فهرست مطالب

مطالعات زبان و ادبیات غنایی - پیاپی 23 (تابستان 1396)

نشریه مطالعات زبان و ادبیات غنایی
پیاپی 23 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/26
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمد امین محمدپور*، علی اصغر بابا صفری، نرگس خانی صفحات 9-20
    ادبیات غنایی بخش گسترده ای از آثار فارسی را در بر می گیرد که خود بخش های متعددی دارد، یکی از آن ها گونه مناجات است. مناجات به دو دسته سپاس و خواهش تقسیم می شود. در این مقاله با مراجعه به آثار دو شاعر برجسته، نظامی و امیر خسرو دهلوی، مناجات های این دو شاعر تعداد و انواع آن ها استخراج و بررسی گردید. در این مقاله نشان داده شده است که امیرخسرو مضامین و در مواردی الفاظ اشعار خود را از نظامی گرفته و هر چند تعداد مناجات های او بیشتر از نظامی است ولی مناجات های شعر نظامی از نظر ادبی بسیار قوی تر است و او مضامین نو و تشبی هات و استعارات بیشتری را به کار برده است که در اشعار امیر خسرو این هنر آفرینی ها کمتر دیده می شود.
    کلیدواژگان: شعر، ادبیات غنایی، مناجات، نظامی، امیر خسرو دهلوی
  • مسعود باوان پوری *، سکینه آزادی، الهام ابراهیمی، وحید سجادی فر صفحات 21-32
    غزل از شورانگیزترین قالب های شعری است و عشق، لطیفه ای است که از عهد الست و بدو آفرینش در وجود انسان نهاده شده است. مفهوم عشق و تکرار آن در کلام و آثار شاعران و نویسندگان از آغاز حیات بشری، جاذبه ای وصف ناپذیر ایجاد کرده که جلوه های آن، تحت تاثیر رخدادهای فرهنگی و اجتماعی و شرایط روانی، فکری و اجتماعی فرد در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت بوده است. سیدیعقوب ماهیدشتی، یکی از شاعران توانمند کردی سراست که به لهجه های مختلف کردی، شعر سروده است. عشق، درون مایه اصلی سروده های اوست؛ عشق وی، عشقی زمینی است که به زنان ابراز می کند. توصیفات خاص او، متوجه زیبایی های ظاهری و مادی معشوق؛ مانند: چشم، ابرو، زلف، رخ و... بوده و کمتر به صفات معنوی او توجه داشته است. شاعر، گاهی از سختی عشق، ناله سر می دهد و گاهی زبان به شکایت از محبوب می گشاید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیمای معشوق در دیوان کم حجم سیدیعقوب پرداخته است.
    کلیدواژگان: غزل، شعر کردی، سیدیعقوب ماهیدشتی، معشوق
  • رقیه صدرایی* صفحات 33-46
    مکتب رمانتیسم در ایران از سال 1301 و بعد از انقلاب مشروطه رواج یافت. شعرای معاصر، نیما یوشیج و سهراب سپهری، نادرپور و برخی دیگر از نمایندگان این مکتب اند. از اصول اساسی این مکتب ترجیح احساس بر عقل و پرداختن به عواطفی چون عشق و اندوه است. هنرمند رمانتیک، تخیل، امید و آرزو را جانشین حقیقت می کند و گرایش به طبیعت و حس ناسیونالیستی به کشور و زادگاه خود جلوه خاصی در این مکتب دارد. سهراب سپهری از شاعران کاشانی است که اشعار او همواره رنگ و صبغه رمانتیک را دارد. در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی تحلیلی به بررسی مصادیق مکتب رمانتیک در شعر سهراب سپهری پرداخته شود. یافته های تحقیق نشان از آن است که مصداق های بی شماری از مکتب رمانتیک در اشعار سهراب دیده می شود که حاصل ارتباط با مولفه ها و ویژگی های جریان ساز رمانتیسم از دوره مشروطه به بعد در ایران بوده است. هر یک از این ویژگی ها، زیرشاخه های جزئی تری دارد. از این میان، مولفه های رمانتیسم طبیعت گرا و رمانتیسم احساسی بیش از نوع فردگرا و ناسیونالیستی در اشعار او نمود داشته است. مفاهیم عمده ای که در شعر سپهری مورد توجه است شامل کشف طبیعت با نگاه کنجکاوانه کودکی، بازگشت به ابدیت و التفات عمیق به عشق و غم می شود.
