فهرست مطالب

ادبیات پارسی معاصر - سال هفتم شماره 3 (پاییز 1396)

مجله ادبیات پارسی معاصر
سال هفتم شماره 3 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علمی - پژوهشی
  • محمدعلی شکاریان، طاهره صادقی تحصیلی *، علی نوری، محمدرضا حسنی جلیلیان صفحات 1-18
    عصرقاجار یکی از دوره های طلایی سفرنامه نویسی درباره ایران است. سفرنامه نویسان این دوره که اغلب از کشورهای اروپایی بوده اند، اطلاعات ارزشمندی در خصوص فرهنگ، تاریخ ادبیات و دیگر موضوعات ادبی،کتابخانه ها و مراکزعلمی و هنری آن دوره، ارائه کرده اند. یکی از مباحث مورد توجه آنان تبیین وضعیت داستانگزاری در ایران عصر قاجار است. نویسندگان غیر ایرانی سفرنامه ها، به دقت نظر و بی طرفی و شرح دقیق وقایع مشهورند، مساله این است که سیمای داستانگزاری عصر قاجار در آثار آنان چگونه تجلی یافته است؟ به این منظور برخی از مشهورترین این سفرنامه ها بررسی و تحلیل شد. دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که آنان در این سفرنامه ها، از اصناف و طبقات راویان، روش های نقل و روایت داستان، درونمایه ها و کارکرد داستان ها نیز سخن گفته اند. درون مایه داستان ها بیشتر موضوعات متنوع حماسی(ملی و مذهبی)، عاشقانه، اساطیری و نیز اخلاق و طنز و فکاهی است. مکان داستانگزاری منحصر به قهوه خانه نیست؛ بلکه در دربار، شهرهای کوچک و بزرگ، روستاها و حتی در بین ایلات و طوایف اجرا می شده است. داستانگزاران از سه شیوه برای نقل و روایت داستان (داستانگزاری) استفاده می کرده اند: نمایش خنیاگرانه، پرده خوانی و افسانه گویی عام پسندانه.
    کلیدواژگان: داستانگزاری، دوره قاجار، سفرنامه های خارجی
  • فرزانه سادات علوی زاده*، امید وحدانی فر صفحات 19-41
    در تحقیق حاضر با مداقه در کیفیت آثار نمایشی و ویژگی های آن ها و رابطه ادبیات با اصطلاحات و مفاهیم هنر نمایشی، شعر کتیبه اخوان ثالث از منظر قابلیت های اجرایی آن بررسی می شود. هدف اصلی، بررسی الگوی روایی شعر، برش های نمایشی، دستورات صحنه، شخصیت ها، گفت و گوها و فضاسازی های تئاتری است. هم چنین ساختار زبانی کتیبه در رابطه با فضای تصویری شعر به منظور بازنمایی تصویری عینی از جامعه زمان و شریک شدن خواننده در این تجربه بررسی شده است. پاسخ گویی به سوالات تحقیق با روش اسنادی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای متن صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که کتیبه به دلیل قابلیت های اجرایی آن، نه ارائه جریان خطی از قراردادهای داستانی بلکه نمایش مجموعه ای از ارتباطات و تقابل ها است. اخوان در ترکیبی از روایت، کنش و گفت وگو در کلیتی منسجم، خواننده را قادر می سازد تا آن چه را که می خواهد از واقعیت زمانه خود بازگو کند، به شیوه عینی تری ببیند وتجربه کند.
    کلیدواژگان: نمایش، ادبیات معاصر، شعر کتیبه، اخوان ثالث
  • معصومه کیانپور، مریم سادات فیاضی * صفحات 43-69
    شعر بدون تصویرگری از اجزای طبیعت، مجموعه ای بی جان و بی اثر است. در اشعار گیلکی مضامینی نظیر: قدرت و نقش طبیعت، رابطه ی انسان با محیط زیست خود، فراورده ها و تولیدات طبیعی، اخلاق زیست محیطی و مانند آن امکان وقوع می یابند. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ی اشعار گیلکی شاعران گیلکی سرای امروز، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که «درون مایه و مضمون اصلی اشعار گیلکی زیست محیطی شاعران گیلکی سرا بر اساس نحوه ی نگرش شان به طبیعت در راستای رابطه ی ادبیات و محیط زیست چیست؟»، از این رو، این نوشتار بر آن است تا با بررسی اشعار گیلکی زیست بومی، به چگونگی استفاده از عناصر و تصاویر طبیعی در راستای تجلی رابطه ی انسان و طبیعت بپردازد. پیکره ی داده های پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای از میان اشعار گیلکی دو دهه ی اخیر گردآوری شده و سپس در ارتباط با موضوع مورد بحث، بر اساس نقد بوم گرا به توصیف و تحلیل درآمده است. نگارندگان در این نوشتار نشان می دهند که درون مایه ی اصلی این اشعار زیست محیطی، مبتنی بر توصیف طبیعت و عناصر آن و تاثیرش بر کار و زندگی مردم، دغدغه ها ی حفظ محیط زیست طبیعی و شهری و مبارزه با آلودگی، صید و شکار ناآگاهانه و بی رویه است.
