فهرست مطالب

آمایش محیط - پیاپی 30 (پاییز 1394)

فصلنامه آمایش محیط
پیاپی 30 (پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/10/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بیوک صفرزاده*، بیژن رحمانی صفحات 1-18
    برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه ی و کاهش نابرابری از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه ی محسوب می شود. لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه ی است. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سنجش و رتبه بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه ی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی درجه ی توسعه ی یافتگی شهرهای استان اردبیل بر اساس شاخص های خدمات شهری در سال 1392می باشد. جامعه آماری پژوهش، 22 شهر استان اردبیل را شامل می شود که بر اساس 8 شاخص رتبه بندی شده اند. با توجه به شاخص های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش«توصیفی، تحلیلی» بوده و روش گردآوری اطلاعات و داده ها به صورت اسنادی می باشد. از این جهت شاخص های مورد مطالعه در مرحله ی اول با استفاده از روش نرم بی مقیاس شده و در مرحله ی دوم با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون وزن دهی می شوند. سپس با بهره گیری از مدل Topsis به رتبه بندی شهرهای استان پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از نرم افزار spss، رابطه خدمات شهری با جمعیت شهرهای استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که از بعد خدمات شهری، شهر اردبیل رتبه ی اول و شهر انگوت رتبه ی آخر را به خود اختصاص داده است. همچنین در حال حاضر بین خدمات شهری و جمعیت شهرهای استان اردبیل رابطه ی معنی داری وجود دارد.
    کلیدواژگان: توسعه ی یافتگی، خدمات شهری، جمعیت، مدلTopsis، شهرهای استان اردبیل
  • ژیلا سجادی، مجید اسکندری پور*، هادی رستمی صفحات 19-38
    در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، سلسله مراتب و تحولات شبکه ی شهری استان همدان بررسی شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری، نظام یابی استقرار شهرها و نحوه ی توزیع و استقرار جمعیت در آنها بپردازد. در این راستا شهرهای استان بر اساس نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در طی سال های 1335 تا 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل نزدیک ترین همسایگی، نخست شهری، ضریب آنتروپی و ضریب جینی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری استان تصادفی و فاقد نظم بوده است و به علت وجود نخست شهر همدان، عدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشهود است. جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری متعادل و توزیع فضایی بهینه جمعیت، رعایت عدالت در توزیع بودجه، سرمایه، امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های برابر توسعه ی برای شهرهای کوچک استان مخصوصا شهرهای نیمه توسعه ی نیافته استان(نیمه شمالی) ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: سلسه مراتب شهری، شبکه شهری، نخست شهری، توزیع فضایی جمعیت، استان همدان
  • مهین نسترن، عنایت الله میرزایی* صفحات 39-61
    برای رسیدن به توسعه ی پایدار شاخص های مربوط به سلامت نقش ارزنده ای را به عهده دارند، سلامتی به عنوان رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، پیوندی وثیق با عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... داشته و دغدغه خاطر بسیاری از کشورها است. هدف از این تحقیق شناخت اهمیت شاخص های موثر بر سلامت و تحلیل وضعیت شهرستان های استان اصفهان از نظر این شاخص ها می باشد. بر این اساس شهرستان های استان اصفهان نسبت به همدیگر، مقایسه و رتبه بندی شده اند. اما در این سنجش، محدودیتهایی از جمله تعدد شاخص ها، وزن و واحد متفاوت آنها و چگونگی انتخاب آنها وجود داشته که برای رفع این مشکلات ابتدا روش تحلیلی عاملی به منظور خلاصه سازی و وزن دهی به شاخص ها به کار گرفته شده و سپس از روش تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت رتبه - بندی شهرستان ها استفاده شده است. لذا روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی با تکیه بر آمار سال 1388 می باشد.
    گرچه سطح بندی با روش های متفاوت به کرات به کار گرفته شده اما تاکنون بر شاخص های سلامت شهرستان های استان اصفهان تحلیلی صورت نگرفته است و تنها با تکیه بر یافته های این تحقیق می توان استنباط کرد که شاخص- هایی چون رشد جمعیت، تعداد پزشک عمومی به ازای هر ده هزار نفر، تعداد مراکز بهداشتی – درمانی به ازای هر صد هزار نفر، میزان باسوادی بزرگسالان و... بیش ترین تاثیر را در شاخص سلامت داشته است. همچنین بر اساس یافته های این تحقیق، شهرستان های لنجان، اردستان و نطنز از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شهرستان ها برخوردارند. در حالی که شهرستان های فریدونشهر، نجف آباد، شاهین شهر و برخوار و چادگان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در پایان نیز راهکارهایی به منظور ارتقاء وضعیت سلامت شهرستان ها پیشنهاد شده است.
