فهرست مطالب

پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی - سال سی‌ام شماره 4 (پیاپی 57، زمستان 1393)

فصلنامه پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
سال سی‌ام شماره 4 (پیاپی 57، زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/07
  • تعداد عناوین: 6
|
  • احمد میرمرقابی، رضا موسوی حرمی، اسدالله محبوبی*، محمد خانه باد، جلیل جعفری، شهرام آورجانی صفحات 1-20
    سازند آسماری به سن الیگو- میوسن مهم ترین سنگ مخزن میدان نفتی مارون در فروافتادگی دزفول در جنوب غربی ایران بوده که در حوضه فورلندی کمربند کوهزایی زاگرس نهشته شده است. هدف از این مطالعه تفسیر محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی زون های پایینی سازند آسماری در چاه های شماره 281، 342 و 312 میدان مارون بر اساس تغییر در روند شکل نمودار گاما، نقشه های هم سنگی و تغییرات ریزرخساره هاست. بر این اساس در چاه های مورد مطالعه 9 ریز رخساره کربناتی و 2 پتروفاسیس سیلیسی- آواری که در چهار محیط دریای باز، سد، لاگون و جزرومدی در یک رمپ هموکلینال (شامل رمپ خارجی، میانی و داخلی) نهشته شده اند، شناسایی شده است. همچنین، بر مبنای اشکال شناسایی شده بر روی نمودار اشعه گاما، رسوبات مورد مطالعه در محیط دریایی تشکیل شده است. در محیط دریای باز و سدی، نمودارگاما به شکل زنگوله ای دندانه دار، قارچی دندانه دار، قوسی به سمت چپ، دندانه ای و واگنی به سمت راست، در محیط ساحلی به دو صورت سیلندری و قارچی شکل و در محیط جزرومدی و لاگون به صورت قوسی به سمت راست تا سیلندری شکل دیده می شود. بر اساس نقشه های هم سنگی رسوبات ماسه سنگی زون های پایینی سازند آسماری میدان نفتی مارون توسط سیستم دلتایی در طول حاشیه جنوب غربی حوضه گسترش پیدا کرده و دائما تحت تاثیر تغییرات سطح آب دریا بوده اند. آنالیز چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی سه سکانس رسوبی رده سوم (DS1، DS2 و DS3) در چاه های مورد مطالعه شده است.
    کلیدواژگان: نمودار چاه پیمایی گاما، سازند آسماری، محیط رسوب گذاری، میدان نفتی مارون، چینه نگاری سکانسی
  • نوید نویدی ایزد*، فرشته سجادی، افسانه ده بزرگی، فیروزه هاشمی یزدی صفحات 21-46
    سازند دلیچای در برش چینه شناسی دیکتاش شمال شرق سمنان به ضخامت 564 متر حاوی مجموعه قابل توجهی از پالینومورف های خشکی (از قبیل اسپورها و پولن ها) و پالینومورف های دریایی (شامل داینوفلاژله ها، اکریتارک ها و آستر داخلی پوسته فرامینیفرها) با حفظ شدگی خوب می باشد. از پالینومورف های خشکی در مجموع تعداد 51 گونه اسپور متعلق به 31 جنس و 27 گونه پولن متعلق به 14 جنس شناسایی شد که به ترتیب، اسپورهای ترایلت، پولن های دو باله و تک باله دارای بیشترین فراوانی بودند. از پالینومورف های دریایی تعداد 16 گونه متعلق به 10 جنس از داینوفلاژله ها شناسایی