    کلیدواژگان: سهراب سپهری، رمانتیسم، مولفه های جریان ساز
  • هادی عدالت پور * صفحات 47-58
    شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تاویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
    کلیدواژگان: عرفان، محمود و ایاز، لیلی و مجنون
  • مرضیه کاظمی زهرانی*، مهدی ملک ثابت، یدالله جلالی پندری صفحات 59-82
    واژه «ساقی» در متون عرفانی، از معنای اولیه خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیض رساننده ای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل می سازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مستی، باده، مطرب و... به کار گرفته شده تا عمیق ترین مباحث و احوال عرفانی را با پوشیده ترین شکل ممکن برای اهل معرفت بیان نماید. تبیین و تحلیل مفهوم ساقی، می تواند در فهم دقیق متون عرفانی نقش به سزایی داشته باشد.
    شعر عرفانی دوره قاجار، استمرار شعر عرفانی سبک عراقی است. در این دوره، گروهی از شاعران به سرودن اشعار عرفانی تمایل نشان داده و در این زمینه طبع آزمایی کردند. فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی و حکیم صفای اصفهانی، از جمله شاعران مشهور دوره قاجارند که در اشعار خود به مضامین عرفانی توجه داشته اند. در دیوان این شاعران، اصطلاح ساقی به عنوان شخصیتی اصلی و تاثیرگذار، درخور تامل است.
    در این پژوهش با بررسی واژه ساقی، به تحلیل این اصطلاح عرفانی در اشعار شاعران یاد شده پرداخته ایم که حاصل این پژوهش دست یافتن به جنبه های مختلف شخصیت ساقی در نظرگاه این سه شاعر است. وجود معانی گوناگون همچون «معشوق الهی»، «پیر»، «ساقی دینی» و «ساقی باده پیما» برای اصطلاح ساقی در دیوان این شاعران؛ اهداف حضور ساقی در شعر عرفانی و تحلیل مباحث مرتبط با ساقی همچون طلب از ساقی، تاثیر باده ساقی، وصف ساقی و پیمان بستن با او، از جمله یافته های این پژوهش است که می توان به آن اشاره نمود.
    کلیدواژگان: ساقی، فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی، حکیم صفای اصفهانی، شعر عرفانی، عصر قاجار
  • مریم محمودی*، زینب سادات هاشمی صفحات 83-95
    مهتاب و کتان یا دل و جان اثر شاعری بنام آفرین لاهوری و اهل دیار پاکستان است، که نسخه آن در بخش نسخ خطی دانشگاه پنجاب نگه داری می شود و تاکنون تصحیح و چاپ نشده و ناشناخته باقی مانده است. داستان روایتی تغزلی از اشتیاق و علاقه بین دو معشوقه با نامهای دل و جان است. شاعر با بیانی حکیمانه و موجز بسیاری از مباحث حکمی را نیز در خلال داستان آورده است و پی در پی عشق و محبت را توصیف می کند. برجستگی این منظومه این است که نام و شخصیت دو عاشق بصورت تمثیلوار بیان شده و مسائل عرفانی نیز در لابلای داستان ذکر می شود. زبان و بیان، تشبی هات و واژگانی که آفرین لاهوری به کار می برد، گاهی تکراری و خالی از هرگونه لطافت و گاهی بدیع است. باتوجه به اینکه آفرین در ردیف شاعران سبک هندی قرار گرفته، به تبعیت از شاعران دوره اول این سبک به خلق مضامینی ساده تر پرداخته است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی این منظومه داستانی بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت اسنادی تحلیلی است و سعی شده به صورت بازخوانی نسخه موجود تحلیل و بررسی شود.
    کلیدواژگان: ادبیات غنایی، آفرین لاهوری، دل، جان، مهتاب، کتان