فهرست مطالب

تحقیقات تولیدات دامی - سال ششم شماره 1 (بهار 1396)

فصلنامه تحقیقات تولیدات دامی
سال ششم شماره 1 (بهار 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/03/19
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مقاله پژوهشی
  • محمد علی خراشادی زاده*، رضا ولی زاده، عباسعلی ناصریان صفحات 1-11
    در این آزمایش تاثیر تغذیه طولانی مدت عنصر کادمیوم بر غلظت کادمیوم در بافت های مختلف کبد، کلیه، ریه، عضلات، استخوان و خون و غلظت آن در ادرار و مدفوع و همچنین اثر آن بر غلظت عناصر آهن، روی و مس در بافت های کبد، کلیه، استخوان و عضلات درگوساله های نر هلشتاین مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 20 راس گوساله نر هلشتاین با میانگین وزن 203 کیلو گرم و سن 185 روزدر قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار گروه و پنج تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. جیره غذایی هر چهار گروه یکسان بود و فقط مقدار کادمیوم اضافه شده به جیره آنها متفاوت بود (به ترتیب صفر، 2، 5 و 10 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک خوراک). پس از پایان آزمایش (300 روز)، گوساله ها ذبح شدند و نمونه های بافتی از کبد، کلیه، ریه، استخوان قلم پا، عضله ران، عضله قلب و طحال گرفته شد. همچنین در سه روز پایانی، نمونه های خون، ادرار و مدفوع گوساله ها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش مقدار کادمیوم جیره، غلظت کادمیوم در بافت ها و به ویژه کبد و کلیه ها به شکل معنی داری افزایش یافت (05/0P<). با افزایش مصرف کادمیوم، غلظت کادمیوم ادرار و مدفوع نیز افزایش یافت (05/0P<). همچنین همراه با افزایش مصرف کادمیوم، مقدار مس کبد و استخوان و مقدار آهن و روی کلیه ها و کبد، کاهش معنی داری داشت (05/0P<). به طور کلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که آلودگی محیط و به ویژه خاک و آب با کادمیوم با افزایش ورود آن به تولیدات دامی و طبیعتا بدن انسان و بروز اثرات سمی آن همراه خواهد بود.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، کادمیوم، کبد، کلیه، گوساله های نر هلشتاین
  • فرانک دوستی*، تقی قورچی، بهروز دستار، آرش آذرفر صفحات 13-25
    اثر تغذیه تفاله زیتون بر عملکرد، فراسنجه های شکمبه ای، فعالیت آنزیم های فیبرولیتیک و سنتز پروتئین میکروبی با استفاده از 15 راس بزغاله پرواری نجدی در قالب یک طرح کاملا تصادفی با سه جیره و پنج تکرار انجام شد. بزغاله ها از سن سه ماهگی به صورت انفرادی در قفس های جداگانه به مدت 84 روز (15 روز عادت پذیری) نگهداری شدند. جیره ها از نظر محتوی پروتئین و انرژی برابر بودند. تیمار های آزمایش شامل سطوح صفر، 10 و 20 درصد تفاله زیتون در جیره غذایی بود. استفاده از تفاله زیتون به مقدار 10 درصد جیره باعث افزایش مصرف خوراک (05/0P<) و جیره حاوی 20 درصد تفاله زیتون باعث افزایش ضریب تبدیل غذایی شد (05/0P<). با افزایش سطح تفاله زیتون در جیره های آزمایشی، مقدار pH، میزان آمونیاک تولیدی، میزان دفع هر یک از مشتقات پورینی و سنتز پروتئین میکروبی در شکمبه کاهش معنی داری داشت (05/0P<). فعالیت آنزیم های کربوکسی متیل سلولاز و میکروکریستالین سلولاز در بخش جامد، خارج سلولی، درون سلولی و کل آنزیم ها (شامل سه بخش) در جیره های حاوی تفاله زیتون در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). نتایج آزمایش نشان داد استفاده از تفاله زیتون سبب افزایش فعالیت آنزیم های فیبرولیتیک شکمبه و کاهش سنتز پروتئین میکروبی و میزان آمونیاک تولیدی در بزغاله های نجدی شد. استفاده از تفاله زیتون تا سطح 10 درصد اثر منفی بر عملکرد بزغاله های نجدی نداشت.
