فهرست مطالب

بهداشت مواد غذایی - سال ششم شماره 4 (پیاپی 24، زمستان 1395)

نشریه بهداشت مواد غذایی
سال ششم شماره 4 (پیاپی 24، زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/11/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • کامران ابراهیم زاده، شهرام حنیفیان صفحات 1-14
    هدف این مطالعه بررسی میزان آلودگی شیر خام و فرآورده های لبنی سنتی استان آذربایجان غربی با استافیلوکوکوس اورئوس و ارزیابی وجود ژن مولد زهرابه TSST-1، الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و قابلیت تولید بیوفیلم در جدایه های این باکتریبود. برای این منظور 80 نمونه شیر خام و فرآورده های آن (شامل پنیر، خامه و کشک سنتی) به همراه 20 نمونه سواب بینی تولیدکنند گان این محصولات با روش تصادفی طبقه ای جمع آوری شد. نمونه ها با استفاده از روش های متداول کشت، جداسازی و شناسایی گردیدند و سپس وجود ژن TSST-1 با استفاده از PCR ارزیابی شد. بر اساس نتایج مطالعه، 35 نمونه آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس بودند که از این بین ژن TSST-1 در 1 نمونه پنیر و 2 نمونه سواب بینی ردیابی گردید. یافته های مقاومت آنتی بیوتیکی نشان داد اکثر جدایه های استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتی بیوتیک های پنی سیلین، ونکومایسین و متی سیلین مقاوم و نسبت به کوتریموکسازول، جنتامایسین، ریفامپین، اگزاسیلین و سفولوتین حساس بودند. هم چنین تولید بیوفیلم در 85/2، 15/17 و 80 درصد جدایه ها به ترتیب زیاد، متوسط و کم برآورد گردید. فراوانی بالای آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس و وجود سویه های دارای ژن حدت TSST-1 در بین آن ها، هم چنین مقاومت بالا به آنتی بیوتیک مختلف و قابلیت تولید بیوفیلم، بیانگر مخاطره بهداشتی در ارتباط با مصرف فرآورده های لبنی سنتی است.
    کلیدواژگان: تافیلوکوکوس اورئوس، ژن TSST، 1، مقاومت آنتی بیوتیکی، بیوفیلم، محصولات لبنی سنتی
  • مهدی قره خانی، مهران اعلمی، محمد امین حجازی، یحیی مقصودلو، مرتضی خمیری، گودرز نجفیان صفحات 15-30
    کاربرد های خمیرترش در تولید نان از دهه های اخیر به دلیل تمایل مصرف کنندگان به محصولات طبیعی محتوی نگهدارنده های شیمیایی کمتر، به طور مداوم در حال افزایش است. در خمیرترش، باکتری های اسید لاکتیک نقش کلیدی در فرایند تخمیر را بر عهده دارند. در این مطالعه از باکتری های لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس به عنوان آغازگر تکی و از مخلوط آن ها به عنوان آغازگر ترکیبی در تهیه خمیرترش استفاده شد. نتایج حاصل نشان دادند که استفاده از آغازگرها باعث افزایش میزان دی استیل و پراکسید هیدروژن خمیرترش گردید و خمیرترش حاوی آغازگر ترکیبی بیشترین میزان دی استیل و پراکسیدهیدروژن را داشت. بیشترین تعداد باکتری های اسیدلاکتیک نیز در انتهای دوره تخمیر خمیرترش، مربوط به خمیرترش حاوی آغازگر لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس بود. تاثیر آغازگرهای مختلف بر روی میزان pH و اسیدیته قابل تیتر خمیرترش، خمیر و نان معنی دار بود (05/0>p) و باعث کاهش pH و افزایش اسیدیته قابل تیتر نان در مقایسه با نان شاهد گردید. نتایج حاصل از ارزیابی ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی نان نشان داد که خمیرترش حاوی آغازگر ترکیبی در مقایسه با آغازگرهای تکی در ترکیب نان حجیم سبب افزایش ارتفاع، حجم مخصوص و تخلخل، کاهش سختی پوسته و سفتی مغز نان و به تعویق انداختن زمان ظهور پرگنه های کپک گردید. بیشترین امتیاز ویژگی های حسی نیز در بین نان های خمیرترشی به این تیمار تعلق گرفت. بنابراین استفاده از ترکیب دو آغازگر لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس می تواند کشت آغازگر مناسبی برای تولید خمیرترش و نانی با کیفیت مطلوب مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس سانفرانسیسنسیس، خمیرترش، گندم، نان حجیم
