فهرست مطالب

آفاق امنیت - پیاپی 30 (بهار 1395)

فصلنامه آفاق امنیت
پیاپی 30 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/26
  • تعداد عناوین: 5
|
  • امنیت
  • احمد شفیعی، ابراهیم برزگر، علی مرادزاده صفحات 5-40
    ثبات سیاسی به معنای بقا و دوام نظام جمهوری اسلامی از اولویت های اساسی و نیازهای حیاتی کشور است. سوال اصلی تحقیق این است که ولایت و رهبری (ولی فقیه) چه نقشی در ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایفا میکند؟ در فرضیه تحقیق، رهبری معظم انقلاب در میان عوامل گوناگون، نقشی بی بدیل در مدیریت ثبات سیاسی و تحکیم ثبات سیاسی و بقا و استمرار حیات جمهوری اسلامی دارند و دوام انقلاب اسلامی بیش از هر عاملی، مرهون کارامدی و هوشمندی رهبری معظم انقلاب است. در چارچوب نظری، ترکیبی از الگوها و تئوری ها استفاده شده است. امام خامنه ای در دو سطح به ایفای نقش پرداخته اند: سطح اول در مدیریت ثبات سیاسی که چند تدبیر اساسی را محقق ساخته اند: سیاست گذاری کلان، هدایت و مدیریت افکار عمومی، مردمی کردن ثبات سیاسی، استفاده از نفوذ معنوی و ولایی، نهادسازی، گفتمان سازی، تحکیم اتحاد اسلامی و انسجام ملی و... . سطح دوم در مدیریت حرکت ها و رخدادهای بی ثبات ساز نظیر افراطی گری سیاسی، قتل های زنجیره ای، حادثه کوی دانشگاه، فتنه 88، جنگ نرم، مواجهه با جنگ های اول و دوم خلیج فارس و... که در سه مرحله قبل و حین و پس از هر رخداد، تدابیر و اقدامات لازم را پیش گرفته اند. مقاله به روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته و از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. متغیر وابسته ثبات سیاسی و متغیر مستقل نقش رهبری قلمداد شده است.
    کلیدواژگان: نقش، ولایت و رهبری، ثبات سیاسی، بی ثباتی سیاسی
  • مهدی زروندی، محمودرضا شمس دولت آبادی، سید جواد امینی صفحات 41-64
    امروزه یکی از دلایل اصلی توجه جهانی به پایداری توسعه و تخریب بی رویه محیط زیست و منابع طبیعی در پرتو آموزه های نظام سرمایه داری مبتنی بر حداکثرسازی سود است. از آنجا که اعتماد بشر به قدرت فناوری و دانش خود متزلزل شده است، در رفتار با طبیعت محتاط تر شده و در تکاپوی تدوین اخلاق محیط زیستی بر آمده است. در حالی که متون اسلامی غنی از دستورها و قواعد مواجهه صحیح و دور از هرگونه افراط و تفریط با محیط زیست است، غفلت محققان اسلامی سبب شده است که غربی ها که خود عامل اصلی تخریب محیط زیست هستند، داعیه دار تدوین و معرفی اخلاق محیط زیست شوند و حتی در آثار خود، دین را به عنوان محرک و مشوق انسان (به منزله خلیفه خدا روی زمین) در تخریب طبیعت معرفی کنند. از سوی دیگر، در داخل کشور بخشی از مسئولان امور توسعه ای کشور دغدغه جدی عملی برای صیانت از محیط زیست ندارند و این مسئله سبب از دست رفتن منابع طبیعی شده است.
    این مقاله درصدد معرفی و تبیین دیدگاه مترقی ولایت فقیه درباره محیط زیست و منابع طبیعی با استفاده از روش تئوری داده بنیاد است تا در حد امکان نظریه ای همه جانبه برای حوزه محیط زیست ارائه کند.
    کلیدواژگان: نظریه امنیت محیط زیست، منابع طبیعی، تخریب محیط زیست، امام خامنه ای(مدظله العالی)، اخلاق محیط زیست
  • مصطفی سمیعی نسب، یاسر سلیمانی، سعید عبدی صفحات 65-96
    انقلاب اسلامی ایران که داعیهدار آرمانهای اقتصادی دین مبین اسلام است، در برهه کنونی با جنگ اقتصادی و تحریم دشمن مواجه شده و راهکار ارائه شده از سوی رهبری انقلاب، نظریه اقتصاد مقاومتی است که باید در عرصه ها به صورت خاص بررسی شود. همچنین با توجه به اینکه مقوله امنیت غذایی از حساسیت و اهمیت بسزایی در مقاومت نظام اقتصادی برخوردار است، استخراج و اعمال سیاستهای بهینه با حداقل آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و متناسب با رویکردهای اقتصادی مقاومتی لازم الاجراست. در این مقاله با توجه به اجرای سیاستها و بررسی مولفه ها و شاخصهای امنیت غذایی با بهرهگیری از روش تحلیلی توصیفی به بررسی رویکردهای اقتصاد مقاومتی و تدوین آنها پرداخته شده و در نهایت رویکردهای مرتبط و شاخصهای بهینه که کمتر مورد توجه بوده، استخراج شده است. همچنین با روش آماری توصیفی، ناکارامدی بیشتر سیاستها و قوانین حوزه امنیت غذایی آسیب شناسی شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون، رویکردهای ناظر بر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بررسی شده که به استخراج مدل مفهومی امنیت غذایی در منظومه اقتصاد مقاومتی انجامیده است. در نهایت مدل مفهومی امنیت غذایی که شامل شاخصه های اجرایی مقاوم سازی امنیت غذایی است، در پیشبرد اهداف مقاوم سازی امنیت غذایی کشور تدوین شده است.
