فهرست مطالب

پژوهش های ایرانشناسی - سال هفتم شماره 1 (بهار و تابستان 1396)

نشریه پژوهش های ایرانشناسی
سال هفتم شماره 1 (بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سجاد آیدنلو * صفحات 1-14
    غیر از دو جام مشهور جمشید و کیخسرو با ویژگی گیتی نمایی، بعضی شخصیتهای داستانی و تاریخی دیگر نیز در متون و روایتهای ایرانی جام های مخصوصی دارند. از آن جمله، کاووس، شهریار نامدار کیانی، در سنت نقالی صاحب جام جهان بین معروف است. کید هندی به اسکندر جامی پیشکش می کند که محتوای آن با نوشیدن کاسته نمی شود و در بعضی منابع خاصیت جهان نمایی هم دارد. جام اسکندر/ سکندر/ سکندری در شعر فارسی ناظر بر این جام است. در معدودی از مآخذ تاریخی به جام خاص خسروپرویز با دو ویژگی جهان بینی و پر شدن خودبه خود اشاره هایی شده است و گویا دارا/ داراب و انوشیروان هم جامهایی داشته اند. در این مقاله نکات، توضیحات و شواهد مربوط به این جام ها از منابع ادبی، تاریخی و داستانی آورده و بررسی شده است.
    کلیدواژگان: روایت های ایرانی، ادب فارسی، جام کاووس، جام اسکندر، جام دارا، داراب، جام انوشیروان، جام خسروپرویز
  • محمدحسن رازنهان، مهران رضایی *، محمدحسین سلیمانی صفحات 15-28
    گرداب ها جایگاه هایی بودند در پهنه های دریا که کشتی گرد آن به چرخش در می آمد و سرانجام در کام آن فرو می رفت. اهمیت این جایگاه ها به اندازه ای بود که علاوه بر بیشتر جغرافی نگاران که درباره آنها مطالبی نوشته اند، رسامان نقشه های جغرافیایی نیز در بیشتر نقشه های ناحیه ای به رسم جایگاه آن پرداخته اند تا کشتی بانان را از افتادن در آنها پرهیز دهند. یکی از شناخته شده ترین گرداب ها جایگاه فم الاسد یا کام شیر در خلیج فارس است. منظور از کام شیر یا دهان شیر، که به فراوانی در نوشته های و سروده های قدیم به کار رفته، گاه همین فم الاسد است. چنین می نماید که تا کنون دریافت روشنی از «کام شیر» در معنای جایگاه یک گرداب ترسناک نموده نشده، بلکه بیشتر به معنای ظاهری آن، یعنی دهان شیر جنگل، بسنده شده است. شناخت درست و بجای این واژه ها می تواند تفسیر ما را از نوشته ها، سروده ها و نقشه هایی که به این جایگاه ها پرداخته اند دگرگون کند. این نوشته به شرح نام این جایگاه و گونه های دیگر جایگاه های گردابی، که در نوشته های قدیم پرکاربردترند، پرداخته، پیشینه هر یک از این کلمات را واکاوی کرده و نمونه هایی از آن را نشان داده است.
    کلیدواژگان: جغرافیای تاریخی، گرداب های دریایی، خلیج فارس، فم الاسد، دهان شیر
  • علی شجاعی اصفهانی * صفحات 29-48
    خیابان چهارباغ در طی گسترش شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول در خارج از باروی قدیم شهر احداث گردید. در ابتدای شمالی خیابان، که محل ورود از دولت خانه به خیابان بود، کاخی به نام جهان نما، آن نیز به امر شاه عباس، ساخته شد. با سقوط سلسله صفوی و حمله افغان ها و در دوره قاجار، به طور خاص با حکومت ظل السلطان، بسیاری از آثار ارزشمند دوران صفوی، از جمله آثار مذکور، به بهانه های مختلف تخریب شد. همچنین تغییرات رخ داده در دوره پهلوی و دوران اخیر باعث شد تا محل دقیق کاخ و شروع خیابان چهارباغ نامشخص گردد. این بخش از شهر صفوی شامل کاخ جهان نما و فضای شمالی، یعنی محل ورود به کاخ، و فضای جنوبی آن، یعنی شروع خیابان چهارباغ، در دوره صفوی در نوشته های تعدادی از سیاحان اروپایی شرح داده شده و در دوره قاجار، تا قبل از تخریب بنا، توصیفات و تصاویری از آن در منابع قابل دسترس است. در میان این مدارک، اسناد تصویری تهیه شده از کاخ در دوره صفوی و قاجار و محدوده دولت خانه در دوره پهلوی اهمیت ویژه ای دارند و بررسی و مقایسه آن ها می تواند بسیاری از نانوشته های تاریخی را آشکار کند و اعتبار آن ها را مورد سنجش قرار دهد. نوشته حاضر با بررسی منابع مکتوب و اسناد تصویری از دوره صفوی تا دوره پهلوی سعی در روش کردن وضعیت محدوده مذکور داشته است. این اطلاعات کمک شایانی در پیشبرد طرح باستان شناختی صورت گرفته در محل داشت که طی آن، علاوه بر شواهد کاخ جهان نما، داده هایی از بخش شمالی و جنوبی کاخ مربوط به دوران قبل و بعد از صفویه نیز به دست آمد.
