فهرست مطالب

پژوهش های پولی - بانکی - پیاپی 29 (پاییز 1395)

فصلنامه پژوهش های پولی - بانکی
پیاپی 29 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/08/18
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سیداحمدرضا جلالی نایینی، محمد امین نادریان صفحات 327-372
    برای اقتصادهای صادرکننده ی نفت که در در معرض تکانه رابطه مبادله هستند و سیاست های مالی موافق چرخه ای را دنبال می کنند، رژیم استاندارد هدف گذاری منعطف تورم با نرخ ارز شناور برای سیاست گذاری پولی مناسب نیست و مقام پولی برای مدیریت نوسان نفت مجبور به دخالت های مکرر در بازار ارز می شود. از راه کارهایی که در ادبیات اقتصادی برای افزایش توان سیاست های تثبیت اقتصادی در این شرایط مطرح شده مصون سازی سیاست مالی در برابر تکانه های تراز پرداخت از راه فعال سازی صندوق ذخیره ارزی است. این مقاله در قالب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی که دربرگیرنده ویژگی های ساختاری اقتصاد ایران است، تاثیر فعال سازی صندوق ذخیره ارزی را در عملکرد رفاهی و تثبیتی رژیم های سیاستی سه گانه ی هدف گذاری منعطف تورم شاخص قیمت تولیدکننده ی داخلی، هدف گذاری منعطف تورم کالاها و خدمات مصرفی، و هدف گذاری منعطف نرخ ارز حقیقی ارزیابی می کند.بدین منظور نخست عملکرد رفاهی و تثبیتی رژیم های سیاستی سه گانه در وضعیت آسیب پذیری مالی زیاد، گذر نرخ ارز و درجه ی بازبودن بالا به همراه سیاست مالی هزینه کردن کل درآمدهای ارزی ارزیابی شده و نتایج این شبیه سازی با حالتی مقایسه شد که صندوق ذخیره ارزی فعال می شود. نتایج شبیه سازی نشان می دهد در وضعیت نخست، قاعده ی بهینه ی رمزی، رژیم هدف گذاری نرخ ارز حقیقی است و مقام پولی باید در بازار ارز دخالت کند. با فعال کردن صندوق، نوسانات نرخ ارز حقیقی محدود می شود و زمینه ی مناسب برای هدف گذاری منعطف تورم کالاها و خدمات مصرفی برای سیاست گذار مهیا می شود و نیازی به دخالت در بازار ارز نیست.
    کلیدواژگان: هدف گذاری منعطف تورم، صندوق ذخیره ارزی، نرخ ارز حقیقی، سیاست بهینه ی رمزی
  • احمد جعفری صمیمی، زینب غلامی، امیرمنصور طهرانچیان، محمدعلی احسانی صفحات 373-404
    مقاله ی حاضر با استفاده از روش خودرگرسیون برداری آستانه ای به بررسی اثرات نامتقارن سیاست های پولی و اعتبارات بانکی در دو رژیم تولید بالا و تولید پایین در ایران می پردازد. با توجه به تفاوت ماهوی نظام بانکداری بدون ربا و بانکداری متعارف در تحریم بهره و بر اساس قاعده ی مک کالم متغیر پایه ی پولی به عنوان متغیر معرف سیاست پولی به کار گرفته شده است. در اکثر مطالعاتی که به بررسی ارتباط غیرخطی سیاست پولی و فعالیت واقعی اقتصاد پرداختند، متغیرهای آستانه ای در ارتباط با وضعیت بازار اعتباری می باشد. این مقاله از این جهت که بر روی الگوی تمرکز می کند که متغیر وابسته ی آستانه ای (تولید) به جای وضعیت بازار اعتباری، فعالیت اقتصادی را بررسی می کند، با سایر مطالعات در این زمینه متفاوت است. یافته های این مقاله نشان می دهد که برازش الگوی غیرخطی بر الگوی خطی اولویت دارد. علاوه بر این اثر سیاست پولی و اعتبارات بانکی بر روی تولید ناخالص داخلی در هریک از رژیم های تولید ناخالص داخلی بالا و تولید ناخالص داخلی پایین از لحاظ شدت و جهت اثرگذاری متفاوت می باشد، به عبارت دیگر اثر سیاست های پولی و اعتبارات بانکی بر روی تولید ناخالص داخلی اقتصاد نامتقارن می باشد و به تغییر رژیم بر اساس متغیر تولید ناخالص داخلی وابسته است.
