فهرست مطالب

پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران - پیاپی 9 (زمستان 1392)

پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران
پیاپی 9 (زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/24
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سیدپیمان اسدی*، جاوید بهرامی صفحه 1
    در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر انتخاب نظام ارزی در کشورهای تولیدکننده نفت پرداخته شده است. نظریه های رایج در انتخاب نظام ارزی عبارتند از انتخاب منطقه بهینه ارزی، نظریه اقتصاد سیاسی و فرضیه بحران ارزی که در این مطالعه به بررسی این موضوع از منظر نظریه اقتصاد سیاسی پرداخته شده است. متغیرهای مورد استفاده، ساختار اقتصادی و سیاسی کشورهای مورد بررسی را نشان می دهد که در بازه زمانی 1974 تا 2011 در نمونه انتخابی از 31 کشور تولیدکننده نفت با بیشترین میزان تولید با استفاده از مدل پنل لاجیت مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این مطالعه حاکی از اهمیت ساختار سیاسی، رانت نفتی، ایدئولوژی دولت و اندازه اقتصاد در تعیین نظام ارزی در نمونه مورد بررسی است. بدین ترتیب که هرچه ساختار سیاسی دمکراتیک تر، ایدئولوژی دولت چپ گرایانه تر و اندازه اقتصاد بزرگتر باشد، احتمال اتخاذ نظام ارزی شناور افزایش می یابد و هرچه رانت نفتی و درجه وابستگی به درآمد نفت بیشتر باشد گرایش به نظام ارزی ثابت افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: نظام ارزی، اقتصاد سیاسی، مدل پنل لاجیت
  • سیداحمدرضا جلالی نایینی*، وحید قربانی پاشاکلایی، محمد صیادی صفحه 31
    تلاطم قیمت نفت در بازارهای بین المللی، بازیگران این بازار را در معرض ریسک های بالقوه زیادی قرار می دهد. روش ارزش در معرض ریسک (VaR) از مهم ترین شیوه های اندازه گیری ریسک بازار می باشد که در سال های اخیر توسعه زیادی پیدا کرده است. در این تحقیق ریسک های فراسوی و فروسوی بازدهی قیمت نفت خام WTI با استفاده از مدل GED- GARCH که برای توزیع های کشیده با دنباله چاق مناسب است، برآورده شده است. داده های روزانه قیمت نقدی و آتی های WTI درون نمونه از ژانویه 1986 تا دسامبر 2010 و داده های خارج از نمونه نیز از ژانویه 2011 تا جولای 2012 در نظر گرفته شده است. برای بررسی صحت مدل VaR برآورد شده از آزمون کوپیک استفاده شده و همچنین با استفاده از روش علیت گرنجری در ریسک به بررسی اثر سرریز ریسک میان بازدهی قیمت آتی ها و نقدی برای شاخص نفت خام WTI در بازار نایمکس پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که توزیع آماری بازدهی قیمت در بازار نقدی و آتی های نفت WTI، توزیعی با دنباله چاق می باشد. بررسی ها همچنین اثر سرریز ریسک فراسوی معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد از آتی ها به نقدی را تایید می کند که نشان می دهد در زمان های افزایش قیمت نفت مانند دهه 2000، ریسک بازار آتی ها به نقدی منتقل شده است.