    کلیدواژگان: آمونیاک، تفاله زیتون، کربوکسی متیل سلولاز، میکروکریستالین سلولاز، مشتقات پورین، بزغاله های نجدی
  • مجتبی کریمی، مقصود بشارتی*، اکبر تقی زاده، رشید صفری صفحات 27-37
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات افزودنی باکتریایی لالسیل (لاکتوباسیلوس بوچنری 40788) بر خصوصیات شیمیایی و پایداری هوازی سیلاژ یونجه پلاسیده شده و خرد شده با اندازه متوسط 2 سانتی متر به همراه تفاله پرتقال، انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) علوفه یونجه پلاسیده (تیمار شاهد)، 2) علوفه یونجه پلاسیده به همراه تفاله پرتقال (با نسبت 70 به 30) بدون افزودنی باکتریایی، 3) تیمار 2 به همراه cfu/g 108×5/1 افزودنی لالسیل، 4) تیمار 2 به همراه cfu/g 108×3 افزودنی لالسیل، 5) تیمار 2 به همراه cfu/g 108×5/4 افزودنی لالسیل بودند و به مدت 90 روز در دمای اتاق سیلو شد. داده های بدست آمده در قالب طرح آماری کاملا تصادفی آنالیز گردیدpH .تمام نمونه ها کمتر از 55/4 بود اما pH شاهد در مقایسه با سایر تیمارها بالاتر بود (05/0P<). افزودن تفاله پرتقال و مکمل باکتریایی به یونجه پلاسیده سبب افزایش معنی دار کربوهیدرات محلول در آب (WSC) و کل اسیدهای چرب فرار tVFA شد (05/0P<). کم ترین مقاومت در برابر فساد پذیری مربوط به تیمار 1 و بیشترین مقدار مربوط به تیمار 5 بود (به ترتیب 56 ساعت و 200 ساعت پس از قرار گرفتن در مجاورت هوا). بطورکلی افزودنی باکتریایی لاکتوباسیلوس بوچنری به همراه تفاله پرتقال با در دسترس قرار دادن کربوهیدرات قابل تخمیر برای لاکتوباسیل ها و کاهش سریع pHو محدود نمودن تکثیر مخمرها و قارچ ها سبب افزایش پایداری هوازی و بهبود کیفیت سیلوی حاصله گردید.
    کلیدواژگان: پایداری هوازی، تفاله پرتقال، سیلاژ یونجه، لاکتوباسیلوس بوچنری
  • شهرام نجفی، محمد مهدی طباطبایی، خلیل زابلی *، احمد احمدی، علی اصغر ساکی صفحات 39-51
    به منظور بررسی اثر فرآوری دانه جو و نوع منبع نیتروژن جیره غذایی بر قابلیت هضم، تولید پروتئین میکروبی و ابقاء نیتروژن در گوسفند، آزمایشی به صورت فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. جیره های آزمایشی شامل 1) دانه جو کامل+ اوره، 2) دانه جو کامل+ کنجاله سویا، 3) دانه جو پرک شده + اوره و 4) دانه جو پرک شده + کنجاله سویا بودند. در طول دوره آزمایش قابلیت هضم، کل ادرار دفعی گوسفندان جمع آوری شد و در روز آخر، خون گیری در ساعات 1 و 7 بعد از خوراک دهی صبح انجام گرفت. نتایج نشان داد دانه جو فرآوری شده سبب کاهش قابلیت هضم ماده خشک (از 82/73 به 58/71 درصد) و ماده آلی (از 94/74 به 84/72 درصد) جیره شد (05/0P<). مصرف کنجاله سویا در مقایسه با اوره سبب افزایش قابلیت هضم الیاف خام (از 97/29 به 84/32 درصد) و عصاره عاری از نیتروژن (از 39/81 به 13/82 درصد) جیره گردید (05/0P<). کنجاله سویا در مقایسه با اوره سبب افزایش درصد نیتروژن ابقاء شده (از 64/19 به 92/37 درصد ازت مصرفی) گردید (05/0P<) اما فرآوری دانه جو تاثیری بر آن نداشت. غلظت گلوکز و اوره پلاسما نیز تحت تاثیر فرآوری دانه جو و نوع منبع نیتروژن جیره غذایی قرار نگرفتند. به طور کلی، پرک کردن دانه جو موجب افزایش قابلیت هضم مواد مغذی جیره، ابقاء نیتروژن در بدن و تولید پروتئین میکروبی نشد. اما مصرف کنجاله سویا در مقایسه با اوره باعث بهبود هضم مواد مغذی جیره غذایی (شامل الیاف خام و عصاره عاری از نیتروزن) و ابقاء نیتروژن شد.
