فهرست مطالب

نشریه تولیدات گیاهی
سال سی و هشتم شماره 2 (تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/06/18
  • تعداد عناوین: 11
|
  • علمی - پژوهشی
  • راضیه تفنگ ساز پور، حبیب الله روشنفکر*، موسی مسکرباشی، سعید برومند نسب صفحات 1-12

    به منظور بررسی اثر محدودیت آبیاری بر برخی خصوصیات کمی وکیفی ارقام سیب زمینی، آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه شهید چمران اهواز در سال زراعی91 - 1390اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی عبارت بودند از: روش کشت در دو سطح جوی پشته ای و کرتی به عنوان فاکتور اصلی؛ روش آبیاری در دو سطح آبیاری تمام جویچه ها و آبیاری یک در میان جویچه ها به عنوان فاکتور فرعی و چهار رقم راموس، سانته، کوزیما و اگریا در کرت های فرعی فرعی مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نقشه طرح، پس از استقرار کامل گیاهان در شیوه کرتی جهت اعمال تیمارهای آبیاری، کرت ها تبدیل به جوی و پشته شدند. نتایج نشان داد که دو روش کشت از نظر صفات عملکرد غده، کارایی مصرف آب و میزان نشاسته غده با هم اختلاف معنی دار داشتند. روش جوی و پشته ای نسبت به کشت کرتی با عملکرد غده 24/1435گرم در مترمربع و کارایی مصرف آب بالاتر(67/7کیلوگرم بر مترمکعب) برتری داشت. بیشترین عملکرد غده مربوط به رقم اگریا با مقدار تولید 6/1519 گرم در متر مربع و کمترین مقدار عملکرد نیز 5/821 گرم در مترمربع به رقم راموس تعلق داشت. میان روش های آبیاری، روش آبیاری تمام جویچه ها با عملکرد غده 64/1228 گرم در مترمربع بر روش آبیاری یک در میان با عملکرد غده 89/1129 گرم در مترمربع برتری داشت ولی اختلاف آنها معنی دار نبود. اما روش آبیاری یک در میان جویچه ها با کارایی مصرف آب 40/8 کیلوگرم بر مترمکعب به طور معنی دار بر روش آبیاری تمام جویچه ها برتری داشت.استفاده از شیوه آبیاری یک در میان جویچه ها نیز با داشتن کارایی مصرف آب بالاتر و نداشتن تاثیر معنی دار در کاهش عملکرد غده می تواند قابل توصیه باشد. بنابراین طبق نتایج به دست آمده، استفاده از رقم های اگریا و سانته در کشت جوی و پشته ای توام با آبیاری یک در میان برای دستیابی به عملکرد و خصوصیات کیفی مناسب به همراه کارایی مصرف آب بالا در شرایط آب و هوایی اهواز مناسب به نظر می رسند.

    کلیدواژگان: سیب زمینی، آبیاری، رقم، کارایی مصرف آب
  • عزیز آفرینش، قدرت الله فتحی، رجب چوگان، سید عطاالله سیادت، خلیل عالمی سعید، سید رضا اشرفی زاده صفحات 13-24
    به منظور مطالعه اثر تنش خشکی و تراکم خاک بر رشد ذرت تحقیقی در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد در سال1390 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار روی هیبرید ذرت سینگل کراس 704 اجرا شد. عامل اصلی در چهار سطح تنش خشکی (آبیاری پس از75، 95، 115 و 135 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A) و عامل فرعی در چهار سطح تراکم خاک (بدون تراکم، تراکم ملایم با 4، تراکم متوسط با 8 و تراکم شدید با 12 بار تردد تراکتور جاندیر مدل 3140) بود. بر اساس نتایج اثر تنش خشکی و تراکم خاک بر بسیاری از صفات اندازه گیری شده در آزمایش معنی دار بود. برای صفات قطر ساقه، عمق نفوذ ریشه، تعداد ریشه هوایی در بوته، وزن خشک ریشه و اندام های هوایی، شاخص برداشت، تعداد بوته بلال دار هنگام برداشت و عملکرد دانه اثر تنش خشکی و تراکم خاکاز نظر آماری معنی دار شد. برای صفت وزن خشک ریشه اثر تنش تراکم خاکاز نظر آماری معنی دار و موجب کاهش شد. برای صفات کلروفیل برگ و پروتئین دانه فقط اثر تنش خشکی از نظر آماری معنی دار گردید. در شرایط تنش تراکم خاک رشد ریشه هوایی تحریک و نسبت به شرایط تنش خشکی بیشتر شد. اما افزایش تعداد ریشه هوایی تاثیری در افزایش عملکرد دانه نداشت. افزایش تراکم خاک از نفوذ ریشه به طرف عمق جلوگیری و بر عکس افزایش تنش خشکی موجب نفوذ ریشه به طرف عمق شد. تنش با روندی ثابت موجب ضعیف شدن قطر ساقه ذرت گردید. روندی ثابت در کاهش وزن خشک اندام های هوایی و عملکرد دانه در اثر اعمال تنش مشاهده شد. تنش خشکی بیشتر از تنش تراکم خاک قادر بود بر صفات کلروفیل برگ و پروتئین دانه موثر باشد که این به نوبه خود نقش تعیین کننده آب در مزرعه را ثابت می کند. تنش خشکی قادر به کاهش شاخص برداشت بود و تراکم خاک در شدیدترین حالت قادر به کاهش در این شاخص شد. تنش ها تعداد بوته های زایا و بلال دار ذرت را کاهش دادند.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، تنش تراکم خاک، ریشه، ذرت
  • حبیب حسینی، همایون فرهمند، وحید رضا صفاری صفحات 25-36
