فهرست مطالب

نشریه نامه هنرهای تجسمی و کاربردی
پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فاطمه بنویدی صفحه 1

    ازجمله جریان های مهم فکری که دو سه دهه اخیر در فرانسه پایه گذاری شد و تاثیر به سزایی به ویژه بر مارکسیسن گذاشت، مارکسیسم ساختگرا بود. پایه گذار این جریان را لویی آلوستر فرانسوی دانسته اند. این جریان می کوشید تا با استناد به تحولات زبانشناسی ساختگرا و نیز روانکاوی لاکانی به تبیین جدیدتری از موضوعات و مسایل بنیادین مارکز دست یابد. به همین خاطر آلوستر کوشید تا از جزمیت ها یا دگم های مارکسیستی مبنی بر تاثیر یک سویه زیربنای اقتصادی بر روبنای فرهنگی و سیاسی و حقوقی فاصله گیرد و تاکنون همواره نکته گیری های ژرف وی، اندیشمندان پس از او را به تحمل واداشته است. رابطه بین هنر و ساختگرایی از موضوعاتی است که هنوز آن گونه که باید بررسی نشده است. ساختگرایی نیز به نوبه خود بر چگونگی درک و نقد اثر هنری موثر بوده است. این جنبش هنری در پی رد ایده هنر برای هنر کارکردی اجتماعی برای هنر در نظر می گرفت. آن ها می کوشیدند تا هنر دارای منفعت بیشتری برای مردم باشد.
    نگارنده در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نقاشی هنرمند ایتالیایی لیوناردو کرمونینی (-1925)، که نرمند مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی است، پرداخته است و در پی بررسی مفهوم ایدیولوژی، هنر و همچنین رویکرد ضد اومانیستی است که البته این بررسی با تکیه بر دستاوردهای لویی آلوستر صورت می گیرد.

    کلیدواژگان: هنر، ایدیولوژی، ساخت گرایی، کرمونینی، اکسپرسیونیسم، انتزاعی
  • منیژه کنگرانی صفحه 29

    یکی از رویکردهای جدید مطالعاتی که امروزه در عرصه های مختلف ادبی و هنری بکار گرفته می شود، رویکرد بینا متنی است، که نخستین بار ژولیا کریستوا آن را به کار گرفت. ژرار ژنت با بهره گیری از نظریات کریستوا هر نوع رابطه میان دو متن را با عنوان ترامتنیت نام نهاد و آن را به پنج بخش تقسیم کرد. این مقاله تنها به یکی از اقسام ترامتنیت ژنتی- یعنی بیش متنیت – می پردازد. سعی بر آن است که قابلیت این مفاهیم در پیشینه هنر نقاشی به ویژه نقاشی ایرانی بررسی کردد و نمونه هایی از آثار نقاشی با این رویکرد مورد مداقه قرار گیرند، و پاسخ هایی برای پرسش هایی ازاین دست جست وجو شوند: (1) آیا توجه به هنر پیشینیان و رابطه برگرفتگی در نقاشی امکان پذیر است و سابقه ای دارد؟ (2) این رابطه – در صورت وجود – به چه علت است و چگونه شکل می گیرد؟ (3) آیا می توان از نظریه غیربومی بیش متنیت در نقد و تحلیل آثار نقاشی ایرانی بهره گرفت؟ بر این اساس، ضمن مروری بر علل توجه هنرمندان به ویژه نقاشان به دیگر آثار هنری و مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد؛ و درنهایت به این جمع بندی پرداخته می شود که بیش متنیت در نقاشی – و به ویژه نقاشی ایرانی- سابقه ای طولانی دارد، اما فاقد نظریه پردازی مکتوب و مدون است

