فهرست مطالب

مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
پیاپی 41 (پاییز 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/08/06
  • تعداد عناوین: 21
|
  • دکترزهرا اختیاری*، سهیلا مرادقلی صفحات 1-20
    بینش کشمیری از شاعران فارسی زبان دوران شکوفایی زبان و ادبیات فارسی در منطقه شبه قاره است که آثار گرانسنگی از او به یادگار مانده و تا کنون درباره مختصات آثار وی، اطلاعاتی علمی ارائه نشده است. از آنجا که تفاوتهای فردی، مشخصه های فرهنگی و عناصر شخصی یک متن را با روش های سبک شناسی میتوان بررسی کرد؛ لذا ضمن معرفی شاعر و آثار او، شعر وی به لحاظ زبانی، فکری و ادبی بررسی شده و طرز نویسندگی، نظام فکری و پسندهای فرهنگی و اجتماعی عهد او، آشکار گردید؛ در نتیجه تبیین شد که بینش کشمیری شاعری صاحب سبک است؛ اما ناشناخته. اشعار او نشان از تسلط و ورزیدگی شاعر در هماهنگی میان قالب و محتوا است و شعرش چه به جهت زبانی رسا و فصیح و چه از لحاظ ساختمان و شکل درونی و چه از حیث موسیقی و تخیل، میتواند او را در ردیف شاعران سرآمد و نام آور شعر سبک هندی قرار دهد. روش پژوهش در این مقاله به صورت کتابخانه ای و براساس شیوه توصیفی و تحلیلی از نسخه های خطی بینش کشمیری است.
    کلیدواژگان: بینش کشمیری، سبک شناسی، مختصات زبانی، فکری، ادبی
  • بهادر باقری، محمدحسین عبداللهی، ناصر قلی سارلی، شهرزاد محمدزاده * صفحات 21-40
    یکی از سطوح بررسی های سبک شناسی، سطح فکری یا محتوایی هر اثر ادبی است. برای نمونه در این سطح، درمی یابیم که شاعر یا نویسنده، برونگرا، درونگرا، فلسفه مدار، عرفانمدار، دینورز یا دین گریز و یا… است. خوانندگان داستان همواره نوعی ثبات و انسجام در پرداخت شخصیتها و عناصر داستانی انتظار دارند. تناسب رفتار و گفتار شخصیتهای داستانی یکی از توانمندی های نویسندگان رمان نویس است. در رمان نویسی معاصر، این موضوع فراز و فرود زیادی داشته است. یکی از ویژگی های رمانهای دهه هشتاد، بهبود این تناسب است که با الگوها و نظریات روانشناسی شخصیت از دیدگاه برخی نظریه پردازان شخصیت، از جمله یونگ، فروم، و آدلر مطابقت دارد. این پژوهش با بررسی سه رمان از سه نویسنده دهه هشتاد (حسین سناپور، زویا پیرزاد و فریبا وفی) به بررسی بهبود این تناسب میپردازد.
    کلیدواژگان: ویژگی سبکی دهه هشتاد، نظریه های روانشناسی، حسین سناپور، زویا پیرزاد، فریبا وفی
  • حجت توسلی * صفحات 41-60
    کنایه یکی از ابزارهای مهم بیان معانی و صورخیال است که برای پرهیز از وضوح گفتار و اطناب کلام و نیز تاثیر گذارتر نمودن سخن به صورت پوشیده گویی و ترک تصریح ، با بیانی موجز و موثر در گفتار و نوشتار به کار گرفته میشود. مسعود سعد سلمان نیز به عنوان شاعری با سرگذشتی ویژه که مدت هجده سال را در زندانهای گوناگون گذرانده است، در حبسیه های خویش برای اثبات بی گناهی و تلاش جهت آزادی از کنایه به زیبایی و شایستگی بهره جسته است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا به کارگیری کنایه و انواع آن به لحاظ نوع و ساختار در شعر وی آگاهانه و با انتخاب قبلی صورت گرفته و یا بدون هدف و منظوری خاص بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که مسعود سعد با سنجش مخاطب خود از کنایه به شکل بسیار هدفمند و گزینش شده استفاده نموده و جهت نیل به مقصود، نه از تمام کنایات که از گونه هایی خاص از آن بیشترین بهره را در شعر خود برده و از برخی کنایات نیز کمترین استفاده را کرده است. اساس این گفتار بر پایه بررسی کنایه از لحاظ شکل شناسی و ساختار مکنی عنه ، ساختار شناسی زبانی و دستوری و نیز معنی شناسی و مفهوم یابی کنایی دیوان مسعود سعد سلمان استوار می باشد.
