فهرست مطالب

فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
سال دهم شماره 34 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/23
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مقالات علمی پژوهشی
  • مریم قاسمی، معصومه اسمعیلی، سید محمد کلانتر کوشه صفحات 7-24
    هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش الگوی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر دختر با سه گروه آزمایش و یک گروه گواه است؛ بدین منظور به روش نمونه گیری خوشه ایاز بین نواحی شهری شهرستان اصفهان یک ناحیه و سپس به صورت تصادفی از بین مدارس آن ناحیه، یک مدرسه (دبیرستان دوره اول دخترانه)، انتخاب، و از طریق فراخوان، دختران دارای تعارض با مادران خود انتخاب شده اند. پس از مصاحبه و مشخص شدن تعارض والد فرزند، 32 نفر از بین افراد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (گروه مادران، گروه دختران و گروه مادران دختران) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. از «مقیاس شیوه های تعارض اشتراس» برای اندازه گیری میزان تعارض در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. سرانجام، داده ها به کمک تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش الگوی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر دختر نوجوان شرکت کنندگان در گروه های آزمایش تاثیر معنی داری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه الگوی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، شیوه مناسبی برای کاهش تعارضات مادر دختر نوجوان است.
    کلیدواژگان: روابط کلامی، آیات قرآن کریم، تعارض مادر، دختر، نوجوان
  • سیده فاطمه موسوی صفحات 25-50
    این مطالعه با هدف تحلیل روند تغییرات در تعاملات، سبک های حل تعارض و کیفیت زناشویی بر اساس سن ازدواج و طول مدت ازدواج زنان و مردان متاهل شهر قزوین صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیل روند است. روش نمونه گیری، داوطلبانه است و 302 نفر (151 زن و 151 مرد)، از پنج نقطه شهر قزوین انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سبک های حل تعارض کردک (CRSI)، مقیاس کیفیت زناشویی فرم بازنگری شده (RDAS) و مقیاس تعامل رابطه انجمن تگزاس (TTRIS) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل روند نشان داد که روند خطی معناداری بین زنان و مردان متاهل از حیث طول مدت ازدواج در متغیرهای ابعاد تعامل (بجز بعد نظریات سازنده ایگو در گروه 5-1 سال)، سبک های حل تعارض و کیفیت زناشویی مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد روند خطی معناداری بین گروه با سن ازدواج 19- 12 سال با دیگر گروه های ازدواج کرده بین سنین 30-20 و 40-30 سال در عوامل سبک های حل تعارض و روند غیرخطی معناداری در ابعاد تعاملات زناشویی مشاهده می شود. شیوه تعاملات و حل تعارضات بین زوجین به عنوان عوامل پیش بین و موثر بر کیفیت زناشویی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات می شود و افرادی که در سنین مختلف به ازدواج اقدام می کنند از چنین تحولات و تغییراتی در متغیرهای مربوط به کیفیت زناشویی برکنار نیستند. توجه به چنین تحولاتی می تواند آمادگی لازم را برای رویارویی با وضعیت جدید در زوجین فراهم سازد.
    کلیدواژگان: تعاملات زناشویی، حل تعارض، کیفیت زناشویی، روند سن ازدواج
  • محسن گل محمدیان صفحات 51-70
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی در زنان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شاهد و ایثارگر اسلام آباد غرب در سال 1392 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ده نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. به گروه آزمایش بر اساس هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی با توجه به موضوعات، اهداف و پیشینه پژوهش طی ده جلسه آموزش داده شد. طول هر جلسه دو ساعت، تواتر جلسات به صورت هفته ای دو بار برای گروه آزمایش بود. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد خانوادگی (FAD) بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) نشان داد که آموزش هوشهای اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی زنان (حل مسئله، نقشها، ارتباط، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار) تاثیر معنی داری داشته است. در کل، یافته ها لزوم گنجاندن برنامه آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی را در برنامه های آموزش خانواده و زوجین یادآور می سازد.