  • بهاره شعبان پور، گلنار گلنار قربانیان، سیدمهدی اجاق، پرستو پورعاشوری، سیدمصطفی عقیلی نژاد صفحات 31-43
    هدف این مطالعه بررسی اثرات نمک سود کردن تخم ماهی قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss) با نمک خالص و مخلوط (5/3، 5/4 و 5/5 درصد) بر روی کیفیت و مدت ماندگاری این محصول بود. میزان بازهای نیتروژنی فرار (TVBN) ، اکسیداسیون چربی (TBA) و ترکیبات تقریبی نمونه ها در طی دو ماه مورد بررسی قرار گرفتند. عمل آوری تخم سبب تغییر تقریبی ترکیبات نمونه ها در طی زمان گردید. در مقایسه با نمونه شاهد، تخم نمک سود شده دارای میزان بالاتری از محصولات حاصل از اکسیداسیون و مقادیر کمتر از بازهای نیتروژنی فرار بود. بیشترین میزان بازهای نیتروژنی فرار در تیمارهای نمک سود شده با نمک خالص مشاهده گردید، این میزان حدود 43/43 میلی گرم در 100 گرم نمونه بود. میزان pH، جذب نمک و بازهای نیتروژنی و اکسیداسیون در طی نگهداری افزایش معنی داری داشتند (05/0>p). با افزایش غلظت نمک از 5/3 به 5/4 و 5/5 درصد نمک مقدار اکسیداسیون و رطوبت و پروتئین افزایش و میزان بازهای نیتروژنی و pH کاهش یافت. به طور کلی افزودن نمک مخلوط به عنوان یک نگهدارنده سبب کاهش مقدار pH گردید و تاثیر قابل توجهی در حفظ کیفیت تخم نمک سود شده داشت.
    کلیدواژگان: تخم قزل‏آلای رنگین کمان، نمک سود، کیفیت، ماندگاری
  • معصومه کریمی، لیما طیبی، سهیل سبحان اردکانی صفحات 45-54
    استفاده از گیاهان دارویی در ارتقای سلامت جامعه انسانی نقش اساسی دارد. با توجه به این که گیاهان مهم ترین مسیر انتقال فلزات سنگین به زنجیر غذایی انسان و چرخه های زیستی محسوب می شوند، این پژوهش با هدف بررسی مخاطره سلامت تجمع فلزات سنگین آرسنیک و روی در آویشن شیرازی، بنفشه، پونه و عناب عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1394 انجام یافت. بدین منظور پس از تهیه 3 نمونه از هر گیاه دارویی و هضم اسیدی نمونه ها مطابق روش استاندارد، غلظت تجمع یافته عناصر توسط دستگاه جذب اتمی در سه تکرار خوانده شد. هم چنین پردازش آماری نتایج نیز توسط نرم افزار آماری SPSSانجام یافت. نتایج نشان داد که بیشینه میانگین غلظت تجمع یافته عناصر آرسنیک و روی در نمونه های گیاهان دارویی بر حسب میکروگرم در کیلوگرم با 026/0±035/0 و 520±1880 به ترتیب مربوط به آویشن شیرازی و بنفشه می باشد. نتایج محاسبه شاخص مخاطره سلامت برای همه نمونه ها کوچک تر از یک بود. همچنین مقایسه میانگین غلظت عناصر با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت نیز بیان گر آن است که میانگین غلظت عناصر آرسنیک و روی در همه نمونه های گیاهان دارویی مورد آزمایش کم تر از حد استاندارد می باشد. بنابراین مصرف کنترل شده گیاهان دارویی مورد بررسی اثر سوء بهداشتی بر سلامت مصرف کنندگان ندارد. ولی با توجه به قابلیت تجمع زیستی فلزات سنگین در طولانی مدت، نسبت به پایش دوره ای و منظم گیاهان دارویی از نظر غلظت تجمع یافته آلاینده های شیمیایی به منظور حفظ امنیت غذایی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: گیاه دارویی، فلز سنگین، امنیت غذایی، مخاطره بهداشتی
  • مهدی قیامی راد، رضا اکبری، علی صفری صفحات 53-62
