فهرست مطالب

نشریه پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
پیاپی 23 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/18
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مسعود باوان پوری، فاروق نعمتی، سودابه جعفری، نرگس لرستانی صفحات 11-38
    دومین همایش ملی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور در آبان ماه 1392 در دانشگاه پیام نور بجنورد برگزار شد که در نهایت سیصد و نوزده مقاله از آن برگزیده و در مجموعه مقالاتی به نام« شکوه سخن» گردآوری شد. نویسندگان این جستار با بررسی کتابچه چکیده مقالات همایش، درصددند به بررسی تحلیلی- آماری و نیز نقد این مقالات بپردازند. بدین منظور موارد زیر در سه محور مورد بررسی قرار گرفت: محور اول به بررسی آماری و تحلیلی تعداد نویسندگان مقالات، مدارک نویسندگان، میزان همکاری بین نویسندگان، مراکز و موسسات فعال در همایش پرداخته است. در محور دوم مقاله نیز بحث عناوین مقالات مورد بررسی قرار گرفت. موضوع دیگری که مورد بررسی قرار گرفته است، بحث مختصر یا کلی بودن موضوع و عنوان بحث است. نگارندگان در پایان مقاله پیشنهادهایی در جهت بهبود روند ارائه مقالات در همایش های آتی ارائه کرده اند.
    کلیدواژگان: نقد نقد، مقاله نویسی، همایش، شکوه سخن
  • مرتضی براتی صفحات 39-59
    بحث استعاره در باور شناختگرایان محدود به لفظ و زبان نیست. در این نظرگاه و بر خلاف دیدگاه سنتی، استعاره موضوعی مفهومی است که در سطح اندیشه ایجاد می شود. با رویکرد شناختی به استعاره و به ویژه به استعاره های متن مقدس قرآن که ظرفیت معنایی شگرفی دارد می توان از آن بهره ی بیشتری ببریم. در این نوشته با تکیه بر نظریه ی شناختی، استعاره ی «هدایت نور است» و خوشه های آن یعنی؛ قرآن، پیامبر، اسلام، علم و... در قرآن کریم بررسی می شود. از رهگذر بررسی این استعاره در قرآن کریمدرمی یابیم هدایت که سرمنزل و مقصد فرجامین آن خداوند متعال است کلان استعاره ی مفهومی است و از آن به عنوان نور یاد می شود و هر چیزی که انسان را به سمت این مسیر بکشاند نیز نور است و به عنوان خوشه های این استعاره محسوب می شود و هر آنچه انسان را از طی این طریق بازدارد، در مقابل نور قرا می گیرد و تاریکی و ظلمت است.
    کلیدواژگان: استعاره، لفظ، مفهوم، دیدگاه شناختی، نور، قرآن کریم
  • عبدالله حسن زاده میرعلی، مجتبی دماوندی، فاطمه زمانی صفحات 61-87
    بازآفرینی اسطوره یکی از رهیافت های شاخص در ادبیات پسامدرن است. این ویژگی امکان بررسی روابط بینامتنی آثار پست مدرن با متن های اسطوره ای را فراهم می آورد. شاهنامه به عنوان متنی اسطوره ای، زیرمتن یا پیش متن بسیاری از رمان های مدرن و پست مدرن قرار گرفته است. یکی از این متون رمان «کیخسرو» اثر آرش حجازی است که در آن داستان جنگ بزرگ کیخسرو در شاهنامه، بازآفرینی و بازخوانی شده است. این جستار، بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر نظریه های بینامتنیت، به ویژه منطق گفتگویی، به تحلیل ارجاعات بینامتنی رمان «کیخسرو» با داستان پادشاهی کیخسرو در شاهنامه پرداخته است. رمان کیخسرو با شکست کلان روایت و تک صدایی اسطوره، پیوند همیشگی انسان با مفاهیمی همچون مرگ و زندگی، جنگ و تقدیر و سرنوشت را نشان می دهد. همچنین، تحلیل ماتریس و هیپوگرام های رمان از طریق خوانش نشانه ای، بر تلفیق مآخذ و منابع اسطوره ای مختلف در داستان کیخسرو دلالت می کند و بر نوع خوانش، درک و دریافت خواننده از داستان کیخسرو در شاهنامه نیز تاثیر می نهد.