    کلیدواژگان: اصفهان، دوره صفوی، کاخ جهان نما، خیابان چهارباغ، اسناد تصویری
  • ناصر صدقی *، ناهید باقری توفیقی صفحات 49-65
    یکی از تحولات تاریخی ایران عصر سلجوقی برتری یافتن موقعیت قشر اجتماعی موسوم به فقها و اهل شریعت اهل سنت در عرصه های آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بود. با این که در مورد این پدیده در شکل گزاره های تاریخی کیفی تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و دیدگاه های مختلفی مطرح شده است، اما ابعاد و مصادیق تاریخی چنین امری به صورت دقیق مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این نوشته تلاش شده است که بر اساس یافته ها و روش تحلیل آماری، موقعیت علمای دینی شناخته شده ایران عصر سلجوقی بر اساس فعالیت آنها در سه زمینه، یعنی فعالیت علمی، مذهب و حوزه های جغرافیایی، نشان داده شود. مبنای کار منابع تاریخی مهم چون الکامل ابن اثیر، المنتظم ابن جوزی، وفیات الاعیان ابن خلکان ، سیاق تاریخ نیشابور عبدالغافر فارسی و الانساب سمعانی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، عراق عرب و خراسان پررونق ترین مراکز حضور و فعالیت علمای دینی در دوره سلجوقی بوده اند و عراق عجم در رتبه سوم قرار داشته است. همچنین از میان علمای دینی شناخته شده، در حدود 80 درصد آنها شافعی مذهب بوده اند. از حیث فعالیت فکری و آموزشی هم در حدود 70 درصد علمای دینی شناخته شده در علم حدیث فعالیت داشته اند. پیشینه تاریخی، مرکزیت سیاسی خراسان و عراقین عرب و عجم در دوره سلجوقی، تاسیس مدارس نظامیه در شهرهای مهم خراسان و عراق و حمایت های حکومت سلجوقی از مذهب شافعی و علوم نقلی اهل سنت در به وجود آمدن وضع مذکور تاثیر بسیار زیاد داشته است.
    کلیدواژگان: تاریخ ایران، عصر سلجوقی، علمای دینی، علوم دینی، مذاهب اسلامی
  • مهدی صلاح * صفحات 67-87
    روند اصلاحات مجلس دوم (2 ذیقعده 1327 ق / 15 نوامبر 1909 م - 3 محرم 1330 ق / 24 دسامبر 1911 م)، که برای احیای بنیان های اقتصادی جامعه اواخر دوره قاجار از مورگان شوستر دعوت نموده بود، بسان جدال نسبی بین دو پدیده سنت و تجدد پدیدار گشت. کم نبودند عواملی که در برابر هرگونه تغییر به سنن کهنه موجود در ایران کمک کنند. عملی کردن اصلاحات بنیادین، با وجود مدل خاص اجتماعی ایران، مسیری بود سخت و دشوار و با مقاومت های کانون های سنتی دوران قاجار همراه بود و چون انجام آن محال و باعث بحران های اجتماعی می گردید، راهی به جز حذف مبانی اصلاحی برای حکومت قاجار وجود نداشت. این تحقیق ، در پی پاسخ به این سوال است که چه عواملی با چه انگیزه هایی در برابر اقدامات شوستر به مقاومت پرداختند؟ در پاسخ به این پرسش، فرض این تحقیق بر آن است که چالش موجود بین دو عامل سنت و تجدد در ماجرای استخدام و سپس انفصال مورگان شوستر تاثیر بسیاری داشت. یافته های تحقیق نشان می دهد که علاوه بر عوامل سنتی داخلی، مانند شاهزادگان، وابستگان دربار و زمینداران کلان و...، که عموما با هر گونه تغییر در وضعیت موجود مخالفت داشته اند، روسیه و انگلیس نیز مخالف احیای بنیان های اقتصادی ایران در اواخر دوران قاجار بوده اند.