    کلیدواژگان: ابقاء نیتروژن، اوره، پرک کردن، کنجاله سویا
  • فردین ناظمی، سید ضیاء الدین میرحسینی، نوید قوی حسین زاده، هوشنگ دهقان زاده*، مختار مهدیزاده صفحات 53-61
    در این پژوهش رابطه ژنوتیپ های ژن کاپاکازئین با صفات تولیدی در گاوهای بومی استان گیلان بررسی شد. از 100 راس گاو ماده در فومن، رشت و آستانه اشرفیه خونگیری به عمل آمد. استخراج DNA با استفاده از روش شستشوی نمکی بهینه انجام گرفت. با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی، قطعه ای به طول350 جفت باز از ژن کاپا کازئین با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) تکثیر شد. جهت تعیین ژنوتیپ ژن کاپاکازئین با استفاده از نشانگر PCR-RFLP، محصول واکنش زنجیره ای پلیمراز به وسیله آنزیم Hinf I هضم شد. فراوانی مشاهده شده ژنوتیپ هایAA ،AB و BB به ترتیب 48/0 ، 52/0 و 00/0 و فراوانی آلل های A و B به ترتیب 74/0 و 26/0 بود. بر اساس نتایج آزمون مربع کای، جمعیت های مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ قرار نداشتند. مقایسه میانگین حداقل مربعات در این جایگاه نشان داد که اثر چند شکلی بر صفات تولید شیر، درصد چربی و درصد پروتئین معنی دار بود (01/0P<). تولید شیر روزانه گاوهای با ژنوتیپ AA در مقایسه با گاوهای با ژنوتیپ AB بیشتر بود (به میزان 81/0 کیلوگرم ). همچنین درصد چربی و پروتئین شیر گاوهای دارای ژنوتیپ AB نسبت به گاوهای با ژنوتیپ AA بیشتر بوده است (به ترتیب 1/0 و 14/0). در تحقیق حاضر گاوهای دارای ژنوتیپ AB نسبت به افراد با ژنوتیپ AA درصد چربی شیر بالاتری داشتند (01/0>P) و ژنوتیپ AA دارای درصد چربی و درصد پروتئین کمتر بود.
    کلیدواژگان: پروتئین شیر، چند شکلی ژنی، کاپاکازئین، گاو بومی گیلان، PCR-RFLP
  • صاحب فروتنی فر*، حسن مهربانی یگانه، محمد مرادی شهربابک صفحات 63-71
    به منظور بررسی اثر انتخاب ژنومی و رایج بر پاسخ به انتخاب، ضریب درون زادآوری و واریانس ژنتیکی در بلندمدت، تعداد 100 حیوان غیرخویشاوند شبیه سازی شد و به مدت 50 نسل جهت ایجاد عدم تعادل پیوستگی بین نشانگرها آمیزش تصادفی داشتند. برای هرحیوان ژنومی با طول 10مورگان و تعداد 10 کروموزوم باطول یکسان 1 مورگان، شبیه سازی شد. تعداد 1000 نشانگر SNP درفواصل مساوی برروی هرکروموزوم قرار گرفتند. برای هر حیوان دوصفت با توارثپذیری 5/0 و 1/0 درنظرگرفته شد و برای هر صفت تعداد 200 جایگاه ژنی موثر، بصورت تصادفی روی ژنوم پخش شدند. ازروش BLUP برای پیش بینی ارزش های اصلاحی رایج و اثر نشانگرها در جمعیت مرجع استفاده و ارزش های اصلاحی ژنومی افراد از مجموع اثرات نشانگرها باتوجه به ژنوتیپ آنها محاسبه شد. بعد از نسل 51 حیوانات به مدت 15 نسل با یکی از روش های رایج و ژنومی انتخاب شده و نسل بعد را ایجاد می کردند. نتایج نشان دادکه برای هر دو صفت پاسخ به انتخاب تجمعی برای روش انتخاب ژنومی (35/7 و 45/2) بیشتر از انتخاب رایج (58/6 و 99/1)، ولی واریانس ژنتیکی (42/0 و 71/0 در مقابل 56/0 و 77/0) کمتر بود. میزان پاسخ به انتخاب و کاهش واریانس ژنتیکی برای صفت با توارث پذیری بالا بیشتر بود. انتخاب رایج نسبت به انتخاب ژنومی باعث افزایش تقریبا دو برابری میزان ضریب درون زادآوری (13/0 در مقابل 07/0) بعد از 15 نسل انتخاب شد و با افزایش تعداد نسل ها تفاوت نرخ مزبور دو روش افزایش یافت.