    کلیدواژگان: اسطوره، شاهنامه، بینامتنیت، داستان پست مدرن، رمان کیخسرو
  • فردین حسین پناهی صفحات 89-114
    مجموعه نامه های «التوسل الی الترسل» اثر بهاءالدین محمد بغدادی از قرن ششم هجری تا کنون همواره به عنوان یکی از نمونه های ممتاز فن ترسل مورد توجه بوده است. این مساله ناشی از شاخصه های ادبی و زیبایی شناختی خاص این اثر است. در این نوشتار با تکیه بر اصل خوانش سبک شناختی و نقادانه، عناصر موثر در شکل گیری بافت ادبی و زیبایی شناختی التوسل الی الترسل در دو سطح «گزینش و چینش واژگان» و «بافت موسیقایی کلام» بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد با وجود ساختار کلیشه ای نامه نگاری دیوانی در دنیای قدیم، و نیز با وجود اندک بودن تنوع فنون ادبی در نثر التوسل الی الترسل، گرایش مولف به ایجاد تناسب ها و تناظرهای معنایی و موسیقایی در متن، وحدت زیبایی شناختی خاصی به این اثر داده است، چنان که این وحدت به صورت توامان در سطوح مختلف بافت موسیقایی کلام، بافت معنایی کلام، تناسب با نوع مخاطب، و نیز در تامین اهداف هژمونیک نامه ها، نمود یافته است.
    کلیدواژگان: التوسل الی الترسل، گزینش واژگان، چینش واژگان، بافت موسیقایی، وحدت زیبایی شناختی
  • محمد حکیم آذر صفحات 115-132
    درس فارسی عمومی از مجموعه دروس عمومی مصوب شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که برای آشنایی دانشجویان غیر رشته ادبیات فارسی در مقاطع کادرانی و کارشناسی پیشنهاد شده است. گذراندن این درس سه واحدی بر اساس سرفصل مصوب وزارتخانه مذکور اهدافی دارد که از آن جمله می توان به تقویت توانایی نگارش و آشنایی با متون نظم و نثر فارسی اشاره کرد. در تالیف و تدوین کتاب های فارسی عمومی که در سال های اخیر صورت گرفته و با توجه به توسعه روزافزون آموزش عالی در ایران رشد فزاینده ای نیز داشته است، بسیاری از اصول مندرج در سرفصل وزارت علوم مغفول مانده است. به نظر می رسد سلیقه های فردی و روحیه تجاری در بسیاری از منابع فارسی عمومی منتشر شده در دهه های اخیر بر روحیه علمی و آکادمیک برتری یافته است. در این تحقیق ضمن بررسی و تحلیل محتوای سی جلد از کتاب های فارسی عمومی چاپ شده در فاصله زمانی1370 تا 1376 به بی توجهی آنها به سرفصل مصوب وزارت علوم پرداخته شده و متون منتخب متوجه به ادبیات معاصر فارسی مورد جست و جو قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: فارسی عممومی، سرفصل فارسی عمومی، ادبیات معاصر
  • حمیدرضا فرضی، آرزو حسین پور صفحات 133-155
    در آثار منظوم و منثور کلاسیک فارسی به ویژه متون عارفانه و صوفیانه نمونه های بیشماری می توان یافت که کاملا منطبق با ویژگی های سبکی داستان های مینی مال است. در این میان، برخی از حکایت های ابوالقاسم قشیری در رساله ی قشیریه برخی از ویژگی های داستان مینی مال را دارند. پژوهش حاضر برآن است تا به شیوه ی تحلیلی - توصیفی به بررسی ساختار حکایت های رساله ی قشیریه و تطبیق آن با اصول داستان های مینی مال بپردازد تا علاوه بر ارائه ی تصویری روشن از رگه های مینی مال نویسی در آثار ادبیات کهن نشان دهد که؛ اصول به کار رفته در ساختار حکایت های صوفیانه و عارفانه ی این اثر از جنبه های بسیاری با اصول داستان های مینی مالیستی هماهنگ است و از این جهت نمونه بارزی از کوتاه گرائی محسوب می شود.