    کلیدواژگان: اقتصاد مقاومتی، امنیت غذایی، رویکردهای مقاومتی
  • مهدی رضایی، حمید بالایی صفحات 97-122
    پرسش از ماهیت حقوق بشر و شهروندی و نسبت آن با تامین و تضمین امنیت در اجتماع، سابقهای دیرینه، اما مناقشه انگیز دارد. باید توجه کرد که حقوق شهروندی، حوزه ای مطالعاتی است که در پارادایم علمی فلسفه حقوق کشور ما با برداشت لیبرالی از ماهیت حقهای شهروندی توام شده است؛ در حالی که از دید نگارنده، حقوق شهروندی تنها قالبی برای بیان لزوم تعریف حقوق و تکالیف برای فرد در عرصه اجتماع در مقابل سایر بازیگران این عرصه به خصوص دولت به عنوان مهم ترین بازیگر است. در کنار این دیدگاه باید دانست ماهیت حقهای شهروندی مبتنی بر مبانی اسلامی کاملا در تعارض با مبانی حق های شهروندی مبتنی بر اندیشه لیبرال است؛ بنابراین نمی توان به سادگی ماهیت حقوق شهروندی لیبرال را در نظام اسلامی پذیرفت. یکی از مهم ترین حقهای شهروندی در اندیشه اسلامی تامین و تضمین امنیت فردی، خانوادگی و اجتماعی جامعه اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی است. از این رو اهمیت تحقق این حق شهروندی در مقایسه با سایر حقوق شهروندی به حدی است که در مقام تزاحم، تامین و تضمین امنیت در لایه ها و ابعاد مختلف آن بر رعایت سایر حقوق شهروندی اولویت و اولیت پیدا میکند.
    مقاله پیش رو با مبنا قرار دادن تعریفی مبتنی بر مبانی اسلامی از حقوق شهروندی و امنیت در تلاش است اهمیت و ضرورت تامین امنیت به عنوان یکی از حقهای شهروندی را نشان دهد و از این رهیافت، فرضیه نگارنده در باب اولویت و اولیت این حق بر سایر حقوق شهروندی در مقام تزاحم را اثبات کند. چنین مبنای نظری زمینهساز تصمیمسازی صحیح در مقام تزاحم حقوق شهروندی و تامین امنیت اجتماعی در انجام اقدامات پلیسی توسط مقامات ذی ربط خواهد بود.
    کلیدواژگان: حقوق شهروندی، امنیت، اقدامات پلیسی، مصلحت اجتماعی
  • سیدحمزه صفوی، مهدی بیژنی صفحات 145-172
    عربستان سعودی در 6 فروردین 1394 با تشکیل ائتلافی از کشورهای منطقه تهاجم گسترده و ویرانگری را علیه یمن آغاز کرد که بسیاری از زیرساخت های حیاتی این کشور را نابود کرده و تاکنون بیش از 7 هزار کشته و نزدیک 17 هزار زخمی بر جای گذاشته است. پرسش این است که «دلایل تهاجم عربستان به یمن چیست؟» طبعا دلایل مختلفی مطرح شده است. هدف از تدوین این مقاله «بررسی ریشه های ژئوپلیتیک تهاجم عربستان به یمن» است.
    بدین منظور استدلال شده است که جنگ عربستان علیه یمن تداوم اقدامات واکنشی عربستان در مقابل جمهوری اسلامی ایران (کانون ژئوپلیتیک شیعه) است. به زعم عربستان، پس از سقوط رژیم پهلوی در ایران، خلا قدرت ژئوپلیتیکی در منطقه ایجاد و زمینه بازیگری عربستان در قامت قدرت اول منطقه ای فراهم شد، اما انقلاب اسلامی تحقق دکترین مذکور را با مانع بزرگی مواجه کرد. از این رو، عربستان با زدن برچسبی شیعی به انقلاب اسلامی و انجام اقدامات مختلف تلاش کرده است آن را مهار کند. ابتدا در جنگ عراق علیه ایران، با هدف فرسایشی کردن جنگ به کمک عراق شتافت. با پایان جنگ، بازسازی داخلی و قدرتمندتر شدن ایران و فعالیت به عنوان بازیگر مهم منطقه، عربستان در قالب بازی با حاصل جمع جبری صفر، تثبیت موقعیت ایران در عراق، لبنان، سوریه، بحرین و یمن (به گمان آنها هلال شیعی) را به منزله تهدیدی حیاتی علیه خود تلقی کرد و شدیدتر از گذشته به مقابله با آن پرداخت.
    از نگاه عربستان، شیعیان یمن آخرین حلقه از هلال شیعی هستند و پیروزی آنان به مثابه فروپاشی کامل دکترین امنیتی (قدرت اول منطقه)، حتی قدرت هژمونیک این کشور در شبه جزیره و تهدیدی علیه تمامیت سرزمینی این کشور به شمار می آید. از این رو، در مقابل نهضتی که از نگاه آنان متحد ایران شیعی است، تحمل نکرده و برای «پاسخ به دست اندازی ایران به مرزهای سعودی» جنگ فراگیری را علیه ملت یمن آغاز کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
    کلیدواژگان: عربستان، جنگ، یمن، ایران، ژئوپلیتیک، شیعه