    تعیین روش های مناسب برای افزایش کیفیت گل ها، طول دوره گلدهی و دیگر پارامترهای مرتبط با عملکرد گل های باغچه ای از اهمیت ویژه ای بر خوردارند. به همین منظور، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، در شاسی های تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان با 5 تکرارانجام شد. بذرهای گل جعفری 20 فروردین ماه سال 1391 در گلدان کشت و محلول پاشی گیاهان در 4 مرحله طی دوره رشد گیاه و با محلول های صفر و 100 میلی گرم در لیتر تیامین، صفر و 100 میلی گرم در لیتر اسید آسکوربیک و صفر و 200 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین به صورت ساده و ترکیبی اجراء شد. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان وزن تر کل، وزن خشک ساقه و ریشه در تیمار ترکیبی این سه ماده به دست آمد به طوری که نسبت به شاهد به ترتیب: 100%، 101% و 170% افزایش نشان داد. همچنین بیشترین تعداد گل، قطر گل و میانگین عمر گل مربوط به تیمار ترکیبی اسید آسکوربیک، تیامین و بنزیل آدنین به ترتیب: 52/1، 25/1 و 67/0 برابر نسبت به شاهد افزایش یافت. یافته های این پژوهش، بیانگر این است که بیشترین میزان رنگیزه های فتوسنتزی و قند احیاء در تیمارهای ترکیبی این مواد در مقایسه با شاهد مربوطه بدست آمد.
    کلیدواژگان: گل جعفری، اسید آسکوربیک، تیامین، بنزیل آدنین
  • مجید مجیدیان، طیبه شجاع، محمد ربیعی صفحات 37-50
    به منظور تاثیر عناصر روی، بر و گوگرد بر خصوصیات زراعی کمی و کیفی کلزا رقم هایولا 401، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی90-1389 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور اجرا شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل شاهد (بدون مصرف کود)، روی، بر، گوگرد، روی+ گوگرد، روی+ بر، بر+ گوگرد و گوگرد+ بر+ روی بودند. کود گوگرد به صورت گل گوگرد، 100 کیلوگرم در هکتار و کودهای روی و بر به صورت کلات روی و براکس، 5/1 و 5/1 کیلوگرم در هکتار به زمین زراعی داده شدند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تاثیر تیمارهای کودی بر تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزاردانه و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. کمترین میزان درصد روغن دانه و عملکرد دانه مربوط به تیمار شاهد (بدون مصرف کود) و بیشترین مربوط به تیماری بود که هر سه عنصر کودی را دریافت کرده بودند. تیمار بر+ روی+ گوگرد دارای بیشترین میزان اسید اولئیک (6/229 میلی گرم بر گرم) و اسید لینولنیک (14/27 میلی گرم بر گرم) بود. بالاترین مقدار اسید لینولئیک (55/55 میلی گرم بر گرم) در تیمار بر+ روی به دست آمد. تیمار بر+ روی و ترکیب گوگرد+ روی بالاترین میزان اسید استئاریک و پالمیتیک به ترتیب به مقدار 527/6 و 47/15 میلی گرم بر گرم را داشتند. بیشترین مقدار اسید اروسیک با میانگین 878/0 میلی گرم بر گرم در تیمار شاهد مشاهده شد. با توجه به نتایج این آزمایش مصرف کودهای بر، گوگرد و روی همراه با کودهای پایه می تواند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه کلزا کمک کند.
    کلیدواژگان: اسید اروسیک، اسید لینولئیک، تعداد دانه در خورجین، روغن دانه
  • رسول فخاری، احمد توبه صفحات 51-63
    به منظور تعیین تاثیر گیاهان پوششی در مهار علف های هرز آزمایشی در سال 92-1391 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی با تیمارهای کشت گیاهان پوششی چاودار پاییزه، ماشک بهاره و شبدر برسیم به همراه تیمار شاهد بدون گیاه پوششی اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که در دو مرحله نمونه برداری صفات تراکم، ارتفاع، وزن تر و وزن خشک گیاهان پوششی معنی دار گردیدند. گیاهان پوششی چاودار پاییزه، ماشک بهاره و شبدر برسیم تراکم علف هرز یک ساله سلمه تره را در مقایسه با تیمار شاهد (حضور علف های هرز) به ترتیب 69، 81 و88 درصد و وزن خشک آن را در نمونه برداری دوم به ترتیب 73، 96 و 93 درصد کاهش دادند. فنولوژی علف هرز سلمه تره در مرحله نمونه برداری اول در تیمارهای چاودار پاییزه و ماشک بهاره در فاز رویشی ولی در تیمار شبدر برسیم همانند تیمار شاهد در فاز گلدهی قرار داشت. ولی در مرحله نمونه برداری دوم هر سه گیاه پوششی باعث بازدارندگی این علف هرز شده و آن را در فاز رویشی قرار دادند. درصد کاهش تراکم علف هرز چند ساله پیچک صحرایی در تیمارهای چاودار پاییزه، ماشک بهاره و شبدر برسیم در مقایسه با تیمار شاهد به ترتیب 77، 55 و 9 درصد و برای وزن خشک آن به ترتیب 78، 61 و 33 درصد بود. به طور کلی تاثیر سه گیاه پوششی بر علف هرز چند ساله پیچک صحرایی کمتر از علف هرز یکساله ی سلمه تره بود. احتمالا پیچک صحرایی به دلیل داشتن اندام های ذخیره ای قدرت رقابت بیشتری با گیاهان پوششی داشته است. در کل تیمار های گیاه پوششی چاودار پاییزه و ماشک بهاره مناسب ترین و تیمار شبدر برسیم نامناسب ترین تیمار در مرحله نمونه برداری اول بعد از شاهد در کنترل علف های هرز سلمه تره و پیچک صحرایی بودند.
