فهرست مطالب

نشریه مطالعات بیداری اسلامی
پیاپی 8 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/16
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علیرضا صدرا * صفحه 9
    تحولات مسلم جاری منطقه خاورمیانه بزرگ اسلامی(آسیای غربی و شمال افریقا)یک اتفاق تصادفی یا حادثه جدید، ظاهری و احساسی نبوده و نیست. بدانسان که برخی با تفاسیر نارسا یا نادرست و با تحلیل ها و تعابیری همچون نارضایتی اقتصادی و یا بهار عربی سعی در القای آن داشته و دارند. بلکه جریان ریشه دار؛ زایا، پویا و پایای بالنده تجدید تفکر و تمدن اسلامی است. با پیشینه مدنی(تجدید حیات امت اسلامی) و پشتوانه دینی(مکتب جهانی و جاویدان اسلام)، سیر متکامل(چندین قرنه جدید) و ساختاری کمابیش جامع(انقلابی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی)می باشد. که در پی استقلال از سلطه و نفوذ استکباری بیگانه و آزادی از ملکوکیت های سلطنتی مطلقه استبدادی ارتجاعی و غالبا یا نوعا وابسته و جایگزینی نظام سیاسی مردم سالاری دینی و اسلامی است. ولو در کشورها، نظامات و جوامع مسلمان متمایز و حتی با مذاهب متفاوت، از حیث شیوه، شتاب و نیز شکل متفاوتند. انقلاب اسلامی ایران، که خود موج سوم بیداری و خیزش انقلابی اسلامی پس از نهضت ضد استبدادی آزادای خواهی مشروطیت و نهضت ضد استعماری استقلال طلبی در جهان اسلام و در ایران تحت عنوان نهضت ملی نفت، به نوبه خود آغاز گر و الهام بخش پس موج های بیداری و خیزش انقلابی اسلامی در منطقه و فراتر از آن گردیده است. پس موج نخست انقلابی؛ مقاومت اسلامی و پس موج دوم آن بیداری جاریست. در این مقال که در پژوهشی تحت عنوان چشم انداز اندیشه سیاسی جهان اسلامی در دانشگاه تهران انجام پذیرفته است، به امواج سه گانه برد و گستره کوتاه، میان و بلند مدنی، دینی و انقلابی ملی، منطقه ای و جهانی جریان بیداری و خیزش انقلابی اسلامی بمثابه زیرساخت راهبردی و راهبرد زیرساختی نوخیزی و اعم موارد پیش گفته نگاهی گذرا انداخته و اهم موارد مربوطه را به اجمال از نظر می گذرانیم. که با امواج بلند سه گانه مدنی(گذار به مدنیت با تاسیس دولت و حکمت جاویدان شرقی-ایرانی)، مادی(و فناوری ابزاری مدرن غربی) و معنوی(اسلامی ایران و جهان اسلام) تا مرز مهدوی(جهانی شدن اسلام) به هم پیوسته و آمیخته شده است.
    کلیدواژگان: بیداری، خیزش، انقلاب و انقلابی، اسلام و اسلامی، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
  • اسماعیل آجرلو*، علی بهادری جهرمی صفحه 29
    میراث زمامداری در جهان اسلام مبتنی بر کلان نظریه امت شکل گرفته و افق حاکمیت را در جوامع اسلامی مشخص نموده است. از سویی در دوران معاصر و با سیطره اقتضائات دولت مدرن، کشورهای اسلامی همگی بر اساس ساختار دولت-ملت بوجود آمده و استقلال یافته اند. با توجه به عدم امکان چشم پوشی از این دو مفهوم و الزامات آنها، آینده حقوقی-سیاسی جهان اسلام را نحوه گذار از الگوی دولت ملی به ساختارهای نوین امت اسلامی تشکیل می دهد که مساله محوری این مقاله نیز همین موضوع می باشد. این فرایند باید با اندیشه ورزی مداوم و نظریه پردازی در باب محتوا و ساختار امت اسلامی در دوران معاصر همراه باشد. به گونه ای که نه از اصالت ایده امت اسلامی غافل ماند و نه اقتضائات دوران معاصر را به یکباره نادیده گرفت. از این رو آشنایی با دو مفهوم دولت-کشور اسلامی و نظریه امت اسلامی همراه با تحلیل نظریه «امت-امامت» قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه ای از تلاش در این مسیر، بخش های اصلی این مقاله را تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: اسلام، حاکمیت، دولت، کشور اسلامی، امت، ملت، قانون اساسی
  • عبدالله حسینی، انصار سلیمی نژاد* صفحه 57
    مقاومت و پایداری همواره با ظلم ستیزی عجین شده است و آن را تداعی می کند. از این رو ادبیات پایداری اختصاص به سرزمین خاصی ندارد. عشق به سرزمین مادری، آزادی خواهی و پایداری در برابر ظلم، ایجاد امید، و مبارزه با بی هویتی و غفلت مردم، از مهمترین جلوه های ادبیات پایداری در شعر است. معروف الرصافی و محمدحسین شهریار، شاعران عراقی و ایرانی بوده اند که در برابر ظلم و ستم ایستادگی نموده، مردم را به مبارزه علیه آنها دعوت کرده اند. این پژوهش به تحلیل موضوعی جلوه های ظلم ستیزی و مبارزه در برابر ظلم وستم و استعمار در اشعارمعروف الرصافی و شهریار، بر اساس مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، می پردازد. با بررسی اشعار شاعر به این نتیجه می رسیم که شاعران، با سرودن اشعاری در راستای آزادی مردم وبیداری و اگاهی آنان در برابر ظلم وستم،نماینده مردمی مظلوم وستمدیدهاند، که از ظلم و جور حاکمان زمان خود به جوش آمده و تصمیم به انقلاب وعدالتخواهی گرفته اند و این خواسته خود را در قالب اشعار مربوط به آگاهی، بیداری و مقاومت مردمی و اسلامی در برابر ظلم و ستم بیان می کنند. و شعر را سلاحی در برابر استعمار و ظالمان قرار می دهند.
