فهرست مطالب

مطالعات برنامه ریزی آموزشی - پیاپی 12 (پاییز و زمستان 1396)

نشریه مطالعات برنامه ریزی آموزشی
پیاپی 12 (پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقاله پژوهشی
  • حسین شکوهی فرد*، رضا آهنچیان، بختیار شعبانی ورکی، محمود سعیدی رضوانی صفحات 13-28
    هدف این مقاله بررسی نقش یکی از مولفه های اصلی معماری دانش یعنی «تبادل دانش ضمنی» در ارتقای اثربخشی عملکرد معلمان است. برای اجرای این پژوهش از روش همبستگی استفاده شده است. در این پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 92-91 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و 353 تن از این معلمان با روش نمونه گیری خوشه ایبه عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تبادل دانش ضمنی جوئیا و لموس و پرسشنامه اثربخشی معلم چو و بولای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که تبادل دانش ضمنی معلمان می تواند پیش بینی کننده اثربخشی آنان باشد. همچنین بین اثربخشی عملکرد معلمان با سطوح ضعیف، متوسط و بالای تبادل دانش ضمنی تفاوت معنی دار مشاهده شد. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان داد که شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان، می تواند زمینه ساز تبادل دانش ضمنی باشد و از این طریق اثربخشی عملکرد معلمان را به طور معنی داری افزایش دهد.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی آموزشی، معماری دانش، رشد حرفه ای، اثربخشی معلمان، تبادل دانش ضمنی
  • جمال سلیمی*، آرش عبدی صفحات 30-64
    هدف این پژوهش مطالعه پدیدارشناسانه ادراک دانشجویان از مفهوم «صلاحیت های آموزشی» مدرسان، به عنوان یکی از مهمترین این عناصر، و همچنین بررسی وضعیت این صلاحیت ها در بین اساتید دانشگاه بود. رویکرد پژوهش، آمیخته- اکتشافی و از لحاظ هدف، کاربردی بود. در بخش کیفی؛ از روش پدیدارشناسی توصیفی و جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکت کنندگان در این بخش 20 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری با رشته های تحصیلی مختلف بوده که به صورت هدفمند (به گونه ای که از گرایش ها و مقاطع مختلف تحصیلی در آن نمونه حضور داشته باشند) انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. با استفاده از روش همسوسازی، اعتبار داده ها مورد تایید قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی شامل چهار طبقه توصیفی بود که شامل صلاحیت عمومی؛ صلاحیت تخصصی؛ صلاحیت اخلاقی و صلاحیت پژوهشی بود. روش پژوهش در بخش کمی نیز، توصیفی- پیمایشی بود. ابزار پژوهش در این قسمت، پرسشنامه محقق ساخته بوده که محتوای آن برگرفته از داده های بخش کیفی بود. ضریب پایایی بدست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (88/0) بود. جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کردستان در نیمسال دوم سال تحصیلی 95-94 بود. حجم نمونه در این بخش 250 نفر بود که براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS (نسخه 22)، AMOS و آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن، t تک نمونه ، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی) بهره گرفته شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای، نشان داد که وضعیت صلاحیت های عمومی و اخلاقی مدرسان دانشگاه کردستان متوسط و وضعیت صلاحیت های تخصصی و پژوهشی در سطح بالایی قرار دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که برحسب مقطع تحصیلی بین دیدگاه دانشجویان در مورد صلاحیت های عمومی، تخصصی و پژوهشی مدرسان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج این آزمون براساس حوزه آموزش و پژوهش نشان داد که دیدگاه دانشجویان حوزه علوم انسانی درخصوص صلاحیت های تخصصی و پژوهشی مدرسان با دیدگاه دانشجویان حوزه های علوم پایه و فنی- مهندسی تفاوت دارد.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی آموزشی، عناصر آموزشی، صلاحیت حرفه ای آموزش، سنجش و دسته بندی صلاحیت های حرفه ای
  • سید محمد میرکمالی، جواد پورکریمی، مقصود فراستخواه، مهدی نامداری پژمان * صفحات 65-88
    هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به الگوی تضمین کیفیت برنامه ریزی آموزشی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش، کیفی و روش آن نظریه برخاسته از داده ها و طرح نوخاسته گلیزر می باشد. مشارکت کنندگان تحقیق شامل 9 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه و 6 نفر از مدیران عالی دانشگاه فرهنگیان مرتبط با مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و تضمین کیفیت بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون دپوی و گیلتین و با کاربرد نرم افزار MAXQDA استفاده شد. درباره مولفه های تضمین کیفیت، 40 کد باز شناسایی شدند که در نهایت 8 مقوله اصلی به دست آمد که عبارتند از برنامه درسی، برنامه غیر درسی، کارورزی، مربی گری و منتورینگ، موقعیت و فرایند یاددهی-یادگیری، استاد راهنمای کارورزی، الگوی نقش و معلم راهنما. در زمینه سیاست ها و اقدامات 107 کد باز و 22 مقوله شناسایی شدند. پس از شناسایی مقوله های اصلی، گروه کانونی متشکل از سه نفر صاحب نظر در زمینه برنامه درسی، دو نفر صاحب نظر در زمینه مدیریت آموزشی و آموزش عالی و پژوهشگر برای دستیابی به الگو تشکیل شد. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در نهایت الگوی تضمین کیفیت برنامه ریزی آموزشی طراحی و تدوین شد.
