فهرست مطالب

زبان و ادبیات فارسی - سال دوازدهم شماره 3 (پاییز 1395)

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال دوازدهم شماره 3 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/09
  • تعداد عناوین: 8
|
  • رجب فخراییان*، سید احمد حسینی کازرونی صفحات 7-28
    قصه های عامیانه، بازتابنده فرهنگ، سنن و آداب و رسوم یک جامعه است که با واکاوی وتحلیل آن می توان به سرچشمه های باورها و نگرش های هر اجتماعی دست یافت، قصه باغ سیب یکی از این قصه های نمادین و تاویل پذیر است. این پژوهش پاسخی به این پرسش است که آیا قصه عامیانه باغ سیب با نظریه تک اسطوره ای سفر قهرمان جوزف کمپبل قابل تطبیق است؟ و دیگر اینکه چه نمادها و نشانه هایی در آن به کار رفته است؟ روش اجرای این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بهره مند از منابع کتابخانه ای است. این قصه طرحی ساختارمند از کهن الگوی سفر و قابل تطبیق با سفر قهرمان در نظریه جوزف کمپبل است. قهرمان قصه، با ورود به دنیای ناشناخته تاریکی ها (چاه) و گذر از سلسله آزمون های نبرد با دیوان، شیران و مار و اژدها و بازگشت به دنیای روشنایی ها با یاری گری سیمرغ ، همسانی های قصه با اسطوره را آشکار می سازد. بسامد بالای اعداد رمزی و قدسی «سه» و «هفت» و کاربرد فراوان نمادهای طبیعی فرا طبیعی و حیوانی و انسانی در این داستان و همچنین تبلور نمادین خشکسالی ها و امید به ترسالی، از رمز وارگی و کاربردی بودن نمادها در زبان و ادبیات عامیانه و پیوند دو سویه باورهای پیشینیان با گستره ادب شفاهی حکایت دارد و ناظر به حوادثی است که در درون این سفر نمادین رخ داده است.
    کلیدواژگان: قصه های عامیانه، نمادشناسی، اسطوره، کهن الگوی سفر، قصه باغ سیب
  • رضا اشرف زاده، مهدخت شاه بدیع زاده* صفحات 29-50
    اسطوره کشته شدن اژدها توسط گرشاسپ، یکی از نخستین روایات افسانه و حماسی اژدها کشی است که جنبه های اساطیری آن، در اوستا و هم در بسیاری از روایات متاخر حفظ شده است. بی گمان این کردار پهلوانی، منشاء شکل گیری بسیاری از افسانه های اژدها کشی در سنت حماسی ملی است و می توان آن را کهن الگویی به شمار آورد که اژدها کشی دیگر شهر یاران و پهلوانان بر پایه آن ساخته و پرداخته شده است.
    هر چند این عمل پهلوانی در گذر از اسطوره به حماسه، به منظور انطباق هر چه بیشتر با جهان فکری و اندیشه های ایران عهد اسلامی، تغییراتی را پذیرا شده است، شالوده و بنیان اساطیری خود را همچنان حفظ کرده و به صورت یک سنت پهلوانی تداوم یافته است.
    کلیدواژگان: گرشاسپ، اسطوره، حماسه، تاریخ
  • لیلا عدل پرور*، حمیدرضا فرضی، علی دهقان صفحات 50-78
    ولادیمیر پراپ، فولکلور شناس روسی، برای تجزیه و تحلیل قصه های پریان، الگویی را پیشنهاد کرده و معتقد است می توان این الگو را در مورد سایر قصه های عامیانه نیز به کار برد. منظومه همای و همایون از جمله داستان های عاشقانه است. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاری های پراپ و روش ریخت شناسانه وی در داستان همای و همایون اجرا شود تا مشخص گردد نظریه پراپ تا چه اندازه با آن انطباق دارد. برای این منظور ابتدا مقدمه ای درباره تحلیل ساختاری متن و روش پراپ مطرح شده است. سپس کارکردهای پیشنهادی پراپ از قصه همای و همایون استخراج شده و همسانگردی پراپ با ذکر مثال هایی توضیح داده شد. یافته های این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون با کارکردهای ریخت شناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ با اندکی تغییر در این داستان دیده می شود.
