فهرست مطالب

نشریه آموزه های فلسفه اسلامی
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 22، بهار و تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/05/09
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید عابدین بزرگی صفحات 3-22
    انسان افعال مختلفی مانند تغذیه، تنمیه، تولید مثل، ادراک و تعقل دارد. برخی معتقدند که هر انسان، نفوس مختلفی داشته، این افعال را انجام می دهند. برخی دیگر بر این باورند که هر انسان، یک نفس دارد که به تنهایی همه این کارها را انجام می دهد. ابن سینا معتقد است که هر انسان، یک نفس مجردی دارد که قوایی را ایجاد کرده، به واسطه آن ها کارهای خود را انجام می دهد. پژوهش حاضر که با محوریت کتاب های ابن سینا صورت گرفته و بیانگر رابطه نفس انسان با قوایش می باشد، به این نتیجه رهنمون گردیده است که از منظر ابن سینا، نفس، علت، مسخر و جامع قواست و قوا، معلول، مسخر و خادم نفس هستند. او با اینکه قوا را مفهوما و مصداقا غیر از نفس می داند، همه افعال آن ها را به نفس نسبت می دهد. این اسناد اگر مجازی باشد، اشکالی ندارد، اما اگر حقیقی باشد، دیدگاه وی نادرست بوده و او در اثبات توحید افعالی نفس موفق نبوده است.
    کلیدواژگان: نفس، قوا، رابطه نفس و قوا، رابط و جامع بودن نفس، ابن سینا
  • محمدحسین زاده صفحات 23-37
    یکی از چالش های جدید اختیار که بر پایه برخی یافته های علوم تجربی مطرح شده، چالشی است که وگنر درباره شهود همگانی ما از اختیار مطرح کرده است. او متاثر از برخی یافته های علوم عصب شناسی و روان شناسی به این نتیجه رسید که شهود اراده آگاهانه، یک شهود تفسیرگرایانه و غیر مستقیم از نیروی علی اراده است و به همین دلیل ارزش معرفتی ندارد. از نظر او، تجربه اراده آگاهانه یک فریب است که ذهن ما آن را طی یک فرایند روان شناختی تولید می کند. این مقاله پس از بیان دیدگاه وگنر درباره توهم اراده آگاهانه، با استفاده از مبانی ملاصدرا آن را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که شواهدی که وگنر برای رسیدن به مقصود خود بیان کرده، تام نیستند و مطلوب او را اثبات نمی کنند. در حکمت متعالیه، علم انسان به اراده آگاهانه یک شهود مستقیم و بی واسطه است، و دیدگاه وگنر درباره تفسیرگرایانه بودن این شهود، صرفا یک ادعاست که شواهد معتبری ندارد، از این رو نمی تواند با علم حضوری انسان به اراده آگاهانه مقابله کند.
    کلیدواژگان: اراده آگاهانه، اراده تجربی، اراده پدیداری، علیت، علم حضوری، وگنر، ملاصدرا
  • سید مرتضی حسینی شاهرودی، فرزانه رنجبرزاده صفحات 39-64
    مسئله شناخت خداوند از بنیادی ترین مسائلی است که اذهان و افکار متفکران را در طول تاریخ اندیشه، نسبت به خود مشغول کرده و آنان را واداشته است تا موضعی در برابر این مسئله اتخاذ نمایند. برخی موضع انکاری را اختیار نموده و قائل شده اند که شناخت ذات خدا امری ممتنع و محال می نماید. در مقابل، برخی دیگر قائل به امکان معرفت به حق تعالی از رهگذر شناخت صفات شده اند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند تا دلایل و براهین هر یک از این دو دیدگاه و نقدهایی را که بر یکدیگر وارد ساخته اند، تبیین نموده و با محوریت بیان ملاصدرا، درصدد داوری و ارزیابی گفتمان آن ها برآیند.
