تاثیر بر مشارکت اقتصادی اجتماعی آنان را دارا بودند.
    کلیدواژگان: مشارکت، تعاونی، تعاونی مسکن، مسکن مهر، اعتماد، رضایت، پایگاه اجتماعی
  • مریم شریف زاده، غلامحسین زمانی، محمد تقی ایمان، عزت الله کرمی صفحه 153
    دسترسی توامان به پایداری، سودآوری، بهره وری، و توسعه در بخش کشاورزی، ثمره تلفیق و کاربست منطقی اطلاعات مقتضی در بستر کنش های جاری در سامانه (نظام) اطلاعات اقلیمی کشاورزی است. اما پرسش اساسی آن است که این سامانه تا چه میزان فضای لازم برای توسعه کشاورزی را فراهم ساخته است. لذا هدف این پژوهش، بررسی ساختار شناختی کنشگران اجتماعی سامانه اطلاعات اقلیمی برای تبیین ساز و کار این سامانه بوده که با تکیه بر رویکرد اکتشافی و با استفاده از روش تحقیق کیفی از جمله مورد پژوهی انجام شده است. در این پژوهش، داده ها با استفاده از تکنیک «نقشه های علی استخراج شده تعاملی» و ابزار مصاحبه و گروه تمرکز گردآوری گردید و پس از استخراج و کدگذاری بر اساس محورهای موجود در چارچوب مفهومی و پرسش های پژوهش، با استفاده از منطق نقشه های علی مورد واکاوی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کنشگران عرصه تولید، ترویج، و کاربران اطلاعات اقلیمی کشاورزی در استان فارس بوده که به ترتیب تعداد 2، 6، و 7 گروه از کنشگران فوق برای حصول اشباع تئوریک مورد مصاحبه قرار گرفتند. واکاوی نقشه های علی نشان داد، تعیین کننده های ساز و کار سامانه اطلاعات اقلیمی کشاورزی از دید کنشگران سامانه اطلاعات اقلیمی کشاورزی در قالب پنج دسته سازه ی اقتصادی، پردازش و فناوری اطلاعات، سازمانی، سیاسی- اجتماعی، و فنی طبقه بندی می گردند. بر مبنای یافته های پژوهش، شاخص هایی در راستای دستیابی به یک سامانه ی اطلاعات اقلیمی کشاورزی پاسخگو در کوتاه مدت و نیز پایدار در درازمدت در استان فارس ارائه شده است.
    کلیدواژگان: ساختار شناختی، نقشه علی، موردپژوهی، سامانه اطلاعات اقلیمی، کشاورزی
|
  • Page 1
    The main purpose of this research is sociological study of Razi university students of Kermanshah attitude's toward suicide. The research method of this study is survey and the data was gathered by self-administered questionnaire. The sample size of this study was 380 cases of all students of Razi university of Kermanshah in 86-87 education year. Durkheim's suicide theory was used as theoretical framework. The independent variables of this study were social support, family Control, delinquency behavior, anomie and fatalism. Results of multivariable regression analysis show that six hypotheses From eight hypotheses were supported and family support variable was the strongest predictor of tendency toward suicide. Other sicnificant predictors of tendency toward suicide were delinquency behavior, family Control and fatalism.
  • Page 19

    The purpose of the study was to examine the validity and reliability of The Nature Relatedness Scale (NR- scale) by analyzing the responses made to it by 300 students from agriculture faculty of Tabriz University. The confirmatory analyses were used to compute the validity. The goodness of fit for each model was assessed using the Satorra–Bentler scaled chi-square, the Incremental Fit Index (IFI), and the Comparative Fit Index (CFI). A non-significant chi-square, and values greater than 0.90 for the GFI, IFI and CFI, are considered to reflect acceptable model fit. The internal consistency was used to determine reliability of NR- Scale. Confirmatory factor analysis revealed that the three-factor model of NR- scale demonstrated a superior fit to the data. The Cronbach alpha values showed that NR-Scale has a good reliability. The results buttressed the notion that the NR- scale is a valid and reliable measurement instrument in predicting environmentally responsible behavior (ERB).

