فهرست مطالب

نشریه مطالعات زبان و ادبیات غنایی
پیاپی 24 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدصالح امیری، سید احمد حسینی کازرونی، سید جعفر حمیدی صفحات 9-24
    فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه ها و تجربه های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جمله ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایه های عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عراقی عارفی نواندیش می باشد که از این رهگذر توانسته است افکار تازه خود را در ساختی هنرمندانه و متفاوت از زبان رسمی صوفیان به مخاطبان خویش عرضه نماید. در این پژوهش، با طرح این پرسش که عناصر بلاغی، جدای از ارزش های هنری و ادبی چه نقش های دیگری به خود می توانند بگیرند، تلاش می شود تا جایگاه و کارکرد آرایه هایی چون؛ تناقض و طنز، کنایه، اغراق و استعاره در زبان عرفانی عراقی تعیین گردد. می توان گفت کاربست ویژه این صناعات و آرایه ها در کلام عراقی، سبب شده است تا با شکل گیری رویکردی هنری به اندیشه های باطنی، این افکار و اندیشه ها به گونه ای مطلوبتر ترسیم گردند.
    کلیدواژگان: عراقی، عرفان، عناصر بلاغی
  • محمدرضا حصارکی، سیده شبنم لاجوردی زاده صفحات 25-36
    توجه به مضامین حکیمانه و نه چندان دشوار سعدی، سبب شده است تا عنصر ادبی وصف و تصویر ادبی در حاشیه قرار گیرد و قوت زبان سعدی در ترکیب جمله ها و عبارت ها مغفول بماند.
    اگر چه سعدی در زمانه ای می زیست که تصنع زبانی رواج داشت اما وی هوشمندانه شیوه ایی را برگزید که آراسته به زیور فصاحت و بلاغت و پیراسته از کاستی های لفظی و معنوی بود.
    ابیات سرشار از توصیف و تصویر وی که اغلب با تخیل و موسیقی و توازن آوایی و معنایی آمیخته است، خواننده را وا می دارد تا به زوایا و خفایای تجربه های سعدی وارد شود و به توانایی وی در توصیف و تصویر اذعان نماید.
    پژوهش حاضر، در مرحله نخست به بررسی توصیف و انواع آن می پردازد سپس ابزارهایی (بلاغی و دستوری) را که سعدی در توصیف از آن ها بهره جسته است، در بیست غزل سعدی مورد مداقه قرار می دهد.
    کلیدواژگان: سعدی، غزل، توصیف، ابزارهای بلاغی و دستوری
  • سیدجواد مرتضایی، اکبر حیدریان صفحه 37
    نوشتن شرح بر دیوان های شعری کار دشواری است و نیاز به صرف وقت و دقت بسیار دارد. شارح باید با دنیای فکری و ذهنی شاعر آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند شرحی دقیق و مستوفی بنویسد؛ به عبارت دیگر، شارح باید ارتباط بین محتوای کلام شاعر و بعد فنی و شیوه بیان او را بداند تا شرحی منقح به دست دهد. خاقانی از همان دست شاعرانی است که علاوه بر اندیشیدن به محتوای کلام به جنبه فنی و شیوه گفتن خود تاکید می ورزد. لذا، برای درک شعر او باید به تکنیک-ها و ظرایف سخن وی توجه کرد؛ در همین راستا بخش عمده ای از تحقیقات در مورد دیوان خاقانی از همان نخستین تحقیقات، به شرح ابیات و معنی لغات اختصاص دارد. یکی از کتاب هایی که در سال های اخیر در عرصه خاقانی پژوهی منتشر شده؛ کتاب خاقانی شروانی نکته ها از گفته ها نوشته استاد محترم دکتر برات زنجانی است.
    در جستار حاضر، برآنیم تا با وجود مزایای کتاب، اشکالاتی را که در شرح پاره ای از ابیات کتاب رخ داده است بیان کنیم. در بخش ابتدایی نقد کتاب حاضر به نقد و بررسی شکل ظاهری کتاب پرداخته ایم و در بخش دوم مقاله، که بخش مهم جستار را دربر می گیرد، بر اشکالات محتوایی کتاب متمرکز شده ایم و لغزش هایی که در شرح ابیات رخ داده است را واکاوی کرده ایم و در نهایت به برخی ابیات که نیازمند تتمیم و تکمیل بود در حد ضرورت اشاره کرده ایم.