    کلیدواژگان: سیاست پولی، اعتبارات، تولید، خودرگرسیون برداری آستانه ای
  • اعظم احمدیان، تیمور رحمانی، مهران کیانوند صفحات 405-425
    در حوزه سیاست گذاری پولی، نرخ سود از جمله ابزارهای مستقیم پولی است که به صورت دستوری از سوی مقامات پولی کشور به نظام بانکی کشور ابلاغ شده است و رفتار بانک ها از آن تاثیر می پذیرد. در این مقاله اثر سیاست پولی نرخ سود بر ریسک پذیری بانک های کشور بر اساس اطلاعات صورت مالی سالانه شبکه بانکی و آمارهای اقتصادی کشور با استفاده از روش داده های تابلویی در دوره 1394-1385 بررسی شده است. در این مقاله، نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی به عنوان شاخص ریسک پذیری بانک ها در نظر گرفته شده است. یافته های مقاله حاکی از این است که کاهش نرخ سود باعث افزایش ریسک پذیری سیستم بانکی می شود. همچنین نتیجه حاصل از اثر سیاست پولی بر ریسک پذیری بانک ها بستگی به ثبات مالی بانک های کشور دارد. به طوری که بانک های باثبات بیشتر بهتر می توانند ریسک ناشی از تغییرات نرخ سود را کنترل نمایند. از سوی دیگر بررسی اثرات سیاست پولی بر ریسک پذیری بانک ها بر اساس نوع مالکیت بیانگر این است که اثر نرخ سود در بانک های دولتی بزرگ تر از بانک های خصوصی است.
    کلیدواژگان: کانال ریسک پذیری، سیاست پولی، نرخ سود، مطالبات غیرجاری، ثبات مالی
  • مهشید شاهچرا، فاطمه نوربخش صفحات 427-456
    اندازه بانک اهمیت بسیاری برای کمیته بال و سایر ارگان های مقرراتی بین المللی در جهان دارد. بانک ها با طبقه بندی شدن به دسته های بزرگ و غیر بزرگ می توانند رفتارهای متفاوتی داشته و مقررات گذاری برای آنها نیز از طرف ناظران بانکی متفاوت باشد. ازاین رو در این مقاله با توجه به بررسی شاخص های تاثیرگذار بر اندازه بانک ها همچون معیارهایی مانند میزان سرمایه، کیفیت دارایی ها و نسبت مطالبات معوق به کل تسهیلات و نسبت بازده به سرمایه بانک و نسبت سپرده ها به بررسی ارتباط متقابل میان اندازه بانک و ثبات عملکرد بانکی در شبکه بانکی کشور می پردازد. تغییرات هم زمان این شاخص ها در بانک می تواند بر روی اندازه بانک و ثبات عملکرد بانکی موثر واقع شود. ازاین رو با در نظر گرفتن چنین معیارهایی به دنبال روند تغییرات اندازه بانک بر روی ثبات عملکرد بانکی در شبکه بانکی بوده و با در نظر گرفتن توان دوم متغیر اندازه بانکی به بررسی منحنی درجه دوم اندازه بانک و تاثیرات اندازه بانک بر ثبات عملکرد بانکی پرداخته خواهد شد. مطابق با نتایج به دست آمده، ارتباط متقابل میان اندازه بانک و ثبات عملکرد بانکی در شبکه بانکی کشور وجود دارد. مدیران بانک ها با در نظر گرفتن رابطه دو طرفه میان اندازه بانک و ثبات عملکرد بانکی می توانند بر اهمیت بیشتر اندازه بانک ها به عنوان عاملی تاثیرگذار بر ثبات عملکرد بانکی تاکید داشته باشند.