    کلیدواژگان: فنولوژی، تراکم، وزن خشک، سلمه، پیچک صحرایی
  • داریوش پورقاسمی، عبدالحسین رضایی نژاد*، مهرانگیز چهرازی صفحات 65-76

    به منظور بررسی اثر اسید آسکوربیک به عنوان یک آنتی اکسیدان مهم در کاهش خسارت شوری، پژوهشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز، روی گیاه آلترنانترا ژنوتیپ های «برگ موجی» و «برگ صاف» در سال 1392 انجام شد. سطوح 0، 5/0 و یک میلی مولار اسید آسکوربیک به صورت هفتگی بر روی گیاهانی که تحت شرایط شاهد (0)، 30، 60 و 90 میلی مولار کلرید سدیمقرار داشتند، محلول پاشی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار صورت پذیرفت. گیاهان در شرایط هیدروپونیک و محلول غذایی هوگلند کشت شدند. نتایج نشان داد شوری به طور معنی داری بر تمامی صفات مرفولوژیکی (طول گیاه، قطر گیاه و سطح برگ)، فیزیولوژیکی (نشت الکترولیت، محتوای نسبی آب برگ، وزن تر و وزن خشک قسمت هوایی) و بیوشیمیایی (کلروفیل کل، پرولین و آنتوسیانین) تاثیر داشت. طول ساقه در ژنوتیپ «برگ صاف» از 100% به 28% و در ژنوتیپ «برگ موجی» از 100% به 50% در شوری 90 میلی مولار رسید. کاربرد اسید آسکوربیک باعث کاهش نشت الکترولیت در سطح بالای شوری گردید. کمترین میزان نشت الکترولیت و بیشترین میزان کلروفیل کل در تیمار بدون شوری و اسید آسکوربیک 5/0 میلی مولار، بیشترین محتوای نسبی آب برگ در تیمار بدون شوری و یک میلی مولار اسید آسکوربیک، بیشترین میزان پرولین در تیمار شوری 90 میلی مولار و اسید آسکوربیک یک میلی مولار و بیشترین میزان آنتوسیانین در تیمار شوری 90 میلی مولار و اسید آسکوربیک صفر به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که گیاه آلترنانترا به طور نسبی به شوری متحمل بوده و ژنوتیپ «برگ موجی» نسبت به «برگ صاف» مقاومت بیشتری نشان داده است. براساس نتایج حاصل اسید آسکوربیک توانست مقاومت به شوری را افزایش دهد.

    کلیدواژگان: آلترنانترا، اسید آسکوربیک، کلرید سدیم، آنتوسیانین، کلروفیل
  • احمد نوش کام، ناصر مجنون حسینی، جواد هادیان، محمدرضا جهانسوز، کاظم خاوازی صفحات 77-88
    مرزه خوزستانی و رشینگری، دو گونه دارویی باارزش و بومی ایران هستند که در جنوب غرب ایران به صورت وحشی رشد می کنند. این گونه ها غنی از ترکیبات فنولی کارواکرول در اسانس بوده و به همین جهت از فعالیت بیولوژیکی قابل توجهی برخوردار می باشند. به منظور بررسی اثر اقلیم و منطقه کاشت بر عملکرد پیکر رویشی و عملکرد اسانس دو گونه مرزه، آزمایشی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دو منطقه اندیمشک(شمال خوزستان) و منطقه کشکان(غرب لرستان) در سال 1391 انجام شد. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد تر و خشک، درصد و عملکرد اسانس، نسبت برگ به ساقه و ارتفاع بوته بودند. نتایج نشان داد که عملکرد تر و خشک دو گونه مرزه در منطقه لرستان(87/3 و 68/1 تن در هکتار) بیشتر از منطقه خوزستان(19/3 و 3/1 تن در هکتار) بود و عملکرد تر و خشک مرزه خوزستانی(8/3 و 59/1 تن در هکتار) در هر دو منطقه بیشتر از مرزه رشینگری(24/3 و 38/1 تن در هکتار) بود. علاوه بر این، درصد اسانس مرزه رشینگری(9/4 درصد) در هر دو منطقه بالاتر از مرزه خوزستانی(8/1 درصد) بود. درصد اسانس دو گونه مرزه در منطقه خوزستان(83/3 درصد) بیشتر از منطقه لرستان(95/2درصد) بود. همچنین گیاهان در منطقه لرستان دارای ارتفاع و نسبت برگ به ساقه بالاتری بودند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که دو گونه مرزه در منطقه خنک تر(کشکان) دارای عملکرد پیکر رویشی بالاتر و در منطقه گرم تر (اندیمشک) دارای درصد اسانس بیشتری بودند که این می تواند به دلیل شرایط اقلیمی و خاکی متفاوت مناطق کشت باشد.