    کلیدواژگان: سلامت، رتبه بندی، تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی، تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
  • نوا نیکخو*، علیرضا ایلدرمی، حمید نوری صفحات 63-86
    فضای شهری مکان جغرافیایی پویایی است که در حال تغییر و تحول در طول زمان می باشد. بررسی این فضا جهت بهره برداری بهینه به ویژه در طرح توسعه ی فضای شهری در رابطه با کاربری اراضی و آمایش سرزمین، یکی از موضوعات مهم در حال حاضر می باشد. در این رابطه با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، می توان تمامی داده های مورد نیاز را به دست آورد و نقشه های الگو و آینده نگری در فضای شهری را تهیه نمود تا بتوان برنامه ریزی دقیقی را به کار بست.در این پژوهش جهت تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی شهر ملایر از داده های رقومی سنجنده های (1985)TM، (2000) +ETM و (2013) OLI لندست های 5، 7 و 8 استفاده شد. ابتدا تصاویر ماهواره ای با انتخاب تعدادی نقاط کنترل زمینی در نقشه Google Earth تصحیح هندسی شدند، مقادیر RMSeبه دست آمده برای تصاویر معادل 27/0 (سال 1985)، 52/0(سال 2000) و 25/0(سال 2013) پیکسل برآورد گردید. سپس با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال نقشه های کاربری اراضی منطقه تهیه شد.نقشه ی کاربری اراضی منطقه با پنج طبقه ی مسکونی، کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، مرتع و سایر کاربری ها تهیه شد و در نهایت مساحت کاربری ها از هر نقشه ی طبقه بندی شده استخراج گردید و روند تغییرات کاربری های اراضی با استفاده از روش تقابل، مقایسه و بررسی انجام گرفت. جهت ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، 25% نمونه های تعلیمی برداشت شده که در فرآیند طبقه بندی دخالت داده نشده بود، استفاده گردید. نتایج حاصل از طبقه بندی نشان داد که صحت کلی و ضریب کاپای به دست آمده با روش حداکثر احتمال به ترتیب معادل 52/94% و 11/93%(سال 1985)، 05/92% و 01/90%(سال 2000) و 61/94% و 19/93%(سال 2013) به دست آمد. نتایج نشان داد که تغییرات قابل ملاحظه ای در کاربری های اراضی محدوده ی مطالعاتی در یک بازه زمانی 28 ساله اتفاق افتاده که به تبع آن اراضی مسکونی و کشاورزی آبی به میزان 19/2% و 36/4% افزایش، کشاورزی دیم و مراتع به میزان38/2% و 08/6% کاهش یافسته است. به طور کلی بیش ترین تغییرات کاربری مربوط به اراضی مسکونی بوده و بیش ترین تغییرات به سمت غرب و شمال غرب شهر ملایر بوده است.
    کلیدواژگان: سنجش از دور، طبقه بندی کاربری اراضی، روش حداکثر احتمال، شهر ملایر
  • حسن سجادزاده*، محمدرضا یزدان پناه شاه آبادی صفحات 87-109
    نگرش اجتماعی به مسائل شهری پارادایمی است که از دهه 60 میلادی جایگاه خود را در ادبیات نظری و سپس در طرح های شهری پیدا کرده است. در واقع ارتقاء کیفیت های محیطی نه تنها به مهم ترین هدف در طرح های شهری شده است بلکه پایش و اندازه گیری آن نیز یکی از شاخص ها و ابزارهای مهم در زمینه پایش اهداف برنامه ریزی و طراحی شهری است. به طور کلی در ادبیات نظری مربوط به بررسی کیفیت های محیطی دو رویکرد عمده وجود دارد. یکی به بررسی ابعاد عینی و مصداقی در زمینه کیفیت محیط می پردازد و دیگری به کیفیت اظهار شده توسط شهروندان توجه می کند که با عنوان کیفیت ذهنی محیط شناخته می شود. به طور قطع می توان اظهار داشت بین این دو مفهوم ارتباط مستقیمی وجود دارد. ولی این رابطه همیشه به صورت رابطه ی خطی نیست. هدف اصلی این پژوهش بررسی علل اصلی این موضوع است. بر این اساس، فرضیه این پژوهش به صورت زیر تعریف شد: میزان سرمایه ی اجتماعی شهروندان در مقایسه با شرایط عینی محیط، تاثیر بیش تری بر میزان رضایت از محیط شهری دارد. در واقع سرمایه ی اجتماعی بالاتر سبب ایجاد رضایت مندی کلی از زندگی و به طور خاص از محیط شهری خواهد شد.