    کلیدواژگان: شکل شناسی کنایه، ساختارشناسی زبانی و دستوری کن، معنی شناسی و مفهوم یابی کنایه، مسعود سعد سلمان
  • محمد حکیم آذر*، بهمن علامی، اصغر رضاپوریان صفحات 61-79
    شناخت زوایای پنهان آثار هنری خصوصا دیوانهای شعری از طریق مطالعه در چگونگی شکل گیری آنها امکان پذیر است. سید علیرضا پسر سید مساعد جبل عاملی متخلص به مهری و سید و مشهور به مهری عرب (تولد1050ه. ق-وفات ؟) از شاعران توانمند اما گمنام سده یازدهم هجری است. بررسی و تحلیل سبک شناسی شعر مهری ضمن اینکه شگردهای هنری، زبانی و پیامهای فکری این شاعر را آشکار میکند، میتواند به کشف بخشی از حقایق مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران منجر شود. شعر مهری هم معانی، مضامین و آرایه های ادبی قابل توجه دارد و هم متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی بوده است؛ به همین دلیل از دیدگاه های مختلف ادبی و تاریخی شایان بررسی و تحلیل است. با توجه به نوآوری هایی که مهری در کاربرد تعبیرات و الفاظ، تصویرساز ی ها و وسعت دایره لغات نشان داده است؛ در این مقاله برآنیم تا ویژگی های سبکی و نوآوری هایی که شاعر در اشعارش به آنها توجه داشته را در سه سطح زبانی، ادبی و فکری بررسی نماییم.
    کلیدواژگان: سیدعلی جبل عاملی، مهری، دیوان اشعار، سبک شناسی
  • مریم حقی * صفحات 81-100
    ملک الشعرا نجیب الدین جرباذقانی (گلپایگانی) از شاعران بزرگ ولی گمنام اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که دیوانی در حدود دوهزار بیت از او باقی مانده است. هر چند از احوال او اطلاع زیادی در دسترس نیست اما اغلب تذکره نویسان او را از شاعران معروف عصر خود دانسته اند و شعرش را به زیبایی و روانی ستوده اند. بسیاری از لغات، ترکیبات، تعابیر و مضامینی که در شعر نجیب الدین به کار رفته اند عینا یا با اندکی اختلاف در شعر حافظ وارد شده اند. با وجود شباهتهای فراوان لفظی و معنایی که میان دیوان حافظ و دیوان نجیب الدین جرباذقانی وجود دارد تا کنون کسی به تحقیق درباره وجوه مختلف تشابه میان این دو اثر نپرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی جنبه های گوناگون شباهتهای لفظی و محتوایی میان شعر این دو شاعر از قبیل تشابه مضمون ابیات، تشابه یک مصراع، تشابه بخشی از یک مصراع، تشابه ترکیبات و همسانی وزن و قافیه است.
    کلیدواژگان: شعر فارسی، ادبیات تطبیقی، حافظ، دیوان حافظ، نجیب الدینجرباذقانی
  • حسین خسروی*، سید مهدی کاظمی، مظاهر نیکخواه صفحات 101-120
    غزل یکی از قالبهای پرکاربرد شعرفارسی است. این قالب در ادوار مختلف شعری مورد توجه شاعران بوده است. پس از انقلاب اسلامی ایران (1357 خورشیدی) ، شاعران اقبال تازه ای به غزل نشان داده اند بطوری که اندیشه و احساس آنها در این قالب نمود پیدا کرده است. غزل امروز (نئوکلاسیک) ، در اشعار فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، حسین منزوی و منوچهر نیستانی و محمدعلی بهمنی و قیصر امین پور و نیز شاعران جوانتر ازجمله مهدی فرجی، حامد عسگری، محمدرضا طریقی و شهراد (حسین) میدری دیده میشوند. در این مقاله، پژوهشی سبک شناختی بر روی اشعارمیدری (با تکیه بر غزلیات) انجام شده است. در این جستار موضوعاتی از قبیل موسیقی شعر، ساخت ترکیبات تازه، موسیقی بیرونی، کناری و درونی، واج آرایی، واژه های پربسامد، باستان گرایی، تشبیه، استعاره، تلمیح و مولفه فکری شاعر بررسی شده است.
