فهرست مطالب

پترولوژی - پیاپی 33 (بهار 1397)

نشریه پترولوژی
پیاپی 33 (بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/02/13
  • تعداد عناوین: 10
|
  • یوسف وصالی *، داریوش اسماعیلی، فاطمه سپیدبر، مریم شیبی، شجاالدین نیرومند صفحات 1-20
    منطقه جلال‏ آباد در شمال‏ باختری شهر زرند در استان کرمان جای دارد. این منطقه بخشی از جنوب خاوری بلوک پشت‏ بادام است و با دارا‏ بودن کانسار مهم آهن، از بخش‏ های مهم در کمربند سنگ آهن ایران مرکزی به شمار می‏ رود. در سراسر این منطقه، توده‏ های آذرین درونی فراوان مافیک، با ترکیب دیوریت-گابرو و هم ارز های بیرونی آنها، شامل دایک‏ های بازالتی، درون سنگ های آتشفشانی-رسوبی سری‏ های ریزو تزریق شده اند و رویداد دگرگونی همبری در این سنگ ها را در پی داشته اند. برپایه بررسی های سنگ‏ نگاری و زمین‏ شیمیایی و از دیدگاه ترکیبی، این سنگ ها دربردارنده سه دسته سنگی گابرو، دیوریت و بازالت هستند. بررسی‏ های زمین‏ شیمیایی نشان‏ می دهند ماگمای سازنده سنگ‏ های بررسی‏ شده آلکالن سدیک بوده است. برپایه ویژگی‏ های زمین‏ شیمیایی (مانند: غنی‏ شدگی از عنصرهای بزرگ‏ یون و عنصرهای خاکی نادر سبک، همراه با تهی‏ شدگی در عنصرهای خاکی نادر سنگین)، این سنگ ها در نمودارهای بهنجارشده در برابر ترکیب گوشته نرمال و بازالت‏ جزیره های اقیانوسی، همانند مجموعه بازالت‏ های آلکالن پهنه های درون صفحه‏ ای یا OIB‏ های امروزی و بازالت‏ های آلکالن هاوایی هستند. کاربرد نمودارهای گوناگون برای شناسایی خاستگاه زمین ساختی نشان‏ دهنده پیدایش این سنگ ها در پی خیزش و ذوب‏ بخشی پلوم گوشته‏ ای در محدوده گارنت لرزولیت و در پهنه کافت درون صفحه‏ ای، هنگام بازشدگی پالئوتتیس در اردوویسین تا سیلورین است.
    کلیدواژگان: گابرو، دیوریت، بازالتهای جزایر اقیانوسی، ریفت، منطقه جلالآباد، زرند، ایران مرکزی
  • فرهاد آلیانی*، محمد معانی جو، زهرا صبوری، میرمحمد میری صفحات 21-44
    در جنوب‏ باختری قروه، در شمال پهنه سنندج- سیرجان، توده‏ های اسیدی و حد واسط با ترکیب مونزوگرانیت، گرانودیوربت و تونالیت و دیوریت برونزد دارند. بررسی‏ های سنگ‏ نگاری نشان می‏ دهند پلاژیوکلاز، آلکالی‏ فلدسپار، کوارتز، آمفیبول، کلینوپیروکسن و بیوتیت از کانی‏ های اصلی سازنده سنگ‏ های گرانیتوییدی هستند. بررسی‏ های کانی‏ شناسی و زمین‏ شیمیایی سنگ‏ های گرانیتوییدی و حد واسط نشان می‏ دهند این سنگ‏ ها متاآلومین تا کمی پرآلومین بوده و از سری ماگمایی کالک‏ آلکالن هستند. همچنین، سنگ‏ های گرانیتوییدی ویژگی‏ های گرانیت‏ های نوع I را دارند. در نمونه های بررسی‏ شده اثر تتراد لانتانید بیشتر در الگوهای REE به‏ هنجارشده به ترکیب کندریت به صورت اثر تتراد تیپ M و ناهنجاری نسبی منفی Eu دیده می شود. برپایه بررسی‏ های سنگ‏ نگاری و زمین‏ شیمیایی، جدایش بلورهای سرشار از REE (مانند: فلدسپار، آمفیبول، آپاتیت و تیتانیت) در هنگام جدایش بلوری مذاب و سپس واکنش مذاب با سیال ها در مراحل پایانی تبلور، عوامل مهم کنترل‏ کننده اثر تتراد در این نمونه ها هستند. اثر تتراد لانتانید در برابر نسبت‏ های K/Rb، Y/Ho، Zr/Hf، Sr/Eu و Eu/Eu* در راستای تحول گرانیتویید تغییر می کند. این سنگ‏ ها از عنصرهای لیتوفیل بزرگ یون (مانند: U، Rb، K و Th) و LREE غنی‏ شدگی و به‏ طور نسبی از عنصرهای Nb، Hf، Ti، Ta، Ba، Zr و P تهی‏ شدگی نشان می‏ دهند. غنی‏ شدگی از عنصرهای LILE و LREE و تهی‏ شدگی از عنصرهای HFSE در این نمونه ها پیامد پیدایش آنها در پهنه ای فرورانشی است
