فهرست مطالب

فصلنامه إضاءات نقدیه فی الادبین العربی و الفارسی
پیاپی 9 (ربیع 2013)

  • تاریخ انتشار: 1392/06/18
  • تعداد عناوین: 10
|
  • اصغر دادبه، غلامرضا داوودی بور* صفحات 9-25
    نثر عرفانی فارسی همواره از ساده ترین امکانات زبانی و بیانی برای انتقال مفاهیم دشوار و درونی بهره جسته، و در عین حال غالبا از دل آویزترین گونه های نثر ساده فارسی در همه ادوار به شمار رفته است. نثر جامی نیز در تمام آثار مفسرانه و تعلیمی و عرفانی، در عین بهره مندی از امکانات استحکام بخش نثر کهن فارسی سرشار از لطافت، مهارت و استادی است. نثر رساله «شرح رباعیات در وحدت وجود» نیز دارای تمام ویژگی های یاد شده می باشد.
    در این مقاله پس از نگاهی اجمالی به زندگی و آثار جامی به معرفی رساله «شرح رباعیات جامی در وحدت وجود» پرداخته، سپس به کوتاهی به سبک نثر در عصر جامی اشارت رفته است، آنگاه پربسامدترین ویژگی های سبکی نثر رساله از جمله (ایجاز، کاربردهای سبکی کهن، حذف افعال به قرینه، کاربرد ئیت مصدری، مبحث ایراد مترادفات، مطابقت صفت و موصوف و استناد به آیات قرآن کریم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پایان نیز به جمع بندی و نتیجه گیری مباحث پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: سبک نثر، نثر مفسرانه عرفانی، ایجاز، حذف افعال به قرینه، تطابق صفت و موصوف، رساله شرح رباعیات
  • فاطمه حیدری*، زرین تاج برهیزکار صفحات 27-48
    حکیم ابومعین ناصرخسرو قبادیانی بلخی شاعر و متکلم و فیلسوف قرن پنجم در دیوان اشعار و آثار منثور خود، انسان را نقاوه ی آفرینش و هم سنگ عالم کبیر می داند. به نظر وی انسان از دو جزء نفس و جسم ساخته شده است. نفس، جزء زنده، دانا و نامیرنده است و جسم، جزء زنده ی میرنده اوست. نفس دارای مراتبی است که از آن میان نفس عاقله برترین و سالار و نگهبان سایر نفس ها به شمار می آید. ناصرخسرو در آثار خود از مراتب نفس با تعابیر مصطلح عربی و نیز فارسی یاد می کند. در این مقاله کوشش شده تا نگاه ناصرخسرو درباره ی مراتب مختلف نفس در آثار منثور و دیوان اشعار وی بررسی شود.
    کلیدواژگان: ناصرخسرو، نفس نباتی، حسی، ناطقه، ممیزه، عاقله، قدسی
  • حجت رسولی*، علی اکبر نورسیده صفحات 49-64
    بیان غیر مستقیم به عمق و عظمت امر افزوده و به آن تازگی و زیبایی می بخشد. سبک کنایه ای در بردارنده بلاغت و زیبایی کلام و نکات و فوائد بیانی است، فوائدی که با بیان مستقین حاصل نمی شود. این مقاله درپی پژوهش در فن کنایه و مظاهر آن در فرمایشات پیامبر(ص) بوده به این امید که اندکی از بلاغت و فصاحت پیامبر(ص) را به تصویر کشیم، و بدنبال آنیم که به سولاتی چند پاسخ دهیم، از جمله اینکه کنایه از چه جایگاهی نزد پیامبر (ص) برخوردار بوده، آن حضرت چگونه این فن را به کار می بردند؟ پیامبر تا چه اندازه از کنایه برای نزدیک کردن معنی به ذهن مخاطبان بهره می گرفته، علت این امر چه بوده است؟ روش ما انتخاب تعدادی از فرمایشات پیامبر(ص) که در آن ها نشانه هایی از فن کنایه دیده شده است و نیز بررسی مفصل کنایه می باشد. در این بین به تعدادی از کتاب های بلاغی که به بیان کنایه در فرمایشات پیامبر(ص) پرداخته از جمله کتاب «المجازات النبویه» از شریف رضی مراجعه کردیم و تلاش کردیم که این مطالب را بطور کامل تر و مفصل تر بیان کنیم.