    کلیدواژگان: اقلیم، درصد اسانس، عملکرد پیکر رویشی، مرزه خوزستانی، مرزه رشینگری
  • مصطفی عیدی کهنکی، غفار کیانی، قربانعلی نعمت زاده صفحات 89-98
    تلفیق روش های کلاسیک اصلاح نبات و گزینش مبتنی بر نشانگرهای مولکولی، سرعت تولید لاین های جدید اصلاحی را افزایش خواهد داد. محدودیت ارقام مناسب اعاده کننده باروری، تعداد کم لاین های موثر و سازگار و پایه محدود ژنتیکی آن ها، از مشکلات اساسی در تولید برنج هیبرید به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و گزینش بوته های دارای ژن های اعاده کننده باروری در جمعیت های در حال تفکیک برنج (Oryza sativa L.). انجام شد. بر این اساس، مطالعه ژنوم هسته ای لاین های گزینش شده، همراه با بررسی های مولکولی جهت شناخت لاین های اعاده کننده باروری در دو جمعیت حاصل از تلاقی های متقارب (نعمت×پژوهش // IR58110× پژوهش) و (نعمت×پژوهش//IR60819 × پژوهش) و دو جمعیت حاصل از (×IR60819پژوهش و IR58110×پژوهش) طی دو سال نشان داد که لاین های R5، R7، R9، R28 و R45 با انجام آزمون های باروری دانه گرده و خوشه در مجموع دارای باروری بیش از 75 درصد بودند. با بررسی های مولکولی انجام شده بر روی لاین ها و ژنوتیپ های گزینش شده، چهار نشانگر SSR همبسته با ژن های Rf شامل: RM171، RM3148، RM1 و RM258 الگوی باندی مناسبی را از نظر ژن های اعاده کننده باروری ارائه نمودند به طوری که لاین هایR3، R5، R7، R9، R18، R25،R27، R28، R29 و R45 در نسل F4 حداقل برای دو نشانگر الگوی باندی، مشابه شاهد اعاده کننده باروری (IR50) را نشان دادند. با تلفیق نتایج حاصل، لاین های R5، R7، R9، R28 و R45 به عنوان لاین های دارای پتانسیل مناسب جهت اعاده کردن باروری شناسایی شدند که با بررسی های بیشتر در نسل های آینده می توانند به عنوان لاین های مطلوب اعاده کننده باروری در فرآیند تولید برنج هیبرید مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: برنج، گزینش، ژن(های) اعاده کننده باروری، نشانگر مولکولی
  • شهرزاد شهبازی، اسفندیار فاتح، امیر آینه بند صفحات 99-110
    به منظور مطالعه اثرات کاربرد هیومیک اسید و ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم نواحی گرمسیری پژوهشی در سال زراعی 1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی و در 3 تکرار بود. عوامل آزمایش شامل ورمی کمپوست در سه سطح (عدم کاربرد، کاربرد 5 تن در هکتار و 10 تن در هکتار)، هیومیک اسید در دو سطح (عدم محلول پاشی و محلول پاشی با غلظت 5/1 لیتر در هکتار) و ارقام گندم در سه سطح شامل چمران، ویریناک و گندم دوروم بهرنگ بود. کاربرد خاکی ورمی کمپوست بین 5 تا 15 درصد و افشانه برگی هیومیک اسید بین 6 تا 11 درصد صفات اندازه گیری شده را بهبود دادند. البته، کاربرد توام، منجر به افزایش اثرات کاربرد این کودهای آلی شد، اما بیشترین وزن هزاردانه (73/51 گرم)، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک به ترتیب (74/8817 و 2/19487 گرم در متر مربع) و بیشترین تعداد روز تا سنبله دهی (00/92 روز) و وزن هکتولیتری (24/837 گرم در لیتر) از تیمار محلول پاشی گندم چمران با هیومیک اسید و کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و بیشترین محتوای پروتئین دانه (97/13 درصد) نیز در تیمار کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و هیومیک اسید در گندم بهرنگ بدست آمد، بنابراین می توان توصیه کرد تغذیه ارقام گندم با کودهای آلی همچون هیومیک اسید و ورمی کمپوست احتمالا جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی میبه منظور مطالعه اثرات کاربرد هیومیک اسید و ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم نواحی گرمسیری پژوهشی در سال زراعی 1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی و در 3 تکرار بود. عوامل آزمایش شامل ورمی کمپوست در سه سطح (عدم کاربرد، کاربرد 5 تن در هکتار و 10 تن در هکتار)، هیومیک اسید در دو سطح (عدم محلول پاشی و محلول پاشی با غلظت 5/1 لیتر در هکتار) و ارقام گندم در سه سطح شامل چمران، ویریناک و گندم دوروم بهرنگ بود. کاربرد خاکی ورمی کمپوست بین 5 تا 15 درصد و افشانه برگی هیومیک اسید بین 6 تا 11 درصد صفات اندازه گیری شده را بهبود دادند. البته، کاربرد توام، منجر به افزایش اثرات کاربرد این کودهای آلی شد، اما بیشترین وزن هزاردانه (73/51 گرم)، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک به ترتیب (74/8817 و 2/19487 گرم در متر مربع) و بیشترین تعداد روز تا سنبله دهی (00/92 روز) و وزن هکتولیتری (24/837 گرم در لیتر) از تیمار محلول پاشی گندم چمران با هیومیک اسید و کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و بیشترین محتوای پروتئین دانه (97/13 درصد) نیز در تیمار کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و هیومیک اسید در گندم بهرنگ بدست آمد، بنابراین می توان توصیه کرد تغذیه ارقام گندم با کودهای آلی همچون هیومیک اسید و ورمی کمپوست احتمالا جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی می باشد. باشد.