    با توجه به رویکرد مردم به مصرف محصولات غذایی فاقد مواد نگهدارنده و یا دارای مواد نگهدارنده طبیعی، امروزه استفاده از عصاره های گیاهی به عنوان نگهدارنده مواد غذایی به جای مواد شیمیایی رونق یافته است. این مطالعه با هدف تعیین اثر غلظت های مختلف عصاره الکلی گیاه سیر (Allium sativum) بر روی سویه های استاندارد باکتری های سالمونلا اینتریتیدیس، باسیلوس سوبتیلیس، لیستریا مونوسیتوژنز و یرسینیا اینتروکولتیکابا روش انتشار از چاهک در محیط آگار انجام گرفت. حداقل غلظت مهاری و حداقل غلظت باکتری کشی عصاره به روش میکروتیترپلیت و با استفاده از رزازورین تعیین گردید. یافته ها نشان دادند که عصاره الکلی گیاه سیر اثر بازدارنده بر روی هر چهار باکتری مورد آزمایش دارد. بیشترین تاثیر بر روی باکتری باسیلوس سوبتیلیس و کمترین تاثیر روی باکتری سالمونلا اینترتیدیس مشاهده شد. حداقل غلظت مهار کنندگی رشد باکتری در مورد باسیلوس سوبتیلس با 39/0 و بیشترین مقدار آن در باکتری سالمونلا اینتریتیدیس با غلظت 5/12 میلی گرم در هر میلی لیتر مشاهده شد. با عنایت به یافته های حاصل از تحقیق حاضر در مجموع می توان گفت که عصاره الکلی سیر دارای خاصیت ضدباکتریایی مناسب علیه باکتری های مورد مطالعه بود و به عنوان یک نگهدارنده طبیعی در مواد غذایی مختلف می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: عصاره سیر، اثر ضد باکتریایی، حداقل غلظت بازدارندگی، حداقل غلظت کشندگی
  • منیرالدین شریعت، لیلا لک زاده، مهرالسادات میرمحمدی صفحات 63-73
    امروزه جستجوی نگهدارنده ها در مواد غذایی گام مهمی برای تامین ایمنی غذایی مصرف کنندگان است. سوربات پتاسیم یکی از رایج ترین نگهدارنده ها است که استفاده از آن برای مقابله با فساد قارچی در برخی مواد غذایی مجاز است. هدف از این تحقیق اندازه گیری سوربات در آب میوه های صنعتی، ایران بود که به این منظور از دو روش اسپکتروفتومتری و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد تا با مقایسه نتایج دو روش بتوان میزان قابل اعتماد بودن نتایج روش اسپکتروفتومتری را مورد بررسی قرار داد. . برای این منظور 28 نمونه آب میوه صنعتی نمونه گیری و آزمایش گردید. نتایج نشان داد که 100 درصد آب میوه ها حاوی سوربات پتاسیم بودند. بیشترین میزان سوربات در آب انار 22/7 و 23/1 میلی گرم در لیتر به ترتیب در روش اسپکتروفتومتری و HPLC گزارش شد. بالا بودن میزان سوربات در روش اسپکتروفتومتری را می توان به تداخل سایر مواد در جذب اشعه ماوراء بنفش دانست. مقایسه نتایج روش اسپکتروفتومتری با HPLC نشان داد که روش اسپکتروفتومتری با وجود سادگی و ارزانی نمی تواند برای تعیین میزان دقیق سوربات کارایی داشته باشد. همچنین با توجه به وجود سوربات در آب میوه ها، نظارت بیشتر بر نگهدارنده ها لازم به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سوربات پتاسیم، آبمیوه، اسپکتروفتومتری، HPLC
  • سارا صالحی بوربان، مریم قراچورلو، فریبا زمانی صفحات 75-87
    آلودگی محیط های آبی به فلزات سنگین و پتانسیل تجمع زیستی این آلاینده ها به عنوان یک خطر جدی از مدت ها پیش مورد توجه بوده است. این آلاینده ها در بدن آبزیان تجمع می یابند و سپس از طریق زنجیره غذایی به بدن انسان منتقل می شوند. هدف از این مطالعه تعیین فلزات سنگین کادمیوم، سرب، آرسنیک و جیوه و فلزات آهن و مس در عضله و روغن ماهی سفید، کفال و کیلکا بود. برای این منظور سه نمونه ماهی سفید، کفال پوزه باریک و کیلکای معمولی از منطقه محمود آباد صید شد. قسمتی از عضله توسط فریز درایر خشک و قسمتی دیگر به منظور استخراج روغن استفاده شد. سپس با استفاده از دستگاه اسپکترومتری جذب اتمی و Mercury Analyzer میزان فلزات سنگین در عضله و روغن ماهی تعیین شد. نتایج بدست آمده در مورد عضله نشان داد که بیشترین میزان جیوه (018/0±347/0)، کادمیوم (001/0±08/0)، مس (059/0±2156/1) و آهن (231/0±643/2) در ماهی سفید و بیشترین میزان سرب (015/0±3593/0) و آرسنیک (001/0±0892/0) در ماهی کفال تجمع یافته است. همچنین نتایج نشان داد در بین فلزات مورد مطالعه در روغن ماهی، بیشترین میزان مربوط به سرب و جیوه است. به طور کلی میزان فلزات وارد شده به روغن بسیار کمتر از عضله است. در مجموع می توان گفت میزان فلزات سنگین در نمونه های مورد بررسی پایین تر و یا نزدیک به استانداردهای جهانی است. بنابراین مصرف آن ها برای مصرف کننده مشکلی ایجاد نمی کند.