    کلیدواژگان: کنایه، فرمایشات پیامبر، تصویر هنری، تصویر کنایی
  • محمد صالح شریف عسکری * صفحات 65-88
    این مقاله بدنبال بررسی موضوع انتخاب متعمدانه زبان عربی بعنوان برترین زبان های زنده و کاملترین زبان های سامی، برای ابلاغ رسالت اسلام و بعنوان زبان قرآن است. از این رو به ارائه دیدگاه های زبان شناسان درمورد زبان های سامی، شاخه های آن، و دوره های ضعف و قوتی که این زبان ها پشت سر گذاشته می پردازد، و روابط میان شاخه های زبان سامی و آنچه از این شاخه های زبانی تا کنون به جای مانده و آنچه از بین رفته را نشان میدهد؛ همچنانکه این مقاله به فراخور مجال از امتیازات ویژه زبان عربی که آن را از دیگر شاخه های زبان سامی متمایز می سازد سخن میگوید، ویژگی هایی که در ریشه و اشتقاق و تنوع واژگان و شیوه های متعدد بیان به چشم می خورد. تا از این رهگذر سبب برتری زبان عربی بر دیگر زبان ها را بیان کند. زبانی که در مضمون کاملترین زبان ها و در قدرت انتقال معانی تواناترین آنهاست. موضوعی که این زبان را شایسته آن گردانیده که دربرگیرنده کلام الهی و سخن نبوی باشد. و از این حیث شان و مقامی را دارا باشد که زبان دیگری بدان نایل نشده است. همچنانکه خواننده از طریق سطور این مقاله و با مشاهده زوال دیگر شاخه های زبان سامی و باقی ماندن عربی در خواهد یافت که انتخاب کاملترین زبان ها یعنی عربی برای ابلاغ کاملترین رسالت ها عملی ناخودآگاه نبوده بلکه در ورای آن تعمدی از جانب خداوند حکیم نهفته است.
    کلیدواژگان: تعمدی بودن زبان، زبان عربی، امتیازات زبان عربی، سامی گرائی، زبان های سامی
  • حمیدرضا میرحاجی*، طالب ربیعی صفحات 89-118
    دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تامل نماید، تاملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
    به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که «دال»های نسبتا زیادی وجود دارد که «مدلول»هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
    آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
    کلیدواژگان: نشانه شناسی، جاهلیت، خدایان، قربانی، تقابل، دال، مدلول
  • فاطمه پرچگانی* صفحات 119-134
    پیشگامان نمایشنامه نویسی در مشرق زمین که در قرن نوزدهم میلادی به نوشتن نمایشنامه هایی به سبک اروپایی آن پرداختند، در آغاز با برخی مسائل مواجه بودند که از آن جمله است، وظیفه نمایش و کاربرد آن. در این پژوهش، موضوع یاد شده در کشورهای بلاد شام و به طور ویژه لبنان و سوریه و همچنین ایران و ترکیه عثمانی که در نمایشنامه نویسی و اجرای نمایش در مشرق پیشگام بودند، مورد بررسی قرار گرفته است.
    پیشگامان تئاتر با تاکید بر ضرورت وجود نمایش در کشورهایشان، معتقد بودند که نمایش صرفا یک هنر برای سرگرمی نیست بلکه از آن فراتر می رود و وظایف دیگری بر عهده این هنر و نوع ادبی است.
    آنان به فایده نمایش در جوامع و تاثیر آن بر ملتها ایمان داشتند و آن را از برترین انواع ادبی و هنری به شمار می آوردند و تاکید می کردند که تئاتر خدمت بزرگی به کشورهایشان ارائه می کند و یک هنر متعالی است. از نظر آنان، تئاتر می تواند در تهذیب سرشت مردم، اصلاح جان هایشان و روشن کردن عقلشان و همچنین در بهبود اخلاق اجتماعی موثر باشد و به طور کلی تئاتر را علاوه بر بعد سرگرمی، دارای وظیفه و رسالتی در جوامع می دانستند.
