فهرست مطالب

جامعه شناسی کاربردی - سال بیست و ششم شماره 4 (پیاپی 60، زمستان 1394)

فصلنامه جامعه شناسی کاربردی
سال بیست و ششم شماره 4 (پیاپی 60، زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/10/25
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فاروق امین مظفری*، محمد عباس زاده، رجب رضایی فرهادآباد صفحات 1-24
    در دهه اخیر یکی از عوامل موثر بر موفقیت سازمآن های دانشگاهی، فرهنگ دانشگاهی بوده است که توجه اندیشمندان جامعه شناسی سازمان و مدیریت را به خود مشغول کرده است. در عصر دانش از متولیان امور دانشگاهی انتظار می رود با سرمایه گذاری در عرصه فرهنگ دانشگاهی ضمن شناسایی و خلق روش های تولید علم در جهت ترفیع مشکلات جامعه و صنعت، نقش فعالی را ایفا نمایند. بر این اساس، هدف اصلی مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ رشته ای با انواع فرهنگ های دانشگاهی است. لذا محققان درصدند با الهام از تئوری های برگ کوئیست، تونی برچر و... پیوندهای پنهان این دو را مکشوف سازند. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده اعضای هیات علمی دانشگاه تبریز به تعداد 690 نفر است که از این تعداد، 156 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون تفاوت میانگین و رگرسیون چند متغیره بوده است. کلیه آمارها و اطلاعات تحقیق حاضر (به دست آمده از پرسشنامه)، از طریق نرم افزار Spss17، تحلیل است. نتایج حاکی از آن است که تفاوت میانگین فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز معنادار است. همچنین مشخص گردید که فرهنگ مشارکت پذیر با ویژگی های بارزی همچون: تولید و تفسیر دانش، پژوهش های مورد حمایت هیات علمی، آزادی عمل دانشگاهی، امکان مطالعه استادان در حوزه تخصصی خود، تسلط عقلانیت، استقلال و فرهنگ حاکم بوده است. نهایت امر اینکه توان متغیرهای مستقل مورد استفاده در تبیین واریانس متغیر وابسته 34.5 درصد بوده است. مابقی، مربوط به تاثیر سایر متغیرها بوده که در تحقیق حاضر مطمح نظر محققان نبوده است.
    کلیدواژگان: فرهنگ رشته ای، فرهنگ دانشگاهی، برگ کوئیست، تونی بچر، فرهنگ مشارکت پذیر
  • عبدالحسین کلانتری *، سید سعید حسینی زاده آرانی صفحات 25-44
    از جمله مسائل روانی- اجتماعی که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محافل علمی قرار گرفته است، احساس تنهایی است که نمایاگر ارزیابی افراد از کیفیت نامطلوب روابط اجتماعی شان است و متغیرهایی از جمله میزان دینداری و سطح سلامت روان بر آن تاثیر می گذارند. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان دینداری و سلامت روان با تجربه احساس تنهایی بر حسب رویکرد دورکهایم و وبر در کلانشهر تهران است. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه شهروندان 18+ سال تهرانی هستند که 524 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده، توسط پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن هستند که میزان دینداری اکثر شهروندان تهرانی درحد متوسط رو به بالا بوده، بالغ بر نیمی از آن ها احساس تنهایی را در حد متوسط رو به پایین تجربه کرده و اکثریت آن ها از وضعیت سلامت روان مطلوبی برخوردارند. همچنین میان میزان دینداری (173/. -) و سلامت روان(452/. -) با احساس تنهایی رابطه ای معنی دار و منفی وجود دارد و دینداری و اعتقادات مذهبی افراد تاثیر مثبتی بر سطح سلامت روان آنان بر جای می گذارد (117/. ).