    کلیدواژگان: ذات خدا، صفات خدا، شناخت، ملاصدرا، امتناع، امکان
  • سید صدر الدین طاهری موسوی، مهدی صفایی اصل صفحات 65-86
    رابطه تکوینی بین جزای اخروی و عمل انسان که از آن به «تجسم اعمال» تعبیر می شود، یکی از مهم ترین مباحث معاد است. تصریح به این رابطه پیش از صدراییان و در لسان عرفا به ویژه ابن عربی شکل گرفت. محی الدین با طرح نظریات بدیع خود در مورد خیال، تقسیمات و احکام آن، کمک شایانی برای فهم تجسم اعمال و اثبات آن در عوالم اخروی نمود. از نظر او، خیال ظرفی برای تلطیف محسوسات یا تجسم معانی است و راه ادراک این معانی تجسم یافته در عالم مثال نیز قوه خیالی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است. وی ارتباط بین قوه خیال و عالم مثال را از راه خواب و مکاشفه امکان پذیر می داند؛ به طوری که انسان در خواب و مکاشفه از حواس ظاهری به حواس باطنی منتقل شده و معارف علوی را مشاهده می کند. علاوه بر دو راه ذکرشده، محی الدین به خلق اشیا در خارج توسط «همت» نیز اشاره می کند؛ به طوری که ایجاد اشیای عینی در این دنیا، اختصاص به اوتاد داشته و در آخرت، وصف تمام انسان ها بوده و سبب خلق صور نیکو یا زشت توسط نفس خواهد شد. تجرد برزخی قوه خیال نیز یکی از مقدمات اثبات تجسم اعمال است که از برخی عبارات محی الدین قابل دستیابی می باشد.
    کلیدواژگان: خیال، تجسم اعمال، خواب، مکاشفه، همت
  • رامین گلمکانی صفحات 87-107
    مقایسه روش تفسیر متن مقدس در دو مکتب مختلف، از آن جهت اهمیت دارد که هر یک به نوبه خود اثر شگرفی بر اندیشمندان زمان خود و پس از آن گذاشته است. با توجه به گسترش مباحث معرفت شناسی و تطبیقی میان اندیشمندان غربی و مسلمان، ضرورت بررسی روش و غایتمندی تفسیر متن مقدس را به صورت جزئی از دو دیدگاه غربی و اسلامی برگزیدیم، که در عین حال مقدمه ای باشد بر پاسخ به برخی شبهات اعتقادی و معرفتی از جمله نسبی بودن معرفت دینی و تفسیر به رای. مراد از روش تفسیر متن مقدس، شیوه استفاده از ابزار و راه های مختلف برای تبیین معنای متن مقدس است و مراد از غایت تفسیر آن، هدفی است که مخاطب در کنکاش علمی برای تبیین معنای آن دنبال می کند. بنابراین در نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این سوٴال اصلی هستیم که بین طرفداران هرمنوتیک عام (که یکی از شاخه های هرمنوتیک محسوب می شود) و حکمت متعالیه در روش و غایت تفسیر متن مقدس، چه شباهت ها و فرق هایی است؟
    کلیدواژگان: غایت تفسیر، روش تفسیر، هرمنوتیک عام، هرمنوتیک خاص، هرمنوتیک فلسفی، حکمت متعالیه، معناشناسی، فهم متن
  • غلامعلی مقدم، ابوالحسن ارجمند صفحات 109-126
    رابطه ذهن و خارج از مهم ترین مسائل فلسفه است، انحای وجود در خارج، منشا تحقق حکایات و تصورات ذهنی است. در اندیشه ملاصدرا موجود فی نفسه محکی وجود محمولی است و موجودات رابط از استقلال تصوری و مفهومی بی بهره اند. اسپینوزا نیز تصور استقلالی از صفات و حالات را بدون لحاظ جوهر ممکن نمی داند. به نظر او، حالات استقلال مفهومی نداشته و حتی در مقام تحقق معرفت تصوری خویش نیز در پرتو جوهر لحاظ می شوند. در این مقاله با روشی تحلیلی، دیدگاه این دو فیلسوف را در این مسئله مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، ضمن تبیین همگرایی و تشابه دیدگاه آن ها، اختلاف نوعی را به مثابه موضوعی مشترک در فلسفه تطبیقی معرفی نموده و نشان داده ایم که صدرا و اسپینوزا چگونه از رهگذر این تلقی به لوازم دیگر این نگرش رهنمون گردیده اند.
    کلیدواژگان: ملاصدرا، اسپینوزا، وحدت وجود، جوهر، وجود رابط، اختلاف نوعی
  • محمد مهدی منتصری، احد فرامرزقراملکی صفحات 127-148
    بداء یکی از مهم ترین آموزه های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوه وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان شناسی فلسفی نخستین بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتالهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می شود که تبین های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی که یکی از ارکان مهم جهان بینی بسیاری از فلاسفه مسلمان است تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریه هیئت بطلمیوسی موجب می شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفه اسلامی رایج می باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادی تبیین های این سه فیلسوف به عنوان سه نمونه برجسته از فلاسفه مسلمان تبیین صحیح بداء در فلسفه اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
    کلیدواژگان: بداء، هیولی، میرداماد، صدرالمتالهین، حکیم سبزواری