فهرست مطالب

مطالعات ادبیات تطبیقی - پیاپی 7 (پاییز 1387)

نشریه مطالعات ادبیات تطبیقی
پیاپی 7 (پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/09/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • زهرا خسروی صفحات 11-33
    مقاله حاضر مشتمل بر سه بخش است: در بخش نخست، تحولات شعر معاصر عربی از عصر نهضت به بعد بررسی و پس از ذکر عوامل تحول ادبی، دگرگونی های پدیدآمده در شعر عربی و تاثیرپذیری آن از ادب غربی بیان شده است. بخش دوم مقاله، به بررسی عوامل جامعه شناختی تحول ادبی در کشور ما که به بیداری اجتماعی فکری مردم ایران منجر شد و درنهایت، زمینه ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم ساخت، اختصاص دارد. در این مورد، دیدگاه های جامعه شناختی باختین و لوتمان مدنظر قرار گرفته و درپی آن، ویژگی های شعر این دوره بیان شده است. در بخش سوم مقاله، اشتراکات ادبی شعر پارسی پس از عصر مشروطه و شعر عربی پساز عصر نهضت بررسی شده که این اشتراکات، هم در بیان عوامل تحول و هم در تحولات ادبی پدیدآمده در شعر هر دو ملت یکسان است.
    کلیدواژگان: شعر عربی، شعر فارسی، عصر نهضت، مضامین شعر، مشترکات ادبی، ایران، مصر
  • ابوالقاسم رادفر صفحات 35-50
    از آنجا که زبان پدیده ای زنده و نهادی اجتماعی است، همواره در سیر تحولی خود، به ویژه در برخورد با زبان های هم خانواده، تحت تاثیرعوامل سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی قرار می گیرد و بنا به جایگاه و موقعیت خود، حالتی تاثیرگذار یا تاثیرپذیرنده پیدا می کند. براثر این برخورد است که عناصری از زبانی به زبان دیگر راه می یابد و در موارد بسیاری سبب غنای زبان وام گیرنده می شود. البته این امر به زبان یا دوره ای خاص محدود نیست، بلکه می توان گفت که این دادوستد زبانی و به ویژه واژگانی، تقریبا در تمامی زبان های زنده از قدیم ترین ایام رایج بوده و در علم زبان شناسی، به پدیده «وام گیری» یا «قرض گیری» معرف است. در مقاله حاضر، کوشش شده است ضمن بیان اجمالی روند تاثیر و تاثر قاموسی بین زبان ها به طور عام، نحوه ورود واژه های فارسی در زبان های رایج امروز شبه قاره تا آنجا که حدود مقاله اجازه می دهد و درنهایت، میزان دامنه نفوذ کلمات فارسی در زبان های متداول سرزمین بزرگ هند و پاکستان بررسی شود.
    کلیدواژگان: واژگان فارسی، زبان های شبه قاره، ارتباط زبانی، میزان وا مگیری، غنای زبان
  • عبدالله رضایی صفحات 51-62
    در این مقاله، سوره یوسف با دقت تمام مورد بحث و تحقیق قرار گرفته و بیشتر براساس تئوری هفت مرحله ای عطار نیشابوری درخصوص سیر و سلوک عرفانی و رسیدن به قرب پروردگار و اتصال با معشوق حقیقی تطبیق داده شده است. مراحل و منازل هفتگانه ترتیب عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنی، توحید، حیرت، فقر و فنا. اما در اثنای کار، از رموز و اصطلاحات خاص عرفا که در این گونه مسائل کاربرد می یابند، استفاده شده است. سالک و قهرمان این منازل، یوسف (ع) است که گردنه ها و دشواری های دریای پرتلاطم سیر و سلوک را با ارشادات پدر و اشارات معشوق پس پشت می نهد. این عقبه ها و دشوار ی ها، خدعه های برادران و داستان گرگ و بردگی یوسف (ع) و حیله های زلیخا است. اما یوسف (ع) با سرافرازی می کوشد سر از چاه طبیعت برآورد و به عرش عظیم الهی در قرب معشوق ازلی به مرتبه اتصال و فناء فی الله برسد.
