فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی شهری
پیاپی 4 (پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرهنگ ارشاد صفحه 1
    مهاجرت به خودی خود یک «مساله اجتماعی» نیست، بلکه رفتاری است که در یک فضای اجتماعی صورت می گیرد و چنانچه پیامد دردسرآفرین داشته باشد، ناشی از شرایطی است که این عمل اجتماعی در آن فضا شکل و جهت می گیرد و یا به عبارتی متاثر از ناهماهنگی بین کردار اجتماعی و فضای اجتماعی است. در این پژوهش روند مهاجرت داخلی در ایران طی چند دهه گذشته بررسی و واکاوی می شود. چارچوب نظری این تحقیق پارادایم پیوند کارگزاری/ ساختار است و با کمک گرفتن از رویکرد بوردیو درباره رابطه میان ساختار یا میدان و کارگزاری یا عادت واره، به ارزیابی روند برون- کوچی روستاییان از خاستگاه و زادگاه خودشان و پیامدهای مساله دار آن در فضاهای روستایی و شهری پرداخته ایم. البته در پایان به این نتیجه رسیده ایم که هرچند رویکرد بوردیو، چارچوب مناسبی برای چنین پژوهشی است ولی برای تکمیل بحث لازم است از دیدگاه های دیگر نیز کمک گرفته شود.
    کلیدواژگان: مهاجرت روستا، شهری، خاستگاه، کوچگاه، میدان، سرمایه، عادت واره
  • علیرضا کلدی، نگار پوردهناد صفحه 29
    هدف این تحقیق پاسخ گویی به این سوال است که دانشجویان تا چه میزان از حقوق شهروندی خود و دیگر اعضای جامعه، آگاهی دارند. هدف دیگر تحقیق بررسی وضع موجود رعایت حقوق شهروندی و بررسی نگرش دانشجویان نسبت به حقوق شهروندی است که در این راستا، شش فرضیه طراحی گردید.چارچوب نظری تحقیق بر مبنای نظریات پتمن، تی. اچ. مارشال، برایان. اس. ترنر و کارل کوهن استوار است. روش تحقیق پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشکده فنی و مهندسی و دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران است.یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مستقل، میزان تحصیلات و رشته تحصیلی هم بر متغیر وابسته آگاهی از حقوق شهروندی و هم بر متغیر وابسته نگرش نسبت به حقوق شهروندی دانشجویان تاثیر داشته و هرچه میزان تحصیلات بالاتر باشد، آگاهی بیشتر و نگرش به حقوق شهروندی بهتر می شود.
    بین متغیر مستقل محل تولد و سکونت و میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی رابطه معناداری وجود دارد یعنی بین کسانی که از ابتدا در تهران متولد شده و زندگی می کنند، با افرادی که در شهرهای کوچک به دنیا آمده و برای ادامه تحصیل به تهران آمده اند در میزان آگاهی از حقوق شهروندی تفاوت وجود دارد.بین متغیرهای مستقل جنسیت و پایگاه اقتصادی اجتماعی دانشجویان و متغیر وابسته آگاهی از حقوق شهروندی و نیز متغیر وابسته نگرش نسبت به حقوق شهروندی رابطه ضعیفی وجود دارد.
    کلیدواژگان: آگاهی از حقوق شهروندی، نگرش نسبت به حقوق شهروندی، محل تولد، تحصیلات
  • جواد افشار کهن، اسماعیل بلالی، علی محمد قدسی صفحه 59
    مطالعه درباره چگونگی توزیع فعالیتهای اجتماعی در بستر مکان و زمان برای تحلیل برخوردهای متقابل انسانی و نیز برای درک جنبه های اساسی زندگی اجتماعی دارای اهمیتی بنیادی است. هرکنش متقابل دارای موقعیت مشخصی است، یعنی درجای خاصی رخ می دهد ودوره زمانی ویژه ای دارد.