    کلیدواژگان: دینداری، سلامت روان، احساس تنهایی، شهروندان تهرانی
  • علی ربانی خوراسگانی، محمد میرزایی * صفحات 45-68
    نوشتار حاضر درصدد است تا تقابل گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی را در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بررسی کند. در این تحقیق از چارچوب نظری لاکلاو و موف همراه با عناصر و مفاهیمی از نظریه فرکلاف و از تحلیل گفتمان به عنوان روش تحقیق بهره برده شد. ضمن بیان زمینه های بروز و ظهور این دو گفتمان در فضای گفتمانی انقلاب اسلامی، برای تحلیل تقابل گفتمان ها در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری متون مطبوعاتی وابسته به یک نماینده اصول گرایان و دو نماینده اصلاحات به طور جداگانه از طریق تحلیل متنی بررسی شد. تحلیل متن نشان داد احمدی نژاد به عنوان نماینده اصول گرایان در دوره دهم تغییرات چشمگیری را در مفصل بندی سیاسی خویش صورت داده بود. در مرکز مفصل بندی او «ملت» به عنوان نقطه کانونی نشسته بود. «مدیریت صالح در دو فرم مدیریت مردمی و مدیریت جهان»، «دولت اسلامی»، «عدالت اجتماعی» و «دیپلماسی شالوده شکن عدم تعهد» گفتمان وی را تشکیل می دادند. مفصل بندی گفتمانی موسوی با دال های «آزادی»، «جامعه مدنی»، «قانون»، «تشنج زدایی»، «صداقت یا شفافیت» حول دال مرکزی «مردم» تشکیل شده بود. مفصل بندی سیاسی کروبی نیز آرایشی شبیه گفتمان موسوی داشت با این تفاوت که نشانه «حقوق شهروندی» در گفتمان کروبی اضافه شده بود. نتیجه تحقیق نشان داد مفصل بندی سیاسی موسوی و کروبی با اختلاف بسیار اندکی نسبت به هم، مشابه مفصل بندی سیاسی مصطفی معین در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری بود و هرسه آن ها تجددگرایی را در گفتمان خود منعکس کرده بودند. در این دوره از رقابت ها، گفتمان اصول گرایی توانایی منحصر به فردی را از خود در قطبی کردن جامعه به نمایش گذاشت که در نهایت همراه با تازه سازی ارکان مفصل بندی گفتمانش توانست هژمونیک شود. تحلیل متون نشان داد گفتمان اصلاحات در انتخابات دهم دچار تصلب معنایی و شکلی است؛ به این معنا که در این دوره مفصل بندی پیشین خود را تکرار کرد ه بود که به دلیل انطباق نیافتن بر نظام دانایی حاکم بر جامعه و عدم آگاهی دقیق از وضعیت سیاسی کشور و رقیب نتوانست بر ایستارهای جامعه وقوف و سیطره یابد.
    کلیدواژگان: دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تحلیل گفتمان، اصول گرایی، اصلاح طلبی، مردم
  • حلیمه عنایت*، بهجت حاجیان صفحات 69-86
    هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با میزان اعتماد به عدم خیانت همسر در میان خانواده های شهر اصفهان است. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از نظریه گیدنز است. متغیرهای مستقل مورد بررسی عبارتند از زیبایی همسر، مدت ازدواج، شیوه آشنایی، تفاوت سنی زوج و میزان رضایت زناشویی. به این منظور نمونه ای با حجم 400 زن و مرد متاهل در شهر اصفهان که حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته بود، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای زیبایی همسر و رضایت زناشویی دارای رابطه معنادار و مثبت با متغیر وابسته هستند. در نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز ابتدا «رضایت زناشویی» و سپس «همسر زیبا»، 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
    کلیدواژگان: اعتماد، خیانت، رضایت زناشویی، زیبایی همسر، اصفهان
  • احمد بخارایی، محمدحسن شربتیان*، اعظم احمدی صفحات 87-108
    شهروندی به عنوان رویکردی است که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره می کند و تعامل بین فرد و جامعه را جهت می دهد. تلاش برای توسعه و حفظ حقوق شهروندی اهمیت بنیادین خود را همچنان حفظ کرده است. این حقوق فراهم آورنده عرصه هایی است که می تواند، بحث و گفتگو درباره سبک زندگی را فراهم آورد. هدف از این مقاله تبیین جامعه شناختی سبک زندگی و رابطه آن با گرایش به حقوق شهروندی است. مبانی نظری متاثر از آراء و نظریات گیدنز است. با توجه به روش پیمایش و مطالعه میدانی در بین دانشجویان دانشگاه واحد تحلیل فرد در نظر گرفته شده است. شیوه نمونه گیری طبقاتی سیستماتیک و حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 373 در نظر گرفته شده است. شاخص سبک زندگی با ابعاد (مدیریت بدن، اوقات فراغت، سلیقه هنری و سلیقه هنری و مصرفی) و گرایش به حقوق شهروندی در ابعاد