فهرست مطالب

جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای - پیاپی 24 (پاییز 1396)

فصلنامه جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
پیاپی 24 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • فاطمه نعمت الهی، محمدحسین رامشت* صفحات 1-20
    اگرچه مکان گزینی به عنوان دانشی در قلمرو جغرافیا، در سیر تحول تاریخی خود گاهی دچار تغییراتی شده، ولی همواره دارای پشتوانه های نظری بوده است و در فرایند تکوین این دانش، دو محور اصلی یعنی سود بیشتر و کمی شدن روش ها و مدل ها را می توان به صورت فزاینده ای شاهد بود. با گسترش دانش آمایش، محققان دریافتند که هر دو اصل فوق قابل تامل و بازنگری است. این بازنگری ها بیشتر به روش مطالعه و تغییر در نگاه محققان معطوف است، به طوری که روش های کیفی در این زمینه ارجحیت یافته و نگاه ها از صلبیت های عینی به نسبی گرایی فکری تمایل یافته است. شاید بتوان علت این گرایش ها را در پیچیدگی سازمندی های طبیعی و اجتماعی و تاثیر عوامل دیگری جستجو کرد که در مکان گزینی نقش آفرینند و نگرش های سودمدارانه، جزءنگر و متغیرهای صرف رقومی در تبیین آن ناکارآمدند؛ لذا برای درک بهتر مسائل آمایشی، شیوه ها و اهداف جدیدی مطرح می شود تا خرسندی عمومی و تضمین رفاه و سلامت محیطی را نیز فراهم آورد. این پژوهش که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است، سعی دارد با اتکا به روش تحلیل متن[1]، ضمن کالبد شکافی نظریه ها و الگوهای مکان گزینی و با طرح پارادایم آینده پژوهی به عنوان جایگزین تفکر برنامه ریزی، بنیان فکری جدیدی را باز تعریف کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد:· در آمایش کلاسیک، سود بیشتر، حداقل کردن هزینه و تجزیه و تحلیل بازار سه رکن تعیین کننده محسوبمی شوند.
    · روش های کیفی چون تحلیل گفتمان[2] و طرح پارادایم آینده پژوهی می تواند افق جدیدی را پیش روی محققان قراردهد که با شیوه های کلاسیک، دستیابی به آن ها امکان پذیر نبوده است.
    · مدل های SD، SWOT، AHPو... شیوه های متفاوت تحلیل های آمایشی را در پارادایم آینده پژوهی ارائه می دهد.
    کلیدواژگان: تئوری های مکان گزینی، چیدمان فضا، تحلیل گفتمان، هویت مکانی، چند نگارگی
  • صدیقه لطفی*، عامر نیک پور، سحر مهدوی صفحات 21-38
    امروزه بهره گیری از ویژگی های شهر هوشمند به روشی مهم درجهت کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی شهرها تبدیل شده است. مسئله اصلی در این پژوهش، ارزیابی رابطه میان شهر هوشمند و کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی در شهر ساری است. نوع پژوهش، کاربردی و مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلیمی باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و روش میدانی مانند پرسش نامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری مورد نظر شامل مناطق سه گانه شهر ساری است و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل، آزمون های آماری مختلفی به کار برده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون کروسکال والیس در شهر ساری، منطقه 2 بالاترین میانگین رتبه یعنی معادل 93/303 و منطقه 3 با 21/86 پایین ترین میانگین رتبه را بین مناطق سه گانه شهر ساری از لحاظ برخورداری از شاخص های شهر هوشمند دارد. همچنین سطح معنی داری نشانمی دهد که بین مناطق سه گانه شهر ساری از لحاظ شاخص هوشمندی تفاوت وجود دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشانمی دهد که وضعیت هوشمندی در شهر ساری از نظر پاسخ دهندگان در وضعیت مطلوبی است. نتایج آزمون فریدمن نشانمی دهد که پویایی هوشمند با 21/4 رتبه اول، حکومت هوشمند با 04/2 رتبه آخر را دارد. خروجی حاصل از ضریب همبستگی مجذور اتا نشانمی دهد که میان جنس، سطح تحصیلات، سن و اشتغال افراد و شاخص هوشمندی رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی میان وضعیت تاهل افراد و شاخص هوشمندی رابطه معناداری وجود ندارد. در نهایت نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشانمی دهد که نسبت برتری در متغیر تحصیلات بالاتر از 1 است و از میان همه متغیر های مستقل تحصیلات با 37/1 بیشترین تاثیر را بر رضایتمندی شهروندان از حمل و نقل دارد.