    کلیدواژگان: پروتئین دانه، عملکرد دانه، ورمی کمپوست، هیومیک اسید
  • مجتبی نصرآبادی، اسماعیل سیفی، سیده ساناز رمضان پور، مهدی شریفانی صفحات 111-120
    درختان سیب، مانند تعدادی دیگر از میوه های تیره ی گل سرخیان، خودناسازگار هستند. سیستم ودناسازگاری در سیب از نوع گامتوفتیک است و به وسیله ی یک مکان ژنی با چند آلل کنترل می شود. در این مطالعه، خودناسازگاری در 22 رقم سیب به روش تکثیر آلل ها به وسیله ی واکنش زنجیره ای پلیمراز و با استفاده از 18 آغازگر ویژه مطالعه شد. در 14 رقم، شامل ملکه ی لبنان (S23S24)، گلاب اصفهان (S1S24)، گلاب نوری مراغه (S4S23)، اطلسی (S1S20)، وسط رس قرمز (S4S18)، عباسی دراز خرو (S1S7)، شعلی اخلمد (S1S23)، عباسی گرد خرو (S23S26)، قاسم شاهی (S1S23)، گل مکانی (S3S23)، کدو سیب اخلمد (S1S26)، اوگنجی خرو (S1S26)، خوشه ایخرو (S1S23) و علیمره ای اول رس (S1S23)، هر دو آلل شناسایی شدند، ولی در 8 رقم دیگر، شامل واین سپ (S19-)، پرایم گلد (S23-)، بل درانوار (S4-)، محلی شیخی زودرس (S1-)، خوجه تربت (S1-)، روئین اسفراین (S1-)، محلی خرو (S1-) و اوقان شیروان (S1-)، فقط یک آلل شناسایی شد. برای شناسایی آلل S1 در ارقام ایرانی از سه آغازگر مختلف استفاده گردید. در برخی از ارقام هیچ باندی تشکیل نشد و یا باندهای غیراختصاصی نمایان شدند. آغازگر MdS1SpF در 7 رقم، آغازگر FTC168در 5 رقم و آغازگر FS1 در 11 رقم باند تشکیل دادند. در سه رقم محلی شیخی زودرس، قاسم شاهی و علیمره ای اول رس آلل S1 توسط هر سه آغازگر تکثیر شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که ارقام کدو سیب اخلمد و اوگنجی خرو نسبت به هم و همچنین ارقام شعلی اخلمد، قاسم شاهی، خوشه ایخرو و علیمره ای اول رس نسبت به یکدیگر ناسازگار هستند
    کلیدواژگان: ناسازگاری گرده، واکنش زنجیره ای پلیمراز، مکان ژنی، آغازگر
  • خلیل اسدی وفا، مهدی صیدی، مهرانگیز چهرازی، محمد سیاری، نورالله معلمی صفحات 121-133
    به منظور بررسی تاثیر نیترات پتاسیم بر روی برخی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو جنس چمن گرمسیری، شامل چمن آفریقایی و چمن پاسپالوم در شرایط تنش شوری در سال زراعی 91-1390 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، آزمایشی بصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورها شامل 4 غلظت نیترات پتاسیم (0، 5، 10 و 15میلی مولار) و 4 غلظت کلرید سدیم (0، 4، 6 و 8 دسی زیمنس بر متر) بودند. نتایج آزمایش نشان داد شوری تاثیرات معنی داری در سطح (p≤0.01) روی شاخص های رشد و نمو گیاهان داشت، به طوری که با افزایش تنش شوری، طول برگ، عرض برگ، شاخص سطح برگ، طول ساقه، قطر ساقه، طول و قطر استولون، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، محتوی نسبی آب(RWC) و کلروفیل کل بطور معنی داری کاهش، اما پرولین و نشت الکترولیت افزایش یافت. بهترین غلظت نیترات پتاسیم در این آزمایش تیمار 10 میلی مولار شناخته شد و همچنین اثر متقابل بین شوری و نیترات پتاسیم به جزء در کلروفیل کل و سطح برگ بر بقیه صفات اندازه گیری شده درسطح (p≤0.01) موثر بود.