    رفتارها وفعالیت های یک روز را می توان براساس دو متغیر زمان و مکان دسته بندی نمود. پراکنش این فعالیتها خود بیانگر تحرک وجابجایی پذیری انسانها می باشد. مقاله حاضر با مد نظر قرار دادن برداشت ها و تفسیرهای جامعه شناختی از مشکل ترافیک می کوشد ابعاد اجتماعی این مساله اجتماعی را مورد بازکاوی قرار دهد. دراین راستا ابتدا به جهات و سویه های اجتماعی مساله ترافیک توجه شده و پس از آن و از رهگذر یک مطالعه پیمایشی، دیدگاه مردم به مساله ترافیک در یکی ازکلان شهرهای ایران یعنی مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه براساس ضریب اطمینان 95% و کران خطای d=./004 و 600 نفر در نظر و نمونه گیری به روش تصادفی صورت گرفته است.
    نتایج نشان می دهد که افراد مورد مطالعه از مشکلات ترافیکی آگاهند، تبعات گسترده آن را به عنوان یک مساله عام می دانند و معتقدند که ترافیک به یک مساله اجتماعی در شهر تبدیل شده است و از این رو حاضرند برای کاهش این خسارات، هزینه هایی را نیز بپردازند. افراد مورد مطالعه، از میان اجزای سه گانه انسان، تکنولوژی و طبیعت در مساله ترافیک، مهمترین مشکل را در بعد انسانی (رفتار رانندگان و عابرین) و اجزای محیط و تکنولوژی را در مراتب بعدی می دانند
    کلیدواژگان: ترافیک، جامعه شناسی ترافیک، رفتار ترافیکی، مساله ترافیکی
  • فروغ سادات عریضی، اصغر محمدی، گل نساء ساسان صفحه 91
    هدف این تحقیق، بررسی تاثیر برخی متغیرهای اجتماعی و فردی زنان بر میزان احساس امنیت آنان در اماکن عمومی شهر بندرعباس است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان شهر بندرعباس که در فاصله سنی (15-65) قرار دارند می شود. چارچوب نظری پژوهش بر اساس دیدگاه کارکردگرایی است. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه با طیف لیکرت (شاخصهای پنج قسمتی از خیلی کم تا خیلی زیاد) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمونهای تحلیل دومتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای آگاهی از حوادث و جرائم (40/0=R2). اعتماد نهادینه (33/0=R2)، نگرش نسبت به عملکرد پلیس (36/0=R2)، نوع پوشش زنان (38/0=R2)، و فضای کالبدی شهر (40/0=R2) با میزان احساس امنیت رابطه معناداری وجود دارد ولی بین اعتماد عام (29/0=R2) و تجربه قربانی شدن (40/0=R2) با میزان احساس امنیت رابطه معناداری وجود ندارد. به طور کلی 42 درصد تغییرات میزان احساس امنیت زنان (متغیر وابسته) به وسیله متغیرهای مستقل تبیین می شود.
    کلیدواژگان: احساس امنیت زنان، اماکن عمومی، اعتماد عام، اعتماد نهادینه، فضای کالبدی شهر، تجربه قربانی شدن
  • دکترعلی عطافر سعید آقاسی صفحه 111
    توسعه فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود به گونه ای که زمینه و بستر مناسب را برای توسعه فراهم می سازد. توسعه فرهنگی هم علت توسعه و هم معلول آن بوده و محوری ترین هدف در توسعه فرهنگی، کمال انسانیت است.
    امروزه یکی از بحث انگیزترین مباحث بویژه در جوامع در حال توسعه، موضوع فرهنگ و توسعه شهری بوده و در چنین فضایی، توسعه به عنوان فرایندی چند بعدی، تلاش برای بهبود زندگی مادی و معنوی انسانی تلقی شده و فرهنگ به منزله بنیان زندگی فکری و معرفتی جامعه محسوب می شود. ارتباط متقابل این دو، امکان رشد توانایی های انسان را فراهم می آورد. در این مقاله ضمن تبیین نظریه ها و رویکردهای مختلف توسعه فرهنگی، توسعه فرهنگی شهری به تفصیل بررسی شده و نهایتا مدل بومی بر اساس آمیخته دو رویکرد تفکر هوشمند و ظرفیت سازی فرهنگی برای توسعه فرهنگی شهری ارائه می گردد.