    کلیدواژگان: شهر هوشمند، حمل و نقل، ضریب اتا، رگرسیون لجستیک، ساری
  • مهدیه سعادت فومنی، بهرام ملک محمدی*، اسماعیل صالحی صفحات 39-56
    امروزه مدیریت رواناب های سطحی و استفاده مجدد از پساب، از دغدغه های اصلی مدیران و طراحان شهری است. رویکرد LID-BMP به دنبال توسعه دوست دار طبیعت برای مدیریت آب های سطحی است. به کارگیری این روش ها علاوه بر امکان استفاده مجدد از رواناب در مصارف غیرآشامیدنی نظیر مصارف کشاورزی و صنعتی، آلودگی زیست محیطی واردشده به خاک و منابع آب زیرزمینی را نیز کاهش خواهد داد. استفاده مجدد از رواناب ها و تلاش به منظور بازچرخانی آب جزء اهداف توسعه شهر تهران محسوب می شود. در این تحقیق ابتدا حجم رواناب و مناطق مستعد سیل خیزی در مقیاس کلان برای منطقه یک شهرداری تهران به روش شماره منحنی و با توجه به کاربری زمین تعیین شد. سپس با استفاده از خطوط توپوگرافی، رودخانه های منطقه، حجم رواناب و گره های تجمعی، حوضه آبخیز رود دره دربند محصور در منطقه یک تهران به عنوان مقیاس خرد مشخص می شود. درنهایت با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزار GIS، مکان های بهینه برای سیستم های سلول ماند بیولوژیکی تعیین شده و با درنظرگرفتن کانال های جمع آوری رواناب موجود، در مجموع 23/12319 مترمربع برای تعبیه این سیستم ها جانمایی و پیشنهاد می شود. نتایج تحلیل حساسیت به روش حذف پارامتر نشان داد که پارامتر کاربری اراضی، بیشترین اهمیت و تاثیر را در انتخاب مکان های مناسب برای تعبیه و استقرار این سیستم ها دارد؛ بنابراین، توجه ویژه به کاربری زمین در مدیریت رواناب مناطق توسعه یافته شهری ضروری و مورد انتظار است.
    کلیدواژگان: رواناب شهری، روش های نوین مدیریتی، منطق فازی، سلول ماند بیولوژیکی
  • محمد اسکندری ثانی*، علی اصغر پیله ور، آزاده رضایی نسب صفحات 57-70
    با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. پژوهش حاضر با درک این موقعیت، در جست و جوی پاسخ به بعضی سوالات اساسی است تا از طریق آن ها مولفه های موثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی سنجیده شود. در این تحقیق عوامل موثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی در پنج بعد اجتماعی، نهادی- سیاسی، اقتصادی، گردشگری و کالبدی- زیست محیطی بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. نمونه آماری، کلیه متخصصان حوزه توسعه و رقابت پذیری استان خراسان شمالی می باشد که این 30 نفر تمام شماری شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، «عامل اقتصادی» و «عامل نهادی –سیاسی» مهمترین عوامل موثر در ارتقای رقابت پذیری استان هستند. در سطح بعدی عواملی چون «گردشگری» و «اجتماعی» قرار دارند و در نهایت عامل «زیست محیطی- کالبدی» کمترین تاثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی دارند. با توجه به اینکه درگز در استان خراسان رضوی تنها بازارچه مرزی همجوار با استان و تنها پایگاه نزدیک تجارت خارجی استان خراسان شمالی است؛ این رویه باعث پایین آمدن شاخص های رقابت پذیری استان شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که در سیاست گذاری های توسعه استان، ایجاد بازارچه مرزی، استفاده از انرژی های نو و جذب سرمایه گذاری خارجی مورد توجه قرار گیرید.