گرایش به (حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی) مورد مطالعه قرار گرفته است. آلفای کرونباخ به دست آمده از یافته های اطلاعات 73% بوده است؛ جمع آوری اطلاعات از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده و با استفاده از نرم افزار20 Spss و بهره مندی از آماره های استنباطی (رگرسیون و پیرسون) و توصیفی در نهایت، نتیجه گرفته شد که به طورکلی شاخص سبک زندگی بر گرایش به حقوق شهروندی تاثیرگذار است. همچنین سبک زندگی بر گرایش به حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی تاثیر دارد. نحوه اوقات فراغت و سلیه هنری و مصرفی نیز بر گرایش به حقوق شهروندی تاثیر دارد ولی نحوه مدیریت بدن با گرایش به حقوق شهروندی رابطه ای ندارد. بنابراین پیشنهادهایی می توان برای این تاثیرگذاری مطرح کرد.
    کلیدواژگان: حقوق شهروندی، جامعه شناسی، سبک زندگی، گیدنز، گرایش، مدرنیته
  • محمد گنجی*، فاطمه زارع غیاث آبادی صفحات 109-128
    رسانه های جمعی با فراهم آوردن چارچوب های مفهومی برای تفسیر و پردازش اطلاعات، به نگرش های افراد در خصوص مسائل مدنی، موضوع های سیاسی و امور عمومی جامعه، جهت می دهند و به شکل گیری مفاهیم و رفتارهای خاص کمک می کنند. با توجه به اهمیت و نقش رسانه ها در زندگی اجتماعی، هدف اصلی نوشتار حاضر، تبیین نظری و تجربی رابطه میان استفاده از رسانه های جمعی و به طور ویژه اینترنت، مطبوعات و تلویزیون و میزان سرمایه اجتماعی است. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن استفاده از چارچوب مفهومی کلمن، پاتنام، لرنر و دیگران، با روش پیمایش به بررسی رابطه استفاده از رسانه های جمعی و میزان سرمایه اجتماعی در جامعه مورد بررسی پرداخته شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، افراد20تا39 ساله شهر کاشان می باشد که از طریق فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های توصیفی پژوهش، حاکی از این واقعیت است که اگرچه میانگین استفاده از اینترنت و مطبوعات در بین افراد نمونه، پایین تر از حد متوسط است ولی بیش از نیمی از پاسخگویان (52.8 درصد) در طی یک روز، بیشتر از دو ساعت از زمان خود را صرف تماشای تلویزیون می کنند. همچنین علی رغم این که میانگین سرمایه اجتماعی در بین جمعیت مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است ولی مشارکت اجتماعی دارای میانگین پایینی است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بین تماشای برنامه های سیاسی، ورزشی، خبری و فیلم های جنایی، تاریخی و فرهنگی تلویزیون و میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این، ارتباطی معنادار بین میزان استفاده از مطبوعات (مجله و روزنامه) و سرمایه اجتماعی برقرار است. به بیانی دیگر هر چقدر افراد به میزان بیشتری مطالب تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اخبار سیاسی مطبوعات را مطالعه کنند، دارای سرمایه اجتماعی بالاتری خواهند بود. مهم ترین نتایج نظری این مطالعه، تایید مفاهیم و مفروضات نظری ماخوذ از نظریه های پورتو، لرنر، برم و ران و... درباره رابطه رسانه و سرمایه اجتماعی در جمعیت مورد مطالعه است.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، اینترنت، مطبوعات، تلویزیون
  • کامران ربیعی صفحات 129-148
    هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر توسعه اجتماعی اقتصادی بر تغییر تلقی افراد از چیستی خرافات است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه شهروندان 15 سال به بالای استان اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه پژوهش حاضر 6192 نفر بوده است و نمونه ها به روش نمونه گیری سهمیه ای و بر اساس سه متغیر سن، جنس و منطقه مسکونی در 25 شهرستان و منطقه شهری استان اصفهان انتخاب شدند. پرسشنامه و سوالات باز آن از طریق مصاحبه های چهره به چهره تکمیل شدند. پژوهش بر اساس رویکردی عرفی به انجام رسیده و هدف آن نه شناسایی خرافات واقعی بلکه فهم تلقی افراد از باورهای خرافی خود، والدین و شهرستان محل سکونت خویش بوده است. نتایج نشان داد که برای سطوح مختلف توسعه، تفاوت هایی جدی در تلقی افراد از چیستی خرافات وجود دارد و وجه تمایز اصلی آن ها در نسبت های به دست آمده «اعتقادات مذهبی» بود. ساکنان شهرستآن های دارای سطح توسعه اجتماعی اقتصادی بالاتر بیش از سایر شهرستآن ها باورهای مذهبی و مناسک مذهبی شهرستان محل سکونت خود را مورد بازاندیشی و نقد قرار می دهند.