    کلیدواژگان: سیر و سلوک، حیرت، اتصال، فناء فی الله، عشق
  • کریم بخش سجادی صفحات 63-80
    توضیح و تفسیر قصه ها و تمثیل ها در مثنوی مولانا، کلید شناخت این حماسه عرفانی بزرگ است؛ زیرا مولوی، قصه و تمثیل را برای اثبات دعاوی و آشنایی ذهن مخاطب با عقیده و نظر حکمی و عرفانی خود به کار می برد. در مقاله حاضر سعی شده است با مقایسه یکی از حکایات مثنوی به نام «نگریستن عزراییل بر مردی...» با چند ماخذ دیگر قبل از مثنوی، وجوه برتری قصه پردازی مولانا بر سایرین تبیین شود. ب ههمین منظور، این حکایت از دفتر اول مثنوی با همین حکایت در آثاری مانند کیمیای سعادت غزالی، الهی نامه شیخ عطار، کشف الاسرار میبدی، ترک الاطناب فی شرح الشهاب ابن قضاعی و جوامع الحکایات عوفی، به شیوه نقد تطبیقی مقایسه شده است. مخاطب با مطالعه این آثار درمی یابد این حکایت در مثنوی، طرب انگیزتر و جامع تر از سایر آثار است و رابطه منطق یتری میان اجزای آن وجود دارد.
    کلیدواژگان: مثنوی، قصه و حکایت، نقد تطبیقی، تمثیل
  • علی صابری صفحات 81-94
    إن القوالب الادبیه بکونها وسیله لتنظیم عناصرالادب و سببا للوحده العضویه فی الاعمال الفنیه قد نجدها کعنصر مشترک بین آداب الامم المختلفه ، و بما ان العلاقا تالموجوده بین الادبین الفارسی والعربی عریقه جدا بالنسبه إلی الآدا بالاخری فنری هذه الصلات المتبادله والقوالب المشترکه بینهما اوثق و اوسع منها بین الآدا بالاخری؛ و من هذه القوالب المتبادله قالب التخمیس الذی استخدمه الادباء فی الادبین مشترکا، رغم ما من خلاف فیه لدی الشعراءالفرس والعرب، و هو یعد احدالعلاقات المشترکه عبرالعصور، کما ان کلاالادبین یشترکان فی عوامل ظهور هذاالقالب و نشاته، و إننا عالجناه فی هذاالمقال بوصفه صله من الصلات المشترکه بین الادبین الفارسی والعربی.
    کلیدواژگان: القال بالادبی، تطورالاجناس الادبیه، الصلات الادبیه، المسمط، التضمین
  • داریوش کاظمی صفحات 95-123
    در مقاله حاضر، بخشی از کتب عرفانی تحت عنوان «سبب نظم کتاب» بررسی شده است. بررسی همسانی و همگونی این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانی آنها در مصباح الارواح تالیف شمس الدین محمد بردسیری و دیگر آثار عرفانی به چشم می خورد. این بخش از آثار معمولا با صبحی مبارک، شبی نورانی یا سحری فرخنده آغاز می شود که نماد لحظه تفکر و مراقبه است. مشخصه های این لحظه مبارک، نورانیت، سکون و سکوت، زیبایی و ماورایی بودن آن است. در لحظه ای دیگر، عارف با حالتی قدسی تصویر می شود که دست از همه مادیات شسته، سر بر زانوی تفکر نهاده و در بحر مکاشفت مستغرق شده است. در این لحظات، او غرق شعف و شادی است و آسمان ها زیر پای او رار دارند. هم در این لحظه است که شخصی نورانی و خوش سیما بر او ظاهر می شود. او را به نام های مختلف می خوانند: یار، دوست، انس جلیس، معشوق پر یچهره، پیر نورانی و... او صفاتی قدسی دارد. او دنیایی نیست و از زمان و مکان برتر است؛ همه چیز می داند و بر هر سری آگاه است. او عارف را خطاب می کند و از او می خواهد به باغ و گلستان یا صحرایی که او می نمایاند، پای نهد. عارف همراه او به گلشن قدسی می رود و دیدنی ها می بیند؛ آنچه که با چشم سر امکان دیدنش نیست. سپس پیر رهنما که در عمق وجود عارف خانه کرده است و کسی جز خرد برتر نیست، او را به تحریر آنچه دیده است، تشویق می کند و عارف چنین می کند و آنچه که خرد برتر به او تلقین کرده است، می نویسد و این اثر او است.