گردید که فرم های پروکسیموکوریت دارای بیشترین فراوانی بودند. تنها یک زون تجمعی Contignisporites -Striatella assemblage zone و یک زون فراوانی Classopollis abundant zone برای این نهشته ها پیشنهاد گردید. با توجه به حضور Contignisporites burgeri و گونه های مختلف Striatella سن باژوسین پسین - باتونین برای قسمت پایینی برش و با توجه به افزایش ناگهانی Classopollis (Corollina) در قسمت های بالایی برش، سن کالووین برای این قسمت از برش تعیین می گردد. بر اساس حضور میوسپورهایی با گسترش چینه شناسی شناخته شده از قبیل Klukisporites variegatus، Concavissimisporites verrucosus، Striatella spp. سن سازند دلیچای در برش مورد مطالعه به ژوراسیک میانی نسبت داده شده است. با بررسی قرابت اسپورها و پولن ها، میوسپورهای موجود در برش چینه شناسی دیکتاش به سرخس ها (Pterophyta)، لیکوفیت ها (Lycophyta)، دم اسبیان (Sphenophyta)، بریوفیت ها (Bryophyta) و گروه هایی از بازدانگان (Gymnosperms) نظیر مخروطیان (Coniferophyta) و ژینکوفیت ها (Ginkgophyta) نسبت داده شده اند. وجود این گیاهان معرف آب و هوای گرم تا نیمه گرم با رطوبت زیاد در زمان تشکیل رسوبات سازند دلیچای، در برش مورد مطالعه می باشد. مطالعه حوضه رسوب گذاری بر اساس عناصر پالینولوژیک، حاکی از آن است که سازند دلیچای در برش چینه شناسی دیکتاش در یک محیط ساحلی کم عمق و کم اکسیژن با سرعت رسوب گذاری پایین و افزایش تدریجی عمق حوضه تشکیل شده است. سه نوع پالینوفاسیس (VI، IV، II) برای برش چینه شناسی مورد مطالعه تعیین گردید.
    کلیدواژگان: پالینواستراتیگرافی، سازند دلیچای، محیط رسوبی دیرینه، شمال شرق سمنان
  • محمد صادقی*، محمدرضا کمالی، رضا قوامی ریابی، بیوک قربانی صفحات 47-58
    مطالعه حاضر بر روی 59 نمونه از خرده های حفاری [1] سازند پابده در میدان نفتی نصرت، به وسیله دستگاه پیرولیز راک ایول 6 صورت گرفته است. نتایج ژئوشیمیایی بر این امر دلالت می کند که سازند پابده دارای پتانسیل هیدروکربنی ضعیف تا خوب می باشد. ترسیم پارامتر S1 در مقابل TOC برای نمونه ها، عدم آلودگی آنها به نفت خام و مواد روغنی (در حین حفاری) را تایید می کند. منحنی تغییر رخساره آلی دیاگرام جونز نشان دهنده محدوده B-BC برای سازند پابده بود که بیانگر محیط های دریایی احیایی تا کمی اکسیدان می باشد. رسم دیاگرام HI در برابر Tmax نیز برای نمونه های مورد مطالعه نشان داد که نوع کروژن نمونه ها ترکیبی از انواع II-III که تمایل بیشتر به کروژن نوع II (توانایی تولید نفت بیشتر) دارند و نشان دهنده ورود نمونه ها به پنجره نفتی است. همچنین، ترسیم نمودار تغییر ات S1+S2 در برابر TOC نیز بیانگر این است که سازند پابده با داشتن محدوده وسیع از لحاظ پتانسیل تولید می تواند به عنوان سازندی خوب برای تولید هیدروکربن در منطقه مورد مطالعه عمل نماید.
