فهرست مطالب

نشریه تاریخ اسلام و ایران
سال بیست و چهارم شماره 22 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/07/12
  • تعداد عناوین: 5
|
  • حسن بادامچی*، حمیدرضا پاشازانوس صفحات 5-28
    در پژوهش های صورت گرفته درباره ی روابط ایران و چین، سرآغاز تماس فرهنگی بین ایران و چین با سفر جانگ چیان به سرزمین های غرب امپراتوری هان در سده ی دوم ق.م، هم زمان دانسته شده است. پیش از اکتشافات جانگ چیان در مناطق غربی آسیا در اواخر قرن دوم ق.م، فرهنگ های ایرانی و هلنی با فتوحات و اقدامات شاهنشاهان هخامنشی و اسکندر به طور گسترده ای انتشار یافته بودند. این فرهنگ ها توسط هخامنشیان، یونانیان و سپس پارتیان، با مرکزیت رودخانه ی جیحون، از باختر به هند در جنوب و سپس به چین در شرق گسترش یافته بودند. همه ی این تحولات به ایجاد یک پایه ی محکم و وسیع برای شکل گیری و گسترش جاده ی ابریشم و ایجاد زمینه برای مبادلات بیشتر بین شرق و غرب از جهات اقتصادی و فرهنگی کمک کردند. در پژوهش حاضر، نخست تماس فرهنگ های چین و ایران را پیش و پس از سفر جانگ چیان به آسیای مرکزی و مرزهای شرقی شاهنشاهی اشکانی، با تکیه بر منابع چینی و یونانی و مدارک باستا ن شناسی بررسی می کنیم و سپس نقش فتوحات هخامنشیان و اسکندر درکنار سفرهای جانگ چیان در بازگشایی جاده ی ابریشم را بیان می کنیم.
    کلیدواژگان: ایران، چین، جانگ چیان، اشکانیان، جاده ی ابریشم
  • عادل باقری بسطامی*، کریم سلیمانی صفحات 29-45
    با اشغال ایران در شهریور 1320 توسط متفقین، زمینه ی مناسبی برای تشکیل احزاب و جمعیت های سیاسی در ایران به وجود آمد. با اشغال آذربایجان، گروه ها و جمعیت های مختلفی با گرایش های سیاسی خاص درآذربایجان شکل گرفتند که معمولا به سه دسته ی چپ طرفدار سوسیالیسم، تجزیه طلب و شاه دوست تقسیم می شدند. یکی از این جمعیت های سیاسی، جمعیت فداکاران آذربایجان بود که در تبریز، با رهبری محمد دیهیم و با گرایش سیاسی شاه دوستی و دفاع از تمامیت ارضی ایران شکل گرفت. چگونگی تشکیل و میزان فعالیت این جمعیت در دوره ی اشغال زیاد برای ما شفاف نیست؛ بعد از 21 آذر سال 1325، به دلیل حمایت حکومت مرکزی ایران از این جمعیت، جمعیت فداکاران شکل منظمی یافت و توانست به یکی از جمعیت های قدرتمند و پایدار آذربایجان تبدیل شود. این جمعیت در طول مبارزات ملی شدن صنعت نفت تا تیرماه 1331، هیچ موضع سختی درقبال دکتر مصدق اتخاذ نکرد؛ ولی با علنی شدن اختلافات شاه و دکتر مصدق، با حمایت از شاه موضع تندی نسبت به دکتر مصدق درپیش گرفت.
    مهم ترین مسئله در این مقاله، چگونگی تشکیل جمعیت فداکاران آذربایجان و رویکرد جمعیت به جنبش ملی شدن صنعت نفت و نوع تعامل آن با دولت ملی دکتر مصدق است. در این پژوهش، اسناد و مدارک موجود را به روش تحلیلی و توصیف بررسی می کنیم و می کوشیم تصویر روشنی از عملکرد این جمعیت در دوران حکومت ملی دکتر محمد مصدق ارائه دهیم.