    کلیدواژگان: انتخاب رایج، انتخاب ژنومی، پاسخ به انتخاب، نرخ درون زادآوری، واریانس ژنتیکی
  • کلثوم رازانی، مجید متقی طلب*، سید حسین حسینی مقدم صفحات 73-87
    هدف از این مطالعه بررسی اثر تزریق درون آمنیوتیکی روی - متیونین و نانو روی - متیونین بر بیان ژن انتقال دهنده روی (Zn-T1) و فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و مالتاز در ژژنوم جوجه های گوشتی بود. چهارصد عدد تخم مرغ بارور به چهار گروه (تیمار)، هریک با چهار زیر گروه (تکرار) تقسیم شد. تیمار اول تا سوم به ترتیبت شامل تزریق درون آمنیوتیکی یک میلی لیتر محلول سرم فیزیولوژی، سرم فیزیولوژی حاوی 25% روی - متیونین و 25% نانو روی - متیونین در روز هفدهم جوجه کشی بود. چهارمین تیمار (کنترل منفی) هیچ تزریقی دریافت نکرد. درصد تفریخ هر تیمار محاسبه و در روزهای اول، سوم و هفتم پرورش، دو پرنده از هر تکرار ذبح شد و بیان ژن Zn-T1، فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و مالتاز در بافت روده اندازه گیری شد. وزن جوجه ها در زمان تفریخ در تیمار روی - متیونین (06/0±02/43) و نانو روی - متیونین (06/0±77/42) از سایر تیمارها بیشتر بود (01/0P˂). همچنین وزن روده کوچک در روزهای یک و هفت پس از تفریخ در تیمار روی - متیونین (به ترتیب 048/0±7/9 ، 07/0±55/1) و نانو روی - متیونین (به ترتیب 048/0±5/9 ، 07/0±51/1) از سایر تیمارها بیشتر بود (01/0P˂). تیمار نانو روی - متیونین در روزهای یک، سه و هفت بعد از تفریخ، بیشترین فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز (به ترتیب 1/0±8/17، 08/0±5/11، 04/0±2/7) مالتاز (به ترتیب 06/0±8/8 ،02/0±5/5 ،03/0±2/4) و بیان ژن Zn-T1 (به ترتیب 009/0±17/3 ،007/0±24/4 ،005/0±67/3) را نشان داد (01/0P˂). استنتاج نهایی این است که تزریق درون تخم مرغی نانو روی - متیونین منجر به افزایش بیان Zn-T1 شده و فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و مالتاز روده را در هفته اول پرورش افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: آلکالین فسفاتاز، جوجه گوشتی، مالتاز، ناقل روی، RT- PCR
  • سیدعلی حسینی سیر، عباس فرح آور* صفحات 89-107
    هدف از این مطالعه بررسی اثر افزودن پودر سماق و ویتامین E به جیره بر وزن بدن و اندام های درونی، فراسنجه های بیوشیمیایی و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی پس از القاء تنش با دگزامتازون بود. تعداد 96 قطعه جوجه گوشتی نر به شش گروه تقسیم و به مدت 35 روز با جیره پایه تغذیه شدند. از روز 10 به جیره پایه ی چهار گروه پودرسماق (25/0، 5/0و 75/0درصد) و ویتامین E (mg/kg20) افزوده شد. دو گروه نیز همزمان به عنوان گروه شاهد منفی (بدون تزریق دگزامتازون) و شاهد مثبت (با تزریق دگزامتازون) حضور داشتند. از روز 28 همه جوجه ها بجز شاهد منفی، دگزامتازون (mg/kg BW2) دریافت کردند. در پایان آزمایش جوجه ها توزین، ذبح و خونگیری شدند. دگزامتازون وزن نهایی، وزن نسبی لاشه، سینه، طحال و بورس (به ترتیب80/1432گرم، 40/59، 86/21، 07/0و 035/0) را نسبت به گروه شاهد منفی (به ترتیب 67/ 1783گرم، 32/60، 98/22، 121/0و051/0) کاهش و وزن نسبی کبد، قلب، پیش معده و سنگدان، نیروی برشی گوشت، پروتئین و کلسترول کل پلاسما (به ترتیب 08/3، 49/0، 45/0، 95/1، 836/0نیوتن، 45/5 و 45/255میلی گرم در دسی لیتر) را نسبت به گروه شاهد منفی (به ترتیب 55/2، 42/0، 36/0، 58/1، 375/0نیوتن، 45/4، 32/179 میلی گرم در دسی لیتر) افزایش داد (05/0>P). نیروی برشی گوشت در تیمار 5/0 و 75/0 درصد پودر سماق (به ترتیب452/0و 428/0نیوتن)، نسبت به گروه شاهد مثبت (836/0 نیوتن) کاهش یافت (05/0>P). به طور کلی افزودن ویتامین E و پودر سماق به جیره از کاهش وزن القایی توسط دگزامتازون ممانعت نکرد و فراسنجه های خونی تحت تاثیر قرار نگرفت، اما سطوح 5/0و 75/0درصد پودر سماق منجر به کاهش میزان نیروی برشی عضله سینه شد.
