فهرست مطالب

نشریه نامه هنرهای تجسمی و کاربردی
پیاپی 5 (بهار و تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/04/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مریم بختیاریان صفحه 5

    «دیوید هیوم» ضمن مطرح ساختن بحث تازه ذوق در مقاله ای با عنوان «در باب معیار ذوق»، زیبایی را برخلاف پیشینیان خود، ویژگی و صفتی در شیء ندانست، بلکه آن را احساسی برشمرد که در ذهن مخاطب آن شکل می گیرد. او از این طریق اندیشه های زیبایی شناسانه پس از خود را به طور اساسی متحول ساخت، به گونه ای که رهیافت ذهنی و نگاه مدرن به زیبایی و زیبایی شناسی قوت گرفت و معیارهای کلاسیک و رهیافت عینی به تدریج رنگ باختند. در نظر او موضوع درخور اهمیت در هنر، لذت برآمده از آن است. چنین لذتی مولود احساس انسان است، نه هنر و یا آن شیء خارجی، بنابراین، به تبع چنین رویکردی، زیبایی و لذت بردن از آن ربط وثیقی به ذوق مخاطب پیداکرده است. ذوق نیز نیرویی معرفی شده است که به مدد آن احساس تایید یا ردˏچیزی برانگیخته می شود. در این مقاله سعی شده است که ضمن شرح مجمل و مختصری از دیدگاه هیوم در خصوص زیبایی و معیار ذوق، به ارزیابی و نقد آن توجه شود. به نظر می رسد هیوم پس ازآنکه رای داوران حقیقی را همانا معیار ذوق برشمرد، در تعریف و شناسایی داوران حقیقی، حصاری از اندیشه ایده آلیستی به دور خود کشید که چندان با روحیه تجربه باورانه او سازگار نیست.

    کلیدواژگان: دیوید هیوم، زیبایی، ذوق، تجربه گرایی
  • آپه نا اسفندیاری، سید موسی دیباج، حبیب الله آیت اللهی صفحه 19

    تاریخ هنر در کمتر از 40 سال اخیر، دستخوش تحولات بنیادی شده که خود از تداخل و هم پوشی اوضاع تاریخی، سیاسی، اجتماعی و تغییرات نهادی سرچشمه گرفته است. نتیجه این تغییرات، نقادی از امری متعارف (تاریخ سنتی و نهادی هنر)، تعیین جایگاه دانش در جامعه معاصر و تاکید هنر امروز بر ارزش های اجتماعی، ثمربخش بودن دانش ها و تخصص ها و ارتباط هنر با توسعه فرهنگی و تاریخی است. پس از طرح مسئله مرگ هنر و ورود به مرحله پساتاریخی، اقتضاهای جدیدی از منظر دگرگونی در امر تاریخ هنر- برخاسته از ضرورت و تقدیری تاریخی (تعبیر هگلی) – ایجاد می شود و خودآگاهی تاریخی اهل هنر (هنرمند، مورخ، فیلسوف و منتقد هنر)، در نقش اجتماعی هنر تحقق می یابد. اهداف اصلی تحقیق عبارت اند از گسترش دانش نظری، تحلیل وضعیت گذشته تاریخ هنر، ارایه راه حل های جامع تر با توجه به اوضاع اجتماعی در دوره معاصر و کمک به بهبود روش های آموزشی است. نوع تحقیق ازنظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است؛ در شاخه تحقیق های نظری و به صورت تحقیق و تفحص در مجموعه ای از نظریه ها، رهیافت ها و روش ها، ذیل عنوانی واحد و تحلیل و تنفیذ و داوری آن ها با برداشت و نگاه تطبیقی جدید.

    کلیدواژگان: ضرورت تاریخی، خودآگاهی تاریخی، تاریخ نوین هنر، هنر پساتاریخی، مدرنیسم، ساختارشکنی
  • کامران سپهران صفحه 33