    کلیدواژگان: پترولوژی، ژئوشیمی، منطقه قروه، سنندج-سیرجان
  • سیده راضیه حسینی، محمدحسن کریم پور*، آزاده ملکزاده شفارودی صفحات 45-70
    منطقه اکتشافی طلا- مس پورفیری تنورجه در شمال‏ خاوری شهرستان کاشمر (استان خراسان رضوی) و در بخش میانی پهنه ماگمایی خواف- کاشمر- بردسکن جای دارد. منطقه دربردارنده سنگ‏ های آتشفشانی ریولیتی- ریوداسیتی ترشیاری است که توده‏ های آذرین درونی نیمه ژرف مونزونیتی تا دیوریتی در آنها نفوذ کرده‏ اند. بیشتر سنگ‏ های آذرین منطقه، بافت پورفیری با زمینه دانه ریز دارند و بیشتر دربردارنده کانی‏ های پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار، کوارتز، بیوتیت، هورنبلند و مگنتیت هستند. توده‏ های مونزونیتی خاستگاه کانی‏ سازی و دگرسانی گسترده منطقه هستند؛ اما توده‏ دیوریتی تاخیری است و کانی‏ سازی ندارد. سن سنجی توده مونزونیتی به روش U-Pb برای کانی زیرکن، سن 8/39 میلیون سال پیش (ائوسن میانی) را نشان می دهد. ویژگی های زمین‏ شیمیایی و کانی‏ شناسی نشان می‏ دهند سنگ های آذرین منطقه از نوع گرانیتوییدهای کالک‏ آلکالن سری مگنتیت (نوع I) هستند. جایگاه زمین ساختی آنها پهنه فرورانش است. غنی‏ شدگی نسبی عنصرهای LREE در برابر HREE و غنی‏ شدگی عنصرهای K، Rb، Cs، Th و U در برابر Ti و Nb در همه نمونه ها دیده می‏ شود. ناهنجاری بیشتر منفی Eu و کم‏ بودن نسبت Sr/Y نشان‏ دهنده پیدایش ماگما در ژرفای پایداری پلاژیوکلاز است. مقدارهای 87Sr/86Sr اولیه (705673/0 و 705158/0)، 143Nd/144Nd اولیه (512524/0 و 512570/0) و میزان εNdi (22/1- و 32/0-) در توده‏ های آذرین درونی، نشان می‏ دهند خاستگاه ماگما، گوه گوشته ای روی صفحه فرورانده بوده است که هنگام بالاآمدن به سوی بالا اندکی با پوسته بالایی آلوده شده است. همنچین، سن ائوسن برای یک دوره متالوژنی مهم، به ویژه برای عنصرهای مس و طلا در شمال خاوری ایران پیشنهاد می‏ شود.
    کلیدواژگان: سنگ شناسی، سن سنجی زیرکن، ایزوتوپ Sr-Nd، تنورجه، پهنه ماگمایی خواف- کاشمر- بردسکن
  • سیده سمیه تیموری*، حبیب الله قاسمی، عباس آسیابانها صفحات 71-90
    سنگ‏ های آتشفشانی ائوسن در منطقه جیرنده دربردارنده بازالت، آندزیت، تراکیت و تراکی آندزیت هستند و گستره ای از سنگ های بازیک تا حد واسط را در برمی گیرند. پلاژیوکلاز کانی اصلی سنگ‏ های آذرین بوده و فراوان ترین کانی سازنده سنگ‏ های منطقه است. پس از آن در سنگ‏ های بازالتی، کلینوپیروکسن و الیوین و به سوی سنگ‏ های اسیدی‏ تر، آمفیبول فراوان ترین کانی سازنده این سنگ‏ ها هستند. در بررسی‏ های سنگ‏ نگاری، بافت‏ هایی مانند گلومروپورفیری، غربالی، خلیج خوردگی و اسکلتی و همچنین، مرز‏ های واکنشی، نقش آلایش پوسته‏ ای و جدایش بلوری ماگمایی را در تحول این سنگ‏ ها آشکار می‏ کنند. همچنین، نمودارهای تغییر عنصرهای کمیاب، عنکبوتی همراه با الگو‏ سازی AFC و نمودارهای رسم شده در برابر نسبت عنصرهای کمیاب، همگی نشان دهنده نقش آلایش پوسته‏ ای و جدایش بلوری ماگمایی در پیدایش سنگ‏ های منطقه هستند. ماگمای سازنده این سنگ‏ ها، ترکیبی همانند مذاب‏ های جداشده از گوشته غنی شده دارد و پیامد ذوب‏ بخشی نزدیک به 10 تا 20 درصدی از خاستگاهی گارنت- اسپینل لرزولیتی، در ژرفای 90 تا 110 کیلومتری، بوده است.
