فهرست مطالب

نشریه پژوهش های کاربردی زراعی
پیاپی 112 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/09/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • یوسف نیک نژاد *، محمدحسین زمانی، الهیار فلاح، مرتضی نصیری صفحات 1-8
    یکی از فاکتورهای موثر در افزایش تولید برنج در واحد سطح رعایت اصول به زراعی از جمله فاصله کشت به منظور دستیابی به تراکم مطلوب در واحد سطح و مصرف بهینه کود نیتروژن می باشد. بدین جهت، آزمایشی در سال زراعی 1388 در موسسه تحقیقات برنج، معاونت مازندران- آمل برای لاین شماره 8615 انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، فاکتورهای فاصله کاشت در سه سطح (30×16، 20×20 و 25×25 سانتی متر) و کود نیتروژن در چهار سطح (صفر، 200، 250 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار) اجرا گردید. در این تحقیق، صفاتی نظیر ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد پنجه بارور در کپه، تعداد دانه پر، پوک و کل دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه آماری داده ها نشان داد که تاثیر فواصل بوته بر طول خوشه، تعداد پنجه(P<0.05) و عملکرد دانه(P<0.01) لاین مورد آزمایش معنی دار بود. بیشترین عملکرد در فواصل بوته 20×20 سانتی متر با 2/7744 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. اثر کود نیتروژن بر ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد پنجه، تعداد کل دانه، تعداد دانه پوک در خوشه و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه با مقدار 9/7898 کیلوگرم مربوط به مصرف 250 کیلوگرم اوره در هکتار بود. اثر متقابل دو عامل نیز تنها بر تعداد دانه پوک در خوشه معنی دار گردید. لذا برای دستیابی به پتانسیل عملکرد لاین 8615، فواصل بوته 20×20 سانتی متر و میزان مصرف 250 کیلوگرم اوره در هکتار توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: تراکم، کود نیتروژن، شاخص برداشت، عملکرد برنج
  • یوسف نیک نژاد *، جهانفر دانشیان، امیر حسین شیرانی راد، همت الله پیردشتی، محمدحسین ارزانش صفحات 9-19
    به منظور بررسی کارآیی باکتری های افزاینده رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج در شرایط کم آبی و مقادیر کاهش یافته نیتروژن، پژوهشی در سال زراعی 91-1390در موسسه تحقیقات برنج کشور، معاونت مازندران – آمل به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلو ک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. آبیاری به عنوان عامل اصلی در 3 سطح آبیاری مرسوم (شاهد) و قطع آبیاری در دو مرحله تشکیل آغازی های پانیکول و پر شدن دانه، مقدار مصرف نیتروژن به عنوان عامل فرعی در سه سطح مقدار توصیه شده (100کیلوگرم نیتروژن در هکتار) ، 75 و 50 درصد مقدار توصیه شده و باکتری های افزاینده رشد به عنوان عامل فرعی فرعی در 4 سطح شاهد، آزوسپیریلوم لیپوفروم، سودوموناس فلورسنس و ترکیب آزوسپیریلوم و سودوموناس بودند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف باکتری های افزاینده رشد اثر معنی داری بر عملکرد شلتوک داشتند به طوری که تیمار ترکیبی آزوسپیریلوم و سودوموناس با 43/7 تن در هکتار بیشترین و تیمار شاهد با 13/6 تن در هکتار کمترین عملکرد شلتوک را دارا بودند.همچنین برهمکنش نیتروژن و باکتری نشان داد که تیمار شاهد (مقدار توصیه شده نیتروژن) و 75 درصد نیتروژن همراه با ترکیب باکتری های آزوسپیریلوم و سودوموناس، بیشترین تعداد دانه پر در پانیکول (حدود 183 عدد) را داشتند. استفاده از تیمار های مختلف آبیاری تاثیر معنی داری بر صفات تعداد کل دانه، تعداد دانه پر و پوک و عملکرد دانه داشت و در بین تیمار های آبیاری، آبیاری به شیوه مرسوم با 11/7 تن شلتوک بیشترین عملکرد دانه را دارا بود. در مجموع نتایج این پژوهش بیانگر نقش موثر وکارآمد باکتری های افزاینده رشد در بهبود معنی دار عملکرد شلتوک برنج در شرایط کم آبی و نیتروژن کاهش یافته بود.