    کلیدواژگان: پیش متنیت، آموزش هنر، تقلید، برگرفتگی
  • مهدی حسینی صفحه 35

    در مکتب نگارگری هرات (قرن نهم ه. ق.) سه شاهنامه معتبر با حمایت امیران و شاهزادگان تیموری کتابت و نگارگری شد. این سه شاهنامه عبارت بودند از: شاهنامه بایسنقری (833 ه. ق.) شاهنامه محمد جوکی (848 ه. ق.) و شاهنامه ابراهیم سلطان (833 ه. ق.). شاهنامه محمد جوکی که هم زمان با دیگر شاهنامه های دوره تیموری تصویر شد، به حمایت و سفارش محمد جوکی (تولد 806 ه. ق. وفات 848 ه. ق.) از شاهزادگان تیموری و پنجمین پسر از اولاد شاهرخ، به انجام رسید. شاهنامه محمد جوکی دارای 31 نگاره ی کامل است، از این 31 نگاره 3 نگاره در دربار امپراتوران گورکانی هند دستکاری شده و جلوه و فضایی مشخص از ویژگی های نگارگری گورکانیان به آن افزوده گردیده است. در این بررسی، ضمن به دست دادن ویژگی ها و تفاوت های شاهنامه محمد جوکی با دیگر شاهنامه های این دوره چند نگاره مشخص مورد تحلیل قرارگرفته و یک مجلس از آن، یعنی «گرفتار آمدن یزدگرد» که در دربار امپراتوران هند دستکاری شده، موردبررسی قرارگرفته است. شاهنامه محمد جوکی در مجموعه انجمن سلطنتی آسیایی لندن قرار دارد و امروزه به صورت قرضی درازمدت در اختیار موزه بریتانیا قرارگرفته است

    کلیدواژگان: محمد جوکی، دید پهن دشتی، مکتب تیموری، شاهنامه، دستکاری گورکانی
  • جلال الدین سلطان کاشفی صفحه 51

    هنرمندان اروپایی، در اوایل سده بیستم میلادی (1907) رویکردی متفاوت با سبک های قدیمی در پیش گرفتند و توجهشان به دیدگاه ها و نگرش هایی معطوف شد که هنر نقاشی معاصر را از گذشته آن جدا می ساخت و سبب شکل گیری هنری چندوجهی [1] با به کارگیری زاویه دید جابه جاشونده، به جای گزینش زاویه دید واحد و ثابت در یک نظام شکلی دوبعدی می شد. این خود درعین حال می توانست به تعدد و تکثر دید به صورت هم زمان [2]، و از این رهگذر به تعدد و تکثر معانی [3]- از طریق آمیزش [4] فرم ها با یکدیگر – نیز بینجامد. دیگر اینکه نقاشان با کم اهمیت ساختن جایگاه رنگ، و گذار از چندرنگی [5] به تک رنگی [6]، بهای بیشتری به نقش فرم ها دادند؛ لیکن در پایان راه خود با نگاهی معکوس توجهشان مشخصا از تک رنگی به چندرنگی معطوف گشت. آنان با استفاده از بازی شیرین کلمات، حروف، علامت و نشانه ها، در فضایی که به نقش چسباندنی (کلاژ) [7] مشهور گردید، و با بهره گیری نقش اصلی و طبیعی اشیاء، به کوبیسم تحلیلی و ترکیبی راه گشودند و سبب نوعی تعامل با گفتگومندی بین عناصر ارایه شده و روابط بین فرم ها و رنگ ها گردیدند. در این نوشته، کوشش بر ان است، با توجه به منطق گفتگومندی و چندصدایی باختین و روابط بینامتنی و درون متنی جولیا کریستوا [8] به بررسی فضای کوبیسم، نظام چندوجهی آن، و آمیزش ابعاد و عناصر این فضا با یکدیگر و سرانجام به هم آوایی [9] «هماهنگی [10] و یکپارچگی [11]» آن در فضای نقاشی پرداخته شود.

    کلیدواژگان: هنر، چندوجهی و تک وجهی، چندرنگی، تک رنگی، تحلیلی و ترکیبی، بینامتنی و درون متنی، هم زمانی و گفتگومندی
  • فهیمه پهلوان صفحه 63

    در پژوهش حاضر، به تصاویر تبلیغاتی به عنوان سازه های اطلاع رسانی شهری پرداخته می شود، که با کارکردی دوگانه (اطلاع رسانی و زیباسازی) به عنوان بخشی از عوامل مهم و تاثیرگذار در حیات فرهنگی و اجتماعی شهروندان، پذیرفته شده اند. هدف این پژوهش شناسایی مضمون، انتخاب شیوه بازنمایی، نحوه بیان محتوای پیام و کیفیت ارتباط تصویری در کلان شهر تهران است. در این پژوهش 728 تابلوی تحقیقاتی که در فصل بهار سال 1384 و 1385 در بزرگ راه ها و خیابان های اصلی شهر تهران نصب شده بودند نمونه برداری شدند و با روش «تحلیل محتوای کمی» موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق به روشنی نشان داد که فضای شهر تهران پوشیده از تصاویر تابلوهای تبلیغاتی تجاری است که هدف آن ها افزایش میل به خرید و ترغیب شهروندان برای مصرف است. بازنمایی محصولات با استفاده از شیوه عکاسی و بدون بیان ایده ی خاص و تاکید صرف بر ارایه کالا بوده است. بی هیچ گونه خلاقیت و نوآوری. کاربرد نقش مایه های انسانی فقط به عنوان مصرف کننده ای سرخوش از داشتن کلا به نمایش درآمدهاست. در این میان به نقش زنان، حتی به عنوان نیمی از جامعه مصرفی نیز، توجه نشده است. تنها گروه سنی موردتوجه و هدف فرستندگان پیام، پسران جوان اند. ناگفته نماند که تعداد تابلوها و آگهی های تجاری طی دو سال رشد فراوانی داشته است .

