فهرست مطالب

فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده - سال دوازدهم شماره 39 (تابستان 1396)

فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
سال دوازدهم شماره 39 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • طیبه شکیبایی، اقبال زارعی، معصومه اسمعیلی، موسی جاودان صفحات 7-29
    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متاهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تاثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است.
    کلیدواژگان: مشاوره دینی، الگوی مشاوره ای اسمای حسنا، تصور از خدا، زنان و باورهای دینی
  • نسیم ارزانی، حمیدرضا حاتمی، فریبرز باقری، شکوه سادات بنی جمالی صفحات 31-43
    هدف پژوهش بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI) و تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی بود. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. این الگو توانست 50 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند و روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
    کلیدواژگان: بهزیستی ذهنی، سختکوشی روانشناختی، تنظیم هیجانی، حداقل مجذورات جزئی
  • سکینه فتوحی، نیلوفر میکائیلی، اکبر عطادخت، نادر حاجلو صفحات 45-64
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تبریز، دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف دادگستری شهر تبریز در طول پاییز سال 95 بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از بین تمامی زوجین واجد شرایط ورود به مطالعه 16 زوج (32 نفر) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پس از جایگزینی در گروه آزمایش و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان طی هشت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان (رویکرد گاتمن) به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر سازگاری و مولفه های دلزدگی زناشویی شامل خستگی جسمی، از پا افتادن عاطفی و از پا افتادن روانی منجر شده است. با توجه به نتایج، درمان مبتنی بر فراهیجان با افزایش سطوح چرخه تعامل مثبت، جایگزین ساختن پیوندجویی به جای خصومت و رفتارهای اجباری و جایگزینی رفتارهای تخریبگر با رفتارهای سازنده به افزایش سازگاری زناشویی و با کاهش دامنه رفتارهای تخریبگر همچون انتقاد، تحقیر و حالت تدافعی در همسران دارای تعارض زناشویی به کاهش دلزدگی زناشویی در آنان منجر می شود.
    کلیدواژگان: زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان، سازگاری زناشویی، دلزدگی زناشویی، تعارض زناشویی
  • امید عیسی نژاد، محمد ستوده زاده صفحات 65-81
    بزهکاری به عنوان پدیده پیچیده اجتماعی، که گستردگی زیادی در میان جوامع مختلف دارد با آسیبهای زیادی در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. شناخت عواملی که زمینه گرایش نوجوانان را به سمت بزهکاری فراهم می کند، نقش مهمی در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی با هدف کاهش گرایش نوجوانان به سمت بزهکاری دارد. بنابراین پژوهش با هدف بررسی نقش عملکردهای خانوادگی و هوش اخلاقی در گرایش به بزه نوجوانان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان تمام دبیرستانهای دولتی (پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 94-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 426 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های هوش اخلاقی (MCI)، عملکرد خانوادگی (FAD) و نگرش به بزهکاری جمع آوری شد. داده ها با نرم افزار SPSS و روش رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین تمام مولفه های نقص عملکرد خانواده با گرایش به بزهکاری نوجوانان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج بیانگر رابطه منفی بین تمام مولفه های هوش اخلاقی با گرایش به بزهکاری نوجوانان بود (05/0> P). نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد خانوادگی و هوش اخلاقی افراد می تواند پیش بین خوبی برای گرایش به بزهکاری در آنها باشد؛ لذا این نتایج می تواند در کمک به تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در زمینه گرایش به بزه نوجوانان مورد استفاده قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: عملکردهای خانوادگی، هوش اخلاقی، گرایش به بزهکاری نوجوانان
  • مهناز جوکار کمال آبادی، موسی گلستانه، فاطمه محمدی صفحات 83-105
    هدف این مطالعه ساخت، هنجاریابی و شناسایی عوامل زیربنایی پرسشنامه طلاق عاطفی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل مردان و زنان عادی و متقاضی طلاق استان بوشهر بود. حجم گروه نمونه 1312 نفر بود که 1001 نفر گروه عادی و 311 نفر گروه متقاضی طلاق بودند. 501 پرسشنامه برای تحلیل عاملی اکتشافی و 500 عدد برای تحلیل عامل تاییدی تحلیل شد. گروه نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل یافته ها همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و تحلیل واریانس چند متغیره است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های انریچ فورز و اولسون (1989)، میل به طلاق روزلت و همکاران (1986) و بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) است. نتایج به روش تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را به عنوان عوامل اصلی طلاق عاطفی شناسایی کرد. همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه میل به طلاق 0/59و سطح معناداری
    کلیدواژگان: طلاق عاطفی، طلاق عاطفی، تحلیل عاملی، هنجاریابی، رواسازی
  • هادی خان محمدی، حسین اصلی پور صفحات 107-140
    این پژوهش ابرخط مشی «سیاستهای کلی نظام در حوزه خانواده» را مد نظر دارد. این سیاستها به لحاظ زمانی پس از قانون اساسی و سند چشم انداز به رشته تحریر درآمده و به همین دلیل جهت گیری این دو سند کلان در این سیاستها حفظ و رعایت شده است. پژوهشگران معتقدند، تحلیل سیاستهای کلی نظام در حوزه خانواده منعکس کننده چکیده مبانی و رویکرد جمهوری اسلامی ایران به موضوع زنان و خانواده را در بر دارد. سوال اصلی تحقیق این است که مضمونهای اصلی سیاستهای کلی خانواده کدام است و در مجموع چه الگوی شبکه ای را ترسیم می کند. برای پاسخ به این سوال مبتنی بر رویکرد کیفی از دو راهبرد تحلیل مضمون و الگوسازی ساختاری تفسیری به صورت متوالی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی است که مضمونهای این سیاستها در سه سطح ساختاری قرار می گیرد. سطح یک این الگو به اهداف غایی این سیاستها اشاره دارد که در واقع تحکیم خانواده اسلامی است. سطح دوم رویکرد فرهنگی و در نهایت سطح سوم عوامل زمینه ای و بسترساز حاکم بر الگو را تبیین می کند.
    کلیدواژگان: خانواده، سیاست خانواده، سیاست عمومی، سیاستهای کلی خانواده، الگوسازی ساختاری، تفسیری