    به منظور بررسی فرضیه فوق محله پنبه ریسه قزوین به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا جهت سنجش شرایط عینی و میزان رضایت مندی ذهنی (کیفیت ذهنی) از محیط شهری و سرمایه ی اجتماعی شاخص هایی تبیین شد. سپس بر اساس این شاخص ها پرسش نامه ای تدوین و در یک نمونه با حجم 311 نفر از ساکنان محله توزیع شد. سپس از طریق روش تحلیل مسیر که اساس آن بر محاسبه ی ضرایب رگرسیونی استاندارد شده می باشد، به بررسی میزان تاثیر سرمایه ی اجتماعی و کیفیت عینی محیط شهری بر میزان کیفیت ذهنی محیط پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است ضریب تاثیر سرمایه ی اجتماعی بر کیفیت ذهنی محیط شهری برابر 0.457 می باشد. این درحالی است که ضریب تاثیر کیفیت عینی بر کیفیت ذهنی برابر 0.381 است. این موضوع فرضیه پژوهش را تایید می کند. بر این اساس با ارتقاء 1 واحدی در میزان سرمایه ی اجتماعی می توان انتظار داشت میزان کیفیت ذهنی 0.457 واحد بیش تر و با افزایش 1 واحدی در کیفیت عینی کیفیت ذهنی 0.381 واحد بیش تر شود. در نتیجه این پژوهش اهمیت توجه به ارتقاء سرمایه ی اجتماعی و توجه به این ابعاد را در برنامه ریزی و طراحی شهری نشان می دهد. در واقع ایجاد امکان تعاملات اجتماعی از طرق مختلف باید یکی از اهداف اصلی در طرح های توسعه ی شهری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کیفیت محیط شهری، کیفیت ذهنی و عینی محیط شهری، سرمایه ی اجتماعی، تحلیل مسیر
  • عباس ملک حسینی*، علی صفاری زاد، احمد قاسمی، ربابه رجبی امیرآبادی صفحات 111-135
    بررسی سلسله مراتب شهری، موثرترین راه شناخت سازمان یابی سیستم شهرهاست و به مدیریت فضائی آنها کمک شایانی می کند. عدم توجه به نظام سلسله مراتب شهری و نحوه پراکنش و توزیع کانون های شهری در پهنه یک منطقه از یک طرف و رشد شهرنشینی از طرف دیگر به عدم تعادل و گسیختگی در ساختار فضایی شهرها منجر خواهد شد. پژوهش حاضر در محدوده ی استان گیلان در راستای پاسخ گویی به این سوال صورت گرفته که آیا نظام سلسله مراتب شهرهای استان گیلان بهینه می باشد؟، . روش تحقیق به کار رفته کمی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. بدین منظور در راستای دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از قانون توزیع اندازه شهرها و سلسله مراتب شهری یعنی روش لگاریتمی رتبه- اندازه و منحنی لورنز به تعیین میزان تعادل و عدم تعادل سلسله مراتب شهری در طول دوره های سرشماری 1365تا 1390 پرداخته شد و در نهایت به ارائه ی راهکارهایی جهت متعادل سازی نظام سلسله مراتب شهری در منطقه مورد مطالعه مبادرت شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که با توجه به توزیع لگاریتمی رتبه – اندازه در نقاط شهری استان گیلان، شیب خط رتبه- اندازه (b) بزرگ تر از عدد یک می باشد که حاکی از شدت تسلط نخست شهری (تمرکز جمعیت در رشت) و عدم تعادل در نظام شهری منطقه مذکور می باشد. ضریب تراکمی جینی در سال های 1365، 1375 و 1385 بین 75/0 – 5/0 بوده و بنابراین توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری در استان گیلان نیمه متعادل است. در حالی که این ضریب در سال های 1390 بین 1 – 75/0 بوده و در نتیجه توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری در استان گیلان در سال مذکور نا متنعادل و بحرانی است. این امر نیازمند ارائه ی سیاست ها و راهبردهایی برای رسیدن به حد مطلوب سلسله مراتب شهری است.