    کلیدواژگان: پیرولیز راک ایول 6، سازند پابده، پتانسیل هیدروکربنی، دیاگرام جونز، میدان نفتی نصرت
  • فاطمه واعظ جوادی*، اکبر پرواسیده صفحات 59-86
    معدن زغال سنگ تخت واقع در جنوب شرق مینودشت، استان گلستان دربردارنده ماکروفسیل های گیاهی بسیار خوب حفظ شده ای می باشد که برای اولین بار معرفی می شوند. تعداد 27 گونه ماکروفسیل گیاهی متعلق به 22 جنس مورد شناسایی قرار گرفت. این گونه ها به راسته های اکوئی ستال ها، اسموندال ها، فیلیکال ها، پلتاسپرمال ها، بنتیتال ها، سیکادال ها، گینکگوآل ها و پاینال ها (کونی فرآل ها) متعلق هستند. بر اساس حضور گونه های شاخص نظیر Equisetites muensteri، Clathropteris meniscoides، Dictyophyllum exile، Scytophyllum persicum، Anthrophyopsis crassinervis، Pterophyllum bavieri و Baiera muensteriana سن رتین برای این مجموعه خاطر نشان می گردد. نظر به این که منطقه جنگلی بوده و در نقشه زمین شناسی نیز تفکیکی از سازندهای گروه شمشک صورت نگرفته بود، این مطالعه محرز بودن سازند کلاریز را برای رسوبات دربردارنده آن تاکید می نماید. فلور منطقه مینودشت مشابهت بسیاری با فلور مناطق زیراب، طزره، نرگس چال، هیو، جاجرم (البرز)، معادن پروده (طبس) و داربید خون (حوزه کرمان) دارد. بنابراین، در خلال رتین، صفحه ایران از منطقه کرمان تا طبس و البرز یک صفحه یکپارچه را تشکیل می داده و آب و هوای یکنواختی بر آن حاکم بوده است. با توجه به مطالعه آماری صورت گرفته بر روی 307 نمونه فسیل گیاهی مشخص شد که راسته های فیلیکال ها، بنتیتال ها، گینکگوآل ها و پاینال ها (کونی فرآل ها) به ترتیب دارای فراوانی نسبی 02/42%، 11/38%، 17/7% و 51/6% می باشند. شاخص مشابهت یا اندکس سورنسون فلور این منطقه در حد جنس و گونه برای مناطق مختلف البرز (نرگس چال، قشلاق، هیو، ساپوهین) و طبس (معادن پروده) در ایران و فلور رتین سایر نواحی اوراسیا (ژاپن، ویتنام، چین، چین، فرانسه، اطریش، گرینلند) تعیین گردید و محرز شد که ایران در کمربند آب و هوایی نیمه گرمسیری و مرطوب یوروسینین در خلال رتین قرار داشته است. از طرف دیگر با توجه به حضور گونه های بومی و محلی ایران در محدوده اقلیم آسیای میانه از تقسیمات و خرمیف و منطقه آسیای جنوب غربی از تقسیمات دوبروسکینا جای می گیرد.
    کلیدواژگان: رتین، ماکروفسیل گیاهی، سازند کلاریز، مینودشت، البرز شرقی، اندکس سورنسون
  • نرگس عدالتی منش، علی کدخدایی*، بهرام علیزاده، محمدحسین حیدری فرد، بهزاد خانی صفحات 87-102
    در این مطالعه 40خرده حاصل از حفاری سازندهای پابده، گورپی،کژدمی و گدوان میدان نفتی آغاجاری مورد آنالیز راک ایول قرار گرفته است.به منظور شناسایی شرایط محیط رسوبگذاری سازندهای مورد مطالعه، به 4زون تقسیم شده اند که زون های A(سازند کژدمی-187) و C (سازند کژدمی-140)بیانگر شرایط احیایی تر همراه با حضور مواد آلی دریایی و زون های D (سازند گدوان-140)وB(سازند گدوان-187) بیانگر شرایط اکسیدی تر همراه با ورود مواد آلی قاره ای به حوضه است. براساس آنالیز راک ایولسازند های پابده، گورپی، پابده و کژدمی از پتانسیل هیدروکربن زایی متغیری برخوردار هستند. نمودار HIدر مقابل OIنشان داد که نوع کروژن در این سازندها مخلوطی از II وIII می باشد. میزان اثر ماتریکس سازندهای پابده، گورپی، کژدمی و گدوان، از طریق ترسیم نمودار S2در برابر TOCو تعیین معادله خط رگرسیون آنها مورد محاسبه قرار گرفت.نتایج نشان می دهد که مقدار قابل توجه S2جذب شده توسط ماتریکسدر سازند پابده (mg HC/gr rock96/6-98/ 4در چاه های 113و 121) و گورپی (mg HC/gr rock33/4 در چاه 113) می باشد که به علت بلوغ حرارتی کم (430(Tmax< و نسبت پایین گاز به نفت این سازندها است. در سازند گدوان چاه 187مقدار S2جذب شده توسط ماتریکسmg HC/gr rock13/0 می باشد که دارای بلوغ حرارتی نسبتا بالایی می باشد. کمترین تاثیر ماتریکس مربوط به سازندهای کژدمی و گدوان می باشد، زیرا اکثر نمونه ها بالغ بوده، به مرحله نفت زایی رسیده اند و GORP بالایی را نشان می دهند. مقدار کربن آلی فعال در سازندهای پابده 64/1- 27/0(برسنگ منشاء ضعیف تا خوب)، سازند گورپی64/0- 14/0(سنگ منشاء ضعیف تا متوسط)، کژدمی 27/2- 85/1 (سنگ منشاء خوب تا غنی)و سازند گدوان 51/0- 30/0درصد وزنی (سنگ منشاء ضعیف تا متوسط) دلالت دارند. مقدار پارامتر GORP برای سازندهای مورد مطالعه-(1-0) نشانگر محدوده متغیر پتانسیل نفت زایی و گاززایی آنها می باشد.