    کلیدواژگان: شهراد میدری، سبک شناسی، غزل معاصر
  • خورشید نوروزی * صفحات 121-140
    فن انبساط کلمه یا عبارت، توسع بخشیدن به دایره معانی الفاظ و عبارات، همچنین طلب تداعی معانی تازه و نهادن سنگینی بار معنای نامعهود بر دوش واژه ها، به اقتضای حال و گفتار است که تاثیر فراوان بر فصاحت و سلاست سخن سعدی به عنوان شاخص ترین ویژگی کلامش دارد. از اینرو وی ضمن عبور آسان از موانع توقف و گریوه های درنگ در گفتار، بر غنای زبان و ادبیات می افزاید و زنجیره واژه ها را گسترده تر مینماید. در این مقاله واژه ها و ترکیبات بدیع سعدی و گسترش ظرفیتهای معنایی آنها، بررسی و تحلیل شده است.
    کلیدواژگان: سعدی، کلیات سعدی، انبساط کلمه و عبارت، بار معنایی
  • محمدعلی داود آبادی* ، زینب باقری، علی سرور یعقوبی صفحات 141-161
    شاهنامه فردوسی از بسیاری جهات اثری منحصر به فرد است و به سبک و سیاقی نوشته شده است که کمتر کتابی را میتوان با این اثر شگفت انگیز مقایسه کرد. این اثر عظیم نخستین کتاب داستانی است که در آن با دقت به عنصر شخصیت پرداخته شده است. با وجود نگارش این متن در در دوره های برونگرایی و کلی نگری، اشخاص داستانی شاهنامه با جزئیات روحی و درونی به خواننده معرفی میشوند و میتوان بازتاب عناصر فردیت و روحیات انسانی را به صورت کاملا مشخص و متمایزی در تمام شخصیتها به ویژه قهرمانان داستان دریافت. فردوسی در توصیف شخصیتهای مهم شاهنامه به گونه ای به تصویرپردازی پرداخته است که با تحلیل روان شناسانه میتوان به لایه های پنهان روانی و شخصیتی آنان دست یافت. این امر ناشی از نگاه دقیق و توجه ویژه شاعر و یا داستان پردازان آن، به سرشت و روان آدمی است. اشراف و دقت نظر به شخصیتهای اثر و بیان عواطف، روحیات و رفتار اشخاص داستانی در اقوال، کردار و موقعیتهای داستان، باعث شکوه بیشتر شاهنامه شده است.
    کلیدواژگان: شاهنامه، داستان، شخصیت پردازی، قهرمان داستانی، روانشناسی
  • احمد ذاکری، نرگس کوسیایی * صفحات 163-181
    علوم ادبی درنظر اکثر علما مشتمل بردانشهایی چون دستور ، لغت ، عروض ، بیان و… میباشد و این علوم ما را یاری میکنند تا بتوانیم در درجه اول درست بگوییم و بنویسیم و سپس به خلق ادبی ، محاکات و التذاذ ادبی نایل شویم ، بی شک تمامی دانشهای فوق با هم در تعامل ، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری میباشند و یکی کامل کننده دیگری و دیگری زینت بخش کلام است. ما در این مقاله سعی نمودیم تشبیه و استعاره های منظومه کهن "ویس و رامین " را که از مباحث علم بیان هستند از منظر دستوری و نحوی بررسی کنیم و بین این دو مقوله ارتباطی منطقی برقرار نماییم این مقاله بر اساس الگوی ارائه شده توسط دکتر خسرو فرشیدوردست که در کتاب درباره ادبیات و نقد ادبی و در مبحث تشبیه و استعاره بیان کرده اند.