    کلیدواژگان: تبلیغات شهری، ارتباط، پیام، شیوه بازنمایی
  • فهیمه زارع زاده، حسنعلی پورمند صفحه 83

    تصور و پنداشت نمونه های نمادین و سپس ساخت آن ها از آشکارترین تلاش های انسانی است که نمادها را به داشتن معنایی ورای صورت ظاهری شان، دربردارنده معانی متعددی بر اساس باورداشت های بنیادین جامعه می سازد. سرو نمادین از نمونه هایی است که در بستر حیات اجتماعی و زندگانی مردم یزد، بیشترین فرصت و امکان را برای ایجاد نظام باورهایشان در جریان آیین ها، رفتارهای اجتماعی و کسوت های گوناگون هنری فراهم آورده است. حوزه موردمطالعه، حرکت از بازنمایی واقع گرای سرو به سوی شکل قراردادی و تبدیل به موتیف یا نقش مایه ای تزیینی است. اجتماعی که در این مقاله بر آن تاکید شده است پراکندگی بسیار خاصی دارد. میدان تحقیق از دو بخش تشکیل یافته است: 1-سرو طبیعت گرا حول محور برپایی مناسک؛ و 2-تمرکز بر سرو نمادگرا و تفسیر نقش و طرح های تزیینی آن. این مطالعات نشان دهنده آن اند که درخت سرو از نمایان ترین توصیف ها گرفته تا معنای باطنی و مفهوم درخت زندگی، دارای جوهری روحانی بوده است و در محور زیست زمانی مردم یزد، به نماد ایده هایی بدل گشته که مردم با داشتن گرایش های طبیعی به آفرینش در ذهن پرورانده اند. از آن جمله است نماد انکشاف و بالندگی زندگی روانی- و نه صرفا به خاطر ویژگی های زیباشناختی- که مردم به گونه ای ناخودآگاه با نمادین ساختن آن به اشکال مختلف آفریده، به آن حالتی مذهبی یا هنری داده اند تا به خودآگاهی در احساسات جمعی شان دست یابند.

    کلیدواژگان: سرو، نماد، درخت، آیین، نقش
  • طیبه صباغ پور آرانی، مهناز شایسته فر * صفحه 99

    قالی های دوره صفویه گستره وسیع و متنوعی از نقوش گیاهی و حیوانی و گاه انسانی را در برمی گیرند. سیمرغ و اژدها ازجمله نقوش بکار رفته در این قالی ها هستند که غالبا همراه با یکدیگر حضور می یابند و دربردارنده معانی نمادین و مفاهیم عرفانی اند. در مقاله حاضر کوشش شده است تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، این دو نقش مایه ازنظر فرم و محتوا بررسی گردد؛ و به پرسش هایی ازاین دست نیز پاسخ گوید: سیمرغ و اژدها در اساطیر فرهنگ و ادبیات ایران حامل چه مفاهیم نمادینی هستند؟ و بازتاب این مفاهیم در قالی های صفویه چگونه است؟ فرم، رنگ و موقعیت سیمرغ و اژدها در طرح قالی های صفویه چگونه است؟ نقش مایه سیمرغ و اژدها در نمونه های موردبررسی، اغلب به صورت متقابل و یا گرفت و گیر ظاهرشده اند. این تقابل و درگیری، بیانگر مفاهیم متضادی است که در نهاد و سرشت بشریت و طبیعت نهاده شده و به طورکلی مشتمل است بر روشنی و تاریکی، نور و ظلمت، خوبی و بدی و بالاخره اهورایی و اهریمنی. به عبارت دیگر تلاش انسان برای فایق آمدن به نفس خویش، همواره به شکل نبرد دو حیوان افسانه ای چون سیمرغ و اژدها در قالی های صفویه تجلی یافته است.

    کلیدواژگان: سیمرغ، اژدها، نماد، قالی صفویه
|