    کلیدواژگان: تضمین کیفیت، برنامه ریزی آموزشی، تربیت معلم
  • رضا محمدی *، اکبر خرسندی یامچی صفحات 89-105
    هدف از این مطالعه طراحی الگوی صلاحیت حرفه ای ارزشیابان و ممیزان کیفیت در نظام آموزش عالی به منظور ارائه برنامه آموزشی اثربخش بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل معاونین آموزشی، مدیران و کارشناسان ارزشیابی دفاتر نظارت و ارزیابی دانشگاه های دولتی، مدیران و کارشناسان ارزشیابی سازمان سنجش آموزش کشور، مدیران ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و صاحبنظران حوزه با برآورد احتمالی 487 نفر از 85 دانشگاه دولتی تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور بود و از روش تمام شماری استفاده شده است. در نهایت بعد از سه بار پیگیری، 260 پرسشنامه گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی (اندازه های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی)، و آماره های استنباطی (آزمون فریدمن، تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که صلاحیت حرفه ای ارزشیابان و ممیزان کیفیت شامل مهارت، دانش، توانایی ها، نگرش ها و ارزش ها و ویژگی های شخصیتی است که به لحاظ اهمیت، بیش ترین اهمیت مربوط به عامل مهارت و کمترین اهمیت مربوط به عامل ویژگی های شخصیتی است. بنابراین برای تدوین محتوای برنامه آموزشی ارزشیابان و ممیزان کیفیت در آموزش عالی باید سرفصل های دانش عمومی، دانش پایه، دانش حرفه ای، مهارت ادراکی، مهارت ارتباطی، مهارت فنی، توانایی، نگرش و ارزش ها و ویژگی های شخصیتی را مدنظر قرار داد. براساس نتایج پژوهش الگوی صلاحیت حرفه ای ارزشیابان و ممیزان کیفیت آموزش عالی طراحی و ارائه شده است.
    کلیدواژگان: صلاحیت، ارزشیابان و ممیزان کیفیت، برنامه آموزشی، آموزش عالی
  • حمیدرضا یزدانی، کیمیا نوریان*، آرزو سلمانی صفحات 106-130
    بر اساس آمار در سال های اخیر ظرفیت پذیرش دانشجویان در مقطع دکتری در دانشگاه های ایران با شیب بالایی رو به افزایش گذارده است. این رشد بدون وجود برنامه راهبردی، عواقب کوتاه مدت و همچنین بلند مدت ناخوشایندی در پی خواهد داشت. آنچه در برنامه ریزی آموزشی حائز اهمیت است تداوم و عقلانیت در مسیر اثربخشی و کارایی و در پاسخ به نیازهای جامعه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی کیفیت دوره های دکتری بطور اخص در رشته مدیریت و در ایران بوده و در راستای بهبود برنامه ریزی آموزشی در دوره های تحصیلات تکمیلی انجام گرفته است. ارزیابی کیفیت بوسیله مدل سیپ و با استفاده از مصاحبه با اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان و کارشناسان آموزش دوره دکتری مدیریت و تعریف عوامل موثر در کیفیت برنامه دوره دکتری مدیریت از دیدگاه آن ها صورت گرفت و نتایج حاصله در قالب جدول نهایی ارائه گردیده است. این پژوهش از حیث رویکرد، مبتنی بر پارادایم تفسیری و از حیث روش، در زمره تحقیقات کیفی می باشد. نتایج حاصله در چارچوب مدل سیپ طبقه بندی گردید. فاکتورهای زمینه ای استخراج شده شامل دستورالعمل های ارتقای کیفی دوره و کاهش وابستگی مالی دانشگاه ها، فاکتورهای دروندادی شامل، منابع علمی و فیزیکی و رفاهی، تخصص و تجربه و دانش اساتید دوره، تناسب سرفصل دروس، فاکتورهای فرآیندی شامل تحول ساختاری و اداری و نیز ارتقا علمی دانشجویان و اساتید و فاکتورهای بروندادی شامل مهارت های پژوهشی، مهارت در تدریس، دانش کاربردی و مهارت در صنعت و خود ارزیابی فارغ التحصیلان می باشند.