    کلیدواژگان: ولادیمیر پراپ، خویشکاری، همای و همایون، همسانگردی
  • سید علی محمد سجادی، مهدی ماحوزی، مجیر مددی* صفحات 79-98
    یکی از روی دادهایی که در کتاب تاریخ بیهقی، پرسش هایی را برای خواننده کنجکاو پدید می آورد مرگ بونصر مشکان، رئیس دیوان رسالت در دوران سلطنت مسعود غزنوی است. در منابع مختلف تاریخی و ادبی، به طور صریح به دلیل اصلی مرگ بونصر مشکان اشاره ای نشده است. برخی مرگ او را ناشی از توطئه سلطان مسعود علیه او می دانند. هر چند بیهقی با روایت های مختلفی درباره مرگ استاد خویش روبه روست اما از بیان نظر خود در این زمینه سر باز می زند. به راستی مرگ بونصر مشکان چگونه رخ داده است؟ آیا او قربانی توطئه مسعود غزنوی و اطرافیان او گشته است؟ یا عوامل دیگری او را به سوی دره عمیق مرگ سوق داده است؟
    نگارنده در این مقاله در پی آن است تا عواملی را که موجب مرگ بونصر مشکان شده است، تحلیل و بررسی کند. نتیجه بیانگر این است که علت مرگ بونصر بیش از آنکه طبیعی باشد، مرگ اجتماعی و گفتمانی بوده است. البته ناگفته پیداست که این مقاله تنها آغازی در بررسی یک روی داد تاریخی است که قطعا این جست وجو در این گفتار به پایان نمی رسد.
    کلیدواژگان: بونصر مشکان، مسعود غزنوی، مرگ، تاریخ بیهقی
  • مجتبی گلی* صفحات 99-122
    اکثر آثار سهروردی به صورت عرفانی-اساطیری و با زبانی رمزآلود نوشته شده اند تا علاوه بر زیبایی و جذابیت بیشتر، موجبات کتمان اسرار را در بستر مناسب تری فراهم سازند. یکی از این آثار زیبا، رساله عقل سرخ می باشد که در قالب مناظره عارفانه و به شیوه داستان در داستان به رشته تحریر کشیده شده است. این رساله در عین کمیت، حاوی گسترده ترین اسرار نورشناسی، معاد، خردمداری، پیرشناسی، نهج سلوک عارفانه و عاشقانه، تفسیر برخی از آیات قرآن، خودشناسی، باستان گرایی، و راه رسیدن به سرچشمه حیات ازلی است. آشنایی با این رمز و رازهای زیبا و پیچیده، فهم آثار عارفانی چون سهروردی را بهتر و بیشتر ممکن می سازد.
    کلیدواژگان: قرآن، عقل سرخ، شیخ اشراق (شهاب الدین سهروردی)، عرفان، ایران باستان
  • رضا اشرف زاده، علی روحبخش مبصری* صفحات 123-154
    هر اثر ادبی، در پهنه زبان شکل می گیرد و زبان، شبکه ای از نشانه هاست که دلالت های متفاوتی دارد. در واقع اثر ادبی در متن اتفاق می افتد ولی حوزه دلالت های آن در کنشی با خارج از متن رخ می دهد. حوزه هایی از جنس فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و... هر واژه ای در متن، از یک سو با جهان بیرون و از سوی دیگر با ذهن انسان در کنش است. واژه ها گاه آن چنان تنیده شده با ذهن هستند که ضمیر ناخودآگاه انسان می شوند و ناخودآگاه انسان، دغدغه علومی چون روان شناسی و زبان شناسی و در یک کلام، دغدغه فلسفه زیبایی شناسی است.جایگاهی که می توان در آن ناخودآگاه را تبیین کرد، بررسی نتیجه کنش و واکنش زبان و ذهن است. به همین علت زبان شناسی با رویکرد روان شناسی می تواند سهم مهمی در شناساندن یک اثر ادبی به جامعه و حتی شناساندن اثر ادبی به خود نویسنده و مولف آن را داشته باشد. مهم ترین دستاورد این پژوهش، بررسی و نقد لغزش های زبانی در داستان رستم و سهراب حکیم ابوالقاسم فردوسی است که به این بهانه، برخی از ایمان های قلبی و سرخوردگی های اجتماعی این شاعر فرزانه و محجوب ایران زمین، نمایان می گردد.