    کلیدواژگان: پودر سماق، تنش، جوجه گوشتی، دگزامتازون، کیفیت گوشت
  • کامران اکبری پابندی *، حمیدرضا میرزایی الموتی صفحات 109-125
    هدف از این پژوهش بررسی اثر دفعات خوراک دهی و افزودن روغن به جیره بر عملکرد، رفتار جدا کردن اجزای خوراک و تخمیر شکمبه گاوهای هلشتاین بود. از 24 راس گاو شیرده هلشتاین شامل 12 راس گاو یک بار زایش کرده و 12 راس چند بار زایش کرده به ترتیب با میانگین وزنی 58 ± 626 و 25 ± 617 کیلوگرم و روزهای شیردهی 44 ± 195 و 39 ± 207 روز در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی استفاده شد. فاکتورها عبارت بودند از روغن جیره در سطوح صفر و 5/2 درصد و دفعات خوراک دهی در سطوح یک و سه بار در روز. تیمارها از نظر ماده خشک مصرفی و تولید شیر تصحیح شده تفاوت معنی داری نداشتند، ولی تولید شیر تصحیح نشده با سه بارخوراک دهی بدون افزودن روغن کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). در بین تیمارها از نظر رفتار جدا کردن اجزای جیره تفاوت معنی داری مشاهد نشد (05/0 < P). گاوهای یک بار زایش کرده بیشتر از گاوهای چند بار زایش کرده رفتار جدا کردن را نشان دادند (05/0 > P). افزودن روغن با یک بار خوراک دهی باعث کاهش نوسانات pH شکمبه شد. غلظت پروپیونات شکمبه با یک بار خوراک دهی بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0 > P). در این پژوهش افزودن روغن باعث کاهش بی نظمی های خوراک خوردن به ویژه با یک بار خوراک دهی در روز شد (05/0 > P). اثرات مثبتی از افزودن روغن بر تولید شیر، رفتارهای خوراک خوردن و pH شکمبه به خصوص با یک بار خوراک دهی مشاهده شد.
    کلیدواژگان: دفعات خوراک دهی، افزودن روغن، رفتارهای تغذیه ای، جدا کردن، گاو هلشتاین
  • کاظم قربانپور، رضا ولی زاده *، عباسعلی ناصریان صفحات 127-137
    به منظور ارزیابی تاثیر سیلو کردن و افزودن اوره بر ترکیب شیمیایی و تولید گاز بوته طالبی و استفاده از آن در تغذیه گوسفند دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول بوته تازه طالبی با مقادیر 5/0 و 1 درصد اوره، عمل آوری و در کیسه نایلونی در شرایط اتاق سیلو شد. عمل آوری بوته طالبی با اوره سطح پروتئین خام را نسبت به بوته طالبی سیلو شده بدون افزودنی افزایش داد (05/0P<) و همچنین تولید گاز در 96 ساعت، انرژی متابولیسمی و قابلیت هضم ماده آلی افزایش یافت (05/0P<). در آزمایش دوم بوته های طالبی بدون اوره و یا با 5/0درصد اوره سیلو گردید. تعداد 15 راس بره نر افشاری در قالب طرح کاملا تصادفی به یکی از 3 تیمار غذایی: جیره 1) حاوی 15 درصد جیره سیلاژ ذرت، جیره 2) حاوی 15 درصد جیره سیلاژ طالبی بدون اوره و جیره 3) دارای 15 درصد سیلاژ طالبی عمل آوری شده با 5/0درصد اوره اختصاص داده شدند (بر اساس ماده خشک). استفاده از 15 درصد سیلاژ بوته طالبی در جیره بره ها اثر معنی داری بر مصرف خوراک، وزن بدن، اضافه وزن روزانه و pH شکمبه نداشت (05/0 کلیدواژگان: بوته طالبی، بره افشاری، تولید گاز، عملکرد
  • محمد کریم معتمد*، محمد کاوسی کلاشمی، محمدرضا راهی صفحات 139-151
    سیاست های کشاورزی مجموعه ای از قوانین مرتبط با کشاورزی داخلی و سیاست خارجی محصولات کشاورزی است. دولت ها معمولا با قصد دست یابی به اهدافی خاص در بازارهای داخلی محصولات کشاورزی سیاست هایی را اجرا می کنند. تجربه اکثر کشورهای توسعه یافته و پاره ای از کشورهای در حال توسعه حاکی از آن است که دولت ها ابتدا سیاست های حمایتی خود را در عرصه تولید در بخش کشاورزی متمرکز نموده تا بهره وری و کارایی تولید افزایش یابد و به مرور زمان این حمایت ها را کاهش می دهند. در این پژوهش اثر 6 سیاست حمایتی دولت بر میزان تولید پیله تر ابریشم در دوره زمانی 94-1385 مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا، از داده های ترکیبی مربوط به 16 شهرستان استان گیلان طی این دوره زمانی و رهیافت گشتاور تعمیم یافته (GMM) استفاده شد. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز توسعه نوغانداری کشور اخذ شد. نتایج این مطالعه نشان داد، سیاست برگزاری دوره های آموزشی و ترویجی و اعطای تسهیلات اعتباری ناکارآمد بوده و اثری غیرسازنده داشته است. سیاست توزیع جعبه تخم نوغان بیشترین اثر گذاری مثبت را بر میزان تولید پیله تر ابریشم در شهرستان های استان گیلان داشت. به طوری که، افزایش یک درصدی میزان توزیع جعبه تخم نوغان منجر به افزایش 22/1 درصدی میزان تولید پیله تر ابریشم در استان گیلان شد.
    کلیدواژگان: پرورش کرم ابریشم، رهیافت گشتاور تعمیم یافته تفاضلی (DGMM)، رهیافت گشتاور تعمیم یافته متعامد (OGMM)، مرکز توسعه نوغانداری کشور
  • |
    • Mohammad Ali Khorashadi Zadeh*, Reza Vali Zadeh, Abas Ali Naserian Pages 1-11