    کلیدواژگان: چیستی خرافه، توسعه اقتصادی، اجتماعی، مدرنیزاسیون، رویکرد عرفی، تغییرات فرهنگی
  • علی حسین حسین زاده، مسعود زالی زاده *، محسن زالی زاده صفحات 149-164
    مدارای اجتماعی را می توان به عنوان پایه و اساس دموکراسی و جامعه مدنی در نظر گرفت که بدون وجود آن نظام اجتماعی دچار اختلال خواهد گردید. عوامل مختلفی را می توان در نظر گرفت که بر کنش های مداراگرانه موثر است که در این میان می توان به نقش ویژگی های شخصیتی اشاره کرد. بدین منظور مطالعه حاضر درصدد است به پیش بینی ابعاد مدارای اجتماعی بر اساس ویژگی های شخصیتی بپردازد. به روش پیمایشی 377 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که از بین ویژگی های شخصیتی، تنها وظیفه شناسی نقش تبیین کنندگی مدارای اجتماعی را دارد. در مورد تاثیر ویژگی های شخصیتی بر ابعاد مدارای اجتماعی، توافق پذیری تبیین کننده مدارای عقیدتی، وظیفه شناسی و توافق پذیری تبیین کننده مدارای رفتاری، وظیفه شناسی، توافق پذیری و باز بودن تبیین کننده مدارای سیاسی و هم چنین ویژگی بازبودن و برون گرایی تبیین کننده مدارای هویتی هستند.
    کلیدواژگان: مدارای اجتماعی، ابعاد مدارا، ویژگی های شخصیتی، دانشگاه شهید چمران
  • سید سعید زاهد زاهدانی*، سید اسماعیل مسعودی صفحات 165-184
    تاریخ معاصر ایران مشحون از نهضت ها و جنبش های اجتماعی خرد و کلان بوده است. این نهضت ها به ندرت از دیدگاه نظریه های جنبش اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نهضت جنگل که 9 سال پس از امضای فرمان مشروطه در سال 1294 ش آغاز گردید، از اولین حرکت های ملت ایران در پاسخ به عدم تحقق آرمان های انقلاب مشروطه بود. در این تحقیق با مروری بر نظریه های جنبش اجتماعی، نظریه زاهد برگزیده شد که تناسب بیشتری با فضای تاریخ معاصر ایران دارد. این نظریه مهم ترین رکن در شناسایی جنبش را جهت جنبش می داند که در ایدئولوژی آن متبلور است. این پژوهش در چارچوب روش شناسی رئالیستی با استفاده از استراتژی تحقیق پس کاوی و روش تاریخی انجام شده است. تحلیل شواهد تاریخی برمبنای این نظریه نشان داد که نهضت جنگل با ایدئولوژی بسیار نزدیک با ایدئولوژی انقلاب مشروطه شروع شد اما در میانه راه دچار پارادوکس در ایدئولوژی شد. در ادامه هر چند موفقیت های اولیه و زودگذری کسب کرد ولی خیلی زود به دلیل همان پارادوکس از هم فرو پاشید.
