فهرست مطالب

آموزه های فلسفه اسلامی - سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 18، بهار و تابستان 1395)

نشریه آموزه های فلسفه اسلامی
سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 18، بهار و تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی ارشد ریاحی، مسعود رهبری صفحه 3
    صدرالمتالهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مدرک معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعه وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رویا». در مقاله پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متاله به بحث گذاشته شده است.
    کلیدواژگان: وحی، ملاصدرا، قوای نفس، عقل فعال، عالم مثال، حدس، قوه متخیله، عقل قدسی، نفوس فلکی
  • محمدرضا ارشادی نیا صفحه 33
    مقاله «نقدی بر نظریه کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجله وزین «آموزه های فلسفه اسلامی» (سیدموسوی، 1393: ش15/99 118)، حاوی مدعیاتی نامدلل و نامبین در راستای نقد نظریه صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی می باشد. مهم ترین ای هامی که سبب بروز شبهه مکرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بین واژه «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما درباره برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریه صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکان طبیعت گرا و مادی گرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشته اند! بنا بر این نظر، اگر قابلیت فسادپذیری از بدن سلب شود، باید به عمر جاودانه دنیوی مطمئن بود و هیچ عامل ماورایی باعث انتقال نفوس به جهان اخروی نخواهد شد! در تحکیم این ایرادات، هیچ توجهی به غایتمندی نفوس و آخرت گرایی فطری انسان نشده و رویکرد مادی گرایانه به رویداد مرگ تقویت شده است. این نگاشته قصد دارد برخی خلل های آن مقاله را گوشزد کند.
    کلیدواژگان: حیات و مرگ پژوهی، حکمت مرگ و زندگی، غایت نفوس، فطری بودن مرگ
  • رضا اکبریان، محمد مهدی کمالی، محمدهادی کمالی صفحه 51
    علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات بشری به حقایق و اعتباریات، در صدد اثبات نوعی از ادراکات ثابت و غیر متغیر در گذر زمان بر آمد تا در پرتو آن، مقدمات دفاع از فلسفه، دین و اخلاق را در مقابل حملات مادی گرایان فراهم آورد. بررسی ادراکات اعتباری و شناخت لوازم معرفتی آن ها علاوه بر جلوگیری از بسیاری مغالطات، تاثیرات شگرفی در حوزه مدرکات عقل عملی به ویژه علم اخلاق بر جای خواهد گذاشت. ایشان در نظریه اعتباریات در بحثی نظری به منشا بایدها و نبایدها و سازوکار اعتبارسازی ذهن در مقام عمل پرداخته و نوعی پیوند و ارتباط میان طبیعت و احساسات طبیعی موجودات ذی شعور با ادراکات اعتباری را اثبات می کند. این ارتباط به زعم بعضی نه تنها باعث حفظ اصول اخلاقی از گزند گذر زمان و تغییرات محیطی نمی شود، بلکه گزاره های اخلاقی را دچار نوعی نسبیت و تزلزل می نماید. این مقاله بر آن است تا با تحلیل دقیق فعالیت دستگاه اعتبارسازی ذهن و کیفیت ارتباط آن با نیازها و احساسات طبیعی، چگونگی پیدایش گزاره های اخلاقی از درون اعتبارات بشری را تبیین کند و ثبات یا نسبیت اصول این گزاره ها را بررسی نماید.
    کلیدواژگان: علامه طباطبایی، ادراکات اعتباری، گزاره های اخلاقی، حسن و قبح، نسبیت و جاودانگی اصول اخلاقی
  • سیدعلی حسینی شریف، غلامعلی مقدم صفحه 77
    پرسش از آغاز آفرینش و آفریده اول از نخستین مسائل فکری بشر بوده است، مسئله ای باسابقه که مکاتب بشری و الهی کم و بیش به آن پرداخته و در مواردی شبیه به هم سخن گفته اند. روایات «اول ما خلق» در حوزه معارف اسلامی، مجموعه ای به ظاهر ناهمگون با تعابیر مختلف در این باره ارائه کرده است و دستگاه های معارفی فلسفی، عرفانی و کلامی هر کدام سعی کرده اند که این روایات را تبیین، تفسیر و توجیه نمایند. در این مقاله با تحلیل و مقایسه دو مواجهه حکمی عرفانی و اخباری با این روایات، ضمن نقد دیدگاه اخباری، نشان داده ایم که دیدگاه فلسفی و عرفانی، تفسیر نظام مند و منطقی تری در این باره ارائه کرده است.
    کلیدواژگان: مخلوق اول، صادر اول، روایات اول ما خلق، عقل
  • فاطمه سلیمانی دره باغی صفحه 103
    انسان با پیمودن راه کمال می تواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سوره بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفه الهی بیان می کند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام می کند که با آفرینش انسان خلیفه ای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفه الهی می فرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطه ای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفه الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه داده اند. ملاصدرا در تفسیر این آیه معنای تعلیم اسماء به آدم را مظهریت انسان برای اسماء و صفات الهی و جامع حقایق عالم بودن انسان می داند و نشان می دهد که چگونه جهان شمول بودن انسان می تواند او را لایق جانشینی خداوند در زمین و رسیدن به مقام ولایت تکوینی کند.
    کلیدواژگان: خلیفه الهی، اسمای الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی، سیاست، ملاصدرا
  • اکبر فایدئی، کریم علی محمدی صفحه 121
    ابوحامد محمد غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی در این دو علم پدید آورد. شناخت آرای منطقی غزالی، در فهم آرای منطق دانان پس از وی به ویژه فخر رازی، اهمیت به سزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعان آن زمان انکارنشدنی است. مرکب انگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، ابداع نسبت های چهارگانه منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال های اصولی و اسلامی و استخراج قیاس های منطقی از قرآن کریم، از ابتکارات و آرای منطقی غزالی است که ما در این نوشتار به ذکر و بررسی آن ها می پردازیم.
    کلیدواژگان: قیاس های قرآنی، تصور و تصدیق، تعریف حقیقی، نسب اربع، غزالی
  • سید محمد موسوی صفحه 151
    ابن سینا براهین متعددی در اثبات مجرد بودن نفس ناطقه اقامه می کند و در طی آن ها اثبات می نماید که قوه عقلی جسم یا جسمانی نیست. فخر رازی همه این براهین را نقد و بررسی می کند. برخی از انتقادات او به نظر صحیح نمی آید و ناشی از عدم تامل کافی در مبانی ابن سیناست؛ زیرا او در طرح این اشکالات، حکم علم حضوری را با حصولی، اعتبار لابشرطی ماهیت را با بشرط لایی آن، و جهات فاعلی نفس ناطقه را با جهات قابلی آن خلط می کند و دچار مغالطه میان احکام آن ها می گردد. با وجود این، برخی دیگر از این اشکالات مانند نقض به قوه خیال و مادی نبودن آن وارد است و مبانی ابن سینا فاقد توانایی پاسخ گویی به آن هاست؛ زیرا که برخی از براهین او تجرد قوه خیال را نیز اثبات می کنند، ولی شیخ الرئیس آن را مادی می داند.
    کلیدواژگان: ابن سینا، فخر رازی، نفس ناطقه، مجرد
  • ترجمه چکیده ها
  • ترجمه عربی (موجز المقالات)
    محمد سلامی صفحه 169