      The effects of long-term consumption of cadmium (Cd) on its concentration in liver, kidney, lunges and muscles tissues, blood, urine and feces and also iron, zinc and copper content in liver, kidney, bones and muscles tissues in Holstein male calves were studied in this study. Twenty Holstein male calves (with average body weight of 203 kg and age of 185 days) were allocated to four groups in a completely randomized design. All of the animals were fed a similar diet but differing in concentration of Cd (0, 2, 5 and 10 mg/kg of dry matter) for a period of 300 days. The blood, urine and feces of all experimental calves were sampled at the end of last 3 days of the experimental period. The calves were slaughtered at the end of experimental period and their liver, kidney, lunges, shinbone, thigh and heart muscles and spleen were also sampled. The results revealed that, Cd concentration in liver and kidney tissues urine, and feces samples were significantly (P
      Keywords: Cadmium, Heavy metals, Holstein male calves, Liver, Kidney
    • Faranak Doosti * Pages 13-25
      The effect of olive cake on performance, rumen microbial protein synthesis and activity of cellulase enzymes was investigated usign 15 male Najdi goat kids in a completely randomized design with three diets and five replicates per diet. Kids were kept in individual pens over 84 days (15 days of adaptation) from three months of age. The diets contained same levels of energy and protein. Experimental treatments were zero, 10 and 20 percent of olive cake in the diet. Inclution of olive cake in diets up to 10% increased feed intake and diet containing 20% olive cake increased feed conversion ratio (P
      Keywords: Ammonia, Olive cake, Carboxymethyl cellulose, Microcrystalline cellulose, Purine derivative excretion, Najdi goat kids
    • Maghsoud Besharati * Pages 27-37
      This study was conducted to study the effects of LALSIL inoculants (Lactobacillus Buchneri 40788: LAB) on laboratory characteristics and aerobic stability in alfalfa wilted and chopped into 2 cm of average length with orange pulp silage. Experimental treatments were 1: wilted alfalfa with no additive (control), 2: wilted alfalfa and orange pulp (at a ratio of 70 to 30 percent) with no inoculant, 3: treatment 2 plus 1.5×108 cfu/g of LALSIL inoculants, 4: treatment 2 plus 3.0×108 cfu/g of LALSIL inoculants, and 5: treatment 2 plus 4.5×108 cfu/g of LALSIL inoculants. Experimental treatments were ensiled in triplicate laboratory mini silos for 90d at room temperature. The data were analyzed as a completely randomized design. The pH of all silages was less than 4.55, but pH was significantly higher for control (P
      Keywords: Aerobic stability, Alfalfa silage, Lactobacillus Buchneri, Orange pulp
    • Shahram Najafi, Mohammad Mehdi Tabatabaei, Khalil Zaboli *, Ali Asghar Saki Pages 39-51
      In order to evaluate the effect of barley grain processing and dietary nitrogen source on digestibility, microbial protein synthesis and nitrogen retention in sheep, an experiment was conducted as 2×2 factorial under a completely randomized design. The experimental diets included 1) whole barley grain urea, 2) whole barley grain soybean meal, 3) cracked barley grain urea and 4) cracked barley grain soybean meal. During the digestibility experiment, total urine of sheep was collected, and blood samples were taken at 1 and 7 hours after morning feeding at the last day. Results showed that barley grain processing decreased dry matter digestibility (from 73.82 to 71.58 percent) and organic matter digestibility (from 74.94 to 72.84 percent) of diet (P
      Keywords: Cracking, Nitrogen retention, Soybean meal, Urea
    • Hoshang Dehghan * Pages 53-61
