فهرست مطالب

مطالعات زبان و ادبیات غنایی - پیاپی 28 (پاییز 1397)

نشریه مطالعات زبان و ادبیات غنایی
پیاپی 28 (پاییز 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/09/18
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مهناز بازگیر * صفحات 9-26
    سنایی شاعر بزرگ ادبیات فارسی است وجایگاه ممتازی در میان گویندگان این مرزو بوم داردکه به واسطه عرفان وحکمت شهره است. عرفان وحکمت درشعر وی از بسامد بالایی برخوردار است ویکی ازمضمون های اصلی شعر اوست که نشان از سیر وسلوک وآگاهی گسترده وی از فرهنگ ایران دارد. سنایی این حکمت و عرفان را گاه با رمز می آمیزد وبه موجوداتی چون دیو وپری اشاره می کند که یکی دیگر از ویژگی های شعر اوست ،وی با بهره برداری از عناصر اسطوره ای و رمزی دریافته های شهودی را بیان می کند و از آنها به عنوان ابزار انتقال معانی بهره می گیرد. از میان آن عناصر به انواع دیوها و پریان اشاره می شود، تطور ایماژهای آنها مورد بررسی قرار می گیرد الفاظ و تصاویر بیان شده که برای رسیدن به دنیای خاص سنایی است با مختصه های اساطیری و رمزی تطبیق داد می شود و با بیان شباهتها، حکمتها و ظرایف و نکته های عرفانی رمزی وارسی می گردد. شواهد شعری به رشته تحریر درمی آید وضمن تحلیل ومقایسه به متون کهن نیز اشاره می شود
    کلیدواژگان: پری، شیطان، سنایی، رمز
  • سمانه جعفری * صفحات 27-38
    نفوذ جریان پست مدرنیسم به عرصه شعر کلاسیک و به طور خاص غزل، در فرم و محتوای آن تحولی قابل اعتنا ایجاد کرده است. این تغییرات از منظر گسست شعر کلاسیک از سنت های تکراری و کهنه، ارائه فرصت نگاهی تازه به منتقدان و کمک به شاعران برای خلق اثر در فضاهای جدید بسیار مفید بوده اما ورود ترجمه وار پست مدرنیسم به شعر کلاسیک و بهره گیری از تفسیر سطحی این مکتب اغلب به اصطکاک با اصول و قواعد شعر انجامیده و محتوا و شیوه بیان آن در شعر معاصر را با چالش رو به رو ساخته است. در این مقاله به روش تحقیق کتابخانه ای پس از مطالعه و تحلیل بسیاری از این اشعار، به سوء برداشت های جریان شعر کلاسیک دو دهه اخیر از پست مدرنیسم و آثار منفی آن بر سه ساحت معنایی و محتوایی، بلاغی و دستوری پرداخته، با ذکر شواهدی نشان دادیم که این دست از اشعار هم در محتوا و هم در زبان ارائه آن دچار آسیب هایی جدی گشته اند.
    کلیدواژگان: پست مدرنیسم، غزل پست مدرن، غزل معاصر، شعر کلاسیک معاصر
  • حسن ذوالفقاری * صفحات 39-54
    فلک نازنامه، منظومه ای عامیانه و عاشقانه در عشق آفتاب، دختر شاه خاور به فلک ناز، پسر عزیز مصر، است که پس از دشواری های فراوان به هم می رسند. این مثنوی از چنان شهرتی در میان مردم برخوردار بوده که جزو کتاب های مکتب خانه به شمار می رفته است. علاوه بر این، درگذشته و هم اکنون نیز در میان ایلات و عشایر به عنوان شاهنامه فلک ناز خوانده می شود. سراینده این منظومه شاعری به نام ملا تسکین شیرازی است. ویژگی های سبکی بسیاری از منظومه های سنتی و عامیانه را در این منظومه می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان نیمه ادبی است و اصطلاحات و عبارات عامیانه فراوانی در آن دیده می شود. روابط علی و معلولی داستان ضعیف است و زاویه دید داستان، سوم شخص و روای، دانای کل است. زمان وقوع داستان مبهم، نامعین و فرضی است. مکان ها برخی واقعی و برخی نیمه واقعی هستند. شخصیت های داستان به جز دو تن همگی ایستا هستند و شخصیت تیپ شده ای در داستان مشاهده نمی شود؛ همه آنها همچون قصه های سنتی تک بعدی اند. بلاغت داستان بیشتر در حوزه وصف ها و اغراق هاست و بن مایه های مهم منظومه های عامیانه و عاشقانه در داستان مشاهده می شود. ساختار روایی وریخت شناسی داستان براساس روش پراپ اما با کارکردهایی متفاوت انطباق دارد. بدین ترتیب، در این مقاله علاوه بر پرداختن به وجوه مختلف قصه شناسی فلک نازنامه، به کمک روش ساختارگرای پراپ به تجزیه و تحلیل ساختاری عناصر قصه می پردازیم.