    کلیدواژگان: ادبیات مقاومت، ظلم ستیزی، بیداری ملت، معروف الرصافی، محمدحسین شهریار
  • دکتراحمدجالینوسی*، هنگامه البرزی صفحه 83
    تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی به دنبال خیزش های مردمی از سال 2011 حکایت از عمق احساس نیازبه تغییرات عمده درساختارسیاسی،اجتماعی و اقتصادی این کشورها دارد.در میان کشورهای منطقه،قطر به عنوان مدعی بازیگری درسطح منطقه خلیج فارس در تلاش است تا موقعیت خود را از طریق مدیریت و دخالت در بحران های پیش آمده در کشورهای عربی افزایش دهد.در این راستا کشور قطر با تکیه بر منابع طبیعی و بهره گیری از قدرت نرم و ایجاد تعادل و تعامل با کشورهایی همسایه و منطقه سعی در افزایش قدرت منطقه ای و برجسته کردن نقش خود در میان کشورهای منطقه را داشته است.براساس رهیافت رئالیسم کلاسیک، دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که آیا قطر توانایی ایفاگری نقشی موثر در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس، با توجه به تحولات اخیر را دارد؟فرضیه پژوهش حاضر این است که: کشور قطر توانسته در سال های اخیر ایفاگر نقشی موثر در منطقه باشد، دور از ذهن نیست اما بایستی توجه داشت این بازیگری برای کشور کوچکی چون قطر در بلندمدت پایدار و بادوام نخواهد بود.محدودیت هایی نظیر کوچکی مساحت و جمعیت کم،در کنار همسایگی با کشورهای قدرتمندی چون ایران و عربستان،عدم تعریف اصول پایدار در سیاست خارجی و نداشتن پیشینه تاریخی و فرهنگی مستقل از جمله مشکلات این کشور مدعی می باشدکه مانع از پیشرفت مداوم آن در تاثیرگذاری بر معادلات امنیتی خلیج فارس می شود. روش جمع آوری داده ها جهت اثبات و تایید فرضیه، روش کتابخانه ای و شیوه ی انجام آن توصیفی_تحلیلی است.
    کلیدواژگان: قطر، شبکه الجزیره، رئالیسم کلاسیک، قدرت نرم
  • نقش آفرینی قطر در منطقه خلیج فارس با توجه به مناقشات اخیر خاورمیانه
    احمد جالینوسی، یگانه سادات طباطبایی *، هنگامه البرزی صفحات 92-126
    تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی به دنبال خیزش های مردمی از سال 2011 حکایت از عمق احساس نیازبه تغییرات عمده درساختارسیاسی،اجتماعی و اقتصادی این کشورها دارد.در میان کشورهای منطقه،قطر به عنوان مدعی بازیگری درسطح منطقه خلیج فارس در تلاش است تا موقعیت خود را از طریق مدیریت و دخالت در بحران های پیش آمده در کشورهای عربی افزایش دهد.در این راستا کشور قطر با تکیه بر منابع طبیعی و بهره گیری از قدرت نرم و ایجاد تعادل و تعامل با کشورهایی همسایه و منطقه سعی در افزایش قدرت منطقه ای و برجسته کردن نقش خود در میان کشورهای منطقه را داشته است.براساس رهیافت رئالیسم کلاسیک، دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که آیا قطر توانایی ایفاگری نقشی موثر در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس، با توجه به تحولات اخیر را دارد؟فرضیه پژوهش حاضر این است که: کشور قطر توانسته در سال های اخیر ایفاگر نقشی موثر در منطقه باشد، دور از ذهن نیست اما بایستی توجه داشت این بازیگری برای کشور کوچکی چون قطر در بلندمدت پایدار و بادوام نخواهد بود.محدودیت هایی نظیر کوچکی مساحت و جمعیت کم،در کنار همسایگی با کشورهای قدرتمندی چون ایران و عربستان،عدم تعریف اصول پایدار در سیاست خارجی و نداشتن پیشینه تاریخی و فرهنگی مستقل از جمله مشکلات این کشور مدعی می باشدکه مانع از پیشرفت مداوم آن در تاثیرگذاری بر معادلات امنیتی خلیج فارس می شود. روش جمع آوری داده ها جهت اثبات و تایید فرضیه، روش کتابخانه ای و شیوه ی انجام آن توصیفی_تحلیلی است.