    کلیدواژگان: نمایش، وظیفه تئاتر، بلاد شام، ایران، ترکیه عثمانی
  • عیسی متقی زاده*، کبری روشنفکر، نورالدین پروین صفحات 135-152
    سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی «موعد فی الجنه» سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش «مبارک» سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
    مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تاثیر مستقیم گذاشته است.
    کلیدواژگان: شعر عربی، مرثیه، سبک شناسی، سعاد الصباح
  • اردشیر منظمی، سیدمحمود میرزایی الحسینی* صفحات 153-169
    این مقاله در صدد بررسی اندیشه بایزید بسطامی در پرتو شطحیات او و پژوهش در آراء صوفیان و عارفان وصاحبنظران مطرح در تاریخ عرفان اسلامی پیرامون موضوع مذکور است.
    در نخستین برخورد آفتاب تبریز و برنای بلخ در شهر قونیه پرسشی به میان آمد که کیان ذهنی مولوی را به آشوب کشاند. این پرسش دو نیمه داشت که یک نیمه آن شطح گونه ای از بایزید بسطامی بود. در این پرسش شمس تبریزی اینگونه از مولوی پرسیده بود که: پیامبر برتر است یا بایزید؟ و اگر پیامبر برتر است که هست، از چه روی بایزید گفته است: «سبحانی ما اعظم شانی» و پیامبر فرموده است: «ما عرفناک حق معرفتک.»این پرسش دو نیمه ای از دو گزاره برخوردار است که دومین گزاره، مشروع و معروف و مقبول است؛ اما گزاره نخست شطح گونه ای است که هر ذهن با معرفتی را درگیر می کند. انعکاس سخن بایزید بعدها در متون عرفانی نگاه جانبدارانه شیوخی چون امام اسماعیل مستملی بخاری، امام محمد کلاباذی، عطار، و مولوی... را موجب شده است و نیز برخوردار از تحلیلی نیکو توسط مشایخی همچون بونعیم اصفهانی، بونصر سراج، و خواجه قشیری گشته است.
    آنچه از میان این سخنان در باب شطح بایزید قابل تامل است را می توان در چهار بخش طبقه بندی کرد: تنگ ظرفی بایزید، شطحیات و تندگویی های او، بایزید دانایی که تظاهر به دیوانگی کرده، و سرانجام وجود مهر خدایی در دل بایزید.
    کلیدواژگان: بایزید، شمس، مولوی، شطح، محبت، معرفت
  • رضا ناظمیان*، فاطمه خیراتی صفحات 171-189
    ادبیات هر ملت، منعکس کننده اوضاع سیاسی و اجتماعی آن ملت است. با توجه به اینکه اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران و عراق در دوره معاصر تحت تاثیر حوادث یکسانی بوده است، به همین دلیل افکار و مضامین ادبی این دو ادبیات تا حدود زیادی به هم شباهت دارد. دو شخصیت ادبی معاصر «نیما یوشیج» و «بدر شاکر السیاب» از جمله شاعرانی هستند که مشکلات جامعه خود را با بیانی تصویری در معرض دید همگان می گذارند و در اشعار خود با بهره گیری از نمادگرایی و اسطوره پردازی به بیان این مشکلات می پردازند. در این مقاله، نمادها و مضامین و تکنیک های مشترک آنان در دو شعر «کار شب پا» از نیما یوشیج و «المومس العمیاء» از بدر شاکر السیاب بررسی شده و نشان داده می شود که این دو شاعر پیشگام چگونه ویژگی های صنفی بخش های ستمدیده جامعه را به اسطوره های فقر و شوربختی در ادبیات بدل می سازند.
    کلیدواژگان: نیما یوشیج، بدر شاکر السیاب، رئالیسم، نماد
  • هومن ناظمیان* صفحات 191-210
    رساله الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
    کلیدواژگان: ابوالعلاء معری، رساله الغفران، ساختار داستانی، ساختار عقیدتی
|
  • Asghar Dadbeh, Qolamreaza Davoudi Pour* Pages 9-25
    A mystical text has always benefited from the simplest linguistic means to transfer its message and simultaneously has been considered as one of the most attractive Persian prose types in all ages. Jaami's prose in all of his didactic and mystical writings benefits from the Persian prose and is full of archaism, delicacy, craftsmanship, and mastery. The prose style of the thesis '' Robaiyat's explanation on Pantheism "contains all features. In this paper after a short glance at Jaami's biography, the thesis is introduced and then prose style during Jaami's era is briefly discussed. In the next step the most outstanding of Jaami's style such as zeugma, archaism, brevity, and noun adjective agreement are analyzed. In the end a thorough conclusion is conducted.