    کلیدواژگان: قاجاریه، مجلس دوم، مورگان شوستر، اصلاحات مالی، روسیه، انگلستان
  • سمیه سادات طباطبایی *، علیرضا حسینی صفحات 89-105
    ابوهلال عسکری از ادیبان ایرانی الاصل ولی عربی نویسی است که در سده چهارم هجری در خوزستان زاده شد. او نیز، همانند دیگر ایرانیان همعصرش، زبان عربی را برای نگارش آثار خود برگزید و تالیفاتی مانند کتاب الاوائل را به آن زبان نوشت. الاوائل کتابی است تاریخی و ادبی که ابوهلال آن را در بیان نخستین رویدادهای منسوب به اقوام و افراد مختلف نگاشته است. وی در باب نهم، که به «عجم» اختصاص دارد، گزارش هایی را درباره ایرانیان و آیین های آنان در دوران پیش از اسلام، به ویژه عصر ساسانی، بازگو می کند که بسیار درخور توجه است. ایرانی بودن او و پیشینه آشناییش با زبان فارسی سبب گشته که ملاحظاتی شایان بررسی درباره معنا و ریشه کلماتی چون مهمان و مهرگان بیان کند. همین امر، در کنار پاره ای از گزارش های کتاب که شاید در دیگر آثار تاریخی و ادبی عربی و فارسی بی مانند باشد، بدان اهمیتی دوچندان بخشیده است. اما بر اساس بررسی های نویسندگان، تاکنون از این اثر و اطلاعات آن در پژوهش های ایرانشناسی بهره گرفته نشده، چراکه ناآشنایی پژوهشگران با کتاب مذکور به گمنام ماندنش انجامیده است. از این رو، در این مقاله کوشش شده که بعد از معرفی اجمالی ابوهلال عسکری، آن دسته از گزارش های وی در کتاب الاوائل که با ایران و ایرانی پیوند دارد، افزون بر ترجمه، بررسی و شرح شود.
    کلیدواژگان: ابوهلال عسکری، کتاب الاوائل، فرهنگ ایرانی، ایران پیش از اسلام، استمرار فرهنگی
  • رضا غفوری * صفحات 107-123
    سرگذشت زال، فرزند سام نریمان، یکی از پرماجراترین و شگفت آورترین داستان های متون حماسی و پهلوانی ایران است. موی سپید زال، رانده شدن او از درگاه پدر، پرورش یافتن در آشیانه سیمرغ و در نهایت عمر طولانی او، همگی ویژگی هایی است که چهره زال را نسبت به دیگر قهرمانان داستان های ملی متمایز نشان می دهد. در شاهنامه، زال در آغاز جوانی پهلوان نیرومندی است، اما به محض رسیدن رستم به سن بلوغ، به دلیل ضعف پیری از حضور در میدان جنگ کناره می گیرد و جای خود را به فرزند می دهد و از آن پس، نقش قهرمان خردمندی را بازی می کند که راهنمای شاهان و پهلوانان است. ظاهرا این نقیصه در سرگذشت زال سبب شده که در ادوار بعد داستان گزاران به خلق داستان ها و روایاتی بپردازند که در آن ها زال، با وجود کهولت سن، همچنان از یلان سترگ ایران به شمار می رود و در میدان های جنگ، هنرنمایی های بسیاری از خود نشان می دهد. یکی از این دسته داستان ها نبرد زال با دسته ای از دیوان در آغاز جوانی است که بر آن ها پیروز می شود. در این مقاله نخست به بررسی داستان های زال در متون حماسی و پهلوانی ایران می پردازیم و سپس نگاهی به منظومه ناشناخته «زال و مقاتل دیو» می اندازیم و با بررسی برخی قراین متنی، حدود تقریبی سرایش آن را نشان می دهیم.