    کلیدواژگان: کلروفیل، پرولین، نشت الکترولیت، RWC
|
  • R. Tofang Saz Poor, H. Roshanfekr, M. Meskarbashee, S. Bromand Nasab Pages 1-12

    In order to study of effect irrigation deficit and cultivation method on some quantitative and qualitative characteristics of potato cultivars، an experiment was carried out in split-split plot using randomized complete block design with three replications in the experimental field of Department of Agronomy and Plant Breeding، Shahid Chamran University of at Ahvaz، during the 2011-2012 cropping season. Experimental factors included cultivation method at two levels: furrow and flat cultivation as main plot، irrigation method at two levels: full furrow irrigation and alternate furrow irrigation as sub-plots and cultivars of Ramus، Santeh، Cosima and Agria as sub-sub plots. Based on the design of the study، for performance treatments in flat cultivation، furrows were made in plot. The results showed cultivation methods had a significant difference on tuber yield، water use efficiency and percent of tuber starch. The furrow cultivation method caused a significant increase with tuber yield 1435. 24 g/m2 and water use efficiency 7. 67 kg/m3. The highest tuber yield (1519. 6 g/m2) was produced by Agria and the lowest tuber yield (821. 5 g/m2) was produced by Ramus. Among irrigation methods، full furrow irrigation by tuber yield (1228. 64 g/m2) had no significant difference with alternate furrow irrigation by tuber yield (1129. 89 g/m2). But method of alternate furrow irrigation by water use efficiency 8. 4 kg/m3 was better with full furrow irrigation. The use of an alternate furrow irrigation is recommended with higher water use efficiency and had no significant effect on tuber yield. Therefore، based on the results، it seems that Agria and Santeh cultivars in the furrow cultivation using alternative irrigation to achieve the appropriate yield and qualitative characteristics with high water use efficiency was suitable in Ahvaz climatic conditions.

    Keywords: Potato, Irrigation, cultivar, Water use efficiency
  • A. Afarinesh, G. Fathi, R. Chugan, S.A. Syadat, Kh. Alamisaid, S.R. Ashrafizadeh Pages 13-24
    In order to study the effect of drought stress and soil compaction on corn growth an experiment was carried out in 2012 at Safi Abad Agricultural Research Center. The treatments were arranged in split plot in a randomized complete block design with three replications on 704 single cross hybrid corn. Drought stress was considered as the main plot at 4 levels (irrigation after 75, 95, 115 and 135 mm evaporation from A pan), and soil compaction was as the subplot at 4 levels (no traffic congestion, mild with four times, the average density with 8 times and the intensity density with 12 times of tractor traffic). Based on the results, the drought and soil compaction stresses affected many of the traits. The effects of drought and soil compaction were statistically significant on stem diameter, root deep, number of brace roots per plant, root and shoot dry weight, harvest index, number of ear bearing plants at harvest and grain yield characteristics. The effect of soil compaction stress was significant on root dry weight and reduced it. Only the effect of drought stress was significant on chlorophyll and protein characteristics. Brace roots growth in soil compaction stress conditions was stimulated and was higher than drought conditions. But grain yield was not affected by increasing the number of brace roots. Increase in soil compaction prevented root growth to depth. Conversely, the drought stress cause increased root growth to depth. Stresses weakened maize stem diameter with constant process. The constant processes were observed in reduction of shoot and grain yield dry weight by application of stresses. The drought stress more than soil compaction can affect chlorophyll and protein content of grain. This indicates the important role of water in the field. Drought stress was able to reduce the harvest index, but soil compaction in the most severe condition can reduce it. Both stresses reduced the number of ear bearing plants.
    Keywords: Drought stress, Soil compaction stress, Root, Corn
  • H. Hosseini, H. Farahmand, V. Saffari Pages 25-36
    It is important to determine ways to increase flower quality, flowering period and some other characters related to bedding plants performance. Thus, a CRD-based factorial experiment was conducted in Research Fields of Shahid Bahonar University of Kerman. The seeds of marigold used in this experiment were sown in pots on 20th Farvardin 1391. Spray was applied at 4 stages over the experiment period using thiamine (0 and 100 mg L -1), ascorbic acid (0 and 100 mg L -1) and benzyl adenine (0 and 200 mg L -1) solely or in combination with five replications. The results indicated that the highest total fresh weight, shoot and root dry weight were obtained in the combined treatments of the chemicals with an increase of 100%, 101% and 170% compared to control, respectively. Meanwhile, the highest flower number, flower diameter and flower longevity were gained also in the combined treatments of ascorbic acid, thiamine and benzyl adenine which increased to 1.52, 1.25 and 0.67- fold in comparison with control, respectively. The findings of this research showed that the highest photosynthetic pigment and reducing sugars were found in the combined treatments.
    Keywords: Marigold, ascorbic acid, Thiamine, Benzyl adenine
  • M. Majidian, T. Shoja, M. Rabiei Pages 37-50
    In order to the effects of elements zinc, boron and sulfur on quantitative and qualitative agronomic characteristics of rapeseed var. Hyola 401, an experiment was conducted in Rice Research Institution of Iran, Rasht province in 2010. A field experiment with completely randomized block design was performed with eight treatments in three replicates. Treatment consisted of control, Zn, B, S, Zn+S, Zn+B, B+S, and S+B+Zn. Sulfur treatment was added at the rate of 100 kg ha-1 before sowing; Boron was added as Borax (Na2B4O7, 10H2O) at the rate of 1.5 kg ha−1, and zinc was added as Zn 15% EDTA at the rate of 1.5 kg ha−1 to the soil. Analysis of variance showed that the effects of treatments on siliques total number at plant, grain number at siliques thousand-seed weight and seed yield were significant (P<0.01). Minimum grain oil and seed yield were obtained from control treatments and the highest seed yields were obtained from S+B+Zn treatments. The maximum oleic acid (229.6 mg g-1) and linolenic acid (27.14 mg g-1) were obtained from B+Zn+S treatment. Maximum of linoleic acid (55.55 mg g-1) were obtained from B+Zn treatment. Maximum stearic and palmitic acid was obtained from B+Zn and S+Zn treatments which were 6.527 and 15.47 mg g-1, respectively. The highest erucic acid content was (0.878 mg g-1) at control treatment. Based on the results, application of B, S and Zn fertilizers with NPK fertilizer can help increase the yield and yield components in rapeseed.