    کلیدواژگان: توسعه، توسعه فرهنگی، توسعه فرهنگی شهری، حقوق فرهنگی، مشارکت فرهنگی، مسئولیت فرهنگی، سرمایه فرهنگی، ظرفیت سازی فرهنگی، کارآفرینی فرهنگی
  • حمیدرضا وارثی، رسول ربانی، مسعود حاج بنده افوسی صفحه 143
    از میان تحولاتی که در دهه های اخیر در ایران روی داده است، شهرنشینی پویشی برجسته-تر و نمایان تر است. تحولات سریع اقتصادی- اجتماعی و به دنبال آن، شهرنشینی سریع، نظام شهری کشور را دچار تغییرات فراوانی کرد و مهاجرتهای بی رویه به سمت شهرها شروع شد که به دنبال این جریانها و ناتوانی شهرهای مقصد در پاسخ به این تقاضاها و نیازهای روزافزون و افزون بر ظرفیت، مهاجران و مساکن ارزان قیمت، بویژه مناطق حاشیه ای شهرها ساکن مناطق دارای زمین شدند و شکلی از ساخت و سازهای غیر اصولی و نامنطبق بر اصول شهرسازی را ایجاد کردند که این روند تا به امروز نیز ادامه یافته است و گونه های متفاوتی از اسکان غیررسمی را ایجاد کرده است؛ مناطقی که از شرایط مناسب برای تامین رفاه انسانی و حتی در بعضی موارد برآورده نمودن نیازهای اولیه زندگی، برخوردار نیستند. بدین ترتیب باید به دنبال راهکارهایی برای ساماندهی مناطق مذکور بود تا ضمن فراهم نمودن موجبات رفاه ساکنان آنها، گرفتاری های ناشی از وجود این بافتها برای مادرشهرها کاهش یافته و از گسترش آنها نیز جلوگیری شود.
    از آنجا که شهر اصفهان نیز به عنوان سومین کلانشهر کشور با مسائل یاد شده روبروست، در این پژوهش به بررسی راهکارهای بهسازی شهری در منطقه چهارده این شهر به عنوان محدوده ای که بخش قابل توجهی از بافتهای فرسوده را در خود جای داده است، پرداخته شده است.
    در پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، کتابخانه ای- میدانی (توزیع 350 پرسشنامه بر اساس روش کوکران) و توصیفی- تحلیلی است، هدف، بررسی عوامل موثر بر وضعیت شهرسازی و یافتن راهکارهایی به منظور بهسازی شهری در منطقه چهارده شهر اصفهان است. اطلاعات جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزارهای Excel و SPSS مورد پردازش، آزمون و تحلیل قرار گرفتند و برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار Arc view GIS استفاده شده است.
    بر اساس نتایج تحقیق، بین وضعیت دسترسی ساکنان به امکانات و خدمات گوناگون و تمایل آنها به انجام اقدامات بهسازی و همچنین میان انجام اقدامات توانمندسازی در منطقه و مشارکت شهروندان در بهسازی شهری، رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین نحو که برخوردار نبودن منطقه از امکانات و خدمات گوناگون، زمینه ساز تمایل مردم به انجام اقدامات بهسازی بوده (با 601/0- همبستگی) و سطح پایین انجام اقدامات توانمندسازی در منطقه بر تمایل کم شهروندان به مشارکت در اقدامات بهسازی منطقه موثر بوده است (با 69/0 درصد همبستگی).