    کلیدواژگان: ثبات بانکی، اندازه بانک، داده های تابلویی پویا
  • حمید سپهردوست، عادل برجیسیان صفحات 457-458
    هدف از این پژوهش در ابتدا، شناسایی پدیده فساد در یک تحلیل تعادل عمومی و سپس بررسی وابستگی آن به برخی متغیرهای تاثیرگذار اقتصادی، سیاسی نظیر نابرابری درآمد و حمایت از حقوق مالکیت با تاکید بر مقوله دموکراسی است. برای این منظور از داده های سری زمانی تابلویی شامل 53 کشور منتخب و سال‏های 1996 تا 2013، استفاده شد. نتایج نشان داد که دموکراسی اثر منفی معنی داری بر فساد دارد. همچنین حقوق مالکیت، نرخ رشد اقتصادی و سرمایه گذاری رابطه منفی معنی داری با فساد دارند. به عبارت دیگر افزایش این متغیرها موجب کاهش فساد در اقتصاد شده است. از سوی دیگر ضریب جینی و بی ثباتی سیاسی رابطه مثبت معنی داری با شاخص فساد دارند. به‏طورکلی، بروز نابرابری های اقتصادی و بی ثباتی سیاسی، پایه های گسترش دموکراسی را ضعیف و زمینه های فساد در جامعه را فراهم می‏آورد. البته اثر دموکراسی بر روی فساد مشروط به متغیر حقوق مالکیت است، به طوری که با افزایش حمایت از حقوق مالکیت، دموکراسی می تواند عملکرد بهتری جهت کنترل فساد، به خصوص در کشورهای با اقتصاد رانتی نسبت به کشورهای غیر رانتی داشته باشد.
    کلیدواژگان: فساد، نابرابری درآمد، حقوق مالکیت، دموکراسی، داده های تابلویی
  • ابوالفضل جنتی مشکانی، شیرین اربابیان، زینب خجسته صفحات 487-511
    طی چند سال اخیر و پس از بحران مالی سال 2007 موضوع ثبات و ریسک بانکی اهمیتی دو چندان یافته است. عوامل زیادی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان ایجادکننده ریسک بانکی و برهم زننده ثبات مالی و بانکی است. شناسایی و مدیریت این عوامل می تواند علاوه بر کاهش ریسک بانکی ثبات مالی را نیز به همراه داشته باشد. از آنجا که عوامل اقتصادی در سطح کلان بر ریسک و ثبات بانکی موثر است، این مطالعه تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک و ثبات مالی در بین 18 بانک تجاری کشور طی سال های 1393-1384 مورد بررسی قرار داده است که به منظور برآورد الگوی مورد مطالعه نیز، از روش های اقتصادسنجی در چارچوب روش رهیافت داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد، متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک و ثبات بانکی موثر هستند. نرخ رشد اقتصادی و تورم ثبات بانکی را افزایش می دهد اما افزایش نرخ ارز، کسری بودجه دولت و درآمدهای نفتی ثبات بانکی را کاهش می دهد. رشد اقتصادی ریسک اعتباری را کاهش اما ریسک نقدینگی را افزایش می دهد. تاثیر تورم بر ریسک اعتباری مثبت و بر ریسک نقدینگی منفی است کسری بودجه نیز بر ریسک نقدینگی اثر معناداری ندارد اما ریسک اعتباری را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: ریسک، ثبات بانکی، ریسک نقدینگی، ریسک اعتباری، داده های تابلویی
|
  • Pages 327-372
    For those resource (oil) exporting countries that are exposed to the terms of trade shocks and follow pro-cyclical fiscal policies, standard flexible inflation targeting with floating exchange rate may not be a suitable monetary policy framework. One of the approaches that has been discussed in the literature to improve stabilization policy is to insulate fiscal policy from the balance of payment shocks through activating a Currency Reserve Fund (CRF). In the context of a DSGE model that captures structural characteristics of the Iranian economy, the effect of activating a CRF on stabilization and welfare performance of three inflation targeting regimes: domestic inflation targeting, CPI inflation targeting, and real exchange rate targeting is evaluated in this paper. For this purpose, first we evaluate stabilization and welfare performance of the above-mentioned regimes under the following conditions: high financial vulnerability; both high exchange rate pass-through and openness, along with complete raiding of the oil windfalls. We compare this policy scenario with the scenarios in which CRF is active. The simulation results indicate that in the first scenario the real exchange rate targeting is the optimal Ramsey policy and the monetary authority must react to currency misalignments. With an active CRF, real exchange rate fluctuations are diminished. This contributes to creation of an environment conducive for implementing flexible inflation targeting of CPI without repeated interventions by the monetary authority in the currency market.