    کلیدواژگان: محیط زیست، نقد بوم گرا، شعر گیلکی، طبیعت، گیلان
  • عبدالله لطیف پور، علی دهقان*، حمیدرضا فرضی صفحات 71-92
    تقابل مطلق میان «خودی» و «دیگری» از ویژگی های جهان بینی سنتی است و تعامل و گفتگو، مفاهیمی مدرن اند. متون ادبی کلاسیک بستر تقابل «دوگانه » هاست. اما رمان به معنای واقعی کلمه، محصول تعامل است. رمان های ابراهیم یونسی به سبب رئالیستی بودن، رسمیت وجود وحقوق «دیگری» ها را مورد توجه قرار داده است. او در رمان «مادرم دو بار گریست» زندگی جوانی کرد را توصیف می کند که از دیار «خود» آواره می گردد. نویسنده برخورد شخصیت او را در پیوند با «دیگری» به صورت ویژه ای بازنمایی می کند. درک «دیگری» از منظر یک تبعیدی به مثابه یک «خود» مستقل و نیز «تقابل و تعامل» او با آن دیگری، مساله اساسی رمان و همچنین مقاله حاضر است. در این پژوهش چگونگی رفتار شخصیت های رمان با هویت های مختلف و با تکیه بر نظریه «دیگربودگی باختین» در دو طیف «خودی» و «دیگری» از حیث تقابلی و تعاملی بودن بررسی شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد کنش ارتباطی «خود» با دیگری به مثابه «عرب» و «حکومت پهلوی» در این رمان تقابلی و غیرگفتگویی است. اما «خودی» های دیگر با وجود نداشتن شناخت کافی از «دیگری»، توانسته اند به سبب همزیستی ناخواسته و دست یابی به شناختی نسبی از «دیگری»، با یکدیگر کنش ارتباطی غیرتقابلی و مبتنی بر گفتگو و تعامل داشته باشند.
    کلیدواژگان: یونسی، گفتگو، باختین، خود، دیگری
  • خوشقدم یونسی *، رحمان مشتاق مهر، ناصر علیزاده صفحات 93-124
    توجه به تفاوت های زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه 60 میلادی، در کشورهای غربی ودر نتیجه یافته های پژوهشگران جامعه شناسی زبان و فعالیت های آزادی خواهانه فمنیست-هاصورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران، بر این باورند که زنان به خاطر خلق وخو و روحیات متفاوت، دیدگاه های متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از این رو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوه نویسنگی آنان متفاوت است. در این پژوهش، به روش آماری توصیفی-تحلیلی و برپایه دیدگاه های برخی پژوهشگران، از جمله دیدگاه «سارا میلز» در کتاب سبک شناسی فمنیستی و نظریات پژوهشگران زبان شناسی اجتماعی، برای کشف نشانه های سبک زنانه در نویسندگی، هشت رمان شامل چهار رمان زن نوشت و چهار رمان مردنوشت در لایه زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از شاخص های کاوش شده در حوزه زبانی، رمانهای زنان در هیچکدام از این شاخص ها، از نظر بسامد یکسان نیستند وگاهی این ویژگی ها در رمانهای نویسندگان مرد برجسته تر از رمان های نویسندگان زن است. بنابر نتایج حاصل از این پژوهش نشانه های سک زنانه در لایهزبانی (واژگانی و نحوی) قابل اثبات نیست وبهتر است این نشانه ها در شیوه های روایت از جمله زاویه دید،شخصیت پردازی ، لحن،صحنه و...جست وجو شود.
    کلیدواژگان: جنسیت و زبان، رمان، سبک زنانه
  • فرزاد بالو *، سیده مائده واقعه دشتی صفحات 125-149
    بازشناسی من و جهان، از طریق دیگری، یکی از مفاهیم بنیادین گفتمان تقابلی غرب را شکل می دهد، چرا که خودی فرضیه ی خویشتن شناسی آدمی است و عینیت بخشیدن به آن چه در درون خودی وجود دارد، با حضور دیگری تبلور می یابد. از این روست که سپهر اندیشگی ”دیگری“در حوزه های جامعه شناسی ، ادبیات، و فلسفه بسط یافته است. در این پژوهش، ابتدا سیر فکری و تاریخی مفهوم دگربودگی از نظر اندیشه ورانی چون هوسرل، هایدگر، لویناس، باختین، و کریستوا ارائه می شود. سپس، با روش تحلیل و توصیف محتوا، رهیافت های دگرانگاری در اشعار فرخ زاد بازنمایی می گردد تا روند دیگرآیینی در اشعارش نشان داده شود. در این راستا، مرزهای دیگری و من، براساس کنش های آن ها، طبقه بندی می شوند که از جمله ی آن ها می توان به ”معشوق به مثابه ی دیگری“، ”زن به مثابه ی دیگری“، ”دیگری آرمانی“، و... اشاره کرد. در نتیجه ی این بررسی آشکار می شود که شاعر با استفاده از حضور و غیاب خود و دیگری، فرضیه های مرتبط با دیگری جنسیتی را در اشعارش نمایان می سازد. او با استفاده از ادبیات زنانه می کوشد بر جامعه و فرهنگ مردسالارانه بشورد. آن چه در تحلیل شعر فروغ، با پیش فرض غیریت/دیگری قابل تامل به نظر می رسد، این است که دیگری هنگامی به حاشیه رانده می شود که شاعر از شگرد حدیث نفس یا خودسرایی استفاده می کند.