    کلیدواژگان: تسکین شیرازی، فلک نازنامه، قصه شناسی، ریخت شناسی
  • وحید رحمانی خلیلی *، پروین دخت مشهور، سید حسین سیدی صفحات 55-66
    مولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آداب و رسوم مربوط به ازدواج در مثنوی و غزلیات شمس بررسی شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کارکرد اصلی ذکر آیین هایی چون «خواستگاری و خوزه گری، چادر و روبند افکندن و مستوری عروس، مهریه، تعیین روز و ماه سعد، بردن هدیه (دست پیمان، نشانی و قماش) ، آذین بستن کوی و برزن، آراستن عروس و حنابستن او، دست-افشانی و سماع و ساز و آواز، جهیزیه و شب گردک یا زفاف»، در دو اثر مذکور چه بوده است؟ به نظر می رسد مولانا از ین طریق، به تشریح و تبیین بخشی از منظومه فکری خود پرداخته و موجب سهولت در فرایند درک مخاطب از مهین ترین موضوعات عرفانی، دینی، تعلیمی و عاشقانه شده و به مفاهیم انتزاعی، عینیت بخشیده است. ضمن اینکه تشریح کیفیت آیین های پیرامون ازدواج در فرهنگ ایرانی به جنبه های اجتماعی و مردمی شعر مولانا قوت بیشتری بخشیده است.
    کلیدواژگان: مولانا، مثنوی، غزلیات شمس، فرهنگ ایرانی، ازدواج
  • محمود صادق زاده *، الهه امینی خلف بادام صفحات 67-80
    میرزا شفیع شیرازی، معروف به میرزا کوچک و متخلص به «وصال» یکی از بزرگ ترین شعرای عهد فتحعلی شاه و پسرش محمد شاه محسوب می شود. وصال در انواع شعر استاد بود و درعین تقلید از پیشینیان، صفات اصلی بهترین نمونه های شعر کلاسیک را حفظ کرده است. او بیشتر شاعری مداح و قصیده سراست ک دیوانش انباشته از مدح بزرگان است. او اندیشه های نو و مضامین بکر را در قالب قصیده و به شکل مدح ائمه و بزرگان زمان خود بیان کرده است. دراین جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و کمی انواع مدح ومرثیه در دیوان وصال شیرازی بررسی می شود. مدایح وی را می توان در دو دسته جداگانه طبقه بندی کرد: مدایحی که در وصف پیامبر اکرم (ص) ، حضرت علی (ع) و خاندان پاک وی و یا مشایخ، علما و دانشمندان زمان است و دیگری اشعاری که در مدح فتح علیشاه و دیگر دولت مردان سروده است. به طورکلی در دیوان وصال، مدایح و مراثی اغلب در قالب قصیده و ترکیب بند سروده شده؛ بسامد مدح ائمه اطهار (ع) به ویژه امام حسین (ع) نسبت به مدح امرا و پادشاهان و بزرگان خیلی بیشتر است؛ به طوری که مراثی او در سوگ سرور و سالار شهیدان (ع) از موثرترین مراثی وی به شمار می رود.
    کلیدواژگان: وصال شیرازی، مضامین غنایی، مدح و منقبت، مراثی
  • شکوفه محمدی رایگانی، محمد حکیم آذر *، حسین خسروی صفحات 81-99
    ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تاثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلی کرده است. در این میان، قصه ها و حکایات؛ از جمله قصه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوع تعلیمی از آن خود کرده اند. این قصه ها بخشی قابل توجه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و… است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و… نیز از بسامد بالایی برخوردارند.
    کلیدواژگان: ادبیات تعلیمی، هزار و یک شب، ادبیات عامیانه، طسوجی