فهرست مطالب

زمین شناسی کاربردی پیشرفته - سال هفتم شماره 25 (پاییز 1396)

نشریه زمین شناسی کاربردی پیشرفته
سال هفتم شماره 25 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا الماسی*، محمدحسن کریم پور، خسرو ابراهیمی نصرآبادی، بهنام رحیمی صفحات 1-19
    تنش ناحیه ای در محیط شکنا در jog هم پوشان کاشمر سبب رخداد شکستگی های نوع ریدل شده است. مهاجرت و چرخش دوگانه محلول اکسیدان آهن دار سبب دگرسانی در محل تلاقی شکستگی ها و مکان های کم فشار و کانی سازی شده است. در چرخه اول، محلول سبب دگرسانی های آرژیلیک پیشرفته، سرسیتی و سیلیسی و کانی سازی رگه ای کالکوپیریت± پیریت ±گالن و احتمالا مگنتیت ± طلا در عمق شده است طی چرخش دوم، محلول فوق اکسیدان با شستشوی مجدد عناصر، سبب اورپرینت دگرسانی های تاخیری اکسیدآهن، کربناتی، اپیدوتی و کلریتی و کانی سازی اسپکیولاریت± کالکوپیریت± طلا شده است. مقدار مس و سرب در رگه های سولفیدی اولیه <1 درصد و مقدار طلا در رگه های IOCG ثانویه 5/1 درصد و مس، سرب و روی >1 درصد است. مطالعه سیالات درگیر دلالت بر سیستم H2O-NaCl-CaCl2، دماهای متوسط تا بالا (245 تا 530) و شوری های متوسط (15/14 تا 96/17) و نقش عمده محلول ماگمایی و کمپلکس های کلریدی در حمل فلزات، بدون رخداد جوشش دارد. براساس این مطالعه محلول های اکسیدان آهن دار سبب کانی سازی های اسکارن و IOCG مختلفی در سرتاسر کمربند IOCG شمال گسل درونه شده اند.
    کلیدواژگان: jog، محلول اکسیدان، دگرسانی، IOCG، سیالات درگیر
  • حسین کوهستانی*، میرعلی اصغر مختاری صفحات 20-34
    کانسار باریت-فلوئوریت جرین در پهنه ساختاری البرز و در فاصله 140 کیلومتری جنوب خاور زنجان قرار دارد. کانی سازی به صورت رگه های گرمابی دیرزاد درون آهک های دولومیتی شده کرتاسه (واحد Kl) رخ داده و دارای کنترل ساختاری و سنگ شناسی است. باریت و فلوئوریت، کانی های اصلی کانسنگ هستند که با اندکی کوارتز، کلسیت، دولومیت، گالن و پیریت همراهی می شوند. پنج مرحله کانه زایی در کانسار جرین قابل تفکیک است (به ترتیب از ابتدا به آخر): رگه های فلوئوریت، باریت های ریزبلور رگه ای و سیمان برش ها، رگه های باریتی درشت بلور، رگه های کوارتز-گالن-پیریت و کلسیت های رگه ای و پرکننده فضاهای خالی. شواهد به دست آمده از مطالعات ریزدماسنجی نشان می دهد رگه های باریت-فلوئوریت در کانسار جرین نتیجه اختلاط شورابه های درون سازندی و آب های جوی تشکیل شده اند. ویژگی های کانسار جرین با کانسارهای تیپ MVT قابل مقایسه است. بررسی پهنه های گسلی موجود در سنگ های کربناته واحد Kl به ویژه در مناطقی که با دگرسانی دولومیتی همراهی می شود، کاربرد فراوانی در اکتشاف کانسارهای تیپ MVT در پهنه البرز دارد.