    کلیدواژگان: نهضت جنگل، جنبش اجتماعی، نظریه جنبش اجتماعی، ایدئولوژی
  • محمدرضا اردلان، رقیه بهشتی راد * صفحات 185-198
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی بر وجدان کاری با نقش میانجی گری جامعه پذیری سازمانی انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 190 نفر (68 نفر اعضای هیات علمی و 122 نفر کارکنان ادارای) به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیس و اسپریتزر (1991)، جامعه پذیری سازمانی بر اساس تائورمینا (1997) و وجدان کاری بر اساس مدل بریک و مانت (1991) استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین فرهنگ سازمانی با وجدان کاری و جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است. رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و وجدان کاری مثبت و معنی دار است. همچنین رابطه فرهنگ سازمانی و وجدان کاری با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، وجدان کاری، جامعه پذیری سازمانی، کارکنان، دانشگاه ارومیه
  • خدیجه حاتمی *، ایوب امیرکواسمی، توکل آقایاری هیر صفحات 199-212
    هدف پژوهش حاضر بررسی میزان گرایش به مد در بین دانشجویان دانشگاه تبریز و میزان تاثیر دو انگیزه اصلی مدگرایی، یعنی همرنگی و تشخص طلبی بر آن است. در این رابطه به نقش تعدیل گر طبقه اجتماعی- اقتصادی بر انگیزه مدگرایی نیز توجه شده است زیرا به نظر می رسد که مدگرایی در بین طبقات مختلف، معانی متفاوتی داشته باشد. در این راستا، 382 نفر از دانشجویان به صورت نمونه گیری طبقه ای (بر حسب دانشکده/ جنسیت) انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفتند و از نرم افزارهای SPSS و LISREL برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میانگین مدگرایی در بین پاسخگویان در سطح پایین تر از حد متوسط قرار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای تشخص طلبی و همرنگی توانسته اند 45/0 از تغییرات مدگرایی را تبیین کنند. بر طبق نتایج تحلیل مسیر، رابطه معنادار و مثبتی بین همرنگی و تشخص طلبی با مدگرایی وجود دارد. تاثیرات کلی طبقه اجتماعی اقتصادی بر مدگرایی به دلیل تاثیرات آن بر همرنگی و تشخص طلبی، مثبت می باشد و انگیزه مدگرایی در دانشجویان طبقات بالا، تشخص طلبی و در دانشجویان طبقات پایین همرنگی است.
    کلیدواژگان: مدگرایی، طبقه اجتماعی، اقتصادی، تشخص طلبی، همرنگی
  • خلیل زندی، سید محمد موسوی جد*، حامد سیف پناهی، آرمان راستاد صفحات 213-222
    سازمان ها به مثابه یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی دوران کنونی، در قبال جامعه مسوول هستند و ارتقای مسوولیت پذیری اجتماعی آن ها در گرو شناسایی عوامل موثر بر ارتقای مسوولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. با این رویکرد هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین رهبری اخلاقی و مسوولیت پذیری اجتماعی تعاونی است. با در نظر گرفتن مبانی نظری، ابعاد رهبری اخلاقی شامل روابط بین فردی، الگو بودن و عمل گرایی به عنوان متغیرهای پیش بین و متغیر مسوولیت پذیری اجتماعی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، به صورت توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان بخش های اداری پنج سازمان دولتی واقع در سایت اداری شهر سنندج بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه ای به حجم 131 نفر از کارکنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه رهبری اخلاقی (صالح نیا، 1391) و مسوولیت پذیری اجتماعی تعاونی (احمدی، 1391) بودند که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی رابطه معناداری با مسوولیت پذیری اجتماعی داشت (r:. 824 p <. 01). یافته ها همچنین نشان داد که دو مولفه الگو بودن و عمل گرایی رهبر می توانستند نقش معناداری در پیش بینی مسوولیت پذیری اجتماعی سازمان داشته باشند.
    کلیدواژگان: رهبری اخلاقی، مسوولیت پذیری اجتماعی سازمان، سازمان های دولتی شهر سنندج