    بر اساس سنت گرایی، تاریخ هنر عاجز از دستیابی به حقیقت هنر است؛ چون دیدگاه سنت گرا اساسا تاریخ و حقیقت را در ستیز با یکدیگر می بیند. این در حالی است که شناخت غیر تاریخ مند به سوی رازورزی و کلی گویی سوق پیدا می کند. بااین حال سنت گرایی از جنبه هایی با زیبایی شناسی غربی در نقد نگرش تاریخی شریک است، چون به مانند زیبایی شناسی براین گمان است که خصلت دست نیافتنی در اثر هنری نهفته است که شناخت تاریخی را کاری با آن نیست. ولی اختلاف اصلی آنجاست که دغدغه اصلی سنت گرایی آن است که با طرد دقت و درستی تاریخ زمانمند به روایتی افسانه ای از دوگانه هنر شرقی و هنر غربی بپردازد که در این دوگانه، اولی واجد ارزش های راستین است و دومی فاقد آن. چنین نگرشی که همه پاسخ ها را در آستین دارد، طبعا با نفس پژوهش آکادمیک که در کار پرسش آفرینی و تولید اندیشه است، در تضاد است. افزون بر آن، دست بر قضا در دوران مدرن این حوزه تاریخ هنر است که نگاهبان سنت های هنری است. با در نظر داشتن این رهیافت کلی، در این مقاله به بازتاب و بررسی موردی برخی از آرای سنت گرایان و نقد آن با اتکا به اندیشه های برنارد ویلیامز و ای.اچ.گامبریج پرداخته شده است.

    کلیدواژگان: سنت گرایی، تاریخ، تاریخ هنر، حقیقت، زیباشناسی
  • محمد جواد مهدوی نژاد، کوثر افضلی صفحه 45

    هنر و زیبایی، رابطه ای دیرینه باسلیقه و انتخاب دارد و به همین دلیل از موضوعات بحث برانگیز در جهان هنر به شمار می آید. در بسیاری از مواقع اختلاف نظر میان جامعه حرفه ای و تخصصی از یک سو و عموم مخاطبان از سوی دیگر، به وضوح خودنمایی می کند و در برخی از مواقع نوعی فاصله میان کارفرما و هنرمند به وجود می آورد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که این اختلاف نظر از کجا ناشی شده است و چه چیزی را می توان مبدا و موضوع آن برشمرد. بر اساس فرضیه موردنظر پژوهش می توان رابطه ای را میان آگاهی های کلی و دانسته های عمومی افراد و نوع انتخاب در آثار هنری مشاهده کرد. دانسته های عمومی افراد و سلیقه هنری شان با یکدیگر مرتبط اند؛ هرچند که چیستی و چگونگی این ارتباط نیاز به توضیح و تفسیر دارد. برای پاسخ گویی به پرسش های مطرح شده، نوع انتخاب آثار از منظر انتزاعی بودن یا ریالیستی بودن و همچنین ایرانی یا غیر ایرانی بودن، در حوزه هنرهای تجسمی به آزمون گذاشته می شود. دستاوردهای پژوهش نشان از آن دارند که هرچند می توان رابطه ای کلی را در این حوزه تعریف کرد، لیکن جنبه های عمیق تری نیز وجود دارند که بر رابطه میان دانسته های عمومی و نوع انتخاب در آثار هنری تاثیر می نهند.

    کلیدواژگان: آگاهی های عمومی، انتخاب آثار هنری، سلیقه مخاطب، هنرهای تجسمی
  • یعقوب آژند صفحه 63

    محمود خان صبا از معدود هنرمندان دوره قاجار است که با قوه فصاحت و بلاغت هنری ای که داشت، بدون اینکه به مانند دیگران صحنه فرنگ را درک کند، به نوآوری و تجدد در هنر خود پرداخت. هنر او در حقیقت فرزند زمانه خویش است و پیداست که وی در پی صحبت با ارباب هنر و کمال به این بداعت دست یافته است. به کارگیری شیوه «پرداز» و ترکیب آن با عناصر جدید هنری زمانه در قلمرو نقاشی جلوه ای از اهلیت و شایستگی هنری اوست. در این پژوهش برای اثبات این فرضیه که وی از سنت حرکت کرده و به مدرنیسم دست یافته است، تمامی اطلاعات در باب زندگی هنری او تتبع شد تا سمت وسوی فکری وی روشن و نمایان شود. رفتار و کردار سرراست و فارغ از هر نوع شایبه محمود خان، او را در بین درباریان ناصری و به ویژه هنرمندان، شاخص و ممتاز کرده است. این شاخص بودن وی به کمال حسن هنری و قریحه جوشانش برمی گردد. این موضوع در این مقاله به بحث گرفته می شود تا شیرین کاری و ابتکار و تجدد او در قلمرو هنر و به ویژه هنر نقاشی، پرمعنی گردد. بررسی برخی از آثار او، به ویژه تابلوی «استنساخ» و یا «گرم کردن درویش پایش را» کاملا نشان از بلاغت هنری او دارد. نتیجه تفحص در باب هنر محمود خان، او را کاملا در قله هنر نقاشی قاجار جای می دهد. محمود خان بدون داعیه هنری، این فن را با حضور خود هر چه بیشتر مایهور کرده است.