    کلیدواژگان: ماهی سفید، ماهی کیلکا، ماهی کفال پوزه باریک، روغن ماهی، فلزات سنگین
  • محمدامین مهرنیا، آیگین باشتی، فخرالدین صالحی صفحات 89-97
    غذای نوزاد به دلیل شبیه سازی آن با شیر مادر به عنوان یک جایگزین نسبی یا کامل برای شیر مادر برای نوزادان 6 تا 12 ماه مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش پنج نمونه مکمل غذای نوزاد شامل سه مکمل غذایی از شرکت غنچه (برنجین با شیر، گندمین با شیر، و حریره بادام) و دو مکمل غذایی از شرکت نستله (گندم و شیر، و موز و گندم با شیر) که در ایران مصرف زیادی دارند، تهیه شد. نمونه ها توسط اسید نیتریک هضم و سپس مقدار عناصر سمی شامل کادمیم، سرب، منگنز، مولیبدن و نیکل موجود در آن ها آنالیز و به طور کمی اندازه گیری شد. همچنین شاخص تخمین روزانه جذب (EDI) برای تمامی نمونه ها محاسبه و با شاخص جذب روزانه قابل تحمل (TDI) مقایسه گردید. کمترین و بیش ترین مقدار کادمیم به ترتیب متعلق به مکمل غذای کودک برنجین با شیر (3/40 میکروگرم بر کیلوگرم) و مکمل غذای کودک گندمین با شیر (0/58 میکروگرم بر کیلوگرم) شرکت غنچه بود. مقدار عناصر کادمیم، سرب، منگنز، مولیبدن و نیکل موجود در مکمل ها به ترتیب در محدوده ppb 0/58-3/40؛ ppb 85/31؛ ppm 9/4-3/2؛ ppb 8/518-9/417 و ppb 0/6415-1/4479 بدست آمد. در مجموع مقدار عناصر سمی موجود در مکمل های غذای نوزاد عرضه شده در ایران کمتر از مقدار مجاز گزارش اعلام شده به دست آمد.
    کلیدواژگان: سرب، شاخص جذب روزانه قابل تحمل، غذای نوزاد، فلزات سنگین، نیکل
|
  • K. Ebrahimzadeh, S. Hanifian Pages 1-14
    This study aimed to investigate the prevalence of Staphylococcus aureus in raw milk and traditional dairy products of West-Azerbaijan Province and also to evaluate the presence of TSST-1 virulence gene, antibiotic resistance and biofilm formation of the isolates. Using stratified random method, a total of 80 raw milk and traditional dairy products (including traditional cheese, cream and curd) together with 20 nasal swab samples of the dairy products’ manufacturers were collected. S. aureus strains were isolated and identified by conventional culture methods. Afterwards, the isolates were subjected to PCR analysis to detect the presence of TSST-1 gene. According to the findings, 35% of the samples were contaminated by S. aureus. Moreover TSST-1 gene was recognized in 1 cheese and 2 swab samples. Antibiotic resistance profile revealed that most of S. aureus isolates were resistant towards vancomycin, penicillin, and methicillin and sensitive towards co-trimoxazole, gentamicin, rifampin, oxacillin, and cephalothin. Moreover, 2.85%, 17.15%, and 80% of the isolates were capable to form high, moderate and low amounts of biofilm. High occurrence of S. aureus in milk and dairy products which harbor TSST-1 virulence gene, and the strains that demonstrated resistant to several antibiotics and capable of biofilm formation, could be considered a health threat to the consumers of these products.