    کلیدواژگان: آلایش پوسته ای، تفریق ماگمایی، سنگ های آتشفشانی ائوسن، جیرنده، شمال غرب قزوین
  • محمد مبشرگرمی، مهراج آقازاده *، منیره خیرخواه، غلامرضا احمدزاده صفحات 91-110
    در شمال باختری ایران، جنوب - جنوب باختری شهرستان گرمی (استان اردبیل)، سنگ های آتشفشانی (آندزیت- آندزیت بازالتی) کرتاسه با روند شمال‏ باختری– جنوب خاوری برون زد بزرگی دارند. این سنگ‏ ها بیشتر بافت‏ های پورفیری، هیالومیکرولیتی و گلومروپورفیری نشان می دهند. کانی فراوان در این سنگ ها پلاژیوکلاز است که به همراه آن، کانی های فرعی پیروکسن، آمفیبول قهوه ای و بیوتیت نیز دیده می شوند. ماگمای سازنده این سنگ ها سرشت کالک آلکالن دارد و هنگام بالاآمدن، فرایند جدایش بلوری را سپری کرده است. در نمودارهای عنکبوتی و عنصرهای خاکی نادر، فروافتادگی های عنصرهای Ta و Nb و غنی شدگی شاخص عنصرهای LILE و LREE وابستگی ماگمای نخستین سازنده این سنگ ها به پهنه های فرورانشی را نشان می دهند. پیدایش ماگمای نخستین این سنگ ها پیامد ذوب بخشی 20-30 درصدی خاستگاهی گوشته ای اسپینل- گارنت لرزولیت متاسوماتیسم شده در پی فرایندهای فرورانش است. سنگ های آتشفشانی کرتاسه منطقه در پهنه کمان آتشفشانی فعال پدید آمده اند.
    کلیدواژگان: سنگ های آتش فشانی، فرورانش، کمان قاره ای، اسپینل گارنت لرزولیت، کرتاسه، شهرستان گرمی، زون تالش
  • ماریا چاویده، محسن طباطبایی منش*، محمدعلی مکی زاده صفحات 111-132
    توده گرانیتوییدی قزآن با سن الیگومیوسن، سنگ های پیرامون خود را دچار دگرگونی همبری کرده و در آهک های دربرگیرنده اش، اسکارن پدید آورده است. ترکیبی این سنگ ها بیشتر گرانیت تا دیوریت است. اسکارن ها دو بخش دارند: اسکارن بیرونی (اگزواسکارن) و اسکارن درونی (اندواسکارن). برپایه داده های تجزیه ریزکاو الکترونی، گارنت های اسکارن شمالی منطقه‏ بندی دارند و مقدار آندرادیت و گروسولار آنها تغییر نوسانی نشان می دهد؛ اما ترکیب گارنت های جنوب باختری بیشتر آندرادیتی است. برپایه نمودار Fe/Ti در برابر Al/(Al+Fe+Mn) که برپایه درصد مولی این عنصرهاست، درصد مشارکت سیال های گرمابی که ترکیب گارنت ها تحتتأثیر آنها بوده است برای اسکارن شمالی کمتر از 50 درصد و برای اسکارن جنوب باختری بالاتر از 50 درصد برآورد می شود. سیال های گرمابی روی ترکیب کلینوپیروکسن ها تاثیر چندانی نداشته اند و ترکیب آنها در هر دو اسکارن کمابیش همانند و دیوپسیدی بوده است. برپایه مجموعه های کانیایی و همچنین پیدایش ولاستونیت در اسکارن های بررسی‏ شده، این اسکارن ها در دمای بالاتر از 500 درجه سانتیگراد و فوگاسیته O2 17- 10 تا 15- 10 پدید آمده‏ اند
    کلیدواژگان: گارنت، شیمی کانی، اسکارن، گرانیتوئید، قزآن، ارومیهدختر، قمصر
  • مرتضی دلاوری *، راضیه مرادی، امیرعلی طباخ شعبانی صفحات 133-164
    سنگ های آتشفشانی منطقه کجید (جنوب لاهیجان) در دامنه شمالی البرز رخنمون دارند. بیشتر این سنگ ها ساختار بالشی نشان می دهند و با سری دایک های قطع کننده همراه هستند. برپایه، روابط سنگ چینه ای و سنگ‏ آهک های پلاژیک میان بالشی، این سنگ های آتشفشانی به سن کرتاسه پسین هستند. بیشتر سنگ های آتشفشانی منطقه کجید ترکیب بازیک دارند (الیوین بازالت و بازالت) و شمار کمی از آنها نیز در ترم های جدایش یافته تر (مانند: تراکی آندزیت و داسیت) جای می گیرند. مقدار فورستریت (Fo) در فنوکریست های الیوین از 63 تا 83 درصد مولی است. بلورهای کلینوپیروکسن به صورت فنوکریست و نیز در زمینه سنگ هستند و ترکیب اوژیت تا دیوپسید دارند. مقدار Na2O، Al2O3 و TiO2 در آنها به ترتیب 24/0 تا 68/0، 3/2 تا 53/6 و 1 تا 1/5 درصد وزنی است. افزون بر این، ترکیب کلی پلاژیوکلازها، لابرادوریت (An = 51-68 درصد مولی) است. داده های به دست آمده از کاربرد روش های دمافشارسنجی گوناگون برای کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز و الیوین با یکدیگر همخوانی خوبی نشان می دهند. بررسی های دماسنجی گوناگون بازه دمایی نزدیک به 1100 تا 1250 درجه سانتیگراد را نشان می دهند و با دمای مذابی بازیک همخوانی دارند. افزون بر این، فشارسنجی کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز برای فنوکریست ها (4 تا 8 کیلوبار) و بلورهای زمینه سنگ (کمتر از 5 کیلوبار) نیز به ترتیب با ژرفای پوسته میانی- زیرین و پوسته بالایی همخوانی دارد. برپایه شیمی کلینوپیروکسن، مذاب ها ترکیب بازالت آلکالن داشته و در پهنه ماگمایی- زمین ساختی درون صفحه ای (کافت درون قاره ای) پدیدآمده اند. حجم بزرگی از فوران های بازالتی کرتاسه پسین در البرز شمالی چه بسا با آنومالی چشمگیر دمایی در گوشته همراه با بالاآمدن سست کره و فعالیت نقطه داغ/ پلوم گوشته ای در ارتباط بوده است.