    کلیدواژگان: مصباح الارواح، عرفان، عارف، پیر، خرد، شب، خلوت، مراقبه، تفکر، زمان قدسی، وجود قدسی
  • سعید گنج بخش زمانی صفحات 125-143
    آخوندزاده متاثر از ادبیات غرب، ب هخصوص فرانسه، با جریان نوگرایی آشنا شد و با نگارش آثاری انتقادی و ادبی، در تحول اجتماعی ایران کوشید. او که به زبان روسی آشنایی کامل داشت، با مطالعه آثار « پوشکین » ،« بلینسکی » ، «گوگول» و...، با اندیشه های ولتر به صورت غیرمستقیم آشنا شد، و در خلق نمایشنامه هایی کمیک از «مولیر» تاثیر پذیرفت و توانست با خلق نمایشنامه هایش، تحولی در ادبیات فارسی و نقد تاریخی و ادبی ب هوجود آورد. این تحول، سرآغازی برای نویسندگان نوگرای ایرانی شد، تا با تغییر در نگره های خود، ادبیات را در مسیر تازه و پویایی هدایت کنند که فرد را روی زمین درکنار سایر عوامل طبیعی مورد بررسی قرار دهد، نه به عنوان موجودی انتزاعی در عالم علوی و کسی که دست یافتن به آن تنها ازطریق صیرورت در خلق خیال صورت می گرفت. خیال در منظر جدید خود، در محتوای انسان اجتماعی با نگره های جدید خلاصه می شد و این مهم را آخوندزاده با تحلیل آرا و عقاید متفکران اروپایی به ویژه ولتر انجام داد. مقاله حاضر، تحلیلی از ورود نگره های ولتری ازطریق مسیر روسیه به قفقاز و اثرپذیری آخوندزاده از آن اندیشه ها است که از درون شناسی آثار این دو نویسنده، به ویژه داستان «کاندید» ولتر و «تمثیلات» آخوندزاده شکل گرفته است.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، ولتر، پوشکین، سومارکوف، باکی خانوف، آخوندزاده
  • عباس مدنی صفحات 145-170
    سیر نقد یونانیان، شکوفایی علمی عظیمی را میان منتقدان عرب عصر عباسیان به سبب شیوع کارهای ترجمه و نقل تمامی آثار عملی باقیمانده از آثار یونانیان که محفوظ مانده بودند، به ویژه کتاب شعر و سخنوری، موجب شد. کمترین شکی وجود ندارد که اعراب این دو کتاب را می شناختند و از محتویات آنها که آرا و نظریات ارسطو را درباب شعر یونانی و سخنوری یونانی دربر می گرفت آگاهی داشتند. به نظر می رسد که ادبیات عرب به خصوص در دوره عباسیان، تح تتاثیر یونانیان، به ویژه در فلسفه و منطق، باعث ایجاد بعضی جه تگیری های فکری در زندگی عقلی اعراب شد، که در شکوفایی علم کلام نزد اعراب و نیز پیدایش فلسفه اسلامی سهیم بود. بر همین اساس، به طور حتم، عرصه ادبیات عرب در محاصره تاثیر فرهنگی ای قرار داشت که در محیط های فکر عربی و اسلامی رواج یافته بود و آن فرهنگی بود که تنها به آثار فکری عربی یا اسلامی اکتفا نمی کرد، بلکه تمامی آنچه اعراب از آثار یونانیان و دیگران بهدست آورده بودند را دربر می گرفت و این گونه بود که ادبیات عرب توانست حیات فکری جدیدی را به تصویر بکشد. قدام به نجعفر یکی از منتقدان برجسته عصر عباسی اول است که در افکار نقادانه خود از اندیشه های ارسطو، افلاطون و نیز نقادان دیگر عصر خویش بهره برده است. در مقاله حاضر، اندیشه های مهمی که باعث شد بسیاری از علمای بزرگ بلاغت بعد از وی از او تبعیت کنند، بررسی می شود.
    کلیدواژگان: نقد ادبی، عصر عباسی، قدامه ب نجعفر، ارسطو، افلاطون
  • رحمن مکوندی صفحات 171-186
    از آغاز رنسانس تا به امروز، مسیر اندیشه بیشتر دانشمندان به ویژه در جهان غرب بر این تفکر که علم، خاصه علوم تجربی، یگانه چاره بخش گرفتاری های انسان است، استوار بوده است. براساس این شیوه تفکر، هر پدیده و یا باوری که با ترازوی علم قابل اندازه گیری نبود، بی اعتبار شمرده می شد. این شیوه تفکر به کمرنگ شدن امور معنوی و اخلاقی و نیز هنر و شعر منجر شد. یکی از نتایج تحولات مذکور، تنهایی و سرگشتگی انسان بوده است. در مقاله حاضر تلاش شده است بازتاب این شیوه تفکر و نیز تحولات حاصل از آن در شعر تی. اس. الیوت و مهدی اخوان ثالث بررسی شود
    کلیدواژگان: علوم تجربی، کمرن گشدن نقش شعر و هنر، تنهایی و نومیدی انسان
  • هدی مهربان صفحات 187-208
    در مقاله حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبری و منوچهری دامغانی، در چند قسمت، مقایسه و بررسی شده است: در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی بررسی و در قسمت دوم، مختصری از زندگینامه صنوبری و منوچهری بیان شده است. در بخش بعدی، ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر صنوبری و منوچهری به طور جداگانه آورده شده است. برای آشنایی با محیط و شرایط زندگی این دو شاعر، شخصیت آنها و انعکاس آن در دیوانشان بررسی و در ادامه، اغراض و ویژگی های ادبی صنوبری و منوچهری مطالعه می شود. وصف طبیعت، مهم ترین موضوع ادبی در دیوان دو شاعر است که صنوبری آن را در ادبیات عربی به یک نوع ادبی مستقل تبدیل ساخت. در پایان این قسمت، باتوجه به تاثیر بسیاری که ادبیات عربی و شعرای عرب بر اشعار منوچهری داشته اند، تاثیر ادبیات عربی به طور عام و صنوبری ب هطور خاص در دیوان منوچهری بررسی شده است.