    کلیدواژگان: باریت، فلوئوریت، میان بارهای سیال، تیپ MVT، جرین
  • کاظم رنگزن*، فرهاد کاووسی، بابک سامانی، عظیم صابری صفحات 35-48
    مطالعه گنبدهای نمکی به خاطر ویژگی های منحصر به فرد نمک از لحاظ تکتونیکی و سنگ شناسی و برهمکنشهای قوی میان جریانهای حرکتی و حرارتی از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف از این پژوهش مطالعه دمای سطح گنبدهای نمکی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8، جهت تحلیل و بررسی گنبدهای نمکی از لحاظ ساختاری و حرارتی میباشد. نتایج حاصل نشان داد که جریان حرارتی بالاتر در یک جهت جغرافیایی مشترک در هر سه گنبد نمکی وجود دارد. مقایسه نیمرخ توپوگرافی توده های گنبد نمکی و میزان جریان حرارتی نشان دهنده یک ارتباط معکوس بین ارتفاع و میزان حرارت درآنها میباشد. کاهش نیروی بالاران در نتیجه افزایش ارتفاع گنبد نمکی و غلبه نیروی وزن نمک بر نیروی بالاران سبب شکل گیری یک جریان نمکی گرمتر از حاشیه گنبد در جهت شیب توپوگرافی شده است. نتایج نشان دهنده وجود نسبت مستقیم بین جهت شیب توپوگرافی و میزان جریان حرارتی ونسبت معکوس بین عامل ارتفاع و درجه حرارت در هر سه گنبد نمکی مورد مطالعه میباشد. بالاترین درجه حرارت در گنبد های نمکی خوراب، کنارسیاه و جهانی به ترتیب 37، 37 و 38 درجه در نقاط ارتفاعی پایین به دست آمده است که نشان دهنده معکوس بودن رابطه عامل ارتفاع با درجه حرارت می باشد.
    کلیدواژگان: گنبد های نمکی، سنجش از دور، انتقال گرما، LST، گسل کره بس
  • احمد عبیات *، علی اژدری، محمد جودکی، جواد درویشی خاتون آبادی صفحات 49-63
    بخش زیادی از سطح دشت خوزستان (خصوصا در بخش های غربی و جنوبی) از رسوبات کواترنری پوشیده شده است ولی تاکنون هیچ گونه مطالعه و تفکیکی بر روی این رسوبات انجام نگردیده است. در این پژوهش به وسیله تصاویر ماهواره ای، عملیات میدانی و مطالعات آزمایشگاهی، محیط های رسوبی دشت خوزستان، مورد بررسی و تفکیک قرار گرفت. محیط های رسوبی کواترنری شناسایی شده در دشت خوزستان شامل محیط های مخروط افکنه ای، رودخانه ای، پهنه های بادی، دلتاها، سبخاها و تالاب ها شناسایی می باشند. مخروط افکنه های دشت خوزستان از شمال غرب به جنوب شرق، به چهار بخش قابل تقسیم هستند: مخروط افکنه های اندیمشک تا شوشتر، مخروط افکنه های شوشتر تا رامهرمز، مخروط افکنه های امیدیه و مخروط افکنه های تاقدیس رگ سفید. علاوه بر این مخروط افکنه های دیگری به طور پراکنده، در مجاورت تاقدیس های مارون، اهواز و میش داغ دیده می شوند که ویژگی های آن ها مشابه مخروط افکنه های تاقدیس رگ سفید است. محیط های رسوبی شناسایی شده در رودخانه های دشت خوزستان عبارت اند از: کانال (رسوبات کف کانال، پوینت بار و خاک ریز طبیعی)، کروس، دریاچه های شاخ گاوی و دشت سیلابی. ماسه بادی های دشت خوزستان در چهار منطقه دیده می شوند که شامل اهواز، شوش، دشت آزادگان و امیدیه می باشند. دلتاهای شناسایی شده در دشت خوزستان، شامل دلتای کارون، دلتای کرخه و دلتای جراحی می باشند.