    کلیدواژگان: جمعیت فداکاران آذربایجان، سازمان کوک، ملی شدن، محمدرضا شاه، دکتر محمد مصدق، محمد دیهیم
  • محمد بختیاری*، حسین آبادیان، شهرام یوسفی فر صفحات 47-71
    در طول تاریخ ایران، کدخدا یان به عنوان روسای روستاها، نقش بسیار مهمی در ساختار اداری و تامین امنیت روستاها ایفا کردند. این موقعیت و عملکرد در دوره ی قاجاریه نیز تداوم و تکامل یافت و به موجب «قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام» مصوب 14 ذی القعده ی 1325، اداره ی امور روستاها رسما بر عهده ی کدخدایان گذاشته شد؛ اما در سال 1354 ه.ش، کدخدا از سیستم اداری ایران حذف و مناصب دیگری همچون «دهبان» و «انجمن ده» جایگزین آن شدند. در این پژوهش ضمن بررسی موقعیت و جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کدخدا و عملکرد اداری- سیاسی او در جامعه ی روستایی دوره ی قاجار و تداوم و تحول ساختار و عملکرد کدخدا در طول این دوره، به این سوال پاسخ می دهیم که جنبه های مثبت و منفی نقش کدخدا برای دولت، مالک و روستاییان چه بوده است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تاریخی مبتنی بر اسناد و داده های موجود در منابع استفاده می کنیم.
    نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که در جامعه ی روستایی عهد قاجار، کدخدا به عنوان رئیس ده، بالاترین مقام اجرایی حاضر در روستا بود و ارتباط مقامات دولتی و مالکان غایب با روستاییان و بالعکس بیشتر به واسطه ی او انجام می شد. کدخدا با توجه به شرایط زمانه، میزان قدرت و نفوذ مالک و مقامات بالادستی دیگر، مطیع یا سرکش بودن افراد زیردست، میزان نفوذ و اعتبار در بین مردم و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود، گاه به عنوان نماینده ای چاپلوس برای حکومت ظاهر می شد و با گرفتن مالیات های گوناگون از رعایا، باعث بدبختی آن ها می شد و گاه به صورت زبان گویای افراد زیردست خویش دربرابر ظلم و ستم مقامات دولتی دیگر درمی آمد و با رسیدگی به مشکلات مردم، برای رفاه و آسایش آنان اقدام می کرد.
    کلیدواژگان: کدخدا، قاجاریه، روستا، مالک، زارع، مناصب اجتماعی
  • میثم علیئی*، محمدحسن ذال صفحات 87-119
    شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
    کلیدواژگان: نسب شناسی، اخلاف امام کاظم (ع)، رودبارقصران، آرامگاه ها
  • قباد منصوربخت*، مدرس سعیدی صفحات 121-144
    تا پیش از تشکیل دولت مدرن و پیدایش حکومت متمرکز در ایران، میزان قدرت و ضعف حکام محلی و رابطه ی آنان با حاکمیت مرکزی همواره تابعی معکوس از افزایش یا کاهش قدرت حکومت مرکزی به شمار می آمد. با تاسیس دولت مقتدر صفوی و تسلط آنان بر نقاط مختلف ایران، به تدریج بسیاری از خاندان های حاکم محلی از اریکه ی قدرت به زیر کشیده شدند؛ اما برخلاف قاعده ی معمول، خاندان محلی اردلان نه تنها از صحنه ی قدرت خارج نشدند، بلکه قدرتشان در نیمه ی نخست دوره ی صفوی، سیر صعودی یافت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که امیرنشین اردلان با توجه به قرارگرفتن در موقعیت مرزی بین ایران و عثمانی، با بهره گیری از تنش ها و درگیری های بین دوطرف در مواقع تهدید و احساس خطر، با گرایش به طرف مقابل و اتحاد موقت با آن، خود را درمقابل آنان حفظ می کرد و موقعیت خویش را تداوم می بخشید.
    کلیدواژگان: امارت اردلان، ایران، عثمانی، صفویه، کردستان