    کلیدواژگان: رقابت پذیری منطقه ای، توسعه پایدار، رقابت پذیری، خراسان شمالی
  • نجمه سادات مصطفوی*، زهره شهبازی، مهدی مبارکی صفحات 71-92
    از آنجایی که توزیع و چیدمان خدمات شهری نقش موثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی داشته و با توجه به اینکه یکی از معیارهای توسعه پایدار، عدالت اجتماعی است؛ از این رو، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات برای رسیدن به پایداری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به سنجش میزان برخورداری ازامکانات و خدمات شهری مورد نیاز شهرستان های استان مرکزی پرداخته است. در این تحقیق بهره مندی از خدمات شهری در چهار بعد بهره مندی از خدمات آموزشی، ارتباطی، درمانی و فرهنگی مذهبی مورد سنجش واقع شده است. برای دست یابی به این مهم، 24 شاخص براساس تواتر نظر صاحب نظران و متخصصان انتخاب و از روش امتیاز استاندارد شده، استاندارد می شوند؛ سپس شاخص های استاندارد شده با دو روش متفاوت با یکدیگر ترکیب و تحلیل خواهند شد. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی ابعاد بهره مندی از خدمات شهری و متغیرهای هر یک از آن ها پرداخته شد. امتیازات برخورداری از خدمات شهری شهرستان های استان از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق همپوشانی شاخص (IOM) محاسبه شد. نتایج به صورت سطح بندی شهرستان ها در 5 دسته از نظر میزان دست یابی به خدمات ارائه شد. برای درک بهتر، نتایج در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترکیب و ارائه می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری شهرستان ها از امکانات و خدمات شهری حاکی از تفاوت ناچیز در امتیازات به دست آمده از هر دو روش دارد. در مجموع شهرستان فراهان در هر دو روش در رتبه اول بوده و شهرستان های اراک و ساوه از مناطق محروم به حساب می آیند. از روش تاکسونومی عددی، شهرستان اراک با درجه توسعه یافتگی 84/0، پایین ترین درجه توسعه یافتگی و در میان شهرستان های همگن، شهرستان خنداب با درجه توسعه یافتگی 28/0، توسعه یافته ترین شهرستان استان است. از طریق روش IOM، شهرستان اراک و ساوه با امتیاز 13، کمترین توسعه یافتگی و شهرستان خنداب با امتیاز 83، بیشترین توسعه یافتگی را در میان شهرستان های همگن استان به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت، بین جمعیت، خدمات و امکانات شهری در شهرستان های استان مرکزی تناسبی صحیح و منطقی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: خدمات شهری، شهرستان های استان مرکزی، تاکسونومی عددی، IOM، AHP
  • خدیجه بوزرجمهری، آسیه اسماعیلی*، احمد رومیانی صفحات 93-110
    امروزه یکی از مسائلی که توجه محققان را به خود جلب کرده، بررسی نقش دانش بومی در توسعه درون زا و زیست پذیری نواحی روستایی است؛ زیرا دانش بومی با بهره گیری از بسترهای تجربی، می تواند نقش مهمی در انتقال اطلاعات و باروری قدرت تصمیم گیری در روستاییان داشته باشد و در بهره برداری مطلوب از منابع و امکانات، موثر واقع شود. هدف از این پژوهش، بررسی نقش دانش و تجربیات بومی روستاییان در زیست پذیری مناطق روستایی در دو روستای دوین و توکور شهرستان شیروان است؛ بنابراین، تحقیق از نظر ماهیت، کیفی و به لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای است. در این تحقیق از نظریه بنیانی و تحلیل محتوا استفاده شده است و برای جمع آوری داده ها از تکنیک های مشاهده ( مستقیم و مشارکتی) و مصاحبه ( انفرادی، نیمه ساختارمند و گروهی) بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل خبرگان محلی و باتجربه ترین روستاییان کشاورز و دامدار دو روستای دوین و توکور شهرستان شیروان است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شد و از طریق مصاحبه عمیق با 15 نفر از خبرگان محلی، اطلاعات به اشباع کامل رسید. نتایج تحقیق نشان داد ، دانش بومی توانسته در زیست پذیری مناطق روستایی، ضمن تعادل و پایداری مسائل زیست محیطی، زمینه را برای مشارکت های جمعی درجهت ارتقاء کیفیت زندگی و زیست پذیری در منطقه فراهم کند.