    کلیدواژگان: رساله قشیریه، مینی مالیسم، عناصر داستان، حکایت، ایجاز
  • علیرضا کاوه نوش آبادی، عباس اقبالی، فاطمه لطفی مفرد نیاسری صفحات 157-176
    قرآن کریم، کتاب هدایت بخش آسمانی، زیبایی ها و لطایف بسیاری را در خود گنجانده است تا آنجا که می توان گفت به دلیل داشتن ویژگی های بی بدیل، یک کتاب فوق بشری و فرا زمانی است. این کتاب، آکنده از ظرافت های ادبی و جنبه های زبانی و سبکی است. جستار حاضر نیز، از رهگذر سبک شناسی با سطوح مختلف فکری، زبانی و ادبی و با روش توصیفی- تحلیلی، به واکاوی و تحلیل سبک سوره ی مبارکه ی مرسلات که یکی از سور مکی به شمار می رود پرداخته است. از مهم ترین یافته های پژوهش پیش روی، می توان به نوع فواصل و تکرارها در سطح آوایی، نوع جمله ها و فعل ها با توجه به محور هم نشینی در سطح نحوی و آرایه هایی نظیر «تناسب»، «تشبیه»، «تضاد» و «فلش فوروارد» در سطح ادبی اشاره نمود. به بیانی دیگر، تناسب میان الفاظ و معانی، مفاهیم و بافت های بیانی و تعبیری در این سوره حاکی از آن است که سبک حاکم بر آن در سطوح مختلف، با روح کلی قرآن یعنی دعوت به تدبر و هدایت از درون هماهنگ است و در نهایت نشانه ای از اعجاز بیانی (تعبیری) این سوره می باشد.
    کلیدواژگان: قرآن، سبک شناسی، مرسلات، سطح زبانی، تکرار
  • مریم محمودی، مژگان زمانی صفحات 177-196
    جهانی بودن عرصه های روایت از وجود عناصری حکایت می کند که در تمامی روایتها، از هر فرهنگ و ملیتی می توان آنها را یافت. در معنای خاص، متون روایی دارای ویژگی های قصه و حضور قصه گو و تغییر حالت در یک دوره زمانی هستند. روایت در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ و... حضور دارد. غزالی و مولوی در مسلک کلامی، اشعری و معتقد به رویت خداوند هستند اما آنها درباره کیفیت، محل و ابزار رویت خداوند، نگرش و تفسیر عرفانی هم دارند. دیدگاه کلامی غزالی غالب بر دیدگاه عرفانی او اما دیدگاه عرفانی مولوی غالب بر دیدگاه کلامی اوست. حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسائل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی مطرح نیست. مضامین حکایتهای مولوی، سنایی و غزالی را می توان در چهار عنوان خلاصه نمود: الف- ستایش فضایل اخلاقی ب- ذکر اوصاف خدا ج- نکوهش رذایل اخلاقی د- فناپذیری و بی وفایی روزگار و مردم آن. این پژوهش بر آن است تا ضمن بر شمردن مقاصد حکایات در داستانهای مولوی، غزالی و سنایی، به مقایسه روایت مولوی و غزالی و نیز اشتراکات فکری سنایی و غزالی پرداخته و شیوه های روایت گری، ساختار داستانی ،راوی و... را در مورد هر کدام از آنها تبیین نماید.