    کلیدواژگان: برنج، تنش کم آبی، عملکرد دانه، نیتروژن، باکتری های افزاینده رشد
  • الیاس سلطانی*، افشین سلطانی، سرالله گالشی، فرشید قادری فر، ابراهیم زینلی صفحات 20-28
    هدف از این تحقیق بررسی توزیع بذرهای کلزای خودرو و خردل وحشی در بانک بذر مزارع زیرکشت در گرگان بود. برای این منظور، نمونه‏گیری از خاک سه مزرعه در دو زمان (بعد از برداشت کلزا و قبل از کشت محصول در پاییز) صورت گرفت. در هر مزرعه از 6 عمق (صفر تا 5، 5 تا 10، 10 تا 15، 15 تا 20، 20 تا 25 و 25 تا 30 سانتی‏متر) نمونه‏گیری شد. نتایج نشان داد که حدود 3000 بذر کلزا (در متر مربع) بعد از برداشت آن در لایه سطحی خاک پراکنده شد که این مقدار در زمان بعد از برداشت کلزا حدود 75 درصد بانک بذر این گونه را شامل ‏شد. مقداری از بذرهای به دلایل مختلف از بین رفتند، ولی باقیمانده بذرهای کلزا در فصل پاییز عمدتا در لایه 5 تا 10 سانتی‏متری خاک توزیع شدند (حدود 39 درصد بذرها). تفاوت معنی‏داری بین تعداد بذرهای خردل وحشی بین 4 لایه بالاتر خاک (یعنی لایه صفر تا 20 سانتی‏متری خاک) در نمونه‏برداری اول وجود نداشت و عمده بذرها در این لایه قرار داشتند (حدود 85 درصد). در نمونه‏گیری پاییزه بیشترین درصد بذرهای خردل وحشی در لایه 5 تا 10 سانتی‏متری خاک وجود داشت (حدود 31 درصد) و بین این لایه با لایه خاک 10 تا 15 سانتی‏متری تفاوت معنی‏داری وجود نداشت. از نتایج این تحقیق می‏‏توان در مدیریت علف‏های هرز به‏صورت اکولوژیک و مدل‏های پیش‏بینی سبزشدن علف‏های هرز استفاده نمود.
    کلیدواژگان: علف هرز، بانک بذر خاک، عمق دفن شدن، بقای بذر
  • فاطمه صفوی گردینی* صفحات 29-36
    به منظور تاثیر کاربرد کودهای دامی، پتاسیمی و پلیمر سوپرجاذب بر ویژگی های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی کدوی پوست کاغذی در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت طرح اسپیلت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی و با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی سد سیستان واقع در شهرستان زابل اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه رژیم آبیاری، به فاصله 5 ، 8 و 11 روز یکبار به عنوان عامل اصلی و تیمارهای عدم استفاده از کود دامی،پتاسیم و پلیمر سوپر جاذب (شاهد) کود دامی به میزان 40 تن در هکتار، پتاسیم (k2so4) به میزان 100 کیلوگرم در هکتار و پلیمر سوپر جاذب به میزان 300 کیلوگرم در هکتار بعنوان عامل فرعی، در نظر گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد؛ تیمارهای کودی تاثیر بسیار معنی داری بر رطوبت نسبی برگ، کلروفیل a، b، کلروفیل کل، تعداد شاخه فرعی، میزان کارتنوئید، وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه داشتند. پلیمر سوپر جاذب بیشترین تاثیر را بر تعداد شاخه فرعی، کلروفیل a، b و کلروفیل کل داشت.برهمکنش دور آبیاری و تیمارهای کودی نیز تاثیر بسیار معنی داری بر رطوبت نسبی برگ، وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه نشان دادند و بدین ترتیب بیشترین رطوبت نسبی برگ و بالاترین وزن تر و وزن خشک ریشه با کاربرد پلیمر سوپر جاذب از دور 5 روز آبیاری حاصل شد. بر اساس نتایج این مطالعه هیچکدام از تیمارها اثر معنی داری بر میزان فلورسانس کلروفیل برگ نداشت.