    کلیدواژگان: شیمی کانی، دما- فشارسنجی، بازالت، کرتاسه، البرز
  • علی اصغر سپاهی گرو*، سیده راضیه جعفری، محسن موذن، حسین شهبازی صفحات 165-190
    در منطقه همدان، سنگ های میگماتیتی با ساختارهای گوناگونی رخنمون دارند. در منطقه سیمین (همدان)، ساخت استروماتیک و در منطقه دره عمر (تویسرکان)، ساخت افتالمیتیک فراوان تر هستند. این میگماتیت‏ ها در یک منطقه پلی متامورفیسم گسترش دارند. دست کم یک دگرگونی ناحیه‏ ای و دو دگرگونی همبری در پی تزریق توده‏ های فلسیک و مافیک در این منطقه روی داده اند. چنین گمان می رود که در منطقه دره عمر (شمال تویسرکان)، میگماتیت‏ ها پیامد دگرگونی همبری هستند و در پی تزریق توده‏ های مافیک پدید آمده اند؛ اما در منطقه سیمین (جنوب همدان)، دگرگونی ناحیه‏ ای پیشین که با گسترش پهنه‏ های برشی در منطقه همزمان بوده است، با دگرگونی همبری ناشی از توده‏ های فلسیک ادامه یافته است. همچنین، رویداد ذوب بخشی هم به دگرگونی ناحیه‏ ای و هم به دگرگونی همبری مرتبط بوده است. ازاین رو، چه بسا در برخی بخش ها مانند منطقه سیمین، میگماتیت زایی در بیش از یک مرحله رخ داده است. این یافته ها با سن سنجی هایی که به تازگی روی توده پلوتونیک الوند و سنگ های دگرگونی پیرامون آنها انجام شده اند، همخوانی دارند. کانی های شاخص متاپلیت‏ ها، مانند گارنت (آلماندین)، بیوتیت (سیدروفیلیت)، استارولیت، آندالوزیت، سیلیمانیت، کیانیت، فیبرولیت، کردیریت (آهن دار)، پلاژیوکلاز (آندزین) و اسپینل (هرسینیت) در میگماتیت‏ ها دیده می شوند. ویژگی های صحرایی، سنگ‏ نگاری و شیمیایی نشان می‏ دهند نسل‏ های گوناگونی از کانی های استارولیت، بیوتیت و کردیریت در منطقه پدید آمده اند که در سنگ های دگرگونی با درجه متفاوت دیده می‏ شوند. این کانی ها گاه از واکنش‏ های پیشرونده و گاه از واکنش‏ های پسرونده پدید آمده‏ اند. برپایه دماسنجی به روش تبادل جفت کانی گارنت- بیوتیت و با به کارگیری کالیبراسیون‏ های گوناگون، دمای 655 درجه سانتیگراد برای بیوتیت‏ های نسل اول و دمای 529 درجه سانتیگراد برای بیوتیت‏ های نسل دوم به دست آمد. دماسنجی گارنت-کردیریت نیز دمای 637 درجه سانتیگراد را برای میگماتیت های یادشده نشان می دهد. فشارسنجی با به کارگیری تعادل ترمودینامیکی GPBQ، فشار 9/3 کیلوبار را برای سنگ های با بیوتیت‏ های نسل اول و فشار 6/3 کیلوبار را برای سنگ های با بیوتیت‏ های نسل دوم نشان می‏ دهد.