    Keywords: Staphylococcus aureus, TSST-1 gene, antibiotic resistance, biofilm, traditional dairy products
  • M. Gharekhani, M. Aalami, M.A. Hejazi, Y. Maghsoudlou, M. Khomeiri, G. Najafian Pages 15-30
    Sourdough applications in bread production are rising in recent decades continuously due to consumer's desire for natural products containing less chemical preservatives. In sourdough, lactic acid bacteria play a key role in the fermentation process. In this study Lactobacillus plantarum and Lactobacillus sanfranciscensis as single starter and their mixture as a mixed starter were used in the preparation of sourdough. The results showed that the use of single starters increased diacetyl and hydrogen peroxide of sourdough and sourdough fermented with mixed starter had the highest content of diacetyl and hydrogen peroxide. In the end sourdough fermentation period the highest lactic acid bacteria count was associated with sourdough containing L. sanfranciscensis. Effects of different starters were significant on the pH of TTA of sourdough, dough and bread, and also resulted in decreased pH and increased of TTA compared to control bread. The results of the assessment of physicochemical and organoleptic properties of bread showed that sourdough containing mixed starter resulted in increasing of height, specific volume and porosity; however, it reduced the hardness of bread crust and crumb, and retarded the emergence of mold colonies. Sourdough bread containing mixed starter gained the highest score of organoleptic properties. Therefore the use of mixed starters consisting of L. plantarum and L. sanfranciscensis could be considered as a suitable starter culture for the production of sourdough and high quality bread.
    Keywords: Lactobacillus plantarum, Lactobacillus sanfranciscensis, Sourdough, Wheat, Voluminous bread
  • B. Shabanpour, G. Ghorbanian, S.M. Ojagh, P. Pourashouri, S. M. Aghili Negad Pages 31-43
    This study aimed to investigate the effects of salting of rainbow trout (Onchorhynchus mykiss) roe by pure and mixed salts (3.5, 4.5 and 5.5 %) on the quality and shelf life of the product, with respect to the contents of Total Volatile base nitrogen (TVBN), lipid oxidation (TBA), and on the proximate compositions during storage. The processing of roe leaded to changes in its chemical composition. In comparison with fresh roe, salted roe presented higher contents of TBA and lower content of TVBN. The greatest increases of TVBN were observed in the samples salted by salt without additives, in which TVBN was detected at 43.43 mg/100 g. pH value, salt absorption and TVBN and lipid oxidation had significant increase during storage (p
    Keywords: Rainbow trout roe, Salting, Quality, Shelf life
  • M. Karimi, L. Tayebi, S. Sobhanardakani Pages 45-54
    The use of medicinal herbs plays a vital role in improving the health of human society. Since the plants are the most important transmission route of heavy metals into human food chain and biological cycles, this study was conducted to assess the health risk of concentration of As and Zn in Shirazi thyme, sweet viola, pennyroyal and jujube marketed in Hamedan City during 2015. After preparation of 3 samples of each medicinal plant, the samples were digested in acid according to the standard methods. The concentration of each element in the samples was determined using atomic absorption spectroscopy (AAS) in 3 replicates. Statistical analyses were performed using SPSS statistical package. The results showed that the maximum mean concentrations of As and Zn were 0.035±0.026 and 1880±520 µg/kg related to thyme and viola, respectively. The results of health index for all samples were found lower than one. Moreover, the mean concentration of As and Zn in all samples were lower than WHO permissible limits. Although controlled consumption of medicinal plants has not adverse effect on the consumers’ health, concerning to the bioaccumulation of heavy metals in the long-term, regular periodic monitoring of chemical pollutants content especially heavy metals in medicinal plants are recommended for food safety.
    Keywords: Medicinal plant, Heavy metal, Food safety, Health risk
  • M. Ghiami Rad, R. Akbari, A. Safari Pages 53-62
    According to consumer's desire to consume foods without preservatives or containing a natural preservative, the use of plant extracts as a food preservative instead of chemicals has increased. This study was conducted to determine the antibacterial effect of different concentration of alcoholic extract of garlic (Allium sativum) on standard strains of Salmonella enteritidis, Bacillus subtilis, Listeria monocytogenes and Yersinia entrocolitica. For this purpose, the agar well diffusion method was used. Minimum Inhibitory Concentration (MIC) and Minimum Bactericidal Concentration (MBC) were measured with microtiter plate method using the rezazurin reagent. The results showed that garlic alcoholic extract had an inhibitory effect on any four tested bacteria. The highest inhibitory effect was observed on B. subtilis;meanwhile,the slightest effect was found on S. enteritidis. The minimum inhibitory concentration of 0.39 mg/ml was observed for B. subtilis, however the highest amount was estimated at 12.5 mg/ml for S. enteritidis. According to the results of recent research it was concluded that alcoholic extract of garlic had appropriate antibacterial impact against bacteria and therefore could be used as a natural preservative in various foods.