    کلیدواژگان: کدوی پوست کاغذی، سوپر جاذب، کلروفیل، رژیم آبیاری، رطوبت نسبی برگ
  • مسعود کارگر، رضا قربانی*، محمدحسن راشد محصل، مهدی راستگو صفحات 37-49
    به منظور ارزیابی اختلاط علف کش های مورد استفاده در گندم، دو آزمایش در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی فردوسی مشهد انجام شد. در آزمایش گلخانه ای، اثرات تیمارهای خالص و مخلوط علف کش های مزوسولفورون+یدوسولفورون با توفوردی+ام سی پی ای بر روی خردل وحشی به عنوان گونه محک پهن برگ در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل و با 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش مزرعه ای نیز در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با 3 تکرار در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. بر اساس نتایج آزمایش گلخانه ای اختلاط علف کش مزوسولفورون+یدوسولفورون با توفوردی+ام سی پی ایبر روی خردل وحشی دارای اثر هم افزایی بود که بیشترین شدت اثر در کاهش وزن خشک خردل وحشی مربوط به نسبت 100: 0 مزوسولفورون+یدوسولفورون: توفوردی+ام سی پی ای با 13/2 =ED50بود که مقدار مصرف علف کش 37 درصد نسبت به کمترین شدت اثر با 37/3 =ED50 کاهش یافت. تجزیه واریانس آزمایش مزرعه ای نشان داد که بین تیمارهای بکار برده شده اختلاف معنی داری در تمامی پارامترهای اندازه گیری شده در تمامی علف های هرز پهن برگ (خردل وحشی، خاکشیر و شاهتره) مشاهده شد. همچنین نتایج مزرعه ای، نتایج گلخانه ای را تایید می کرد. برای مثال بیشترین تاثیر بر روی پارامترهای درصد کنترل، درصد کاهش تراکم و درصد کاهش زیست توده در خردل وحشی مربوط به تیمار خالص علف کش مزوسولفورون+یدوسولفورون به ترتیب با مقادیر 100، 48/97 و 61/93 درصد بود. علاوه براین نتایج عملکرد و اجزای عملکرد نشان داد تعداد پنجه بارور عملکرد دانه کل و عملکرد بیولوژیک در سطح 5 درصد معنی دار شد که به مانند نتایج گلخانه ای بیشترین تاثیر و کمترین تاثیر در بین تیمارهای علفکشی مربوط به تیمار مزوسولفورون+یدوسولفورون و توفوردی+ام سی پی ای بصورت خالص بود. از کاربرد مخلوط این دو علف کش می توان به منظور افزایش کارایی در علف کش توفوردی+ام سی پی ای و به تاخیر انداختن مقاومت علف های هرز به ویژه نسبت به مزوسولفورون+یدوسولفورون استفاده نمود.
    کلیدواژگان: اثر افزایشی، اثر هم افزایی، اثر هم کاهی، اختلاط علف کش ها، گندم
  • محمدرضا درگاهی، محسن جهان*، محمدتقی ناصری پور یزدی، رضا قربانی صفحات 50-62
    به منظور مقایسه بیلان انرژی و آنالیز اقتصادی تولید کلزا در مزارع آبی و دیم پژوهشی طی سال های 92-1390 در استان گلستان انجام شد. جهت دسترسی به اطلاعات مربوط به نهاده های ورودی و عملکرد کلزا، پرسش نامه هایی طراحی شد و توسط 300 کشاورز در 9 شهر استان به صورت چهره به چهره تکمیل شد. نتایج نشان داد که مقدار کل انرژی ورودی در مزارع آبی بیشتر از دیم بود. در هر دو نظام کشت، سوخت گازوئیل و کود نیتروژن به ترتیب بیشترین مقدار انرژی مصرفی را به خود اختصاص دادند. میانگین سهم انرژی های تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر از کل انرژی های ورودی در هر دو نظام کشت به ترتیب 10 و 90 درصد بود که نشان می دهد در هر دو نظام اثر انرژی های تجدیدناپذیر در افزایش عملکرد بیشتر از انرژ های تجدیدپذیر بود. کارایی مصرف انرژی، بهره وری انرژی، انرژی مخصوص و انرژی خالص در مزارع آبی به ترتیب 8/2، 1/0 کیلوگرم در مگاژول، 8/8 مگاژول در کیلوگرم و 9/37436 مگاژول در هکتار و در مزارع دیم به ترتیب 3/3، 1/0 کیلوگرم در مگاژول، 5/7 مگاژول در کیلوگرم و 0/30799 مگاژول در هکتار محاسبه شد. کل هزینه تولید و نسبت فایده به هزینه تولید در مزارع آبی به ترتیب معادل 11081550 ریال در هکتار و 09/2 و در مزارع دیم معادل 8312515 ریال در هکتار و 12/2 بدست آمد. به طور کلی، نتایج نشان داد که تولید کنونی کلزا در استان گلستان به لحاظ مصرف انرژی ناپایدار است، زیرا اتکاء زیاد به منابع انرژی تجدیدناپذیر، آلودگی های زیست محیطی و ناپایداری را بدنبال دارد، اگرچه از نظر اقتصادی دارای سود قابل قبولی است.