    کلیدواژگان: ارزیابی ژئوشیمیایی، آنالیز راک ایول، اثر ماتریکس، تعیین نسبت گاز، نفت، دیاگرامS2 در مقابل TOC، میدان نفتی آغاجاری
  • مهدی رضا پورسلطانی*، محمدرضا قطبی راوندی صفحات 103-125
    توالی رسوبی سیلیسی آواری داهو (کامبرین زیرین)، در ایران مرکزی، با ضخامت حدود 280 متر، در منطقه گزوئیه با یک سطح فرسایشی بر روی سنگهای رسوبی نئوپروتروزوئیک-کامبرین زیرین (سری دزو) قرار گرفته است. این توالی توسط رسوبات کربناته دریایی کامبرین میانی-کامبرین بالایی (سازند کوه بنان) نیز بطور هم شیب پوشیده شده است. بر اساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی، سه مجموعه رخساره شیل، ماسه سنگ و کنگلومرا شناسایی گردیده است. بطور عمده، ماسه سنگ ها غنی از کوارتز، فلدسپات و بطور نادر شامل خرده سنگ (دگرگونی و رسوبی) هستند. ماسه سنگ ها تنوع ترکیبی زیادی داشته، و شامل کوارتزارنایت تا آرکوز، فلدسپاتیک لیتآرنایت و بطور نادر لیت آرنایت (چرت آرنایت) می باشد. بنا بر شمارش دانه های فلدسپات، مجموع دانه های کوارتز، و مجموع خرده سنگ های ناپایدار، رسوبات دارای منشا کراتون داخلی، قاره های ناپایدار و منشا مجدد می باشند. ماسه سنگ های داهو نشانگر رخدادهای دیاژنتیکی بوده که شامل فشردگی و انحلال فشاری، سیمانی شدن (بطور عمده سیلیسی، کربناته، اکسید آهن رس و به طور نادر باریت)، شکستگی دانه ها و آلتراسیون دانه های ناپایدار، انحلال و جانشینی است. بر اساس مطالعات پترولوژیکی و ژئوشیمیایی، تاریخچه دیاژنتیکی ماسه سنگهای داهو را چنین تفسیر نموده ایم که شامل مراحل دیاژنز اولیه، دفنی عمیق و انتهایی است. نتایج حاصل بر مبنای مطالعات سطح الارضی بوده، و امکان تغییر در عمق نیز وجود دارد.
    کلیدواژگان: ایران مرکزی، کامبرین زیرین، داهو، دیاژنز
|
  • Ahmad Mirmarghabi, Reza Moussavi Harami, Asadollah Mahboubi *, Mohammad Khanehbad, Jalil Jafari, Shahram Avarjani Pages 1-20
    The Oligo- Miocene Asmari Formation is one of the most important reservoir units of the Marun Oilfield in Dezful Embayment SW Iran، deposited in Zagros foreland basin. The goal of this study is to interpret depositional environment and sequence stratigraphy of lower zones of the Asmari Formation in Well No. 281، 342 and 312in Marun Oilfield based on changes in the shape of γ- Ray، isolith maps and microfacies properties. Accordingly، identification of 9 carbonate microfacies and 2 siliciclastic petrofacies were identified that are deposited in four depositional environment including open marine، barrier، lagoon and tidal flat in a homoclinal ramp (consisting of outer، middle and inner ramp). Also، based on the shape of γ- Ray log، There sediment were deposited in marine environment. In open marine and barrier environments، The shape of γ- Ray log is serrated bell-shaped، serrated funnel-shaped، left bow-shaped، serrated shape and right boxcar shape، Whole in the beach environment it is cylinder and funnel shape and in lagoon and tidal flat environment can be seen on right bow to cylinder-shaped. Based on the isolith maps، sandstone of lower zones of the Asmari Formation in Marun Oilfield expanded by deltaic system along the southwestern margin of the basin and influenced by changes in sea level constantly. Sequence stratigraphic analysis led to identification of three third- order (DS1، DS2 and DS3) depositional sequences.