      In this research, the relationship between polymorphism of CSN (Kappa-Casein) gene and production traits in Guilan native cattle was studied. Blood samples were taken from 100 cows Fouman, Rasht and Astaneh-ye-Ashrafiyeh. Genomic DNA was extracted by modified salting out method. A 350 bp fragment of the bovine kappa-CSN gene was amplified by Polymerase Chain Reaction (PCR) using a specific primer. The PCR products were digested by Hinf I to determine kappa-casein genotypes with PCR-RFLP marker. Observed frequencies for genotypes AA, AB, BB were 0.48, 0.52, 0.00 and allelic frequencies for A and B were 0.74 and 0.26, respectively. The chi-square test results showed that the studied population were not at Hardy-Weinberg equilibrium. Comparison of least square means indicated that the polymorphism has a significant effect on milk yield, fat and protein percentage (P
      Keywords: Milk protein, Gene polymorphism, Kappa-Casein, Guilan native cattel, PCR-RFLP
    • Saheb Foroutanifar * Pages 63-71
      In order to evaluate the effects of genomic and traditional selection methods onlong term response to selection, genetic variance and inbreeding, a base population of 100 animals was randomly mated for 50 generations. The simulated genome size for each animal was 10 Morgan that was equally divided between 10 chromosomes. On each chromosome, 1000 SNP markers were evenly located. Two traits with the heritability of 0.5 and 0.1 were simulated for each animal and 200 QTL were randomly distributed over the genome for each trait. BLUP method was used for prediction of traditional breeding value as well as estimation of SNP effects. Genomic breeding values of the animals for each trait were sum of SNP effects for all loci. After generation 51, animals were selected based on traditional breeding values or genomic breeding values for 15 generations. The results of this study showed that for both traits the genomic selection method increased response to selection, butdecreased genetic variance relative to the traditional selection. Greater response to selection and reduction in genetic variance was for trait with higher heritability. A twofold increase in the inbreeding coefficient was observed for traditional selection relative to genomic selection after 15 generations of selection.
      Keywords: Genomic selection, Genetic variance, Inbreeding, Response to selection, Traditional selection
    • Kolsoom Razani, Majid Mottaghitalab*, Seyed Hossein Hossienimoghdam Pages 73-87
      The aim of this study was to investigate the effect of intra amniotic injection of zinc-methionine and nano-zinc-methionine on intestinal zinc transporter (zn-t1)expression and alkaline phosphatase and maltase activity in the broiler jejunum. Four hundred fertile eggs were divided into four groups (treatment), each with four samples (replicate). The first three treatments were subject to intra amniotic injection of one milliliter of physiologic serum solution, physiologic serum solution containing 25% zinc- methionine and/or containing 25% nano-zinc- methionine, respectively, at the 17th day of incubation. The fourth treatment (negative control) received no injection. The hatchability percentage was calculated and two birds from each replicate were killed then intestinal alkaline phosphatase and maltase activity and Zn-T1gene expression were assayed at 1, 3 and 7 days after hatch. The highest body weight was for Zinc-methionine (43.02± 0.06) and Nano-zinc-methionine (42.77±0.06) treatments (P˂0.01). Also at 1 and 7 days of post hatch the weight of small intestine in the Zinc-methionine (1.55±0.07, 9.7±0.048) and Nano-zinc-methionine (1.51±0.07, 9.5±0.048) treatments were higher than other treatments (p˂0.01). Ten nano-zinc-methionine treatment, at 1, 3 and 7 days after hatching, had the most activity of alkaline phosphatase (7.2 ± 0.04, 11.5± 0.08, 17.8 ± 0.1) and maltase (4.2±0.03, 5.5±0.02, 8.8±0.06) andmost Zn-T1 gene expression (3.67±0.005, 4.24±0.007, 3.17±0.009) (P˂0.01). In conclusion, in Ovo injection of Nano-zinc-methionine showed up-regulate Zn-T1 gene expression and lead to increase alkaline phosphatase and maltase activity of chick intestine during first week after hatch.