    کلیدواژگان: قطر، شبکه الجزیره، رئالیسم کلاسیک، قدرت نرم
  • وحید ذوالفقاری* صفحه 123
    جنبش های سیاسی اخیر در خاورمیانه با بی ثبات سازی نظم اقتدارگرا و تغییر ادبیات سنتی و تولید گفتمان نوین، نه تنها انفعال سیاسی هژمون در زیرسیستم خاورمیانه را تغییر داده است، بلکه عصر نوینی از سیاست منازعه گرایانه را تولید نمود. در این پیوند، تفسیر ایدئولوژیک از کنش های جمعی خاورمیانه، به عنوان رویکرد تقلیل گرا و جانبدار، پاسخگوی ماهیت کنش های جمعی منطقه نمی باشد. از منظر ایجابی، جنبش های خاورمیانه ای درصدد دستیابی به فردیت شهروندی می باشد و از منظر سلبی، نه تنها بر شعار های ارزشی و ایدئولوژیک تمرکز نداشتند، بلکه از کنش های نمادین علیه اسرائیل، آمریکا و منازعات خاورمیانه احتراز نمودند. بنابراین، پرسش از ماهیت جنبش های اخیر خاورمیانه به عنوان اهتمام اصلی نگاشته حاضر می باشد. فرضیه پژوهش جاری با تاکید بر رهیافت نئواسلامی، بر این مسئله تاکید دارد که دموکراسی خواهی، حقوق بشر، رفتار برابر دولت از یک سو و تدریج گرایی اسلامی، مدرن سازی اسلام، اعتدال و پیوند پراگماتیک با غرب از سوی دیگر به عنوان مطالبه جنبش های اخیر می باشد. در این راستا، مطالبه دموکراسی در جوامع عربی پیامد صدور دموکراسی غربی نمی باشد، بلکه برآیند تغییرات اجتماعی- فرهنگی به مثابه بخشی از فرآیند جهانی شدن می باشد. در نتیجه جنبش های اخیر خاورمیانه نشان دادند که نه تنها دموکراسی متضمن سکولاریسم نمی باشد، بلکه دموکرات ها لزوما لیبرال نمی باشند.
    کلیدواژگان: جنبش اجتماعی، سکولاریسم، اسلام گرایی، دموکراتیزاسیون، خاورمیانه
  • مهدی نادری* صفحه 145
    این نوشتار با کاربست روش گفتمان، درصدد پاسخ به این سوال بوده است: «مبانی و مستندات سیاست استکبارستیزی در دیدگاه امام خمینی ره چیست؟». از یک سو، یافته های پژوهش بر این نکته حکایت دارد که در گفتمان اسلام ناب محمدی (ص)، انگاره استکبارستیزی از جمله نشانه هایی است که پیرامون دال مرکزی «حاکمیت الله »، مفصل بندی شده است. و از این طریق می کوشد با تعریف غیریت گفتمان اسلام آمریکایی به ارائه هژمون یعنی پیروزی مستضعفان عالم بر مستکبران جهانخوار در صورت تداوم مقاومت بپردازد.
    و از سوی دیگر، سیاست استکبارستیزی در دیدگاه امام خمینی ره مبنایی قرآنی دارد. امام خمینی ره، مبارزات حضرت موسی (ع) با فرعون، حضرت ابراهیم (ع) با نمرود و حضرت محمد(ص) با قدرتمندان حجاز را از سنخ مبارزه با استکبار و اشرافیت می دانند. به باور امام ره سلطه مستکبران بر مستضعفان ریشه در خوی خودبرتر بینی مستکبران، خودباختگی مستضعفان و زمامداران مستبد و وابسته دارد. از اینرو، امام ره «سیاست» استکبار ستیزی را به عنوان امر مسلم دینی به شمار می آورند که می بایست با «راهبرد حمایت گرایانه» از مستضعفان عالم، «غایت رهایی بشر» را از سلطه رقم زند.
    کلیدواژگان: امام خمینی ره، اسلام ناب محمدی (ص)، استکبارستیزی
|