  • Page 35
    Introduction
    The aim of this study was to examine the relationship between emotional intelligence and social adjustment in a sample of teenager students from Fasa city.
    Method
    For this purpose, 150 students, who were volunteers to participate in this research, of three age groups- 10-12 years old(first grade of guidance school), 13-15 years old (third grade of guidance school), and 16-18 years old (third grade of high school)- were selected by multiple clustral random sampling. All participants were asked to complete the Emotional Intelligence Scale (EIS) and the Social Acceptance Questionnaire (SAQ). Analysis of the data involved both descriptive and inferential statistics including means, standard deviations and regression analysis.
    Results
    The results of multiple regression analysis showed that there is a significance relationship between the emotional intelligence and the social adjustment of the students of 10-12-year old group and 13-15 year old group (P< 0/01). But there was not significance relationship between the emotional intelligence and the social adjustment agents at 16-18-year old group (P>0/05). There was also a significance relationship between the total emotional intelligence and social adjustment at the level (P<0/01). The results of variance analysis showed that there is no significance difference between the mean of social adjustment grads and that of emotional intelligence at three age groups (P>0/05).
    Conclusion
    The results of regression analysis showed that the social adjustment of teenagers could be predicted by emotional intelligence. That is, when emotional intelligence will be high, the social acceptance and social adjustment is high and vice versa. Based on findings, it can be concluded that emotional intelligence improves the quality of social and emotional relationship skills. It also helps individual to coping with life problems and stress.
  • Page 51
    Many factors have effect in the process of forming and happening violent behaviors. Most important of them are indefensible and violence-oriented spaces (sites and spheres). Indefensible spaces have many characteristics that differentiated in two categories: physical and social. From point of view of urban designers and architects, physical characteristics and from view of sociology and psychology scientists, social characteristics play role in disposing spaces in happening violence. Present article is prepared based on findings of a qualitative research conducted through an observation technique using 12 indefensible spaces selected within 108 indefensible spaces in the city of Tehran as units of observation. Observation conducted in 9 month period of time. This 12 general urban spaces concluded: thievery (hejrat boulevard, atabak street, valiasr park), affraying (asadabadi street, bahar street beside, valiasr cross), contention (moghaddam square, abouzar square, 22th bahman park), bag robbery (seyyed khandan bridge, shariati park, khaje abdollah ansari street). Results indicate that existing of proper light and lack of building density are characteristics that separate spaces with robbery from other spaces. Lack of relation bond between visible spaces, bouffant and sunken point in city, having obvious bound and confine and low building are characteristics that separate spaces with contention from other spaces. Sequence and tension separate affray spaces from other spaces.
  • Page 71
    Leisure activities are those by which individuals develop their talent and personality free from work obligations or life requirements. The way we spend our leisure time is a reflection of social, economic and cultural circumstances of our society. Effective use of free time could considerably improve the quality of social and economic life of individuals. The present study is explores the social factors affecting the use of leisure time by subjects aged of 15-64 in the city of Jouybar, Mazandaran, Iran. The study uses the survey method a total sample of 510 members was chosen based on multistage cluster sampling. The independent variables of the study whose relationships were examined with the amount of leisure time (active and passive) include: socio-economic status (income, parental education and occupation), marital status, residency, age and gender. The results of study demonstrated that the average active leisure time (1.87 out of 4) was more than average passive leisure time (1.4 out of 4). The examination of the leisure patterns showed that, being with the family and watching television were the most important leisure activities among the respondents. In addition, t he results of multivariate linear regression showed that, the four independents variables of age, education, parental education had significant impact on leisure. Beta coefficients indicated that the variable of age had the strongest (-.32) and education had the weakest (.117) effect on leisure time.