    کلیدواژگان: سنایی، غزالی، مولوی، مقایسه روایت، مقاصد حکایات
  • مظاهر نیکخواه صفحات 197-220
    آلژیرداس ژولین گریماس از بزرگ ترین نظریه پردازان و روایت شناسان ساختارگراست. او با طراحی الگویی که در حقیقت صورت تکامل یافته الگوی پراپ است روشی را برای دست یابی به عناصر سازنده حکایات و قصه ها ابداع کرد که می توان از آن به عنوان چهارچوبی برای تحلیل قصه های ایرانی نیز سود برد. در این تحقیق الگوی گریماس بر حکایات جوامع الحکایات عوفی منطبق شده و با روشی که گریماس ابداع کرده بود به تحلیل و شناخت عناصر و کنش های سازنده داستان های عوفی اقدام شده است. علت انتخاب جوامع الحکایات این است که این کتاب را مجموعه ای مختلط از سه حوزه فرهنگی پارسی، عربی و هندی دانسته اند. برای رهیافت به این ساختار سه گانه به نظر رسید که الگوی گریماس الگویی متناسب و موفق خواهد بود.
    کلیدواژگان: گریماس، عوفی، جوامع الحکایات، فرمالیسم، ساختارگرایی
  • احمدرضا یلمه ها، کرامت نامجو صفحات 221-238
    داستان یوسف و زلیخا یکی داستان‏هایی است که از قرآن مجید به ادبیات فارسی راه یافته و تاکنون دست‏مایهکار تعداد زیادی از شاعران قرار گرفته است. «میرزا معصوم کوزه کنانی»، متخلص به خاوری تبریزی، از شاعرانی است که در منظومه‏ای جداگانه به این داستان پرداخته است. نگارندگان پس از تصحیح نسخه‏‏ای از این منظومه جهت شناساندن هرچه بیشتر هنر این شاعر پارسی‏گوی، به بررسی سبک‏شناسانه این اثر در سه سطح: زبانی، ادبی و محتوایی پرداخته‏اند. بررسی این منظومه نشان دهنده آن است که میرزامعصوم خاوری، شاعری تواناست و شعر او سرشار از انواع صورخیال و مضمون آفرینی های تازه و بدیع است. ترکیب سازی ها و استفاده فراوان از آرایه های ادبی: (کنایه، استعاره، جناس، تشبیه و...) در این منظومه مشهود است. از نظر زبانی نیز اگرچه شاعر بیشتر طبق قواعد نحوی و زبانی سده سیزده عمل کرده است، ولی مثل همه شاعران دوره بازگشت ردپای مختصات سبکی شعر قدما در شعر او دیده شده است.
    کلیدواژگان: یوسف و زلیخا، سبک، مختصات، زبان، نحو، آوا
  • مرتضی رشیدی صفحات 241-250
    «بررسی انواع آشنایی زدایی در کاریکلماتور» عنوان مقاله مشترکی است از خانم وجیهه ترکمانی بار اندوزی استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، و ترانه جهاندار دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی، که پاییز 1391در شماره اول(پی در پی 9) فصل نامه پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد چاپ شده است.نویسندگان مقاله با توجه به اهمیتی که پژوهش های مربوط به طنز و کاریکلماتور در چند سال اخیر یافته است و ظاهرا بر اساس علاقه و تخصصی که در زمینه نقد ادبی داشته اند، کوشش کرده اند برخی از نمونه های آشنایی زدایی در کاریکلماتور را نشان دهند. روش تحقیق، استنادات و داوری هایی که داشته اند، به گونه ای است که ضرورت دارد برخی اشکالات و کاستی های آن مورد بحث و نقد قرار گیرد. اهم موارد نقد شده عبارتند از: ناهم خوانی عنوان با متن مقاله/ بی دقتی و خطا در ارجاعات و نقل قول ها/ نبود روش تحقیق و نداشتن تعریفی مشخص از موضوع/ نقل و تکرار بخش هایی از مقاله یحیی طالبیان/ بحث های ناقص و آوردن نمونه های نادرست.
    کلیدواژگان: نقد کاریکلماتور، آشنایی زدایی، طنز، پرویز شاپور