    کلیدواژگان: ارزش در معرض ریسک، مدل GED، GARCH، اثر سرریز ریسک فراسوی و فروسوی، آزمون کوپیک
  • مسعود درخشان* صفحه 53
    بعد از بررسی اجمالی قراردادهای نفتی ایران از امتیازنامه های رویتر و دارسی تا قراردادهای بیع متقابل، ویژگی های مطلوب قراردادهای نفتی را به شرح ذیل بررسی کرده ایم: حاکمیت و مالکیت بر منابع نفتی، حقوق و منافع ملی در زنجیره عملیات نفتی، انتقال دانش و مهارت های فنی، و افزایش سهم دولت از عواید نفتی. ارزیابی قراردادهای نفتی در یک دوره 140ساله، از رویتر (1251) تاکنون، نشان می دهد که توجه اصلی دولت ها همواره معطوف به افزایش درآمدهای ارزی بوده است. درحالت کلی، اعمال حاکمیت و مالکیت بر منابع نفتی در قراردادها معمولا محل نزاع بین دولت ها و شرکتهای نفتی نبوده است زیرا درحقوق بین الملل، حاکمیت دولتها بر منابع طبیعی به رسمیت شناخته شده است. نکته بسیار مهم، تشخیص دلالت های این ویژگی در فرآیند عملیات نفتی شرکتهای خارجی است که تابعی از دانش و تجربه شرکت ملی نفت است. دو وی‍ژگی بعدی، کم و بیش در تمام قراردادهای نفتی مورد توجه بوده است بدون آنکه نتیجه ملموسی از آن حاصل شده باشد زیرا ثمربخشی این دو ویژگی مستلزم کوششی درون زا برای ارتقاء سطح دانش و مهارت های فنی در صنعت نفت و همچنین تغییر رویکرد مقامات دولتی به جایگاه نفت در توسعه اقتصادی است. درغیر اینصورت، از انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای نفتی بین المللی نمی توان ارتقاء توان کارشناسی و مدیریتی شرکت ملی نفت برای نیل به سطح شرکتهای نفتی ملی- بین المللی را انتظار داشت.
    کلیدواژگان: قراردادهای نفتی، منافع ملی، انتقال دانش فنی، حاکمیت و مالکیت بر منابع نفتی، سازوکار سهم بری در قراردادهای نفتی
  • حامد صاحب هنر*، کامران ندری صفحه 115
    عملکرد اقتصاد کشور در بعد تحقق عدالت اجتماعی می تواند از طریق مطالعه تحولات توزیع درآمد، فقر و رفاه اجتماعی به صورت شاخص های کمی بررسی گردد. مطالعات زیادی در زمینه نقش درآمدهای نفتی بر توسعه اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت صورت گرفته است. اما به طور خاص و ویژه مسئله توزیع درآمد و نحوه اثرگذاری درآمدهای نفتی بر آن چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. نظریات متعددی بین اقتصاددانان توسعه مطرح است که درآمدهای مربوط به صنایع معدنی همچون نفت و گاز باعث تشدید نابرابری در اقتصاد می گردد. در این مطالعه با استفاده از روش خودرگرسیون برداری بیزین (BVAR) و با در نظر گرفتن متغیرهای شاخص جینی، تورم، تولید سرانه داخلی بدون نفت، سهم مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی، نسبت مخارج مصرفی به مخارج عمرانی دولت و درآمدهای سرانه واقعی نفت به بررسی ارتباط میان درآمدهای نفتی و توزیع درآمد در ایران در بازه زمانی 1389-1352 پرداخته ایم. برای تخمین ضرایب مدل از شش تابع پیشین مختلف همچون مینسوتا و SSVS استفاده نموده و توابع عکس العمل آنی و تجزیه واریانس محاسبه شده اند. نتایج مدل حاکی از آن است که افزایش درآمدهای نفتی باعث افزایش نابرابری در ایران شده است. همچنین افزایش تورم، مخارج دولت و نسبت مخارج مصرفی به مخارج عمرانی دولت نیز نابرابری را افزایش می دهد. اما افزایش تولید سرانه نابرابری را کاهش داده است.