  • Page 99
    The purpose of this research was to at Isfahan state universities. The research questions were examined while considering knowledge conversion process(socialization, externalization, combination and internalization) and intellectual capital components(human capital, structural capital and customer capital). The research method was descriptive, correlation type. The statistical population consisted of 1472 faculty members of Isfahan state universities in 89-90 academic year in which to 64 isfahan university, medical science 90 and industrial university 51 were chosen by stratified random sampling. The information gathering tools were knowledge conversion process and intellectual capital component questionnaires with 26 and 35 items respectively. By use of Cronbach alpha coefficient, reliability coefficient was obtained equal to 0/96 for the knowledge questionnaire and 0/93 for the intellectual capital component questionnaire. The analysis of data was performed with (Step by step regression, Manova and Structural Model). The research findings revealed that human capital and structural capital are affected by knowledge socialization but this affected upon intellectual capital was not significant. Human capital and structural capital together alone were affected by knowledge externalization, combination and internalization. However, when all three aspects of intellectual capital are together placed in equation, effect of externalization, combination, and internalization was not significant. Also finding revealed that there are not significant relation between knowledge socialization and internalization with intellectual capital aspect but the relationship between knowledge combination and externalization with intellectual capital was significant.
  • Page 115
    Abstrac
    Aim
    Studying the effects and implications of social capital has gained widespread favor in recent years, but its effects on work satisfaction have not received enough attention. The main purpose of this article is to analyze the role that social capital plays in the job satisfaction of the staff of Cooperative organization of Kermanshah province.
    Methods
    This is a survey research which utilizes questionnaires to gather its needed data. The research population consists of the entire personnel of Kermanshah province cooperative organization who numbered 878, of which, on the basis of Cochran formula, 270 individuals were selected as the sample. Correlation coefficient and the comparison of means were used to test hypotheses and multiple regressions were used to test the research model.
    Results
    The findings showed that social capital consisting of social networks, trust, organizational and social participation, and organizational commitment had a positive and significant (R2=0.12) relationship with work satisfaction. Of the components of social capital, trust had the greatest effect and of background factors, gender had the most (R2=0.32) influence, that is, women had higher work satisfaction than men did.
  • Page 131
    The aim of this research is finding some answers to description of participation rate of housing cooperation members (Mehr) in 1388 at Mashhad city and Explication effective factors on it. Theoretical discussions have been illustrated based on four paradigms socialistic: social facts, social definition, social behavior, and complex paradigm. The research method of this investigation based on a survey with sample volume about 380 persons with the help of Cocran formula from statistical society about 36330 members of housing cooperation (Mehr) in Mashhad city. The method of sampling was based on random stratified method. The way of data Collection is information on questionnaires. The analysis of data have been implemented with SPSS application software in the frame of average descriptive statistics, Medium, Standard divergence, Kurosis and Skewness coefficients, hypothesis test with the help of appropriate tests to aim and variable assessment levels and using of regression analysis, finally path analysis. Then we assessed these categories and their independent variables such as: Economical disability and incapability to resources, assessment of financial and political supports of the government, lack of enough time for members, confidence to the managers, assuring to the resultant of the project, traditionalism, thankfulness, respect to the media advertisements, education level, mental preparation, responsibility, acknowledgement, satisfaction toward managers, social base, making in real housing, using mass media, alienation on the rate of cooperation members. In conclusion, member’s acknowledgement, using mass media and respecting to media advertisements and confidence to managers had the major and highest Impact on members cooperation.
  • Page 153
    Abstract Promoting sustainability, productivity, efficiency, and development of agricultural sector are the functions of utilization of appropriate information in terms of agricultural climate information system (ACIS). In this regard, the main question is that, to what extent does the ACIS lead to or provide the necessary context for agricultural development? This research aimed to employ causal mapping approach to investigate cognitive structure of human actors in a climate information system. This explorative qualitative research used case study methodology. This paper is an examination and reflection upon analysis of qualitative data reports, with particular attention to the process of interactively elicited causal maps based on focus group interviews. An exploratory coding approach was used to identify concepts that emerged from the interview transcripts. The relevant knowledge is gathered through the tacit understandings of climate information producers (2 groups), extensionists (6 groups), and users (7 groups) in Fars province to reach to the point of redundancy. Investigating causal maps revealed that, actors perceived climate information system challenges as economic, information processing, socio-political, organizational, and technical challenges. The study provided some suggestions to reach to a responsive short term and sustainable long term climate information system in Fars province.