    Keywords: ?, Ray log, Asmari Formation, Marun Oilfield, Depositional Sequence
  • Navid Navidi Izad *, Fereshteh Sajjadi, Afsaneh Dehbozorgi, Firoozeh Hashemi Yazdi Pages 21-46
    Palaeonvironment of the Dalichai Formation، northeastern Semnan، is envisaged based on 69 samples studied palynologically. Diverse and well-preserved palynofloras، viz.، miospores، dinoflagellate cysts، foraminiferal test linings، acritarchs، wood debris (plant tissue) and Amorphous Organic Matters (AOM) occur in the material examined. The presence of relatively abundant proximate dinoflagellates and ±laevigate acritarchs in the lower part of the section studied implies sedimentation in a turbulent shallow environment. However، occurrence in the upper part of the section of abundant chorate dinoflagellates as well as notable proportion of blade-shaped to equal dimensional opaque palynomacerals seem to signify marine incursion and accumulation in an open marine setting. In most of the samples examined، prevalence of transparent AOM denotes a low oxygenated environment and slow rate of accumulation. Moreover، incidence of three palynofacies types (II، IV، VI) in the pertinent material also corroborates a shallow low oxygenated environment with low sedimentation rate which gradually deepened upward in the section.
    Keywords: Palynomorph, Dalichai Formation, Paleoenvironment, Northeastern Semnan
  • Mohammad Sadeghi *, Mohammad Reza Kamali, Reza Ghavami Riabi, Biuk Ghorbani Pages 47-58
    The present study was performed on 59 drillhole cuttings from Pabdeh Formation in Nosrat oil field using Rock- Eval VI pryrolysis. Geochemical analysis indicated that Pabdeh Formation possesses poor to good hydrocarbon potential. Plotting S1 against TOC suggests that samples were not affected by polluting substances such as crude oil and lubricants while drilling operation. Jones organic fancies diagram shows B-BC area indicating that Pabdeh Formation was deposited in marine anoxic to oxic environments. HI vesus Tmax shows that most samples initially have had type II kerogen and now reflecting a mixture of type II to III kerogen (capable of generating oil) that have already entered oil generation window. In addition، S1+S2 versus TOC plot also suggests that Pabdeh Formation can be considered as a capable hydrocarbon generating source rock in the study area.
    Keywords: Rock, Eval VI pyrolysis, Pabdeh Formation, Hydrocarbon Potential, Jones Diagram, Nosrat Oil Field
  • Fatemeh Vaez Javadi *, Akbar Parvacideh Pages 59-86
    Takht mine، SE Minoodasht contains well-preserved plant macrofossils belonging to 27 species allocated to 22 genera of various orders viz.، Equisetales، Osmundales، Filicales، Peltaspermales، Bennettitales، Ginkgoales and Coniferales. The plant macrofossils in this area are studied for the first time. Based on the occurrence of Equisetites muensteri، Clathropteris meniscoides، Dictyophyllum exile، Anthrophyopsis crassinervis، Scytophyllum persicum، Pterophyllum bavieri، and Baiera muensteriana a Rhaetian age is suggested for this assemblage. Since، there was no differentiation between formations in geological map these flora emphasized spreading the Kalariz Formation in this area. The Minoodasht flora is correlated to the plant macrofossil assemblages of Zirab، Tazareh، Narges-Chal، Hiv، Jajarm (Alborz)، Parvadeh mines (Tabas)، and Darbid-Khun (Kerman Basin). Therefore، there were close floristic relationships between North and Central-East Iran (i. e. Kerman Basin and Tabas Block) and two areas were palaeogeographically closely related، probably forming a uniform paleoenvironment. On the basis of relative abundances of taxa، Filicales، Bennettitales، Ginkgoales and Pinales were 42. 02%، 38. 11%، 7. 17% and 6. 51%، respectively. It is noteworthy that variety and relative abundance of the species of Filicophyta and Bennetittales were high within Iran during the Late Triassic epoch. Therefore، a warm wet climatic regime dominated. In addition، a more uniform climate in continental scale is suggested. On the basis of similarity indices and relative abundance of taxa، Iran located within Eurasia climatic belt، Euro-Sinian Region، and the Middle Asia Province of Vakhrameev’s subdivisions and south-western region of Dubroskina’s subdivisions during this epoch.