    کلیدواژگان: دانش بومی، زیست پذیری، توسعه روستایی
  • یونس غلامی بیمرغ*، مسعود نقابی، مهدی عبدالله زاده، محمد قنبری صفحات 111-124
    حمل و نقل درون شهری یکی از عناصر اصلی و مهم سیستم شهری است که از یک طرف، زمینه تحرک و پویایی شهر را فراهم کرده و دسترسی مردم و شهروندان را به نقاط و کاربری های مختلف شهری ممکن می سازد؛ از طرف دیگر، گسترش حمل و نقل شهری پیامدهایی از قبیل نرخ فزاینده تصادفات رانندگی، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی، تولید آلاینده های مخرب سلامت انسان و محیط زیست و هزینه های کلان ناشی از این موارد را به دنبال دارد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش جای پای اکولوژیک، نحوه استفاده و بهره برداری سیستم های حمل و نقل شهری مشهد از سوخت های فسیلی و پیامدهای زیست محیطی آن را بسنجد؛ بنابراین پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش دارای رویکرد تحلیلی و کاربردی است که ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات موردنیاز پرداخته و سپس میزان مصرف و مقدار زمین مورد نیاز این میزان مصرف را با استفاده از شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه کرده و پیشنهادهایی برای کاهش مصرف سوخت و بهبود کیفیت محیط زیست شهر مشهد ارائه کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر مشهد، سیستم اتوبوس رانی بیشترین سازگاری را با محیط زیست دارد و تنها سیستم حمل و نقل درون شهری مشهد است که سرانه جای پای اکولوژیک آن کمتر از سرانه جهانی آن است. همچنین نتایج محاسبات نشان می دهد که هر یک از سیستم های حمل و نقل؛ یعنی مینی بوس، تاکسی و مسافرکش ها، سواری های شخصی و موتورسیکلت ها، به ترتیب 2، 6، 12 و 5/5 برابر بیشتر از سیستم اتوبوس رانی از منابع زیست محیطی استفاده می کنند و به محیط زیست شهر مشهد خسارت می زنند.
    کلیدواژگان: ارزیابی، جای پای اکولوژیک، حمل و نقل، اثرات زیست محیطی، مشهد
  • علی اکبر نجفی کانی*، علیرضا خواجه شاهکوهی، شهاب کرمی صفحات 125-144
    مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانه انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش[1] حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیه (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیرها، پرسشنامه خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبت جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطه معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق خاطر به مکان، میزان ارائه خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد.