  • Jafari Samimi, Zeinab Gholami Pages 373-404
    This paper using TVAR model and data from 1376Q1-1392Q4 examines the asymmetric impacts of monetary policy and banking credits on gross domestic Product in low and upper regimes in Iran Regarding the difference between the interest-free and conventional banking system and according to McCallum rule monetary base variable has been used as monetary policy index. In most studies about the nonlinear relationship between monetary policy and real economic activity threshold variables are about credit market condition, this paper instead of credit market conditions focuses on economic activity. Using R software the threshold vector autoregression model is estimated and generalized impulse response function are extracted. Results indicate that the impact of monetary policy and banking credits on GDP in low and upper regimes is completely different. In other words, the findings support the asymmetric impact of monetary policy and banking credits in Iran.
  • Azam Ahmadyan, Teimor Rahmani, Mehran Kianvand Pages 405-425
    Nowadays, interest rate is considered as a direct monetary policy instrument or intermediate monetary goal. Usually, interest rates on deposits and loans are determined by monetary authorities in Iran which affect the behavior of risk-taking of banks. In this paper,we study the effects of interes rates on risk-taking of banks by using data from financial statements of banking system. Our method of estimation is panel data and our study covers the time period 2006-2015. Our index of risk-taking is the ratio of non-performing loan to total loans. Our result show that the decrease of interest rate cause the risk-taking to increasing. Also the effect of monetary policy on risk-taking depends on financial stability of banks; that is, more stable banks are able to better control risk of changing in the interest rate. On the other hand, our results imply stronger effects of interest rate on state-owned banks, compared to private banks.
  • Mahshid Shahchera, Fateme Noorbakhsh Pages 427-456
    Size of banks is importance for the Basel Committee and other international regulatory organization. Basel Committee of banking supervision published guidelines in November 2011 for identification of important systemically banks in the countries.After identifying the types of banks in the banking system in each country; we can identify the possibility of potential losses and systemic risk. Large banks and important systemically banks can have different behaviors and their regulation vary from another bank. In this paper we survey that the changes in bank size and the relationship between bank stability and bank size. We survey that the banking variables can be effective on the size of the bank and bank stability. According to the results, there are the relationship between the size of the bank and bank stability in the Iranian banking system. This paper show that the squared of size bank can influence on stability banking. The managers with regard to the relationship between the size of banks and banking stability can be much more important influence on the stability of banks.
  • Hamid Sepehrdoost, Adel Barjisiyan Pages 457-458
    Corruption is an economic, political and cultural disorder phenomenon, that influence on developed and developing countries.In this study, first, we identify the phenomenon of corruption in a general equilibrium analysis. Then, we investigate the relationship between corruption, property right, and democracy, on the basis of the evidence from developing economies. For this purpose, a panel model is used to analyze relevant data of 53 selected developing countries for the period of 1996 and 2013. The results indicate significant negative effects of democracy, property rights, economic growth and investment on the level of corruption. Moreover, Gini coefficient of inequality and political instability have a significant and positive effect on corruption. Our findings also show by adding the interaction variable between democracy and property right protection as a new variable, the relationship between the corruption and democracy increase and that shows that the effect of democracy on corruption is empowered with the property right protection variable.
  • A. Jenati, Sh Arbabiyan, Z. Khojaste Pages 487-511
    Stability and the bank's risk have become important, over the past few years and after the financial crisis of 2007. Many economic determinants at the micro and macro level create the risk of the banking and financial stability. Identifying and managing of these factors can help to reduce bank risk and also improve financial stability.In this paper, the impact of macroeconomic variables on risk and financial stability is examined across commercial banks of 18 countries during 2005-2014 with using panel data methods.The results show that the macroeconomic factors have significant effects on risk and banking stability. The economic growth and inflation rate increase the bank stability, but an increase in the exchange rate, budget deficit, and oil revenues reduce banking stability. According to the results, An increase in economic growth and decrease in inflation reduce credit risk but increases liquidity risk. The budget deficit is no significant effect on liquidity risk but also reduces credit risk.