    کلیدواژگان: خود، دیگری، غیاب، حضور، فروغ فرخ زاد
  • پارسا یعقوبی جنبه سرایی * صفحات 127-152
    بسیاری از اشعار معاصر فارسی در قالب روایت داستانی و به صورت کلیتی وحدت یافته- دارای فرم منسجم- شکل گرفته است. در این اشعار، از یک سو کشف، تبیین یا به قول برساخت گرایان ساختن معنا در گرو درک فرم است؛ از سویی دیگر بنا به جنبه روایی متن، درک صحیح فرم این اشعار مستلزم فهم تعامل روایی کارگزاران درون متنی است و کم توجهی به آن مانع از درک مناسب دلالت های معرفتی- زیبایی شناختی متن های اخیر است. با این وصف ارایه الگوها و شیوه های مدرن خوانش، از ضرورت های فهم و قرائت شعر روایی معاصر است. برای درک بهتر این ادعا یکی از «شعر-روایت های» فروغ فرخزاد با عنوان «دلم برای باغچه می سوزد» از منظر تعامل راوی و خواننده پنهان و با تکیه بر برخی از مفاهیم الگوهای خوانش ولفگانگ آیزر، امبرتو اکو و ونسان ژوو بازخوانی شده است. نتیجه نشان می دهد که راوی داستان درصدد بازنمایی اضطراب خانواده ای است که افراد آن در وضعیت آستانه ای«سنتی-مدرن» بسر می برند، همسو با بازنمایی راوی، سفیدی ها و فضاهای خالی متن به مثابه موضع خواننده پنهان، حاوی دلالت ها و تداعی هایست که ضمن نشان دادن وضعیت آستانه ای افراد خانواده، تناقض «معرفتی-هویتی» هر یک از آنها را در مقام علت درونی و تداوم آن در محیط اجتماعی را به مثابه علت بیرونی اضطراب افشاء می کند. این افشاگری که به منزله تکمیل بازنمایی راویست، در قالب سطوحی از الگوهای خوانش همچون قواعد هم مرجعیتی، سامان دهی بر اساس تضاد، آرایه های فاصله ساز بصری- مکانمند، بینامتنیت های آشکار و غیره آمده است.
    کلیدواژگان: شعر روایی معاصر، خوانش شعر، کارگزاران درون متنی، خواننده پنهان، فروغ فرخزاد
  • هاشم صادقی، علی رحمانی قناویزباف * صفحات 153-175
    این مقاله با بهره جستن از نظریات روایت شناسی ساختارگرا به بررسی راویان مجموعه داستان های سیمین دانشور از حیث دو ویژگی شنودپذیری و اعتبار می پردازد. نتایج نشان می دهد که پس ازتجربه ی حضور مداخله گرانه ی راوی در آتش خاموش (1327)، دانشور در شهری چون بهشت (1340) تلاش دارد تا با محدود کردن دایره ی روایت به نظرگاه یک شخصیت محوری، تا حد ممکن از اظهارنظرهای صریح راوی پرهیز کند. در به کی سلام کنم؟ (1359) دیدگاه های نویسنده عمدتا از طریق اظهارنظرهای غیرمستقیم و آیرونیک راوی، موضع گیری تلویحی وی نسبت به راوی هم داستان نامعتبر، و گاه از طریق شخصیت های ثانویه ی معتبر انعکاس می یابند. در آخرین اثر دانشور - انتخاب (1386)- با ظهور گرایش های پسامدرنیستی، مداخله گری های مستقیم راوی مجددا افزایش می یابند؛ ولی این بار این بار هدف از آن ها عمدتا افشای برساختگی اثر و در هم شکستن پیش فرض های رئالیستی نسبت به واقعیت داستانی است.
    کلیدواژگان: سیمین دانشور، راوی مداخله گر، شنودپذیری راوی، راوی نامعتبر، راوی آیرونیک