    کلیدواژگان: دما-فشار سنجی، شیمی کانی، ذوب بخشی، میگماتیت، همدان، سنندج- سیرجان
  • فرزانه خادمیان، ایمان منصف *، محمد رهگشای صفحات 191-206
    توالی آتشفشانی ائوسن در شمال خاوری زنجان و در پهنه البرز- آذربایجان بیشتر ترکیب حد واسط دارد و به همراه نهشته‏ های آذرآواری ساخته شده از توف و برش دیده می شود. برپایه بررسی های سنگ‏ نگاری، این سنگ‏ های آتشفشانی بیشتر دربردارنده آندزیت و تراکی آندزیت هستند. بافت بیشتر این سنگ‏ ها پورفیریک و گلومروپورفیریک است. پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول از درشت بلورهای سازنده این سنگ‏ ها هستند. کلسیت، کوارتز، کلریت و اپیدوت نیز از کانی‏ های ثانویه هستند. برپایه رده‏ بندی‏ های زمین‏ شیمیایی، این نمونه ها در محدوده آندزیت و تراکی آندزیت جای می‏ گیرند. همچنین، این نمونه ها از عنصرهای خاکی نادر سبک (LREE) و عنصرهای لیتوفیل درشت یون (LILE) در برابر عنصرهای با میدان پایداری بالا (HFSE) غنی شدگی نشان می‏ دهند. یافته های سنگ شناسی همراه با داده های زمین‏ شیمیایی عنصرهای کمیاب و خاکی نادر نشان‏ دهنده گرایش کالک آلکالن، آلایش و هضم مواد پوسته ای، جدایش بلورین و پیدایش ماگما سازنده آنها در پهنه ای فرورانشی است. در کل، برای توالی آتشفشانی ائوسن منطقه زنجان، پهنه زمین ساختی وابسته به کمان مرز فعال قاره‏ ای پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: توالی ولکانیکی ائوسن، ماگماتیسم کالک آلکالن، حاشیه فعال قاره ای، زنجان، پهنه البرز-آذربایجان
  • عارفه سعیدی، میر علی اصغر مختاری *، حسین کوهستانی صفحات 207-229
    منطقه خان‏ چای- علی‏ آباد بخشی از کمربند ماگمایی طارم بوده و دربرگیرنده شماری توده های نفوذی کم ژرفاست که درون سنگ‏ های آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده اند و همراهی نزدیکی با کانه‏ زایی مس دارند. واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن دربرگیرنده تناوبی از گدازه‏ های بازالتی، آندزیت بازالتی و آندزیت، انواع توف‏ ، ماسه‏ سنگ توفی، ماسه‏ سنگ، سیلت‏ سنگ و گاه شیل هستند. بررسی های سنگ‏ شناسی نشان‏ دهنده ترکیب پیروکسن کوارتزمونزونیت و الیوین گابرویی برای این توده‏ های نفوذی است. توده پیروکسن کوارتزمونزونیت خان‏ چای بافت‏ های پورفیری تا پورفیروییدی، هتروگرانولار تا سری‏ ایتی، افیتیک و ساب‏ افیتیک، با کانی‏ های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، هورنبلند، کوارتز، آلکالی‏ فلدسپار و بیوتیت دارد. توده پیروکسن کوارتزمونزونیت علی‏ آباد بافت پورفیری تا پورفیروییدی با درشت‏ بلور‏ های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و هورنبلند در زمینه کوارتز- فلدسپاری دارد. توده الیوین‏ گابروی خان‏ چای بافت‏ های گرانولار دانه‏ درشت، افیتیک و ساب‏ افیتیک دارد و دربردارنده کانی‏ های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و الیوین است. بررسی های زمین‏ شیمیایی نشان‏ دهنده اینست که در توده‏ های پیروکسن کوارتزمونزونیتی خان‏ چای- علی‏ آباد، SiO2 برابر 34/61- 58/59 درصد وزنی است. این سنگ‏ ها سرشت کالک‏ آلکالن پتاسیم بالا دارند و در گروه گرانیت‏ های نوع I متاآلومین هستند. در نمودارهای بهنجارشده عنصرهای کمیاب، الگوی این توده‏ ها همانند است و این نکته نشان دهنده وابستگی ژنتیکی آنهاست. این نمودارها الگوی غنی از LILE، همراه با بی‏ هنجاری منفی از عنصرهای HFSE نشان می‏ دهند. الگوی عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشده در برابر ترکیب کندریت نشان دهنده الگوی کمابیش پرشیب و غنی از LREE با نسبت بالای LREE/HREE و نسبت Lan/Ybn برابر 72/3- 08/3 است. مجموعه اطلاعات به دست آمده از بررسی های صحرایی، سنگ‏ شناختی، زمین‏ شیمی و نمودارهای شناسایی پهنه‏ های زمین‏ ساختی نشان می دهند توده‏ های نفوذی منطقه خان‏ چای- علی‏ آباد در ارتباط با گوشته ای سنگ کره ای و غنی‏ شده مرتبط با پهنه فرورانش بوده و در پهنه زمین ساختی پسابرخوردی پدید آمده‏ اند.