    کلیدواژگان: توزیع درآمد، درآمدهای نفتی، روش BVAR، تابع پیشین SSVS، شاخص جینی
  • علی طاهری فرد*، مصطفی سلیمی فر صفحه 151
    توزیع منصفانه ریسک میان کشور میزبان و شرکت های بین المللی نفتی، از موضوعات بسیار مهم در قراردادهای نفتی است. در این مقاله توزیع ریسک میان شرکت های بین المللی نفتی و دولت در قراردادهای بیع متقابل توسعه نسل اول، دوم و سوم مورد بررسی قرار می گیرد. ریسک های شرکت های بین المللی نفتی در قراردادهای بیع متقابل عبارتند از: ریسک هزینه، ریسک تاخیر در تکمیل پروژه، ریسک عدم دستیابی به تولید قراردادی، ریسک کاهش قیمت نفت. ریسک های دولت عبارتند از: ریسک عدم تولید صیانتی، ریسک کاهش تولید پس از تحویل پروژه، ریسک هزینه (نسل سوم قراردادها)، ریسک بیش برآورد هزینه ها. بر اساس نتایج این مقاله، در قراردادهای بیع متقابل نسل اول، ریسک هزینه و عدم دستیابی به تولید قراردادی برای پیمانکار و ریسک عدم تولید صیانتی و کاهش تولید پس از تحویل پروژه برای دولت، بیشترین آثار را بر اقتصاد پروژه هر یک از طرفین دارند و مکانیزم انگیزشی مناسبی برای مدیریت این ریسک ها در قراردادهای نسل اول وجود ندارد. در قراردادهای نسل سوم، بطور قابل ملاحظه ای ریسک های اصلی قراردادهای بیع متقابل کاهش یافته است و طرفین قرارداد بطور میانگین با ریسک کمتری مواجه هستند. البته علی رغم کاهش ریسک پیمانکار در قراردادهای نسل سوم، نرخ داخلی بازگشت سرمایه پیمانکار افزایش یافته است که این مسئله با توزیع متناسب ریسک و پاداش در قراردادها سازگاری ندارد.
    کلیدواژگان: قراردادهای بیع متقابل، توزیع ریسک، نرخ داخلی بازگشت سرمایه، کشور میزبان، شرکت های بین المللی نفتی
  • سیدکمیل طیبی*، رحمان خوش اخلاق، مریم فراهانی صفحه 175
    نااطمینانی با ریسک متفاوت است؛ در صورتی که متغیری واجد نااطمینانی باشد، چنانچه در مورد قیمت نفت با توجه به ویژگی های منحصر به فرد بازارهای نفت، مطرح می شود، تحلیل های ریسکی قادر به توضیح درست رفتار متغیر نخواهند بود. معادلات دیفرانسیل تصادفی- به دلیل اینکه شامل جزء وینری می شوند که مشتق ناپذیر است- می توانند رفتار متغیر واجد نااطمینانی را الگوسازی نمایند. فرآیندهای تصادفی برگشت به میانگین، معادلات دیفرانسیل تصادفی هستند که در آنها فرض می شود متغیر واجد نااطمینانی به صورت تصادفی حول مقدار میانگین بلندمدت خود نوسان می کند. این مطالعه رفتار قیمت نفت سنگین ایران را با استفاده از الگوی برگشت به میانگین در دوره 2009- 1985 برآورد می نماید. نتایج نشان می دهد که بیشترین مقدار نااطمینانی مربوط به سالهای 2005، 2006 و 2007 و کمترین مقدار نااطمینانی مربوط به سال های 1985، 1986و 1998 بوده است.