    کلیدواژگان: ویس و رامین، تشبیه، استعاره، دستور، نحو
  • عمران صادقی، بیژن ظهیری *، ابراهیم رنجبر، خدابخش اسداللهی صفحات 183-203
    در این پژوهش کوشیده ایم تا داستانهای برگزیده دهه هشتاد را از منظر اندیشه های ماریا نیکولایوا بررسی کنیم. نیکولایوا، ابزاری را که روایت شناسی میتواند برای بررسی ادبیات داستانی کودکان در اختیار ما بگذارد به ما نشان میدهد. او ویژگی های داستان را بر اساس نیازها و توانایی های ذهنی مخاطب کودک و نوجوان تشریح میکند. ما در این مقاله دوازده داستان برگزیده را تحت چهار بخش عمده (پیرنگ، شخصیت پردازی، چشم انداز و زمان) بررسی کرده ایم. بررسی ما نشان داد که پیرنگ این داستانها به مانند بسیاری از داستانهای کودک بر اساس سفر شکل گرفته است. سفر در داستانهای کودکان در مکان و در داستانهای نوجوانان در زمان است. پیرنگ در داستانهای کودکان خطی و در داستانهای نوجوانان پیچیده است. در داستانهای کودکان شخصیت پردازی ها مستقیم و توصیفی است. در داستانهای نوجوانان شخصیت پردازی ها غیرمستقیم و معرفی به وسیله کنش شخصیتها است.
    کلیدواژگان: ادبیات کودک، داستان، روایتمندی، فانتزی، نیکولایوا
  • غلامعلی فلاح، محمدرضا ایروانی *، حبیب الله عباسی، حمید عبداللهیان صفحات 205-224
    یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابلها است؛ بنحوی که آموزه های ادیان و مکاتب فلسفی بر بستر تقابلها شکل گرفته اند. تقابل یکی از محورهای مرکزی شکل گیری ساختار قصاید ناصر خسرو است در سی قصیده جامعه نمونه، 954 تقابل، یعنی در هر قصیده 32 مورد، در ساختار قصاید (در محور افقی) مشاهده شد که در سه بخش تقابلهای معنایی و فکری (7/58 درصد) ، زوجهای متقابل واژگانی و لفظی (7/28 درصد) و ادبی (7/12 درصد) دسته بندی شدند. ناصرخسرو از تقابلها در محور عمودی کلام (با بسامد بسیار کمتر) نیز بهره برده است که سرایش ابیات زیاد در قالب ادبی قصیده این مجال را در اختیار شاعر گذاشته است. ناصرخسرو از طریق این تقابلها، قصاید خود را تشخص و سبک شعری خاصی داده است. روش این پژوهش مبتنی بر شیوه استقرایی است که از متدولوژی ساختارگرایی و نظریات نقد ادبی جدید استفاده شده است.
    کلیدواژگان: ساختارگرایی، ساختار، تقابل، ناصرخسرو، قصاید
  • علیرضا قوجه زاده *، صدیقه جایروند، معصومه خدادادی صفحات 225-245
    اسیری از جمله شاعران توانمند سده دهم هجری و از شاعران دربار عثمانی است که علیرغم خلاقیتها و ذوق شعریش تقریبا گمنام مانده است. اسیری به تقلید از نظامی، خمسه ای سروده که پنجمین مثنوی وی منظومه «وامق و عذرا» بر وزن و بحر خسرو و شیرین نظامی، در شرح عشق وامق، پسر قاآن، شاه ساسانی به عذرا دختر فغفور چین است که تاکنون به چاپ نرسیده است. نسخه منحصر به فرد این منظومه به شماره 4141 درکتابخانه فاتح استانبول نگهداری میشود. نگارنده در این پژوهش برآن است تا با بهره جستن از ابیات منظومه، ضمن معرفی شخصیت اسیری به بررسی و تحلیل عناصر و مولفه های سبکی تشکیل دهنده این مثنوی بپردازد. بررسی های به عمل آمده حاکی از آنست که اسیری شاعری تواناست و اشعارش سرشار از انواع صورخیال و ترکیب سازی های فراوان است. توجه به لغات و مضامین عامیانه، اصطلاحات علمی و اشارات قرآنی و داستانی دراین منظومه مشهود است. هدف از این پژوهش، پاسخ به این دو پرسش اصلی است: 1. اسیری کیست و خلاقیتها و نوآوری های وی در حوزه ادبی و فرهنگی چگونه است؟ 2. آیا اسیری سبک مستقلی داشته یا خیر و تاثیر پذیری وی از شاعران گذشته تا چه اندازه است؟
    کلیدواژگان: اسیری، وامق و عذرا، سبک شناسی، قرن دهم، نسخه خطی
  • میرجلال الدین کزازی *، ابوطالب باجولوند صفحات 247-265
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار تشبیه حافظ و بیدل است. در این تحلیل مانسته ها (مشبه به ها) به پنج گروه تقسیم شده اند شامل: عناصر انسانی،عناصرحیوانی،نجومی،عناصر طبیعی و اشیاء ،سپس با ارائه نمونه ها شباهتها و تفاوتهای دو شاعر در تشبیه سازی بررسی شدعه اند. نمونه این پژوهش، 165 غزل بوده است. ارکان تشبیه دو شاعر، بیت به بیت استخراج شده تا بهتر بتوان ساختار تشبیه دو شاعر را شناخت.