    کلیدواژگان: خاقانی، برات زنجانی، نقد و بررسی، شرح قصاید خاقانی
  • آسیه ذبیح نیا عمران صفحات 51-62
    داستان منظوم غنایی زن پارسا که دراولین مقاله الهی نامه عطار آمده دارای ساختار نوول است، این داستان حول محورزنی زیباست که عاشقان بسیاری دارد و همه درپی تصاحب وی هستند، اما وی به عشق آن ها وقعی نمی نهد. زن پارسا شباهت های فراوانی با شخصیت شیرین در منظومه خسرو و شیرین نظامی دارد. مقاله حاضر به مقایسه این دو اثرو بیان شباهت های آن ها پرداخته است. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر، پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است. جانمایه این شاهکارعطار و نظامی، در پرورش شخصیت زن پارساست که نسبت به همتایانش در سایر معاشیق ازپختگی وکمال بیشتری برخوردارند، عطار و نظامی، این دو زن را به گونه ای پرورده اند که تجسم بانویی آزاده هستند که هم عاشقند و هم معشوق. درپی عشق خطر می کنند، برهمه آرزوهای دنیوی برمی آشوبند، در راه عشق حقیقی پای در رکاب می نهند، دشواری عشق را با شکیبایی به جان خریدار می گردند، زیرا که عاشقان دنیوی را پخته نمی یابند. مقاله تلاش دارد تا در ساختار روایی این داستان، تصاویر و نشانه های عشق عرفانی را ازخلال بررسی شخصیت ورفتار زن پارسا و همسانی آن با شخصیت شیرین نظامی، بر اساس معیارهای مندرج در متون غنایی و عرفانی باز جوید.
    کلیدواژگان: زن پارسا، الهی نامه، معشوق، شیرین، عشق
  • زهرا قاسمی، محبوبه خراسانی، سید مهدی زرقانی صفحات 63-78
    امروزه زبان شناسان علوم شناختی به استعاره، تنها به عنوان یک عنصر زینتی و جمال شناختی کلام نگاه نمی کنند، بلکه از این دیدگاه، استعاره شیوه ای از مفهوم سازی ذهنی است که در زبان نمود پیدا می کند و تجربه های حسی، جسمی، حوادث زندگی و میزان دانش زبانی کاربران از طریق تشبیه، قیاس و استعاره سازی با مفاهیم طبیعت، حیوانات، اجسام و... ساختارهای زبانی جدیدی را می آفریند. این نوع آفرینش های استعاری، نزد کاربران مختلف، متفاوت است و با توجه به مدل های ذهنی و سابقه زیستی، فرهنگی و میزان شناخت آن ها از ترفندهای زبانی و همچنین نوع تفکر و ایدئولوژی، مدل های استعاری متفاوتی را خلق می کند که به نظر می رسد با مطالعه و بررسی این طرح واره های استعاری، می توان به زوایای مختلفی از فکر و اندیشه نویسنده آن نسبت به یک مفهوم پی برد. باتوجه به این که حوزه معنایی و مضمونی شعرهای سیمین بهبهانی بسیار متنوع و شامل مضامین اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غنایی است و همچنین با وجود تنوع بی شمار طرح واره های استعاری در شعر ایشان و آفرینش های خلاقانه بعضی مدل های استعاری، در این مقاله کوشیده ایم تا با استفاده از مدل استعاره های مفهومی، دیدگاه و جهان بینی سیمین بهبهانی را در ارتباط با زن و مرد و جایگاه احساسی، غنایی، فرهنگی و اجتماعی آن ها در ارتباط با هم، دریابیم. هدف نویسنده از مطالعه و بررسی این طرح واره ها، شناخت و فهم نوع تعامل و تقابل مفهوم «زن» و «مرد» در شعرهای ایشان و دریافتن لایه های پنهان ذهنی و اندیشگانی شاعر است.
    کلیدواژگان: استعاره مفهومی، سیمین بهبهانی، زن، مرد، تعامل، تقابل
  • رضوان وطن خواه، سید عباس شفتی صفحات 79-89
    ادبیات فارسی کلاسیک را اگر به تمامی ، ادبیات تغزل و عشق نتوان نامید، اما بی شک بخش عمده ای از آن را باید در قلمرو عشق و غزل دانست؛ یگانه فرمانروای این خطه نیز کسی نیست، جز «معشوق» که هردم به شکلی و جامه ای در می آید و جلوه گری می کند؛ گاهی آسمانی می شود و گاهی زمینی. گاه نیز معشوق، زمینی- آسمانی است. هدف این پژوهش بررسی این تحول، تنوع و دگرگونی در دوره های مختلف شعر کلاسیک فارسی است؛ به این منظور دیدگاه روانشناسی آلپورت، ملاک و ابزار پژوهش قرار گرفته است. آلپورت رفتار انسان ها را از منظر انگیزه مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش نیز سیر تحول و تکوین «معشوق» در ادبیات فارسی از همین دیدگاه بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیر تکاملی معشوق در ادبیات فارسی با دیدگاه آلپورت قابل تبیین و بررسی می باشد.
    کلیدواژگان: نقد روانشناختی، ادبیات غنایی کلاسیک، معشوق، آلپورت، انگیزه، کنش خود مختار