    Keywords: Erucic acid, Grain number at siliques, Grain oil, Linoleic acid
  • R. Fakhari, A. Tobeh Pages 51-63
    In order to study the effects of different cover crops in suppressing weed growth, an experiment based on the randomized complete block designs was carried out in the agricultural research station of Mohaghegh Ardabili University in 2012-2013 growing season with four replications. Treatments included fall rye (Secale cereale), spring vetch (Vicia villosa), and berseem clover (Trifolium alexandrium) along with the control treatment. Some traits of weeds and cover crops were measured 60 days after cropping (cover crops flowering) and 90 days after cropping (one month after cover crops were clipped from the ground level). Results of the analysis of variance showed that in two stages of sampling, plant density, crop height, fresh weight and dry weight of cover crops had significant differences. Fall rye, spring vetch and berseem clover decreased the density of common lambsquarter (Chenopodium album) compared with control about 69, 81 and 88 percent and dry weight of this weed in the second sampling about 73, 96 and 93 percent, respectively. Evaluation of the phonology weeds during the first sampling showed weeds were in vegetative phase along with the winter rye and spring vetch but were in the flowering phase accompanied by berseem clover, like control. In the second sampling stage, all three cover crops suppressed the growth of the weeds and kept them in the vegetative stage. For the bindweed (Convolvulus arvensis), percentage of decrease in density compared with control was about 77, 55 and 9 percent and dry weight loss was measured to be 78, 61 and 33 percent, respectively. Effect of the three cover crops on the control of the bindweed was lower than that of the Common Lambs quarter. This higher competitive potential against cover crops probably is due to the reserving organs. Cover crops of fall rye and spring vetch were the most suitable crops to weed control in the first stage, after control and Berseem clover was distinguished as the non-suitable one.
    Keywords: Bindweed, Common lambsquarter, Density, dry weight, Phonology
  • D. Porghasemi, A. Rezaei Nejad, M. Chehrazi Pages 65-76

    In order to study the effects of ascorbic acid as an important antioxidant reducing salinity damage, an experiment was conducted on two Althernantera genotypes (“Entire leaf” and “Undulated leaf”) at research greenhouse of Shahid Chamran University in 2013. Concentrations of 0, 0.5 and 1 mM of Ascorbic acid were sprayed weekly on plants grown under 0, 30, 60, 90 mM NaCl. The experiment was carried out factorially based on a randomized complete block design with four replications. Plants were grown hydroponically using Hoagland’s solution.Salinity significantly affected all morphological (plant height, plant diameter and leaf area), physiological (electrolyte leakage, relative water content, fresh and dry weight) and biochemical (chlorophyll, proline and anthocyanin content) characteristics. StemLength in “Entire leaf” genotypereached from 100% to 28% and “Undulate leaf” genotype from reached 100% to 50%. Application of ascorbic acid decreased electrolyte leakage in plants treated with high NaCl concentrations. The lowest electrolyte leakage and the highest chlorophyll content were found in plants treated without NaCl (control) and 0.5 mM ascorbic acid. The highest leaf relative water content was found in control plants treated with 1 mM ascorbic acid. The highest proline content was found in plants treated with 90 mM NaCl and 1 mM ascorbic acid. The highest anthocyanin content was found in plants treated with 90 mM NaCl and 0 mM ascorbic acid. The results showed that Alternanthera is relatively resistant to salinity. “Entire leaf” cultivar was more resistant than “Undulate leaf” genotype. According to the results, ascorbic acid could increase salinity resistance.

    Keywords: Alternanthera, ascorbic acid, NaCl, anthocyanin, Chlorophyll
  • M. Eidi Kohnaki, Gh Kiani, Gh Nematzadeh Pages 89-98
    Combination of classical breeding with molecular marker-assisted selection speeds up the development of new breeding lines. Lack of appropriate restorer varieties, the low number of suitable lines and their narrow genetic base are fundamental problems in hybrid rice production. This study was performed with the aim of identification and selection ofplantswithrestorefertility genes in segregating populations of rice. Therefore study of nucleus genome of selected lines was conducted along with molecular studies for the identification of restorer lines in two convergent populations of rice Nemat × Pajohesh // IR58110 × Pajohesh and Nemat × Pajohesh // IR60819 × Pajohesh and two populations of Pajohesh × IR60819 and IR58110 × Pajohesh. The experiments were followed for two years and the results showed that the lines R5, R7, R9, R28 and R45 had desirable performance in the pollen and spicklet fertility test. Molecular analysis performed on selected lines and genotypes showed that the markers RM171, RM3148, RM1 and RM258 presented good banding patterns. Therefore, the lines R3, R5, R7, R9, R18, R25, R27, R28, R29 and R45 were identified as positive at least for two markers representing similar patterns torestorercheck (IR50). Thus, the results of pollen and spikes fertility tests and molecular studies demonstrated that lines R5, R7, R9, R28 and R45 are potential restorers. Further studies in future generations of theselinescanbe used as desirable lines inhybrid seed production.