    کلیدواژگان: حافظ، بیدل، ساختارتشبیه
  • ابراهیم محمدی *، مریم افرافر صفحات 267-288
    در این مقاله بر آنیم که درباره مفهوم رمان نو و ویژگی های آن ابتدا توضیحاتی بیاوریم و سپس رمان نو در ایران را با توجه به مولفه های آن به اجمال بررسی کنیم و ببینیم که آیا نویسندگان ایرانی مفهوم رمان نو غربی را درست و دقیق درک کرده اند یا در مواردی کژتابی هایی دارند، وجوه مشترک آنها و نیز نقاط اختلاف و گاه تضادهای آنان چیست؟ رمان نو به صورتی ناقص با چند ترجمه از رمان نو غربی وارد ایران شد و آثار محدودی در رمان فارسی بجا گذاشت که با موازین اصلی این رمان چندان هماهنگ نیست، بیتوجهی به زمان خطی، ابهام و پیچیدگی وجه مشترک رمان نو ایرانی با رمان نو غربی است اما عدم تعهد و رسالت، رد موضوع و درونمایه، توجه به اشیا و برتری آنها و عدم همدلی بین انسان و جهان و مهم تر از همه انکار کامل سنت از مولفه های مهم رمان نو است که در رمانهای فارسی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: رمان، رمان نو، رمان نو فارسی، نویسندگان
  • محتشم محمدی *، بشیر علوی صفحات 289-309
    تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا می کند. شفیعی کدکنی نیزشاعری تصویرگراست که به مدد این عنصر، در عرصه تصویرآفرینی های بکر و خیال انگیز، گام برمی دارد. دراین پژوهش تشبی هات اشعار وی از جنبه های مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبی هات نو، ابزار و پویایی تشبیه مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آنها ارائه شده است، تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تاثیر آنها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر شفیعی کدکنی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت می کند که شاعراز نظر انواع تشبیه، به تشبی هات گسترده و مرسل و تشبیه عقلی به حسی و تشبیه ملفوف، گرایش بیشتری دارد. ضمن اینکه گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین درضمن اشعار خویش، مبدع تشبی هاتی نو است که در نوع خود بی نظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف موادتشبیه، در جهت اخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویات و مفاهیم مجرد و انتزاعی، گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبه به طبیعت و مواد آن، بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خوداختصاص داده اند. تصاویر شعری وی محرک و پویاهستندتا ایستا.