      Keywords: Alkaline phosphatase, Broiler, Maltase, RT-PCR, Zinc transporter
    • Sayed Ali Hosseini Siyar, Abbbas Farahavar * Pages 89-107
      The aim of this study was to investigate the effect of adding Sumac powder and vitamin E to diet on body and internal organs weights, biochemical and meat quality parameters in broiler chickens after the stress induction by dexamethasone (DEX). Ninety-six male broiler chickens were divided to six groups and received a basal diet for 35 days. After 10 days of age, basal diets of 4 groups was supplemented with Sumac powder (0.25, 0.5 and 0.75 %) and vitamin E (20 mg/Kg). At the same time, two groups were assigned as negative (without DEX) and positive (with DEX) controls. At 28 days of age, all broilers except negative control received DEX (2mg/kg BW). At end of the experiment, chickens were weighed, slaughtered and their blood samples were collected. Dexamethasone reduced (P
      Keywords: Broiler chickens, Dexamethasone, Meat quality, Sumac powder, Stress
    • Kamran Akbari-Pabandi * Pages 109-125
      The objective of this experiment was to investigate the effect of feeding frequency and oil supplementation to the diet on sorting behavior and rumen fermentation of lactating dairy cows. Twenty four lactating Holstein cows, including 12 primiparous with average body weight of 626 ± 58 Kg and days in mild of 195 ± 44 day, and 12 multiparous having average body weight of 617 ± 25 Kg and days in milk of 207 ± 39 day, were used in a 2×2 factorial experiment under a randomized complete block design. The factors were oil supplement at two levels of 0 and 25 percent, and feeding frequency of 1 or 3 times per day. Treatments had no significant effect on dry matter intake and fat and energy corrected milk, but uncorrected milk production was lower for three times feeding without oil supplement (P 0.05). The primiparous cows showed more sorting behaviors than multiparous cows (P
      Keywords: Feeding frequency, Oil supplementation, Chewing behavior, sorting, Holstein cow
    • Kazem Ghorbanpour, Reza Valizadeh *, Abasali Naserian Pages 127-137
      Two experiments were conducted to evaluate the chemical composition, gas production and also inclusion of cantaloupe plant and its silage in lamb rations. In first experiment, the cantaloupe plant samples were treated with 0.5 or 1% of urea (DM basis) and ensiled in plastic bags. Ensiling cantaloupe plant treated with urea increased its crude protein content (P0.05), but N-ammonia concentration was higher for the urea treated cantaloupe silage (13.5 vs. 10.8 mg/dL) in comparison with the control group (P
      Keywords: Cantaloupe silage, Afshari lambs, Gas production, Performance
    • Mohammadkarim Motamed *, Mohammad Kavoosi-Kalashami, Mohammad Reza Rahi Pages 139-151
      Agricultural policy includes a set of laws related to domestic agriculture and foreign policy for agricultural crops. Governments implement policies in order to achieve specific goals in the domestic markets of agricultural products. The experience of most developed countries and some developing countries indicated that governments initially focus supportive policies in the field on production to increase productivity and production efficiency and then gradually reduce these supports. In this research the effect of 6 supportive government policies on the production of silk cocoons over 2007-2016 were evaluated. In this regard, the panel data of the 16 city of Guilan province during this period of time and approach the Generalized Method of Moments (GMM) were used. The data used in this study were taken from the Iran sericulture development center. The results showed that the policies of promotion and training courses and granting credit facilities were ineffective and had counterproductive effect. The policy of distributing silkworm cocoons egg had the most positive effects on the production of silk cocoon in the cities of Guilan province, so that an increase of one percent in distribution of silkworm cocoons egg boxes increased 1.22 percent in the production level of silk cocoon in Guilan province.
      Keywords: Sericulture, First Order Difference Generalized Method of Moments (DGMM), Orthogonal Deviations Generalized Method of Moments (OGMM), Iran Sericulture development Center