    کلیدواژگان: نااطمینانی، فرایند تصادفی برگشت به میانگین، معادلات دیفرانسیل تصادفی
  • داوود منظور*، حسین رضایی صفحه 199
    انتظار می رود اصلاح قیمت سوخت نیروگاه ها در بازار برق مقررات زدایی شده کشور به افزایش قیمت برق در بازار و در نتیجه تغییر در تولید برق و به تبع آن انتشار آلاینده های زیست محیطی منجر شود. جهت سنجش کمی اثرات اصلاح قیمت سوخت نیروگاه ها بر میزان انتشار آلاینده ها در کشور، در این مقاله بازار برق مقررات زدایی شده به روش پویایی سیستمی مدل سازی می شود. این مدل دارای بخش های نرخ بازگشت سرمایه گذاری، حجم سرمایه گذاری،تولید، تقاضا و قیمتاست که برای شبیه سازی آن از نرم افزار پاورسیم استفاده می شود. نتایج حاصل از شبیه سازی مدل نشان می دهد که در صورت ادامه روند قیمت های قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها در چارچوب مدل، پیش بینی می شود میزان آلاینده های کربنی از156 میلیون تن درهر تراوات ساعت در ابتدای دوره با 5 درصد رشد سالیانه به 8/277 میلیون تن برای گازهای گلخانه ای و 175 هزار تن برای گازهای آلاینده در پایان دوره شبیه سازی خواهد رسید. با اجرای مرحله اول قانون هدفمندسازی یارانه ها و افزای شقیمت سوخت تحویلی به نیروگاه ها، تولید برق و به تبع آن میزان آلاینده های زیست محیطی کاهش محسوسی خواهد داشت. نتایج مدل نشان می دهد با حفظ رشد اقتصادی 4/5 درصد، میزان تولید آلاینده های زیست محیطی در پایان دوره نسبت به زمان عدم اجرای طرح تحول 1درصد کاهش رشد سالیانه خواهد داشت و درصورت افزایش رشد اقتصادی به 8 درصد، میزان انتشار سالانه حدود 3 درصد افزایش رشد سالیانه خواهد داشت. همچنین درصورت افزایش رشد راندمان نیروگاه ها براساس قانون پنجم توسعه، با رشد 4/5 درصدی 6/0 درصد کاهش رشد سالیانه و در صورت رشد 8 درصدی، حدود 4/0 درصد نسبت به پیش از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها افزایش رشد خواهد داشت.
    کلیدواژگان: بازار برق- ظرفیت نیروگاه ها، تولید انرژی الکتریکی، قیمت برق- پویایی سیستمی
  • محمدحسین مهدوی عادلی*، علیرضا قنبری صفحات 217-237
    این مقاله به بررسی و مطالعه رابطه بین مصرف انرژی، تولیدناخالص داخلی و انتشار دی اکسیدکربن در ایران پرداخته و جهت علیت بین این متغیرها در کوتاه مدت و بلندمدت مشخص شده است. برای این منظور و بر اساس مفروضات فرضیه زیست محیطی کوزنتس، مدل تصریح و با استفاده از الگوی اقتصادسنجی تصحیح خطا، برآورد شده است. نتایج آزمون همجمعی نشان می دهد که حداقل یک رابطه همجمعی میان انتشار دی اکسید کربن، تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی وجود دارد که با آزمون رابطه علیت بین آنها مشخص گردید در کوتاه مدت یک رابطه علیت دو طرفه بین انتشار دی اکسیدکربن و مصرف انرژی و یک رابطه دیگری از تولیدناخالص داخلی به انتشار دی اکسیدکربن و مصرف انرژی و در بلندمدت دو رابطه علیت یک طرفه یکی از انتشار دی اکسیدکربن به تولید ناخالص داخلی و دیگری از مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی برقرار می باشد. همچنین بررسی توابع عکس العمل آنی نشان می دهد بروز یک شوک بر تولید ناخالص داخلی، انتشار دی اکسید کربن را تا سه سال افزایش داده و پس از آن به تدریج تاثیر آن کاهش یافته و تا اینکه در سال ششم به صفر برسد.
    کلیدواژگان: منحنی زیست محیطی کوزنتس، انتشار دی اکسیدکربن، مصرف انرژی، تولید ناخالص داخلی، مدل اقتصاد سنجی تصحیح خطا
|
  • Seyed Peyman Asadi*, Javid Bahrami Page 1
    This paper examines factors influencing the choice of exchange rate regime in oil producing countries. Prevailing theories in selecting exchange rate regime include optimum currency area, political economy theory, and currency crisis. In this survey the matter has been studied regarding political economy theory. The variables used in the economic and political structure of the considered countries indicate that from 1974 to 2011 as many as 31 countries by using Panel Logit model have been studied. The result suggests the influence of political structure, oil rent, government ideology and economic capacity on specifying the exchange rate regime. Thus, the more democratic political structure, as well as the more leftist government ideology and also the wider economic capacity increase, the likelihood of choosing a flexible regime, If oil rent and dependence on oil revenue increase there will be a higher probability of implementing a fixed regime.