    کلیدواژگان: حکیم ابوالقاسم فردوسی، رستم و سهراب، زبان و ذهن، روان شناسی شخصیت، نقد ادبی
  • احمد حسین پور سرکاریزی* صفحات 155-172
    در این مقاله صفت و نقش های آن با توجه به اصول و قوانین دستور زبان فارسی، مورد بررسی قرار گرفته و به توصیف و معرفی ارزش آن از دیدگاه بلاغی پرداخته شده است و در این رابطه با نگرش به راه های زیباسازی و چگونگی شاعرانه نمودن آن در سبک اشعار حماسی، غنایی، تعلیمی و اخلاقی و آنچه وابسته به آن است تکیه گردیده و ضمن آوردن واژه ها و صفات شاعرانه مورد توجه قرار گرفته و توضیحات لازم پیرامون آن داده شده است و بر این مبنا کارکرد صفت از نظر منطقی و دستوری در کلام تخصیص و خاص کردن موصوف مطالبی آورده شده و برای نشان دادن موضوع و فهم بهتر آن شواهدی از شاعران مختلف ذکر گردیده و به آن استناد شده است. بنابر این آنچه مورد بحث می باشد نگاهی نو با رویکردی جدید پیرامون صفت است تا از این منظر مخاطب، مفاهیم متناسب با آنچه مورد نیاز وی می باشد از این مقوله دستوری دریافت نماید.
    کلیدواژگان: صفت شاعرانه، ارزش بلاغی، شعر، شخصیت بخشی، تخصیص
  • رضا اشرف زاده، حمیدرضا نویدی مهر* صفحات 173-200
    اساطیر ریشه در باورها و اعتقادهای بشر دارند و با جلوه ها و جنبه های گوناگون زندگی او پیوند یافته اند. از این رو، می توانند موضوع پژوهش هایی ژرف در آثار هنری و ادبی قرار گیرند و رخدادهای تاریخی و اجتماعی و حتی سیاسی روزگاران بسیار دور را پدیدار سازند. با بهره گیری از اساطیر می توان رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و روانی ملت ها را تجزیه و تحلیل کرد. اسطوره ها محدود به زمان و مکان نیستند؛ بی کرانه و ناپیدایند و تبلور خرد جمعی در جوامع به شمار می روند. اسطوره در کنار افسانه، حماسه و فرهنگ، یکی از عناصر شکل دهنده فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع است. شاعران معاصر، اساطیر را هم سو با جهت گیری های فکری و سیاسی و اجتماعی خویش برگزیدند و آن ها را به نوعی امروزی کردند. آنان اسطوره هایی را برگزیدند تا بهتر بتوانند به مدد آن ها موقعیت حیات اکثریت جامعه را تحکیم ببخشند. شاعران معاصر از جنبه های مختلف به اسطوره سیاوش پرداخته اند و کارکردهای گوناگونی را اعم از سیاسی، اجتماعی، عاطفی و... در مضمون سازی های خود مدنظر قرار داده اند. در پژوهش حاضر با نگرشی تحلیلی، به تبیین جایگاه و کارکرد اسطوره سیاوش در شعر معاصر پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: اسطوره، کارکرد اساطیر، شعر و اسطوره، اسطوره سیاوش، سیاوش در شعر معاصر