    Keywords: Flora, Rhaetian, Kalariz Formation, Minoodasht, E. Alborz, Similarity index
  • Pages 87-102
    In this study، 40 drilling cutting of the Pabdeh، Gurpi، kazhdumi and Gadvan Formations from the Agha-Jari Oilfield were analyzed by using Rock-Eval pyrolysis. In order to recognizing sedimentary environmental conditions of studied Formations، they are divided to 4 zones which A (Kazhdumi Formation#187) and C (Kazhdumi Formation#140) zones show reduction conditions by presence of sea organic materials and B (Gadvan Formation #140) and D (Gadvan Formation#187) zones show oxidation conditions by presence of continental organic materials to basin. Based on the Rock-Eval pyrolysis data، the Pabeh، Gurpi، Kazhdumi and Gadvan Formations have variable hydrocarbon generative potential. HI vs. OI plot revealed that the kerogen type in this Formations is a mixed of types II & III. The intensity of matrix effect in the Pabdeh، Gurpi، Kazhdumi and Gadvan Formations was compared by using S2 vs. TOC plot and calculating its regression equation. The results show that the significant amount of S2 adsorption by matrix was happened in the Pabdeh (4. 98-6. 96 mg HC/gr rock in wells 113 and 121) and Gurpi Formations (4. 33 mg HC/gr rock in well 113) which is due to their low thermal maturity (Tmax<430) and low Gas-Oil Ratio. In the well number 187 the amount of S2 adsorption by matrix effect in the Gadvan Formation is about 0. 13 mg HC/gr rock showing relatively high thermal maturity. Due to the fact that most of samples are mature، they have reached the oil generation window and show high GORP. Accordingly، the least amount of mineral matrix effect is related to the Kazhdumi and Gadvan Formations. The amount of TOClive in the Pabdeh، Gurpi، Kazhdumi، and Gadvan Formations lies in the ranges of 0. 27-1. 64 (lean to good source rocks)، 0. 14-0. 64 (lean to fair source rocks)، 1. 85-2. 27 (good to excellent source rocks) and0. 30- 0. 51 (lean to fair source rocks). GORP factor for studied formations were (0-1) which reveals variable range of oil and gas generation potential.
    Keywords: Geochemical evaluation, Rock, Eval pyrolysis, mineral matrix effect, gas, oil ratio, S2 vs. TOC diagram, Aghajari Oilfield
  • Pages 103-125
    The siliciclastic Dahu Strata (Early Cambrian)، in the Central Iran، 280 metres thick، in the Gazouieyeh area، rests with an erosional surface on Protrozoic-Early Cambrian sedimentary rocks (Dezu Series). This strata disconformably overlain by Middle Cambrian-Late Cambrian marine carbonate rockse (Kouh-Banan Formation). Based on field and Laboratory studies، 3 association facies، shale-sandstone and conglomerate have been identified. Mainly، sandstones are rich in quartz، feldspars، and rarely contain rock fragments (metamorphic and sedimentary). The sandstones have a wide compositional range from quartzarenite to arkose، feldspathic litharenite and rarely litharenite (chertarenite). According to plots of feldspar garins، total quartzose grains، and total unstable lithic fragments، they were derived from craton interior، transitional continental، and recycled orogen sources. The Dahu sandstones experienced diagenetic events that included compaction and pressure solution، cementation (mostly by silica، carbonate، Fe-oxide، clay and rarely by barite)، grain fracturing، alteration of unstable grains، dissolution and replacement. Based on petrological and geochemical studies، we interpreted the diagenetic history for the Dahu sandstones، which consists of early، deep burial and late stages. The above results are based on surface studies، but it might be changed during increasing the depth.
    Keywords: Central Iran, Early Cambrian, Dahu, diagenesis