    Keywords: Rate Regime, Political Economy, Panel Logit Model
  • Ahmadreza Jalali Naiini*, Vahid Ghorbani Pashakolae, Mohammad Sayadi Page 31
    Due to price volatility in the oil market, market players are exposed to large risks. Value at Risk (VaR) is one of the main methods to measure market risk in various asset markets including commodities.,. In this study, Upside and Downside Risks are estimated by using the GED-GARCH method that is appropriate for leptokurtic distributions with fat tail. The daily spot and Futures oil prices data from January 1986 to December 2010 data for "in sample" and from January 2011 to July 2012 for "out of sample" are our data sample. To test the reliability of estimated VaR, the Kupiec test is used. Also by using Granger Causality analysis, the spillover effect risk between spot and futures oil price returns are investigated. Results show that spot and futures returns have leptokurtic distribution with fat tails. There is also a significant upside spillover effect risk from futures to spot price returns at 99% confidence level as for oil price increases during 2000s.
    Keywords: Value at Risk, GED, GARCH Model, Upside, Downside Risk Spillover Effect, Kupiec Test del
  • Masoud Derakhshan* Page 53
    After reviewing briefly the Iranian oil contracts from Reuter and D’Arcy concessions to buy-back contracts, we have examined the desired properties of oil contracts as follows: sovereignty and ownership over oil resources, national rights and interests in the chain of oil operations, transfer of technical knowledge and skills, and finally improvement in Government revenues resulting from oil production. An evaluation of oil contracts over a period of 140 years since Reuter’s concession in 1872 reveals the fact that the main attention of Governments has always been focused on gaining higher foreign exchange revenues. In principle, the sovereignty and ownership of oil resources have not usually been a conflicting issue amongst Governments and IOCs due to the fact that the permanent sovereignty over natural resources is well-recognized in international law. However, the point of prime significance is the identification of the impact of this property on the process of oil operations by IOCs, which depends entirely on the knowledge and expertise of NIOC. The other two properties are, more or less, emphasized in all oil contracts, yet without producing any tangible results due to the lack of endogenous efforts to advance technical knowledge and skills in oil industry as well as a change of Government’s outlook to the role and status of oil in economic development. Otherwise, contracts with IOCs cannot be expected to enhance technical and managerial capabilities of NIOC towards becoming a national-international oil company.
    Keywords: Oil Contracts, National Interests, Transfer of Technology, Sovereignty, Ownership over Natural Resources, Government, IOCs Take in Oil Contracts
  • Hamed Sahebhonar*, Kamran Nadri Page 115
    The performance of nation’s economy in terms of realization of social justice can be addressed by studying the variation of quantitative indexes such as income distribution, poverty and social welfare. Several studies have been accomplished investigating the role of oil revenues in economic development of oil exporting countries. However the issue of income distribution and the process of the effect of oil revenues on it haven’t been adequately surveyed. There are several theories among the development economists saying the revenues of mineral industries such as oil and gas, cause the intensification of inequality in the economy. Using Bayesian Vector Autoregression (BVAR) approach and considering the variables of Gini index, inflation, GDP per capita without oil, share of government expenditure to GDP, proportion of consuming expenditure to construction expenditure of government, and the real per capita oil revenues, we addressed the relationship between oil revenues and the income distribution in Iran in the period of 1973-2010. Six different prior densities such as Minnesota and SSVS have been used to estimate the model coefficients and the impulse response functions and the variance decomposition have been computed. The results show that the increase of oil revenues has tended to increase of inequality in Iran. In addition, the increase of inflation, government expenditure, and the proportion of consuming expenditure to construction expenditure increase the inequality. But the increase of GDP per capita decreases the inequality.