    کلیدواژگان: انرژی تجدیدپذیر، انرژی مستقیم، بهره وری انرژی و پایداری
  • محمد کاظمی، محمد بنایان اول *، رضا قربانی صفحات 63-75
    مفهوم امنیت غذایی از کشاورزی پایدار وسعت بیشتری دارد لذا برای تحقق آن در جوامع مختلف، عوامل متعددی نظیر دسترسی، توانایی تهیه، بهره برداری و ثبات مواد غذایی به عنوان ارکان اصلی نقش دارند. در این پژوهش شاخص های امنیت غذایی مورد نیاز محاسبه و با استفاده از پرسشنامه میزان مصرف سیب زمینی در استان خراسان رضوی تعیین و میانگین عملکرد کشاورزان خبره طی دو سال اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بین تولید سیب زمینی (63 گرم به ازای هر نفر در روز) با میزان تقاضا (125 گرم به ازای هر نفر در روز) 5/198 درصد تفاوت وجود داشت و تولید سرانه پاسخگوی تقاضای جمعیت استان نبود. بر این اساس نیاز به واردات سیب زمینی برابر با 5/155 هزار تن بدست آمد. با این حال 4 /2 درصد از انرژی غذایی، 8/2 درصد پروتئین، 9/11 درصد ویتامین C و بین 1 تا حدود 10 درصد ویتامین های گروه B مورد نیاز افراد از تولیدات سیب زمینی استان فراهم شد. همچنین نتایج نشان داد تولید کشاورزان خبره 22 درصد بالاتر از برآورد وزارت کشاورزی برای استان بود که این مقدار 8/80 گرم سیب زمینی را برای مصرف روزانه افراد تامین نمود و خلا عملکرد بین کشاورزان خبره و میانگین تولید استان 8/50 هزار تن بدست آمد. نتایج حاصل با آنکه حاکی از عدم وجود امنیت غذایی از نظر میزان تولید سیب زمینی و انرژی غذایی آن بود اما بر تولید منطقه ای سیب زمینی بر مبنای مدیریت اعمال شده توسط کشاورزان خبره به عنوان یک روش فشرده سازی بوم شناختی موثر در تحقق امنیت غذایی پایدار تاکید داشت.