    کلیدواژگان: شفیعی کدکنی، تشبیه، عناصر تشبیه
  • نسرین موسی وند *، حکیمه دبیران صفحات 309-328
    موضوع مرگ و زندگی از دیرباز تا کنون یکی از دغدغه های اساسی ذهن بشر بوده و بستر مناسبی برای محققان ادیان و مذاهب گوناگون و عرفا فراهم آورده است. متون منثور خلاق صوفیه که در گروه نثرهای ذوقی و تغزلی جای میگیرند با مرگ و زندگی برخوردی ذوقی، فعال و هنرمندانه دارند. در این متون به دلیل غلبه حال صوفیانه و عمق تجربه های عرفانی، غالبا با عوامل هنری مختلفی چون صورخیال، عاطفه، چندلایگی معنا، موسیقی کلام، نگارش خودکار، شطح پردازی، رمز، وجود فضای هرمنوتیکی و جنبه های بلاغی زبان روبرو هستیم که بیانگر بکارگیری امکانات زبانی و فرازبانی نویسنده برای ایجاد ظرفیت قابل قبولی در زبان جهت بیان معانی والای عرفانی است. از منظر آنان بین زندگی و مرگ با وجود درک حضور حق تعالی تفاوتی وجود ندارد و مرگ پلی است که دوست را به دوست میرساند
    کلیدواژگان: زندگی، مرگ، صوفیه، خلاق، جمال شناسی، ابوسعید ابوالخیر، شیخ احمد غزالی، عین القضات همدانی
  • علی حیدری *، نورالدین بازگیر ، محمدرضا حسنی جلیلیان، علی نوری خاتونبانی صفحات 331-350
    موضوعات مطرح شده در سفرنامه های تخیلی به جهان آخرت، بیانگر نگاه و اعتقادات نویسندگان و مللی است که بستر خلق این آثار بوده اند. با مقایسه این سفرنامه ها از منظر فکری میتوان تا حد زیادی اندیشه و اعتقادات ملل مختلف را آشکار ساخت، و تاثیر و تاثرها و همچنین اشتراکات و اختلافات را هویدا کرد. در سراسر جهان سفرنامه های روحانی متعددی به جهان آخرت نوشته شده که علیرغم تفاوتهای فراوان، در تعلیم مسائل اخلاقی و تربیتی اشتراکات فراوانی با هم دارند. لذا میتوان سفرنامه های روحانی را به دلیل اشتمال بر آموزش نکات اخلاقی و دینی، در شمار ادبیات تعلیمی محسوب کرد. در این مقاله به بررسی و مقایسه کارکرد تعلیمی دو سفرنامه روحانی (ارداویرافنامه و رساله الغفران معری) پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: ارداویرافنامه، رساله الغفران، ادبیات تعلیمی، تعلیمی نوع اول، تعلیمی نوع دوم
  • محمد پاک نهاد *، اکبر شاملو صفحات 351-375
    در جستجوی جذابیت مثنوی مولانا، نقش زبان و ساختار دستوری قابل چشم پوشی نیست. زبان و معنا در مثنوی توامانند. ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی مولانا دارای برجستگی ها، خلاف عادتها و منطق گریزی هایی است که جز در همان نظام معنایی قابل بررسی نمیباشد مولانا با استفاده از شگرد حذف، داستانهای پیشینیان را در زیباترین و شاید موجزترین شکل ممکن بیان نموده است. به قرینه های لفظی یا معنوی میتوان عناصر و اجزای جمله را حذف نمود. همین عنصر در زبان مولانا بگونه ای عمل مینماید که تبدیل به عنصری سبک ساز میشود. نکته اینکه «حذف» از خصایص سبک زبانی شعر مولاناست. در این مقاله حذفهای هنری، در ساختار جمله سنجیده شده است و همین حذفیات تحت عنوان «جمله های ناقص» طبقه بندی شده است. کم کوشی در سوال و جواب، برشمردن و توضیح ساختار جمله های بی فعل و جمله های بی شخص و نهاد و نشان دادن حذفهای با قرینه و بی قرینه از نتایج این پژوهش است.
