فهرست مطالب

مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
پیاپی 5 (پاییز 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/09/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • غلامرضا مستعلی پارسا، حامد بشیری زیرمانلو صفحه 1
    اولین کارهای سبک شناسانه در حوزه ادبیات فارسی با رویکرد سبک دوره آغاز شد و این گرایش حتی بعد از معرفی شدن شاخه های گوناگون دیگر در این علم، هنوز بقوت خود باقیست. ما در این مقاله با دوری از سنت مرسوم به سراغ سبک شخصی سعدی در گلستان رفته ایم و قصدمان تبیین مختصه ای از مختصات خاص در این اثر بوده تا گوشه ای از سبک شخصی او را بنمایانیم. حاصل این تلاش گونه ای از کاربرد «را» بود که ما آن را «را»ی روایت نامیده ایم و تا به امروز در هیچ منبعی اعم از سبک شناسی، دستور تاریخی یا دیگر حوزه های مربوط، سخنی از این نوع کارکرد «را» بمیان نیامده است.
    کلیدواژگان: سبک شخصی، رای روایت، گلستان، انواع را، دستور تاریخی
  • «ویژگی های مشترک فکری ساقینامه ها و تفاوتها و شباهتهای آن با سبک فردی رباعیات خیام»
    سید احمد پارسا، محمدآزاد مظهری صفحه 2
    سؤال اصلی پژوهش حاضر اینست که بین ساقینامه ها و رباعیات خیام به لحاظ فکری و سبک زبانی چه شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد؟ در این جستار به بررسی یکصد و نوزده ساقینامه موجود در تذکره های میخانه و پیمانه با هدف چند وچون انطباق پذیری آنها با مضامین رباعیات خیام نیشابوری پرداخته شده است.
    پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوا انجام گرفته است.
    نتیجه بیانگر اینست که اندیشه هایی چون اغتنام فرصت، مرگ اندیشی، حیرت، شکوه از روزگار و موارد دیگری از این دست از موتیفهای مشترک رباعیات خیام و ساقینامه هاست، با این تفاوت که این موارد در رباعیات خیام رنگ فلسفی بخود گرفته و بدلیل محدودیت قالب، بصورت موجز بیان شده اند، اما در ساقینامه ها گاه رنگ عرفانی یا عاشقانه بخود گرفته و بدلیل ویژگی قالب آنها (مثنوی) میدان وسیعتری برای جولان یافته اند. علاوه بر این، پدید آورندگان این نوع ادبی اغلب با انتساب نابسامانی های اجتماعی به روزگارسفله نواز، اعتراض خود را در پوشش می و مستی و اصطلاحات مربوط به آنها، اظهار کرده اند.
    کلیدواژگان: خیام، ساقینامه، اغتنام فرصت، حیرت، اوضاع اجتماعی
  • شبنم قدیری یگانه صفحه 34
    نوشتار حاضر جستاری کوتاه در بررسی سبک شناسی حکایت «دانشمند» از بوستان سعدی است که در آن دورنمایی از هنرنمایی های پنهان و مزین به صنایع ادبی در لفافه تصاویر ساده و قابل فهم شعر نموده میشود، تا در حدودی ویژگی و زمینه مشترک لفظی و نحوه بیان و نیز نوع بینش و اندیشه سعدی در این اثر سترگ ادب پارسی بازنموده شود.
    هدف از نگارش این مقاله به جلوه درآوردن تابعیت سعدی از شکل شعری با استفاده از آرایه ها و ترفندهای شایسته ادبی در کنار محتوای تعلیمی آن است که به زیباترین نحوی در لباسی از حکایتهای جذاب درآمده تا خشکی پند و اندرز را از میان بردارد و با مخاطب همدل و همراه گردد.
    در این مقال پس از مقدمه و بررسی عناصر داستانی و جنبه های گوناگون سبک شناسی این حکایت در سه سطح ذیل میپردازیم:الف) بررسی سطح زبانی که شامل سه سطح آوایی(موسیقایی)،لغوی و نحوی است.
    ب) بررسی سطح ادبی که شامل سه سطح بیان،بدیع معنوی و معانی است.
    ج) بررسی سطح فکری که به بیان مهمترین حوزه های معنایی اندیشه شاعر و ارتباط آن با اصالت انسانی در راستای حضور دیدگاه های مذهبی است.