    Keywords: income distribution, oil revenues, BVAR approach, SSVS prior density function, Gini index
  • Ali Taherifard*, Mostafa Salimifar Page 151
    Risk sharing between international oil companies and hosting countries is one of the most important issues in oil contracts. This paper studies the risk sharing between National Iranian Oil Company (Government) and IOCs in three generations of buy back contracts. IOCs’ Risk in buyback contracts are cost risk, delay risk, failure to achievement to production profile and declining oil price. Government’s risks are no conservative production, declining oil production, cost risk and overestimated cost risk. This paper shows cost and failure to achievement to production profile risks for IOCs and no conservative production, declining oil production risks for government have more significant effects on projects profitability. In the first generation of buyback contract, there is not suitable mechanism to manage these risks. In the third generation of buy back contracts, main risks are significantly decreased and the expected risks of parties are declined. within the decreasing the risks of IOCs in third generation of buyback contracts, IOCs reward has been increased. It seems incompatible with risk and reward sharing in contracts.
    Keywords: Buyback Contracts, Risk Sharing, Internal Rate of Return, Hosting Country, International Oil Compan
  • Seyyed Komeil Tayyebi*, Rahaman Khoshakhlagh, Maryam Farahani Page 175
    Uncertainty is different from risk. When a variable is having uncertainty, as oil prices where unique characteristics are expected, risk analysis can not explain the behavior of that variable. Stochastic differential equations are able to model the behavior of such variables. Mean reverting stochastic process is a kind of stochastic differential equation which is assumed to have the variable fluctuating in the proximity of its long run average. In this paper, we measure a proxy of uncertainty for Iran's heavy oil prices by mean reverting stochastic process in the period of 1985-2009. The results indicate that the most uncertainties were in 2005, 2006 and 2007 and the least were in 1985, 1986 and 1998.
    Keywords: Uncertainty, Mean Reverting Stochastic Process, Stochastic Differential Equation mpan
  • Davood Manzoor*, Hossein Rezaee Page 199
    It is expected that fuel price increase for power plant uses would lead into an electricity price increase and consequently electricity production, emissions pollutions and greenhouse change. To quantify these effects we develop a system dynamics model for the electricity market in Iran consisting of demand, price and generation modules. The purpose of this paper is to investigate the effects of fuel reforming plants on emissions pollutions and greenhouse. To quantify these effects we develop a system dynamics model for the electricity market in Iran and this model is solved and simulated using POWERSIM software. According to the results,, if the subsidized prices for power plant fuel uses are still maintained, in the framework of the model Emissions pollutions and greenhouse, assuming growth rates at the end of period 5 and 8 percent, respectively, in the (-%1) and 3%. With modified fuel delivery price to power plants, the amount of environmental pollutants, assuming growth rates at end of period 5 and 8 percent, respectively, in the (-1) percent and (3) percent. In the final part of the paper, effect of increase on Power Efficiency in the model has been studied, Assuming growth rates of 5 and 8 percent, emissions pollutions and greenhouse rate are expected to reach the end of the period to (-0.6) percent and (+0.4) percent compared with price reform, respectively.
    Keywords: Emissions pollution, greenhouse, Electricity marke, system dynamics
  • Mohammad Hossein Mahdavi Adeli*, Alirez Ghanbari Pages 217-237
    This paper studied the relationship between energy consumption, GDP and CO2 emission (as an indicator of air pollution). The extent of the emission of CO2 and its relation to shocks and variation in economic variables in Iran was calculated. A model based on Kuznets hypothesis was built and econometric method of error correction was used for estimating the model and analyzing the long-term relation between the variables. The results indicate that there is a meaningful long-term relationship between the analyzed variable i.e. energy consumption, where GDP has a positive effect on CO2 emission. In addition the causal relation between the variables was studied and the following results were obtained: a two way causal relation between CO2 emission and energy consumption and a one way relation from GDP to CO2 emission in the short-term was found. Also the impact of an economic shock in GDP on the CO2 emission indicated an increase for 3 years and then a decline over 6 years.
    Keywords: CO2 Emission, Energy Consumption, ECM model, Environmental Kuznets Curve