    کلیدواژگان: دشت، خوزستان، محیط رسوبی، کواترنری، خلیج فارس
  • محمدحسین صابری*، طه اشرفی، مهدی خالقی صفحات 65-75
    این مطالعه، پتانسیل تولید و بلوغ حرارتی را با استفاده از مدل سازی یک بعدی حوضه ی رسوبی و تحلیل آزمایش های راک-اول انجام شده بر روی 32 نمونه سنگ از سازند های حفاری شده در چاه شماره 1 میدان تابناک مورد بررسی قرار می دهد. بر اساس مقادیر Tmax و ضریب انعکاس ویترینایت بدست آمده، نمونه ها در محدوده ی نابالغ برای زایش هیدروکربن قرار میگیرند و نتایج مدل سازی نیز این فرضیه را تایید کردند. با اختصاص شار حرارتی ثابت mw/m280/34 از زمان حال تا میانه ی کرتاسه و mw/m260 از میانه ی کرتاسه تا اردویسین بهترین تطبیق با داده های تصحیح دمای درون چاهی و ضریب انعکاس ویترینایت به دست آمد. با تخصیص داده های TOC و HI برای سازند سرچاهان، مدل این سازند را به عنوان سنگ منشاء هیدروکربنهای منطقه تشخیص داد و معین کرد که در 5 میلیون سال پیش وارد پنجره ی نفتی شده و اکنون در وضعیت فوق بالغ قرار دارد. از نتایج این مدلسازی میتوان برای تعیین حجم ذخایر هیدروکربنی درجا و تصمیم گیری های راهبردی توسعه میدان استفاده کرد. همچنین تعیین سنگ منشا اصلی راهگشای تحقیقات پیرامون میادین مجاور و همچنین محدوده ی فارس ساحلی خواهد بود.
    کلیدواژگان: سرچاهان، پالئوزوئیک، مدل سازی یک بعدی، تاریخچه ی تدفین، تاریخچه ی حرارتی
  • احد نوری مخوری*، بهنام رحیمی، علی جعفری صفحات 76-82
    در این مطالعه با استفاده از 26 سازوکار کانونی زلزله های گردآوری شده، الگوی توزیع فضایی محورهای فشارش، میانه و کشش، به صورت آماری در اطراف سیستم گسلی قوشاداغ مطالعه گردیده است. جهت گیری متوسط هریک از محورهای فشارش، میانه و کشش به ترتیب 318/08، 082/74 و 221/12 می باشد. توزیع فضایی این محورها به ترتیب توزیع خوشه ای، خطی (کمربندی) و خطی (کمربندی) است. تغییر در جهت گیری محورهای فشارش و کشش بسیار اندک است به طوری که محورهای فشارش و کشش به ترتیب دارای جهت گیری NW-SE و NE-SW هستند. گستره تغییرات ماهیت سازوکارهای کانونی به صورت فشارشی، فشارشی-امتدادلغزی و امتدادلغزی است. تغییرات ماهیت سازوکار کانونی زلزله ها و همچنین تغییرات موقعیت فضایی هریک از محورهای فشارش، میانه و کشش نشانگر مشارکت هردو رژیم فشارشی و امتدادلغزی در این منطقه است که می تواند نشانه رژیم دگرشکلی ترافشارش در این منطقه باشد. این مجموعه داده ها نشان دهنده جهت گیری بیشینه تنش فشارشی افقی (SHmax) در راستای NW-SE برای این منطقه است. این تحقیق نشان می دهد، مطالعه ماهیت سازوکار کانونی زلزله ها و الگوی توزیع فضایی محورهای فشارش، میانه و کشش، در فهم الگوی دگرشکلی یک منطقه با اهمیت است.