    کلیدواژگان: ادبیات حماسی، منظومه های پهلوانی فارسی، شاهنامه، زال، زال و مقاتل دیو
|
  • Sajad Aaydenloo * Pages 1-14
    Excluding two famous cups of Jamšīd and Key-xosrow with magical properties (similar to a crystal ball), some other historical and fictional characters also have magical cups in Iranian texts and narratives. Among them Kāvūs, the eminent Kayanid monarch, is the owner of the famed magical cup in the naqqāli tradition (the dramatic story-telling and performance). The Indian Kēd gave Alexander a cup, which is called the cup of Eskandar (Alexander)/ Sekandar/ Sekandari in Persian poetry. The content of the cup of Eskandar was not reduced by drinking; and in some sources the cup acted as a crystal ball as well. In historical sources there are indications to Xosrow-parvīz’s magical cup with attributes of a crystal ball, and self-filling property; and it seems that Dārā/ Dārāb and Anūšīravān also had such cups. In this paper, the evidences related to the magical cups from literary, historical and fictional sources are collected and studied.
    Keywords: Iranian narratives, Persian literature, K?v?s's cup, Alexander's cup. D?r?, D?r?b's cup, An???rav?n's cup, Xosrow, parv?z's cup
  • Mohammad Hassan Raznahan, Mehran Rezaei *, Mohammad Hossein Soleymani Pages 15-28
    Maelstroms are powerful and violent whirlpools in the sea, sucking in objects such as ships within a given radius. Not only most of the geographers mentioned the maelstroms, but also cartographers mapped them, to protect sailors from being drawn into them. One of the most recognized maelstroms in the Persian Gulf is Fam al-asad or Kām-e šīr, which means the mouth of lion. Kām-e šīr or Dahān-e šīr, which is used frequently in ancient poetry and prose, is sometimes referred to as Fam al-asad. It seems that merely the surface meaning of "Kām-e šīr" (the mouth of lion) is focused on in interpretations; hence, the accurate understanding of these expressions can alter the interpretation of the texts and maps. The present paper describes the name of Fam al-asad or Kām-e šīr and other maelstroms in the old texts, and analyses the history of them with the help of some instances.
    Keywords: historical geography, maelstrom, Persian Gulf, Fam al asad, Dah?n, e ??r
  • Ali Shojaee Esfahani * Pages 29-48
    On the outskirts of the old fortification of Isfahan, the Chahār-bāgh avenue was built during the expansion of the city in the reign of Šāh ʻAbbās I. At the starting point of Chahār-bāgh, the Jahān-namā palace was built by his command as well, which was the entrance monument of the Dowlat-xāneh. Chahār-bāgh and Jahān-namā, like many other monuments of Isfahan, were destroyed after Safavid's collapse, particularly during the reign of Ẓel al-Solṭān, the Qajar governor of Isfahan. In some travel books of European travelers in Safavid era, and the textual and visual sources of Qajar, this district of Isfahan is mentioned and illustrated. The remaining visual sources of Safavid and Qajar era, and the documents of Dowlat-xāneh district in Pahlavi period, give us keys to find the location of the palace, and shed light on some of the architectural aspects of the complex that cannot be deciphered from textual sources. The present article is an attempt to a concurrent analysis of textual and visual sources. The extracted data helped in the development of the archaeological project of the Jahān-namā palace, and the northern and southern parts of the palace, which belong to the periods before Safavids, and after them.