    کلیدواژگان: محمود خان صبا، شیوه پرداز، استنساخ، موضع نگاری، عمارت بادگیر
  • گلناز فرهمندی، محمدتقی آشوری صفحه 81

    بن مایه تفکرات و باورهای اقوام ایرانی در هزاره های نخستین پیش از میلاد، چنان نقش گسترده ای در شکل گیری هنر ایرانی داشته است که انعکاس آن نه تنها در هنر اقوام دوره های مذکور به چشم می خورد بلکه باوجود گذشت زمان و تحولات فکری و فرهنگی ایرانیان، بارنگ و لعابی دیگر، در بسیاری از آثار هنری ادوار بعد از میلاد نیز نمایان است. آثار جانور نگار که طیف گسترده ای از آثار هنری اقوام ایرانی پیش از میلاد را تشکیل می دهند، از آن دسته آثار هنری اند که از فرهنگ و باورهای کهن ایرانی تاثیر فراوان پذیرفته اند. با توجه به تداوم جانور نگاری در آثار هنری ایرانی از هزاره چهار قبل از میلاد تا قرون نخست میلادی و از طرف دیگر نقوش و فرم های حیوانی مشابه در این آثار، در این مقاله سعی شده است تا با تحلیل فرهنگ کهن آسیای غربی به عنوان زمینه فرهنگی اقوام کهن ایران در هزاره های چهارتا دو قبل از میلاد و دوران پیش از ورود اقوام آریایی به ایران، مطالعه آثار جانور نگار ایرانی دوران مذکور و درنهایت تطبیق آن ها با باورهای نشیت گرفته از این فرهنگ، به نوعی به ریشه یابی سبک جانور نگاری و آثار جانور نگار کهن ایرانی در اعتقادات مربوطه پرداخته شود.

    کلیدواژگان: جانور نگاری، نقوش و فرم های حیوانی، سبک حیوانی، فرهنگ باورهای ایران، چهار هزاره قبل از میلاد
  • سارا صاحب الزمانی، ایرج داداشی صفحه 101

    تحلیل اصول و روش های مختلفی که امروزه در قالب نظام های مدیریت در سراسر جهان شناخته شده اند و مورداستفاده قرار می گیرند و ارزش ها و تعالیم معنوی هنروران و صنعتگران ایرانی در عصر صفوی نسبت هایی را میان این دو برملا می سازد. به ویژه وقتی از این تحلیل ها چنین برمی آید که نخست، عامل اصلی پدید آمدن دوره های اوج و شکوفایی در تاریخ هنر و صنعت ایران، جایگاه قدسی صناعت نزد پیشه وران و هنرمندان سنتی و تغذیه معنوی آن ها از سرچشمه های حکمی و عرفانی بوده است؛ و دوم، این تعالیم از هر دو بعد نظری و عملی، با مبانی امروزی مدیریت کیفیت هماهنگی انکارناپذیری دارد. از سویی، پرداختن به مقوله مدیریت کیفیت در صنایع دستی ایران به عنوان یکی از «صنایع کوچک و متوسط» بسیار ضروری است و از این طریق می توان به یکی از عوامل اصلی ایجاد مزیت نسبی در عرصه رقابتی تجارت جهانی دست یافت. به طور خلاصه، چنین می نماید که: بازخوانی این مفاهیم و بهره برداری عملی از آموزه های اصیل ایرانی و اسلامی و ترکیب آن ها با روش های امروزی مدیریت کیفیت، امری شدنی - و حتی می توان ادعا کرد ضروری – است. چه بسا همین امر، یعنی اهتمام به اجرای اصول کیفیت در کامل ترین شکل آن، سبب احیای مبانی اخلاقی و ارزش های فراموش شده در حوزه هنر و صنعت نیز خواهد شد.

    کلیدواژگان: مدیریت کیفیت، صناعت، صنایع کوچک و متوسط، صنایع دستی، اصناف، حرفه ها، آداب فتوت
|