  • Sh. Shahbazi, E. Fateh, A. Aynehband Pages 99-110
    In order to evaluate the effect of humic acid and vermicompost on yield and yield components of three wheat cultivars in tropical regions, an experiment was conducted in the research station of Shahid Chamran University of Ahvaz, Iran in 2012-13. The experiment was carried out as factorial based on randomized complete blocks design with three replications. The treatments included vermicompost at three levels (no use, application of 5 tons per hectare and 10 tonnes per hectare), humic acidat two-level (without and with foliar application of 1.5 lit. ha-1) and wheat cultivarsin three levels, Chamran and Virinac (bread wheat), and Behrang (durum wheat) varieties. Soil application of vermicompost and foliar spray of humic acid improved the measured characteristics by 5-15 and 6-11%, respectively. Concurrent Application of these fertilizers increased the effect of those organic fertilizers on wheat traits. But the highest seed thousand weights (51.73 g), grain yield and biological yield, respectively were (881.74 and 1984.2 g. m2) and the highest number of days to heading (92.00 days) and hectoliter weight (837.24 g.lit-1) was obtained from foliar application of Chamran cultivar with humic Acid and soil application of vermicompost (10 T/ha). The highest protein content (13.97%) was also obtained from vermicompost (10 t ha) and foliar application of humic acid on Behrang cultivar. It could be recommended that application of humic acid and vermicompost for wheat cultivar nutrition is probably asuitable alternative for chemical fertilizers.
    Keywords: Grain protein, Grain yield, Vermicompost, Humic Acid
  • M. Nasrabady, E. Seifi, S. Ramezanpour, M. Sharifani Pages 111-120
    Apple trees are self-incompatible like some of the other Rosaceous fruits. In apple, the self-incompatibility system is gametophytic and controlled via one locus with several alleles. In this study, 22 apple cultivated genotypes were investigated using specific allele amplification by polymerase chain reaction with 18 special primers. In 14 cultivars, including Malake Lobnan (S23S24), Golab Esfahan, (S1S24), Golabe Nori Maragheh (S4S23), Atlasi (S1S20), Vasatres Ghermez (S4S18), Abasi Deraz Kharv (S1S7), Shali Akhlomad (S1S23), Abasi Gerde Kharv (S23S26), Ghasemshahi (S1S23), Golmakani (S3S23), Kado Sib Akhlamad (S1S26), Oganji Kharv (S1S26), Khoshei Kharv (S1S23) and Alimarei Avalres (S1S23), both of the alleles were identified, but in 8 cultivars including Winesap (S19-), Prime Gold (S23-), Bell de Anvar (S4-), Mahalli Sheikhi Zoodres (S1-), Khoje Torbat (S1-), Roein Esfaraien (S1-), Mahalli Kharv (S1-) and Oughan Shirvan (S1-) only one allele was distinguished. To amplify allele S1 in Iranian cultivars three different primers were applied. In some cultivars, no band was distinguished and in some other cultivars only non-specific bands were found. The primer MdS1SpF amplified the S1 allele in 7 cultivars, FTC168 in 5 cultivars and FS1 in 11 cultivars. In three cultivars, including Mahalli Sheikhi Zoodres, Ghasemshahi and Alimarei Avalres, all the three primers were able to amplify the S1. The results showed that cultivars like Kado Sib Akhlamad and Oganji Kharv and Shali Akhlomad, Ghasemshahi, Khoshei Kharv, and Alimarei Avalres are corss-incompatible.
    Keywords: Pollen incompatibility, Polymerase chain reaction, Locus, Primer
  • Kh. Asadi Vafa, M. Seiedi, M. Chehrazi, M. Sayari, N. Moallemi Pages 121-133
    High level of sodium chloride is known to be the most widespread cause of saline soil environmental stress in dry and semi dry lands that ceases growth and yield of crop species. An experiment was conducted to examine the effect of potassium nitrate on certain morphological and physiological characteristics of two tropical lawn, Cynodon dactylon and Paspalum vaginatum, under salt stress through 1390-91at the Research Farm Station of Horticultural at the Shahid Chamran University, Ahvaz. Plants were treated with four different concentrations of potassium nitrate (0, 5, 10, 15 ml) and four different concentrations of sodium chloride (0, 4, 6, 8 des/m). Results of this experiment showed that salinity significantly effects growth parameters at the probability level of 1%. It was observed that when salt stress increased, the saline soil significantly reduced leaf length and width, LAI, length and diameter of stem and stolon, fresh and dry weight of shoot and root, RWC and chlorophyll content, whereas proline and electrolyte leakage increased due to accumulation of salt within the soil. Amung (KNO3) treatments, application of l0 ml was recognized as the best treatment that (p≤0.01) showing positive interaction effect on the plant cheracters except total chlorophylls and leaf area.
    Keywords: RWC, Electrolyte leakage, Proline, Chlorophyll