    کلیدواژگان: طبیعت، صنوبری، وصف، منوچهری، شعر
|
  • Zahra Khosravi Pages 11-33
    The present article includes these sections: The first section discusses transformations of contemporary Arabic poetry from the movement era onwards.
    The second section discusses sociological aspects of the literary transformations in our country which resulted in preparing the ground for the Constitutional Revolution. Characteristics of the poetry in this era are also discussed in this section. In the third section, the similarities of Persian poetry after the Constitutionalism era and Arabic poetry after the movement era are compared.
    Keywords: Arabic poetry, Persian poetry, Movement era, Constitutionalism era, themes, Iran, Egypt
  • Abulqasem Raadfar Pages 35-50
    The present article tries to summarize the processes of influencing and being influenced by languages in general and the way the Persian words have entered the popular languages of the subcontinent and finally how much Persian words are popular in these languages.
    Keywords: Persian terminology, subcontinent languages, linguistic relations
  • Abdullah Rezaei Pages 51-62
    The glorious chapter of Josef has been studied and researched carefully, mostly based on the seven-stage theory of Attar Neishabouri with regards to gnostic traversing and compromising. The seeker and the hero of these stages is Josef who gets out of a well in nature and traverses toward the divine throne.
    Keywords: traversing, compromising, perplexity, attainment, love annihilation
  • Karimbakhsh Sajjadi Pages 63-80
    The present article compares one of the anecdotes of Mathnavi (Death Angel (Azrael) looking at a man...) with some other resources in order to explain the advantages of Molānā’s narration in comparison to them.
    Keywords: Mathnavi, Comparative Criticism, allegory, anecdote, Fiction
  • Ali Saberi Pages 81-94
    Poetic models as a tool for organizing one element and part that compose a literary works and cause accretion of literary works, are sometimes found commonly in the different literature of the world, because long time the Persian and Arab literature are related to each other, so we can consider these cooperation easily, one of these cooperations is cinquain form and by existing some current difference, we can consider its common application as one of these two literature links, both of poets have shown their abilities in these poetic styles, although in the appearance of it, some common factors were affected and in this study we will discuss about it.
    Keywords: literary form, evolution des genres, literary relations, multiple, poem, quotation
  • Dariush Kazẹ, Mi Pages 95-123
    In the present article, some parts of the mystic books called “sabab-e nazṃ -e ketāb’’ are studied. Studying the sameness and similarities of these parts requires exactness and attentiveness. Their sameness is studied in Mesḅ āh-̣ ul-Arvāh written by Shamsaddin Muhạ mmad-ibn Bardsiri.
    Keywords: Mesḅ, ah-ul-Arvah, , mysticism, Wisdom, privacy, Meditation
  • Saeed Ganjbakhsh Zamani Pages 125-143
    The present article is an analysis of the entrance of the Volterian views from Russia to Caucasia and their impacts on the consideration of Akhundzādeh. Also two works (Candidate by Voltaire and Aallegories by Akhundzādeh) are compared and contrasted.
    Keywords: Comparative Literature, Voltaire, Pushkin, Sumarkov, Akhundzaadeh
  • Abbas Madani Pages 145-170
    Qudāme-bin-Ja`far is one of the brilliant critics of the Abbasid era who applied Aristotle and Plato’s considerations in his critical ponderations and the present article discusses the main reasons which caused the literary men after him to follow his way.
    Keywords: literary criticism, Abbasid era, Plato, Aristotle
  • Rahṃ, An Makvandi Pages 171-186
    Since the early days of Renaissance, most scientists especially westerners have considered the science especially experimental sciences to be the only solution for the challenges of the humans. This way of thinking resulted in the ethics, spirituality, art and poetry lose face. The present article tries to reflect on this way of thinking and its impact on the poetry of T. S. Eliot and Mehd Akhavān Thāleth.
    Keywords: empirical sciences, desperation, Isolation
  • Huda Mehraban Pages 187-208
    The present article focuses on the comparison of the description of the nature in the complete works (Dvān) of Sẹ nubar and complete works (Dvān) of Manuchehr Dāmqān. This article includes the following sections: The first section discusses the importance and the mission of the comparative literature and the second section gives a summary of the biography of Sẹ nubar and Manuchehr. The next section studies the literary features of the works of Sẹ nubar and Manuchehr.
    Keywords: Nature, Sẹ, nubar, poetry, Manuchehr