    کلیدواژگان: سنگ شناسی، ژئوشیمی، گرانیتوئید، خان چای- علی آباد، طارم، زنجان
|
  • Yusef Vesali *, Darush Esmaeili, Fatemeh Sepidbar, Maryam Sheibi, Shojaaldin Niroomand Pages 1-20
    The Jalal Abad region lies within the southern sector of Posht Badam block near to Jalal Abad, Najaf Abad iron deposits. In this region, several mafic intrusions and associated dyke and sills were intruded within the volcano-sedimentary unit of Rizu series and magnetite veins producing a narrow contact metamorphic aureole and overlain by Desu Series dolomites. These intrusion massives include irregular coarse- grained gabbro- diorites stocks and several NW-SE-trending basaltic dykes and sills. Petrographical and geochemical studies on the Jalal Abad mafic units reveal that they are alkaline in nature and based on the tectonic discrimination diagrams are grouped in alkaline basalts field of the intra-continental rift setting. They display LREE enrichment and HREE depletion, and significant enrichment in LILE in comparison to HFSE and HREE. Compositionally, they resemble modern OIB and the Hawaiian alkaline basalts. Magmas of these OIB-type and alkaline rock associations formed from partial melting of garnet- lherzolite facieses in the plume source, during the rift-drift and seafloor spreading evolution of the Proto-Tethys oceanic lithosphere during the Ordovician through Silurian periods.
    Keywords: Gabbro, diorite, oceanic island basalt, rift, Jalal Abad, Zarand, Central Iran
  • Farhad Aliani *, Mohammad Maanijou, Zahra Sabouri, Mirmohammad Miri Pages 21-44
    In the southwest of the Qorveh area, north of the Sanandaj-Sirjan zone, there are outcrops of acidic and intermediate rocks including monzogranite, granodiorite, tonalite and diorite. According to petrographical studies, plagioclase, alkali-feldspar, quartz, amphibole, clinopyroxene and biotite. Geochemical and mineralogical studies indicate that these rocks are metaluminous to some peraluminous, belonging to calc-alkaline magma series and having I-type characteristics. The REE normalized chondrite pattern of the samples show the M-type tetrad effect and relatively negative Eu anomalies. All of petrography and geochemistry data show fractionation crystallization REE-enriched minerals e.g. feldspar, amphibole, apatite and titanite followed by magma-fluids reaction in late crystallization phenomena are the most important factors for the formation of tetrad effect in these rocks. Lanthanides tetrad effects are recognizable in REE patterns of the samples and they change versus Y/Ho, K/Rb, Zr/Hf, Sr/Eu and Eu/Eu* ratios in accordance with evolution trend of granitoid. These rocks are enriched in LILE (i.e. U, Rb, K, Th) and LREE and show some depletion in Nb, Hf, Ti, Ta, Ba, Zr and P. LILE and LREE enrichment and HSFE depletion of the samples are indication of their formation in subduction zone
    Keywords: Petrology, Geochemistry, Qorveh area, Sanandaj-Sirjan zone
  • Razieh Hossieni, Mohammad Hassan Karimpour *, Azadeh Malekzadeh Shafaroudi Pages 45-70
    The Tannurjeh porphyry Au-Cu prospect area is located in the northeastern Kashmar, the Khorasan Razavi province, and central of the Khaf-Kashmar-Bardaskan magmatic belt. Geologically, the area is dominated by the Tertiary rhyolitic-rhyodacitic volcanic rocks, which are intruded by monzonitic to dioritic subvolcanic intrusive rocks. The texture in the most of the study igneous rocks is porphyry with fine groundmass and the main minerals are plagioclase, alkali feldspar, quartz, biotite, hornblende and magnetite. The monzonitic intrusions are the source of widespred mineralization and alteration, whereas the diorite is the later phase, which is devoid of mineralization. Using zircon U-Pb method, the age of monzonitic intrusive was determined at 39.8 Ma (Middle Eocene), geochemically as well as mineralogically, the igneous rocks of the area are calc-alkaline granitoids belonging to magnetite series (I-type) which were developed in subduction tectonic setting. The LREE enrichment relative to HREE and enrichment in K, Rb, Cs, Th, and U in comparison to Ti and Nb elements are observed in all of the samples studied. Eu negative anomalies and low Sr/Y ratios can be attributed to the presence of residual plagioclase in the source. (87Sr/86Sr)i (0.705673 and 0.705158), (143Nd/144Nd)i (0.512524 and 0.512570), and εNdi (-1.22 and -0.32) values indicate magma is derived from mantle wedge above subducted slab, which is assimilated with upper crust. Finally, the Eocene is an important metallogenic episode, particuarly for Au and Cu, in NE of Iran.