    کلیدواژگان: انرژی، کشاورزان خبره، ناامنی غذایی، واردات
|
  • Y. Niknejad *, M. H. Zamani, A. Falah, M. Nasiri Pages 1-8
    Appropriate planting space and adequate nitrogen fertilizer are important factors for increasing of grain yield of rice. A field experiment was conducted at Rice Research Institute of Iran - Deputy of Mazandaran (Amol) during 2009. This experiment laid out as factorial in a randomized complete block design with 3 replications factors included planting space with three levels (16*30, 20*20 and 25*25 cm) and nitrogen fertilizer with four levels (0, 200, 250 and 300 kg.ha-1) practicable. In experiment, traits such as plant height, panicle length, fertile tiller number per hill, filled and unfilled grains number, total number of grains per panicle, 1000-grain weight and grain yield were measured. Results of this experiment showed that planting space had significant effect on panicle length, tiller number (P
    Keywords: Density, Nitrogen fertilizer, Harvest index, rice yield
  • Y. Niknejad *, J. Daneshian, A. H. Shirani Rad, H. Pirdashti, M. H. Arzanesh Pages 9-19
    In order to evaluation the efficiency of growth promoting bacteria on yield and yield components of rice under deficit irriga� tion and reduced rates of nitrogen, this research was conducted at the Rice Research Institute of Iran – deputy of Mazandaran province (Amol) in 2011- 2012, as split-split plot in a randomized complete block design with three replications. The treatment of low Irrigation were as main factor at three levels (control, no irrigation at either panicle initiation and filling grains) and nitrogen fertilizers (control or recommended dose as the rate of 100 kg.ha-1 nitrogen, 50 and 25% of recommended dose) were assigned to the sub-plots, and the four PGPR treatments [control, Azospirillum lipoferum (AZP), Pseudomonas fluorescence (PSD) and AZP㴠], were as sub-sub plots. Results showed that different levels of PGPR’s had significantly effect on paddy yield in which the maximum grain yield was obtained by the combination of Azospirillum Pseudomonas bacterium (7.43 ton.ha-1) and the minimum grain yield was obtained by the control or no bacterium application (6.13 ton.ha-1). Also, Interaction effect between N and Bacterium showed that the maximum filled grain number per panicle was obtained by the treatment of 75% N and control (recommended dose) with combination of Azospirillum Pseudomonas bacterium (183 number). Using the different treatments of irrigation had significant effects on total grain number, number of filled and hollow grain and grain yield. Among the irrigation treatments the conventional irrigation had the maximum grain yield by 7.11 ton.ha-1. In total, the result of this research showed the effective and efficient role of PGPR’s on significant improvements of rice paddy yield in terms of deficit irrigation and reduced nitrogen.
    Keywords: rice, water stress, grain yield, nitrogen, PGPR
  • E. Soltani*, A. Soltani, S. Galeshi, F. Ghaderi-Far, E. Zeinali Pages 20-28
    The aim of this research was to investigate vertical distribution of wild mustard and volunteer canola seeds. In order to, soil samples were collected from three farms in to times (after canola harvesting and before planting in autumn). Six different depths (0-5, 5-10, 10-15, 15-20, 20-25 and 25-30) were sampled from each farm. Results indicated that about 3000 canola seeds were distributed on soil surface after canola harvesting, that this value contained about 70% of canola seed bank. Seeds wasted for different reasons until autumn, but the most remained seeds were distributed from 5 to 10 cm soil layer at this time (about 39%). There was no significantly difference among 4 upper soil layers (i.e. 0-20 cm) in wild mustard seeds numbers at the first time of sampling, and most seeds (about 85 %) were distributed in these layers. There were most seeds of wild mustard (about 31 %) in 5-10 cm soil layer at the second sampling and there was not any differences between this and soil layer of 10-15 cm. These information can apply in ecological weed management and the models of weeds emergence prediction.
    Keywords: weed, Soil seed bank, burial depth, seed survival
  • F. Safavi Gardini * Pages 29-36
    Effect of super absorbent polymer, manure and potassium on the physiological and morphological characteristics of pumpkin (Cucurbita pepo) in drought conditions, split-plot experimental design with three replications in a randomized complete block design, at the Research Station of Sistan Dam located in the city of Zabol implemented. Treatments consisted of three irrigation regimes, to 5, 8 and 11 days of treatment, no use of manure as a source of potassium and super absorbent polymer (control) at a rate of 40 t ha farmyard manure, potassium (k2so4) to the extent 100 kg per hectare to 300 kg per hectare and super absorbent polymer as a minor, was considered. The results showed a very significant effect of treatments on RWC, chlorophyll a, b, chlorophyll, number of branches, the carotenoids, root biomass and root dry weight, respectively. Super Absorbent Polymer greatest impact on the number of branches, chlorophyll a, b and total chlorophyll a.Was obtained. The results of this study, none of the treatments had no significant effect on the amount of chlorophyll fluorescence.