    کلیدواژگان: مشارکت، توسعه فضایی، طرح های عمرانی، پل دختر
  • علی گلی*، مهرداد عسکریان صفحات 145-162
    یکی از مطالعات مهم در برنامه ریزی سلامت کشورها و سنجش الگوی کیفیت زندگی و بهره مندی از سیستم خدمات بهداشت و درمان و موفقیت آن ها، بررسی الگوی مرگ ومیر در پهنه جغرافیایی است. مطالعات انجام شده با تاکید بر کلان نگری، علل فوت را در سطح کل کشور بررسی کرده و نتایج به دست آمده نیز با نادیده گرفتن عناصر جغرافیایی تشکیل دهنده کشور، الگوی واحدی را بیان می کند. با توجه به تفاوت های منطقه ای در شیوع علل مختلف مرگ ومیر، مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد آمار مکانی و تحلیل اکتشاف فضایی داده، به بررسی تفاوت های علل مرگ در مقیاس شهرستان های کشور پرداخته است. نتایج نشان داد که از مجموع متوفیان ثبت شده برحسب طبقه بندی بین المللی مرگ ومیر (ICD) در سال های 1389-1385، بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و تصادفات و انواع سرطان ها، مهم ترین علت مرگ ومیر در ایران بوده اند. توزیع علل سه گانه ذکر شده در کشور از توزیع یکسانی برخوردار نبوده و در بعضی از شهرستان ها بیش از 75 درصد از علل مرگ، ناشی از سه عامل یادشده بوده؛ در حالی که در این دوره در بعضی از شهرستان ها نیز نقش عوامل یادشده کمتر از 20 درصد است و بخش عمده ای از مرگ ومیر این شهرستان ها ناشی از کهولت سن بوده است.بررسی پراکنش فضایی علل عمده مرگ در مقیاس شهرستان ها مشخص کرد، 3 عامل بیماری های قلبی، تصادفات و انواع سرطان در سنین غیر از کهولت، عمدتا در شهرستان هایی با نرخ شهرنشینی کمتر از میانگین ملی تمرکز دارد و برخلاف تصور که تمرکز جمعیت و نرخ شهرنشینی بالا را عامل اساسی در بروز بیماری های فوق می دانند، تمرکز ناشی از این علل در شهرستان هایی اتفاق می افتد که از تراکم پایین جمعیتی و درصد شهرنشینی کمتر از میانگین ملی برخوردار هستند.
    کلیدواژگان: علل مرگ ومیر، آمار مکانی، پراکنش فضایی، خودهمبستگی فضایی، شاخص موران
  • علیرضا دربان آستانه*، بهرام هاجری، نادر ملایی صفحات 163-180
    روند روزافزون دورریز پسماندهای روستایی کشور، نیاز مبرم به توجه بیشتر به مدیریت پسماندهای روستایی و نقش آن در حفظ محیط زیست را توجیه می کند. گردآوری پسماند روستایی به دلیل تعدد روستاها و مقدار اندک پسماند روستایی نیازمند به برنامه ریزی فضایی است تا با بهره گیری اقتصادی و مشترک از تجهیزات، حوزه وسیع تری را تحت پوشش قرار داد. هدف اصلی مطالعه حاضر نیز بررسی ارزیابی پتانسیل و مکان یابی سامانه مدیریت پسماند روستایی شهرستان شیروان و چرداول می باشد. روش تحقیق مطالعه حاضر ترکیبی پیمایشی، توسعه ای و دلفی است که رویکرد غالب آن پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه روستاهای دارای سکنه دائمی، 198 روستا، بودند. به منظور بررسی جامعه، همه روستاها مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز، از دهیاران (55 دهیار) و افراد مطلع (در روستاهای فاقد دهیاری) (143 نفر) و اعضای شورای اسلامی روستایی (55 عضو شورای اسلامی روستایی) از طریق پرسشنامه گردآوری شد. همچنین، به منظور تعیین استانداردهای مناسب گردآوری پسماند روستایی، اطلاعات مورد نیاز از 65 نفر مدیران عامل تعاونی های دهیاری ها و کارشناسان سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور و نیز استانداری ایلام دریافت شد. برای ارزیابیسناریوهای پوشش خدمات مدیریت پسماند روستایی، از تحلیل شبکه در نرم افزار Arc gis استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، فقط در 52/1 درصد از روستاهای مورد مطالعه، زباله تولیدشده جمع آوری و دفن می شود، 62/11 درصد جمع آوری، دفن و در خارج از روستا تلنبار می شود و 87/86 درصد از زباله ها جمع آوری نمی شود. همچنین، بیشترین رضایتمندی روستاییان از دوره زمانی یک روز در میان و هفتگی است. براساس نظر کارشناسان، بهترین شعاع خدمات رسانی اشتراکی مدیریت پسماند، شعاع 15 و 20 کیلومتر (69 درصد) می باشد. به منظور پوشش خدمات روستایی با توجه به تجهیزات موجود، در مجموع سه سناریو مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی سناریوها نشان می دهد، در صورت سازماندهی مناسب تجهیزات، امکان خدمات رسانی کامل به روستاهای شهرستان فراهم است.