    کلیدواژگان: مثنوي، حذف، جمله هاي ناقص، جمله هاي بدون فعل و نهاد، کم کوشي
  • مهرداد نصرتی، فاطمه حیدری صفحات 377-395

    قرن سیزدهم شمسی، نمایندگان فکری برجسته ای در میان نویسندگان دارد که آثارشان در تحقق انقلاب مشروطه و پیشبرد اهداف این انقلاب تاثیر انکار ناپذیری دارد که از بین این افراد نامهایی مانند عبدالرحیم طالبوف، فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، زین العابدین مراغه ای و میرزا حبیب اصفهانی، نامهای شنیده شده تری هستند که هم از اوضاع اجتماعی زمان خود تاثیر پذیرفته اند و هم تاثیر خود را بر شرایط عصر خود گذاشته اند و با نوشته های خود در قالب مقاله، نمایشنامه، سفرنامه، رساله، رمان و ترجمه، سهم عمده ای در روشنگری مردم و بالا بردن سطح آگاهی های اجتماعی و در نهایت پیروزی انقلاب مشروطه داشته اند. در این مقاله زندگی، عصر و زمینه های مشترک فکری عبدالرحیم طالبوف، زین العابدین مراغه ای و میرزا حبیب اصفهانی را بررسی کرده ایم تا به پاسخ این پرسش برسیم که دلیل موضوعات مشترکی که عبدالرحیم طالبوف، زین العابدین مراغه ای و میرزا حبیب اصفهانی در آثار خود به آن پرداخته اند، آیا زمینه فکری و زمانه مشترک این سه نویسنده است؟

    کلیدواژگان: عبدالرحیم طالبوف، زین العابدین مراغه ای، میرزا حبیب اصفهانی، انقلاب مشروطه، مسالک المحسنین، حاجی بابا اصفهانی، سیاحتنامه ابراهیم بیگ
  • عبدالحسین فرزاد، الهام حدادی صفحات 397-414

    در این جستار، عناصر بنیادین روایت که متشکل از چهار عنصر1. واقع شدگی، 2. توالی رویدادها، 3. جهان پردازی و 4. هم بوم پنداری است، به منتقدان معرفی میشود و کاربرد عملی این عناصر در داستان شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی نشان داده میشود. این مقاله با این پرسش مفروض پیش مییرود که عناصر بنیادین روایت چه کارکردی در تحلیل این داستان دارد و جهان روایی این داستان چه شرایطی را برای اقامت مخاطب جهت همدلی با داستان فراهم کرده است؟ براساس نتیجه گیری این تحلیل، داستان شوهر آهو خانم، ابرروایت جامعه زنانه دهه چهل را با معرفی پیش نمونه وضعیت زنان در قالب روایی به چالش میکشد و با ساخت جهان روایی مناسب به مخاطب فرصت و درک تجربه زیستن در جهان تبعیض و استبدادی به خصوص در بحث حقوق زنان در آن دهه را به واسطه هم بوم شدن با این جهان میدهد.

    کلیدواژگان: عناصر بنیادین، روایت، هرمن، علی محمد افغانی، جهان پردازی روایی
  • فاطمه توسل پناهی، علی اصغر حلبی*، شروین خمسه صفحات 415-432

    کتاب زبده الطریق الی الله را درویش علی بن یوسف کرکهری آنطور که خود در دیباچه اثرش میگوید در سال 805 به رشته تحریر درآورده است. این کتاب دارای محتوایی عرفانی است که درویش علی آن را بمنظور راهنمایی سالکان راه حق نگاشته است. عمده ترین محتوای اندیشه او ورود به عرفان از شاهراه شریعتی زهدآمیز است. درویش علی در این اثر تعلیمی بمنظور تاکید بر لزوم شریعت از آیات قرآنی بوفور استفاده کرده سپس از روایات و سخنان بزرگان تصوف و اشعار آنها بهره برده است بگونه ای که میتوان گفت اثر وی بازنمودی از اندیشه های صوفیانه عرفای پیشین است او برای مریدانش به وجهی موجز تدوین کرده است. وی صوفیی است که از بیشتر بزرگان تصوف در هر دو مکتب صحو و سکر یاد کرده است و اگرچه وی در کسوت مذهب اهل سنت است بین تشیع و تسنن تساهل و تسامح را رعایت نموده است. کتاب زبده الطریق در سطح زبانی با استفاده فراوان از عبارات و جملات معترضه، مصادر، حروف جر و استثنای عربی بسیار متاثر از زبان عربی است. در سطح ادبی بسامد بالای اقتباس آیات و روایات، تضمین اشعار فارسی، تمثیل و تصویرسازی و در رده های بعدی تشبیه و اضافات تشبیهی، اضافات استعاری، سجع و جناس مشاهده میشود. در سطح نحوی استفاده فراوان از ترکیبات فعلی، آوردن افعال در وجه مصدری و آوردن متمم بعد از فعل از ویژگیهای اثر اوست.

    کلیدواژگان: سبک شناسی، زبده الطریق الی الله، درویش علی بن یوسف کرکهری، عرفان اسلامی