    Keywords: Isfahan, Safavid period, Jah?n, nam? palace, Chah?r, b?gh avenue, visual documents
  • Naser Sedghi *, Nahid Bagheri Tofighi Pages 49-65
    Superiority of the Sunni jurists and scholars was one of the historical developments of the Saljuq era from educational, social, and cultural points of view. Despite the vast quantitative studies, the historical dimensions of this subject have not been analyzed thoroughly yet. In this paper, based on the findings of statistical analysis method, the situation of the religious scholars of the Saljuq era, in three fields of their scientific activities, sects, and the places of residence is investigated. For this purpose, the essential historical sources such as Al-kāmil by Ibn al-Athīr, Al-montaẓam of Ibn al-Jozī, Vafayāt Al-aʻyān of Ibn Xallikān, Siyāq-e Tārix-e Neyšābūr by ʻAbd al-ghāfer-e Fārsī, and Al-ansāb of Samʻānī have been studied. According to this research, the geographical regions known as ʻIrāq-e ʻArab and Xorasān were in first places in terms of the presence and activity of religious scholars; and ʻIrāq-e ʻAjam was in the third place. Moreover, around 80 percent of the known scholars belonged to the Šāfeʻī school. From intellectual and educational points of view, around 70 percent of known religious scholars of the Saljuq era were involved in the field of Ḥadith. This situation was the result of historical background and centricity of the above mentioned regions in the Saljuq era, establishment of Neẓāmīyyeh schools in the important cities of those regions, as well as the Saljuqid's support of the Šāfeʻī sect and the Sunni traditional studies.
    Keywords: History of Iran, the Saljuq era, Islamic scholars, Islamic studies, Islamic sects
  • Mahdi Salah * Pages 67-87
    The process of reform in the time of the second parliament (November 15, 1909 – December 24, 1911), which resulted in inviting Morgan Shuster for financial improvements in the late Qajar era, represented the controversy between tradition and modernism in Iran. Many factors were against the process of change in Iran and could lead to social crises. Actually, the implementation of fundamental reforms was very problematic, regarding the specific social model of Iran, and the resistance of the traditional forces. This research, which is based on archival documents and historical sources, seeks to answer these questions: what were the main powers against Shuster's measures, and what were their motivations? The hypothesis was that the challenge between tradition and modernism was very influential; but the research findings demonstrate that in addition to traditional domestic factors such as princes, courtiers, landlords, and ..., who generally opposed any changes, foreign forces of Russia and Britain were among the main opponents as well.
    Keywords: Qajar dynasty, Morgan Shuster, the second parliament, financial reforms, Russia, Britain
  • Somayeh-Sadat Tabtabei *, Alireza Hosseini Pages 89-105
    Abū-Helāl ʻAskari, is a scholar with Iranian root, who was born in the fourth century A.H. in Xūzestān. He, like many other Iranian authors of his age, chose to write his works in Arabic. Al-avāʼel is the title of his historic - literary book on ethnic groups, and its ninth chapter is dedicated to the "ʻajam", with outstanding reports on pre-Islamic -specifically the Sassanid- era. His Iranian origin and acquaintance with the Persian language, led to valuable considerations on the meaning and origin of some words such as Mehmān and Mehregān. Al-avāʼel, including valuable unique accounts on Iran, outranks other literary and historical works in Persian or Arabic. According to the studies, researcher's unfamiliarity with Al-avāʼel has resulted in its oblivion; therefore, in this paper firstly Abu-helāl is introduced, then those accounts of the book which are related to Iran are translated, studied, and explained.
    Keywords: Abu, Hel?l ?Askari, Al, av??el, Iranian culture, pre, Islamic Iran
  • Reza Ghafouri * Pages 107-123
    The life story of Zāl - the son of Sam of Narīmān - is one of the most adventurous and astonishing stories of epic-heroic Iranian texts. Having white hair, being banished by his father, growing up in the Sīmorgh's nest, and finally living a long life, are among the features which differentiates Zāl from other heroes of national stories. In Šāhnāmeh, Zāl is a mighty hero in his youth, but as soon as Rostam reaches adulthood, Zāl secedes the battlefield due to the weakness of senility, and gives way to Rostam; thereafter, Zāl plays the role of a wise hero who advises the kings and other heroes. Apparently this drawback in his life provoked the future storytellers to create narrations, in which Zāl despite his oldness, is one of the greatest heroes with many heroic actions in battlefields. One of these stories is the battle of Zāl with demons in his youth, that ended up with his victory. In this paper, firstly the stories of Zāl in the epic-heroic texts of Iran is studied; afterward, the unknown epopee of “Zāl va Maqātel-e Dīv” is introduced, and the approximate time of its composition is estimated according to textual evidences.
    Keywords: epic literature, Persian epopees, ??hn?meh, Z?l, Z?l va Maq?tel, e D?v