    کلیدواژگان: مدیریت پسماند، روستایی، تحلیل شبکه، شیروان چرداول، ایلام
  • سید سینا رهنمایی، حمید صابری *، امیر گندمکار صفحات 181-194
    پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان توسعه یافتگی و توزیع فضایی شهرک های صنعتی مجموعه شهری اصفهان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برابر تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی، مجموعه شهری اصفهان شامل بخش هایی از 7 شهرستان اصفهان، نجف آباد، مبارکه، لنجان، فلاورجان، خمینمی شهر و برخوار و میمه، با مساحتی بالغ بر 8347 کیلومتر مربع می باشد. به منظور بررسی میزان توسعه یافتگی و نحوه توزیع فضایی شهرک های صنعتی در مجموعه شهری اصفهان از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش، برای تشکیل ماتریس تصمیم گیری از 15 شهرک صنعتی موجود در مجموعه شهری به عنوان گزینه های تصمیم و از 8 شاخص تاثیر گذار به عنوان معیارهای تصمیم گیری استفاده شد، سپس ضمن وزن دهی به شاخص ها با استفاده از مدل آنتروپی با مدل تاپسیس، رتبه بندی نهایی انجام شد. نتایج نشان می دهد از 15 شهرک صنعتی موجود، تنها شهرک صنعتی محمود آباد اصفهان با امتیاز 0.948 دارای بیشترین امتیاز (توسعه یافته)، دو شهرک صنعتی مبارکه و اشترجان دارای وضعیت نیمه توسعه یافته و 12 شهرک دیگر مجموعه شهری دارای وضعیت کمتر توسعه یافته بوده اند. توزیع فضایی شهرک های صنعتی مجموعه شهری در سطح شهرستان ها با ضریب 145 درصد، نابرابر ارزیابی شد.
    کلیدواژگان: مجموعه شهری اصفهان، توزیع فضایی، شهرک های صنعتی، تاپسیس، ضریب نابرابری
  • مهدی علیان*، امین فرجی، محمدحسین سرایی صفحات 195-214
    امروزه مدیریت نوین شهری در قالب فرایند یکپارچه سازی کوشش های کنش گران شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همه زمینه ها، با هدف بهبود اوضاع زیست- محیطی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی و اقتصادی شهرها و به طور ویژه محله های شهری، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعه پایدار محله ای و شهری است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و تحلیل عملکرد مدیریت شهری، نقش و جایگاه این کنش گر را در پایداری محله های ناحیه تاریخی شهر یزد مورد بررسی قرار داده و با توجه به اهمیت این کنش گر راهبردی و کلیدی در شهرها، به تحلیل آن بپردازد. این نوشتار کوشیده است با رویکردی کاربردی- توسعه ای و با روش اسنادی و پیمایشی، پس از شناخت وضعیت رضایت از عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای در چهار بعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی، با استفاده از ابزار پرسشنامه به هدف فوق دست یابد. نتایج به دست آمده از آزمون های آماری T-test و تحلیل واریانس، مبین این نکات است که عملکرد مدیریت شهری در قالب ابعاد چهارگانه پایداری محله ای در محله های بافت تاریخی شهر یزد، شرایط مطلوبی را دارا نبوده و از حد متوسط کمتر است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس بیان می کند که از نظر شهروندان، عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی بین محله ها، تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما از نظر شاخص های بعد اقتصادی بین محله های نه گانه بافت تاریخی، تفاوت معناداری وجود نداشته و شهروندان همه محله ها عملکرد مدیریت شهری را ضعیف ارزیابی کرده اند.