    Keywords: Petrology, zircon dating, Sr-Nd isotope, Tannurjeh, Khaf-Kashmar-Bardaskan magmatic belt
  • Seyede Somayeh Teimouri *, Habibollah Ghasemi, Abbas Asiabanha Pages 71-90
    The Eocene volcanic rocks in Jirande area are dominated by basalt, andesite, trachyt and trachyandesite, which range from basic to intermediate rocks. Plagioclase as major mineral in igneous rocks makes up the largest percentage mineral in these rocks. Clinopyroxene and olivine in basaltic rocks and amphibole in acidic rocks are the prevalent minerals. In petrological studies, the existence of glomeroporphyry, sieve, corrosion gulf, skeletal, and also reaction rims confirm the role of crustal contamination and fractional crystallization in the evolution of the study rocks. Also, variation diagrams of trace elements, spider diagrams together with AFC modeling and ratio-ratio diagrams of trace elements, highlights the role of crustal contamination and magmatic fractionation in the genesis of the rocks studied. The parent magma of these rocks, have a composition like as the melts derived from enriched mantle, and plots in the field of 10-20 percent partial melting of a garnet-spinel lherzolitic source in the depth of 90 to 110 km.
    Keywords: crustal contamination, magmatic fractionation, Eocene volcanic rocks, Jirande erea, Northwest of Qazvin
  • Mohammad Mobashergermi, Mehraj Aghazadeh *, Monireh Kheirkhah, Gholamreza Ahmadzadeh Pages 91-110
    The Cretaceous volcanic rocks (Andesite and basaltic andesite) in the northwest of Iran, south - southwest of the Germi city (Ardabil province), have considerable outcrops with northwest - southeast trend. The textures in the studied rocks are porphyry, hyalomicrolitic and glomeroporphyry and the main mineral is plagioclase with pyroxene, brown amphibole and biotite as accessory minerals. The rocks under study have calc-alkaline nature and have been crystallized from a magma experienced fractional crystallization. In the primitive mantle normalized spider and chonderite normalized rare earth elements diagrams. The studied rocks are characterized by LREE and LILE enrichment and depletion in HFSE as well as spikes in Pb and Eu. The overall features are compatible with subduction-related. The Cretaceous volcanic rocks under study have been generated in an active continental margin.
    Keywords: volcanic rocks, subduction, continental magmatic arc, spinel garnet lherzolite, Cretaceous, Germi, Talesh zone
  • Maria Chavideh, Mohsen Tabatabaei Manesh *, Mohammadali Makizadeh Pages 111-132
    The Oligo-Miocene Qazan granitoid body caused contact metamorphic of surrounding rocks and skarn formation in the wall limestone. The main intrusive rocks are essentially granite to diorite in composition. Two different types of skarn, exo and endoskarn have been developed. On the base of microprobe data, the northern skarn are characterized by zoning and the amounts of andradite and grossular changes oscillatory. While garnets from the southwestern skarn is predominantly andradite in composition. Using Fe/Ti vs. Al/ (Alᗯ) diagram that were calculated based on the mole percent of the used elements, it is estimated that about less than 50 percent hydrothermal waters were involved for the northern skarn whereas it was over this amount for the southwestern skarn. This leds to difference in garnet composition. The composition of clinopyroxene in both skarns is the same (diopside). As a result, hydrothermal fluids have not had much influence on pyroxene genesis. With regards to the occurrence of mineral assemblage and the presence of wollastonite in the skarns under study, these rocks have evolved in temperature above 500 ° C and O2 fugacity in the range of 10-17 to 10-15.
    Keywords: Garnet, Geochemistry, Skarn, Qazan, Granitoid, Urumiehdokhtar??, Ghamsar
  • Morteza Delavari *, Razieh Moradi, Amir Ali Tabbakh Shabani Pages 133-164
    The volcanic rocks of Kojid area (south of Lahijan) crop out in northern Alborz. They show mainly pillow structure with numerous cross-cutting dykes. Based on lithostratigraphic relationships and interpillow pelagic limestones, the volcanics are Late Cretaceous in age. The volcanics of Kojid area are predominantly basic in composition (olivine basalt and basalt) and minor more evolved suites such as trachyandesite and dacite. Olivine phenocrysts display forsterite (Fo) content of 63 to 83%. The phenocrystic and interstitial clinopyroxene crystals are augite to diopside in composition, with Na2O, Al2O3 and TiO2 contents of 0.24- 0.68, 2.3-6.53 and 1-5.1 wt.%, respectively. Furthermore, plagioclase is labradorite (An%= 51-68). The results of various geothermobarometric methods of clinopyroxene, plagioclase and olivine indicate good correlation with each other. Different thermometric calculations yielded temperatures in the range of 1100 to 1250 °C which are compatible with temperatures of basic melts. Moreover, clinopyroxene and plagioclase barometry of the phenocrysts (4 to 8 Kb) and interstitial phases (
    Keywords: mineral chemistry, thermobarometry, basalt, Cretaceous, Alborz
  • Ali Asghar Sepahi Gerow *, Seyedeh Razieh Jafari, Mohssen Moazzen, Hossein Shahbazi Pages 165-190