    Keywords: Garlic extract, Anti, bacterial effect, MIC, MBC
  • M. Shariat, Lakzadeh, L. Lakzadeh, M. Mirmohammady Pages 63-73
    Today, assessing the presence of preservatives in food are important measures to ensure food safety. Potassium sorbate is one of the most usual preservatives that acceptable in some of food for suppressing mold spoilage. In this research sorbate was measured in several industrial fruit juices to make a comparison between spectrophotometry and HPLC assays and consequently to examine the reliability of spectrophotometry data. Although the methods were optimized by maximum speed, attention, reduction of solvent consumption. A total of 28 samples of industrial fruit juices was collected and analyzed. The results showed that all of the fruit juices contained potassium sorbate. Highest level of sorbate was determined in pomegranate juice which was estimated at 7.22, 1.23 ppm by spectrophotometer and HPLC, respectively. The high level of sorbate in spectrophotometry method is related to interference of some material due to their absorbance ability of UV-visible ray. The comparison of spectrophotometry and HPLC data showed that in spite of simplicity and low cost of spectrophotometry, it did not have efficiency to determine the exact amount of sorbate. Moreover, due to the presence of sorbate in industrial fruit juices, it is necessary to strictly monitor sorbate concentration in foods.
    Keywords: ssium sorbet, Fruit juice, Spectrophotometry, HPLC
  • S. Salehi Borban, M. Gharachorloo, F. Zamani Pages 75-87
    Heavy metal pollution in marine environments and the potential for bioaccumulation of contaminants have been considered as a serious threat for a long time. These contaminants accumulate in fish body and then transferred through the food chain to humans. The aim of this study was to determine the heavy metals cadmium, lead, arsenic, mercury and copper and iron metals in muscle and fish oil (Rutilus frisii kutum ،Clupeonella cultriventris ،Liza saliens). Three samples of Rutilus frisii kutum ،Clupeonella cultriventris and Liza saliens were caught in Mahmoud Abad area. One part of the muscle was dried by freeze drying method and another part was used to extract the oil. Then, using the atomic absorption spectrometric and Mercury Analyzer heavy metals concentrations were determined in muscle and fish oil. The results of muscle showed the highest accumulation of mercury (0.347±0.018), cadmium (0.08±0.001), copper (1.2156±0.059) and iron (2.643±0.231) in Rutilus frisii kutum and the highest level of lead (0.3593±0.015) and arsenic (0.0892±0.001) in Liza saliens. Moreover, in the fish oils samples, lead and mercury had the highest concentrations. The heavy metals in the samples were lower than or close to international standards. Therefore, their use does not pose a health problem for the consumers.
    Keywords: Rutilus frisii Kutum, Clupeonella cultriventris, Liza saliens, fish oil, Heavy Metal
  • M. A. Mehrnia, A Bashti, F. Salehi Pages 89-97
    Due to similarities with breast-feeding, baby food is used as a partial replacement for babies between 6 to 12 months of age. In this study, five samples of famous infant food supplement consisting of three types from Ghoncheh company (rice with milk, wheat with milk, almond porridge) and two types from Nestle company (wheat and milk, and banana and wheat with milk) were prepared. Samples were digested with nitric acid and the concentrations of cadmium, lead, manganese, molybdenum and nickel were analyzed. In addition, the estimated daily intake (EDI) index for all samples was calculated and compared with tolerable daily intake (TDI) index. The minimum and maximum concentration of cadmium was found in the sample with rice + milk formula (40.3 µg/kg) and infant food supplements containing wheat + milk (58.0 µgr/kg), respectively. The amount of cadmium, lead, manganese, molybdenum and nickel were estimated in the range of 40.3-58.0 ppb, 31.85 ppb, 2.3-4.9 ppm, 417.9-518.8 ppb and 4479.1-6415.0 ppb, respectively. In was concluded that the amount of toxic elements in infant foods marketed in Iran were found below the maximum limit.
    Keywords: Heavy metals, Infant Food, Lead, nickel, Tolerable daily intake