    Keywords: prose style, mystic prose, thesis
  • Fatemeh Heydari*, Zarrin Taj Parhizkar Pages 27-48
    Hakim Abu Moein Naser Khosrow Ghobadiyani Balkhi poet, and philosopher of fifth century in all his prose and verse writings sees man as the macrocosm. In his view man is made up of two components: body and soul. Soul is the living, wise, and immortal, and body is its mortal part. Soul has some levels among which superego is superior and guardian to all. In his writings Naser khosrow refers to levels of soul both with Persian and Arabic terms. This paper is an attempt to analyze the levels of soul in his prose and verse.
    Keywords: Naser khosrow, biological soul, speaking soul, carnal soul
  • Hojjat Rasouli*, Ali Akbar Norasideh Pages 49-64
    Indirect references add to the depth and magnitude of a work and will highlight its beauty and freshness. Ironic style contains beauty of speech and is beneficial, benefits that cannot be achieved through direct speech. This research is an attempt to explore the representation of irony in prophet's speech hoping that we might depict a part of his rhetorical power. Meanwhile, we try to answer the following questions: what is the significance of irony in prophet's view? How did he employ it? Why did he use it? To do so we have selected some of his speeches with ironic implications and referred to some source books such as Almojazat Alnabaviyate by Sharif Razi and tried to render further explanations.
    Keywords: prophet's speeches, ironic image, artistic image
  • Muhammad Saleh Sharif Askari* Pages 65-88
    This research is an attempt to discuss the intention in choosing Arabic language as the best living language and the most perfect among Semitic languages to introduce Islam and reveal the Glorious Book of Allah through a survey of the views of the experts in Semitic languages and their branches, speakers, different stages of development and their relationships with each other. The article also studies the elements which distinguish Arabic from other Semitic languages, such as its principles, inflections, lexical variety, and manners of discourse, and give it the power to express the most subtle and delicate issues. Moreover, the article shows the reason of the merits of Arabic language which distinguish it from other languages and make it the most perfect among Semitic languages in content and form, to be finally the medium of the Book of the Exalted Allah and the speeches of His Prophet, peace be upon him and his household. Thus, it has gained the place of honor above all other languages. The article finally attempts to indicate that seeing the survival of Arabic language and the extinction of others the choice of Arabic as the most perfect language to introduce the most perfect religion has not been accidental or without the prior intention of the Most Wise Legislator.
    Keywords: intention, Arabic language, the merits of Arabic language, Semitism, Semitic languages
  • Hamid Reza Mirhaji*, Taleb Rabiee Pages 89-118
    There are different reasons and arguments about the burying alive of girls. And these differences among the arguments of interpreters and historians make the reader to ponder about them. Furthermore, these differences show that the burying alive of girls can have other reasons from what has been stated or these reasons are included in those stated. However, by studying the roots of this tradition among Ignorant Arabs (Jahili Arabs) and analyzing it through semiology, the reasons of this tradition has been revealed, and the obstacles to the understanding of it has been removed. The semiological approach shows that there are lots of signifiers that need signified more than what has been stated. Those signifiers have linked religion and religious beliefs. The thing that is clear is that to kill human beings and victimize them for the gods has existed among former religions and nations. Semiological analysis and their equivalents show that there is a strong connection between the victimization of human beings among former nations, and the victimization of boys for gods among Jahili Arabs, and the burying of girls. And this connection links tradition to religion and beliefs.
    Keywords: semiology, Ignorance (jahiliyyah), gods, victim, to bury alive, signifier, signified
  • Fatemeh Parchekani* Pages 119-134
    Pioneer dramatists faced problems in the Orient during the nineteenth century with regard to theater function in the Levant, Iran and Ottoman Turkey; emphasizing the need for a theater in their countries. They did not only regard theater as entertainment, but also considered it beyond entertainment, which has other functions.Pioneer dramatists in the Levant believe in the benefits of the art of theater and wrote articles about it and its benefits for society. They considered it to be one of the best literary and artistic genres. Theater offers great services to the country's progress and transcendent entertaining. In their view, the theater can contribute to refining complexions and repair souls and enlighten minds and fight tunnel vision. Theater is blessed as massage to communities.Albeit theater is considered entertainment art, but supporters believe that it is one of the best means of entertainment and leisure where it benefits society, makes the public more stylish and develops social morality as well as entertainment dimension to him. Therefore they defended the theater as a good art for people and should be stuck to.