    کلیدواژگان: سلسله مراتب شهری، لگاریتم رتبه - اندازه، منحنی لورنز، ضریب جینی، استان گیلان
  • مجمدکاظم شمس پویا*، جمیله توکلی نیا صفحات 137-152
    از جمله عوامل و ملزومات موفقیت هر گونه برنامه ریزی، توجه به مسائل اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی است، به گونه ای که نمی توان بدون توجه بدان به امر برنامه ریزی اقدام نمود. مشارکت شهروندی نیز از جمله مولفه های سرمایه ی اجتماعی است که بسیاری از مشکلات شهرهای امروزی به عدم مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها برمی گردد که با عوامل و متغیرهای بسیاری در ارتباط است که یکی از این مولفه ها، پاسخ گویی مدیران شهری است که می تواند بر وضعیت مشارکت شهروندی تاثیر بگذارد. لذا در این نوشتار، وضعیت مولفه های مشارکت شهروندی و پاسخ گویی مدیران شهری و ارتباط بین دو مولفه تحلیل گردیده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی است که در بخش نظری از مطالعات کتابخانه ای و در بخش موردی تحقیق از پیمایش و تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق نیز شهر اسلامشهر است. نتایج نشانگر آن است که وضعیت مشارکت شهروندی و مولفه ی پاسخ گویی مدیران شهری پایین تر از سطح متوسط قرار دارد، همچنین بین مولفه های مشارکت شهروندی و پاسخ گویی مدیران شهری ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. بنابراین با بالارفتن مولفه ی پاسخ گویی مدیران شهری می توان شاهد بالارفتن مشارکت شهروندی نیز بود و عکس این مورد نیز صادق است.
    کلیدواژگان: سرمایه ی اجتماعی، مشارکت شهروندی، پاسخ گویی، مدیران شهری
  • محمدصادق یحیی پور، مصیب قره بیگی* صفحات 153-171
    رئالیسم انتقادی، فضا را یک شبکه ی نظام مند از سازمان ها در نظر می آورد که در درون ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به هم مرتبط شده اند؛ برآیند چنین نگرشی، این است که اقدامات سازمانی بدون پرداختن به رابطه ی آن با فضای پیرامونی و آمایشی قابل مطالعه نخواهد بود. از این روی، به نظر می رسد که گوناگونی نقش و کارکرد مدیران و تصمیم سازان در تهران، یکی از سازوکارهای اثرگذار در وضعیت نابسامان فضای این شهر است. پژوهش حاضر با روش علی- مقایسه ای و با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندمعیاره، کوشیده است تا به رده بندی شاخص های مدیریتی پنج نهاد مرتبط با تهران، شامل؛ شهرداری، شورای شهر، استانداری، فرمانداری و حکمرانان محلی (هسته های پنهان و دخیل در مدیریت شهری تهران که در نهادهایی چون ریاست جمهوری، قوه ی قضائیه، مجلس شورای اسلامی و نهادهای نظامی حضور دارند) بپردازد. با همسنجی این پنج نهاد در پنج شاخص بودجه، نفوذ میان سازمانی، برخورداری سیاسی، لابی های پنهان و دسترسی به مراجع قدرت، مشخص شد که نهادهای حکمران محلی با آنکه از نظر ساختاری، کم ترین نقش تعریف شده را در مدیریت شهری تهران دارند، اما در تصمیم سازی و کارگزاری این شهر، از بالاترین وزن برخوردار هستند. شهرداری تهران از نظر شاخص های یاد شده در رده ی دوم قرار گرفت و شورای شهر به همراه استانداری و فرمانداری نیز در رده های پایانی جای گرفتند. بر پایه ی نتایج برآمده از پژوهش، به نظر می رسد که یکپارچه سازی ساختار و کارگزار در مدیریت شهری تهران با رویکرد آمایشی یکی از برون رفت های تمرکز فزاینده ی این شهر است.
    کلیدواژگان: رئالیسم انتقادی، یکپارچه سازی فضا، ساختار، کارگزار، کلان شهر تهران