    کلیدواژگان: بهسازی شهری، اسکان غیررسمی، توانمندسازی، مشارکت اجتماعی، منطقه چهارده شهر اصفهان
  • دکترمنصور حقیقتیان محمد فرنام صفحه 171
    هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با رعایت قوانین شهروندی (قانون پذیری) در بین شهروندان اردبیلی است. در این تحقیق با استفاده از نظریات مرتن، لویتدکه و شوایتزر، ساترلند و کرسی، والتر رکلس و تئوری نیازها به تنظیم فرضیه و پرسشنامه مبادرت گردیده است. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و اطلاعات با یک پرسشنامه 31 سوالی و به طریق نمونه گیری چند مرحله ای (ابتدا طبقه بندی شده و سپس تصادفی) تکمیل گردیده است.
    متغیرهای مستقل تحقیق عبارتند از: سن، جنس، تحصیلات، پایگاه اجتماعی افراد، فردگرایی، تامین نیازهای مادی افراد، نظارت اجتماعی، معاشرت با افراد کج رو (قانون گریز) و تشویق (پاداش).
    متغیر وابسته، رعایت قوانین شهروندی است که عبارت است از رعایت آگاهانه، داوطلبانه و ارادی افراد از قوانین و مقررات جامعه شهری و عمل به آنها. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه شهروندان بالای 18سال ساکن در شهر اردبیل و حجم نمونه شامل 383 (193مرد و190زن) نفر می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، 6/8 درصد افراد مورد مطالعه، نسبت به قوانین شهری، دارای قانون پذیری پایین، 1/55 درصد دارای میزان قانون پذیری متوسط و 36/3 درصد دارای قانون پذیری بالا هستند. همچنین طبق یافته های تحقیق از میان متغیرهای فوق الذکر، ارتباط بین رعایت قوانین شهروندی و متغیرهای فردگرایی و نظارت اجتماعی و داشتن ابزار و وسایل اجتماعی برای رسیدن به اهداف فرهنگی و جنس معنادار است. در بقیه فرضیه های تحقیق ارتباط معناداری بین متغیرهای مستقل و وابسته مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: قانون پذیری، شهروندی، بی هنجاری، آسیب اجتماعی، کجروی
  • ملیحه شیانی، بهراد رضوی، الهاشم کامل دلپسند صفحه 215
    این مقاله به دنبال پاسخگویی به دو سوال اساسی است: مشارکت شهروندان در امور شهری چه جایگاهی دارد؟ عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت امور شهری کدامند؟ برای پاسخ به پرسش نخست، مشارکت شهروندی از جنبه ذهنی بررسی شده است. این بخش، تغییر در گرایشها، باورها و وجهه نظرهای مردم را مورد توجه قرار می دهد و برای پاسخ به پرسش دوم، رفتار مشارکت، در حوزه های فرهنگی- اجتماعی بررسی شده است.
    این مطالعه به روش پیمایشی انجام شده است و جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 1335 نفر از شهروندان شهر تهران است که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.
    نتایج نشان داد که مشارکت شهروندان در مدیریت امور شهری باید داوطلبانه و هدفمند صورت گیرد. برنامه ریزان شهری نخست باید بر مشارکت ذهنی و تغییر در باورها و گرایشهای شهروندان تاکید نمایند. رفتار مشارکتی در برنامه های شهری نیز باید در دو بخش انجام شود. در مرحله اول باید شناخت عوامل اثرگذار در مشارکت شهروندی، مورد توجه قرار گیرد و در مرحله دوم حفظ مشارکت در طرحها و برنامه هایی است که اجرا شده است. جلب مشارکت زنان، جوانان و بازنشستگان و... و تعیین ساز و کارهای مشارکتی آنان در حوزه های اجتماعی- فرهنگی می تواند کارایی و بهره وری مدیریت شهری را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: مشارکت، شهروندی، مدیریت شهری، توسعه شهری، مشارکت ذهنی، مشارکت رفتاری