    کلیدواژگان: بیشینه تنش فشارشی افقی، زلزله اهر-ورزقان، سازوکار کانونی زلزله، سیستم گسلی قوشاداغ، الگوی توزیع فضایی محورها
  • نصرالله کلانتری *، سعید پهلوانی زاده، بابک سامانی، هادی محمدی صفحات 83-94
    حوضه آبریز سد مخزنی جره عمدتا از سازند انحلال پذیر تبخیری گچساران تشکیل شده است و گسل های معکوس موجود در منطقه نقش به سزایی در فرآیند انحلال، توسعه کارست و لغزش در این سازند ایفا می کنند. هدف از این مطالعه شناسایی مناطق توسعه یافته کارستی، مناطق دارای پتانسیل لغزش و ریزش، فرار آب همچنین شناسایی عوامل موثر بر این پدیده ها می باشد. عوامل ساختاری موثر بر توسعه کارست با برداشت های صحرایی و با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزار Envi استخراج و مورد مطالعه قرار گرفت همچنین بررسی شدت کارستفیکاسیون با استفاده از اشکال کارستی نیز انجام شده است. به منظور بررسی پتانسیل توسعه کارست و لغزش، عوارض ساختاری و مورفولوژیکی شناسایی و لایه های اطلاعاتی عوامل موثر در کارستی شدن، به کمک نرم افزار ArcGIS تهیه و سپس پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست و لغزش صورت گرفت. برمبنای مطالعات انجام شده در منطقه مطالعاتی 2 پهنه کارستی با پتانسیل کارستی متوسط و زیاد، یک افق کارست زیرسطحی و یک گسل امتدادلغز درون مخزن مشاهده شد که منعکس کننده نقش فعالیت های تکتونیکی در ایجاد مناطق کارستی و لغزشی درون مخزن است. نتایج این مطالعات در شناسایی زون های آسیب پذیر و بهره برداری بهینه از مخزن سد جره می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پهنه بندی کارست، گسل، لغزش، سد جره، حوزه آبریز
  • حافظ مرنگی، امیر مرتضی عظیم زاده، قاسم نباتیان قشلاق، حسین کوهستانی، رامین محمدی نیایی صفحات 95-113
    معدن روی و سرب انگوران در مجموعه دگرگونی پروتروزوییک تکاب واقع شده است. شیست های هم ارز سازند کهر در فرودیواره و دولومیت های جان گوتاران در فرادیواره، کانی سازی روی و سرب انگوران را در میان گرفته اند. کانی سازی به دو بخش سولفیدی و کربناتی تقسیم می شود. اسفالریت، گالن و پیریت مهم ترین کانی های بخش سولفیدی هستند. بافت غالب در بخش سولفیدی، برشی، توده ای و دانه پراکنده است. اسمیت-زونیت، همی مورفیت، سروزیت و میمتیت از مهم ترین کانی های بخش کربناتی هستند که بافت های غالب در این بخش شامل برشی، گل کلمی و پرکننده فضاهای خالی می باشد. اسمیت زونیت دارای حداقل سه نوع مختلف با رنگ های متفاوت است. آنالیز های ژئوشیمیایی نشان می دهند که مجموع عناصر کمیاب خاکی (ΣREE) در نمونه ها ناچیز می باشد. بیشترین مقدار این عناصر در شیست های کانه دار تمرکز دارد و HREE) /LREE دارای غنی شدگی است. آنالیزهای شیمیایی انجام شده با استفاده از روش های (ICP-MS+ICP-OES+INAA) بر روی کانی های جدا شده از نمونه های معدنی معدن روی و سرب انگوران، نشانگر غنی شدگی کانی اسفالریت از عناصری نظیر نقره، گالیم، ژرمانیم، ایندیم، کادمیم، کبالت، نیکل، آرسنیک و سلنیم می باشد. کانی اسمیت زونیت از عناصر کادمیم، نیکل، کبالت و آرسنیک غنی شده است. براساس مطالعات ژئوشیمیایی، اسمیت زونیت در کانسنگ کربناتی و اسفالریت در کانسنگ سولفیدی، به عنوان مهم ترین میزبان برای عناصر فرعی محسوب می گردند.
    کلیدواژگان: اسفالریت، اسمیت زونیت، عناصر فرعی و کمیاب، روی و سرب انگوران، زنجان