    کلیدواژگان: هوش اخلاقی و معنوی و فرهنگی، عملکرد خانوادگی
  • حامد نظرپور کاشانی، وحید خاشعی، زهره دهدشتی شاهرخ، محمود محمدیان صفحات 71-106
    خرید و مصرف جزء انکارناپذیری از کنشهای اجتماعی خانواده است و نقشی تعیین کننده در تخصیص منابع برای تولید انواع کالاها، شیوه توزیع آنها و هم چنین توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. چنانچه از دید رفتار مصرف کننده به این پدیده نگریسته شود، الگوی مصرف و خرید مردم به عنوان یک پدیده فرهنگی تلقی می شود که ذیل مقوله سبک زندگی قابل تبیین و بررسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای کلان در حوزه رفتار خرید و نیز تبیین نظریه های حوزه سبک زندگی که به رفتار خرید اشاره دارد، است. با استفاده از روش تحلیل محتوای جهتدار، پس از بررسی و مقایسه جامع الگوهای مختلف رفتار خرید مصرف کننده مبتنی بر سبک زندگی، منطق حاکم بر آنها استخراج شده و مورد بحث قرار گرفته و در نهایت عوامل درونی و محیطی موثر بر رفتار خرید با توجه به نقش کلیدی سبک زندگی تبیین و ارائه شده است.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، رفتار خرید، رفتار مصرف کننده، الگوی مصرف
  • ایمان عرفان منش، سهیلا صادقی فسایی صفحات 107-135
    نویسندگان با استفاده از نظریات و روش های تحلیل گفتمانی تلاش می کنند تا در چشم اندازی از تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر جامعه ایران، عوامل الگوی خانواده مدرن مدنی را به عنوان محصول و کفایت تجربی گفتمان جامعه مدنی در سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی تحلیل کنند. به این منظور، در این مقاله الگویی ترکیبی (برامده از آرای فرکلاف، لاکلاو و موفه) تنظیم و به کار گرفته شده است. در مجموع، مهمترین یافته ها و دستاوردهای تحلیلی و انتقادی مقاله عبارت است از: 1 الگوی خانواده مدرن مدنی تحت تاثیر دو پارادایم «تفسیری» و «انتقادی» و برخی مبانی معرفتی و نظری نظریه پردازانی همچون یورگن هابرماس و آنتونی گیدنز است. 2 این الگو بر محور مفاهیم «روابط و ارزشهای دموکراتیک» و «اصالت فرد» مفصل بندی شده و دال مرکزی آن «ارزشهای جامعه مدنی» است. 3 خانواده مدرن مدنی با ارکان هویتی جامعه ایران (بویژه آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی) سازگاری و تناسب ندارد.
    کلیدواژگان: الگوی خانواده، خانواده مدرن مدنی، جامعه مدنی
  • فائزه دلدار، محمدعلی فلاحی صفحات 135-154
    این مقاله به مطالعه عوامل موثر بر طلاق در سطح استانهای کشور با تاکید بر عوامل اقتصادی بویژه میزان بیکاری و تورم می پردازد. در بخش ادبیات نظری به رویکردهای اقتصادی و روانشناختی اشاره شده است. برای سنجش تاثیر عوامل اقتصادی بر طلاق از متغیرهای بیکاری و تورم استفاده شده است. میزان شهرنشینی و تحصیلات عالی نیز به عنوان متغیرهای کنترلی به الگو اضافه شده است. الگوی تجربی مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل داده ها، الگوی اقتصادسنجی از نوع الگوی داده های تابلویی از نوع تاثیرات ثابت است که از داده های 28 استان کشور طی دوره زمانی 1381 تا 1391 بهره می گیرد. نتایج براوردهای الگوی تجربی رابطه مثبت و معنی داری بین طلاق و متغیرهای مستقل تحقیق را نشان می دهد به طوری که با افزایش یک درصد بیکاری، 134/0درصد طلاق افزایش یافته است. چنانکه تورم یک درصد افزایش یابد، 133/0درصد طلاق افزایش می یابد. هم چنین درصورتی که میزان تحصیلات عالی یک درصد افزایش یابد، میزان طلاق 13/0درصد افزایش، و درنهایت اگر میزان شهرنشینی یک درصد افزایش یابد، میزان طلاق، 88/2درصد افزایش می یابد. نتایج براورد تاثیرات استانها حکایت دارد که عوامل ناشناخته در استانهای کوچک و مذهبی همچون یزد و قم، تاثیر مثبت و در استانهای بزرگ مثل تهران و خراسان، تاثیر منفی بر طلاق داشته است.
    کلیدواژگان: طلاق، تورم، بیکاری، الگوی داده های تابلویی