    In the Hamedan region, migmatitic rocks occur with various structures. In the Simin area (South Hamedan) stromatic and in the Darreh-Omar (Toyserkan) area ophtalmitic structures are abundant. Migmatites have been developed in a poly-metamorphic region. At least one regional metamorphism and two contact metamorphism by mafic and felsic intrusions occurred in the area. It seems that in the Darreh-Omar area contact metamorphism of mafic body leading to migmatization, But in the Simin area previous regional metamorphism and development of shear zones followed by contact metamorphism by felsic body. Therefore, in some areas, such as the Simin area, the migmatization may have occurred in more than one stage. These are consistent with recent geochronological studies of the Alvand plutonic body and surrounding metamorphic rocks. Index minerals of metapelites such as garnet (almandine), biotite (siderophyllite), staurolite, andalusite, sillimanite, kyanite, fibrolite, cordierite, plagioclase (andesine) and spinel (hercynite) are existing in these rocks. Field geology, petrographic and geochemical evidences suggest that different generations of staurolite, biotite and cordierite exist in metamorphic rocks of different grades in the Hamadan area. These minerals sometimes have been formed by progressive reactions and some other times from retrogressive reactions. A number of these phases have been formed at the peak of metamorphism and some others in later time. Based on thermometric cation-exchange method of garnet-biotite pair, using different calibrations, the obtained temperature using first-generation of biotites is 655 °C and temperature range of 529 °C for second-generation biotites. Cordierite-garnet thermometry indicates a temperature of 637 °C for related migmatitic rocks. In barometry with GPBQ system, calculated pressure for first-generation biotite is estimated to be about 3.9 kbar and for the second-generation biotite around 3.6 kbar.
    Keywords: thermobarometry, mineral chemistry, partial melting, migmatite, Hamedan, Sanandaj-Sirjan
  • Farzaneh Khademian, Iman Monsef *, Mohammad Rahgoshay Pages 191-206
    The Eocene volcanic sequence in NE of the Zanjan and in the Alborz-Azarbaijan zone is mostly intermediate in composition and is accompanied with pyroclastic tuff and breccia. Petrographic studies reveal that these volcanic rocks are andesite and trachy-andesite. The common textures are porphyritic and glomeroporphyritic and the phenocrysts are composed of plagioclase, pyroxene and amphibole minerals. Also, calcite, quartz, chlorite and epidote are the secondary phases. According to geochemical classification, Theses rocks are plotted on the fields of andesite and trachy-andesite. Geochemically, the study rocks are enriched in LREEs and LILEs relative to HFSEs. Petrographical observations along with geochemistry of rare earth and trace elements suggest calc-alkaline affinity of the rocks under discussion as well as crustal assimilation, fractional crystallization and derivation from a subducted-related environment. Accordingly, the studied rocks are analogous with tectonic features of active continental margin arc settings.
    Keywords: Eocene volcanic sequence, calc-alkaline magmatism, active continental margin, Zanjan, Alborz-Azarbaijan zone
  • Arefeh Saiedi, Mir Ali Asghar Mokhtari *, Hossein Kouhestani Pages 207-229
    Khanchay-Aliabad area as a part of Tarom magmatic belt contains some shallow depth intrusions which are intruded the Eocene volcanic- sedimentary rocks and have very close association with Cu mineralization. The Eocene volcanic- sedimentary rocks include alternation of basalt, basaltic andesite and andesite, various kinds of tuff, tuffaceous sandstone, sandstone, siltstone and occasionally shale. Petrographical studies demonstrate that intrusions are pyroxene quartz monzonite and olivine gabbro in composition. The Khanchay pyroxene quartz monzonite have porphyritic to porphyroidic, hetero-granular to sereitic, ophitic and sub- ophitic textures and composed of plagioclase, clinopyroxene, hornblende, quartz, K-feldspar and biotite. The Aliabad pyroxene quartz monzonite shows porphyritic to porphyroidic textures composing of plagioclase, clinopyroxene and hornblende in the quartz- feldspatic matrix. The Khanchay olivine gabbro is characterized by the presence of coarse grained granular, ophitic and sub- ophitic textures as well as the occurrence of plagioclase, clinopyroxene and olivine. Geochemical studies indicate that the Khanchay- Aliabad pyroxene quartz monzonitic intrusions have SiO2 content varying from 59.58 to 61.34 %. These intrusions have high- K calc- alkaline nature and are classified as I-type metaluminous granitoids. Their similar patterns on spider diagrams are indication of genetic relation of these intrusions. On these diagrams LILEs (Ba, K, Th and Pb) enrichment along with negative anomalies of HFSEs (Nb and Ti) are observed. Moreover, the Chondrite normalized REE patterns demonstrate LREE enrichment with high ratio of LREE/HREE and Lan/Ybn ratio ranging from 3.08 to 3.72. The overall field investigation, petrological and geochemical studies as well as tectonic setting discrimination diagrams confirm that the Khanchay- Aliabad high-K intrusions were formed from a subduction related metasomatized lithospheric mantle in a post- collisional setting.
    Keywords: Petrology, Geochemistry, Granitoid, Khanchy- Aliabad, Tarom, Zanjan