    Keywords: Pumpkin (Cucurbita pepo), super absorbent, chlorophyll, drought stress, relative humidity leaf
  • M. Kargar, R. Ghorbani *, M. H. Rashed Mohassel, M. Rastgoo Pages 37-49
    In order to evaluate mixture of herbicides in wheat, two distinct experiments were conducted in the Research Greenhouse and Farm of Agricultural Faculty of Ferdowsi University of Mashhad, Iran. The pure and mixed treatment of mesosulfuron誇梲몺 with 2, 4-D〣 in greenhouse was applied for controlling wild mustard as typical broadleaf weed. Greenhouse experiments were conducted in completely randomized design with four replications. Field trial was conducted in completely randomized block design with three replications at 2014-15. The results of greenhouse experiments on wild mustard showed that mixture of mesosulfuron誇梲몺 with 2, 4-D〣 had synergistic effect. Maximum and minimum effect in decreasing dry weight of wild mustard was related to 100:0 and 0: 100 mesosulfuron誇梲몺 and 2, 4-D〣 ratio with ED50=2.13 and ED50=3, respectively. The results of the field experiment showed significant difference between different ratios were observed in measured parameters of wild mustard, flix weed, and common fumitory. The field results were consistent with the greenhouse results. For example, the greatest impact on parameters of percent control, reduction of percent biomass and populations was occurred when mesosulfuron誇梲몺 applied alone with 100, 97.47 and 93.61, respectively. In addition to, the outcome of yield and yield components showed that parameters of grain yield, biological yield and fertile tiller number was significant at the 5% level that as results of the greenhouse, the highest and lowest effect between herbicidal treatments was related to mesosulfuron誇梲몺 and 2, 4-D〣 application alone. Mixture of these herbicides can be used to increase the efficacy of herbicides 2, 4-D〣 and delaying weed resistance to mesosulfuron誇梲몺.
    Keywords: Additive, Antagonism, Herbicide mixture, Synergism, Wheat
  • M.R. Dargahi, M. Jahan *, M.T. Naseri, R. Ghorbani Pages 50-62
    The purpose of the present study was to compare canola production in irrigated and rain-fed systems in terms of energy balance and economic analysis. Data were collected from 300 canola farms in 9 city of Golestan province. For this purpose, farms were selected based on random sampling methods and questionnaires were conducted in a face-to-face interviewing from 2011 up to 2013. The results showed that the total energy input consumed in irrigated system was greater than that of rain-fed system. In two canola production systems, the most important energy inputs were diesel fuel and fertilizers. The average share of renewable and non-renewable energy of the total energy input in both systems was the 10% and 90%, respectively. This indicated, the effect of non-renewable energy in increase of final yield was greater than that of renewable energy. The outputinput energy ratio, energy productivity, specific energy and net energy of irrigated system were calculated 2.8, 0.1 kg MJ-1, 8.8 MJ kg-1 and 37436.9 MJ ha-1, respectively and in rain-fed system were calculated 3.3, 0.1 kg MJ-1, 7.5 MJ kg-1 and 30799.0 MJ ha-1, respectively. The total costs of canola production were 11081550 Rials ha-1 in irrigated and 8312515 Rials ha-1 in rain-fed systems. The benefit–cost ratios of 2.09 in irrigated and 2.12 in rain-fed canola production systems were achieved. Based on the results of the present study, the current production of canola in Golestan province in terms of energy consumption is unstable, because of the too much reliance on non-renewable energy resources, lead to environmental pollution and system instability, however, it was economically acceptable.
    Keywords: Direct energy, Energy productivity, Renewable energy, Sustainable
  • M. Kazemi, M. Banayan Aval *, R. Ghorbani Pages 63-75
    The concept of food security is broader than sustainable agriculture that requires a wide range of factors to achieving its sustainability such as food availability, access, utilization and stability as the major pillars of food security. In this study required food security indicators were calculated and Potato consumption in Khorasan Razavi province were determined using questionnaires. Also premire farmers’ average yield was measured in two years. The results showed that there was a difference of 198.5 percent between the production of potato (63 g per person per day) and demand (125 g per person per day) and per capita production of potato was not equal to the demand. According to this, the need to import potatoes was equal to 155.5 thousands ton. However 2.4% of dietary energy, 2.8% protein, 11.9% of the vitamin C and between 1 to 10 percent of vitamins of B group was provided by the province’s potato production. The results also showed the premire farmers produce 22 percent higher than the estimates of the Ministry of Agriculture for the Province. This amount provided 80.8 g potato for daily per capita consumption and gap between potato production of the premire farmers and the province’s potato production was obtained 50.8 thousands ton. Although the results indicated on food insecurity in the province in terms of potato production and its dietary energy but emphasized on the regional potato production based on management practices implied by the premire farmers as an ecological intensification method effective in achieving sustainable food security.
    Keywords: Energy, Food insecurity, Import, Premire farmer