    Keywords: theater, theater function, the Levant, Iran, Ottoman Turkey
  • Issa Mottaghizadeh*, Kobra Roshanfekr, Nouroddin Parvin Pages 135-152
    Stylistics is a new science which analyzes the structure of composed lyrics based on the three layers: vocal, syntax and rhetorical. In this study with descriptive analytic method and the frame work of stylistics the researchers try to study the elegy Later in Paradise composed by Suad Sabah one of the pioneers of contemporary on the death of his beloved son Mobarak. The three levels mentioned will be analyzed in this poem to examine the link between melancholy and style.The main result of the application of this theory in analysis his elegy shows that there is a strong association between the sentiment elegy and style of poets. And sentimental grief has a direct impact on poet his.
    Keywords: Arabic poetry, elegy, stylistics, Suad Sabah
  • Ardeshir Monazzami, Seyyed Mahmoud Mirzaee Alhosseini* Pages 153-169
    This paper attempts to examine Bayazid's thoughts according to his shathiyat1 and research in Sufi and mystical people and clear-sighted persons who are highlighted in Islamic mysticism history about foregoing subject. In the first meeting of the sunlight of Tabriz (Shams-e-Tabrizi) and young teacher of Balkh (Mowlavi) in Quniyeh. A question caused commotion in Mowlavi's thought. This question has two halves, one half is a Shateh like Bayazid Bastami. In this question Shams Tabriz asked Mowlavi: "Who is superior, prophet or Bayazid? If prophet is superior and of course he is superior, why Bayazid has said: I am pure and what a superior position I have and prophet has said,: I havent known you, in proper condition. These two halves question have two predicates that second predicate is legal, famous and acceptable, but the first predicate is shath like statement that involves every knowledgeable mind. Reaction of Bayazib's speech causes support of religious dignitaries such as: Imam Ismael Mostamali Bakhari, Imam mohammad Kalabazi, Atar and movlavi, ….And colludes suitable analysis by religious dignitaries (sheikh) such as Abnaeim Isfahani, Abu nasr Seraj and Khajeh Qosheiri. Whatever is considerable in Bayazid's shath can be classified in four chapters: his narrow—mindedness, shaths and his harsh speech, Bayazid's knowledge, that is simulating madness and God's love in Bayazid's heart.
    Keywords: Bayazid, Shams, Mowlavi, Shath, love, knowledge
  • Reza Nazemian*, Fatemeh Kheyrati Pages 171-189
    Literature of a nation, reflects the political and social situation of the nation. Given the political situation - Iran and Iraq in contemporary society have been affected by the same events, so these two ideas and literary themes of literature are largely similar. Two contemporary literary characters "Nima yushij" and "Badr Shakir Alsyab" are poets who are not indifferent to the problems of their society, as the issues mentioned are clearly visible in their poems. In this paper, after discussing the poets lives, common themes and ideas in the poems "The Task of the Night-Guard" by Nima yushyj and "Almoms Almia’" by the BadrShakirAlsyab will be analyzed.
    Keywords: Nima, Badr Shakib, comparative study
  • Houman Nazemyan* Pages 191-210
    Risalat al-ghufran is one of the oldest samples of the Arabic fictional heritage which injured its Arab critics for a very long time and was forgotten until the beginning of the twenty century. Because they had accused Abulala Al-moarri of atheism and disparaging the Islamic beliefs so that led to ignorance of Risalat al-ghufran for near nine centuries. The Arab scholars paid attention to it since the European critics paid attention to it and compared it with Divine comedy by Dante. The purpose of this article is studying the fictional characteristics of the Risalat al-ghufran in spite the fact that this work is not a story like modern stories, but we want to show that it has fictional aspects. Therefore we have studied it via fictional and ideological structures.
    Keywords: Abulala Al Ma arri, Risalat al ghufran, fictional, ideological structures