    کلیدواژگان: سبک شناسی، سطح زبانی، سطح ادبی، سطح فکری، بوستان، سعدی
  • فریده داودی مقدم صفحه 63
    حکایت شیخ صنعان همچون بسیاری از حکایات عرفانی سرشار از عناصر رمزی و هنجارگریزی های نمادین است. این داستان مجموعه ای از تقابلهاست که عطار با طرح این تقابلها، ضمن القای بهتر مفاهیم رمزی قصه به برجسته سازی عناصر قلندری در مقابل تصوف زاهدانه پرداخته است. وی با بیان این روابط تقابلی میان نشانه های حکایت و با قراردادن کلمات در حوزه مفاهیمی خارج از هنجار و کشاندن قهرمان به ساحتی خارج از کلیشه های معمول و باورهای رایج خود و درگیری او میان این تقابلها، ساختی هنرمندانه از داستان ارائه داده است.از آن جا که پدید آمدن یک سبک، حاصل بسامد و تکرار نشانه هاست، میتوان نتیجه گرفت که عطار در حوزه کاربرد نشانه های تقابلی و تکرار تضادها در بافتی ماهرانه و هدفمند، بسیار توانا و صاحب سبک است.
    این پژوهش به بیان این تقابلها و شرح و تبیین آنها در حوزه ساخت و معنا میپردازد.
    کلیدواژگان: سبک شناسی، شیخ صنعان، تقابل، رمز، تکرار
  • احمد محمدی صفحه 81
    شیخ بهائی از شعرای عارف مسلک قرن دهم و یازدهم هجریست که در علوم مختلف مهارت داشته است. وی آثار فراوانی به نظم و نثر پدید آورده و دیوان شعری نیز از وی بر جای مانده است. دوران زندگی شیخ بهائی از حیث زمانی مصادف با دوران رواج سبک هندی در شعر فارسیست ولی شاخصه های مهم این سبک در شعر او بازتاب چشمگیری ندارد و مختصات سبک شعر وی بیشتر با ویژگی های سبک های شعری خراسانی و عراقی همسانی دارد. در این پژوهش تلاش بر آنست تا با ارائه شواهد مستدل، ویژگی های سبکی شعر شیخ بهائی و نکات اشتراک و افتراق آن با خصیصه های شعر سبک هندی مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: شیخ بهائی، سبک هندی، غزلیات، فنون و صنایع ادبی، سبک های خراسانی و عراقی
  • مرتضی چرمگی عمرانی صفحه 97
    میرزا محمد ولی دشت بیاضی متخلص به ولی(؟930 ت – 1001 ه. ق) از شاعران مشهور دوره صفوی و معاصر شاه طهماسب اول میباشد که روزگار شاه عباس کبیر را درک کرده است. او یکی از شاعران توانای عهد خود در سخنوری و ملک الشعرای روزگارش بوده. نگارنده در این مقاله اشاره ای مختصر به زندگی و اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر شاعر کرده است. سپس ارتباط ولی و شاعران معاصرش مورد بررسی قرار گرفته و اشاره ای گذرا نیز به شاعران قبل از ولی که در دیوانش به آنها توجه داشته، شده است. در ادامه مقاله، سبک شعری مولانا محمد ولی دشت بیاضی از جنبه های مختلف سبکی، بهمراه شواهد شعری مورد نقد و ارزیابی قرارگرفته است.
    کلیدواژگان: سبک شعری، نقد، ارزیابی، شعر ولی، تذکره ها
  • امید مجد، مرضیه گل فشانی صفحه 115
    چنانکه میدانیم همزمان با انقلاب مشروطه و سالهای پس از آن شعرائی در ادبیات فارسی ظهور کردند که یکی از مضامین مشترک سروده های ایشان، وطنخواهی بود تا آنجا که میهن پرستی یکی از خصیصه های سبکی شعر مشروطه بشمار میرود. برخی از ایشان مانند ابوالقاسم لاهوتی با تاسی به مکاتب دیگر مانند سوسیالیسم، اعتقادی به حکومت دینی نداشتند. گروهی مانند میرزاده عشقی، بدون جانبداری از مکتبی خاص دین را از وطنخواهی جدا میدانستند. از سوی دیگر برخی چون سید اشرف الدین حسینی، آشکارا دین محور بودند. محمد تقی بهار از جمله شعرائیست که در میهن پرستی او تردیدی وجود ندارد اما تقریبا عمده منابع موجود نقش پر رنگی را برای اسلامگرائی او در میهن پرستی قائل نیستند. این مقاله در پی آنست تا با بررسی تمام اشعار بهار، میزان دین مداری او را در اشعارش بررسی نماید و نشان دهد که این شاعر آزاده، حکومت منهای دین را برای ایران نمیخواهد و بدین طریق زاویه ای نو از ویژگی های فکری سبک شعری او را باز نمایاند.
    کلیدواژگان: شعر بهار، دین، حکومت، سیاست، سبک مشروطه