    کلیدواژگان: دوره دکتری مدیریت، کیفیت، مدل سیپ، نظریه داده بنیاد، برنامه ریزی آموزشی
  • هدا رضایی میرقائد*، رضا احمدی کهنعلی، علیرضا کوشکی جهرمی صفحات 133-166
    امروزه مسئله ارزیابی و سنجش نیازهای آموزشی کارکنان در نظام های علمی و کاربردی و آموزش آنان که قشر عظیمی از نیروی کار شاغل در سازمان ها هستند، جزء مسائل ضروری تشخیص داده شده است که باید برای رفع آن اقدام شود. هدف اصلی این پژوهش نیازسنجی آموزشی کارکنان دانشگاه هرمزگان بر اساس شایستگی های محوری می باشد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در گروه تحقیقات توصیفی_ پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان (حوزه آموزش و پژوهش) دانشگاه هرمزگان است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دلفی فازی است . ابتدا عوامل از پیشینه استخراج و این عوامل توسط اساتید بررسی و بومی سازی شد ،10 عامل اصلی و 52 شاخص شناسایی گردید و سپس پرسشنامه دلفی فازی طراحی شد تا نیازهای آموزشی کارشناسان حوزه های آموزش و پژوهش (تعیین سطح مطلوب) مشخص شود، در این پژوهش که نیازسنجی آموزشی بر اساس رویکرد شایستگی محوری انجام شد، مولفه های اصلی خروجی دلفی فازی عبارت بود از: مهارت های ارتباطی،مهارت های اطلاعاتی، مهارت حل مسئله، مهارت فنی،مهارت استدلال، مهارت رهبری،مهارت هیجانی و تعاملات اجتماعی،شخصیتی و ارزشی، شایستگی فردی. در نهایت ، 15دوره آموزشی متناسب با نیازهای تعیین شده (خروجی دلفی فازی) تعیین گردیده است.
    کلیدواژگان: نیازسنجی آموزشی، آموزش کارکنان، رویکرد شایستگی
  • حسین فخاری، شهرام دادگر * صفحات 168-188
    آموزش مهارت های حرفه ای شرط ضروری برای تربیت حسابداران با صلاحیت و شایسته است. متاسفانه در سال های اخیر دانش آموختگان رشته حسابداری فاقد مهارت های حرفه ای عملی لازم می باشند. به دلیل وجود شکاف انتظاری بین توانایی مهارت های حرفه ای دانش آموختگان و نیازهای عملی، در پژوهش حاضر به موضوع بررسی «شکاف انتظار- عمل» در توسعه مهارت های حرفه ای براساس استانداردهای بین المللی آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی ایران پرداخته و زوایای این شکاف مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر پرسشنامه ای جهت ارزیابی این شکاف بین جامعه آماری استادان و دانشجویان رشته حسابداری در دانشگاه های دولتی مجری مقطع دکتری و حسابداران مستقل و حسابداران رسمی توزیع شد. براساس فرمول کوکران300 نفر از اعضای حرفه حسابداری، تعداد 78 نفر از استادان و تعداد 180 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب گردید. روایی پژوهش با استفاده از نظرات متخصصان تایید شد و پایایی در این پژوهش نیز با روش ضریب آلفای کرانباخ0.97 گزارش و تایید شد. داده ها از طریق آزمون های مقایسه دو گروه وابسته T زوجی و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مهارت های حرفه ای مطرح در استاندارد بین المللی آموزش حسابداری شماره 3 برای دانش آموختگان رشته حسابداری در ایران نیز با اهمیت می باشد همچنین « شکاف انتظار» در آموزش حسابداری وجود نداشته ولی «شکاف محدودیت ها» و «شکاف عمل» و «شکاف انتظار- عمل» در آموزش حسابداری در دوره کارشناسی وجود دارد. این نتایج بر ضرورت توجه در زمینه همسویی دانشگاه با نیازهای حرفه ای تاکید می کند.
    کلیدواژگان: شکاف انتظار - عمل حسابداری، آموزش حسابداری در ایران، دوره کارشناسی حسابداری، استانداردهای بین المللی آموزش حسابداری شماره 3، مهارت های حرفه ای