    کلیدواژگان: مدیریت شهری، توسعه پایدار، پایداری محله ای، بافت تاریخی، شهر یزد
  • محمد نجارزاده *، حسین بلوچی، مجید نعمت الهی صفحات 215-232
    رویکرد نوین گردشگری، در پی بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی، ارتقاء تجربه های گردشگران و حفظ محیط زیست مقصد است. توجه به نقش مردم محلی و سنجش سطوح مختلف پایداری، شناخت توسعه گردشگری روستایی و ترویج آن را آسان تر می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نگرش مردم محلی بر پایداری عمومی مناطق روستایی درجهت توسعه گردشگری روستایی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مردم محلی و گردشگران منطقه قلات در نزدیکی شهر شیراز است. بدین منظور، نمونه ای برابر با 385 نفر براساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مردم محلی و نمونه گیری در دسترس برای گردشگران انتخاب شد. با بررسی ادبیات و مبانی نظری، فرضیه ها و مدل پژوهش توسعه داده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی هم گرا و واگرا سنجش قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری موسوم به «تحلیل مسیر» در نرم افزارWARP PLS استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، بدون در نظر گرفتن نگرش مردم محلی به عنوان تعدیل گر، متغیرهای پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و پایداری زیست محیطی، به ترتیب بیشترین تاثیر را در توسعه گردشگری روستایی منطقه قلات دارند؛ ولی با تعدیل گری نگرش مردم محلی، پایداری اقتصادی بر توسعه گردشگری تاثیری ندارد و رابطه بین پایداری زیست محیطی با توسعه گردشگری روستایی را تعدیل نمی کند.
    کلیدواژگان: نگرش مردم محلی، پایدرای اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری محیطی، WARP PLS
  • عباس علی پور، سید مصطفی هاشمی، یعقوب اسماعیل زاده* صفحات 233-250
    آمایش سرزمین که عبارت است از بهره برداری عقلایی از امکانات، منابع و استعدادهای مناطق مختلف یک کشور، نگرشی جامع در برنامه ریزی است که به همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و غیره می پردازد. یکی از مهمترین ابعاد و ملاحظات آمایش سرزمین، بعد دفاعی - امنیتی و سیاسی آن است. در تحقیق حاضر ابتدا نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای استان آذربایجان شرقی در زمینه آمایش دفاعی، سیاسی و امنیتی شناسایی شد، سپس به جمع بندی و ارائه راهبردهای مناسب برای استان آذربایجان شرقی پرداخته شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات و داده ها شامل روش های اسنادی و میدانی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدلSWOT وANP و نرم افزارSUPERDECISION صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مناسب ترین راهبردهای این استان، راهبردهای تهاجمی/ رقابتی (SO) و تنوع(ST) است. از جمله راهبردهای تهاجمی/ رقابتی(SO) عبارت اند از: راهبردهای تقویت و افزایش رقابت و تبادلات اقتصادی بین مناطق استان با بهبود سیستم حمل و نقل هوایی وزمینی، تبلیغ آثار گردشگری استان و افزایش سهم این بخش درجهت معرفی فرهنگ و تاریخ غنی استان و غیره و از راهبردهای تهاجمی نیز می توان به افزایش اتحاد و همبستگی بین مردم در جهت افزایش ثبات سیاسی و امنیتی استان، مبارزه با تروریسم در ورای مرزهای کشور و جلوگیری از نفوذ تروریسم به داخل کشور و استان اشاره کرد.
    کلیدواژگان: آمایش سرزمین، ANP، SWOT، استان آذربایجان شرقی
|